وقتی برای زندگی تصمیم بگیری، برای مرگ هم تصمیم گرفته‌ای …

یوستاین گرودر؛ دختر پرتغالی

دوست داشتم!
۲

وقتی برای زندگی تصمیم بگیری، برای مرگ هم تصمیم گرفته‌ای … یوستاین گرودر؛ دختر پرتغالی دوست داشتم!۲

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

آیا زمان خود را به بهترین نحو مدیریت می‌کنید؟

۳ سؤال که باید پرسیدن آنها از خودتان را متوقف کنید! ـ فارنت

برای موفقیت در کار به غیر از تخصص، این ۱۰ مهارت را نیاز دارید! ـ شبکه

چه‌وقت باید شغل‌تان را ترک کنید؟

می‌خواهید موفق شوید؟ به توصیه‌های سم مندز کارگردان جیمز باند گوش کنید

مدیریت کسب‌وکار:

دو تکنیک تحلیلی برای قیمت‌گذاری مستقیم ‌ـ دیتا پارتنرز

پنج کاری که مدیران تراز اول در زمان بروز مشکل انجام می‌دهند ـ زومیت

مریسا مایر: سبک مدیریتی من گوش دادن است

مدیران ماندگار: جورجیو آرمانی و برندی که نامش را جهانی کرد

اثر برند بر نیروی کار بیشتر از مشتریان است

تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

چقدر آماده دریافت فناوری های خارجی هستیم؟ افت تعداد اختراعات ثبت شده در ایران

۱۱ مورد از بزرگ‌ترین اشتباهات «استارتاپ اولی»ها ـ دیجیاتو

۸ ویژگی کارآفرینان جوان که آن‌ها را به انتخابی ایده‌آل برای سرمایه‌گذاران بدل می‌کند ـ دیجیاتو

داستان رشد واتس اپ؛ اپلیکیشنی با ۵۰ کارمند و ۹۰۰ میلیون کاربر ـ دیجیاتو

۶ شخصیتی که هر استارتاپی به آن‌ها نیاز دارد ـ دیجیاتو

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

اطلاعیه آغاز طرح خرید کالای ایرانی

۱۲ نکته‌ی اساسی در مورد سرمایه‌گذاری که هر کسی باید بداند ـ دیجیاتو

اقتصاد آنلاین – از بورس به فرابورس بروید

اقتصاد آنلاین – کدام‌ بخش‌ها‌ بیشترین‌ تسهیلات‌ بانکی را گرفتند؟

اقتصاد آنلاین – متوسط درآمد – هزینه ایرانیان اعلام شد

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

پرونده‌ای بر مشکلات توئیتر: آیا «جک دورسی» می‌تواند در نقش ناجی ظاهر شود؟ ـ دیجیاتو

گوگل برای نخستین بار تکنولوژی DoubleClick را در تبلیغات بیلبوردی خود به خدمت می‌گیرد – دیجیاتو

بنیان‌گذاران اسکایپ درصدد راه اندازی سرویس ارسال کالا با استفاده از روبات‌ها هستند ـ زومیت

با کرونوس، ساعت خود را به ساعت هوشمند تبدیل کنید ـ زومیت

یوتیوب پشتیبانی از ویدیو‌های واقعیت مجازی را اضافه کرد ـ زومیت

دوست داشتم!
۲

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی

“سلمان” آژانس شیشه‌ای حالا با گذر سال‌ها امروز برای خودش یک کارگردان و بازیگر حرفه‌ای است. حرف‌های خواندنی بهروز شعیبی در مصاحبه با روزنامه‌ی اعتماد ایده‌های جذابی در زمینه‌ی کار حرفه‌ای دارد:

من خودم تلاشم این بوده است که اینها هیچ‌وقت شبیه هم نباشند اما هرکدام از این فیلم‌ها را بگویید یا کارگردانش، کارگردان خوبی است یا تهیه‌کننده‌اش، تهیه‌کننده خوبی است یا فیلمنامه خوبش است در نتیجه من بعد از این مرحله خیلی به این فکر نکردم که حالا من دارم تکرار می‌شوم یا نمی‌شوم به این فکر کردم که فرصت کار کردن با یک مجموعه خوب را از دست ندهم.

بازیگر کسی است که پشت بازی‌هایش قایم می‌شود، دیده نمی‌شود اما کارگردان نمی‌تواند خودش را پنهان کند. یعنی خودش هرکاری کند از فیلمش بیرون می‌زند. یعنی به هر حال آن تفکر اصلی که دارد، اعتقاداتی که دارد آن فکر اصلی که دارد عیان می‌شود. یک بخشی تکنیکی است و یک بخشی محتوایی، اما مرتب نقد می‌کنند که مثلا چرا این را در فیلمت قرار دادی؟ متاسفانه این مساله در ماجرای نقد ما بسیار زیاد شده است.”

واقعیتش این است هیچ‌وقت مسئله‌ی سینما برای من تفریح نبوده است. یعنی حتی به عنوان بازیگر سر یک فیلمی نرفتم که مثلا حالا از فضایش لذت ببرم و یک آرامشی داشته باشم. چون نمی‌توانم. به هر حال بازیگری کارش کمتر است به نسبت کارگردانی. در کارگردانی قبل و بعد از همه با گروه درگیر هستی و تا زمان نمایش فیلم به لحاظ ذهنی هم درگیر هستی. به‌خاطر همین بازیگری هم هیچ‌وقت تفریح برایم نشده است.”

من فکر می‌کنم مهم‌ترین مشکل ما برای حرف‌های محتوایی‌مان نشناختن ابزار است. اگر ابزارمان را با تمام ابعاد و مختصاتش بشناسیم دیگر می‌دانیم حرف‌مان را در فیلمنامه باید چگونه تغییر دهیم، با چه جنسی و با چه ریتمی اجرا شود، آن اجرا با چه بازیگرانی و در چه نوع ساختاری در چگونه سینمایی باید باشد و …”

دوست داشتم!
۲

“سلمان” آژانس شیشه‌ای حالا با گذر سال‌ها امروز برای خودش یک کارگردان و بازیگر حرفه‌ای است. حرف‌های خواندنی بهروز شعیبی در مصاحبه با روزنامه‌ی اعتماد ایده‌های جذابی در زمینه‌ی کار حرفه‌ای دارد: “من خودم تلاشم این بوده است که اینها هیچ‌وقت شبیه هم نباشند اما هرکدام از این فیلم‌ها را بگویید یا کارگردانش، کارگردان خوبی است یا تهیه‌کننده‌اش، تهیه‌کننده خوبی

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

خطایابی دائمی (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

۵ توصیه برای اجتناب از دشمنی با رییس‌تان

۳ نکته برای ۵ دقیقه‌ی اول مصاحبه‌های شغلی ـ دیجیاتو

۸ روش برای بالا بردن اعتماد به نفس – دیجیاتو

۷ ترفند برای تقویت توانایی سخنوری، که از شما رهبر تواناتری خواهند ساخت ـ دیجیاتو

مدیریت کسب‌وکار:

رفتارهای نادرست مدیران که سبب ترک کارمندان از محل کار می‌شود

۴ درس رقابتی از صنعت نرم‌افزار

چگونگی هماهنگ‌سازی تیم‌های خلاق

آیا مدیریت یاد گرفتنی است؟

اقتصاد آنلاین – ۲۰ اشتباه جبران‌ناپذیر در ارائه اظهارنامه مالیاتی

تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

چرا یک ایده‌ی خوب هیچگاه برای موفقیت کافی نیست – دیجیاتو

چرا یاهو دیگر هیچ ارزشی ندارد؟

چگونه با کمترین منابع بیش‌ترین کار را انجام دهیم؟

۶ درس از زندگی مارک کوبان برای کارآفرینان ـ دیجیاتو

۶ توصیه‌ی مالی برای صاحبان کسب‌و کارهای کوچک ـ دیجیاتو

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

بهبود رتبه ایران در کسب‌وکار جهانی

راهکارهای توسعه شرکت‌های مدیریت صادرات در کشور: چرا تولیدکنندگان در صادرات موفق نیستند؟

سهم کمتر از سه درصدی سرمایه‎گذاری خارجی در اقتصاد ایران

صدرنشینی صنایع در صادرات

اقتصاد آنلاین – حرفه‌ای‌ها چگونه سرمایه‌گذاری می‌کنند؟

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

رازهای خلق یک شاهکار: سرفس‌بوک چگونه بدل به محصولی با کیفیت و ارزشمند شد؟ ـ دیجیاتو

تجارت الکترونیک: سودمندترین روش برای شرکت‌های B2B – ایکامیت

توئیتر قصد دارد از میلیون‌ها کاربر غیرعضو خود نیز پول در بیاورد – دیجیاتو

پیش‌بینی‌های مدیرعامل اوراکل برای سال ۲۰۲۵ میلادی

خالق لینوکس در مورد آینده این سیستم عامل چه نظری دارد؟

دوست داشتم!
۱

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی

یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌های موفقیت هر کسب‌و‌کار توجه به رشد و توسعه‌ی آن از نظر شاخص‌های مختلف ـ به‌ویژه میزان فروش، سهم بازار و ارزش برند ـ از زمان راه‌اندازی تا زمان رسیدن به نقطه‌ی بلوغ مناسب است. هیچ کسب‌و‌کاری با سهم بازار بالاتر از صفر نمی‌تواند کار خودش را شروع کند و احتمالا هیچ کسب‌و‌کار موفقی (جز در شرایط بحرانی به‌ویژه در دوران بحران بازارهای مصرف) نمی‌تواند روی اندازه‌ی مشخصی از سهم بازار خود را متوقف کند. شتاب رشد و توسعه‌ی کسب‌و‌کار یکی از مهم‌ترین نیروهای پیش‌برنده‌ی کسب‌و‌کار در طول دوران چرخه‌ی عمر آن محسوب می‌شود.

چگونگی رشد و توسعه‌ی کسب‌و‌کار با دو حوزه‌ی کلیدی از کارکردهای مدیریت سازمان ـ یعنی استراتژی و بازاریابی ـ در ارتباط است. با توجه به این‌که برنامه به آینده مرتبط است و آینده امری است مجهول، باید برای نوشتن برنامه، آینده را پیش‌بینی نمود. هم‌چنین در عمل از آن‌جایی که هر فعالیت اجتماعی و انسانی، دارای جنبه‌های مختلف عملیاتی، منابع انسانی، سازمانی، مالی و … است. بنابراین برای نوشتن هر برنامه‌ی جامعی ـ از جمله برنامه‌ی استراتژیک ـ باید آینده را از ابعاد مختلفی بررسی، تحلیل و پیش‌بینی نمود.

در دنیای دیجیتال امروز، انسان‌ها به‌وسیله‌ی ابزارهای اجتماعی مبتنی بر شبکه‌ی اینترنت به‌صورت دائمی و در ۲۴ ساعت شبانه‌روز و هفت روز هفته قابلیت ارتباط و گفتگو با یکدیگر را دارند. در این فضای گسترده، رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان محفل اصلی کاربران، محل تجمع گروه‌های هدف هر فعالیت اجتماعی هستند. بنابراین رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان نقطه‌ی تمرکز استراتژی برندسازی دیجیتال، به گروه‌های اجتماعی این اجازه را می‌دهد تا به امکانات شگفت‌انگیزی را برای ایجاد ارتباط صمیمانه و غیرمستقیم با مخاطبین بالفعل خود و سازمان‌دهی آن‌ها در راستای اهداف خود دست یابند و هم‌زمان، از فرصت‌های قابل توجه موجود در محیط دیجیتال و رسانه‌های اجتماعی، برای کشف و تهییج مخاطبین بالقوه‌ خود بهره‌برداری کنند. این مسئله برای کسب‌وکارهای کوچک که تأمین بودجه‌های بازاریابی و تبلیغات سنتی برای آن‌ها بسیار دشوار است، فرصتی شگفت‌آور فراهم آورده است. امروزه کسب‌وکارهای کوچک با هزینه‌ای بسیار اندک و به مدد فرصت‌های فراهم آمده به‌کمک ابزارهای دیجیتال و رسانه‌های اجتماعی توانسته‌اند به رشد خود سرعت بیش‌تری ببخشند.

اما استراتژی برندسازی دیجیتال چیست؟ معمولا در تدوین استراتژی کسب‌و‌کار، جهت‌گیری‌ها و هدف‌گذاری‌های کلان رشد و توسعه‌ی کسب‌و‌کار (و شاخص‌های کیفی / کمی سنجش آن) تعیین می‌شود و سپس برای تحقق این برنامه‌ریزی استراتژیک بازار و محصول / خدمت، برنامه‌های بازاریابی تدوین و اجرا می‌شوند. اما عموما این برنامه‌ها بر تکنیک‌ها و ابزارهای سنتی ترفیع (Promotion) و بازاریابی ـ از جمله تبلیغات در رسانه‌های چاپی، رادیو و تلویزیون، تهیه و توزیع مواد تبلیغاتی هم‌چون بروشور و کاتالوگ و … ـ مبتنی است. این تکنیک‌ها و روش‌ها اگر چه هنوز هم اثربخش‌اند؛ اما به‌دلیل ماهیت وجودی‌شان نمی‌توانند دو عامل کلیدی موفقیت در دنیای با رقابت شدید امروزی یعنی “سرعت دسترسی” و “گرفتن بازخورد مستقیم از مشتری” را به‌خوبی محقق کنند.

استراتژی برندسازی دیجیتال به‌دنبال یافتن راهکارهای توزیع اطلاعات مربوط به گروه اجتماعی مورد نظر در میان جامعه‌ی هدف و تهییج آن‌ها برای به‌اشتراک‌گذاری این اطلاعات با دیگران از طریق بستر ابزارهای دیجیتال و رسانه‌های اجتماعی است. ضمن این‌که به‌دلیل ماهیت تعاملی این محیط، می‌توان با دریافت سریع بازخورد از کاربران، به اصلاح و بازنگری استراتژی‌های نفوذ در جامعه‌ی هدف پرداخت.

می‌دانیم استراتژی نگاهی یکپارچه و بلندمدت را به موضوع مورد برنامه‌ریزی ایجاد می‌کند و در نتیجه، استراتژی برندسازی دیجیتال به‌دنبال ایجاد یک نگاه یکپارچه، ‌جامع‌‌نگر، هدف‌مند و بلندمدت به موضوع تعامل با مخاطبین در محیط دیجیتال و بستر رسانه‌های اجتماعی از یک سو و جلوگیری از فعالیت‌های غیرهدف‌مند، مقطعی و موردی و موازی‌کاری‌ در حضور یک گروه اجتماعی در این محیط است.

بنابراین به‌صورت خلاصه می‌توان گفت استراتژی برندسازی دیجیتال عبارت است از: «تعریف فلسفه‌ی وجودی و اهداف یک گروه اجتماعی از حضور در محیط دیجیتال و تعیین طرح و نقشه‌ و روش‌های دستیابی به این اهداف.» بنابر این تعریف می‌توان اجزای استراتژی برندسازی دیجیتال را به شکل زیر ترسیم کرد:

دوست داشتم!
۱

یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌های موفقیت هر کسب‌و‌کار توجه به رشد و توسعه‌ی آن از نظر شاخص‌های مختلف ـ به‌ویژه میزان فروش، سهم بازار و ارزش برند ـ از زمان راه‌اندازی تا زمان رسیدن به نقطه‌ی بلوغ مناسب است. هیچ کسب‌و‌کاری با سهم بازار بالاتر از صفر نمی‌تواند کار خودش را شروع کند و احتمالا هیچ کسب‌و‌کار موفقی (جز در شرایط

عاشورای حسینی (ع) تسلیت باد … التماس دعا.

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

ذهنی مهربان‌تر بسازیم: چگونه گفت‌وگوهای گستاخانه و دردناک با خود را متوقف نماییم؟ (فرانک مجیدی؛ یک پزشک)

از رابطه‌ی موثر به رابطه‌ی مثبت (۱) و ۶ نکته برای شکل‌دهی روابط مثبت (امیر مهرانی؛ مربی)

۸ اتفاق خوبی که پس از ترک شبکه‌های اجتماعی برای شما می‌افتد | شبکه

۹ مشخصه کارکنان برتر سازمان‌ها – دیجیاتو

سؤالاتی که قبل از ترک یک شغل باید از خود بپرسید

مدیریت کسب‌وکار:

منطق یا شوق؟ (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

۵ توصیه برای حفظ کارمندان پربازده ـ دیجیاتو

۷ روش برای مقابله با جلسات برنامه‌ریزی خسته‌کننده (اسد صفری؛ دنیای چابک)

چه کنیم اگر به کارمندان خود اعتماد نداریم؟

مسئله را چطور ببینیم؟

تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

پنج خطای مرگ‌بار در کسب‌و‌کار

طبقه‌بندی روش‌های پیش‌بینی تقاضا و فروش | دیتا پارتنرز

موفقیت جادویی با ایده تغذیه سالم

نقش گیمیفیکیشن در هدایت نتایج تجاری واقعی در حیطه بانکداری ـ راه پرداخت

۵ تصور بازدارنده ای که نمی گذارند بهترین باشید ـ دیجیاتو

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

در کدام بازار سرمایه‌گذاری کنیم؟ ـ دیتا پارتنرز

حال اقتصاد ایران خوب است: پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول از تأثیرات مثبت برجام در اقتصاد ایران

اجزای پولی و بانکی بسته‌ی خروج از رکود تصویب شد

اقتصاد آنلاین – پول‌هایی‌که تا ۶ ماه‌ آینده به‌اقتصاد تزریق‌ می‌شود

تقویم تکالیف مالیاتی سال ۱۳۹۴

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

یوتیوب به‌زودی سرویس YouTube Music را راه‌اندازی خواهد کرد ـ دیجیاتو

توئیتر امکان پست توئیت‌های مجموعه‌ای را برای همه افراد تسهیل می‌کند ـ دیجیاتو

حاتم‌بخشی مدیر توئیتر و اهدای یک‌سوم از سهام خود به کارمندان!

توئیتر به زودی قابلیت رأی‌گیری را به اپلیکیشن‌های موبایل و وبسایت خود خواهد افزود ـ دیجیاتو

دوست داشتم!
۴

عاشورای حسینی (ع) تسلیت باد … التماس دعا. پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. اگر

کامبیز درم‌بخش یکی از جذاب‌ترین هنرمندان این سرزمین است. “داستان‌های دیدنی” را حتما در همشهری داستان دو سال اخیر دیده‌اید. تعریف کردن یک قصه‌ی کوتاهِ جذاب، مهربان و پرمعنا با چند خط ساده از هر کسی برنمی‌آید! ایده‌های استاد در زمینه‌ی کار حرفه‌‌ای در مصاحبه با روزنامه‌ی شرق مثل آثار هنری‌اش جذاب‌اند:

ریشه اصلی تمام هنرها در خلاقیت است. در فیلم کوتاه، انیمیشن و داستان کوتاه هم کار کرده‌ام …”

هنرمند امروزی مثل معمار است که یک کار گروهی را رهبری می‌کند. این روزها نقاشی به‌تنهایی جذابیتی ندارد.”

خیلی‌ها می‌گویند این همه کار را چگونه انجام می‌دهی؟ برای خودم هم عجیب است. در واقع حرفه‌ای‌بودنم به من کمک می‌کند؛ اینکه سال‌ها یک مطبوعاتی بودم و به آن افتخار می‌کنم. من از ۱۴ سالگی در مطبوعات بودم و موفقیتم در استمرار، خلاقیت و پژوهش است. نکته دیگر اینکه معروف‌بودن هنرمند به‌معنای پول‌دار بودن‌ش نیست. دغدغه زندگی و احتیاج‌ داشتن، وسیله‌ای برای کارکردن می‌شود تا خرج اجاره خانه‌ات را در بیاوری و بتوانی فعالیت‌های دیگری انجام دهی.

اگر امروزه بخواهید در خارج از ایران کار جذابی انجام دهید باید یک کار خارق‌العاده ارائه دهید. خوب و عالی دیگر آنجا مفهومی ندارد. شما باید کاری نشان دهید که انقلابی در آن باشد.”

دوست داشتم!
۳

کامبیز درم‌بخش یکی از جذاب‌ترین هنرمندان این سرزمین است. “داستان‌های دیدنی” را حتما در همشهری داستان دو سال اخیر دیده‌اید. تعریف کردن یک قصه‌ی کوتاهِ جذاب، مهربان و پرمعنا با چند خط ساده از هر کسی برنمی‌آید! ایده‌های استاد در زمینه‌ی کار حرفه‌‌ای در مصاحبه با روزنامه‌ی شرق مثل آثار هنری‌اش جذاب‌اند: “ریشه اصلی تمام هنرها در خلاقیت است. در

در فرایند تدوین یا به‌عبارتی طراحی استراتژی برای سازمان‌ها، برنامه‌ریزی دارای سطوح مختلفی است که یکی از آن‌ها “چشم‌انداز” است. تعریف علمی چشم‌انداز به این شکل است:

“هر سازمانی برای دست‌یابی به استراتژی کارآمد، باید تصویر آرمانی خود را از وضعیت مطلوب در قالب عبارت‏‌های روشن و دقیق بیان نماید تا تصویر ارائه شده از وضعیت مطلوب، مبنای طراحی استراتژی و معیار سنجش کلی تمامی اقدامات آتی سازمان گردد. چشم‌انداز ترسیم‌کننده دورنمای آرمانی و بلند مدت سازمان یا به‌عبارت بهتر، تصویر قابل دست‌یابی سازمان در افق مورد نظر است. چشم‌انداز راهنمایی است که ماهیت کسب‌و‌کار و اهداف آینده آن را تشریح می‌کند. چشم‎انداز سازمان، بیانیه محوری و پایه‎ای سازمان است که توسط مدیریت ارشد تصویب و اعلام می‎گردد. نکته‌ی مهم و کلیدی در مورد چشم‎انداز، واقعی بودن چشم‎انداز است. چشم‎انداز یک شعار تبلیغاتی و یا بیانیه‎ای شامل جملات جامعه‎پسند نیست، بلکه اعتقاد واقعی و ذهنی اعضای سازمان است که در قالب عبارت‏‌های موجود در بیانیه‌ی چشم‎انداز ابراز شده است. در واقع هیچ سازمانی بدون داشتن چشم‎انداز مفهوم ندارد و هر سازمانی به هر حال مجموعه‎ای از اصول بنیادی را در خود نهفته دارد.”

متن بالا را می‌شود به این صورت ساده‌سازی کرد: “چشم‌انداز یک تصویر توصیفی از ویژگی‌های مورد انتظار و مطلوب سازمان در پایان یک دوره‌ی برنامه‌ریزی مشخص است.” یا به‌عبارتی: “چشم‌انداز یک برش زمان‌دار از فلسفه‌ی وجودی سازمان است.” بنابراین چشم‌انداز چیزی فراتر از این‌که سازمان سه یا پنج سال قبل قرار است چگونه باشد نیست.

اما یکی از سخت‌ترین کارهای مدیران، ترجمه‌ی فلسفه‌ی وجودی (یا همان مأموریت‌) و چشم‌انداز به زبان اجرا است. درک صحیح چشم‌انداز توسط اعضای سازمان از آن سخت‌تر است. شاید این وضعیت ایده‌آل که تمامی کارکنان سازمان از مدیریت ارشد تا شغل‌های ظاهرا سطح پایین ـ و در واقع بسیار مهمی ـ نظیر: نگهبان و منشی و آبدارچی بدانند که ماهیت این سازمان چیست و قرار است به کجا برسد، هرگز قابل تحقق نباشد؛ اما متأسفانه در تقریبا اغلب سازمان‌های امروزی، حتی خود مدیریت ارشد هم درک درستی از فلسفه‌ی وجودی و چشم‌انداز سازمان ندارد! شاید عجیب‌ترین مثال‌ش سازمانی باشد که وقتی از مدیرعامل در جلسه‌ی اول کارگاه‌های تدوین استراتژی پرسیدم چرا می‌خواهید استراتژی تدوین کنید، صادقانه پاسخ داد: “در بروشور تبلیغاتی شرکت رقیب دیدیم که مأموریت و چشم‌انداز دارند، به‌نظرم رسید خوب است که ما هم بروشور کامل‌تری داشته باشیم!”

فلسفه‌ی وجودی و چشم‌انداز بسیاری از شرکت‌ها مکتوب نیست و در ذهن مدیران ارشد یا به‌عبارت به‌تر مدیر ارشد آن است. استراتژی در حقیقت برنامه‌ی مدیرعامل شرکت برای اداره‌ی آن است که با تصویب و نظارت هیأت‌مدیره اجرایی می‌شود. اما این استراتژی باید توسط مدیران میانی و کارشناسان و کارمندان ـ و در شرکت‌های صنعتی تکنسین‌ها و کارگران ـ شرکت اجرا شود و تا آن‌ها درک درستی از ماهیت این استراتژی نداشته باشند، در به‌ترین حالت استراتژی به‌صورت کامل اجرایی نمی‌شود و در بدترین حالت (که متأسفانه در اغلب موارد همین گزینه اتفاق می‌افتد) اجرای استراتژی از مسیر اصلی‌ش منحرف می‌شود و سازمان نمی‌تواند به چشم‌انداز و اهداف‌ش دست یابد.

به‌همین دلیل در ادبیات استراتژی در سال‌های اخیر موضوع “اجرا” تبدیل به یکی از اولویت‌های اصلی پژوهشی شده و انواع روش‌ها و ابزارهای “اجرای استراتژی” توسط پژوهش‌گران، اساتید دانشگاه و حتی خود مدیران توسعه داده شده است. اما اگر به بررسی این ابزارها بپردازیم می‌بینیم که اغلب آن‌ها به دلایل زیر برای اغلب مدیران قابل استفاده نیستند:

۱-برای سازمان‌های بزرگ (Enterprise) با لایه‌های طراحی شده‌اند و کاربردی در کسب‌وکارهای کوچک و متوسط ندارند (بارها از هزینه‌کرد فراوان برای طراحی سیستم کارت امتیازی متوازن در سازمان‌های کوچک و متوسط شگفت‌زده شده‌ام!)

۲- آن‌قدر پیچیده‌اند که برای استفاده از آن‌ها سازمان باید سرمایه‌گذاری عظیمی روی زیرساخت‌های سازمانی و به‌ویژه سیستم‌های نرم‌افزاری کند تا بتواند داده‌های مورد نیاز را جمع‌آوری کند (سیستم‌های هوش تجاری سابق و داده‌کاوی حال حاضر!)

۳- آن‌قدر انتزاعی هستند که به‌تر است اسم ابزار را روی آن‌ها نگذاریم! (انواع مدل‌های جاری‌سازی استراتژی که با عناوین عجیب و غریب در قالب کتاب و مقاله منتشر شده‌اند.)

راه چاره چیست؟ یک مدیر در یک شرکت کوچک یا متوسط چگونه باید چشم‌انداز و استراتژی خود را در عمل اجرا کنند؟ در این مقاله روی سایت مجله‌ی “اینک” یک راه‌حل ساده و کاربردی برای مدیران ارائه شده است. این راه‌کار برخورد با اجرای استراتژی در قالب یک پروژه است تا بتوانید با تعریف کارهای درست برای مدیران و کارکنان خود، چشم‌انداز و استراتژی را به زندگی روزمره‌ی سازمانی آن‌ها پیوند بزنید. برای این منظور لازم است:

۱- مشخص کنید برای اجرای استراتژی به چه تخصص‌هایی نیاز دارید (ممکن است تخصص مربوط به یک فرد، واحد سازمانی یا تیم در سازمان شما باشد.)

۲- برای هر تخصص، مجموعه‌ای از اقدامات استراتژیک که لازم است در بازه‌ی زمانی اجرای استراتژی به‌انجام برسند را مشخص کنید.

۳- برای هر اقدام استراتژیک یک گانت‌چارت تهیه کنید؛ یعنی مجموعه‌ی وظایف، نقطه‌ی زمانی تکمیل و هم‌چنین سنگ‌نشان‌ها (Milestone) را تعیین کنید تا بتوانید میزان پیش‌رفت اقدامات استراتژیک و کل پروژه را بسنجید.

۴- مجموعه وظایف مشخص شده را به فرایندها و نقش‌های سازمانی پیوند بزنید.

۵- مطمئن شوید تمامی اعضای کلیدی سازمان انتظارات و مسئولیت‌ها و اختیارات‌شان را درست و کامل درک کرده‌اند.

۶- حالا وقت آغاز پروژه‌ی کلی اجرای استراتژی است. هر فرد / واحد سازمانی / تیم پروژه‌ی مربوط به خودش را کلید می‌زند.

۷- وظیفه‌ی مدیریت ارشد در دوره‌ی زمانی اجرای پروژه‌ی کلی استراتژی، نظارت و هدایت بر جریان کلی اقدامات و پروژه‌های استراتژیک، بازخورد دادن و تسهیل ارتباطات بین اعضا و اجزای سازمان است. این نظارت باید از جنس مربی‌گری باشد؛ یعنی تا حد امکان سعی کنید تنها کیفیت و کمیت تحقق هدف‌ها را ارزیابی کنید و جلوی انحراف از مسیر صحیح را بگیرید. به‌تر است جزئیات راه و روش اجرای کارها را به خود افراد بسپارید.

این فرایند هفت مرحله‌ای اگر چه فرایند پیچیده‌ای نیست و ساده به‌نظر می‌رسد؛ اما با کمی تمرین می‌تواند تبدیل به ابزاری مناسب برای اجرای استراتژی که به‌عنوان مدیریت ارشد سازمان در ذهن شما است، شود.

دوست داشتم!
۳

در فرایند تدوین یا به‌عبارتی طراحی استراتژی برای سازمان‌ها، برنامه‌ریزی دارای سطوح مختلفی است که یکی از آن‌ها “چشم‌انداز” است. تعریف علمی چشم‌انداز به این شکل است: “هر سازمانی برای دست‌یابی به استراتژی کارآمد، باید تصویر آرمانی خود را از وضعیت مطلوب در قالب عبارت‏‌های روشن و دقیق بیان نماید تا تصویر ارائه شده از وضعیت مطلوب، مبنای طراحی استراتژی

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

۷ راه مقابله با تعلل در انجام کارها ـ زومیت

قدرت غافلگیر کننده‌ی منفی‌بافی ـ دیجیاتو

سه تفاوت عمده‌ی بهره‌وری و شلوغ‌کاری – دیجیاتو

تعامل مثبت برای روابط مثبت | مربی: امیر مهرانی (یادداشتی از نویسنده‌ی مهمان: عباس عظیمی)

توصیه‌های کوتاهی از ۸ میلیاردر خودساخته در زمینه مدیریت زمان – دیجیاتو

مدیریت کسب‌وکار:

آنچه مدیران تازه‌کار باید بدانند

اگر می‌خواهید قبل از ۳۰ سالگی مدیرعامل شوید، این ۳ نکته را به خاطر بسپارید

تبلیغ متناسب با توان و واقعیت (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

۹ عادت مشترک مدیران کارا ـ دیجیاتو

صرفاً خوب بودن فرهنگ شرکت شما کافی نیست، باید متمایز باشید ـ دیجیاتو

تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

چگونه به یک کسب‌وکار بی‌عیب‌ونقص برسیم؟ (به‌ترین مطلب هفته! حتما بخوانید.)

معماری چیست؟ (شاید به‌نظر بی‌ربط برسد؛ اما این مصاحبه‌ی عالی سرشار است از ایده‌هایی درباره‌ی طراحی محصول!)

رسانه شنیداری کماکان زنده است (مدل کسب‌وکار رادیو در دنیای اینترنت چیست؟)

اشتباهات رایج کسب‌وکارهای آنلاین: چرا کسب‌وکار اینترنتی‌تان رشد نمی‌کند ـ فرصت امروز

ایسنا – شرایط حمایت صندوق نوآوری و شکوفایی از شرکت‌های دانش‌ بنیان اعلام شد

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

اقتصاد آنلاین – ۲۰ نکته کلیدی اقتصادی سخنان روحانی

اقتصاد آنلاین – پرریسک و کم‌ریسک‌ترین صنایع‌ بورس کدامند؟

پایان حبس ۹۰ هزار میلیارد از اموال بانک‌ها

اقتصاد آنلاین – ابلاغ اساسنامه صندوق تثبیت بازار سرمایه

تئوریسین فقر چگونه ۹۵۰ هزار دلار برنده شد؟

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

استارتاپی که از عرش به فرش آمد؛ Evernote در دردسری عظیم ـ دیجیاتو

درآمد علی بابا بیشتر از ۵ کشور توسعه یافته

دراپ باکس سرویس یادداشت برداری Paper را رسما معرفی کرد ـ زومیت

دل بزرگ‌ترین خرید تاریخ را تأیید کرد: خرید EMC به قیمت ۶۷ میلیارد دلار

توییتر وارد عصر جدید می‌شود

دوست داشتم!
۳

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی

هر کسب‌وکاری بالاخره زمانی هست که باید با بازار و مشتری واقعی در تعامل قرار گیرد تا بتواند با فروش محصول/خدمت خود به کسب درآمد بپردازد. اما آیا هر محصول/خدمتی برای همه‌ی انسان‌های روی کره‌ی زمین دارای مطلوبیت است و می‌توان به آن‌ها فروخت؟ پاسخ این سؤال منفی است؛ اما تقریبا هیچ مدیر کسب‌وکاری نیست که حداقل در برهه‌ای از دوران حیات کسب‌وکارش، سقف آرزوهای خود را فروش به همه‌ی مردم دنیا یا کشورش نگذاشته باشد! اما چرا کسب‌وکارها در تحقق این هدف شکست می‌خورند و به بازارهایی کوچک‌تر قناعت می‌کنند؟

اگر به حرف‌های مدیران کسب‌وکارهای شکست‌خورده توجه کنید، می‌بینید که یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست کسب‌وکارها این جمله‌ی ساده است: “مشتریان، محصول ما را نمی‌خواستند!” اما مشکل از آن‌جا است که در بسیاری از موارد، مدیران کسب‌وکار علت این نخواستن را در هر جایی جستجو می‌کنند جز خود محصول‌ و رویکردهای‌ کسب‌وکار به بازاریابی و فروش به مشتری. احتمالا مشتری درک نکرده چه گوهر درخشانی را با قیمتی پایین در اختیارش گذاشته‌ایم یا این‌که رقبا با روش‌های ناجوانمردانه بر ما پیروز شده‌اند.

واقعیت این است که هر کسب‌وکاری باید بتواند به سه سؤال بنیادین برای موفقیت در بازار پاسخی روشن و قابل ترجمه به اهداف و اقدامات اجرایی بدهد:

۱- چه مشکل/نیاز/مسئله‌ای را برای مشتری می‌خواهید حل کنید؟

۲- چگونه می‌خواهید آن مشکل/نیاز/مسئله‌ای را برای مشتری حل کنید؟

۳- روش شما چه تفاوتی با رقبای شما دارد؟ (یا به‌عبارت به‌تر: چرا مشتری باید از شما بخرد نه رقیب شما؟)

تا جایی که من دیده‌ام اغلب مدیران کسب‌وکارها تمرکز خود را روی سؤال دو می‌گذارند و از دو سؤال دیگر غفلت می‌کنند. این در حالی است که سؤال دو مربوط به درون سازمان و تیم شماست و اتفاقا این سؤالات یک و سه هستند که به مشتری، ذهنیت و روش تصمیم‌گیری او برای خرید کردن مربوط‌اند!

بنابراین هر کسب‌وکاری در هر نقطه‌ای از چرخه‌ی حیات خود باید بتواند به مشتری بگوید که قرار است چه مشکلی را برای او حل کند و چرا مشتری باید این راه‌حل را به‌جای راه‌حل‌های مشابه بخرد؟ البته توجه کنید که قرار نیست ایده‌آل‌گرایانه به داستان نگاه کنیم. به سه سؤال زیر و پاسخ‌های‌شان توجه کنید:

۱- آیا این مشکل، مربوط به همه‌ی مردم دنیا است؟ به‌احتمال خیلی زیاد نه. گروه مشخصی از افراد این مشکل را دارند یا این‌که این مشکل برای‌شان حاد و قابل‌توجه است.

۲- آیا در این گروه هدف مشتریان، من می‌توانم به همه‌ی خواسته‌ها و سلیقه‌ها پاسخ بدهم؟ تجربه به ما می‌گوید نه. شما باید محصولی حداقلی داشته باشید که بخش مهمی از خواسته‌‌ها و سلیقه‌های مشترک افراد را پوشش دهد. باید بپذیریم که در نهایت مشتری بیش‌تر براساس سلیقه و ذهنیت و احساس خود تصمیم می‌گیرد نه لزوما تفکر منطقی و در نتیجه انتخاب نشدن توسط مشتری به‌دلیل ضعف ما و محصول‌مان نیست.

۳- چگونه باید به گروهِ‌ مشتریانی که ما با خواسته و سلیقه‌ی آن‌ها هم‌خوانی بیش‌تری داریم، به‌ترین ارزش مشتری را ارائه کرد؟ این مشتریان، همان مشتریان بالقوه‌ی کسب‌وکار ما هستند که با کم‌ترین تلاش و هزینه باید بتوانیم بیش‌ترین فروش را به آن‌ها داشته باشیم.

یک لحظه همین‌جا توقف کنید. اگر دقت کنید با طی کردن روندی که از ابتدای این مطلب تا به‌حال داشته‌ایم، حالا به یک “گوشه” از بازار بزرگ دنیای واقعی رسیده‌ایم! حالا با مشتریانی سر و کار داریم که برای آن‌ها ایده‌آل‌ترین گزینه‌ی ممکن هستیم و در نتیجه فروش به آن‌ها کاری به‌نسبت آسان‌تر است. در ادبیات توسعه‌ی کسب‌وکار به این گروه از مشتریان “بازار گوشه‌ای” (Niche Market) می‌گویند. تجربه نشان داده که در دنیای شلوغ و فرارقابتی کسب‌وکار امروزی، به‌ترین روش ورود به بازار، یافتن یک بازار گوشه‌ای کوچک و سپس بزرگ کردن این گوشه به‌صورت تدریجی با توسعه‌ی محصول و کسب‌وکار است.

اما چگونه می‌توانیم بازار گوشه‌‌ای درستی را برای کسب‌وکارمان پیدا کنیم؟ جف باس این‌جا در سایت اینترپرنر چهار سؤال کلیدی برای رسیدن به بازار گوشه‌ای مناسب و متناسب برای کسب‌وکارمان ارائه می‌کند:

۱- چه استعدادها و مهارت‌هایی دارید که در آن‌ها عالی هستید؟ (یا به‌عبارت به‌تر شایستگی‌های اصلی کسب‌وکار و خود شما چیست؟)

۲- در بین کارهایی که در آن‌ها استعداد و مهارت دارید از انجام کدام کارها لذت می‌برید؟

۳- در بین کارهایی که از آن‌ها لذت می‌برید، کدام‌ها می‌توانند مشکلی را برای مردم حل کنند؟

۴- از بین مشکلات کشف شده در گام قبلی، مردم برای حل کدام مشکل حاضرند پول خوبی بپردازند؟

پاسخ به این سؤالات اگر چه نیازمند استفاده از ابزارهایی مثل: تحقیقات بازار، تحلیل‌های آماری و … است؛ اما واقعیت این است که در نهایت همه چیز به شمّ تجاری مدیران کسب‌وکار باز می‌گردد. بنابراین نترسید و به دانش و تجربه‌ی خودتان و از آن مهم‌تر به شهود و شور درونی‌تان اعتماد کنید. بسیاری از کسب‌وکارهای موفق دنیا از گوشه‌های بازار، درآمد و سود بسیار بالایی به‌دست می‌آورند. بنابراین اگر گوشه‌ی بازار مناسبی را پیدا کنید، شاید دیگر خیلی هم نیازی به توسعه‌ی بازار کسب‌وکار نیازی نداشته باشید. فرایند یافتن و ورود به بازار گوشه‌ای شاید کمی زمان‌بر و پیچیده باشد و راهی جز آزمون و خطا نداشته باشد؛ اما با آزمودن گوشه‌های مختلف بازار سرانجام خواهید توانست بالاخره همان‌جایی را پیدا کنید که جای واقعی شما است. پس یک بازار خیلی کوچک و کم‌ریسک را برای شروع انتخاب کنید تا حتی اگر شکست خورید، بتوانید دوباره روی پای‌تان بایستید. به‌راه بیفتید و آن‌قدر با استمرار و اطمینان درونی پیش بروید تا برسید!

لازم است روی یک نکته‌ی مهم دیگر هم تأکید کنم: بازار گوشه‌ای تنها در زمان ورود به بازار اهمیت ندارد و خیلی وقت‌ها درمانِ دردِ نفروختن یا کاهش فروش یک کسب‌وکار رسمی در حال فعالیت هم متمرکز شدن روی یک بازار گوشه‌ای است!

دوست داشتم!
۷

هر کسب‌وکاری بالاخره زمانی هست که باید با بازار و مشتری واقعی در تعامل قرار گیرد تا بتواند با فروش محصول/خدمت خود به کسب درآمد بپردازد. اما آیا هر محصول/خدمتی برای همه‌ی انسان‌های روی کره‌ی زمین دارای مطلوبیت است و می‌توان به آن‌ها فروخت؟ پاسخ این سؤال منفی است؛ اما تقریبا هیچ مدیر کسب‌وکاری نیست که حداقل در برهه‌ای از