همه‌ی ما بارها و بارها خوانده‌ایم و شنیده‌ایم و حتی تجربه‌ کرده‌ایم که برای موفقیت، نیازمند منظم بودن هستیم؛ اما کم‌تر آدمی را می‌بینیم که خودش را منظم بداند. البته مشکل اصلی شاید این باشد که به ما نگفته‌اند نظم یعنی چه و ما فکر می‌کنیم که نظم یعنی چیزی شبیه همان نظم و انضباطی که در مدرسه و دانشگاه و محل کار و حتی محیط خانواده از ما انتظار داشته و دارند. 🙂

اما واقعیت این است که “نظم شخصی” هیچ تعریف مشخصی ندارد و مثل هر الگوی رفتاری دیگری اگر چه می‌تواند دارای “به‌ترین تجاربی” برگرفته از الگوهای شخصی دیگران باشد؛ اما در نهایت مفهومی است که توسط تک‌تک ما در زندگی‌مان خلق می‌شود و توسعه می‌یابد. این یعنی یکی از پیش‌نیازهایی که برای حرکت در مسیر موفقیت به آن نیاز داریم، خلق همین الگوی شخصی از نظم است. من این‌جا تعریف شخصی خودم را از “نظم شخصی” ارائه می‌دهم: نظم شخصی یعنی کارهایی که برای تحقق اهداف زندگی‌م انجام بدهم را در زمان خودش جوری انجام دهد که نتایج مورد انتظار از آن‌ها به‌دست آیند.

با این تعریف، “نظم شخصی” بیش‌تر یک الگوی عمل‌کردی است. بنابراین برای دست‌یابی به نظم شخصی با چنین تعریفی، لازم است عمل‌کردمان را به‌بود دهیم یا به‌عبارت به‌تر، باید بهره‌ورتر باشیم. اما چگونه می‌توانیم بهره‌ورتر باشیم؟ دیپ پاتل در سایت مجله‌ی آنترپرنر ۱۰ پیشنهاد را در این زمینه مطرح کرده است:

۱- نقاط ضعف‌تان را در زمینه‌ی بهره‌وری بشناسید: چه چیزی باعث بازی‌گوشی شما و فرارتان از انجام مسئولیت‌های‌تان می‌شود؟ آن‌ها همان چیزهایی است که باید حواس‌تان به آن‌ها باشد و کنترل‌شان کنید. مثلا: اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی!

۲- محرک‌های نقاط ضعف‌تان در زمینه‌ی بهره‌وری را کنترل و حذف کنید: به‌عنوان مثال:کشف کنید که چه چیزی باعث می‌شود مدام در شبکه‌های اجتماعی در حال رصد پست‌های دوستان و غیردوستان‌تان (!) باشید؟ بی‌حوصله‌گی؟ بی‌کاری؟ تنبلی؟ یا عامل دیگر؟ 🙂 با حذف عوامل حواس‌پرتی، احتمالا می‌توانید واقعا به کارهای‌تان برسید!

۳- برای خودتان هدف‌گذاری دقیقی داشته باشید که با نقشه‌ی اقدامات مشخص و زمان‌بندی اهداف و اقدامات کامل می‌شود: این‌گونه شاید مجبور شوید که واقعا کار کنید!

۴- منظم بودن را تمرین کنید: بهانه آوردن ممنوع! خودتان را به انجام کارها سر موقع مجبور کنید. بعد از مدتی به این کار به‌جای بازی‌گوشی عادت خواهید کرد.

۵- عادت به منظم بودن را پیچیده‌ نکنید: قرار نیست برای منظم شدن خودمان شکنجه بدهیم! 🙂 هر جور که راحت‌ترید منظم باشید. ولی به همین نظمِ حداقلی متعهد بمانید! لطفا.

۶- غذای سالم و مقوی بخورید: خیلی وقت‌ها بی‌حوصلگی‌ها و تنبلی‌ها به‌خاطر الگوی نادرست تغذیه‌ی ما است.

۷- شما همان‌قدر قدرت‌مند هستید که فکر می‌کنید هستید: با عزم راخ، یا راهی خواهیم یافت یا راهی خواهیم ساخت!

۸- برنامه‌ی جایگزینی داشته باشید: نظم شخصی به این معنی نیست که کارها را همیشه از یک راه مشخص انجام دهید. فارغ از این‌که همیشه اوضاع آن‌طوری که فکر کردید پیش نمی‌رود و لازم است برنامه‌های‌تان را تغییر دهید، کمی خلاقیت در اجرای برنامه‌ها چاشنی خوش‌طعمی برای ترغیب شدن به ادامه دادن مسیر طولانی دست‌یابی به اهداف است.

۹- به خودتان جایزه بدهید: توضیحی لازم است؟

۱۰- خودتان را ببخشید و به آینده چشم بدوزید: هیچ‌کس عمدا اشتباه نمی‌کند. همیشه می‌شود از زمین برخاست و دوباره شروع کرد. 🙂 پس بسم‌الله.

امیدوارم بتوانید تعبیر خوبی از نظم شخصی برای خودتان خلق کنید که به شما در تحقق اهداف‌تان کمک کند.

دوست داشتم!
۸

همه‌ی ما بارها و بارها خوانده‌ایم و شنیده‌ایم و حتی تجربه‌ کرده‌ایم که برای موفقیت، نیازمند منظم بودن هستیم؛ اما کم‌تر آدمی را می‌بینیم که خودش را منظم بداند. البته مشکل اصلی شاید این باشد که به ما نگفته‌اند نظم یعنی چه و ما فکر می‌کنیم که نظم یعنی چیزی شبیه همان نظم و انضباطی که در مدرسه و دانشگاه و محل کار و