“در این مدت نکات بسیاری آموختم. از نظر روانی البته به نکات جدیدی رسیدم. اما هم چنین زمان آن را داشتم که روی ضعف‌های‌ام هم کار کنم. این‌ها چیزهایی است که هنگامی که زیاد بازی می‌کنید زمان فکر کردن به آن‌ها را ندارید … اما از طرف دیگر، روی سکوها و پشت تلویزیون دید به‌تری از بازی دارید و می‌توانید از جای‌گیری دیگر مدافعان بسیار بیاموزید. این کاری است که من انجام دادم.” (توماس فرمائلن مدافع آرسنال درباره‌ی مصدومیت طولانی‌مدت این فصل‌اش؛ این‌جا)

هر از چند گاهی بد نیست که در ذهن‌مان خودمان را از کارمان اخراج کنیم! یعنی از کارمان فاصله بگیریم؛ ببینیم کجا اشتباه کرده‌ایم و چه کارهایی را درست یا غلط انجام داده‌ایم. حواس‌مان باشد که کسی دل‌اش به حال ما نمی‌سوزد و خودمان باید برای به‌روز بودن و توسعه‌ی شخصی‌مان دست به کار شویم.

در کنار این کار چه به‌تر که از خوب و بد و درست و نادرست کار دیگران هم درس بگیریم.

پ.ن. میلاد “تنهاترین مرد خدا” و روز پدر، بر همه‌ مبارک!

دوست داشتم!
۰

“در این مدت نکات بسیاری آموختم. از نظر روانی البته به نکات جدیدی رسیدم. اما هم چنین زمان آن را داشتم که روی ضعف‌های‌ام هم کار کنم. این‌ها چیزهایی است که هنگامی که زیاد بازی می‌کنید زمان فکر کردن به آن‌ها را ندارید … اما از طرف دیگر، روی سکوها و پشت تلویزیون دید به‌تری از بازی دارید و می‌توانید از جای‌گیری

در این وبلاگ بارها و بارها به این نکته اشاره کرده‌‌ام که مشاوره چیزی جز حل مسئله نیست و مشاور خوب، کسی است که به‌تر مسائل را حل می‌کند. حل مسئله هم یک توانایی و مهارت است که باید به مرور زمان و با مطالعه و تمرین کسب و تقویت شود. در این پست چند پیشنهاد برای به‌بود دادن مهارت حل مسئله ارایه می‌شوند:

۱- مشکلات را کشف کنید: اگر مسئله‌ای را پیش روی‌تان نمی‌بینید یا اگر فکر می‌کنید هیچ مشکلی ندارید (!)، یک جای کار اشکال دارد! بگردید تا یک مسئله‌ی واقعی را دور و برتان پیدا کنید. به این ترتیب تجربه‌ی کشف مشکلات را پیدا می‌کنید و مهارت‌تان نیز در حل مشکلات بیبش‌تر می‌شود.

۲- برای حل مسئله روش داشته باشید: خیلی وقت‌ها ما مسائل را نمی‌توانیم حل کنیم؛ چون نمی‌دانیم که چطور باید آن‌ها را حل کنیم. بنابراین اگر روش‌های حل مسئله را بلد باشیم، حل مسئله هم برای‌مان ساده می‌شود. برای نمونه الگوی ۵ مرحله‌ای زیر را ببینید:

  • زمان: به‌اندازه‌ی کافی وقت صرف کنید تا ماهیت واقعی مسئله را بشناسید.
  • طرح مسئله: مسئله را مطرح نمایید و ببینید که دیگران با مسائلی از این نوع چگونه برخورد کرده‌اند.
  • کمک بگیرید: از دیگران بخواهید تا مسئله را از زاویه‌ی دید خودشان بررسی کنند.
  • خلاقیت: ایده‌هایی برای حل مسئله ایجاد کنید.
  • اقدام: به‌ترین راه‌حل را انتخاب و اجرا کنید.

سعی کنید الگوی حل مسئله‌ی خودتان را بسازید و با تمرین زیاد، آن را ملکه‌ی ذهن‌تان بکنید.

۳- دیگران را وارد تیم خودتان بکنید: اگر تخصص یا توانایی حل یک مسئله‌ی خاص یا بخشی از آن را ندارید، از دیگرانی که نقاط ضعف شما را پوشش می‌دهند و شما هم از آن‌ها یاد می‌گیرید، کمک بگیرید! کمک گرفتن از دیگران هم خودش نوعی مهارت حل مسئله محسوب می‌شود! 😉

دوست داشتم!
۰

در این وبلاگ بارها و بارها به این نکته اشاره کرده‌‌ام که مشاوره چیزی جز حل مسئله نیست و مشاور خوب، کسی است که به‌تر مسائل را حل می‌کند. حل مسئله هم یک توانایی و مهارت است که باید به مرور زمان و با مطالعه و تمرین کسب و تقویت شود. در این پست چند پیشنهاد برای به‌بود دادن مهارت

قبلا پستی داشتم با این‌ عنوان که: حرفه‌ای بودن یعنی چه؟ در ادامه‌ی آن پست، در این پست ۷ عادت افراد حرفه‌ای را مرور می‌کنیم:

  1. کسب و به‌روزرسانی دانش تخصصی به صورت مداوم: انتظار می‌رود حرفه‌ای‌ها دانش و تخصص بالایی داشته باشند. آیا آن‌هایی که به‌روز هستند با آن‌هایی که به‌روز نیستند، برابرند!؟
  2. شرکت در دوره‌های آموزشی رسمی و غیررسمی: به‌روز رساندن خود تنها با کتاب و مقاله و کیس خواندن که حاصل نمی‌شود. خیلی وقت‌ها لازم است برای قرار گرفتن در جریان آخرین پیش‌رفت‌های مربوط به حوزه‌ی کاری‌تان در دوره‌های آموزشی مختلف رسمی و غیررسمی شرکت کنید. البته طبعا نباید منتظر سازمان‌تان باشید؛ خودتان دست به‌کار شوید!
  3. مسئولیت‌پذیری: حرفه‌ای‌ها قابل اعتماد هستند و سطوح بالایی از مسئولیت‌پذیری را در سازمان از خود نشان می‌دهند. حرفه‌ای‌ها آن‌قدر کیفیت کاری‌شان بالا است که عمل‌کرد ضعیف آن‌ها روی موفقیت کل سازمان ـ و نه فقط خود آن‌ها ـ تأثیرگذار است.
  4. داشتن حس مالکیت نسبت به کار: حرفه‌ای‌ها نسبت به کارشان احساس مالکیت و غرور می‌کنند. آن‌ها نه فقط برای رسیدن به استانداردهای سازمانی، بلکه برای دست‌یابی به استانداردهایی که غرورشان تعیین کرده کار می‌کنند. حرفه‌ای‌ها طوری کار می‌کنند که انگار دارند برای خودشان کار می‌کنند.
  5. شبکه‌سازی در خارج سازمان: حرفه‌ای‌ها می‌دانند که کار آن‌ها به درون سازمان منحصر نی‌شود. آن‌ها اهمیت روابط حرفه‌ای در خارج سازمان را درک می‌کنند.
  6. رعایت استانداردهای اخلاقی و درستی: حرفه‌ای‌ها در چارچوب استانداردهای اخلاقی حرکت می‌کنند. آن‌ها شمّ قوی برای تشخیص درستی از نادرستی دارند. درستی حرفه‌ای‌ها به آن‌ها اجازه می‌دهد مجموعه‌ای از ارزش‌ها را برای چگونه انجام دادن کارشان تعیین کنند. درستی آن‌ها باعث می‌شود مدیران و دیگران به حرفه‌ای‌ها اعتماد کنند. آن‌ها می‌گویند که چه کاری را انجام خواهند داد و همان را انجام خواهند داد.
  7. رعایت استانداردهای عمل‌کردی: حرفه‌ای‌ها از خودشان و دیگران انتظارات سطح بالایی دارند. آن‌ها مصمم‌اند تا حد امکان کارهای درست را به شکل درست انجام دهند. انجام دادن درست کار برای یک حرفه‌ای مهم‌تر از مجموع ساعاتی است که روی تایم شیت کاری او ثبت می‌شود. یک آدم واقعا حرفه‌ای از عمل‌کرد ضعیف ناراضی می‌شود. پول ممکن است مهم باشد؛ اما مهم‌ترین انگیزه‌ی پشت کارهای فوق‌العاده‌ی حرفه‌ای‌ها نیست!

منبع

پ.ن. خوش‌حال‌ام که حداقل روی کاغذ، این عادت‌ها را دارم! 🙂

دوست داشتم!
۰

قبلا پستی داشتم با این‌ عنوان که: حرفه‌ای بودن یعنی چه؟ در ادامه‌ی آن پست، در این پست ۷ عادت افراد حرفه‌ای را مرور می‌کنیم: کسب و به‌روزرسانی دانش تخصصی به صورت مداوم: انتظار می‌رود حرفه‌ای‌ها دانش و تخصص بالایی داشته باشند. آیا آن‌هایی که به‌روز هستند با آن‌هایی که به‌روز نیستند، برابرند!؟ شرکت در دوره‌های آموزشی رسمی و غیررسمی:

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

مدیریت:

نقش داستان در زندگی ما و لیونل مسی به پرسپولیس پیوست! (امیر مهرانی)

عدم ممیزى باعث نابودى فرآیندهای مدیریت پروژه و مدیریت ذی‌نفعان پروژه – قسمت چهار (مهدی عرب عامری)

از جات تکون نخور! (وبلاگ همینا)

طراحی سیستم پاداش (یک مطلب عالی از نیام یراقی در یادداشت‌های مدیریت ریسک)

کفشی که می‌پوشیم … (وبلاگ The Notes)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

بازی با آمار به سبک استیو جابز! و با اپل بر فراز ابرها و اپل کمر به قتل SMS بست! (درباره‌ی سرویس جدید اپل iCloud) (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

برنامه‌نویسی به سبک ایرانی! (این مطلب علی واحد در وبلاگ رادمان به‌ترین مطلب این هفته است!)

روز جهانی IPv6 ٬ آزمونی برای یک آینده و ۲۹ راه برای خلاق ماندن [ویدئو] (مهرداد نایب؛ ویزویز)

آیا گودر یک شبکه اجتماعی ایست؟ (بحث جالبی در این مورد در وبلاگ رسانه‌های اجتماعی جواد افتاده)

گوگل: ما از جستجوهای شما اطلاعات مفید استخراج می‌کنیم (درباره‌ی سرویس جدید گوگل: سرویس “همبستگی گوگل” (Google correlate)) (نارنجی)

گزارش یک تحقیق درباره‌ی رسانه‌های اجتماعی (وبلاگ مهران)

چهار تفنگدار IT ؛یکی برای همه ،همه برای یکی (گزارشی جالب از سخنرانی جالب اریک اشمیت در مورد وضعیت فعلی صنعت آی‌تی)

ژاپنی‌ها هولوگرام‌های قابل لمس ساختند (جل‌الخالق!!!) و استیو جابز: مانند این است که فضاپیما فرود آمده باشد (طرح ساختمان آینده‌ی اپل) و بهترین کارآفرینان جوان در بخش فناوری از نگاه بیزینس ویک (دنیای زیبای وب)

کنفرانس اپل؛ IOS5 و دیگر هیچ…! (گزارش کنفرانس سالانه‌ی اپل)

آمارهایی جالب از اپل و محصولات‌اش

گارتنر: رشد ۱۲ درصدی نرم‌افزارهای امنیتی در سال گذشته

ادغام وزارت ارتباطات غیرقانونی است (شورای نگهبان اعلام کرد)

استفاده یک سوم رایانه های متصل به اینترنت از ویندوز ۷

پورت‌های ADSL نصب شده شرکت‌های ندا از مرز ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار گذشت

۲۰۱۵ سال تعهدات جامعه‌ی اطلاعاتی ترافیک اینترنت ۴ برابر می‌شود (گزارش سیسکو)

اقتصاد:

سیاست و اقتصاد در خاورمیانه (حجت قندی)

قیمت برق ۵ برابر گران‌تر از پارسال می‌شود؛ افزایش ۱۰ درصدی قیمت مواد غذایی تا دو هفته آینده؛ بانک جهانی: رشد اقتصادی صفر برای ایران در سال ۲۰۱۱ و تناقض آشکار در رقم تورم بانک مرکزی و مرکز آمار! (خبرهای خوش اقتصادی!)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

بحث و گفتگو:‌ انتظار شما از دانشگاه چیست؟ (امیر مهرانی)

۲۰ تاکتیک برای اقناع طرف مقابل (محمد سالاری)

تأثیرات رنگ قرمز بر روی انسان

پ.ن. از معرفی سایت‌های مفیدی که من نمی‌شناسم‌شان، استقبال می‌شود!

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید! برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک

یکی از مشکلات اساسی ما مشاورها دعواهای تمام نشدنی‌مان با کارفرماها برای اثبات خودمان است! از آن‌جایی که اصولا گرفتن پروژه در ایران بیش‌تر یا به دلیل قیمت پایین‌تر است یا ارتباط بالاتر (!)، وقتی پروژه شروع می‌شود تازه باید ثابت کنی که: “باور بفرمایید من این کاره‌ام!” خانم کریستین شون‌میکر در این‌جا ۱۴ روش را برای وادار کردن کارفرما به آن “باور فرمودن” ارایه کرده‌اند:

۱- خودتان را خوب و قوی معرفی کنید: اهمیت جلسات آغازین پروژه را دست کم نگیرید. خودتان را به‌خوبی با رعایت درست زبان بدن و پررنگ‌ کردن تجربیات قبلی و مرتبط‌تان پرزنت‌ کنید.

۲- اعتماد به‌نفس داشته باشید: اعتماد به‌نفس داشتن جذاب است و یکی از راه‌های آسان کسب اعتبار محسوب می‌شود. البته لطفا اعتماد به‌نفس متوهمانه نداشته باشید!

۳- درست و متناسب لباس بپوشید: وقتی به سر وضع‌تان نرسید، کارفرما احتمالا فکر می‌کند: “این آدم وقتی به همچین چیزهای جزیی توجه نمی‌کنه، حتما تو کارش هم به جزییات توجه نداره.”

۴- روراست باشید: دروغ گفتن هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. اگر واقعا جواب سؤالی را نمی‌دانید، صادقانه بگویید نمی‌دانم یا حداقل به کارفرما نشان دهید که با چه منطقی دنبال پیدا کردن جواب هستید.

۵- ارتباط برقرار کنید: کار اصلی مشاوران حل مسئله است و درست ارتباط برقرار کردن با آدم‌ها اولین گام در فرایند حل مسئله.

۶- سازگار عمل کنید: وقتی کیفیت خروجی‌های کار شما همیشه در یک سطح قابل قبول باشد، کارفرماها هم به شما اطمینان پیدا می‌کند.

۷- برای اعضای تیم کارفرما و نظرات‌شان اعتبار قائل باشید: این‌طوری کارفرما اطمینان می‌کند که شما یک شریک قوی هستید و نه یک آدم بیرونی!

۸- وقت‌شناس باشید: موقعی که به وقت کارفرما احترام بگذارید، آن‌ها هم به وقت شما احترام خواهند گذشت.

۹- علاقه‌مند باشید: جلسات مشترک زمان چند ـ وظیفه‌ای بودن نیست. از لپ‌تاپ و موبایل تا زمانی که واقعا نیازی بهشان ندارید استفاده نکنید. نوت‌برداری کنید، سؤال بپرسید و در گفت‌وگوها مشارکت فعال داشته باشید.

۱۰- قابل اعتماد باشید: نشان دهید که کارفرما می‌تواند روی شما حساب کند.

۱۱- دانش‌تان را نشان بدهید: “من قبلا فلان‌جا همین کار را کردم و موفق هم شدم” یا “می‌دونم فلان شرکت چطوری این مشکل را حل کرده.”

۱۲- درک‌تان را از مسئله نشان دهید: نتایج بحث‌ها، توافقات و اطلاعات گنگ را با کارفرما مرور و مسائل را حل کنید. هر دو طرف دقیقا باید بدانند که قرار است چه کاری انجام شود و چه خروجی‌هایی تحویل داده شود.

۱۳- سوتی ندهید! شاید اشتباهات کوچکی مثل اشتباهات تایپی، ارسال اشتباهی ای‌میل یا فایل ضمیمه‌ی آن به نظر مهم نیایند؛ اما می‌توانند به کارفرما این پیام را بدهند که شما به جزییات توجه نمی‌کنید.

۱۴- همیشه به‌ترین کاری را که می‌توانید انجام دهید. اگر برای همه‌ی پروژه‌ها ـ بزرگ یا کوچک ـ زمان بگذارید و تلاش خوبی بکنید، به‌زودی برای خودتان اسم و رسم و اعتبار در خوری را در کار مشاوره کسب خواهید کرد.

دوست داشتم!
۰

یکی از مشکلات اساسی ما مشاورها دعواهای تمام نشدنی‌مان با کارفرماها برای اثبات خودمان است! از آن‌جایی که اصولا گرفتن پروژه در ایران بیش‌تر یا به دلیل قیمت پایین‌تر است یا ارتباط بالاتر (!)، وقتی پروژه شروع می‌شود تازه باید ثابت کنی که: “باور بفرمایید من این کاره‌ام!” خانم کریستین شون‌میکر در این‌جا ۱۴ روش را برای وادار کردن کارفرما

ترس احساس آشنایی در زندگی ما آدم‌ها است. برخی ذاتا شجاع هستند و برخی دیگر، شجاع نیستند. اما خوب، هر کسی در زندگی‌اش ترس‌های مختلفی را تجربه می‌کند.

ترس خوب است یا بد؟ خوب قاعدتا نباید خیلی خوب باشد؛ مگر این‌که برای آدم انگیزه ایجاد کند در جهت مثبت. در واقع ترس، هشداری است در مورد وجود یک نقطه‌ ضعف یا اشکال در جایی از زندگی ما. و ترسیدن، این‌طوری به ما کمک می‌کند برای شناختن به‌تر مشکلات‌مان و تلاش برای حل آن‌ها.

ترس بد است؟ بله. چرا؟ ترس، معمولا با استرس همراه است و بلایی که استرس بر سر آدم می‌آورد را همه می‌دانیم! اما آیا بد بودن ترس به‌همین مسئله محدود است؟ خیر. درک لوزولت این‌جا به سه خطری که ترس برای سازمان‌ شما و زندگی شما ایجاد می‌کند، پرداخته است. نگاهی بیاندازیم به این سه خطر:

۱٫ ما می‌ترسیم که دیگران ما را دوست‌نداشته باشند: بنابراین از هر گونه مواجهه و تعارضی با دیگران خودداری می‌کنیم. هر جایی که باید صدای‌مان دربیاید، سکوت می‌کنیم! این طوری هم بر مشکلات و فعالیت‌های غیراثربخش در سازمان و زندگی اطراف‌مان مهر تأیید می‌‌زنیم و هم باعث می‌شویم که مدیران سازمان یا اطرافیان‌مان نفهمند که مشکل کجاست. ما می‌ترسیم که اگر چیزی بگوییم، دیگران از ما ناراحت شوند و در نتیجه …

۲٫ ما می‌ترسیم که ایده‌های‌مان احمقانه باشند: هر ایده‌ی بکر و جدیدی در ابتدا این طور به نظر می‌رسد. داستان‌های اختراعات را که شنیده‌اید؟ با این طور فکر کردن که باید بنشینیم یک جا و هیچ تکانی نخوریم. این شیوه‌ی تفکر، مهم‌ترین مانع موفقیت است. لطفا ریسک‌پذیر باشد؛ چه در زندگی شخصی‌تان و چه در زندگی سازمانی‌تان. هر وقت به این مشکل برخوردید، به این جمله‌ی ساموئل بکت نمایشنامه‌نویس معروف فکر کنید: “تلاش کردی و شکست خوردی؟ اشکالی ندارد. باز هم تلاش کن و شکست بخور ـ اما به‌تر!”

۳٫ ما می‌ترسیم که چیزی را (مثلا شغل‌مان را) از دست بدهیم: و در نتیجه در برابر اشتباهات و کارهای غیراثربخش همکاران و زیردستان و بالادستان‌‌مان سکوت می‌کنیم.

بیایید دیگر نترسیم و سکوت هم نکنیم!

دوست داشتم!
۱

ترس احساس آشنایی در زندگی ما آدم‌ها است. برخی ذاتا شجاع هستند و برخی دیگر، شجاع نیستند. اما خوب، هر کسی در زندگی‌اش ترس‌های مختلفی را تجربه می‌کند. ترس خوب است یا بد؟ خوب قاعدتا نباید خیلی خوب باشد؛ مگر این‌که برای آدم انگیزه ایجاد کند در جهت مثبت. در واقع ترس، هشداری است در مورد وجود یک نقطه‌ ضعف

این شماره، ده ماهگی انتشار این مجموعه پست‌ها است. حقیقتا در دو سه هفته‌ی اخیر که به دلیل مشغله‌ها‌ی کاری و برخی اتفاقات حاشیه‌ای این پست خاص هفتگی با تأخیر منتشر شد و همین طور در گفتگوهای رودررو و ای‌میلی که با برخی از دوستان داشتم، از میزان محبوبیت “مجموعه‌ی لینک‌های هفته” در میان خوانندگان ثابت گزاره‌ها شگفت‌زده شده‌ام! ممنون‌ام از محبت همه‌ی دوستان.

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

مدیریت:

امید را سکه سکه به قلکت بیانداز و از نیروی تازه‌کار مهره سوخته نسازیم! (امیر مهرانی)

هزینه‌ی بی‌هدف برای گزارش ممنوع (مهدی عرب عامری در مورد خاص مدیریت پروژه نوشته؛ ولی کلا چرا ما برای تهیه‌ی اطلاعات غیرکاربردی زمان و هزینه صرف می‌کنیم!؟ خطاب‌ام مخصوصا به کارفرماهای محترم است که از ما انتظار دارند همیشه گزارش‌های شونصد صفحه‌ای تحویل‌شان بدهیم و هر چی هم می‌گوییم که یک پرزنت شاید کفایت و کیفیت بیش‌تری داشته باشد، قبول نمی‌کنند!)

وسوسه‌‌هایی برای رشوه (این روزها سالم ماندن در کار اقتصادی با بخش دولتی بسیار سخت است. درک می‌کنم دغدغه‌های آقای مجید آواژ عزیز را.)

نخستین ویدئو کنفرانس بین‌المللی بازاریابی در جهان و “نبوغ بازاریابی” (گزارش خواندنی از سخنرانی استاد پرویز درگی) و نخستین ویدئو کنفرانس بین‌المللی بازاریابی با سخنرانی پرویز درگی، دکتر آرش شاهین، دکتر نیکزاد منطقی، دکتر محمد فاریابی، میشل نرای (ادامه‌ی گزارش اولی )

ریسک مثبت (Baseline) (توجه کنید که اصولا تعریف علمی ریسک، رخ‌دادهای پیش‌بینی نشده با تأثیر مثبت و منفی است!)

۱۱ پارادوکس رهبری (محمد سالاری)

معرفی کتاب: تجارت به شیوه‌ی بیل گیتس (از وبلاگ مهران (!؟) که این هفته کشف‌‌اش کردم و در حوزه‌ی ژورنالیسم به‌ویژه از نوع آن‌لاین‌اش می‌نویسد.)

۴۶۸- عادت می‌کنیم (وبلاگ خاطرات یک مدیر)

ساخت یک گزارش پویا در اکسل ۲۰۱۰ (چون به درد مدیرا و مشاورا می‌خوره این‌جا اومده! ;))

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

چرا نباید از تلفن همراهتان بترسید و به انتخاب «فست کپمانی»: شهرزاد رفعتی یکی از خلاق‌ترین‌های دنیای تجارت (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

آلودگی اطلاعات در سازمان و شیوه های مقابله با آن (۱ از ۲) و آلودگی اطلاعات در سازمان و شیوه های مقابله با آن (۲ از ۲) (خواندنی، مهم و مفید؛ اما به نظرم کمی بیش از اندازه با شرح و تفصیل و طولانی. حاصل زحمت محسن پاک‌نیت عزیز در مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی.)

آینده فناوری اطلاعات در دست زنان/ آمارهای جدید استفاده زنان از موبایل (خبر مهم، جالب و خوب!)

اطلاعات پرواز گوگل (جستجوی اطلاعات پروازها حتا پروازهای داخلی ایران در گوگل!) (وبلاگ مانی)

فیس بوک ۷۰۰ میلیونی می‌شود! (وبلاگینا)

۱۵۰ دوست سهم هر کاربر در دنیای مجازی (حداکثر تعداد دوست قابل مدیریت در شبکه‌های اجتماعی!)

متن کامل قانون تشکیل وزارت امور زیربنایی (کسی می‌فهمه دارند چه بلایی سر صنعت ICT ایران میارن!!!)

اپل صاحب سودآورترین کارمندان دنیا (از لحاظ نوع آمار!)

ویندوز ۸ : فرزند ویندوز ۷ و Windows Phone 7 (مهرداد نایب؛ ویزویز)

چطور اینترنت در حال نابود کردن سیاره ماست ( اینفوگرافیک ) (علی اسماعیل‌زاده؛ بهترین ارتباط)

تکامل تهدیدهای IT در سه ماهه نخست ۲۰۱۱

۱۹ میلیارد دلاری مایکروسافت برای خرید بخش موبایل نوکیا! (نههههههه! یکی جحل.جلوی این استیو بالمر چلمنگ را بگیره!)

سه مدل نت‌بوک به شهروندان کره‌شمالی از سوی دولت این کشور! (این خبر شخصا برای‌ام جالب بود!)

اقتصاد:

مهندسی مالی چیست؟ (حامد قدوسی)

احیای مجدد سیاست صنعتی (علی سرزعیم)

انقلاب اینترنت سریع‌تر و قوی‌تر از انقلاب صنعتی (این مطلب در زمینه‌ی تأثیرات اقتصادی اینترنت بسیار خواندنی است.)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

او رؤیایی دارد (این چیزی که حامد قدوسی عزیز نوشته پارادوکسی است که هر مشاور و منتوری که آدم‌ها از او می‌خواهند تا در انتخاب کردن کمک‌شان کند، با آن روبرو است؛ مثل من که از این کارها زیاد می‌کنم!)

شماره هفتاد و چهار / بعضی‌ها نمی‌تونن… (یک قطعه از یک رمان جالب که توصیف همه‌ی ماهاست!)

پایان‌نامه‌ی بی‌کیفیت (این نکاتی که محمد رضا فرهادی‌پور گفته اشکال همه‌ی ماست؛ به‌ویژه ما مشاورانی که برای نوشتن انواع و اقسام گزارش‌ها داریم حقوق می‌گیریم؛ ولی نه زبان فارسی را درست و حسابی بلدیم، نه ورد و اکسل و پاورپوینت بلدیم، نه اصول علمی نوشتن گزارش و درست کردن پرزنت و … را و …)

شایعات نگاه ما به افراد را تغییر می دهند

پ.ن. از معرفی سایت‌های مفیدی که من نمی‌شناسم‌شان، استقبال می‌شود!

دوست داشتم!
۰

این شماره، ده ماهگی انتشار این مجموعه پست‌ها است. حقیقتا در دو سه هفته‌ی اخیر که به دلیل مشغله‌ها‌ی کاری و برخی اتفاقات حاشیه‌ای این پست خاص هفتگی با تأخیر منتشر شد و همین طور در گفتگوهای رودررو و ای‌میلی که با برخی از دوستان داشتم، از میزان محبوبیت “مجموعه‌ی لینک‌های هفته” در میان خوانندگان ثابت گزاره‌ها شگفت‌زده شده‌ام! ممنون‌ام