باید از داروی تلخ خواب
عاقبت بر زخم بیداری نهم مرهم
میفشارم پلکهای خسته را بر هم …
فروغ
باید از داروی تلخ خواب
عاقبت بر زخم بیداری نهم مرهم
میفشارم پلکهای خسته را بر هم …
فروغ
باید از داروی تلخ خواب عاقبت بر زخم بیداری نهم مرهم میفشارم پلکهای خسته را بر هم … فروغ دوست داشتم!۳
“سولسشر بازیکن بزرگی بوده و من به هیچ عنوان در حد و اندازههای او نیستم. وقتی مردم این مقایسه را انجام میدهند به این فکر میکنم که من حتی ۱۰ درصد اوله هم نیستم. او فوقالعاده بود. راستش را بخواهید چندان از مقایسه شدن خوشم نمیآید. وقتی در مکزیک بودم همیشه مرا با پدرم مقایسه میکردند که از این موضوع اصلا راضی نبودم. به نظر من هر کس باید با عملکرد خودش مقایسه شود.” (خاویر هرناندز مهاجم جوان منچستر یونایتد در مورد مقایسهاش با اولهگونار سولسشر؛ اینجا)
جملهی آخر را چه مدیر هستید و چه کارشناس، بزرگ پرینت بگیرید و جلوی چشمتان بچسبانید! 🙂
“سولسشر بازیکن بزرگی بوده و من به هیچ عنوان در حد و اندازههای او نیستم. وقتی مردم این مقایسه را انجام میدهند به این فکر میکنم که من حتی ۱۰ درصد اوله هم نیستم. او فوقالعاده بود. راستش را بخواهید چندان از مقایسه شدن خوشم نمیآید. وقتی در مکزیک بودم همیشه مرا با پدرم مقایسه میکردند که از این موضوع اصلا
ـ چیزی که من میتوانم بر آن مسلط باشم و با آن تفریح کنم، کار کردن روی ایدههای جدید است.
ـ اگر شما اشتباه نمیکنید، این یعنی روی موضوعاتی که سخت هستند کار نمیکنید و این خود یک اشتباه بزرگ است.
ـ ویژهترین و ارزشمندترین هدیهای که انسانها دارند، تخیل است. از آن استفاده کنید! بهویژه آیندههای ممکن برای خودتان را تصور کنید. پنج، ده و بیست سال بعد را. در این آیندهها کاوش کنید و آنچه که فکر کردن دربارهی آن شما را خوشحال و هیجانزده میکند، بیابید. سپس سعی کنید تا آن اتفاق را رقم بزنید.
پروفسورفرانک ویلچک؛ برندهی جایزهی نوبل فیزیک ۲۰۰۴؛ گفتگو با مجلهی دانشمند؛ شمارهی ۵۷۹، دی ۱۳۹۰
ـ چیزی که من میتوانم بر آن مسلط باشم و با آن تفریح کنم، کار کردن روی ایدههای جدید است. ـ اگر شما اشتباه نمیکنید، این یعنی روی موضوعاتی که سخت هستند کار نمیکنید و این خود یک اشتباه بزرگ است. ـ ویژهترین و ارزشمندترین هدیهای که انسانها دارند، تخیل است. از آن استفاده کنید! بهویژه آیندههای ممکن برای خودتان
سرمشقهایت را نوشتم خط به خط اینک
ای عشق از من دفتری تکثیر خواهد شد؟
گفتی” «در این ره پیر باید شد» شدم حالا
از آن همه رؤیا یکی تعبیر خواهد شد؟
محمد علی بهمنی
سرمشقهایت را نوشتم خط به خط اینک ای عشق از من دفتری تکثیر خواهد شد؟ گفتی” «در این ره پیر باید شد» شدم حالا از آن همه رؤیا یکی تعبیر خواهد شد؟ محمد علی بهمنی دوست داشتم!۱
تا دقایقی دیگر پنجمین الکلاسیکوی فصل برگزار میشود و باز ما شاهد هنرنمایی بالرینهای بارسا در ورزشگاه رؤیایی نیوکمپ در برابر رقیب دیرینه خواهیم بود. الان که این مطلب را مینویسم نمیدانم امشب در بازی چه اتفاقی خواهد افتاد؛ اما این را میدانم که الگویی که در این پست در موردش مینویسم را حتما امشب هم در بازی بارسا خواهیم دید. امشب میخواهم در مورد یک ویژگی جادویی دیگر بارسا بنویسم که در بازی رفت الکلاسیکوی جام حذفی نمود بسیار زیادی پیدا کرد.
حفظ توپ وحشتناک، پرس شدید و ضربهی سریع. این شاید خلاصهای باشد از سبک بازی بارسای پپ. همه این را میدانند و همان همه هم تا بهحال روشهای گوناگونی را برای در هم شکستن این سبک بازی انجام دادهاند؛ اما جز در بعضی بازیها و بهصورت مقطعی هنوز تیم و مربی پیدا نشده که بتواند در برابر این سبک بازی دوام بیاورد. مثال بارزش هم مورینیو است که در تمامی الکلاسیکوهای بسیار زیاد این دو سال اخیر (از همان بازی ۵ هیچ معروف تا همین بازی هفتهی پیش) در تمام بازیها سبک متفاوتی را امتحان کرده و جز در یک بازی ـ فینال جام حذفی قبل ـ موفق نبوده است. جالب اینجاست که در تمامی این الکلاسیکوها اغلب گلهای بارسا از الگوی یکسانی پیروی کرده است: یک پاس توی عمق و … گل! مثلا همان الکلاسیکوی ۵ هیچ را یادتان بیاید یا بازی رفت لیگ امسال که مسی آن پاس جادویی را به الکسیس داد. خوب همه این را میدانند که بارسا چطور بازی میکند و چطور گل میزند. چرا کسی نمیتواند در برابرش مقاومت کند؟
بهنظرم این مسئله دو وجه دارد:
۱- اجرای عالی کارهای تکراری: بازیکنان بارسا این کارهای تکراری را آنقدر عالی انجام میدهند که هر چقدر هم تیمهای حریف در بازی دفاعی پیشرفت کنند دست آخر پیشرفتهترین تاکتیکشان برای متوقف کردن بازیکنان بارسا میشود خشونت! (مراجعه کنید به حرکات وحشیانهی پپه در تمامی الکلاسیکوهای دو سال اخیر!)
۲- خلاقیت در انجام کارهای تکراری: بازیکنان بارسا در انجام کارهای تکراری خلاقیت دارند! از جمله آنها دقیقا در انجام همین تاکتیک پاس توی عمق و گل زدن، بازیکنان متفاوتی نقش ایفا میکنند. مثلا اگر همیشه در ذهن بازیکنان حریف این الگو ثبت شده که باید ژاوی یا اینیستا پاس بدهند و مسی و الکسیس و ویا گل بزنند، بهیکباره در یک بازی مشکل که کار گرهخورده شاهد این هستیم که مسی پاس میدهد و ژاوی گل میزند. یا از آن هم جالبتر، مسی پاس میدهد و اریک آبیدال در سن ۳۲ سالگی دومین گل تاریخ دوران بازیگریاش را در الکلاسیکو بهثمر میرساند!
ماجرا وقتی جالبتر میشود که بارسا بهیکباره حتا روش گل زدنش را عوض میکند و حریف را با تاکتیک خودش غافلگیر میکند. گل اول الکلاسیکوی جام حذفی همینطوری بهثمر رسید: اولین گل بارسا از روی ضربهی کرنر در کل فصل جاری!
راستش من هنوز در این مورد به نتیجه نرسیدهام که آیا این پویایی و توان بالای ذهنی برای بروز خلاقیت در سختترین شرایط ممکن، وابسته به نبوغ بازیکنان بارسلونا است و یا نتیجهی آموزشهایی که در مکتب لاماسیا دیدهاند. این خیلی شاید مهم نباشد؛ مهم درس دیگری است که ما از این بارسای جادویی میگیریم: سادهترین الگوی موفقیت اجرای عالی و خلاقیت در انجام کارهایی است که نه فقط برای دیگران که برای خودمان هم تکراری شدهاند!
پ.ن.۱٫ عکس بالا مربوط است به الکلاسیکوی رفت لیگ امسال؛ همان بازی ۳-۱ معروف. میتوانید در چهرهی تکتک بازیکنان بارسا لذت و غرور ناشی از بهترین بودن را ببینید! این عکس واقعا جادویی است.
پ.ن.۲٫ کانال رسمی یوتیوب باشگاه بارسلونا انیمیشن بسیار جالبی در مورد بازی امشب منتشر کرده که هرگز نباید از دستش بدهید: اینجا روی یوتیوب و دانلود از اینجا.
پ.ن.۳٫ امروز ۲۵ ژانویه روز تولد دوستداشتنیترین بازیکن دنیا برای من و یکی از بهترین بازیکنان تاریخ است: تولدت مبارک ژاوی هرناندز عزیز!
تا دقایقی دیگر پنجمین الکلاسیکوی فصل برگزار میشود و باز ما شاهد هنرنمایی بالرینهای بارسا در ورزشگاه رؤیایی نیوکمپ در برابر رقیب دیرینه خواهیم بود. الان که این مطلب را مینویسم نمیدانم امشب در بازی چه اتفاقی خواهد افتاد؛ اما این را میدانم که الگویی که در این پست در موردش مینویسم را حتما امشب هم در بازی بارسا خواهیم
“حجازی را تا آنجا که میشناسم و از سایرین شنیدهام عاشق حرفهاش بود و زندگی وی در حرفهی او خلاصه میشد. بسیاری از افراد در حرفه و ورزش فوتبال حضور دارند اما در کنار آن به کارها و حرفههای دیگر فکر میکنند که حجازی اینچنین نبود. حجازی فوتبالیست آمد و فوتبالیست رفت و همین باعث شد تا شخصیت ممتاز گردد.” (اکبر زنجانپور در مورد ناصر حجازی؛ اینجا)
“حجازی را تا آنجا که میشناسم و از سایرین شنیدهام عاشق حرفهاش بود و زندگی وی در حرفهی او خلاصه میشد. بسیاری از افراد در حرفه و ورزش فوتبال حضور دارند اما در کنار آن به کارها و حرفههای دیگر فکر میکنند که حجازی اینچنین نبود. حجازی فوتبالیست آمد و فوتبالیست رفت و همین باعث شد تا شخصیت ممتاز گردد.”
تازه از ناهار برگشته بودم که ایمیل احسان را دیدم با موضوع: دکتر وفا غفاریان. قبل از اینکه بازش کنم هر فکری را میکردم جز این خبر بسیار بد؛ هر چند مدتها بود که آقای غفاریان دچار بیماری سختی شده بودند.
احتمالا کمتر کسی از علاقهمندان مباحث مدیریت استراتژیک در ایران هست که نام دو کتاب معروف ایشان “استراتژی اثربخش” و “معانی نوظهور در مفهوم استراتژی” را نشنیده باشد. با بودن مدیرانی مثل آقای غفاریان در میان مدیران دولتی ایران، کمی میشد به آینده امیدوار بود. به قول شهرام، آقای غفاریان یکی از الگوهای مدیریتی برای جوانان نسل ما و نسلهای قبلی ما بودند. کسانی که به دانش تئوریک بسنده نکردند و وارد عرصهی عمل شدند و از آن طرف هم نیفتادند؛ یعنی به کار اجرایی بدون دانش تئوریک نپرداختند. آقای غفاریان از معدود مدیران رده بالای دولتی در این چند سال اخیر بودند که در هر دو عرصهی علم و عمل، واقعا حرفی برای گفتن داشتند. کسانی که در بدترین حالت، مقابل بسیاری از خرابیهای ناشی از اهمال و نادانی ایستادند. هنوز کارهای بسیار دیگری مانده بود که ایشان میتوانستند انجام بدهند و رفتنشان با این سن کم، واقعا تأسفبار است.
بسیار متأسفم و درگذشت ایشان را به جامعهی مدیریت ایران تسلیت میگویم. روحش شاد.
تازه از ناهار برگشته بودم که ایمیل احسان را دیدم با موضوع: دکتر وفا غفاریان. قبل از اینکه بازش کنم هر فکری را میکردم جز این خبر بسیار بد؛ هر چند مدتها بود که آقای غفاریان دچار بیماری سختی شده بودند. احتمالا کمتر کسی از علاقهمندان مباحث مدیریت استراتژیک در ایران هست که نام دو کتاب معروف ایشان “استراتژی اثربخش”
“من هرگز نگران داشتن یک تیم کوچک (از نظر تعداد بازیکن) نیستم. در واقع این میتواند برای ما بهتر باشد. من به بازیکنانم اطمینان کامل دارم و فلسفهی من این است که برای هر مشکلی یک راه حل وجود دارد.” (پپ گوآردیولا؛ اینجا)
با تبریک تولدش و با آرزوی یک برد استثنایی دیگر در الکلاسیکوی امشب. 🙂
“من هرگز نگران داشتن یک تیم کوچک (از نظر تعداد بازیکن) نیستم. در واقع این میتواند برای ما بهتر باشد. من به بازیکنانم اطمینان کامل دارم و فلسفهی من این است که برای هر مشکلی یک راه حل وجود دارد.” (پپ گوآردیولا؛ اینجا) با تبریک تولدش و با آرزوی یک برد استثنایی دیگر در الکلاسیکوی امشب. 🙂 دوست داشتم!۳
حل مسئله همیشه از راههای شناخته شده و معمولی قابل انجام نیست. خیلی وقتها مشاوران ناگزیر از استفاده از روشهای جدید و غیرسنتی برای حل مسائل سازمانی هستند. استفاده از روشهای جدید میتواند دو وجه داشته باشد: یادگیری روشهای جدیدی که دیگران ابداع کردهاند و ابداع روشهای جدید توسط خود فرد یا تیم. دومی نیازمند خلاق بودن است. خلاقیت اگر چه میتواند یک ویژگی ذاتی آدمها باشد (بعضی آدم ها همیشه خلاقاند)؛ اما اینطور هم نیست که خلاقیت صرفا ذاتی باشد. بههمین دلیل روشهای زیادی برای خلاقتر شدن ارایه شده است. در عین حال تمریناتی هم برای افزایش توان خلاقیت ذهن وجود دارند که در این پست ۱۲ تمرین ساده در این زمینه را مرور میکنیم:
پ.ن. خداوکیلی خیلی تمرینهای خلاقانهای هستند! 🙂
حل مسئله همیشه از راههای شناخته شده و معمولی قابل انجام نیست. خیلی وقتها مشاوران ناگزیر از استفاده از روشهای جدید و غیرسنتی برای حل مسائل سازمانی هستند. استفاده از روشهای جدید میتواند دو وجه داشته باشد: یادگیری روشهای جدیدی که دیگران ابداع کردهاند و ابداع روشهای جدید توسط خود فرد یا تیم. دومی نیازمند خلاق بودن است. خلاقیت اگر
در دنیای امروز اولین و مهمترین وظیفهی هر مدیر تصمیمگیری است. مدیر مجبور است هر روز از میان گزینههای بسیاری که با آنها روبرو است و با در نظر گرفتن محدودیتهای پیش روی خود، تصمیم بهینه را بگیرد. تصمیمگیری یک انتخاب است و این انتخاب معمولا باید در زمان کوتاهی انجام شود. بنابراین تصمیمگیری همیشه در معرض خطا قرار دارد. آشنایی با اشتباهات احتمالی که میتواند در مسیر تصمیمگیری رخ بدهند؛ میتوانند به مدیران در تصمیمگیری بهتر یاری برساند. تحقیقات تعدادی خطای عمومی یا نقاط قابل توجه در فرایند تصمیمگیری را روشن کردهاند؛ از جمله موارد زیر:
باز هم در مورد تصمیمگیری و خطاهای آن خواهم نوشت.
در دنیای امروز اولین و مهمترین وظیفهی هر مدیر تصمیمگیری است. مدیر مجبور است هر روز از میان گزینههای بسیاری که با آنها روبرو است و با در نظر گرفتن محدودیتهای پیش روی خود، تصمیم بهینه را بگیرد. تصمیمگیری یک انتخاب است و این انتخاب معمولا باید در زمان کوتاهی انجام شود. بنابراین تصمیمگیری همیشه در معرض خطا قرار دارد.