معمولا همیشه یکی از ویژگیهای خانمها ـ مخصوصا در محیطهای کاری ـ ریسکپذیری کمتر آنها نسبت به آقایان فرض میشود. خیلی وقتها من این طرف و آن طرف شنیدهام که اگر مثلا فلان خانم کمی محافظهکاری را کنار میگذاشت و فلان ریسک را میپذیرفت، حتما در کارش پیشرفت کرده بود و الان مثلا بهجای کارشناس بودن، مثلا سرپرست یا مدیر بود یا حقوقاش بیشتر میشد. البته فقط در محیط کار نیست که انتظار ریسکپذیری را از خانمها نداریم؛ همه جا ـ مثلا در مورد ماجراجویی و کارهای هیجانانگیز ـ وقتی یک خانم ریسکهایی را که حتا آقایان هم جرأتاش را ندارند به جان میخرد، همه آن خانم را بهعنوان یک استثنا و یک موجود عجیب و غریب در نظر میگیرند!
اما تحقیقاتی که محققان دانشگاه کلمبیا انجام دادهاند نشان میدهد که این یک کلیشهی غلط و تبعیضآمیز دیگر در مورد تفاوتهای زنان و مردان است. در واقع تفاوت زنان و مردان، نه در میزان ریسکپذیری بلکه در حوزههایی است که در آنها ریسکپذیرند.
بهصورت خلاصه نتایج اصلی این تحقیق عبارتند از:
۱- ریسکپذیری نه یک پدیدهی تکجنبهای است و نه یک ویژگی شخصیتی خاص. بنابراین نمیتوان بهسادگی (آنطوری که در تئوری تصمیم و مدیریت ریسک گفته میشود) به آدم ها برچسب ریسکپذیر / محافظهکار زد؛ چون فردی که در یک حوزه ریسکپذیر است، ممکن است در حوزهی دیگر کاملا محافظهکار باشد.
۲- دو نوع ریسک وجود دارند: سرد و تأملگرا در برابر گرم و احساسی (یا شهودی.) هر دو جنس به این دو نوع ریسک بسته به موقعیت واکنش متفاوتی دارند. یعنی اینطوری نیست که واکنش همهی مردان عین هم باشد و در عین حال آنها نسبت به زنان بیشتر ریسکپذیر باشند.
۳- بنابراین موقعیت است که ریسکپذیری زنان و مردان را تعیین میکند. برای سنجش موقعیت، محققان یک ابزار طراحی کردند که DOSPERT Scale (سنجهی ریسکپذیری وابسته به موقعیت) نامیده میشود. این ابزار موقعیتهایی که در آنها ریسک وجود دارد را به پنج دسته تقسیم میکند: اخلاقی، مالی، سلامت / ایمنی، تفریحی و ریسکهای اجتماعی. آدمها در پاسخگویی به این موقعیتها براساس جنصیتشان واکنش متفاوت نشان میدهند: زنان در ریسکهای اجتماعی نسبت به مردان بیشتر ریسکپذیرند و در چهار موقعیت دیگر کمتر.
۴- ادراکِ ریسک (اینکه من چقدر در یک موقعیت ریسک احساس میکنم و شما چقدر) از میزان آشنایی انسان (از نظر ریسکپذیری) با آن موقعیت ریسکی و همچنین گزینههای قابل انتخاب در مقابل آن ریسک حاصل میشود. بنابراین هر چقدر تجربهی بیشتری در مواجهه با یک نوع موقعیت ریسکی داشته باشید، در آن موقعیت احساس ریسک کمتری میکنید و در نتیجه ریسکپذیرتر میشوید.
یک بار دیگر انواع موقعیتهای ریسکی را بخوانید و به این جملهی آخر پاراگراف قبل فکر کنید تا متوجه شوید تبعیضات جنصیتی باعث شدهاند تا چه اتفاق تلخی بیافتد: خانمها متأسفانه تجربهی کمتری در مواجهه با موقعیتهای اخلاقی، مالی، سلامت / ایمنی و تفریحی داشتهاند …