“تونی کروس هافبک آلمانی رئال مادرید معتقد است یک مربی سطح بالا باید سه ویژگی داشته باشد: اول از همه مربیان سطح بالا باید فلسفه کاری و سبک بازی واضح و روشنی داشته باشند. دوم اینکه، آنها باید قادر باشند تا با بازیکنان خود صحبت و حرفهایشان را بشنوند و در کنارش برای بالا بردن روحیه تیم تلاش کنند. در آخر هم باید به موفقیت برسند.” (اینجا)
در گزارهها پیش از این بارها و بارها در مورد اصول کلیدی موفقیت مدیران نوشتهام. اصولی که چندان هم عجیب و غریب نیستند و در اصل، بسیار سادهاند؛ اما در کتابها و کلاسهای مدیریتی چنان پیچیده میشوند که مدیران، در اجرای آنها در میمانند. اما این مصاحبه را که خواندم دیدم تونی کروس ـ که بنا بر پست بازیاش در میان بازیکنان تیم قهرمان جامجهانی ۲۰۱۴ آلمان بیش از دیگران به فوتبالیستهای فانتزی فوتبال آمریکای جنوبی شبیه باشد ـ با نگاهی آلمانی (!) به موضوع مدیریت و مربیگری، سه اصل بنیادین را برای مدیریت از زاویهی دید همکاران یک مدیر بیان کرده است. این نکته مهم است که اصولا محتوای آموزشی مدیریت بیشتر از زاویهی دید سازمانی و خود مدیران به اصول مدیریتی میپردازد و نه از زاویهی دید همکارانی که باید توسط مدیر هدایت و رهبری شوند! بههمین دلیل ارزش نکات بیان شده توسط تونی کروس بسیار بیشتر از آنی است که در ابتدای امر بهنظر میرسد.
کروس میگوید یک مدیر بزرگ باید سه کار مهم را انجام دهد تا بتواند همکاران خود را بهخوبی مدیریت کند و ضمن جلب رضایت آنها به اهداف سازمانی نیز دست یابد:
۱- داشتن فلسفهی مدیریتی شفاف: پیش از این بارها در این مورد در گزارهها نوشتهام. جالب است که فلسفهی مدیریتی روشن از نظر همکاران یک مدیر هم مهم است! مهمتر از اینکه همکاران شما باید بدانند که کشتی سازمان در اقیانوس پرتلاطم محیط بیرونی قرار است به کدام ساحل آرامش برسد، آنها باید بدانند بهعنوان مدیر از آنها چه انتظاری دارید و در مقابل، آنها چه وظایف و مسئولیتها و اختیاراتی دارند.
۲- گفتوگو (نه گفت و نگو!): انتقال فلسفهی مدیریتی به همکاران شاید اولین دلیل اهمیت گفتوگو در مدیریت از نظر همکاران باشد؛ اما جدا از آن نباید فراموش کنیم که همهی ما انسان هستیم و جدا از اندیشه، “قوهی ناطقه” یکی دیگر از مهمترین تفاوتهای ما با دیگر موجودات این جهان خاکی است. گفتوگو آیینی شریف است که میتواند ذهنها و قلبهای مدیر و همکاراناش را ـ بهویژه در روزهای سخت ـ همسو کند و جلوی بسیاری از سوءتفاهمها را بگیرد. در کنار آن، گفتوگو میتواند یک مزیت پنهان هم برای مدیریت شما ایجاد کند: اینکه همکاران شما متوجه شوند به آنها توجه کافی دارید و جز دستور دادن، کارهای دیگری هم از شما برمیآید!
۳- همدلی و انگیزش: شاید چنانکه در تعاریف رهبری کسبوکار گفته میشود، مهمترین وظیفهی یک رهبر سازمانی در دنیای امروز، همدلی و انگیزشبخشی به همکاران خود باشد. شما باید روحیات و شخصیت خاص همکاران خود را درک کنید و با هر کس مطابق ویژگیهای خود او رفتار و تعامل کنید. انعطافپذیری در رفتار و گفتار با همکاران بسته به موقعیت کاری نیز هرگز از یاد یک مدیر بزرگ نمیرود!