من خودم را وقف تمرین کردن و بهتر شدن کردم تا بتوانم موقعی که ۳۵ یا ۳۶ هم است در سطح خوبی باشم. شما برای کسب موفقیت باید چیزهایی را از دست بدهید. در زندگی وسوسه‌های زیادی وجود دارد. هیچ چیزی بدون تلاش بدست نمی‌آید. تلاش و فداکاری چیزهای مهمی برای من هستند. زندگی مثل یک معما است. برای موفق شدن باید قانون و نظم داشته باشیم. استعداد بدون اراده و تعهد بی‌فایده است. می‌خواهم بهترین در حیطه‌ی کار‌ی‌م بشوم. تا زمانی که جاه‌طلب نباشید و خواهان بهترین شدن نباشید، نمی‌توانید به جوایز برسید. چیزی برای ثابت کردن ندارم؛ ولی هنوز جاه‌طلب هستم.” (کریستیانو رونالدو؛ این‌جا)

بدون شرح. کریس رونالدو به ساده‌ترین زبان ممکن، تمام آن‌چه برای رسیدن به موفقیت به‌ آن‌ها نیاز داریم را بیان کرده است.

دوست داشتم!
۹

“من خودم را وقف تمرین کردن و بهتر شدن کردم تا بتوانم موقعی که ۳۵ یا ۳۶ هم است در سطح خوبی باشم. شما برای کسب موفقیت باید چیزهایی را از دست بدهید. در زندگی وسوسه‌های زیادی وجود دارد. هیچ چیزی بدون تلاش بدست نمی‌آید. تلاش و فداکاری چیزهای مهمی برای من هستند. زندگی مثل یک معما است. برای موفق

 هدف: به‌دنبال خانه‌ای نیازمند تعمیر می‌گردم که پی محکمی داشته باشد. دوست دارم دیوارها را تخریب کنم، پل‌هایی بسازم و آتش روشن کنم. من تجربه‌‌ای کم‌نظیر، شور درونی بی‌پایان و البته کمی از آن چیزی که “رؤیابینی” خوانده می‌شود دارم و از آغاز دوباره نیز نمی‌هراسم.

مهارت‌های من: “رؤیابینی”، سخنرانی‌های مهیج، انگیزش تیم‌ها و کمک به ساخت محصولات واقعا جذاب.

رزومه‌ی جابز؛ بخشی از آگهی معرفی آی‌تول بر روی سایت me.com؛ ۵ ژانویه‌ی ۲۰۰۰

*******

خیلی‌ها فکر می‌کنند علت موفقیت افسانه‌ای استیو جابز، استعداد خارق‌العاده و شخصیت کم‌نظیر جابز بود. اما من فکر می‌کنم کلید موفقیت جابز در زندگی شغلی‌ش خودشناسی بود. جابز هدف‌های حرفه‌ای‌‌اش را به‌درستی شناسایی کرد، همان‌طور که می‌بینید آن‌ها را در قالب اهداف حرفه‌ای خود تعریف کرد و دست آخر به‌ترین جایگاه استفاده از مهارت‌های شخصی‌اش را در فعالیت به‌عنوان یک “آینده‌ساز”، یک “استراتژیست” و یک “طراح محصول” بی‌نظیر یافت.

با هم درباره‌ی خودشناسی بیش‌تر صحبت خواهیم کرد. فعلا به این فکر کنید که روایت شما از رزومه‌تان چیست؟ روایت من از رزومه‌ام را در پست دیگری خواهید خواند. 🙂

دوست داشتم!
۱۲

 هدف: به‌دنبال خانه‌ای نیازمند تعمیر می‌گردم که پی محکمی داشته باشد. دوست دارم دیوارها را تخریب کنم، پل‌هایی بسازم و آتش روشن کنم. من تجربه‌‌ای کم‌نظیر، شور درونی بی‌پایان و البته کمی از آن چیزی که “رؤیابینی” خوانده می‌شود دارم و از آغاز دوباره نیز نمی‌هراسم. مهارت‌های من: “رؤیابینی”، سخنرانی‌های مهیج، انگیزش تیم‌ها و کمک به ساخت محصولات واقعا جذاب.

“پراندلی سرمربی بزرگی است. چون کاری کرد که ما به این باور برسیم که می‌توانیم آزمایش کنیم و به اهداف‌مان برسیم. و به‌علاوه درکنار این‌ها از فوتبال لذت ببریم و خوب بازی کنیم و از نظر تکنیکی هم پیشرفت کنیم. این برای ما درمقایسه با قبل، به‌منزله‌ی یک نقطه عطف است.” (جان لوئیجی بوفون؛ این‌جا)

من این جمله را بارها و بارها خوانده‌ام. راست‌ش همین یک جمله به‌تنهایی تمام آن چیزی را که یک زندگی شغلی مطلوب باید داشته باشد، به ما نشان می‌دهد: تجربه کسب کنید، لذت ببرید، از شایستگی‌های‌تان در عمل استفاده کنید و توسعه‌ی خودتان را فراموش نکنید!

این چهار اصل همیشه صادق‌اند: چه مدیر باشید و چه زیردست و چه کارآفرین باشید و چه کارمند. لطفا جایی یادداشت‌شان کنید که هر روز صبح اول وقت ببینیدشان!

دوست داشتم!
۵

“پراندلی سرمربی بزرگی است. چون کاری کرد که ما به این باور برسیم که می‌توانیم آزمایش کنیم و به اهداف‌مان برسیم. و به‌علاوه درکنار این‌ها از فوتبال لذت ببریم و خوب بازی کنیم و از نظر تکنیکی هم پیشرفت کنیم. این برای ما درمقایسه با قبل، به‌منزله‌ی یک نقطه عطف است.” (جان لوئیجی بوفون؛ این‌جا) من این جمله را بارها

 

فقط می‌خواهم که مردم من را یک فوتبالیست سخت‌کوش بدانند. کسی که عاشق این ورزش بود و هر زمان که وارد زمین می‌شد، تمام تلاشش را به کار می‌گرفت. چون من خودم با این حس وارد زمین چمن می‌شدم و تا پایان عمر فوتبالی‌ام هم همین‌طور بودم. من همیشه تمام تلاشم را برای تیم به کار می‌گرفتم. فکر می‌کنم که در طول سال‌های گذشته، در زندگی‌ام و درکارنامه ورزشی‌ام، مردم به مسائل مختلفی توجه کرده‌اند و گاهی وقت‌ها آنچه در زمین کسب کرده‌ام، زیر سایه‌ی مسائل دیگری قرار گرفته. شاید من گفتم که این مرا اذیت نمی‌کرده؛ ولی واقعا از این بابت اذیت شده‌ام و در نهایت، من فوتبالیستی هستم که برای برخی از بزرگ‌ترین باشگاه‌های دنیا بازی کرده‌ام و درکنار برخی از به‌ترین بازیکنان دنیا توپ زده‌ام و زیر نظر بزرگ‌ترین و بهترین سرمربیان دنیا فوتبال بازی کرده‌ام و تقریبا تمام افتخارات ممکن را کسب کرده‌ام.

قطعا این ناراحت‌کننده است که برخی از مردم راجع به مسائل دیگری فکر می‌کنند. حالا با اتمام عمر ورزشی‌ام، به عقب نگاه می‌کنم و با خودم می‌گویم:«من تقریبا تمام افتخارات ممکن را با هر باشگاهی که در آن توپ زده‌ام، کسب کرده‌ام … ۱۱۵ بازی ملی برای تیم ملی کشورم انجام داده‌ام و دوبار پشت سر بزرگ‌ترین فوتبالیست‌های دنیا، در رده دوم جایزه بهترین بازیکن فوتبال سال دنیا قرار گرفته‌ام و از این بابت احساس غرور می‌کنم.»” (دیوید بکهام در مورد خداحافظی‌اش از فوتبال؛ این‌جا)

قسمتی که توپر کرده‌ام را چند بار بخوانید. یکی از بزرگ‌ترین فوتبالیست‌های تاریخ، می‌گوید که تمام هدف‌اش در فوتبال، بیش‌تر تلاش کردن بوده است! اما نکته‌ای که بکهام در ادامه اشاره کرده به‌نظرم مهم‌تر است: موفقیت، لزوما رسیدن به یک دستاورد عجیب و غریب و جلو زدن از دیگران نیست. خیلی وقت‌ها دوم شدن و سوم شدن، از اول شدن لذت‌بخش‌تر است! بنابراین، از موفقیت‌های‌ت ـ هر چند کوچک باشند ـ حسابی لذت ببر. وقتی به آخر مسیر رسیدی، مجموع همان موفقیت‌های کوچک، می‌شوند یک لذت بزرگ!

دوست داشتم!
۱

  “فقط می‌خواهم که مردم من را یک فوتبالیست سخت‌کوش بدانند. کسی که عاشق این ورزش بود و هر زمان که وارد زمین می‌شد، تمام تلاشش را به کار می‌گرفت. چون من خودم با این حس وارد زمین چمن می‌شدم و تا پایان عمر فوتبالی‌ام هم همین‌طور بودم. من همیشه تمام تلاشم را برای تیم به کار می‌گرفتم. فکر می‌کنم

سلام. سال نو مبارک! در این اولین پست سال جدید، خیلی بحث جدی و طولانی نمی‌خواهم بکنم. یک هفته‌ای در این فکر بودم که برای شروع دوباره در سال ۱۳۹۲ چه چیزی بنویسم بهتر است. به‌نظرم رسید احتمالا به‌ترین شروع، نگاهی دوباره به موفقیت و شکست از زاویه‌ی دید جدیدی است: حرفه‌ای‌ها! شاید همین روزها که داریم به اهداف و برنامه‌های امسال‌مان فکر می‌کنیم، زمانی مناسب است برای بازاندیشی: شاید با دیدن چند تعریف دیگر در مورد موفقیت و شکست، بتوانیم سال موفق‌تری را برای خودمان رقم بزنیم!

پرزنتیشن “موفقیت و شکست از زاویه‌ی دید حرفه‌ای‌ها” را از این‌جا با حجم حدود یک مگابایت دانلود کنید. 🙂

پ.ن. اولین پست لینک‌های هفته در سال جدید جمعه‌ی آینده منتشر می‌شود. امیدوارم امسال بتوانم با گزاره‌هایی نو و فعال‌تر از قبل در خدمت‌تان باشم. 

دوست داشتم!
۶

سلام. سال نو مبارک! در این اولین پست سال جدید، خیلی بحث جدی و طولانی نمی‌خواهم بکنم. یک هفته‌ای در این فکر بودم که برای شروع دوباره در سال ۱۳۹۲ چه چیزی بنویسم بهتر است. به‌نظرم رسید احتمالا به‌ترین شروع، نگاهی دوباره به موفقیت و شکست از زاویه‌ی دید جدیدی است: حرفه‌ای‌ها! شاید همین روزها که داریم به اهداف و

“در این چند ماه احتمالا مردم بسیار درباره من صحبت کرده‌اند. من در آرسنال احساس اهمیت می‌کنم و می‌خواهم بهتر شوم. روش بازی آرسنال و مسئولیتی که به من داده چیزی است که همواره به دنبالش بوده‌ام.” (سانتی‌ کاسورلا؛ این‌جا)

من همیشه باور دارم که در موفقیت در کارراهه‌ی شغلی، “شانس” شاید آخرین عامل تأثیرگذار باشد. برای موفقیت شدن شما باید اول کشف کنید از کارتان به‌دنبال چه چیزی هستید و بعد سعی کنید سازمانی را پیدا کنید که با این ویژگی‌ها مطابقت داشته باشد. سخت است؛ اما ممکن! وقتی بسیاری از افراد توانستند چرا شما نتوانید؟

سانتی کاسورلا همین را گفته است!

دوست داشتم!
۲

“در این چند ماه احتمالا مردم بسیار درباره من صحبت کرده‌اند. من در آرسنال احساس اهمیت می‌کنم و می‌خواهم بهتر شوم. روش بازی آرسنال و مسئولیتی که به من داده چیزی است که همواره به دنبالش بوده‌ام.” (سانتی‌ کاسورلا؛ این‌جا) من همیشه باور دارم که در موفقیت در کارراهه‌ی شغلی، “شانس” شاید آخرین عامل تأثیرگذار باشد. برای موفقیت شدن شما

“در حال حاضر یک سال از قراردادم مانده و بعد از آن باید ببینیم چه می‌شود. من این جا بسیار خوشحالم و چیزی که قطعی است این است که فصل بعد هم در شالکه خواهم ماند. هنگامی که خوشحال هستید و استمرار دارید، این بسیار به شما کمک می‌کند. حالا می‌خواهیم روی فینال جام حذفی تمرکز کنیم و تلاش کنیم آن را ببریم، تا فصل را به خوبی به پایان برسانیم.” (رائول؛ این‌جا پس از باخت به منچستر یونایتد در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا)

قبلا به یاد مدیران آوردیم که لازم است آدم‌ها از بودن در سازمان / گروه آن‌ها احساس رضایت کنند. این بار از زاویه‌ی کارراهه‌ به موضوع رضایت شغلی نگاه می‌کنیم: مهم‌ترین و بزرگ‌ترین موفقیت برای هر فرد در شغل‌اش، خوش‌حال بودن از کیفیت بالای کاری است که دارد انجام می‌دهد!

به‌عبارت دیگر موفقیت یعنی رضایت از بودن!

دوست داشتم!
۰

“در حال حاضر یک سال از قراردادم مانده و بعد از آن باید ببینیم چه می‌شود. من این جا بسیار خوشحالم و چیزی که قطعی است این است که فصل بعد هم در شالکه خواهم ماند. هنگامی که خوشحال هستید و استمرار دارید، این بسیار به شما کمک می‌کند. حالا می‌خواهیم روی فینال جام حذفی تمرکز کنیم و تلاش کنیم آن