توئیتر عزیز این روزها یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی دنیا است. ویژگی کلیدی این شبکه سرعت بالای بهروزرسانی آن توسط کاربران و وجود امکان ایجاد روند (Trend) برای موضوعات داغ است. در زمانی که یک موضوع برای تعداد زیادی از کاربران مهم میشود، کاربران میتوانند با استفاده از هشتگ آن موضوع نظر یا خبر خود را دربارهی آن موضوع به اطلاع همهی کاربرانی که روند آن هشتگ را دنبال میکنند، اعلام دارند. در چنین وضعیتی هر کاربر با دهها و شاید صدها توئیت همزمان دربارهی آن موضوع مواجه میشود که ممکن است با هم متناقض هم باشند. بنابراین کاربر باید در کسری از ثانیه تصمیم بگیرد کدام توئیت معتبر است و کدام نه. اینکه میانبرهای ذهنی این تصمیمگیری چیستند، موضوع تحقیق خانم مردیث رینگل موریس و همکارانشان از شرکت مایکروسافت بوده است. +
نتایج این تحقیق بسیار جالباند. در این تحقیق مشخص شده که اعتبار توئیت، از اعتبار فرد توئیتکننده جدا نیست. بنابراین بیایید نگاهی بیاندازیم به ۴ عامل اعتباربخشی به یک فرد توئیتکننده:
- درجهی نفوذ کاربر که با تعداد فالوئرها، تعداد ریتوئیتهای توئیتهای او و تعداد اشارهها (Mention) به او اندازهگیری میشود؛
- تخصص دربارهی موضوع که از بیوگرافی او در پروفایل توئیترش مشخص میشود؛
- تاریخچهی توئیتهای خارج از موضوع و صفحات بیرون از توئیتر او (مثلا داشتن وبلاگ یا سایت) یا قرار داشتن در محل مربوط به موضوع داغ؛
- شهرت فرد که ممکن است کسی باشد که کاربر جستجوگر خودش او را فالو میکند یا دربارهی او چیزهایی شنیده یا اصلا یک کاربر رسما تأییدشده توسط توئیتر است.
- استفاده از ادبیات غیررسمی و بهاصطلاح توئیتری!
- عکس پروفایل کارتونی یا غیر واقعی و یا بدتر از همه عوض نکردن آواتار تخممرغی پیشفرض توئیتر!
- نام کاربری اینترنتی (مثلا Alex_Brown) در برابر نامهای کاربری مرتبط با موضوع (مثلا AllPolitics.)
- نسبت بالای تعداد کاربرانی که فرد فالو میکند به تعداد فالوئرهای خودش!
و چند نتیجهی جالب دیگر:
- کاربران به توئیتهای مربوط به موضوعات علمی راحتتر اعتماد میکنند تا توئیتهای مربوط به سیاست و مسائل دنیای سرگرمی.
- قدیمیهای توئیتر، آنهایی که فالوئرهای بیشتری دارند و آنهایی که با توئیتر و ویژگیهایش بیشتر آشنا هستند، درجهی اعتبار بالاتری دارند.
- افراد به کسانی که به آنها اعتماد دارند بالاترین درجهی اعتبار را میبخشند (حتا بالاتر از کاربران رسما تأییدشدهی توئیتر!)
و در نهایت محدودیت اصلی و پیشنهاد این تحقیق برای تحقیقات آتی: در طی زمان تحقیق توئیتر دو یا سه بار رابط کاربریش را بازطراحی کرد. بنابراین این سؤال باقی ماند که آیا میتوان سایتها و موتورهای جستجویی را طراحی کرد که جزئیات لازم برای قضاوت در مورد اعتبار اخبار یا اظهارنظرهای افراد را در اختیار ما بگذارند؟