“ریکارد برای من مثل یک پدر بود. او در طول دورههای سخت، به من خیلی کمک کرد و یکی از معدود افرادی بود که به من اعتماد به نفس میداد. او همیشه از من میخواست که آرام باشم و میگفت:”آرامشات را حفظ کن. من در کنار تو هستم.” من تا آخر عمرم قدردان زحمات او هستم.” (ویکتور والدس؛ اینجا)
ترسهای زیردستانتان را بشناسید و به آنها بفهمانید که تا زمان غلبه بر آن ترسها، در کنارشان هستید؛ مخصوصا وقتی که آنها از اشتباهات خودشان میترسند!