پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

نشانه‌های خستگی ناشی از کار زیاد

جملات منفی :۱۳ جمله منفی که هرگز نباید بگویید (بازده)

۱۳ کار که افراد دارای ذهن قوی هرگز انجام نمی‌دهند (بازده)

۱۰ دلیل که آدم‌های باهوش درباره خودشان تردید دارند (بازده)

۶ روش غلبه بر ترس از مواجهه با دیگران (بازده)

مدیریت کسب‌وکار:

چالش‌های ارزش‌آفرینی در شرکت‌های چندکسب‌وکاره – سید حسین جلالی – روایت من از استراتژی

پیاز نباشید – پرتقال باشید 

پنج توصیه طلایی برای مدیران جوان پرمشغله

چگونه یادگیری و توسعه در سازمان چابک‌تر می‌شود؟

۱۰ درس موفقیت از جف بزوس موسس آمازون برای کارآفرینان (بازده)

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

محصول خود را تقلیدناپذیر کنید

چگونه شکستی موفقیت‌آمیز بخوریم

حقیقتی ترسناک در مورد بقای شرکت‌ها

نشانه‌های وجود روحیه نوآوری در سازمان‌ها

استراتژی‌های رونمایی محصول بخش اول و استراتژی‌های رونمایی از محصول – بخش دوم

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

اختیار خرید: ابزار جدیدی برای پوشش ریسک در بازار سرمایه

صرفه‌جویی در مقیاس، سودآوری در کسب‌وکار

سرمایه‌گذاری پر رونق در بورس

سهم ۲۵درصدی خدمات از تجارت جهانی

درس کره برای تجارت ایران

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

اقتصاد ۱۴۷میلیارد دلاری اپلیکیشن‌ها

اگر شما گوگل داک را متوجه شوید، بلاک‌چین را هم خواهید فهمید (کوین‌ایران)

کاربرد بیگ دیتا در شرکت‌های تلکام

تولد بازاری میلیارد دلاری در تکنولوژی

“گالیلئو” رقیب جی.پی.اس شد – ایستنا

دوست داشتم!
۳

پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت

همه‌ی ما هر روز در زندگی و کارمان با مسائل گوناگونی مواجهیم که لازم است آن‌ها را حل کنیم. بعضی از این مسائل، کوچک و پیشِ‌ پا افتاده‌اند و برخی دیگر، چالش‌برانگیز و پیچیده. در این میان نباید این را هم فراموش کنیم که بسیاری از مسائل را خودمان ناآگاهانه ـ و حتی آگاهانه ـ ایجاد می‌کنیم: تصمیم‌گیری اشتباه، اطلاعات ناقص در مورد یک موضوع، ضعف در تعاملات انسانی و بسیاری از ضعف‌ها و اشتباهات دیگر جزو دلایل پیش آمدن مسائل برای ما در زندگی محسوب می‌شوند.

در مواجهه با مسائل انسان‌ها روش‌های گوناگونی را به‌کار می‌گیرند: روش‌های علمی، منطقی ـ ریاضی، شهودی ـحسی و مهم‌تر از همه تجربی جزو مهم‌ترین الگوهای حل مسئله برای ما محسوب می‌شوند. نکته‌ی کلیدی آن است که این روش‌ها همگی خود مبتنی بر تجربیات جمعی و فردی ما انسان‌ها هستند و در نتیجه متأسفانه هیچ کلیدی برای حل تمامی مسائل دنیا وجود ندارد. با این حال از آن‌جایی که یاد گرفته‌ایم برای مسائل از روش‌های مشخصی استفاده کنیم و از آن‌جایی که در بسیاری از موارد آن روش‌ها پاسخ‌گوی حل مسئله بوده‌اند، بنابراین پیش‌فرض‌مان این است که مسائل را همیشه می‌توان با همین روش‌ها حل کرد. و امان از زمانی که روش‌های حل مسئله‌ای که آموخته‌ایم و تجربه کرده‌ایم جواب نمی‌دهند …

روان‌شناسی تصمیم‌گیری (همان موضوعی که می‌توانید در این کتاب و این کتاب با آن آشنا شوید) به‌دنبال تلنگر زدن به ما در همین زمینه است: این‌که تا چه اندازه قدرت ذهنیِ به‌ظاهر بی‌پایانِ بشر در معرض انواع خطاهای آشکار و پنهان قرار دارد. این موضوع را می‌توان به حل مسئله نیز تعمیم داد: چه بسیار روش‌های حل مسئله که در زندگی‌مان داریم از آن‌ها استفاده می‌کنیم و در ماهیتِ خود دچار انواع خطاها هستند.

در چند وقت اخیر تلاش کردم کمی به روش‌های حل مسئله‌ام نگاه تحلیلی‌تر داشته باشم. نتایج این تحلیل را کمی (!) مطالعه ترکیب کردم و نتیجه‌اش شد مجموعه‌ای از خطاهای ذهنی ما در هنگام انتخاب روش حل مسئله و تلاش برای حل مسائل که در قالب گزاره‌های نامعتبر (!) زیر آن‌ها را خلاصه کرده‌ام:

  1. این‌جا چراغی روشن است! خیلی وقت‌ها ما روی حل مسائلی کار می‌کنیم که حل شدن‌شان هیچ اتفاق مثبتی را برای خودمان و دنیا رقم نمی‌زند. عمرِ محدودمان را که در نظر بگیریم، احتمالا صورت‌ خیلی از مسائل برای‌مان محو خواهد شد.
  2. هر عملی را عکس‌العملی است، مساوی و در جهت مخالف! متأسفانه همه‌ی مسائل قرار نیست حل شوند. خیلی از آن‌ها را باید به زمان واگذار کرد. بسیاری دیگر را نیز باید به‌دست فراموشی سپرد. با برخی دیگر نیز باید کنار آمد. هنرِ “رها کردنِ به‌موقعِ” مسائل حل‌نشدنی، خود، هنری است که به‌دست آوردنِ آن یکی از کلیدهای خوش‌بختی در زندگی است.
  3. قصه‌ی پرغصه‌ی قفل‌ها و شاه‌کلیدها! همه‌ی مسائل با یک روش قابل حل نیستند! و البته خبر بدتر این است که همه‌ی مسائل را نمی‌توانیم با راه‌حل‌هایی که بلدیم حل کنیم. ناامیدترتان بکنم؟ همه‌ی مسائل راه‌حل‌های شناخته شده ندارند!
  4. چشم‌ها را باید شست! احتمالا حالا که بندهای قبلی را که خوانده‌اید دارید به این فکر می‌کنید که هر چه در مورد حل مسئله می‌دانید و تجربه کرده‌اید به‌هیچ دردی نمی‌خورد و باید آن‌ها را دور بریزید و دنبال روش‌های نبوغ‌آمیز و راه‌حل‌های دیوانه‌وار باشیم (الون ماسک را که دیده‌اید؟) اما خودمانیم: ما که نابغه نیستیم! نکته‌ی کلیدی همین‌جا است. ما در لفظ خودمان را نابغه نمی‌دانیم؛ اما در مقام عمل چرا! به این فکر کنید تا به‌حال چند بار شده که بخواهید برای متفاوت بودن از دیگران و روش حل مسئله‌شان، یک روشِ عجیب و غریب برای حل مسئله ابداع کنید؟ 🙂
  5. “چرا”ی این چراها؟ خیلی از وقت‌ها رویکرد ما به مواجهه با مسائل صرفا نشستن و اندیشیدن به این است که چرا این مسئله اساسا برای من یا ما پیش آمد. این البته بسیار هم در جای خودش خوب است؛ اما اساسا این کار در جامعه کارویژه‌ی فیلسوفان است. بنابراین اگر فیلسوف نیستید (یا نمی‌خواهید باشید) کمی از ابعاد فلسفیِ حل مسئله بکاهید و به ابعاد واقعی آن هم بپردازید!
  6. ماهیِ ما هم‌چنان محروم از ساحل مانده است! واقعیت این است که با وجودِ تمامی مشکلاتِ موجود بر سر راهِ حل مسائل، هم‌چنان افقِ زندگی را باید روشن دید. مسئله برای حل کردن است؛ چه بشود و چه نشود. بنابراین با اولین و دومین و … هزارمین راه‌حل هم ناامید نشوید؛ مگر این‌که دلیلی منطقی برای حل‌نشدنی بودن مسئله بیابید. اگر مسئله تا الان حل نشده، دلیلی ندارد که روزی دیگر و حتی همین امروز یا فردا حل نشود. 🙂
  7. گرفتارانِ صورت را، امیدِ رستگاری نیست! اما یک نکته‌ی خیلی مهم که خیلی وقت‌ها آن را نادیده می‌گیریم، در واقع کلید اصلی حل بسیاری از مسائل به‌حساب می‌آید: آیا اساسا مسئله‌ای وجود دارد یا من دارم مسئله‌ای را می‌سازم؟ اگر این سؤال را در میانه‌ی کلنجار رفتن با یک مسئله‌ی بغرنج از خودتان بپرسید، ممکن است حتی متوجه شوید که مسئله از اساس، چیز دیگری است! خلاصه کنم: این‌که من فکر می‌کنم مسئله‌ای هست که باید حل‌ش کنم، لزوما به این معنی نیست که واقعا هم مسئله‌ای وجود دارد.

شاید یکی از به‌ترین پیشنهادات برای حل مسئله را خانم ماری انگل‌برایت ارائه داده باشد: “اگر چیزی را دوست نداشتید، تغییرش بدهید. اگر نتوانستید تغییرش بدهید، روش فکر کردن در مورد آن را عوض کنید.” خیلی وقت‌ها احتمالا مشکل اصلی در راهِ حلِ مسئله، نوع نگرش ما به خود مسئله است.

دوست داشتم!
۴

همه‌ی ما هر روز در زندگی و کارمان با مسائل گوناگونی مواجهیم که لازم است آن‌ها را حل کنیم. بعضی از این مسائل، کوچک و پیشِ‌ پا افتاده‌اند و برخی دیگر، چالش‌برانگیز و پیچیده. در این میان نباید این را هم فراموش کنیم که بسیاری از مسائل را خودمان ناآگاهانه ـ و حتی آگاهانه ـ ایجاد می‌کنیم: تصمیم‌گیری اشتباه، اطلاعات ناقص در

“صدرنشین سری آ هستیم و در آستانه‌ی صعود به دور حذفی لیگ قهرمانان قرار داریم. فکر نمی‌کنم می‌توانستیم شروع بهتری متصور شویم. ما از قبل می‌دانستیم کارهای زیادی برای انجام دادن داریم و تنها با تلاش زیاد است که به اهداف‌مان خواهیم رسید. بزرگ‌ترین نقطه قوت ما در فصول اخیر، توانایی حفظ تمرکز در شرایط مختلف بوده است.” (جورجو کیلینی درباره‌ی وضیت تیم یوونتوس؛ این‌جا)

تمرکز یکی از ستاره‌های درخشانی است که برای طی طریق مسیر موفقیت به آن‌ها نیاز داریم. تمرکز به‌ ما کمک می‌کند تا همان کاری را انجام دهیم که باید. انتخاب کار درست برای انجام دادن یا همان اثربخشی یکی از نتایج مهم داشتن تمرکز است. اما از آن مهم‌تر نکته‌ای دیگر نیز وجود دارد: این‌که تمرکز به ما کمک می‌کند تا منابع‌ محدود در دسترس‌مان از جمله قدرت ذهنی، مهارتی و فیزیکی‌مان را تا حد امکان به مجموعه فعالیت‌های لازم برای رسیدن به اهداف‌مان اختصاص دهیم و از هدر رفت منابع جلوگیری کنیم. در عین حال دقت و کیفیت انجام هر کاری نیز وابستگی کاملی به میزان تمرکز ما دارد.

همه‌ی ما می‌دانیم که به‌دست آوردن تمرکز چقدر کار سختی است! در هر زمانی ده‌ها گزینه‌ی جذاب‌تر نسبت به کاری که داریم انجام می‌دهیم پیش روی ما است که می‌توانیم با انتخاب آن‌ها لذت بیش‌تری ببریم: وب‌گردی، تلگرام‌بازی، گشت‌وگذار در توییتر و اینستاگرام، سر زدن به مراکز خرید، تماشا کردن فیلم و سریال و بسیاری کارهای دیگری که همه‌ی ما با آن‌ها آشناییم، اگر چه لذت بیش‌تری نسبت به کار کردن به ما می‌رسانند؛ اما متأسفانه در اغلب موارد تأثیر خاصی روی دست‌یابی ما به اهداف‌مان ندارند! همین است که امروزه انواع و اقسام روش‌های کسب‌ تمرکز، اولویت‌بندی کارها، غلبه بر تنبلی و به‌تعویق انداختن کارها و … در دسترس ما قرار دارند که می‌خواهند به ما یاد بدهند چطور بر غولِ جذابِ “بازیگوشی” غلبه کنیم! 🙂 با این حال واقعیت این است که تا خودمان نخواهیم، هیچ روشی نمی‌تواند به ما در به‌دست آوردن تمرکز یاری برساند.

اما کیلینی ـ یکی از معدود ستاره‌های این روزهای فوتبال ایتالیا ـ به نکته‌ی جالبی در حرف‌های‌ش اشاره کرده است: این‌که کسب تمرکز به‌تنهایی کافی نیست و حفظ آن در شرایط مختلف نیز مهم است! داستان اصلا پیچیده نیست. همه‌ی ما تجربیات فراوانی داشتیم که در آن‌ها با هزار و یک زحمت روی کارمان متمرکز شده‌ایم اما ناگهان با یک اتفاق ناگهانی دوباره تمرکزمان از بین رفته است! چند بار شده در حال درس خواندن یا وسط جلسه روی گوشی هوشمندتان یک نوتیفیکیشن بیاید و با این ایده که “یک دقیقه ببینم ماجرا چیه” برای مدت زیادی سرگرم بازی با گوشی‌تان شده باشید؟ شبیه همین ماجرا را می‌توان برای تیم‌ها و شرکت‌ها نیز پیدا کرد. مثلا شرکتی را در نظر بگیرید که بین چندین پروژه‌ی مهم و استراتژیک، خود را درگیر پروژه‌ای کوچک و با ارزش افزوده‌ی پایین می‌کند، فقط برای این‌که نباید سودِ ناچیز آن پروژه را از دست داد!

این دقیقا همان چیزی است که انسان‌ها، تیم‌ها و شرکت‌های موفق را از دیگران متمایز می‌کند و در حقیقت یک مزیت رقابتی پنهان برای آن‌ها است: آن‌ها وقتی روی یک کار، ایده، محصول، پروژه و … متمرکز می‌شوند، اجازه نمی‌دهند هیچ عامل انحرافی یا موقعیت اضطراری تمرکز آن‌ها را از کار اصلی‌شان به خود جلب کند. البته طبیعی است که نمی‌شود این تمرکز را دائما حفظ کرد؛ اما در هر حال در یک بازه‌ی زمانی خاص باید بخش مهمی از زمان و انرژی روی انجام سخت‌کوشانه‌ی آن کار مورد نظر صرف شود تا بتوان از حرکت در مسیر اهداف اطمینان حاصل کرد. فراموش نکنید که رسیدن به هر هدفی نیازمند پی‌جویی مستمر مسیرِ رفتن تا رسیدن است و در نهایت، آن‌هایی به مقصد می‌رسند که بتوانند آهسته و پیوسته حرکت کنند. داستان مسابقه‌ی خرگوش و لاک‌پشت را یادتان می‌آید؟

دوست داشتم!
۱

“صدرنشین سری آ هستیم و در آستانه‌ی صعود به دور حذفی لیگ قهرمانان قرار داریم. فکر نمی‌کنم می‌توانستیم شروع بهتری متصور شویم. ما از قبل می‌دانستیم کارهای زیادی برای انجام دادن داریم و تنها با تلاش زیاد است که به اهداف‌مان خواهیم رسید. بزرگ‌ترین نقطه قوت ما در فصول اخیر، توانایی حفظ تمرکز در شرایط مختلف بوده است.” (جورجو کیلینی

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

آیا موفقیت ارزش خطرکردن دارد؟ 

۱۱ چیزی که افراد موفق شاکرند اما افراد عادی غافل‌اند! (شبکه)

ریسک‌فاکتوری به نـام «غم»

خلاقیت به نبوغ فردی ربطی ندارد

بایدها و نبایدهای گذشت کردن

مدیریت کسب‌وکار:

تغییر فرهنگی با رفتار رهبران سازمان شروع می‌شود

چگونه برای کسب‌و‌کارم یک شریک B2B خوب انتخاب کنم؟ (مدیر تی‌وی)

هم‌دلی شرکتی یک ترکیب متضاد نیست

چه کنید تا کارکنان به شما احترام بگذارند؟

ویژگی‌های رهبران جوان و موثر در سازمان‌ها

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

سه درس مهم، برای شکست دادن ‌اخلال‌گران و اخلال‌گر‌ها در راه‌اند، به فکر برنامه جایگزین باشید

چرا نباید بیش از حد روی فواید نوآوری حساب باز کرد؟

ابتکار جالب شرکت آیکیا: تغییر نام محصولات‌اش به مشکلات گوگل‌شده کاربران برای فروش بیشتر! – یک پزشک

آشنایی با سندروم «تکنولوژی درست، زمان غلط»

۷ بخش‌بندی فین‌تک را بشناسید: فین‌تک فقط برای پرداخت آنلاین نیست! (راه پرداخت)

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

سرمایه‌گذاری پر رونق

چرا اقتصاددان‌ها ثروت‌مند نیستند (بازده)

دو اهرم جذب سرمایه

واکاوی نسخه ایرانی اقتصاد (ارانیکو)

عاملان کندی مقررات‌زدایی

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

قراردادهای هوشمند ۱۲ موارد استفاده برای کسب‌و‌کار‌ و فراتر از آن (کوین‌ایران)

موبایل‌های هوشمند نیازی به جایگزین ندارند، مکمل می‌خواهند (دیجیاتو)

۱۰ فناوری نوظهور برتر سال ۲۰۱۶ از نگاه مجمع جهانی اقتصاد

۸ پیش‌بینی برای جهان در سال ۲۰۳۰ – فردانما

با سیستم‌عامل رسمی گوگل برای اینترنت اشیاء آشنا شوید Android Things (دیجیاتو)

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت

قصه‌هایی که در مورد خودمان برای خودمان تعریف می‌کنیم ما را همانی می‌کند که هستیم.

مگان مک‌کافرتی

دوست داشتم!
۷

قصه‌هایی که در مورد خودمان برای خودمان تعریف می‌کنیم ما را همانی می‌کند که هستیم. مگان مک‌کافرتی دوست داشتم!۷

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

چگونه می‌توان یک انسان بهینه بود (آکادمی تفکر)

۵ سؤال کلیدی برای پویا نگه داشتن نیروی خلاقیت (۱۰۰۱ بوم)

ویژگی رفتاری انسان‌های موفق

نکاتی در مورد خودشیفتگی

چه کنیم وقتی نمی‌توان با مدیر جدید ارتباط خوب برقرار کرد؟

مدیریت کسب‌وکار:

اجزای اعتماد در سازمان (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

یادگیری‌‏زدایی مشکل اصلی یادگیری سازمانی

هنر رهبری سازمانی: مهارتی که با تسلط بر خویشتن به‌وجود می‌آید

نقش رهبر سازمان (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

۸ اشتباه رایجی که از مدیران تازه‌کار سر می‌زند

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

استراتژی تخصص‌گرایی هوشمند، کلید پیشرفت اقتصادی کسب‌و‌کارها

وارد اتاق جنگ شوید

تولید محصول برای بازارهای بدون امکانات

هنر در صدر ماندن

بازاریاب موفق:۱۰ کار که بازاریاب‌‌های موفق هر روز انجام می‌دهند (بازده)

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

آینده صنایع جهان در سال ۲۰۱۷

تصویری از جهان در سال ۲۰۳۰ (فردانما)

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

چگونه می‌توان به یک مدیر دیجیتالی موفق تبدیل شد

همه چالش‌های اینترنت چیزها

همکاری انقلابی مایکروسافت و کوالکام: اجرای نسخه کامل ویندوز ۱۰ با پردازنده‌های ARM – دیجیاتو

شکست توسعه اتوماسیون و ربات‌ها در صنعت خودروسازی (فردانما)

پیش‌بینی آینده تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی

دوست داشتم!
۱

پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت

“در فوتبال هیچ چیز مشخص نیست. گفته می‌شد که من فصل پیش خداحافظی خواهم کرد، اتفاقی که در دوران فوتبالم زیاد رخ داده، مخصوصا وقتی اوضاع خوب نیست. هر کسی آزاد است نظرش را ارائه کند. من به خودم و بدنم ایمان دارم، هنوز می‌توانم تلاش زیادی داشته باشم و حس خوبی دارم پس چرا متوقف شوم؟” (فرانچسکو توتی؛ این‌جا)

هر وقت کم آوردید و فکر کردید به آخر خط رسیدید، این چند جمله‌ی کوتاه کاپیتان افسانه‌ای رم را باز هم بخوانید. 🙂 برای من که همین امروز خیلی مؤثر بود.

دوست داشتم!
۳

“در فوتبال هیچ چیز مشخص نیست. گفته می‌شد که من فصل پیش خداحافظی خواهم کرد، اتفاقی که در دوران فوتبالم زیاد رخ داده، مخصوصا وقتی اوضاع خوب نیست. هر کسی آزاد است نظرش را ارائه کند. من به خودم و بدنم ایمان دارم، هنوز می‌توانم تلاش زیادی داشته باشم و حس خوبی دارم پس چرا متوقف شوم؟” (فرانچسکو توتی؛ این‌جا)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

آماده‏ نبودن، دلیل اصلی بی‏‌انگیزگی

شکست یعنی اسیر ناامیدی شدن! (حرف‌های خواندنی بنیان‌گذار مهرام)

چطور می توان یک فریلنسر موفق بود: میز کار خود را در عرض ۳۰ روز ترک کنید

چرا رئیس سازمان ایده‌های مرا نادیده می‌گیرد؟

از هر احساسی نسبت به کارتان لذت ببرید

مدیریت کسب‌وکار:

۴ روش رفتار رهبران مؤثر با افراد بی‌کفایت (امیر مهرانی؛ مربی)

ساتیا نادلا، مردی که مایکروسافت را متحول کرد (زومیت)

۱۰ توصیه برای این‌که بهترین رهبر سازمانی دنیا باشید

مشارکت کارکنان یک مزیت رقابتی دائمی

گزارش آمار و ارقام غیرواقعی

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

فرآیند شکل‌گیری تخریب سازنده

آینده بازاریابی و تولید

۶ سؤالی که هر طراح کسب و کاری باید به آن پاسخ دهد (زومیت)

تله‌های استراتژی را کجا می‌توان یافت؟ (مورد اول مخصوصا جالب بود.)

شرکت‌های سلطه‌گر چگونه خود را متمایز می‌کنند

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

تجربه «اثر نتفلیکس» بر اقتصاد 

اقتصاد مبتکر چگونه رشد می‌کند؟

اقتصاددانان فناوری به کمک توسعه سازمانی می‌آیند

ارزآورترین صنایع صادراتی

رتبه ایران در میان کشورهای مرفه جهان

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

آیا تانگو مرز میان دنیای واقعی و مجازی را از میان برمی‌دارد؟ (شبکه)

مصاحبه با مدیر عامل الکترونیک آرتز؛ زندگی شما یک بازی ویدیویی خواهد شد (دیجیاتو)

محتوا در تلگرام دفن می‌شود! (رسانه‌های اجتماعی)

اینتل می خواهد به اصلی‌ترین بازیگر بازار چیپ‌های مخصوص هوش مصنوعی تبدیل شود (دیجیاتو)

۷ گام ساخت محتوای بازاریابی میخکوب‌کننده (شبکه)

دوست داشتم!
۱

پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت

“آنچلوتی بسیار خونسرد و قابل دسترسی است. او بازیکنان را دوست دارد، این چیزی است که ما درک می‌کنیم. او به‌دنبال ارتباط برقرار کردن است. با ما می‌خندد. او هر روز جویای حال ما می‌شود. این رابطه مهم است. ما بازیکنانی باتجربه هستیم و به مربی احترام می‌گذاریم؛ اما شما به این رابطه با مربی خود نیاز دارید. این‌که با هم خوش‌حال باشید و لحظات خوبی را سپری کنید مهم است. اگر شما زمان زیادی را با هم سپری کنید تنها درباره‌ی فوتبال صحبت نخواهید کرد. آنچلوتی در تمامی جنبه‌ها فردی مثبت است. من هرگز نشنیده‌ام بازیکنی از او انتقاد کند. برای داشتن یک تیم و یک بازیکن خوب این موارد لازم است. او در تمامی جنبه‌ها یک قهرمان است. در غیر این صورت ساختن چنین فضای هماهنگی غیرممکن خواهد بود و این شما را به موفقیت می‌رساند.” (فرانک ریبری؛ این‌جا)

برای بسیاری از مدیران و کارکنان سازمان‌ها یکی از تداعی‌های ذهنی از مفهوم “مدیریت” رویکرد اقتدارگرایانه به اداره‌ی امور سازمانی است. مدیریت در جایگاهی بالاتر می‌نشیند و فرمان می‌راند! این موضوع البته برای سال‌ها در علم مدیریت نیز پذیرفته شده بود؛ چنان‌‌که این تعریف قدیمی ـ و منسوخ ـ مدیریت نشان‌دهنده‌ی آن است: «مدیریت یعنی دست‌یابی به هدف‌ها با به‌کارگیری دیگران!» شاید به‌همین باشد که تصور خیلی از مدیران از روش درست تعامل‌ با همکاران، تصور یک آدم اخموی بداخلاق است که همیشه در حال غر زدن و دستور دادن است. نتیجه‌ی این نگاه به مدیریت را همگی می‌دانیم. 🙂

اما با تحول تعریف مدیریت به‌سوی تعاریف فرایندی که مدیریت را مجموعه‌ای از وظایف به‌هم مرتبط می‌داند و بر نقش خود مدیر در انجام و پیش‌برد فعالیت‌های سازمان تأکید دارد، سال‌ها است که وقت خانه‌تکانی ذهنی مدیران فرا رسیده؛ هر چند بسیاری از مدیران این تحول ذهنی را بیش‌تر در جنبه‌های استراتژیک و فرایندهای کلان سازمانی می‌بینند و تلاش می‌کنند در این حوزه‌ها خود را تغییر داده و به‌بود ببخشند. اما واقعیت این است که تحول در دنیای فرارقابتی امروز لازم است در تک‌تک سلول‌های روح و کالبد سازمان اتفاق بیفتد؛ چرا که در غیر این‌صورت کهنگی و بیماری کم‌کم در وجود سازمان رسوخ خواهد کرد و سازمان را از درون از هم خواهد پاشید.

یکی از جنبه‌های مهم تحول سازمانی در عصر سازمان‌های چابک امروزی، تغییر در شیوه‌ی رفتاری مدیران در زندگی روزمره‌ی سازمانی است. اگر جنبش رفتار سازمانی بیش از ۸۰ سال پیش با تأکید بر نقش کلیدی نیروی انسانی در موفقیت سازمان انقلابی را در تفکر مدیریتی حساب‌گرانه و مهندسی ایجاد کرد؛ امروزه سازمان‌ها از عصر “مدیریت مشارکتی” و “سازمان‌های تخت” نیز گذاشته‌اند: امروزه سازمان‌هایی پیش‌رویی چون کفش‌فروشی آنلاین زاپوس، اساسا ساختار سازمانی را هم به‌کناری نهاده‌اند و در یک ساختار بدون سلسله‌مراتب در حال فعالیت هستند!‌ (در مورد ساختار هولوکراسی زاپوس این‌جا را بخوانید.)

فرانک ریبری در حرف‌های‌اش به‌همین موضوع در مورد کارلو آنچلوتی مربی جدید این فصل بایرن مونیخ اشاره کرده است. جالب است که کارلتو هر جایی مربی‌گری کرده یکی از مهم‌ترین نکاتی که در فلسفه‌ی مدیریتی وی مورد توجه بازیکنان‌ش قرار گرفته همین رویکرد انسان‌گرایانه‌ی او به مدیریت است. آن تک‌جمله‌ای که در سخنان ریبری پررنگ کرده‌ام خلاصه‌ی همین رویکرد را نشان می‌دهد: کارلتو به‌گونه‌ای روابط انسانی را با بازیکنان‌ش را مدیریت می‌کند که آن‌ها از بودن کنار او حال خوبی دارند! وقتی به این فکر کنید که بخش عمده‌ی ساعات بیداری ما همراه با یکدیگر در محیط سازمانی می‌گذرد، اهمیت این رویکرد را به مدیریت بیش‌تر درک می‌کنید.

برای تحقق این موضوع در سازمان‌تان لازم نیست کارهای عجیبی انجام دهید. همین که خودتان باشید، با همکاران‌تان رویکرد همکاری داشته باشید و نه ریاست و حواس‌تان به مدیریت عواطف و احساسات‌تان باشد، حداقل در شروع کفایت می‌کند. در کنارش می‌توانید در زمینه‌ی رفتار سازمانی و روابط بین‌فردی بخوانید و کلاس بروید و تجربه کنید. در هر حال فراموش نکنید که خروجی کار شما بازتابنده‌ی روش مدیریت شما است. دوست دارید ده سال دیگر چگونه به‌یادتان بیاورند؟ این تصویر ذهنی را که ساختید، آن‌وقت ببینید که امروز به‌گونه‌ای رفتار کنید که در قلب همکاران‌تان ماندگار شوید.

امروزه روابط انسانی اثربخش تا آن‌جا اهمیت یافته‌اند که تبدیل به یک مزیت رقابتی جدی برای کسب‌وکارها شده‌اند. در یک دنیای فرارقابتی، آیا می‌توان از مزیت رقابتی که هم اثرگذاری فراوانی روی خروجی‌های سازمان دارد و هم تقریبا رایگان است، گذشت؟ 🙂 انتخاب با شما است.

دوست داشتم!
۴

“آنچلوتی بسیار خونسرد و قابل دسترسی است. او بازیکنان را دوست دارد، این چیزی است که ما درک می‌کنیم. او به‌دنبال ارتباط برقرار کردن است. با ما می‌خندد. او هر روز جویای حال ما می‌شود. این رابطه مهم است. ما بازیکنانی باتجربه هستیم و به مربی احترام می‌گذاریم؛ اما شما به این رابطه با مربی خود نیاز دارید. این‌که با