پدیدههای دنیا به دو گروه تقسیم میشوند: شکستها و ناشناختهها.
فرانسیس پیکابیا
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
دوشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
پدیدههای دنیا به دو گروه تقسیم میشوند: شکستها و ناشناختهها.
فرانسیس پیکابیا
پدیدههای دنیا به دو گروه تقسیم میشوند: شکستها و ناشناختهها. فرانسیس پیکابیا دوست داشتم!۵
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
هر ساله نمایشگاههای بسیاری در سطح منطقهای، شهری، کشوری و بینالمللی برگزار میشود. حضور در این نمایشگاهها برای بسیاری از کسبوکارها فرصتی است تا بتوانند در ارتباط مستقیم با همکاران تجاری و مشتریان بالقوه و بالفعل خود قرار بگیرند و بتوانند در تعامل مستقیم با مخاطبان خود، بخشی از اهداف بازاریابی و تبلیغات خود را محقق کنند. حضور در نمایشگاهها معمولا هزینههای بسیار زیادی را بههمراه دارد و در نتیجه تصمیمگیری برای حضور در نمایشگاه برای بسیاری از کسبوکارها تصمیمی استراتژیک میشود. کسبوکارها ممکن است برای کاهش هزینههای خود تصمیم به عدم حضور در نمایشگاه بگیرند. در عین حال ممکن است برای بسیاری از کسبوکارها حضور در نمایشگاهها تبدیل به “عادت” شود و این رویکرد یعنی “حضور در نمایشگاه چون باید در نمایشگاه حاضر باشیم” هم میتواند تنها باعث تحمیل هزینههای بالای حضور کسبوکار در نمایشگاه به آن شود و در نهایت دستاورد خاصی برای کسبوکار بههمراه نداشته باشد.
این دو رویکرد تفریطی و افراطی این روزها در بین مدیران کسبوکارها طرفداران و مخالفان خاص خودشان را دارند. در این میان آنچه فراموش میشود این است که نمایشگاه یکی از اجزای طرح بازاریابی کسبوکارها است و در نتیجه باید با آن هماهنگی کامل داشته باشد. اما کمتر مدیری است که برای شرکت در یک نمایشگاه به این موضوع حیاتی فکر کند. برای اغلب مدیران کسبوکارها و افراد متخصص، نمایشگاه تنها فرصتی برای سرگرمی و حضور در یک فضای بزرگ تجاری است و نه بیش از آن. اما آیا واقعا کاربرد نمایشگاههای تجاری همین است؟
فرقی ندارد که شما یک کسبوکار شرکتی باشید یا یک فرد متخصص که قصد دارید با فروش تخصص خود به کسبوکارها کسب درآمد کنید. در هر حال شما با مشتری مواجهید که لازم است برای خرید از شما اقناع شود. چه فرصتی بهتر از یک نمایشگاه بزرگ تجاری برای آشنایی رو در رو، مذاکره و اقناع مشتری وجود دارد؟
حضور موفق یک برند شخصی در نمایشگاه
گفتم که هر فرد متخصصی میتواند از فرصت حضور در نمایشگاهها برای ایجاد و ارتقای برند شخصی خود بهترین استفاده را بهعمل بیاورد. اما چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ براساس تجربیاتم پاسخ به این سؤال را در دو بخش به شما ارائه میکنم:
اول ـ قبل از حضور در نمایشگاه: هدف خود را از حضور در نمایشگاه مشخص کنید. آیا هدفتان تنها مشاهدهی جدیدترین روندهای کاری حوزهی تخصصتان است؟ آیا هدفتان ارتباط برقرار کردن با یک یا چند شرکت مشخص است؟ اگر بله، آیا میدانید که با آنها چه نوع همکاری میتوانید داشته باشید؟ آیا میدانید چه نوع خدمتی را میخواهید به آنها ارائه دهید؟ شاید هم بهدنبال بازدید از نمایشگاه برای کشف فرصتهای بالقوه باشید. شما لازم است برای حضور در نمایشگاه کارت ویزیتتان را نیز بهتعداد کافی تهیه و آماده کنید. همچنین خوب است متنی را برای معرفی خودتان، تخصصتان و کمکی که میتوانید به یک کارفرمای حاضر در نمایشگاه بکنید، بنویسید و آن را اینقدر تمرین کنید که بتوانید بهخوبی ارائه دهید. شما باید بتوانید ظرف مدت حداکثر دو دقیقه تمامی اطلاعات لازم را به مخاطبتان ارائه دهید. حتما قبل از مراجعه به نمایشگاه از وبسایت آن بازدید کنید تا اطلاعات کافی را در مورد محل نمایشگاه، ساعات بازدید، بخشهای نمایشگاه و شرکتکنندگان (و در واقع مشتریان بالقوهی تخصصتان!) در آن را بهدست بیاورید. بسیاری از نمایشگاههای تخصصی دارای برنامهها، نشستها، کارگاههای آموزشی و رویدادهای ویژهی جانبی هستند که شرکت در آنها میتواند برای شما هم آموزنده باشد و هم به گسترش ارتباطات حرفهایتان کمک کند. بنابراین حتما از برنامهی زمانبندی آنها نیز باخبر شوید.
دوم ـ حضور در نمایشگاه: سعی کنید زمان کافی را برای حضور در نمایشگاه در نظر بگیرید. معمولا نمایشگاههای تخصصی آنقدر بزرگ هستند که زمان یکی دو ساعته حتی برای گردش در آنها هم کفاف نمیدهد؛ چه برسد به برقراری ارتباطات حرفهای! توصیه میشود یک روز مشخص ـ و ترجیحا خارج از روز اول و آخر نمایشگاه ـ را برای حضور در نمایشگاه انتخاب کنید. فراموش نکنید که برای یک حرفهای، داشتن پوشش مناسب ـ و ترجیحا رسمی مطابق عرف اداری کشور ـ حتما الزامی است. سعی کنید زمانی مابین یک ساعت اول تا یک ساعت آخر زمان بازدید از نمایشگاه را در آنجا حضور داشته باشید. همچنین پیشنهاد میکنم که با سایر دوستان متخصصتان در نمایشگاه شرکت کنید تا بتوانید از ارتباطات و توانمندیهای همدیگر برای برقراری ارتباطات حرفهای استفاده کنید. وقتی به محل نمایشگاه رسیدید، سعی کنید ابتدا نقشهی نمایشگاه را تهیه کنید و سعی کنید از جانمایی بخشهای مختلف و غرفههای مورد نظرتان در آن باخبر شوید. حالا وقت مراجعه به غرفههای مورد نظرتان است. در زمانی که بهسوی غرفههای مورد نظرتان میروید، مسیر را با هوشمندی تمام طی کنید: شاید فرد آشنایی را دیدید و شاید غرفهای توجه شما را به خودش جلب کرد که برای شما دانش و آگاهی بیشتر یا برقراری یک ارتباط حرفهای ارزشمند و اثربخش را بهدنبال داشت. به هر غرفهای که مراجعه کردید، حتما با همان ترتیبی که تمرین کردهاید خودتان را سریع و اثرگذار معرفی کنید، به آنها بگویید که چه کمکی میتوانید به آنها بکنید و چرا آنها باید شما را انتخاب کنند. اگر آنها هم میتوانند کمکی به شما بکنند هم حتما موضوع را شفاف با آنها در میان بگذارید. بخش پایانی گفتگو نیز تبادل کارت ویزیت یا اطلاعات تماس است.
هفتهی بعد از زمان برگزاری نمایشگاه هفتهی بسیار شلوغی برای کسبوکارها است. بنابراین پیگیری مذاکرات انجام شده را به هفتهی بعد از آن موکول نمایید.
نمایشگاههای تجاری، بهترین فرصت برای رشد سریعتر برند شخصی شما است. آن را از دست ندهید!
پ.ن. این مقاله پیش از این بهصورتی مفصلتر در روزنامهی همشهری بهچاپ رسیده است. در بازنشر مقاله برخی تعاریف پایهای بازاریابی را برای جلوگیری از طولانی شدن متن، حذف کردهام.
هر ساله نمایشگاههای بسیاری در سطح منطقهای، شهری، کشوری و بینالمللی برگزار میشود. حضور در این نمایشگاهها برای بسیاری از کسبوکارها فرصتی است تا بتوانند در ارتباط مستقیم با همکاران تجاری و مشتریان بالقوه و بالفعل خود قرار بگیرند و بتوانند در تعامل مستقیم با مخاطبان خود، بخشی از اهداف بازاریابی و تبلیغات خود را محقق کنند. حضور در نمایشگاهها
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
“ما گروهی هستیم که طرز تفکر و ذهنیتی قوی در ارتباط با فتح قلهها دارد. روح رضایت و خوشبختی در همهی ما جاری است و همیشه همینگونه خواهد بود. ما همیشه دستآوردهای بیشتری خواهیم داشت. من این را میگویم زیرا مطمئن هستم از روحیهی همگرایی و اتحادی که میانمان در جریان است. این اسکودتو از آنهایی که در سالهای پیش دریافت میکردیم بهتر و ارزشمندتر است. ما از پیروزیهای مجدد و مکرر خسته نمیشویم. هر چه بزرگتر و پرسنتر میشوم، از به دست آوردن جام، لذت بیشتری میبرم.” (جان لوئیجی بوفون دربارهی قهرمانی زودهنگام یوونتوس در سری آ؛ اینجا)
بارها و بارها در گزارهها نوشتهام که: “قله، پایان راه نیست.” هر موفقیتی اگر چه حتی یک بار بهدست بیاید، لذتی بیپایان را بهدنبال دارد؛ اما دوباره رسیدن به آن موفقیت است که نشان میدهد بردن ما از روی شانس و اقبال و استثنا نبوده است. وقتی دوباره توانستی، آنوقت است که به خودت و دیگران ثابت میکنی که شایسته هستی. بنابراین در بردن دوباره دو لذت موجود است: ۱- لذت بالاتر از دیگران قرار گرفتن و رسیدن به قله. ۲- لذت اثبات اینکه من باز هم توانستم! بوفون بزرگ در حرفهایش به ما یادآوری کرده که لذت دومی چقدر بیشتر است!
دوباره بردن چالش بسیار جذاب و البته بسیار سختی است. آیا شجاعت و توان تلاش برای بهدست آوردنش را در خودتان میبینید؟ “گر مرد رهی” وقت دوباره راه افتادن است. 🙂
“ما گروهی هستیم که طرز تفکر و ذهنیتی قوی در ارتباط با فتح قلهها دارد. روح رضایت و خوشبختی در همهی ما جاری است و همیشه همینگونه خواهد بود. ما همیشه دستآوردهای بیشتری خواهیم داشت. من این را میگویم زیرا مطمئن هستم از روحیهی همگرایی و اتحادی که میانمان در جریان است. این اسکودتو از آنهایی که در سالهای پیش
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
جمعه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
میانجیگری (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
«آشنابازی» گزینه اول شغلیابی در ایران!
راهکارهایی برای بهبود آینده شغلی که باید آنها را بخوانید
توصیههایی به تازهکارها برای پیشرفت شغلی
مدیریت کسبوکار:
چاشنی رمزآلود نوآوری (بهترین مقالهی هفته)
عوامل مؤثر بر جو اخلاقی سازمان
هفت تفاوت یک رهبر واقعی با یک رئیس (دکتر علیرضا مجیدی؛ یک پزشک)
شیوه گوگل در ایجاد انگیزش در کارکنان نازپروردگی و بهرهوری! (سراپاگوش؛ منصور شیرزاد)
چرا فرآیندهای بازاریابی شما ناکارآمد است؟
تجاریسازی و استارتآپ:
بزرگنمایی، فضای کارآفرینی ایران را تهدید میکند (یک مصاحبهی خواندنی با محمد اکبرپور اقتصاددان جوان ایرانی)
استراتژیهای موفقیت گیتس، گرو و جابز
داستان لیندا داتکام؛ استارتاپی ۳۵ دلاری که ۱.۵ میلیارد دلار ارزش پیدا کرد (دیجیاتو)
چرا داشتن فرآیند رسمی توسعه محصول لازم است؟ (مقالهای از دکتر کامران باقری)
گذراندن سربازی در شرکت های دانش بنیان امکان پذیر شد
اقتصاد، تأمین مالی و سرمایهگذاری:
کدام صنایع در اقتصاد ایران پیشران هستند؟
خروج سرمایه از صنعت با نرخ سود دستوری (تحلیلی خواندنی از دکتر محمد طبیبیان)
تجارت خارجی ایران آماده « تیکآف» میشود
هزینهی ناشی از بهرهوری پایین نیروی کار برای کشور چقدر است؟
آمار و اطلاعات کسبوکار و اقتصاد:
آخرین وضعیت اقتصاد ایران بهروایت بانک مرکزی
تولید ناخالص داخلی ۳۹۳ میلیارد دلاری ایران در سال ۲۰۱۵ (پیشبینی بانک جهانی)
افزایش ۲۴۱ میلیون دلاری دیون خارجی ایران
فاوا در جهان:
چرا مایکروسافت ویندوز ۱۰ را آخرین نسخه ویندوز میداند؟ (زومیت)
چشماندازهای اپل و مایکروسافت برای آینده تکنولوژی، تفاوتهای زیبایی با هم دارند (دیجیاتو)
فاوا در ایران:
بازار تکنولوژی را دریابیم (تحلیلی از دکتر هادی خانیکی در مورد توسعهی کاربرد گوشیهای هوشمند در ایران)
خدمات مرتبط با اینترنت ۲۰۸ میلیارد تومان ارزش افزوده در ایران ایجاد کرد
سیمکارتهای کودک بازار جدید اپراتورها
ایرانیاننت از کرج آغاز به کار کرد
فناوری همراه و اپلیکیشن:
اینفوگرافی: مردم در دنیای مجازی چگونه وقت خود را سپری میکنند؟ (دکتر علیرضا مجیدی؛ یک پزشک)
برای اولین بار درآمد اکوسیستم اندروید از iOS در فصل اول ۲۰۱۵ پیشی گرفته است (زومیت)
سرویس پخش موسیقی آنلاین Spotify به ورود به بازار پخش ویدئو آنلاین میاندیشد! (فارنت)
گوگل میگوید در ۱۰ کشور میزان جستجوهای موبایلی از جستجوهای مبتنی بر دسکتاپ پیشی گرفتهاند (دیجیاتو)
رسانههای اجتماعی:
فیسبوک بهزودی محتوای وبسایتها را تحت عنوان «مقالات فوری» میزبانی خواهد کرد (دیجیاتو)
آمار و اطلاعات فاوا:
در فروردین ماه چند بار کارت کشیدیم؟ رشد تراکنشهای موبایلی بیش از اینترنت
کاهش ۱۴ درصدی تراکنشهای ماندهگیری موبایل ابزار آینده پرداخت الکترونیکی
یکچهارم پرداختهای آنلاین با دستگاه موبایلی انجام میشود
ورزش های الکترونیک به تجارت ۶۱۲ میلیون دلاری تبدیل شده است
پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم. میتوانید گزیدهی بهترین مطالب در حوزهی شایستگیهای کسب و
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
استراتژی از آن واژههای جذاب دنیای مدیریت و کسبوکار است که بسیار از آن سخن گفته میشود و فراوان در زبان مدیران تکرار میشود: “استراتژی ما این است که …” اغلب مدیران به اهمیت استراتژی برای موفقیت در دنیای رقابتی امروز واقفاند. آنها برای تدوین استراتژی به دانش و تجربهی خود و ذائقهی بازار و مشتریان تکیه میکنند یا از مشاوران خبره کمک میگیرند. مدیران و کارشناسان و مشاوران با تکیه بر دادههای دقیق جمعآوری شده و نظرات خبرگان انواع تحلیلهای کمّی و کیفی را انجام میدهند و سپس نتایج تحلیلهای خود را در قالب گزارشهای مطالعات درون و بیرون سازمان با صفحات متعدد مکتوب میکنند. این گزارشها در قالب نمودار و جدول و ماتریس و مدلهای تحلیلی در جلسات متعددی بررسی میشوند تا سرانجام “برنامهی استراتژیک سازمان” نهایی شود. این فرایند طولانی هر سال تکرار میشود و نتیجهی آن هم در اغلب موارد، عدم دستیابی به اهداف تعیین شده است که معمولا دلیل آن یا تحولات محیطی است که پیشبینی نشده بودند یا وجود پیشفرضهایی است که اشتباه بودهاند. در این میان آنچه در اغلب موارد فراموش میشود، ماهیت وجودی استراتژی است. مدیران ارشد سازمانهای ما فراموش میکنند که استراتژی همان روشی است که با آن میخواهند مشتری را قانع کنند که از کسبوکار آنها خرید کنند و این روش لزوما به پیچیدگی روشهایی که توسط مشاوران برای آنها تجویز میشود، نیست. تجربهی من میگوید خیلی وقتها استراتژی چیزی بیش از مکتوب کردن الگوهای ذهنی که مدیر کسبوکار براساس آن سازمان خود را اداره میکند، نیست!
در مقالهی این هفته اندرو کمپبل نویسندهی سایت هاروارد بیزینس ریویو بههمین موضوع میپردازد که امروزه بسیاری از مدیران و مشاوران در مورد درستی ایدههای پایهای مفهوم استراتژی تردید دارند: “از زمان تدوین نظریهی رقابتی پروفسور مایکل پورتر سی سال میگذرد. آیا ایدههای او خیلی قدیمی نشدهاند؟ دنیای امروز با دنیای سی سال پیش تفاوت فراوانی دارد؛ آیا زمان پیشرفت در زمینهی تئوریهای رقابتی نیست؟” کمپبل در پاسخ میگوید که این سؤال نشاندهندهی عدم درک از مبانی فلسفهی علم است. بحث را البته لازم نیست فلسفی کنیم: آیا پرسیدن این سؤال مثل پرسوجو از مبانی حسابان نیوتونی نیست؟
بههمین شکل لازم است توجه شود که سدهها پس از آنکه سانتزو در کتاب خود “هنر رزم” مفهوم استراتژی را مطرح کرد و دههها بعد از ورود واژهی استراتژی به قلمروی علم مدیریت، دکتر پورتر در دههی ۱۹۸۰ موفق شد الگوهای اصلی رقابت را در قالب نظریهی “استراتژی رقابتی” خود صورتبندی کند. اگر کمی به مبانی فلسفهی علم آشنایی داشته باشید، در آنجا گفته میشود که مبنای علم مدرن “ابطالگرایی” است؛ یعنی تا زمانی که ثابت نشده یک تئوری نادرست است، آن تئوری معتبر خواهد بود. تا بهامروز کسی نتوانسته نادرست بودن نظریهی استراتژی رقابتی پورتر یا همان مدل مشهور پنج نیروی رقابتی است (لینک مربوط به ویدئویی است که خود دکتر پورتر نظریهاش را توضیح میدهد.)
کمپبل معتقد است که برای یادآوری لازم است همهی ما یک بار اصول بنیادین استراتژی رقابتی را بهزبان ساده مرور کنیم:
۱- اگر میخواهید نرخ سودی بالاتر از هزینهی سرمایه را بهدست بیاورید (یعنی قصد دارید ارزشآفرینی کنید)، باید نرخ بازگشت سرمایه / سودی بالاتر از متوسط رقبای صنعت داشته باشید.
۲- برای این منظور یا باید نسبت به متوسط رقبای صنعت مزیتی داشته باشید یا در گوشهای غیرمعمول اما بسیار جذاب از بازار فعالیت کنید.
۳- تنها دو راه برای کسب مزیت رقابتی وجود دارد: یا باید به قیمت بالاتری نسبت به رقبا بفروشید یا کل هزینههای شما (از جمله هزینههای سربار و مالیات) از رقبا کمتر باشد.
۴- گوشهی غیرمعمول اما بسیار جذاب بازار، حوزهای است که در آن خبری از نیروهای رقابتی نیست! معمولا علت این اتفاق، کم بودن تعداد رقبای موجود در آن گوشهی بازار است. البته دلایلی مثل موانع قانونی یا تشنگی بازار (بالاتر بودن افزایش نرخ تقاضا نسبت به نرخ رشد عرضه) نیز در پدید آمدن این وضعیت مؤثرند.
تجربه ثابت کرده کارآفرینی ونوآوری در صنعت واقعا چیزی فراتر از پیدا کردن روشهایی برای بالا بردن قیمت فروش نسبت به رقبا یا کاهش هزینهها به زیر هزینههای رقبا نیست! در این چارچوب مشخص، هزاران روش مختلف برای رقابت وجود دارد (مثال کلاسیک صنعت تلفنهای هوشمند، اپل در برابر سامسونگ را بهیاد بیاورید!) فراموش نکنید که وظیفهی مدیر و مشاور کسبوکار جابهجا کردن مرزهای علم نیست. بنابراین تا زمانی که تئوری دکتر پورتر ابطال نشده، بهتر است بهجای تفکر فلسفی و تردید در مورد درستی آن از این نظریهی کاربردی استفاده کنید!
استراتژی از آن واژههای جذاب دنیای مدیریت و کسبوکار است که بسیار از آن سخن گفته میشود و فراوان در زبان مدیران تکرار میشود: “استراتژی ما این است که …” اغلب مدیران به اهمیت استراتژی برای موفقیت در دنیای رقابتی امروز واقفاند. آنها برای تدوین استراتژی به دانش و تجربهی خود و ذائقهی بازار و مشتریان تکیه میکنند یا از
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴
“یک بار یکی از دانشجویان دانشگاه هاروارد از من پرسید مؤثرترین مهارت مدیریتی که در زمان مربیگریام در منچستریونایتد داشتم، چه بوده است؟ به او گفتم یک چیز ساده: من اسم همه را میدانستم. من حتی نام مسئولان خدماتی، مسئولان زمین چمن و تمام افرادی را که در بخشهای مختلف فعالیت داشتند، میدانستم. اینکه شما آنها را با اسمشان صدا بزنید و هر روز مثلاً بگویید «صبح بخیر کلیر یا صبح بخیر رابرت» خیلی مهم است، چون آنها میفهمند که برای شما مهم هستند.” (سر الکس فرگوسن؛ اینجا)
بهرسمیت شناخته شدن هویت و دریافت احترام جزو سادهترین و حیاتیترین اصول روابط انسانی هستند که هر انسانی نیازمند آنها است. اگر به سیر تحول نظریات مدیریت در طول تاریخ مدیریت مدرن در صد و اندی سال اخیر نگاه کنیم، میبینیم که سالهاست نظریات تیلور که به انسانها نگاهی همچون ماشین داشت منسوخ شدهاند؛ انسانی که با دادهای بهنام پول، دست به هر کاری میزند. جنبش روابط سازمانی از میانههای دههی ۱۹۳۰ به مدیران سازمانها یادآوری کرد که برای انجام کارها با “انسان” مواجهاند؛ انسانی که شخصیتی شایستهی احترام کامل دارد. با ظهر نظریات رهبری سازمانی در دهههای پس از آن و انباشت تجربیات مدیران برجستهی تاریخ در طول سالیان دراز پس از آن، اهمیت وجودی انسان در ادارهی سازمان تا آنجا بالا رفت که امروزه از نیروی انسانی نه با عنوان منبع، بلکه با عنوان “سرمایهی انسانی” یاد میشود. سازمانها برای توسعه و بقا نیازمند نوآوری هستند و چه کسی جز انسان میتواند نوآوری را خلق کند؟
با این حال بسیاری از مدیران سازمانها یک نکتهی مهم را فراموش میکنند که “هویت انسانی” نه به جایگاه فرد در سازمان وابسته است و نه به میزان دانش و مهارت. هویت انسانی، گوهری وجودی و شایستهی احترام و موهبتی است که از جانب خداوند متعال به همهی انسانها اعطا شده است. با چنین نگاه و تفکری، فرقی نمیکند یک مدیر با دربان و آبدارچی در ارتباط است یا با مدیر زیردست یا متخصص نابغهاش. یک مدیر و رهبر سازمانی بزرگ، همواره با همهی انسانها براساس هویت محترم انسانیشان برخورد میکند، بهواسطهی جایگاه سازمانیاش کسی را تحقیر نمیکند. اغلب مدیران آگاهانه دست به چنین رفتاری نمیزنند چون به والا بودن ارزشهای انسانی باور دارند. اما عادتهای رفتاری و نگاههای غلط ما به زندگی و دنیا، باعث میشوند که خروجی رفتار ما بهعنوان مدیر از جنس دیگری باشد. شاید بد نباشد که هر از گاهی از زیردستان و همکارانمان بخواهیم تا بدون هیچ هراس و چاپلوسی، واقعیت احساس خود را در مورد ما و رفتارمان بهعنوان مدیر به ما بگویند.
جالب است که سر الکس فرگوسن ـ بزرگترین مربی تاریخ فوتبال ـ همین اصل احترام گذاشتن و هویتبخشی را بزرگترین اصل مدیریتی خود دانسته است. به آدمها بدون توجه به جایگاه و نقششان در تیم این حس را بدهید که “مهم هستند”؛ آنوقت ببینید که چگونه از جان و دل با بالاتربن استاندارد عملکردیشان برای موفقیت تیم میکوشند.
“یک بار یکی از دانشجویان دانشگاه هاروارد از من پرسید مؤثرترین مهارت مدیریتی که در زمان مربیگریام در منچستریونایتد داشتم، چه بوده است؟ به او گفتم یک چیز ساده: من اسم همه را میدانستم. من حتی نام مسئولان خدماتی، مسئولان زمین چمن و تمام افرادی را که در بخشهای مختلف فعالیت داشتند، میدانستم. اینکه شما آنها را با اسمشان صدا
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
و بالاخره سر موقع 🙂
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
استادِ هنرِ زندگی بودن (فرانک مجیدی؛ یک پزشک)
مدل تعاملی رهبران سازمان (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
با گامهای کوچک بهتر میتوان اهداف را محقق کرد (محمد سالاری)
مدیریت کسبوکار:
همکاری با شرکتهای خارجی (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
راز شروع موفقیت در فروش (مصطفی لامعی)
تجاریسازی و استارتآپ:
کارآفرینان موفق چه ویژگیهایی دارند؟
وزارت علوم و اتاق بازرگانی ایران تفاهمنامه همکاری امضا کردند
اقتصاد، تأمین مالی و سرمایهگذاری:
پانزده سال طول کشید (علی دادپی؛ سر خیابان فرصت) (تحلیلی در پانزدهمین سالگرد ترکیدن حباب دات کامها)
در حکایت کاهش نرخ سود (مجلهی اقتصادی)
میزان آگاهی ایرانیها از مسئولیت اجتماعی سازمانها
چرا ثروتمندان متفاوت از افراد معمولی فکر میکنند
نرخ سود بانکی هر سه ماه یکبار بازنگری میشود. نرخ سپرده قانونی نیم درصد کاهش یافت
آمار و اطلاعات کسبوکار و اقتصاد:
پولدارها در ایران چقدر و چطور خرج میکنند؟
دولت ۱۰۴ شهرک صنعتی جدید ایجاد میکند
حجم تجارت جهانی ۱۹ تریلیون دلار شد
فاوا در جهان:
تصور کنید کسی از شما میخواست که دنیای اینترنت را طراحی کنید! (علیرضا مجیدی؛ یک پزشک)
گوگل و ایجاد هماهنگی های بیشتر در اندروید و کامپیوترهای شخصی توسط مروگر کروم (دیجیاتو)
گوگل غولهای مخابرات آمریکا را زمین میزند
تلاش گوگل برای خرید حق اختراعات ثبت شده دیگران
بخش ویژه ـ کنفرانس بیلد مایکروسافت:
مایکروسافت اج؛ نام مرورگر اصلی ویندوز ۱۰ خواهد بود فارنت
ویندوز ۱۰، تلفن همراه شما را تبدیل به یک کامپیوتر خواهد کرد ـ دیجیاتو
مایکروسافت اپلیکیشنهای اندروید و iOS را به ویندوز ۱۰ می آورد (دیجیاتو)
ویژوال استودیو کد به پلتفرم مک و لینوکس میآید (دیجیاتو)
فاوا در ایران:
تمدید پروانه برخی ISPها تا سال ۹۵
دولت بجای تزریق پول به شرکتهای نرمافزاری، تقاضا را تحریک کند (مصاحبه با شاهین طبری؛ رئیس کمیسیون نرمافزار سازمان نظام صنفی رایانهای تهران)
شورای عالی اطلاع رسانی گزارش کارشناسانش را منتشر کرد
رسانههای اجتماعی:
کاربران گوشیهای هوشمند در خبرخوانی هم از کاربران رایانههای شخصی پیشی گرفتند
توئیتر مهمترین توئیتهای روز را پیشنهاد میکند
اینستاگرام اولین انجمن رسمی خود را با هدف موسیقی معرفی کرد music@ (فارنت)
فیسبوک تماس ویدئویی را به مسنجر خود اضافه کرد (فارنت)
گزارش مالی توییتر اعلام شد درآمد کمتر از انتظار و عبور از مرز ۳۰۰ میلیون کاربر فعال
آمار و اطلاعات فاوا:
آماری از رشد نامتوازن بانکداری الکترونیکی ایران
روند توسعه پهنای باند کشور در ۸ سال اخیر چگونه بوده؟ ـ دیجیاتو
۱۲۳ میلیون سند ثبت احوال الکترونیکی شد
ماهی یک میلیارد و ۴۴۰ میلیون کاربر فعال در فیسبوک
و بالاخره سر موقع 🙂 پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم. میتوانید گزیدهی بهترین مطالب
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۴
مدتی این مثنوی تأخیر شد! در این دو هفته درگیر برگزاری همایش تداکس کیش بودیم و هفتهی بعدش هم آنچنان به کار فشرده گذشت که حتا نرسیدم لینکها را بخوانم و طبیعتا انتشار پست لینکهای هفته و بهروزرسانی گزارهها بهتعویق افتاد. بهامید خدا مجددا از امروز نوشتن را آغاز میکنم. این شما و این هم لینکهای منتخب دو هفتهی اخیر:
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
الگوی واقعی داشته باشید (سپیده جلوخانی؛ درخت سیب) (وبلاگ جدیدی دوست روانشناس من)
انواع پرسش (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
تئوری حلقهها در گله کردن (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
تعریف جدید شرح شغل (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
چگونه ۸ زندگیمان را از گرو ۹ درآوریم؟
مدیریت کسبوکار:
آموزشهای مدیریتی ـ یک تجربه ـ شماره دو (شهرام کریمی؛ یادداشتهای صنایعی)
قوانین تنوعسازی هوشمندانه کسبوکار (عااااالی!)
۷ نشانه که از آمادگی شما برای مدیریت حکایت دارند ـ دیجیاتو
چرا مدیر فیسبوک همیشه تیشرت یکسانی به تن دارد؟
چگونه میتوان کارمندان باهوش را مدیریت کرد؟
تحلیل کسبوکار:
دنیای چابک – اسکرام و مقیاسپذیری چابک در صدر جدول (دنیای چابک)
راز موفقیت مایکروسافت: توسعه محصولات با هدف بهرهوری و انجام امور مهم (دیجیاتو)
چرا شرکتهای آمریکایی بهاندازهی همتایان آلمانی خود نوآوری ندارند؟
تجاریسازی و استارتآپ:
استارتآپ شما زنده میماند یا میمیرد؟ (مجلهی شبکه)
۱۸ اشتباهی که استارتآپها را نابود میکند (مجلهی شبکه)
آیا آنکوباتور همان اکسلریتور است؟ (محمد سالاری)
هشدارهایی در مورد کارآفرینی سریالی
۵ چالش پیش روی استارتآپهای فناوری (مجلهی شبکه)
اقتصاد، تأمین مالی و سرمایهگذاری:
فاز صفر اقتصاد ایران در دوره پسا تحریم (تحلیل مثل همیشه عالی دکتر محسن رنانی)
بیزینس اینسایدر خبر داد: تغییر مرکزیت اقتصاد جهان از آمریکا به سوی چین
چرا سرمایههای مردم بهبانکها میرود؟
چگونه ۸ زندگیمان را از گرو ۹ درآوریم؟
آمار و اطلاعات کسبوکار و اقتصاد:
گزارش صندوق بینالمللی پول از ۱۵ شاخص اقتصادی ایران
گزارش جدید بانک مرکزی نشان میدهد تولید گران شد
تازهترین آمارها، وضعیت معادن کشور را چگونه نشان میدهند؟ سهم بخش خصوصی از معادن در حال بهرهبرداری
درآمد ۶٫۵ میلیاردی ایران از گردشگری خارجی
رتبه جهانی ایران در شاخص پیچیدگی اقتصادی
فاوا در جهان:
آیا میدانستید که مونوپاد اصلا اختراع جدیدی نیست و در سالهای دهه ۱۹۸۰ اختراع شده بود؟! (دکتر علیرضا مجیدی؛ یک پزشک)
به مناسبت پنجاه سالگی قانون مور نگاهی به گذشته و آیندهی این قانون ویژه (زومیت)
آیا ایمیل تا سال ۲۰۲۰ منسوخ خواهد شد؟ (دیجیاتو)
نرمافزاری که یک قرن کار میکند!
فروش موسیقی دیجیتال برای اولین بار به شکل جهانی از CD پیشی گرفت (دیجیاتو)
فاوا در سازمان:
نرمافزارهای کسب و کار؛ پردآمدترین بخش بازار آیتی در سال ۲۰۱۵
فروشگاه جدید آمازون برای ابزارهای مبتنی بر فضای ابری
مایکروسافت آفیس ۳۶۵ ویدیو را عرضه کرد
افزایش استفاده از نرمافزارهای منبع باز در میان کسب و کارها
فاوا در ایران:
پیشبینی ۱۵۰۰ میلیارد تومان برای شبکه ملی اطلاعات
در جلسه هم اندیشی مدیران اپراتورها و رگولاتوری چه گذشت؟
هزینهی صدور هلوگرام نرمافزارهای داخلی ۳ برابر شد
معاون برنامهریزی وزارت ارتباطات: امسال حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان به خزانه واریز میشود
۲۸۰ درخواست برای وام به وزارت ارتباطات رسید
فناوری همراه:
با سیانوژن آشنا شوید: استارتاپی که میخواهد اندروید را از چنگ گوگل بیرون آورد (دیجیاتو)
آیا ساعت اپل تفاوت طبقاتی را در لایه علاقهمندان فناوری، برجسته نمیکند؟! (دکتر علیرضا مجیدی؛ یک پزشک)
تغییری در الگوریتم جستجوی گوگل که لرزه بر اندام اینترنت انداخته (یک پزشک)
جستجوی گوگل در اندروید نتایج را از اپلیکیشنهای نصب نشده نیز استخراج میکند (زومیت)
نوارهای تعیین وضعیت آنتندهی در موبایلها چگونه کیفیت شبکه را اندازهگیری میکنند؟ (دیجیاتو)
رسانههای اجتماعی:
تعداد کاربران اپلیکیشن های پیام رسان به کاربران شبکههای اجتماعی رسید!
آیا +Google واقعا تبدیل به شهر ارواح شده است؟ (دیجیاتو)
توییتر و برنامههای جدیدش برای جذب کاربران بیشتر (دیجیاتو)
آمار و اطلاعات فاوا:
افزایش چشمگیر تراکنشهای بانکی در سال ۹۳
درآمد ۴۰۰ میلیاردی دولت ازگرانی پیامک سود ۱۰ هزار میلیاردی از ICT
بازار فناوریهای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی در انتظار درآمد ۱۵۰ میلیارد دلاری
مدتی این مثنوی تأخیر شد! در این دو هفته درگیر برگزاری همایش تداکس کیش بودیم و هفتهی بعدش هم آنچنان به کار فشرده گذشت که حتا نرسیدم لینکها را بخوانم و طبیعتا انتشار پست لینکهای هفته و بهروزرسانی گزارهها بهتعویق افتاد. بهامید خدا مجددا از امروز نوشتن را آغاز میکنم. این شما و این هم لینکهای منتخب دو هفتهی اخیر:
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
دوشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۴
در تئوری همهی کارها نشدنی هستند؛ البته تا زمانی که انجام شوند.
رابرت هاینلاین
در تئوری همهی کارها نشدنی هستند؛ البته تا زمانی که انجام شوند. رابرت هاینلاین دوست داشتم!۴
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
یکشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۴
یکی از مشهورترین نظریات دنیای مدیریت، نظریهی استراتژی رقابتی پروفسور مایکل پورتر استاد ممتاز مدرسهی مدیریت دانشگاه هاروارد است. کتاب استراتژی رقابتی آقای پورتر در زمان انتشار، انقلابی را در نوع نگاه به دنیای رقابت ایجاد کرد و نظریات ایشان، همچنان در دنیای پررقابت و سریع امروزی راهگشای مدیران کسبوکارها در هر سطحی از رقابت ـ از رقابت برای بقا گرفته تا رقابت برای توسعهی بازار ـ هستند. ستون فقرات نظریهی آقای پورتر خیلی سادهتر از چیزی است که فکرش را بکنید: “برای رقابت باید متفاوت بود!” این تفاوت را “مزیت رقابتی” مینامیم که میتواند از راهی بهسادگی ارزان فروختن تا راهی به پیچیدگی خلق یک فناوری پیشرفتهی انحصاری ایجاد شود. در هر حال چیزی که قطعی است این است که مشتری باید دلیلی برای خرید کردن از شما در قیاس با رقیب یا رقبایتان داشته باشد. اینکه “چرا از ما بخرید” سؤالی است که پاسخاش برای خودتان نمایانگر مزیت رقابتی شما و برای مشتری همان دلیلی است که باعث میشود دست به جیب شود. 🙂
مزیت رقابتی میتواند کشف شدنی باشد. مثلا اینکه شما بهعنوان یک مشاور مدیریت شخصیت خونگرم و اهل تعاملی داشته باشید، در طول زمان با بازخور مشتریانتان کشف میشود که مزیت رقابتی شما است. اما در اغلب موارد مزیت رقابتی خلقکردنی است و همین یک خبر خوش است: مزیت رقابتی بهندرت در ذات یک محصول / خدمت و در نگاه کلاننگرتر کسبوکار است و در نتیجه میتوان با خلق و توسعهی مستمر مزیتهای رقابتی پایدار همواره در برابر رقبا دلیل بهتری برای اقناع مشتری داشت.
اما چگونه میتوان مزیت رقابتی خلق کرد؟ پیتر ووگد در مقالهی این هفته پنج راهکار به ما پیشنهاد میدهد:
۱- بهعمل کار برآید، به سخندانی نیست! اینکه شما بتوانید ساعتها در مورد یک موضوع داد سخن سر دهید بسیار خوب و نیکو است؛ اما دنیای رقابت، دنیایی بیرحم و عملگرا است که در آن “اجرا و اجرا و اجرا” و در کنار آن “تصمیم درست در زمان درست” هستند که اهمیت دارند. بنابراین خوب حرف بزنید و از آن بهتر عمل کنید!
۲- ماهی شدن به هیچ نیارزد، نهنگ باش! همیشه گفته میشود که هدف کسبوکار در درجهی اول باید حل مسئله / مشکل مشتری باشد. وقتی اولویتتان این باشد که ببینید درد مشتری چیست، یک قدم از دیگرانی که فقط قصد ساختن یک محصول / سرویس را دارند جلوترید. بزرگترین نوآوریهای تاریخ ریشه در این نگاه ساده اما متفاوت داشتهاند. مشتری این را حس خواهد کرد که شرکت دیزنی بهدنبال “فیلم فروختن” به آنها نیست؛ بلکه واقعا بهدنبال “خلق رؤیاهای واقعی” است!
۳- با گردباد باش تا که آسمان روی! یادتان هست نیوتون بزرگ گفت که علت موفقیت من روی شانهی غولهای بزرگ بوده است؟ در دنیای کسبوکار هم برای موفقیت لازم نیست حتما بهدنبال اختراع چرخ مربعشکلی باشید که بهراحتی بچرخد! بلکه لازم است چیزی را که کار کرده است، کمی بهتر کنید. سعی کنید راهی بهتر / ارزانتر / سریعتر برای حل مشکل مشتری پیدا کنید.
۴- دست خوبت را بهدست من بده! یک کسبوکار موفق را یک تیم همدل و همرؤیا میسازند. شما باید بتوانید تیمی متشکل از افراد باانگیزه بسازید که همواره در حال بهبود دانش و مهارتهای خود هستند. فراموش نکنید که در نهایت حاصل زحمات همکاران شما بهعنوان محصول / خدمت در اختیار مشتری قرار میگیرد. داشتن یک تیم همراه و بامهارت، بالاترین سطح کیفی را به مشتری عرضه میکنند و از آن مهمتر، حس خوب خود را به مشتری منتقل میکنند. نقش شما بهعنوان مدیر در این بخش داستان برای ساختن چنین تیمی کلیدی است.
۵- دلیل سر به هوا گشتن زمین، ماه است! در سالهای اخیر بارها و بارها از رفتارها و گفتارهای هواداران برندها متعجب شدهایم. صفهای طولانی برای خرید گجتهای همراه در زمان عرضه و دعوای همیشگی هواداران اپل و اندروید شاید بهترین مثال این موضوع در سالهای اخیر باشد. نقطهی اوج موفقیت کسبوکار همینجاست: این که مشتری را هم تبدیل به سفیر و مبلغ و مدافع برند خود کنیم!
یکی از مشهورترین نظریات دنیای مدیریت، نظریهی استراتژی رقابتی پروفسور مایکل پورتر استاد ممتاز مدرسهی مدیریت دانشگاه هاروارد است. کتاب استراتژی رقابتی آقای پورتر در زمان انتشار، انقلابی را در نوع نگاه به دنیای رقابت ایجاد کرد و نظریات ایشان، همچنان در دنیای پررقابت و سریع امروزی راهگشای مدیران کسبوکارها در هر سطحی از رقابت ـ از رقابت برای بقا