“قانون زندگی همین است. بازیکنی می‌آیند و بازیکنانی می‌روند …”

“به دخترم توضیح داده‌ام که من این شانس را داشتم تا از حضور در این باشگاه که رؤیای میلیون‌ها فوتبالیست است لذت ببرم. اعتبار و ارزشی که در این تیم پیدا کردم غیر قابل وصف است.

من در بارسا افتخارات فراوانی به‌دست آوردم؛ اما مهم‌ترین چیز گرمای احساس انسانی بود که از این باشگاه به‌دست آوردم. من به‌عنوان پسربچه‌ی کوچکی وارد این باشگاه شدم و امروز به‌عنوان یک عضو خانواده‌ای بزرگ این‌جا را ترک می‌کنم.”

“یکی از به‌ترین خاطرات دوران فوتبالم بوسیدن بازوبند کاپیتانی در برنابئو بود. برای من این مساله یک رؤیا بود که به حقیقت پیوست.

“نه فقط من که همه‌ی تیم بارسلونا در این چند سال اخیر وارد تاریخ بارسا شده‌ایم. در حال حاضر آن‌چه که در خاطرم مانده و خواهد ماند اعتباری است که از این باشگاه گرفته‌ام. ارزش و حس بی‌نظیری که این باشگاه به من داده است را هرگز فراموش نخواهم کرد.

این پایانی است بر یک دوره‌ از زندگی. اما هنوز چیزهای بیش‌تری در این دنیا باقی مانده است و من امیدوارم که از آن‌ها هم مثل این دوره لذت ببرم …” (این‌جا و این‌جا و این‌جا)

این فصل طولانی منتهی به جام جهانی، فصل خداحافظی و دل‌تنگی است. پرواز اوزه‌بیو، لوئیس آراگونس و تیتو از این جهان خاکی و خداحافظی دو کاپیتان بسیار بزرگ بود: خاویر زانتی و کارلس پویول. درباره‌ی اولی هفته‌ی بعد خواهم نوشت‌؛ اما پست امشب تقدیم می‌شود به مرد بزرگی که در این سال‌ها نماد شور و هیجان برای تمامی هواداران بارسا بود … کاپیتان جاودانی که ره‌بر بزرگ عصر پرافتخار بارسا بود.

حرف‌های کاپیتان بزرگ بارسا نکات ارزش‌مند فراوانی برای حرکت به‌سوی داشتن یک کارراهه‌ی شغلی را به ما نشان می‌دهند:

۱- رؤیا داشته باش و تلاش کن تا محقق‌ش کنی!

۲- جایی کار کن که به تو حس و شور و هیجان و اعتبار بدهد؛ نه جایی که برعکس این رابطه برقرار باشد!

۳- هر دوره‌ی زندگی، آغازی دارد و پایانی. مهم این است که از آن همان‌طوری که هست لذت ببری!

و چند جمله‌ی احساسی برای خداحافظی: خداحافظ کاپیتان جاودانی بارسا. از تو ممنونیم برای خاطرات خوب این سال‌ها، برای شور و هیجان و امیدی که در سخت‌ترین لحظات به همه‌ی ما دادی، برای اشک‌ها و لبخند‌ها، برای آن لحظه‌ی تاریخی که بازوبند کاپیتانی را به آبیدال سپردی و برای همیشه ماندگار شدی. بدرود کاپیتان همیشگی بارسا  …

دوست داشتم!
۵

“قانون زندگی همین است. بازیکنی می‌آیند و بازیکنانی می‌روند …” “به دخترم توضیح داده‌ام که من این شانس را داشتم تا از حضور در این باشگاه که رؤیای میلیون‌ها فوتبالیست است لذت ببرم. اعتبار و ارزشی که در این تیم پیدا کردم غیر قابل وصف است.“ “من در بارسا افتخارات فراوانی به‌دست آوردم؛ اما مهم‌ترین چیز گرمای احساس انسانی بود

پیش از شروع: 

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

آن‌هایی که از نظر احساسی قوی هستند این ۱۵ کار را انجام نمی‌دهند (عاااااااااااالی! به‌ترین مطلب هفته.)

۵ استراتژی برقراری ارتباط برای زمان‌هایی که اصلاً حتی دوست ندارید حرف بزنید – بیزینس ترند

ایسنا – مشاجره مداوم، خطر مرگ زودرس را افزایش می‌دهد

هدف داشته باشید تا عمر طولانی کنید

مدیریت کسب و کار و سرمایه‌گذاری:

عرضه و تقاضای نیروی انسانی (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) (شهرام درباره‌ی یک پارادوکس جدی و عجیب این روزهای بازار نیروی انسانی در ایران نوشته!)

هیچ رویداد اول هفته و آخر هفته مربوط به کارآفرینی مفید نیست! (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)

گرفتن برآوردهای درست از کارشناس‌ها (نادر خرمی‌راد)

قانون در کار تیمی : ساده اما کارآمد (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

تجارت، بازرگانی، مدیریت  (هادی نیلی)

اقتصاد:

گری بکر (آی‌آر‌پی‌دی آنلاین IRPD ONLINE)

اقتصاد آنلاین – معمای‌زندانی انصراف از یارانه!

اقتصاد آنلاین – فرق بازار سرمایه و بازار پول چیست؟

اقتصاد آنلاین – ۷۰ درصد مردم نمی‌توانند به این‌ سؤالات پاسخ‌‍ دهند

اقتصاد آنلاین – شرایط صدور مجوزهای کسب‌وکار تسهیل شد

آمار کسب و کار و اقتصاد:

برآورد بیزنس مونیتور از اقتصاد ایران/ نرخ رشد اقتصادی و تورم امسال چقدر می شود؟

اقتصاد آنلاین – آخرین پاییز رکود صنعتی

اقتصاد آنلاین – کدام صنایع درآستانه خطر قرار گرفته‌اند؟

اقتصاد آنلاین – کاهش اشتغال و ارزش افزوده در صنایع بزرگ

اقتصاد آنلاین – دفن روزانه یک میلیاردتومان ثروت تهرانی‌ها!

فاوا در جهان:

ایتنا – نیمی از مدیران آی‌تی به‌دنبال سازگاری با استراتژی‌های سازمانی هستند

کلیک کنید/ سایت جدید مایکروسافت برای یادگیری زبان برنامه‌نویسی به‌زبان ساده

شکایت از گوگل برای انحصارطلبی در جست‌وجوهای اینترنتی موبایلی – ایستنا

فاوا در ایران:

چرا بزرگان ما از محیط آنلاین گریزان هستند؟ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

اظهارات دبیر شورای عالی فضای مجازی در خصوص مهم‌ترین چالش‌های کشور در فضای مجازی

پروانه جدید PAPها محدودیت فناوری دارد

فناوری همراه:

چرا اپلیکیشن‌ها در اندروید ظاهر مناسبی ندارند؟ | گاه‌نوشت مهدی بهرامی

تمرکز اپل بر روی سرویس Beats Music است – زومیت

آمار فاوا در ایران و جهان:

اقتصاد آنلاین – چشم‌انداز مثبت صنعت موبایل در ایران

اقتصاد آنلاین – ارزش بازار موبایل ایران چقدر است؟ 

دوست داشتم!
۵

پیش از شروع:  برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و

من معمولا داستان سه تغییر بزرگ کارراهه‌ی شغلی‌ام که ریشه در سه شکست بزرگ داشتند را در گپ‌های دوستان و کلاس‌ها و سخنرانی‌‌های‌ام زیاد توضیح می‌دهم. بد ندیدم این تجربه را در گزاره‌ها هم مستند کنم:

تصویر اول ـ ابتدای سال ۱۳۸۸: سه سال است که در یک شرکت مشاوره‌ی معتبر به‌عنوان کارشناس کار می‌کنم. حس‌م این است که در این شرکت دیگر جایی برای پیش‌رفت ندارم. هر کاری که می‌شده در این شرکت یاد گرفته‌ام و هر تجربه‌ای که لازم بوده، کسب کرده‌ام. من کارشناس بالغی شده‌ام که در این شرکت در حال هرز رفتن هستم! چون به‌اندازه‌ی توان‌م مسئولیت به من نمی‌دهند. چون به‌اندازه‌ی دانش‌م کار تخصصی انجام نمی‌دهم. و ده‌ها چون دیگر! پس حالا وقت یک تغییر بزرگ است! با این تصور، کارم را عوض کردم. یک ماه در یک شرکت مشاوره‌ی معتبر و مشهور دیگر کار کردم. اما شکست خوردم و به شرکت قبلی برگشتم! تجربه‌ی این تغییر به من آموخت که برای رسیدن زمان تغییر بزرگ باید به‌اندازه‌ی کافی صبور باشی و به نشانه‌ها توجه کنی. فهمیدم که تغییر شغل با هدف ترک محیط کاری غیرجذاب و ظاهرا غیرقابل تحمل ـ و نه با هدف رفتن به یک محیط کاری جذاب ـ انتخاب درستی نیست!

تصویر دوم ـ انتهای سال ۱۳۹۰: سه سال از آن تغییر قبلی گذشته است. در این سه سالی که از ادامه دادن به کار در شرکت اول گذشته، تجربیات بسیار ارزشمندی کسب کرده‌ام: تجربه‌ی تولید محتوا (خبرنامه‌ی آموزشی شرکت که هنوز از محتوای آن گاهی وقت‌ها در یادداشت‌های مطبوعاتی‌ام استفاده می‌کنم!)، تجربه‌ی نوشتن انواع و اقسام پروپوزال و تهیه‌ی پیشنهاد پروژه و شرکت در مناقصات، تجربه‌ی مذاکره در سطوح مختلف مدیریتی و فنی، تجربه‌ی مدیریت پروژه‌، تجربه‌ی فضای ارتباطی از سالم تا مسموم و … مدرک کارشناسی ارشدم را هم همان سال گرفته بودم. از سوی دیگر این‌بار به‌دلایل مختلف برای‌م روشن بود که عمر حضور من در آن سازمان به‌پایان رسیده است (تصمیم به تغییر البته از میانه‌های سال ۹۰ شروع شد که شاید بعدها در مورد اتفاقات آن دوره بنویسم.) چهار ماه پایانی سال ۹۰ هم برای من چه از نظر شخصی (با مرگ دو نفر از عزیزترین آدم‌های زندگی‌ام و ماجراهای دردناک پیامد آن‌ها …) و چه از نظر شغلی دردناک و غیرقابل تحمل بود. (و هنوز نمی‌دانم که چطور تاب آوردم …)

در روزهای پایانی سال کم‌کم به نتیجه رسیدم که شکست‌های پی در پی من در زندگی شخصی و شغلی نشانه‌های رسیدن زمان تغییر هستند. دیگر اطمینان داشتم که زمان تغییر فرا رسیده است. یک مرحله‌ی زندگی به‌پایان رسیده بود و من با اصرار به باقی ماندن در آن مرحله، روز به‌روز در هم شکسته‌تر می‌شدم. اما خوبی ماجرا این بود که می‌شد مرحله‌ی بعد را شروع کرد (هر چند نمی‌دانستم چگونه؟) بدین ترتیب بود که سال ۹۱ را با بی‌کاری خودساخته شروع کردم. یک ماهی لذت بی‌دغدغه‌گی بی‌کاری را تجربه کردم، مسئولیت‌های قبلی‌ام را به‌پایان رساندم و بعد از چند سال کار شبانه‌روزی کمی استراحت کردم. خیلی زود مرحله‌ی جدید زندگی شغلی‌ام با شروع به‌کار در شرکتی تازه‌تأسیس با موضوع فعالیت جذاب آغاز شد. این مرحله‌ی جدید با تجربیات بسیار جذاب‌تری ادامه یافت. تلاش‌های‌م در طول سال‌های قبل در همین گزاره‌ها بی‌اجر نماند و من از طریق مخاطبان و دوستان بزرگ‌وارم موفق شدم همکاری با شرکت‌ها و سازمان‌های مختلفی را در حوزه‌ی مورد علاقه‌ام ـ تدوین استراتژی ـ تجربه کنم. تجربه‌ی این بار تغییر به من آموخت که کارمندی برای دیگران، تنها مسیر شغلی پیش روی آدم‌ها نیست و می‌شود کارمند هم نبود!

تصویر سوم ـ میانه‌های سال ۱۳۹۲: دو سال بعد از تغییر بزرگ قبلی را به کار در همان شرکت گذراندم. تجربیات جالبی در این کار کسب کردم. با حوزه‌ی کسب و کاری جذابی آشنا شدم که بعدها در موردش در همین گزاره‌ها خواهید خواند و با تخصص من هم در ارتباط بود. درگیر چند پروژه‌ی تحلیل و طراحی کسب و  کار شدم. شبکه‌ی ارتباطی حرفه‌ای‌ام گسترش بیش‌تری یافت. در همین دوران دچار چند بحران هویتی بزرگ شدم: من کی‌ام؟ تخصص‌م چیست؟ در چه حوزه‌ای می‌توانم کار کنم؟ اصلا چشم‌انداز شغلی‌ام چیست؟ دوباره در کارم دچار تردید و مشکل شدم و به‌دلیل همین بحران‌های هویتی، چندین و چند موقعیت شغلی و پروژه‌ی جذاب را از دست دادم. خودم می‌دانستم مشکل کجاست: درد تغییر بزرگ داشت باز هم مرا آزار می‌داد … شروع به فکر کردن و تحقیق کردم. در عین حال به پیشنهاد یکی از دوستان، سه ماه پایانی سال ۹۲ هم تجربه‌ی کار کردن در یک سازمان بزرگ را (که همیشه می‌دانستم یکی از ضعف‌های جدی من است) به‌دست آوردم. این تجربه‌ی آخری اما مرا به پاسخ درست پرسش‌ام بزرگ‌ام “کی‌ام من؟” نزدیک‌تر کرد. و سرانجام از مجموع این تجربه‌ها، تغییر بزرگ بعدی خودش را به من نشان داد: نمی‌شود کارمند بود؛ من برای کارمندی ساخته نشدم! (درباره‌ی این راه‌یافتگی و رهایی از سردرگمی هم بعدها خواهم نوشت.)

امروز که به این تجربه‌ها نگاه می‌کنم (و در نگاهی گسترده‌تر به کل زندگی‌ام در این ۳۰ سال) می‌بینم که چه درسی عمیق در پس روزهای سخت و سهل زندگی نهفته است:

  1. هر تغییر بزرگی زمان خاص خودش را دارد و گذشتن به‌سلامت از این گردنه، پاداش کسانی است که به‌اندازه‌ی کافی صبورند.
  2. هر تغییر بزرگی با دردی بسیار بزرگ آغاز می‌شود؛ دردی که به جان آدم می‌افتد و زندگی را به پایین‌ترین نقطه‌ی نمودار سینوسی زندگی می‌کشاند؛ اما … إن مع العسر یسرا! در پی هر سختی، گشایشی بزرگ در راه است.
  3. هر تغییر بزرگی نشانه‌های درخشانی دارد که دیدن‌شان کار سختی نیست؛ تنها کافی است به‌اندازه‌ی کافی به شور درون باور و ایمان داشته باشی و هیچ‌وقت و هرگز دست از تلاش برای رسیدن برنداری!

نگاه به آینده. تلاش برای تغییر. شور درون. اعتقاد و اعتماد به “مقصد خود راه می‌تواند باشد.” بلند شدن بعد از بزرگ‌ترین شکست‌ها. وقتی به این سه تصویر و سه تغییر در پی آن‌ها فکر می‌کنم، لبخندی از رضایت بر لبان‌ام می‌نشیند و به‌یاد می‌آورم زیبایی داستان زندگی‌ام در این است که هنوز برای تلاش و انتظار رسیدن، زمانی هر چند اندک‌تر از قبل باقی است. 🙂

دوست داشتم!
۲۶

من معمولا داستان سه تغییر بزرگ کارراهه‌ی شغلی‌ام که ریشه در سه شکست بزرگ داشتند را در گپ‌های دوستان و کلاس‌ها و سخنرانی‌‌های‌ام زیاد توضیح می‌دهم. بد ندیدم این تجربه را در گزاره‌ها هم مستند کنم: تصویر اول ـ ابتدای سال ۱۳۸۸: سه سال است که در یک شرکت مشاوره‌ی معتبر به‌عنوان کارشناس کار می‌کنم. حس‌م این است که در

“ژاوی یک روز به من گفت که اگر رئیس باشگاه بارسا بود و مسی از او ده بلیط درخواست می‌کرد، به او ۲۰ بلیط می‌دادم تا نرود؛ اما مسی فقط یک بلیط خواست. ژاوی می‌خواست که من این واقعیت را درک کنم که عملکرد خارق‌العاده‌ی مسی ناشی از خصلت درجه اول بودن او است. همه‌ی بازیکنان طراز اول ـ مثل فا‌ن‌باستن، مالدینی و بارسی این ویژگی را داشتند. این ویژگی همان چیزی است که بالوتلی هم باید یاد بگیرد: مهارت، حق و حقوق انسان را مشخص نمی‌کند؛ مسئولیت‌ها این کار را می‌کنند. ماریو برای خودش بازی می‌کند. اگر خودش بخواهد، می‌تواند فوتبالیست شماره یک دنیا شود.” (دیمیتریو آلبرتینی؛ این‌جا و با تشکر از خبر اصلی)

همه‌ی ما بارها و بارها با آدم‌های بامهارتی مواجه شده‌ایم که در زندگی‌شان به آن‌چه می‌خواسته‌اند نرسیده‌اند (شاید هم خودمان از این دسته آدم‌ها باشیم.) آدم‌هایی که همیشه از چیزی آن بیرون شاکی هستند: “نگذاشتند و نشد! من به حق‌م نرسیدم!” اما اگر به واقعیت زندگی‌شان بنگریم؛ ماجرا این‌قدرها هم آسان نیست. خیلی قصد توضیح مفصل ندارم. دیمیتریو آلبرتینی ـ که یکی از اسطوره‌های فوتبالی من است! ـ در همان جمله‌ای که پررنگ کرده‌ام به‌خوبی به‌ترین پاسخ را به همه‌ی این آدم‌ها و همه‌ی ما می‌دهد: برای موفق شدن، غیر از مهارت باید مسئولیت‌پذیری داشت. پذیرش مسئولیت‌ زندگی خودمان در درجه‌ی اول و پذیرش مسئولیت در دنیای حرفه‌‌ای‌ها، کلید موفقیت ما در زندگی شخصی و شغلی‌مان است.

دوست داشتم!
۱۰

“ژاوی یک روز به من گفت که اگر رئیس باشگاه بارسا بود و مسی از او ده بلیط درخواست می‌کرد، به او ۲۰ بلیط می‌دادم تا نرود؛ اما مسی فقط یک بلیط خواست. ژاوی می‌خواست که من این واقعیت را درک کنم که عملکرد خارق‌العاده‌ی مسی ناشی از خصلت درجه اول بودن او است. همه‌ی بازیکنان طراز اول ـ مثل

پیش از شروع: 

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

بی‌کاران کجائید؟ (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

گروه مجلات همشهری – جذابیت پنهان زندگی

ایسنا – امروز و فردا کردن در کارها ژنتیکی است؟!

ایسنا – هیچ چیز جای نوشتن را در یادگیری نمی‌گیرد

ایسنا – استرس، خیلی مسری است!

مدیریت کسب و کار:

جفری جانسون (روایت جالب شیث از تجربه‌ی کار در یک شرکت اروپایی)

تله‌های استراتژی (ابراهیم حیدری؛ در مسیر افق)

وبلاگ بهروز صمدی – کوک بودن با همکاران

مزیت‌های پیشگام نبودن در بازار

وای فای رایگان از کیفیت قهوه مهم‌تر است

اقتصاد:

مارکس تازه ای ظهور کرده است؟

اقتصاد آنلاین – چالش‌های مجوز کسب‌و‌کار در ایران

اقتصاد آنلاین – وداع با «نوبلیست ضد تحریم» (مرگ گری بکر …)

اقتصاد آنلاین – اقتصاددان کاشف راز بحران‌های مالی؟

کارت «سهمیا» جایگزین یارانه نقدی می‌شود | سایت طلا

آمار کسب و کار و اقتصاد:

هزینه زندگی ۳۳ هزار نفر صرف واردات یک ماشین لوکس می‌شود (آمارهایی جذاب از وضعیت توزیع ثروت در ایران)

۸۳ درصد مردم ایران کارشان را دوست ندارند و  ۴۰ درصد جویندگان شغل ترجیح می‌دهند با پارتی‌بازی کار پیدا کنند/ گروه‌هایی که ۲ سال در جستجوی کارند

اقتصاد آنلاین – سپرده‌های بانکی مردم ایران چقدر است؟+جدول

اقتصاد آنلاین – ۴۰ میلیون نفر در ایران کار نمی‌کنند!+جدول

نظافت‌چی و لیسانس رشته بازرگانی حقوق یکسان می‌گیرند/ نجارها بیشتر درآمد دارند یا حقوقدان‌ها؟

فاوا در جهان:

ایتنا – بالاترین دستمزدها برای مهارت‌های مختلف حوزه فناوری

Google Now به صورت هوشمند جیب‌هایتان را خالی می‌کند! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

سیمانتک معتقد است که دوران آنتی ویروس‌ها بخاطر ناکارآمدی به سر رسیده است – زومیت

رقابت بر سر تحویل سریع‌تر/ گوگل و آمازون کالاهای خرید آنلاین را همان روز به دست مشتریان می‌رسانند

سیاست جدید اوراکل: معاوضه نرم‏‌افزار با خدمات پردازش ابری – ایستنا

فاوا در ایران:

طرح شناسایی مشاغل حوزه ICT کلید خورد/ شناسایی ۱۰۰ عنوان شغل

ایتنا – ادعای مرکز رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد: کیبرد، کیس، اسکنر، و پرینتر کالاهای فرهنگی است!

رسانه‌های اجتماعی:

آمازون روی توییتر هم کالا می‌فروشد (ایده‌اش عااالیه!)

امکان حذف مزاحمان در توییتر

فوراسکوئر متحول می‌شود – ایستنا

فناوری همراه:

با افزونه «گوگل پلی به کافه بازار»، راحت‌تر برنامه‌های اندرویدی را دانلود کنید! » کاوشگر (رضا معلمی)

با استفاده از نرم‌افزار Andy، اندروید را بر روی کامپیوتر شخصی‌تان تجربه کنید – زومیت

آمار فاوا:

بازار راهکارهای مدیریت ارتباط با مشتری از ۲۰ میلیارد دلار گذشت – ایستنا

ایتنا – ۷ میلیارد مشترک موبایلی تا پایان سال ۲۰۱۴

ایتنا – استفاده کارکنان شرکت‏‌ها از نرم‌افزارهای آفیس کاهش یافته است

دوست داشتم!
۳

پیش از شروع:  برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و

مدتی پیش شعری از استاد بزرگ شعر معاصر ایران مرحوم استاد شهریار می‌خواندم که یکی از بیت‌های آن مرا حسابی درگیر خود کرد: “امروز همه امید فردا / فردا همه آرزوی دیروز!” با خواندن این تک‌بیت به فکر فرو رفتم. خاطرات بسیاری به ذهنم هجوم آوردند: خاطرات تلخ و شیرین، زیبا و غم‌ناک. خاطره‌ی “شدن”‌ها و “نشدن”ها. و بیش از هر چیزی بازگشت حس دردآلود “رفتن‌های بی‌رسیدن” بود که آن لحظات را از نظر احساسی برای من پیچیده‌تر می‌کرد.

وقتی از امید سخن می‌گوییم، بسیاری از ما به‌یاد رؤیاهای بزرگ‌مان می‌افتیم. رؤیاهایی که سال‌ها است گوشه‌ی ذهن‌مان جا خوش کرده‌اند و ما به آن‌ها زنده‌ایم. رؤیاهایی بس نشدنی که همه از جنس “اگر بشود چه می‌شود!” هستند. رؤیا داشتن و رؤیابینی در زندگی ما انسان‌ها نقشی حیاتی را بازی می‌کنند: آدم بی‌رؤیا دیگر زنده نیست؛ چرا که فرقی با دیگر موجودات این عالم هستی ندارد!

اما درد ناشی از نرسیدن زمان تحقق این رؤیاها و بیش از آن، سنگینی بار “انتظار” تحقق آن‌ها است که بر دوش ما انسان‌ها در مسیر زندگی‌مان سنگینی می‌کند. تک‌تک ما در زندگی خودمان خاطرات تلخ بسیاری را از همین انتظار نکشیدن‌ها و نشدن‌ها به‌یاد می‌آوریم که رنج آن‌ها، خیلی وقت‌ها ما را در بهترین روزهای زندگی‌مان از لذت بردن و شادی باز می‌دارد. همیشه آرزویی هست که محقق نشده باشد و بنابراین همیشه دلیلی برای غصه خوردن وجود دارد!

اما آیا زندگی به همین تلخی است که ما برای خودمان ساخته‌ایم؟ این سؤالی است که من مدت‌ها است از خودم می‌پرسم و هر بار که باز این سؤال را برای خودم مطرح می‌کنم، به یاد شادی‌ها و سرخوشی‌های فراوانی می‌افتم که در زندگی فراموش کرده‌ام.

نکته‌ی اصلی همین‌جا است: هیچ کس در این دنیا شکست‌خورده‌ی مطلق و بازنده نیست و با چنین برچسب‌ها و صفت‌هایی به‌دنیا نیامده است.

در متون مقدس دینی از جمله قرآن کریم هم می‌خوانیم که خدای بزرگ و مهربان، هر یک از ما را درست مانند دیگران خلق کرده است و تنها چیزی که آدمیان را در نزد خالق هستی متفاوت می‌کند “تقوا” است. تقوا در حقیقت آن یک مفهوم تنها اخلاقی نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از ارزش‌ها برای زندگی و رفتار و کردار در این دنیای خاکی است. مطابق ارزش‌های دینی در نهایت انسان با “میزان تلاش”اش در زندگی ارزیابی می‌شود و نه فقط با دستاوردهای مادی و دنیایی.

تجربیات فراوان و بی‌شماری در تاریخ بشر هم درباره‌ی قدرت داشتن رؤیا و همراه کردن آن با عمل و دست به‌کار شدن وجود دارد که داستان بسیاری از آن‌ها را شنیده‌ایم (هر چند تا باور کردن آن‌ها یعنی گواهی دادن به راست بودن این “قصه‌ها” هنوز فاصله‌ی بسیاری داریم!) چه کسی است که داستان شکست‌های پی در پی ادیسون تا اختراع لامپ برق را نشنیده باشد؟ چه کسی است که از رنج و مرارت‌های بزرگان دین و اندیشه و هنر بشر در طول تاریخ بی‌خبر باشد؟ اما همه‌مان بهتر از هم می‌دانیم که هر چقدر هم از این داستان‌ها بخوانیم و برای‌مان تعریف کنند، هیچ فایده‌ای ندارد و نظرمان در مورد تیره و تاریک بودن دنیا عوض نخواهد شد! در اعماق دل‌مان چیزی هست که گواهی می‌دهد این شیرینی‌های زندگی سهم دیگران است و ما از آن‌ها تا آخرین لحظه‌ی عمر بی‌بهره‌ایم!

واقعیت این است که بسیاری از ما در دادن وزن اهمیت به آرزوها و واقعیت‌های زندگی اشتباه می‌کنیم. اگر تعارف را با خودمان کنار بگذاریم و چند لحظه خوب و عمیق فکر کنیم، هر کدام از ما رؤیاهای محقق شده‌ی بسیاری را به‌یاد می‌آورد. با کمی تفکر بیش‌تر، موارد دیگری را در زندگی‌مان کشف می‌کنیم که در آن‌ها با گذشت زمان ثابت شده است که غم و اندوه ناشی از عدم تحقق یک رؤیا در زمانی مشخص با تحقق آن به‌شکلی بهتر در زمانی دیگر جبران شده است.

مشکل دقیقا در همین‌جا است که ما امروز را فدای فردا می‌کنیم و فردا را در حسرت دیروز سر می‌کنیم. و جالب است که این دو با هم هیچ فرقی ندارند: امروز در فکر نشدن‌های فردا هستیم و فردا در فکر چرایی نشدن‌های دیروز! امروز در اندوه شکست‌های دیروز هستیم و فردا در غم آرزوهای دیروز! و این دور باطل مدام در زندگی ما تکرار می‌شود و در نهایت، جز فلج فکری و بی‌عملی و بی‌انگیزگی برای ما هیچ چیزی باقی نمی‌ماند.

در زندگی‌تان چقدر به نشدن رؤیاهای‌تان وزن بزرگی می‌دهید؟ یک نفس عمیق! فردا روز دیگری است …

دوست داشتم!
۱۵

مدتی پیش شعری از استاد بزرگ شعر معاصر ایران مرحوم استاد شهریار می‌خواندم که یکی از بیت‌های آن مرا حسابی درگیر خود کرد: “امروز همه امید فردا / فردا همه آرزوی دیروز!” با خواندن این تک‌بیت به فکر فرو رفتم. خاطرات بسیاری به ذهنم هجوم آوردند: خاطرات تلخ و شیرین، زیبا و غم‌ناک. خاطره‌ی “شدن”‌ها و “نشدن”ها. و بیش از

پیش از شروع: 

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

شما چه جور آدمی هستید؟ (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

چرا ما انسان های مدنی نیستیم؟ | محمدحسین میرمجیدی

چطوری خطاهای کارمون رو به حداقل برسونیم؟ (نادر خرمی راد)

بهترین زمان و شرایط برای موفقیت (احسان طریقت؛ یک رهجو)

هفت عادتِ مشترکِ تمامِ آدم‌های جالب – شبگار

مدیریت کسب و کار و سرمایه‌گذاری:

تقیه سازمانی(شهرام کریمی عزیز که این هفته بعد از مدت‌ها در یادداشت‌های صنایعی نوشت!)

ظهور تحلیل‌گران کسب‌وکار در حوزه IT | شرکت نرم‌افزاری همکاران سیستم(ترجمه‌ی خوبی ندارد؛ اما خواندنی)

رقابتی‌ترین کشورهای دنیا در زمینه استعداد

ایده‌ های خوبی ندارید؟ با کسی کار کنید که دارد! – بیزینس ترند

اقتصاد:

اقتصاد آنلاین – رؤیای ۱٫۵ میلیون تومانی مرد کارگر(بخونید!)

اقتصاد آنلاین – نرخ جدید سود سپرده‌های بانکی +جدول

اقتصاد آنلاین – ۷ دلیل ریزش بنگاه‌های کوچک

اقتصاد آنلاین – رئیس بانک مرکزی: هرگز ارز به بازار تزریق نمی‌کنیم 

اقتصاد آنلاین – تورم تک‌رقمی تا پایان سال ۹۵ (مصاحبه‌ی دکتر نیلی)

آمار کسب و کار و اقتصاد:

اقتصاد آنلاین – پنج کشور عمده مقصد صادرات ایران؟

اقتصاد آنلاین – جمعیت ایران ۷۷٫۴ میلیون نفر شد

ایران رکورددار ثبت شرکت در آسیا است

اقتصاد آنلاین – ۵میلیون نفر دوشغل دارند؛ ۲٫۵میلیون بیکار

اقتصاد آنلاین – ۲۲ درصدجمعیت ایران بیمه نیستند

فاوا در جهان:

استیو جابز تأثیرگذارترین شخص ۲۵ سال اخیر به انتخاب شبکه CNBC – زومیت

چگونه می‌توان یک دکمه‌ به گوشی اندروید اضافه کرد؟ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

صفحه کلیدهای آینده به بازار می‌آیند/ در هوا تایپ کنید! 

با دوستان مجازی دست دهید/ ساخت دست مصنوعی با گرمای واقعی  

اسکایپ سرویس چت ویدیویی گروهی را برای برخی پلتفرم‌ها رایگان کرد و بقیه نیز در آینده‌ی نزدیک رایگان می‌شوند – زومیت

فاوا در ایران:

پیام دبیر کل ITU به مناسبت روز جهانی مخابرات – ایستنا

وعده‌ها و افت جایگاه جهانی ایران در حوزه ICT

گفت‌وگو با مدیران اپراتور دوم تلفن ثابت «مگ‌تل»: تعریف تلفن را تغییر می‌دهیم – ایستنا

اقتصاد آنلاین – کاغذ از سیستم مالی دولت حذف شد +سند

رسانه‌های اجتماعی:

ما و شبکه‌های اجتماعی (تحلیلی خواندنی)

آیا می‌دانید شما برای فیس‌بوک چند دلار می‌ارزید؟! (فارنت)

احتمال تعطیلی گوگل پلاس قوت گرفت (واقعا؟)

آمار فاوا:

ارزش بازار جهانی IT در سال ۲۰۱۴ به ۳٫۸ تریلیون دلار می‌رسد – ایستنا

آیا می‌توانید حدس بزنید پرفروش‌ترین گوشی جهان تاکنون چه گوشی بوده است؟ 

ایتنا – خدمات آی تی در میان کسب و کارهای تجاری همچنان پرتقاضا است

معاون وزیر ارتباطات از درآمد ۱۴۰هزار میلیارد ریالی اپراتورهای همراه در سال ۹۲ خبر داد – ایستنا

دردسر یک تغییر نام؛ هزینه ۳٫۶ میلیون دلاری ژیائومی برای خرید دامنه اینترنتی دو حرفی!

دوست داشتم!
۳

پیش از شروع:  برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و

“تو می‌توانی موفق بشوی. مگر چه فرقی با این همه آدم موفق تاریخ داری؟ زندگی‌شان را که بخوانی، از امروز تو هزار پله عقب‌تر بودند. مشکلات‌‌شان از تو بیش‌تر بود. موانع‌ زندگی‌‌شان از تو بیش‌تر بود. حتی خیلی از آن‌ها توانمندی‌‌ و استعدادشان هم از تو کم‌تر بود. بنابراین تفکر نمی‌شود و نمی‌توانم را کنار بگذار که اتفاقا می‌شود و می‌توانی. اما این کار یک شرط اصلی دارد: این‌که بخواهی! وقتی واقعا از ته دلت‌ بخواهی، خدای مهربان هم می‌خواهد تا تو به آرزوهای‌ات برسی. و وقتی این اتفاق بیفتد، دنیا هم با تو همراه خواهد شد و تمامی نیروهای طبیعی و غیرطبیعی دست به‌دست هم خواهند داد تا موفق شوی! اما یادت نرود که باید به‌اندازه‌ی کافی صبر داشته باشی تا لحظه‌ی موعود فرا برسد!”

جملات بالا خلاصه‌ای هستند از حرف‌هایی که کتاب‌ها و مقالات موفقیت شخصی و شغلی و سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های مربیان و اساتید فن این حوزه قصد دارند به ما بقبولانند. آن‌ها می‌گویند مشکل اصلی ما در موفق نشدن، تفکرات اشتباه ما است. اگر نگاه منفی‌باف و ناامیدی‌مان را کنار بگذاریم و اگر با تمام وجود به‌دنبال آرزوهای‌مان باشیم، “قانون جذب” باعث می‌شود که حتما به آن آرزوهای بزرگ برسیم. این حرف کاملا درست است؛ اما یک نکته‌ی کلیدی در میان هیاهوی “در ستایش از ارزش خوش‌بینی” شنیده نمی‌شود.

درباره‌ی چه سخن می‌گویم؟ نکته‌ای که مورد نظر من است آن‌قدرها هم جدید نیست. در فرهنگ ارزشمند اسلامی ـ ایرانی خودمان ضرب‌المثلی داریم که من زمانی که بچه بودم آن را زیاد می‌شنیدم؛ اما مدت‌ها است آن را از زبان کسی نشنیده‌ام: “از تو حرکت از خدا برکت.” مفهوم ساده‌ی مستتر در این ضرب‌المثل همان چیزی است که در بند قبل از نادیده گرفته شدن آن سخن گفتیم.

“از تو حرکت از خدا برکت.” این یعنی تو تلاش‌ کن تا برسی. تلاش کن تا آرزوهای‌ات محقق شوند. این‌جا اثری از اهمیت “خواستن” دیده نمی‌شود! پس نقش “خواستن” چیست؟ کمی فکر کنید. تلاش بی‌هدف معنایی ندارد و از آن مهم‌تر تلاش بدون خواستن، بی‌نتیجه است. خواستن موتور محرک و انگیزه‌دهنده‌ای است که شما را در مسیر رسیدن به آرزوهای‌تان پیش می‌برد. بنابراین منظور از “خواستن” در الگوهای مختلف موفقیت، همان انرژی اولیه‌ای است که باعث شروع کار شما می‌شود. بنابراین نباید فقط در همان “خواستن” متوقف شد، اول بخواهید و بعد شروع کنید. برای گرفتن تصمیم حرکت به‌سوی تحقق آرزوهای‌تان، لازم هم نیست که صبر کنید تا اتفاق خارق‌العاده‌ای بیفتد یا شما به امکانات خاصی دست پیدا کنید. از هر جایی که می‌توانید شروع کنید، هر کاری را که می‌توانید ـ هر قدر کوچک ـ انجام دهید و در طول مسیر ثابت قدم پیش بروید. روبرو شدن با موانع در این مسیر طبیعی است؛ اما دقیقا در همین نقاط از مسیر شما تا رسیدن به موفقیت است که آن قدرت و انرژی درونی به‌کار شما می‌آید. در این‌جا است که باید به سراغ رؤیاهای زیبای‌تان بروید و با فکر کردن به آن‌ها، دوباره جادوی “خواستن” را در خودتان بیدار کنید. با تجدید انرژی می‌توانید باز هم حرکت به‌سوی رؤیاهای‌تان را از سر بگیرید.

آن‌چه افراد موفق از غیرموفق را متمایز می‌سازد همین‌جا است. موفق‌ها منتظر فراهم شدن شرایط نمی‌نشینند و با کمک انرژی درونی ناشی از خواستن، از هر جایی هستند به راه می‌افتند و عمیقا باور دارند که “رفتن رسیدن است.” اما غیرموفق‌ها همواره منتظر تحقق این شرط و آن شرط می‌مانند و گوشه‌ای می‌نشینند. حتی اگر حرکتی هم بکنند با رسیدن به اولین مانع کوچک و غیرجدی از کاه، کوهی می‌سازند که گذشتن از آن کار هیچ کسی نیست. بنابراین باز بهانه برای نشستن و کاری نکردن فراهم می‌شود!

تجربه‌ی شخصی من نشان‌گر آن است که فرمول موفقیت را می‌توان به این‌صورت خلاصه کرد:

موفقیت = رؤیا + خواستن + نقشه + حرکت + تداوم

شما باید ابتدا رؤیایی داشته باشید. این رؤیا باید آن‌قدر جذاب باشد که فکر کردن به آن شما را سرشار از انرژی و انگیزه بکند. بعد باید تحقق این رؤیا را بخواهید و تفکر “نمی‌شود” را دور بریزید. در این نقطه وقت حرکت کردن فرا رسیدن است. اما قبل از حرکت لازم است بدانید که باید در چه جهتی و چگونه پیش بروید. بنابراین مسیر رسیدن به موفقیت را برای خودتان ترسیم کنید. دیگر وقت راه افتادن است. بروید تا برسید و فراموش نکنید که تداوم در حرکت،  شرط رسیدن است!

دوست داشتم!
۲۷

“تو می‌توانی موفق بشوی. مگر چه فرقی با این همه آدم موفق تاریخ داری؟ زندگی‌شان را که بخوانی، از امروز تو هزار پله عقب‌تر بودند. مشکلات‌‌شان از تو بیش‌تر بود. موانع‌ زندگی‌‌شان از تو بیش‌تر بود. حتی خیلی از آن‌ها توانمندی‌‌ و استعدادشان هم از تو کم‌تر بود. بنابراین تفکر نمی‌شود و نمی‌توانم را کنار بگذار که اتفاقا می‌شود و

دو سالی است که جدا از علاقه‌ام به دنیای موبایل، به‌دلیل شغل‌م در یک شرکت فعال در زمینه‌ی خدمات ارزش افزوده‌ی تلفن همراه با فضای کسب و کاری این حوزه در کشور در ارتباط هستم. این روزها با تعدادی از دوستان همکارم به‌صورتی جدی‌تر درگیر فضای اپلیکیشن‌های تلفن همراه در بستر اندروید هستیم. در حال حاضر و به‌صورت مشخص برای طراحی و تولید تعدادی بازی مبتنی بر اندروید نیازمند توسعه‌دهنده‌ی دارای تجربه در این زمینه هستیم.

اگر علاقه‌مند به همکاری در این زمینه با تیمی که امکان بازاریابی گسترده در داخل و خارج کشور برای فروش این اپلیکیشن‌های بازی را دارد هستید و با در نظر گرفتن این‌که شیوه‌ی همکاری در تولید این اپلیکیشن‌ها، مشارکت به‌صورت سهم از فروش اپ است، لطفا رزومه / پورتفولیو / نمونه‌ی اپلیکیشن‌های بازی خودتان را برای دوست و همکار من در حوزه‌ی فنی آقای افتخاری به ایمیل eftekhari@outlook.com ارسال فرمایید. بی‌صبرانه منتظر همکار شدن با شما هستیم!

دوست داشتم!
۲

دو سالی است که جدا از علاقه‌ام به دنیای موبایل، به‌دلیل شغل‌م در یک شرکت فعال در زمینه‌ی خدمات ارزش افزوده‌ی تلفن همراه با فضای کسب و کاری این حوزه در کشور در ارتباط هستم. این روزها با تعدادی از دوستان همکارم به‌صورتی جدی‌تر درگیر فضای اپلیکیشن‌های تلفن همراه در بستر اندروید هستیم. در حال حاضر و به‌صورت مشخص برای

به‌دلیل سفرم به مشهد مقدس و عدم دسترسی مناسب به اینترنت، دیگر این هفته مثنوی خیلی تأخیر شد! در هر حال این شما و این هم منتخب مطالب خواندنی هفته!

پیش از شروع: 

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

از چرا تا چگونه (نادر خرمی راد)

بیست کاری که نباید اجازه بدهید کسی شما را وادار به آن‌ها کند! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

ساختار مغز مثبت‌اندیش و منفی‌نگرها

اقتصاد آنلاین – شادترین و ناراحت ترین مشاغل ۲۰۱۴

مدیریت کسب و کار و سرمایه‌گذاری:

مجید جلالی، تونی، تراکتور و رفتار (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

استراتژی: داستان کسب و کار (ابراهیم حیدری؛ در مسیر افق)

اقتصاد آنلاین – توصیه‌های وارن بافت برای سرمایه گذاری

اقتصاد:

اقتصاد آنلاین – غول‌های اقتصادی جدید جهان

اقتصاد آنلاین – مدل‌های‌ اقتصادی پروفسور محمدهاشم‌ پسران

آمار کسب و کار و اقتصاد:

اقتصاد آنلاین – میزان سرمایه مردم هر استان در بانک‌ها؟

ایران با وجود تحریم‌ها هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا شد

اقتصاد آنلاین – هزینه ایجاد شغل ۷۰ میلیون تومان شد

اقتصاد آنلاین – ۲٫۵ میلیون نفر؛ تعداد بیکاران کل کشور

اقتصاد آنلاین – انجام ۴۶ درصد معاملات‌ بورس توسط‌ ۱۰ کارگزار

فاوا در جهان:

ایتنا – پایین‌تر بودن درصد خطای کدهای متن‌باز نسبت به کدهای اختصاصی (جالب!)

فاوا در ایران:

تراکنش‌های شاپرک از امسال کارمزد می‌خورد

وضعیت وزارت ارشاد در حوزه زیرساخت ارتباطی اصلا خوب نیست – ایستنا

رسانه‌های اجتماعی:

اقتصاد رسانه‌های اجتماعی؛ تولید و توزیع، هر دو پای فیل‌اند | رسانه‌های اجتماعی

انتشار محتوا در شبکه‌های اجتماعی و افزایش ۶۵ درصدی بازدیدها

«دی جی حسین فسنقری» چطور مشهور شد؟ | رسانه‌های اجتماعی

ترافیک ارجاعی فیسبوک در سه ماهه نخست سال جاری میلادی بیش از ۳۷ درصد، پینترست حدود ۴۸ درصد و توییتر نیز فقط ۱ درصد رشد داشته‌اند – زومیت

آمار فاوا:

نزول سه پله‌ای ایران در آمادگی الکترونیکی

ایتنا – رشد ۱۰۰۰ درصدی حجم اطلاعات جهان تا سال ۲۰۲۰

ایتنا – بازار ۲۶۶ میلیارد دلاری در انتظار فناوری‏‌های BYOD

دوست داشتم!
۰

به‌دلیل سفرم به مشهد مقدس و عدم دسترسی مناسب به اینترنت، دیگر این هفته مثنوی خیلی تأخیر شد! در هر حال این شما و این هم منتخب مطالب خواندنی هفته! پیش از شروع:  برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ