در فرهنگ ما اشتغال بیش‌تر معطوف به جسم است تا ذهن. بدن‌ات باید درگیر باشد. عرق ریختن تو را دوست دارند …” (مجید قیصری؛ هم‌شهری داستان؛ آذر ۸۹)

“یک مساله این است که ما در مایکروسافت کارت نمی‌زنیم. ما کارمان را می‌فروشیم نه وقتمان را. حتی می‌توانیم ساعت دو نصفه شب برویم سر کار. مربی من خودش از ساعت سه نصفه شب تا یک بعد از ظهر کار می‌کرد و بعد به خانه می‌رفت. من خودم هر وقت کار اداری دارم، نمی‌آیم. چیزی به اسم برگه ‌یمرخصی وجود ندارد. کافیست به مدیرت خبر بدهی که دیر می‌آیم یا نمی‌آیم. خیلی روزها هم از خانه کار می کنم. البته مدیر اگر بخواهد می‌تواند سخت بگیرد. اما معمولا چنین سخت‌گیری وجود ندارد. چون کار از قبل تعریف شده و باید در زمان مشخص تحویل داده شود. حتی برخی به طور ثابت یک روز در هفته کار در منزل دارند. بعضی‌ها هم فقط چهار روز می‌آیند و در عوض روزی مثلا ۱۰ ساعت کار می‌کنند. مهم این است که کار انجام شود.” (مصاحبه با یک مهندس ارشد ایرانی مایکروسافت؛ این‌جا)

این دو نقل قول در کنار هم بسیار جالب‌اند. در این چهار سالی که دارم کار می‌کنم یکی از مشکلات آخر ماه در شرکت‌هایی که مشغول کار بوده‌ام، تهیه‌‌ی تایم شیت ماهانه توسط ما کارشناسان و تأییدش توسط مدیران محترم بوده است: خیلی وقت‌ها تایم شیت ناقص است، من در کارت کشیدن یا رد کردن مرخصی و مأموریت‌های‌ام اشتباه کرده‌ام، حساب‌دار شرکت اشتباه کرده و … همیشه با این شیوه‌ی محاسبه‌ی کارکرد مشکل داشته‌ام؛ چرا که هیچ توجهی به کیفیت کار آدم‌ها ندارد. مثلا این‌که کسی کارش را سریع‌تر از دیگران انجام دهد، این‌که تفاوت کیفیت خروجی کار آدم‌ها چطور باید مشخص شود و این‌که تفاوت حجم کار آدم‌ها چطور باید معلوم بشود! (مثلا وقتی من می‌توانم کار بیش‌تری را در یک دوره‌ی زمانی مشخص نسبت به دیگری انجام بدهم تفاوت‌اش کجا باید معلوم شود؟) معمولا در سازمان‌ها تلاش می‌شود با توجیهاتی مثل تفاوت حقوقی، آیتم‌های اضافه بر حقوقی مثل کارانه و پاداش و … آدم‌ها در این زمینه توجیه شوند و بپذیرند که آن تفاوتی که لازمه‌ی احساس عدالت در سازمان است، در عمل هم وجود دارد (اما خوب کتمان نمی‌کنم که بارها مدیران محترمی که باهاشان کار کرده‌ام، مخصوصا در آن بخش آیتم‌های اضافه به خیال‌شان سر من کلاه گذاشته‌اند و سکوت من را به حساب نفهمیدن گذاشته‌اند. لطفا خیال نکنند که من نمی‌فهمم چه کسانی را با چه ترفندهایی از خودشان راضی کرده‌اند و حواس‌شان باشد نجابت و احترام گذاشتن از طرف من هم حدی دارد.)

مثال بزنم: من الان نزدیک دو سال است به دلیل دانش‌جو بودن ماهانه بخشی از حقوق‌ام را به دلیل کسر کار ماهانه‌ام از دست می‌دهم؛ ولی در عمل نه تنها کم‌تر از دوران قبل از دانش‌جویی کار نمی‌کنم که حجم کارم بیش‌تر هم شده! به دلیل قانون فعلی من حق اعتراض ندارم و حتا باید از کارفرمای محترم ممنون هم باشم (که هستم: دست گل‌اش درد نکنه!) که با من دانش‌جو قرارداد تمام وقت منعقد کرده؛ اما خوب یک وقت‌هایی هم فکر می‌کنم با توجه به کارهایی که دارم انجام می‌دهم، عدالت در این زمینه رعایت نمی‌شود.

بخش اعظمی از این مشکل به قانون کار فعلی و شیوه‌ی محاسبه‌ی بیمه و مالیات حقوق افراد برمی‌گردد. در واقع کارفرماهای محترم هم مجبورند که برای محاسبه‌ی کارکرد به این شکل عمل کنند تا مشکلات قانونی دامن‌گیرشان نشود. از آن طرف خود ما آدم‌ها هم مشکل داریم؛ یعنی همه‌ی ما که خودکنترل و خودانگیز و بالغ نیستیم که بتوانیم در یک چارچوب زمانی مشخص خروجی لازم را تحویل بدهیم (حالا از این‌ گذشتم که خیلی وقت‌ها مدیران هم یا بلد نیستند  کار را تعریف کنند یا این‌که بلوغ لازم را برای تعریف محدوده‌ی فنی و زمانی درست کار ندارند.) تفاوتی هم نمی‌کند که شما یک کارگر پای دستگاه تراش در فلان کارخانه‌ی قالب‌سازی را در نظر بگیرید یا کارشناس برنامه‌ریزی استراتژیک را در بهمان شرکت مشاوره. بنابراین در عمل شیوه‌ی فعلی در حالت کلی بهینه به نظر می‌رسد!

این روزها بحث اصلاح قانون کار، نقل محافل کار و کارگری است. من فکر می‌کنم که اگر در اصلاح قانون کار، شیوه‌ی جدیدی برای محاسبه‌ی حقوق و دستمزد ماهانه براساس خروجی تعریف شود و آدم‌ها محدود به پر کردن تایم شیت ماهانه‌شان نشوند (که خیلی وقت‌ها هم عملا جز ضرر مالی برای کارفرما و اتلاف وقت برای خود آدم چیزی در بر ندارد)، شاید بتوان به حل مشکلی که در این پست مطرح گردید، نزدیک شد. البته همان‌طور که بالاتر گفتم از نظر من شیوه‌ی کنونی محاسبه‌ی حقوق و دستمزد و براساس آن بیمه و مالیات برای احتمالا ۸۰ تا ۹۰ درصد آدم‌ها بهینه است و این شکل جدید (اگر واقعا جدید باشد) می‌تواند به‌عنوان یک شکل اختیاری برای کارفرماها مطرح باشد.

اگر من اشتباهی در زمینه ی قانون کار فعلی داشته‌ام یا اگر در زمینه‌ی این بحث یا نظری دارید، خوش‌حال می‌شوم که از نظرات‌تان باخبر شوم.

دوست داشتم!
۲

“در فرهنگ ما اشتغال بیش‌تر معطوف به جسم است تا ذهن. بدن‌ات باید درگیر باشد. عرق ریختن تو را دوست دارند …” (مجید قیصری؛ هم‌شهری داستان؛ آذر ۸۹) “یک مساله این است که ما در مایکروسافت کارت نمی‌زنیم. ما کارمان را می‌فروشیم نه وقتمان را. حتی می‌توانیم ساعت دو نصفه شب برویم سر کار. مربی من خودش از ساعت سه

خودم باورم نشده ۶ ماهه دارم هر هفته این کار را می‌کنم!!!! آآآآآ به همت‌ام! :دی

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

احسان اردستانی این هفته پستی نوشت با عنوان مرگ سرمایه های اجتماعی که نقطه‌ی آغازی شد برای بحث بیش‌تر در این زمینه: لیالی این‌جا راه‌کارهایی ارایه داد و چند نفر را هم دعوت کرد برای نوشتن بیش‌تر. نوشته‌ی من این‌جا، صادق جم این‌جا و علی نیکویی را هم این‌جا بخوانید و نوشته‌ی دیگر احسان در این زمینه حواشی “مرگ سرمایه های اجتماعی” (نویسنده مهمان)

بحث و گفتگو: نقش شبکه‌های اجتماعی در شرایط کاری (امیر مهرانی)

علم غیب در برنامه ریزی پروژه و منشور پروژه – قسمت اول (یک نکته‌ی اضافی از من: منشور پروژه در پروژه‌ها خیلی مهمه. مخصوصا در حوزه‌ی مشاوره که کسی اهمیتی به منشور نمی‌ده و فرمالیته است عملا. منشور پروژه باید در حوزه‌ی محدوده به همه‌ی ذی‌نفعان دقیقا نشان بده که در پروژه قرار است چه کاری انجام شود و چه کاری نه.) (مهدی عرب عامری)

مشتری اصلی در سیستم خدمات درمانی (سیستم بهداشتی ـ درمانی آمریکا چگونه کار می‌کند؟ پست جالب نیام یراقی)

درس‌هایی از کارگاه‌های عمرانی(۱)- نقشه‌بردارها (احمد شریفی؛ راست‌اش من دوست مهندس نقشه‌بردار زیاد دارم. خارج کارگاه که این طوری نیستند؛ داخل کارگاه هم ندیدم‌شون!)

اگر ایده ای در سر دارید همین حالا به سوالات زیر پاسخ دهید! (وبلاگ همینا)

خطای رایج در مدل سازی (تحلیل‌گران دینامیکی سیستم‌ها و کلا تحلیل‌گران سیستم این مطلب نوید غفارزادگان را بخوانند!)

ده راهنمایی عملی برای ورشکسته کردن یک شرکت نرم افزاری! (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

چرا بازاریابی کردن اینقدر سخت است!!؟؟ (احسان نصیری)

تعریف تعریف مجدد از شکست‌

DNA افراد نوآور (“ارتباط دادن، سوال پرسیدن، مشاهده کردن، آزمایش کردن و شبکه‌سازی”)

دیالوگ و یادگیری سازمانی (“افراد یاد گرفته‌اند که دنیا را در ذهنشان به بخش‌های متفاوتی تقسیم کنند و سپس در هر بخش فعالیت‌های خاصی را در مورد مواردی که در آن بخش وجود دارد انجام دهند. ولی مساله ‌اینجا است که افراد پس از مدتی فراموش می‌کنند که خودشان‌ این بخش‌بندی‌ها را ‌ایجاد کرده‌اند و در نتیجه احساس می‌کنند بخش‌هایی که در ذهنشان وجود دارد بازتابی از واقعیت است. به ‌این ترتیب مخلوقات خود ما بر ما حاکم می‌شوند. شاید بزرگ‌ترین مشکل ‌این باشد که ما ‌این کار را به صورت جمعی انجام می‌دهیم و به نظر می‌رسد که یادگیری سازمانی تنها در صورتی می‌تواند صورت بگیرد که ما شروع به زیر سوال بردن‌ این واقعیت بسیار مبهم و در عین حال تاثیرگذار بکنیم.”)

آیا انعطاف‌پذیری نافی اقتدار مدیر است؟مدیریت مقتدرانه (“مدیر باید تصمیم بگیرد که چه جنبه‌های شخصیتی‌اش را می‌خواهد به دیگران نشان دهد و هر جنبه را به چه افرادی”)

استراتژی متنوع‌ سازی شرکت «دل» حضور در حوزه‌های متنوع به چه قیمتی؟ و موردکاوی دل: چه میزان تنوع در محصولات مطلوب است؟ (این مقاله‌ی دو قسمتی کیس شرکت دل را در مورد استراتژی متنوع‌سازی بررسی می‌کند. واجب است خواند‌ن‌اش به‌ویژه برای دانشجویان MBA)

روزنامه دنیای اقتصاد ویژه نامه MBA (مطالب عمومی‌اش در مورد MBA بد نیست؛ تبلیغات‌اش در مورد دوره‌ی MBA یکی از مؤسسات خصوصی را هم خواستید ببینید. با وجود احترامی که برای دوره‌های مؤسسات خصوصی قائلم و شرکت در آن‌ها را مفید می‌دانم؛ اما به‌ هیچ عنوان این دوره‌ها را MBA نمی‌دانم.)

خلاقیت و نوآوری و معجزه اشتباهات

چرا گوگل به یک استیو جابز نیاز دارد؟

فناوری اطلاعات:

مرا در ۳ کلمه توصیف کن! (سرویس بسیار جالبی که دکتر مجیدی در یک پزشک معرفی کردند! عالیه؛ حتما امتحان کنید)  و اندروید ۳٫۰ یا شانه عسل چه ویژگی‌های تازه‌ای دارد؟ (از دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

شیفتگان تکنولوژی در عصر جدید (گیک کیست!؟؛ از جواد افتاده.)

جایزه ۱۰۰میلیون دلاری Google برای انصاف اشمیت!

رویارویی و جبران خسارت بعضی از مدیران اجرایی شرکت‌های فناوری با مشاغل مهم در سال ۲۰۱۱

احتمال فروش مای‌اسپیس به گوگل (من خیلی با مای اسپیس کار نکردم؛ اما به نظرم اشتباه استراتژیک‌اش این بود که برای کاربران آمریکایی طراحی شد اما در خود آمریکا هم خیلی ازش استقبال نشد.)

افزایش توجه برنامه نویسان به «اندروید»

۱۰ نکته‌ای که در مورد نوکیا نمی‌دانید!

Google`s Schmidt Handing CEO Reins to Page: 10 Gains and Losses (اسلایدشوی جالبی در مورد کارهای درست و نادرست اریک اشمیت به‌عنوان مدیرعامل گوگل.)

Schmidt, Jobs, Zuckerberg, and the Future of Adult Supervision – Julia Kirby – Our Editors – Harvard Business Review (نظارت بزرگان بر کودکان کاسب! مدلی موفق که برای استیو جابز، پیج و بیرن جواب داده و زوکربرگ سعی دارد بهش تن نده!)

آی‌پد بیش از ۱۷ میلیون فروش داشت (فروش آی‌فون هم به ۱۵ میلیون رسید: این‌جا.)

اقتصاد:

غول‌های «سیلیکون ولی» اقتصاددانان را به زرادخانه خود اضافه می‌کنند

با کمک گوگل و فروشگاه‌های آنلاین روش‌های جدید محاسبه تورم

به بهانه نودمین سال تولد بوکانان: دولت باید در خدمت منافع عام باشد (بوکانان را علی سرزعیم با مقالات نظریه‌ی انتخاب عمومی بوکانان در روزنامه‌ی دنیای اقتصاد به ما معرفی کرد. اخیرا ایشان مقالات‌شان در این زمینه را به صورت کتاب منتشر کرده‌اند: این‌جا)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

پنچر نشوید! (نامه‌ی محمود سیفی عزیز به دوستی که در برابر سبکی تحمل‌ناپذیر هستی از پای درآمده … برای همه‌ی افسردگان و به ته خط رسیدگان خواندن‌اش توصیه می‌شود!)

۵ راهکار موثر برای کسانی که در محل کار خسته می شوند (همه‌اش را تجربه کردم؛ راس می‌گه!)

روش‌های جلوگیری از کمر درد

با یادداشت کردن، اضطراب خود را کاهش دهید

چگونه محیط کار خود را طراحی کنیم؟

شادترین مردم دنیا کجا زندگی می‌کنند؟

ویترین واقعیت فوتبال ما و درباره واکنش به شکست مقابل کره -توهم ایرانی چگونه درمان می‌شود (دو نقد جامعه‌شناسانه ولی فوتبالی درباره‌ی شکست ایران برابر کره‌ی جنوبی در جام ملت‌های آسیا)

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

پ.ن.۳٫ از این هفته پست لینک‌های هفته به جمعه‌ها منتقل می‌شود تا من برسم همه‌ی لینک‌هایی که باید را مطالعه کنم!

دوست داشتم!
۰

خودم باورم نشده ۶ ماهه دارم هر هفته این کار را می‌کنم!!!! آآآآآ به همت‌ام! :دی پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب

پیش از مرور این اشتباهات معمول، لازم است به یک نکته توجه کنید: لازم نیست این فهرست را به خاطر بسپارید. این فهرست شامل تمام اشتباهات ممکنی است که ممکن است مرتکب شوید؛ اشتباهاتی که ریشه در عادات، رفتارها یا ناآگاهی‌های شما دارند. مهم این است که در مصاحبه برای دست یافتن به یک شغل، خودتان باشید؛ با تمام نقاط ضعف و قوت‌تان. لطفا فیلم بازی نکنید.

مرور این فهرست به شما کمک می‌کند تا آن جاهایی که ممکن است از روی ناآگاهی مرتکب اشتباه شوید، جلوی خودتان را بگیرید!

این شما و این هم فهرست اشتباهات احتمالی در یک مصاحبه‌ برای استخدام شدن:

  • خیلی دیر برسید یا خیلی زود (زودتر از ده دقیقه برای رسیدن خیلی زود است!)
  • خواب‌آلوده به نظر بیایید یا مدام دهن‌دره بفرمایید!
  • از زندگی خصوصی‌تان بگویید.
  • پوشش نامناسبی داشته باشید.
  • در مورد رئیس یا همکاران سابق‌تان بدگویی کنید.
  • رفتار گستاخانه یا وقیحانه‌ای داشته باشید.
  • بیش از حد حرف‌های طعنه‌آمیز بزنید.
  • تلاش کنید جوک تعریف کنید.
  • محتوای رزومه‌تان یادتان برود!!!
  • به ساعت‌تان نگاه کنید یا با جواهرات‌تان ور بروید!
  • همان اول کار درباره‌ی حقوق و مزایا بپرسید.
  • در مورد شرکت مورد نظر تحقیق نکرده باشید.
  • هیچ سؤالی از مصاحبه‌کننده نپرسید.
  • از عبارت “دوست دارم” خیلی استفاده کنید.
  • نتوانید به پرسش‌های مصاحبه‌کننده پاسخ بدهید.
  • در مورد تجربیات‌تان دروغ بگویید.
  • لباس کم یا اضافی بپوشید!
  • افسرده به نظر بیایید.
  • تلفن همراه‌تان روشن باشد.
  • موقع صحبت کردن بی قرار باشید.
  • از اصلاحات قلمبه سلمبه (!) در جای اشتباهی استفاده کنید.
  • یادتان برود از آن شرکت بخواهید که آن شغل را به شما بدهند.
  • طوری رفتار کنید که انگار گزینه‌های به‌تری هم دارید!
  • انتظار مزایای عالی را در همان ابتدای کار داشته باشید.
  • لاف بزنید!
  • خیلی تو چشم باشید!
  • با سرعت خیلی زیادتر / کم‌تر از حد معمول سخن بگویید.
  • قسم بخورید.
  • قوانین کاری را مسخره کنید.
  • در مورد توان‌مندی‌های‌تان در بازی‌های رایانه‌ای صحبت کنید!
  • کلا غر بزنید!
  • مدام با چشم‌های‌تان تلاش کنید زوایای نامکشوف اتاق محل مصاحبه را کشف کنید.
  • حرف مصاحبه‌کننده را قطع کنید.
  • تحت تأثیر قرار بگیرید!
  • پرحرفی کنید.
  • در مورد تعطیلات حرف بزنید.
  • ندانید برای چه پست سازمانی دارید مصاحبه می‌شوید!
  • نام آن سازمان و فرد مصاحبه‌کننده را فراموش کنید!
  • آدامس بجوید.
  • خیلی مصنوعی / به شدت هیجان‌زده باشید.
  • از واژه‌های دهن پر کن بی‌معنا استفاده کنید.
  • از طرف نخواهید که کارت ویزیت‌اش را به شما بدهد.
  • خیلی محکم یا خیلی ضعیف دست بدهید!
  • بخواهید پارتی‌بازی کنید (یا اسم کسانی را بیاورید که فکر می‌کنید ممکن است آشنایی شما با آن‌ها به حال‌تان در مصاحبه مفید باشد)
  • از مصاحبه‌شونده در مورد سن یا شرایط تأهل‌اش سؤال بپرسید!
  • با خودتان خوردنی به جلسه‌ی مصاحبه ببرید!
  • چیزهایی که لازم است را افشا نکنید!
  • در مورد روابط زن و مرد در محیط کار سؤال بپرسید.
  • بوی سیگار یا الکل بدهید.

منبع

پ.ن. نوشته‌ی آیدین کسایی را هم در این زمینه با عنوان موقع مصاحبه از این اشتباهات نکنید بخوانید.

دوست داشتم!
۱

پیش از مرور این اشتباهات معمول، لازم است به یک نکته توجه کنید: لازم نیست این فهرست را به خاطر بسپارید. این فهرست شامل تمام اشتباهات ممکنی است که ممکن است مرتکب شوید؛ اشتباهاتی که ریشه در عادات، رفتارها یا ناآگاهی‌های شما دارند. مهم این است که در مصاحبه برای دست یافتن به یک شغل، خودتان باشید؛ با تمام نقاط ضعف

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

میزان حقوق یک فرد تازه کار (من هم بارها با جماعت متوهمی که امیر در این یادداشت گفته روبرو شده‌ام. بخوانیدش!) و ۴ نکته برای کسب درآمد بهتر در اولین تجربه کاری (جواناتن تازه‌کار واجب است این را بخوانند!) (امیر مهرانی)

اگر واقعا دنبال مشتری هستید، فرق نمی‌کند پیتزا بپزید یا مغازه‌دار باشید (آیدین کسایی)

راهنمایی برای تهیه منشور پروژه و شناسایی ذینفعان پروژه چرا و چگونه

تأثیر حرف اول نام خانوادگی بر شوق خرید! (نکته‌ی بانمک بازاریابی در یک پزشک: دکتر علی رضا مجیدی)

پیاده‌سازی و کنترل عملیات بازاریابی و دکتر محجوب، چهارراه علم، و سمینارهای بازاریابی شرکت TMBA در دانشگاه صنعتی شریف (از استاد پرویز درگی؛ این مطلب مربوط به سخنرانی دکتر محجوب را حتما بخوانید!)

چگونه یک سخنران مصنوعی نباشیم؟

آغاز یک کسب‌وکار (بخش اول) و آغاز یک کسب‌وکار

آشنایی با مشاغل آمریکا و آشنایی با مشاغل مدیریتی در آمریکا (کار هم‌کلاسی خوب ما خانم ابوالحسن‌لو)

راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله‌ فقر (قسمت ششم) ارزیابی و انتخاب اولویت‌های بازار هدف و راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله فقر (قسمت هفتم) ارزیابی و انتخاب اولویت‌های بازار هدف

اخلاق در سازمان‌ها (نکته‌ی حساسی که اغلب بهش توجه نمی‌کنیم: بنیان اداره‌ی اخلاقی سازمان.)

فناوری اطلاعات:

دسترسی به اندروید مارکت بدون دردسر و محدودیت (من تازه گوشی اندرویدی خریدم؛ برم از این پست عالی مهرداد نایب استفاده کنم! شمام بیایین …)

اینترنت در سال ۲۰۱۰ (مطلب بسیار خواندنی آقای جواد افتاده)

گفت وگوی خودمانی با یک مهندس ارشد مایکروسافت: همیشه مطمئنم که مدیرم بیشتر از من می داند (بسیار بسیار عالی و خواندنی!)

بنیانگذار ویکی پدیا: قدرت ماورایی من خوابیدن است / پیش بینی آینده ویکی پدیا

میلیاردرها جوان‌ترین میلیاردر جهان، اعجوبه ای که مردم دنیا را به هم پیوند داد (بله؛ مارک زوکربرگ را می‌گوید!)

۸ ژوئن IPv6 رسما آزمایش می شود

درآمد ۱٫۸۶ میلیارد دلاری فیس بوک از تبلیغات

شخصیت شناسی از طریق توییتر (بگو چی توئیت می‌کنی تا بگویم کیستی؟ :))

مدیرعامل شرکت مخابرات ایران خبر داد تعرفه مخابرات افزایش پیدا می‌کند

گوگل سه سرویس خود را روی آی‌پی‌های ایران گشود (مرورگر کروم، نرم‌افزار نقشه گوگل ارث و نرم افزار پیکاسا)

جنگ مایکروسافت با اپل بر سر نام«App Store»! (دعوای دو انحصارگر خیلی بانمکه!)

A fresh wind for offshoring infrastructure management (افزایش برون‌سپاری سرویس‌های زیرساختی IT سازمان‌ها به لطف فناوری مجازی‌سازی)

IT Heads Admit They Are Not Spending Enough on Innovation CIO.com (آینده‌ی IT، سرمایه‌گذاری بر روی استفاده از آن برای نوآوری است به جای به‌کارگیری صرف آن در عملیات روزمره.)

ERP Investments to Slow in 2011 CIO.com (خرید ERP جدید کاهش می‌یابد؛ اما بازار خدمات پشتیبانی‌اش حالا حالاها داغ است. اوراکل هم قرار است یک سولوشن جدید و جامع را به زودی ارایه کند.)

No IT Budget? Workers Bring Their Own Tech CIO.com (پول خرید تجهیزات جدید را ندارید؟ بگذارید ملت خودشان تجهیزات‌شان را بخرند؛ یعنی اجازه بدهید از آی‌فون‌ها، بلک‌بری‌ها، آی‌پدها و نت‌بوک‌های شخصی‌شان سر کار استفاده کنند!)

اقتصاد:

در تونس چه می گذرد؟ (مقاله‌ی عالی صادق الحسینی عزیز که امیدوارم زود به زود بنویسه!)

اقتصاد در زندگی واقعی: ارتباط فرهنگ و اقتصاد و اقتصاد در زندگی واقعی بررسی‌های اقتصادی به کمک وزنه و خط‌کش (دومی خواندنی و بی‌نظیر؛ دوستان تپل و قد بلند وز یبا حتما بخونند تا اعتماد به نفس‌شون بیش‌تر بشه …)

کسب‌وکارهای بزرگ در خدمت مردم سرمایه‌داری و پیشرفت انسان (“آزادی رقابت به این معنا نیست که شما با صرف تقلید یا کپی‌برداری از دیگران می‌توانید موفق شوید. همان طور که آزادی مطبوعات هم به این معنا نیست که می‌توانید مطالبی که دیگران نوشته‌اند را بردارید و به نام خودتان چاپ کنید. این آزادی یعنی که شما حق نوشتن مطالب متفاوت را دارید. آزادی رقابت درباره خطوط آهن، به این معناست که شما آزادید چیزی اختراع کنید یا کاری انجام دهید که حمل‌و‌نقل ریلی را به چالش کشیده و حاشیه انتفاع آنها را محدود سازد. در ایالات متحده رقابت با خط آهن – در قالب اتوبوس، اتومبیل، کامیون، هواپیما و غیره – باعث شده که شرکت‌های حمل‌و‌نقلی ریلی در زمینه جابه‌جایی مسافران به شدت در مضیقه قرار گرفته و حتی کاملا شکست بخورند.پیشرفت سرمایه‌داری یعنی اینکه هر کس آزاد است تا به دیگران بهتر و ارزان‌تر خدمت کند.”) (عالی از میزس بزرگ!)

آیا اقتصاد علم است؟ (“با وجود احتمال خلط میان علم اقتصاد و علم طبیعی ما از واژه «علم» استفاده می‌کنیم تا بر این نکته مهم تاکید کنیم که قواعد اقتصاد، عینی است. وقتی سیاستمداران آموزه‌های علم اقتصاد را نادیده می‌گیرند، برنامه‌های آنها ره به تباهی می‌برد (تصور کنید که ناسا قواعد فیزیک را نادیده بگیرد!)”)

آزادی و برنامه‌ریزی (باز هم از میزس: اشتباه بودن برنامه‌ریزی مرکزی به این معنا نیست که در اقتصاد آزاد، برنامه‌ریزی فردی برای خود هم غلط باشد!)

جنگ راه رهایی از رکود نیست؟ (“مشکل اقتصاد در واقع سخت بودن ایجاد هماهنگی بین تولید‌کننده و مصرف‌کننده است. این هماهنگی زمانی محقق می‌شود که تولید‌کننده با استفاده از ارزشمندترین منابع موجود، کالای مورد تقاضای مصرف‌کننده را تولید کند. به همین دلیل است که ساخت یک کانال با استفاده از یک بولدوزر و چند راننده ثروت سازتر از ساخت همان کانال با استفاده از میلیون‌ها انسان به کمک قاشق است؛ اگرچه روش دوم اشتغال بیشتری ایجاد می‌کند.”)

در گزارش «بانک جهانی» منعکس شد: روایت خارجی از اقتصاد ایران

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

اصل صد به صفر در روابط انسانی

چرا ثروتمند نمی‌شوید ؟

حالا زمان رسیدن به هدف است!

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم

مدت زیادی این هفته این مثنوی تأخیر شد! اینترنت من آخر هفته قطع شد و دیروز و دیشب هم درگیر کارهایی بودم که نشد. فقط اول از همه دو تا کشف این هفته را اطلاع‌رسانی بکنم: یکی این‌که دوست عزیزی به نام یک رامین از این هفته شروع کرده‌اند و مشابه پست‌‌های لینک‌های هفته‌ی گزاره‌ها را در حوزه‌ی اقتصاد تدوین می‌کنند. اولین پست این مجموعه را این‌جا ببینید. دوم هم این‌که این هفته یک سایت خبری خاص مدیریت کشف کردم به نام ام بی ای نیوز که بسیار کامل و جذاب است؛ هر چند ضعف بسیار جدی دارد که خروجی فید برای استفاده در گوگل ریدر ندارد! از این‌جا این سایت را هم ببینید.

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

پست های کنفرانس (۲) – تنوع و مدیریت آن (احسان اردستانی)

۷ نکته که به شما کمک می‌کند کارمند نباشید و کار مستقل یا کارمندی؟ مسئله این‌است! و پست مهمان:‌از زبان یک کارشناس دولتی(امیر مهرانی بحث جالبی شروع کرده درباره‌ی این‌که بیزینس خودمان را داشته باشیم یا برویم دنبال کار کردن برای دیگران.) و این یکی را هم از امیر بخوانید درباره‌ی لذت بردن از کاری که می‌کنیم: برج غرور و خاطره ها

جلوگیری از اتلاف سوخت با طراحی صحیح (آیدین کسایی مثال جالبی می‌زند از این‌که چقدر طراحی نادرست خیابان‌های تهران در اتلاف سوخت مؤثر است!)

درست از مشاهده استفاده کن (مهدی عرب عامری نقل قول‌هایی کرده از کامنتی که من برای مطلب قبلی‌اش در زمینه‌ی کاربرد روش مشاهده در مستندسازی فرایندها گذاشته بودم که البته بخش اعظم‌اش را خودش اضافه کرده!)

کیفیت از من شروع می‌شود (روزنوشت‌های بهساد؛ آقای مجید آواژ)

جدول فعالیت های پراجکت بدون نمودار گانت (راه‌حلی برای ترسیم نقشه‌ی ذهنی کاری که دارید انجام می‌دهید از طریق پراجکت. من پیشنهاد به‌تری دارم؛ امشب همراه با دانلود نرم‌افزارش در گزاره‌ها.) (نادر خرمی‌راد)

مشتری‌مداری و مشتری‌نوازی در خدمات بانکی (باز هم طبق معمول مطلبی عالی از استاد پرویز درگی؛ به‌ویژه بخش سه تیپ شخصیتی الف- حرکتی ب- احساسی ج- ذهنی)

زمانی که برنده شدن همه چیز است (روش‌های برای افزایش اثربخشی تصمیم‌گیری‌های جمعی مدیران در سازمان)

شما همیشه انقدر زود به زود جابه‌جا می‌شوید؟ (اندر مصائب عوض کردن مکان شرکت! از امیر نام‌آور وبلاگ سازمانی شرکت ایده)

خدمات پشتیبانی در دو پرده + مقایسه+ عکس! (مقایسه‌ی انتظارات نسبت به خدمات پشتیبانی در حوزه‌ی نرم‌افزار با عمل‌کرد شرکت‌های معظم خودروسازی ایرانی!)

زمان‌تان را تلف نکنید (پیشنهاداتی برای مدیریت زمان)

تصویر یک مدیر (ارزش‌های مدیران در انجام وظایف‌شان چیستند!؟ این مطلب جذاب را بخوانید تا بفهمید.)

مشتری‌مداری این واژگان را از ادبیات خدمات مشتری حذف کنید

۳ قانون موفقیت در فروش برای شرکت های نوپا

نتایج رتبه بندی ۱۰۰شرکت برتر ایران بهمن ماه اعلام می شود (این‌جا سایت‌اش است. بومی‌سازی فورچون ۵۰۰ توسط سازمان مدیریت صنعتی که کار جالبی هم هست!)

Will 2011 Be the Start of Widespread MBA Program Reform? (در مورد برنامه‌های MBA دانشگاه‌های آمریکای شمالی که آیا در سال جدید میلادی تغییر بنیادین خواهند داشت یا خیر؟)

انگیزه برای کارگروهی کاهش یافته است (از سال ۸۵ تاکنون در ایران میزان علاقه به کار گروهی در میان مردم از ۵۵ درصد به ۵۳ درصد در سال گذشته کاهش یافته است.)

بزرگ‌ترین اشتباهات حوزه تجارت در سال ۲۰۱۰

فناوری اطلاعات:

ارزیابی اساتید ایرانی : WEB2.0 (پیشنهادی جالب برای درست کردن سایتی مثل بالاترین! برای ارزیابی اساتید دانشگاه‌های ایران) و MIS و لایک خور (مقایسه‌ی جالبی از ادبیات علمی MIS و شواهدی که لایک‌خور در مورد وبلاگ‌های ایرانی ارایه می‌دهد) (نیام یراقی)

پیش‌بینی خوش‌بینانه گارتنر رشد سرمایه‌گذاری IT در سال ۲۰۱۱ (البته پیش‌بینی‌های فارستر هم در این گزارش هست!)

شبکه های اجتماعی به روایت آمار و ارقام

بررسی و نگاهی به ۲۴ تبلت معرفی شده در CES 2011 (ببینید و حسرت بخورید …) (مهرداد نایب)

گزارش ICT در قانون برنامه پنجم از سوی مجلس منتشر شد (از این‌جا به صورت فایل PDF دانلود کنید.)

گزارش خواندنی ازنظرات مردم درباره موبایل/ کاربرد موبایل درایران چیست

انتقال وجه به حساب دیگران بیشترین کاربرد بانکداری اینترنتی

رشد ۱۵۳ درصدی استفاده از پیامک در پرداخت قبوض

رشد ۲۰ درصدی تجارت الکترونیکی در سال جاری

اشتراک اینترنت پرسرعت تا پایان سال ۲۰۱۱ دو برابر می‌شود

جدول وضعیت دامنه های اینترنتی کشور/ پردامنه ترین استانها و شهرهای کشور

سیستم عامل‌های موبایل را بشناسید/ ضعف‌ها و نقاط قوت سیستم‌های عامل

فراز و فرودهای سومین شرکت با ارزش جهان راز و رمز اپل بودن (تاریخ‌چه‌ی اپل)

آن سوی آب پیش‌بینی‌های نوکیا از آینده موبایل در سال ۲۰۱۱

با بهره گیری از ۱۰۰ خبرنگار حرفه‌ای استیو جابز و رابرت مرداک روزنامه آی‌پد منتشر می‌کنند

پرفروش‌ترین گوشی‌های سال ۲۰۱۰ در آمریکا

ایجاد رشته «علوم و فناوری شبکه‌‌های اجتماعی» در مقطع دکتری (بریم!؟)

مزایای استفاده از BCC در ایمیل (خواهش می‌شود یاد بگیرید!)

فیلم ۳۰ دقیقه ای که با آی-فن تصویربرداری شد

اقتصاد:

ستم انتخاب (“چندین مطالعه نشان داده‌اند که دو عامل موجب افسوس خوردن می‌شود: اول داشتن مسوولیت در نتیجه نهایی و دوم تصور اینکه گزینه بهتر دیگری نیز وجود داشته است. افزایش انتخاب‌ها هر دو این عوامل را قوی‌تر می‌کند. اگر هیچ گزینه دیگری وجود نداشته باشد، فرد خود را مقصر نمی‌داند و افسوس نمی‌خورد که چرا چنین کالایی را خریده است. از سوی دیگر هرچه گزینه‌ها بیشتر باشد تصور اینکه کالای بهتری در میان این گزینه‌ها وجود داشته است بیشتر شده و فرد افسوس می‌خورد که چرا آن را نیافته است.”)

افزایش نرخ بیکاری در ایران (پیش‌بینی اکونومیست درباره‌ی نرخ بی‌کاری در سال‌ جدید میلادی و سال‌های آینده در ایران)

مبحث تلخ یارانه ها درایران (دکتر احمد سیف)

نمودار‌های سال ۲۰۱۰: ۲۰۱۰ در نه قاب (بسیار جالب!)

قائم‌مقام بانک مرکزی خبر داد: عقود جدید بانکی در راه است (سه نوع عقد بانکی جدید.)

معاون وزیر کار‌: رشد ۸ درصدی شرط کاهش بیکاری است (بگذریم از این‌که سه سال است نرخ رشد اقتصادی اعلام نشده …)

درباره چشم‌انداز اقتصادی ۲۰۱۱ مصاحبه IMF با الیور بلانچارد (بلانچارد یکی از به‌ترین تکست‌بوک‌های اقتصاد کلان دنیا را نوشته.)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

در مصاحبه شغلی گوگل چه پرسش‌های مطرح می‌شود؟ (عالی!!!)

هفت علت مهمی که همیشه مانع خلاقیت شماست (عالی!!!)

بی‌خانمان دیروز، میلیاردر امروز (بخوانید و انگیزه بگیرید برای زندگی …)

سایکوسایبرنتیک (در سایکو سایبرنتیک اعتقاد بر این است که انسان‌ها مجهز به دو مکانیسم خودکار و سرویس‌دهنده‌ای در مغز هستند که بنا به دستوری که خود فرد به مغزش می‌دهد فعال می‌شوند. این دو مکانیسم عبارتند از: مکانیسم موفقیت و مکانیسم شکست.)

صدای قلب قدرت تصمیم گیری را بالا می برد (مطالعه ای جدید نشان می دهد گوش دادن به صدای ضربان قلب می تواند توانایی های ناخودآگاهی به انسان ببخشد، در این صورت تمامی شعرهایی که در آنها گفته می شود به ندای قلب خود گوش دهید، از همیشه درست تر خواهند بود.)

مغز از موسیقی لذت می برد (می‌گم چرا موسیقی گوش کردن باعث افزایش بهره‌وری و تمرکز من در کار می‌شه!)

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

مدت زیادی این هفته این مثنوی تأخیر شد! اینترنت من آخر هفته قطع شد و دیروز و دیشب هم درگیر کارهایی بودم که نشد. فقط اول از همه دو تا کشف این هفته را اطلاع‌رسانی بکنم: یکی این‌که دوست عزیزی به نام یک رامین از این هفته شروع کرده‌اند و مشابه پست‌‌های لینک‌های هفته‌ی گزاره‌ها را در حوزه‌ی اقتصاد تدوین

مدیران پیش ما می‌آیند تا به ما نشان بدهند:

  1. چه کار بزرگی داریم انجام می‌دهیم.
  2. چقدر به ما احترام می‌گذارند.
  3. چگونه باید به بردن‌مان (Winning) در بازار ادامه دهیم.

از خلال گفتگو با یک کارمند بانک آمریکا

پ.ن.۱٫ اعتراف می‌کنم تا به حال از این تعریف، قشنگ‌تر در مورد وظایف مدیران ندیده بودم!

پ.ن.۲٫ قطع شدن اینترنت در آخر هفته و انجام دادن یکی دو کار ناتمام از قبل، باعث شد که پست‌های هفتگی هفته‌ی پیش و این هفته کمی بهم بریزند. فردا صبح ایشالا هم لینک‌های هفته‌ی پیش را خواهیم دید و هم مقاله‌ی هفته را! اسمایلی وعده‌ی سر خرمن!

دوست داشتم!
۰

مدیران پیش ما می‌آیند تا به ما نشان بدهند: چه کار بزرگی داریم انجام می‌دهیم. چقدر به ما احترام می‌گذارند. چگونه باید به بردن‌مان (Winning) در بازار ادامه دهیم. از خلال گفتگو با یک کارمند بانک آمریکا پ.ن.۱٫ اعتراف می‌کنم تا به حال از این تعریف، قشنگ‌تر در مورد وظایف مدیران ندیده بودم! پ.ن.۲٫ قطع شدن اینترنت در آخر هفته و

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

فقدان اثربخشی برنامه های استراتژیک جاری در بخش دولتی (احسان اردستانی)

حذف یارانه‌ها و نیروی کار (امیر مهرانی که این هفته کم‌کار بود …)

با سایه به سایه مشاهده کنید! (معرفی روش مشاهده برای مستندسازی فرایندها.)، شروع با انواع دفاتر پروژه و جلسات مرور پروژه، گنجی در سازمان (مهدی عرب عامری)

AHP به زبان ساده و AHP-نکات فنی (یک دوره‌ی مختصر و مفید ۵ دقیقه‌ای برای آموزش AHP) و معرفی نرم افزار مدیریت ریسک EasyRisk (نیام یراقی)

برنامه ریزی و کنترل پروژه برای چه کسی مناسبه؟ (البته این ویژگی‌ها که استاد فرمودند به درد مشاور شدن هم می‌خوره! بیایین مشاور بشید …) (نادر خرمی‌راد)

خطیرترین نوع مدیریت (مدیریت آپارتمان!!!) (آیدین کسایی)

سلاست بیان مترادف تفکر است؟ (درباره‌ی یک تله‌ی فکری رایج) (پیام هدایت)

تعداد رؤسا (مقایسه‌ی تعداد رؤسای دانشگاه‌‌های بزرگ ایران و آمریکا!) و بضاعت (در مورد بضاعت کنونی صنعت‌ نرم‌افزار ایران در مقایسه با رقبای غربی) (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

هم‌زبانی ، گام اساسی در مشاوره بازاریابی (شرح گام به گام یک پروژه‌ی تدوین استراتژی بازاریابی که می‌تواند نمونه‌ی خوبی باشد برای یک کار مشاوره‌ی استاندارد) و تحقیقات کیفی رو به رشد است (توضیحاتی درباره‌ی Focus Group یا گروه کانونی و توفان مغزی) (از استاد پرویز درگی)

تلــه تجربــه

استخدام مجهول در شرکتی مجهول (سؤال جالبی است: چرا این شرکت‌های معتبر آگهی‌دهنده در مثلا ضمیمه‌ی همشهری اسم‌شان معلوم نیست!؟)

تفاوت بین رشته ام بی ای و کارشناسی ارشد مدیریت (اگر نمی‌دانید فرق‌شان چیست حتما این مطلب را بخوانید.)

جلسات ناهاری (وقت جلسه ندارید!؟ سر ناهار جلسه بگذارید! عینهو شرکت ما …)

قدرت طرز فکر مصرف‌کنندگان (“زمانی که مصرف‌کنندگان در مورد خرید انواع گوناگون محصولات متفاوت مانند خمیر دندان‌، دهان شویه و نخ‌دندان در گروه محصولات مراقبت دهان و دندان از یک گروه تصمیم می‌گیرند. در تفکر انتزاعی مصرف‌کنندگان تعداد محصولات بیشتری انتخاب می‌کنند. اما عکس این قضیه نیز اتفاق می‌افتد زمانی که محصولات به اندازه‌ای شباهت دارند که مصرف‌کنندگان می‌توانند کالاهای جایگزین را انتخاب کنند. از جمله انواع نوشیدنی‌ها و در چنین مواردی‌، افراد با تفکر واقعی کالاهای بیشتر خریداری می‌کنند.”)

بازاریابی ۹ فیلم کوتاه تبلیغاتی «بی‌ام و» -۱ و بازاریابی ۹ فیلم کوتاه تبلیغاتی «بی‌ام‌و» -۲ (بی ام و برای تعریف مجدد بازارش یک کمپین تبلیغاتی لازم داشت و چه کاری به‌تر از ساختن یک مجموعه فیلم کوتاه جیمز باندی که در آن‌ها خودروهای بی ام و یک شخصیت اصلی داستان می‌بودند!؟ و از آن بالاتر چه کسی به‌تر از استاد دیوید فینچر خودمون!؟ مجموعه‌ی کامل این فیلم‌ها را هم از این‌جا دانلود کنید.)

آیا رقابت‌پذیری زنان از مردان کمتر است؟ (شواهد تجربی نشون داده که خانم‌ها جایی که رقابت با آقایان داشته باشند، کنار می‌کشند!؟)

فناوری اطلاعات:

مقایسه‌ی فیس‌بوک و توییتر در سال ۲۰۱۰ [infographic] (مهرداد نایب)

رسانه های اجتماعی در سالی که گذشت (جواد افتاده)

فناوری در رستوران‌ها (دکتر مجیدی؛ یک پزشک)

آیا شلوار Agile هنوز برای سازمان های ایرانی گشاد است؟ (وبلاگ دنیای چابک)

گفت‌وگو با مدیر تکنولوژی SAP بزرگ‌ترین شرکت نرم افزاری اروپا طرفدار تبلت‌ها هستم

سرویس جدید گوگل – نمودار محبوبیت

فیس بوک و ارزش ۵۰ میلیارد دلاری‌ آن، به‌اشتراک گذاشته شدن ۴۴ درصد از فایل‌ها از طریق فیس‌بوک و فراز و نشیب‌های فیس‌بوک در سال ۲۰۱۰،پاسخ منفی توییتر به فیس‌بوک و کاربران فیس بوک ۷۵۰ میلیون تصویر در تعطیلات سال جدید آپلود کردند (درباره‌ی این شبکه‌ی اجتماعی محبوب این روزها!)

موتورولا به دو شرکت مجزا تقسیم شد

از آن سو دوسوم بزرگسالان خرید اینترنتی می‌کنند

جهان الکترونیک در انحصار تبلتها/ تبلتهایی که در سال ۲۰۱۱ عرضه می‌شوند

اقتصاد:

اقتصاد جهان در سال جدید میلادی به کدام سو می‌رود؟ مسابقه رشد در سال ۲۰۱۱ (پیش‌بینی اکونومیست؛ بسیار جالب!)

معمای مقایسه قبل و بعد از انقلاب و نگاهی به جنگ اعراب و اسرائیل و خودخواهی، دیگرخواهی و انصاف در اقتصاد (این آخری نگاهی مختصر است به جنبه‌هایی از تئوری بازی‌ها) (علی سرزعیم)

چند گزاره‌ی بدیهی که برای درک آن احتیاج به هوش یا دانش سرشار نیست (درباره‌ی هدف‌مندسازی یارانه‌ها؛ از احمد شریفی عزیز)

هدفمند کردن یارانه ها و سیاستمدار مدرن (صادق الحسینی که این روزها جاش در میان اقتصادی‌نویس‌ها خیلی خالیه بعد از مدت‌ها نوشت!)

صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرد: ۲ روند متفاوت در اقتصاد ۲۰۱۱ (پیش‌بینی اولیویر بلانچارد معروف!)

سهم دلار در ذخایر ارزی جهان ۱۱ درصد کاهش یافت (ولی هم‌چنان قوت غالب است!)

مجموعه‌ی نفیس و بی‌نظیر اقتصاد در زندگی واقعی با ترجمه‌ی روان و عالی آقای دکتر جعفر خیرخواهان که شخصا همین‌جا مراتب تشکر خودم را از ایشان اعلام می‌دارم: اقتصاد در زندگی واقعی تفاوت کوچک تقریبا فراموش شده (اقتصاد کار زنان) و اقتصاد در زندگی واقعی چیستان بازار کار (این مطلب بی‌نظیر است!)

مجموعه‌ی بازاریابی اجتماعی نوشته‌ی فیلیپ کاتلر در دنیای اقتصاد که بالاخره این هفته نشستم و همه‌ی قسمت‌های‌اش را خواندم: «بازاریابی اجتماعی» راهی برای خروج از تله فقر(۲) مروری بر راهبردهای جهانی مبارزه با فقر (اهداف توسعه‌ی هزاره‌ی سازمان ملل را در آخر این بخش ببینید)، راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله فقر: مروری بر راهبردهای مختلف مبارزه با فقر، راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله فقر(۴) «زیرمجموعه‌بندی» بازار فقر (ته این بخش دو تا جدول داره که اصول بازاریابی را خیلی خلاصه و خیلی عالی می‌تونید داخل‌اش بیابید!) و راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله فقر (قسمت پنجم) «زیرمجموعه‌بندی» بازار فقر

زاویه آشنایی با تفکر اقتصادی لودویگ میزس

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

چگونه تا آخر عمر کمر درد نگیریم

پشت میز کارتان ورزش کنید

آزمون: تا چه اندازه خوشبخت هستید؟ (خوشبختی در رفتارها و دیدگاه‌های ما نسبت به دنیا نهفته است)

هشت رمز موفقیت

این ۲۰ جمله ساده را بکار نبرید!

زنان دو برابر مردان در زندگی و محل کار استرس می‌کشند (متأسفانه …)

بهترین شرکت برای کار کردن کجاست؟ (بررسی تطبیقی ویژگی‌های گوگل، اپل و فیس‌بوک) و فیس بوک بهترین جای دنیای برای کار کردن

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم

نویسنده: تونی شوارتز/ مترجم: علی نعمتی شهاب

آیا ساعت‌های زیادی کار می‌کنید، در جلسات زیادی حاضر می‌شوید، تعطیلات کوتاه‌تری دارید، ای‌میل‌های بیش‌تری را پاسخ می‌دهید و ناهارتان را سر میزتان صرف می‌کنید؟ (تازه اگر اصلا ناهاری در کار باشد!)

آیا تقاضاها از شما هر روز بیش‌تر می‌شود و در نتیجه برای همراه ماندن با آن‌ها برای شما دچار مشکل شده‌اید؟ آیا حال‌تان از شنیدن عبارت “کار بیش‌تر با ورودی کم‌تر” به هم می‌خورد؟ آیا واژه‌ی “ناپایدار” برای‌تان آشنا به نظر می‌رسد؟

انسان‌ها مثل رایانه‌ها نیستند: آن‌ها نمی‌توانند برای زمان زیادی به صورت مداوم و با سرعت بالا کار کنند. ما برای داشتن هارمونی و نوسازی گاه به گاه طراحی شده‌ایم. در این مقاله ۶ استراتژی که برای ما مفید بوده را به شما هم هدیه می‌کنیم:

یک: خواب کافی را بالاترین اولویت خود قرار دهید

بسیاری از ما این افسانه را که یک ساعت خواب کم‌تر باعث افزایش بهره‌وری می شود را باور کرده‌ایم. در حقیقت حتی مقدار کوچکی کم‌خوابی می‌تواند به شکل قابل توجهی ظرفیت تمرکز، تفکر تحلیلی و خلاقیت ما را تحت تأثیر قرار دهد.

نتایج تحقیقات روشن‌اند: بیش از ۹۵ درصد از ما نیازمند ۷ تا ۸ ساعت خواب شبانه هستیم تا به میزان کافی استراحت کنیم و مغزمان هم بتواند به صورت بهینه آموخته‌های جدید ما را در خودش هضم کند. افراد دارای عملکرد عالی ـ از موسیقی‌دادن‌ها گرفته تا قهرمانان ورزشی ـ حتی بیش‌تر از ۸ ساعت در شبانه‌روز می‌خوابند!

دو استراتژی ساده‌ای که می‌توانند کمک کنند این‌ها هستند:

  1. یک زمان معین برای رفتن به رختخواب را مشخص کنید و ۳۰ تا ۴۵ دقیقه زودتر کم‌کم برای خواب آماده شوید. به این ترتیب می‌توانید از کارهای تحریک‌کننده‌ای مثل پاسخ دادن به ای‌میل‌ها رها شوید و در مقابل، به کارهای آرامش‌بخشی مثل گرفتن یا حمام داغ یا مطالعه بپردازید.
  2. زمان کوتاهی را به مرور آن‌چه پیش از خوابیدن در ذهن‌تان هست بگذرانید و سپس هر چیزی را که نگران‌تان می‌کند یادداشت کنید. کاری که می‌کنید پارک کردن اثربخش این دغدغه‌ها است تا بدین ترتیب ان‌ها شما را از خوابیدن باز ندارند یا در نیمه شب شما را از خواب نپرانند!

دو: هر ۹۰ دقیقه به خودتان یک زنگ تفریح بدهید

مقدار زمانی که کار می‌کنید ارزش محصول‌ کارتان را مشخص نمی‌کند؛ بلکه انرژی که هر ساعت به کارتان وارد می‌کنید این ارزش را تعیین می‌کند. به همین شکل زمانی که کار نمی‌کنید اهمیت ندارد؛بلکه این‌که چقدر ماهرانه‌ تجدید انرژی می‌کنید مهم است.

کلید اول تسکین دادن متناوب بدن‌تان است. شما می‌توانید با تمرین کردن به شکل قابل توجهی ضربان قلب‌، فشار خون و تنش عضلات‌تان را بین ۳۰ تا ۶۰ ثانیه کاهش دهید.

در حالی که چشمان‌تان بسته‌اند، با سه شماره یک نفس بسیار عمیق با تمام ظرفیت‌ بینی‌تان بکشید و با شش شماره نفس را از دهان‌تان بیرون بدهید. بدین ترتیب عملیات بازیابی خود را تقویت می‌کنید.

وقتی بدن‌تان تسکین بیابد، مغز متفکرتان هم راحت‌تر می‌شود و شما هم احساس به‌تری خواهید داشت.

سه: یک فهرست پویا از همه چیز داشته باشید

همه چیز یعنی هر کاری می‌خواهید انجام دهید. هر چقدر ذهن‌تان را به صورت کامل‌تر و در دوره‌های زمانی کوتاه‌تری دانلود کنید؛ انرژی کم‌تری را در فکر کردن بی‌ثمر در مورد کارهای انجام شده تلف خواهید کرد و انرژی بیش‌تری برای خرج کردن در کارهایی که انجام می‌دهید خواهید داشت.

چهار: ضربان قلب‌تان را بالا ببرید یا بعد از ظهرها چرتی بزنید

اگر دارید برای ورزش نکردن به صورت منظم از خودتان عذرخواهی می‌کنید که “ببخشید، وقت ندارم!” با ورزش کردن در زمان ناهار خوردن چطورید؟

برای پاک کردن ذهن‌، کاهش نگرانی و به دست آوردن انرژی جدید هیچ راه به‌تری از بالا بردن هدف‌دار ضربان قلب‌تان تا نقطه‌های آئروبیک و آنائروبیک وجود ندارد.

اگر رفتن به یک سالن ورزش برای‌تان خیلی وقت‌کشی محسوب می‌شود؛ درباره‌ی یک پیاده‌روی با سرعت بیش‌تر از حد معمول در بیرون ساختمان چطورید؟ اگر در دفترتان هستید، چطور است بلند شوید و از پله‌ها پایین بروید؟

یک گزینه‌ی جایگزین، ۲۰ تا ۳۰ دقیقه خواب نیم‌روزی بین ساعت‌های ۱۳ تا ۱۶ است؛ وقتی اغلب ما موجی از خستگی را احساس می‌کنیم. یافته‌های پژوهش‌گری به نام سارا مدنیک نشان می‌دهد که یک چرت کوتاه هر چند نمی‌تواند کاملا قدرت‌بخش باشد؛ اما در مقایسه با افراد نخوابیده، به شکل قابل توجهی عملکرد را در فعالیت‌های فکری در ساعات بعد از آن افزایش می‌دهد.

کارفرماهای اندکی چرت زدن را ممنوع کرده‌اند؛ با این حال حتی تکیه دادن به پشتی صندلی‌تان و بستن چشمان‌تان برای دقایقی هر چند اندک می‌تواند باعث تجدید انرژی شود. اگر هم رئیس‌ هستید؛ یک صندلی مخصوص خواب بگیرید ـ محبوب‌ترین اثاثیه‌ی اداری برای من ـ و خودتان به‌عنوان سرمشق دیگران به این کار مبادرت ورزید!

پنج: قدردانی کردن و لذت بردن را تمرین کنید

یکی از کم‌ احتمال‌ترین راه‌های شناخته شده برای از دست دادن انرژی احساسات منفی است. ما در تذکر دادن آن‌چه اشتباه است نسبت به آن‌چه درست است، سرعت بیش‌تری داریم!

در زندگی‌‌تان به دنبال موقعیت‌هایی برای قدردانی از دیگری بگردید و احساس‌تان را به صورت مستقیم یا در قالب یک نوشتار با او در میان بگذارید. به این ترتیب شما به او جامی از انرژی مثبت را خواهید بخشید؛ اما به‌اشتراک گذاشتن انرژی مثبت به خودتان هم این امکان را می‌دهد که احساس به‌تری داشته باشید.

به دنبال فرصت‌هایی برای قدردانی از خودتان باشید. زمانی را برای لذت بردن از پیروزی‌های کوچک صرف کنید، به خودتان اعتباری را که لیاقت‌اش را دارید، بدهید و خودتان را برای زمان‌هایی که کم می‌آورید، ببخشید.

شش: یک مراسم آیینی را برای رفتن از محل کار به منزل و بالعکس طراحی کنید

وقتی دفترمان را ترک می‌کنیم، بسیاری از ما کارمان را با خودمان حمل می‌کنیم. در نتیجه حتی وقتی که در منزل هستیم، حضورِ غایبِ میان جمع محسوب می‌شویم! دنبال ایجاد روش خاصی بگردید که خودتان را از کارتان رها سازید تا بتوانید در پشت صحنه به زندگی‌تان بپردازید.

به‌ترین مراسم آیینی که من در میان مشتریان خودم ملاحظه کرده‌ام، توقف جایی نزدیک منزل‌ ـ مثل یک پارک ـ و چند دقیقه صرف وقت برای تمام کردن روز و تمرکز بر آن‌چه در پیش رو قرار دارد، است. منزل را دوباره به جایی تبدیل کنید که شما را تازه می‌سازد.

منبع

دوست داشتم!
۰

نویسنده: تونی شوارتز/ مترجم: علی نعمتی شهاب آیا ساعت‌های زیادی کار می‌کنید، در جلسات زیادی حاضر می‌شوید، تعطیلات کوتاه‌تری دارید، ای‌میل‌های بیش‌تری را پاسخ می‌دهید و ناهارتان را سر میزتان صرف می‌کنید؟ (تازه اگر اصلا ناهاری در کار باشد!) آیا تقاضاها از شما هر روز بیش‌تر می‌شود و در نتیجه برای همراه ماندن با آن‌ها برای شما دچار مشکل شده‌اید؟

۵ ماه تمام!!! باورم نمی‌شه!

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

خدمات پس ار فروش مشاور خارجی (احسان اردستانی)

روی ابرها کار کنید! (درباره‌ی رایانش ابری و کاربردهای‌اش)، ۴ دلیل به‌تعویق انداختن کارها (بسیار بسیار موافق‌ام!)، ۷ نکته برای استفاده بهینه از گودر (امیر مهرانی)

گواهی های بین المللی مدیریت پروژه (یعنی مشمول ذمه‌اید اگر این پست آقای نادر خرمی‌راد را نخونید!!! اگر می‌خواهید PMP بگیرید یا هر مدرک دیگری، اول باید این پست را بخونید.)

مهدی عرب عامری این هفته دو تا پست بسیار خوب در مورد گزارش‌دهی و گزارش‌گیری در مدیریت پروژه نوشت: گزارش خوبش، خوبه و کسب اطلاعات در ۱۵ دقیقه، در حالت ایستاده

نیام یراقی در دو پست پست اولی مهدی را تکمیل کرد که پیشنهاد می‌کنم حتما هر سه تا پست را در کنار هم بخونید: مدیریت ارزش کسب شده و گزارش ریسک های پروژه

مدیران مادرزاد (آیدین کسایی روی خوب نکته‌ای دست گذاشته: این‌که چقدر ما تو ایران مدیران بالفطره داریم!!!)

بررسی وضعیت بازار میوه ایران (صادرات – واردات) (از استاد پرویز درگی؛ نکته‌ی بسیار بسیار جالب این نوشته برای من این بود که: “امروزه علوم مورد نیاز برای اداره کسب‌وکارها به سه دسته اساسی تقسیم می‌شوند: ۱- علوم فنی خاص هر حوزه مثلا مهندسی. ۲- علوم حوزه‌ی تحلیل محیط مثل اقتصاد و جامعه‌شناسی. ۳- علوم حوزه رقابت مثل استراتژی و بازاریابی.”)

قانون، محدودیت نیست (نظرسنجی) (کنترل سطح دسترسی به اطلاعات که دارایی اصلی یک شرکت مشاوره یا نرم‌افزاری محسوب می‌شوند چگونه باید باشد؟) و کاری که زندگی است، کاری که باید برای زندگی باشد (از آقای مجید آواژ)

نمونه آرمانی (Ideal Type) چیست و چگونه ساخته می‌شود؟ (“چگونه نمونه‌ی آرمانی بسازیم: تمایز، یکپارچه‌سازی، انتزاع و تعمیم.”) و در آینده ظرف ۳۰ ثانیه هر کسی می‌تواند مشهور شود (از وبلاگ مدیر رسانه؛ آقای رضا قربانی)

اگر یک تیم خوب می خواهید به این پنج سئوال پاسخ بدهید (از آقای محمد سالاری)

شستشوی سبز (Greenwash) (بحث جالبی است! از علی مرجائی)

یافتن و مراقبت از افراد نوآور

چهار خصوصیت اصلی گروه‌های موفق (۱٫ داشتن هدف مشخص؛ ۲٫ درگیر بودن همه‌ی اعضا؛ ۳٫ وفاداری به گروه؛ ۴٫ سادگی قوانین حاکم بر گروه)

مهارت‌های مدیریتی مدیریت بحران – چالشی برای رهبری (“زمانی که با بحران مواجه می‌شوند رهبری بیشتر از آنکه چه کاری و چگونه انجام شود به معنای چگونه بودن است.” مقاله‌ای بسیار مختصر درباره‌ی مدیریت ریسک.)

چگونه می‌توان در کار از خانه موفق عمل کرد؟

سود و مسوولیت اجتماعی درشرکت‌ها (راست‌اش من ادعای این مقاله را درک نکردم. می‌گه اگر شرکت‌ها را مجبور کنیم که مسئولیت اجتماعی را دنبال کنند عملا به نتیجه‌ای نمی‌رسیم. ولی وقتی برای کسب سود تلاش می‌کنند، مسئولیت اجتماعی هم در کنارش انجام می‌شه.)

شبکه‌های اجتماعی چگونه کسب‌و‌کار را متحول کرده‌اند

فناوری اطلاعات:

ده پلاگین پرطرفدار وردپرس در سال ۲۰۱۰ و نت بوک یا تبلت ؟ کدام یک را بخرم (به درد ما دومین‌ندارها که وردپرس دات کام استفاده می‌کنیم که نمی‌خوره!) (از مهرداد نایب)

«فایننشال تایمز» استیوجابز را انتخاب کرد: قهرمان تکنولوژی در نقش مرد سال (باراک اوباما استیو جابز را خلاصه‌‌ی رویای آمریکایی‌ها نامیده!!!)

۱۵ شرکتی که دنیای آی تی را متحول کردند … درست قبل از متلاشی شدنشان و مصاحبه با ویدا امانی ، مهندس ارشد کمپانی های Adobe و Apple و ۲۰ حقیقت جالب دربارۀ سه غول دنیای تکنولوژی (از وبلاگ مانی که این هفته کشف‌اش کردم!)

پیش‌بینی آی‌بی‌ام از حوزه فناوری درسال۲۰۱۵

۱۲ عادت بد در استفاده از فناوری

پربازدیدترین سایت‌ها در آخرین روزهای سال (پنجمی‌ ایران‌اش شاه‌کاره …)

برترین سیستمهای عامل و تلفنهای هوشمند ۲۰۱۰

۹۵ درصد از اشتراک‌های توییتر طی دو سال گذشته ایجاد شدند

۷۹ درصد کاربران برای کلمه‌ی عبور از اطلاعات شخصی استفاده می‌کنند

شکست‌‌ها و بدترین‌‌های تکنولوژی در سال ۲۰۱۰ بربادرفته‌ها

تلفنهای همراه هوشمند برای کاربران خود بیش از حد باهوشند! (“۷۱ درصد از کاربران از تلفنهای همراه هوشمند خود تنها برای تماس گرفتن، ارسال “اس. ام. اس” و ورود به شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. به طوری که این کاربران تنها از ۱۰ درصد از عملکردهای تلفنهای همراه هوشمند خود بهره می گیرند!!!”)

برترین ابزارهای فناورانه سال ۲۰۱۰/ بهترین موبایلها و لپ تاپهای۲۰۱۰

اقتصاد:

این هفته بخش اقتصاد بسیار پر و پیمانه!

در سخنرانی «گری‌ بکر» برای کنفرانس مدیریت تهران ارائه شد: تحلیل اقتصاددان برجسته آمریکایی از آینده اقتصاد ایران (گری بکر نوبلیست اقتصاد. حتما بخوانید.)

اقتصاد در زندگی واقعی (۱): اقتصاد امروزی؛ روش‌ها و کاربردها و اقتصاد در زندگی واقعی در جست‌وجوی خوشبختی (هر دو مطلب بی‌نظیر! استثنایی! به‌عنوان یک علاقه‌مند اقتصاد رفتاری و تئوری تصمیم‌گیری، توصیه‌ی اکید دارم که با وجود طولانی بودن، حتما بخوانیدشان!)

هدف‌مندسازی یارانه‌ها به موضوع اصلی بحث‌های اقتصادی این روزهای ایران تبدیل شده. در این زمینه حامد قدوسی عزیز سه پپست بسیار عالی داشت این هفته:
در این زمینه این‌ مطالب را هم ببینید:

یارانه ها و یارانه بنزین خودرو بیشتر از یارانه نقدی آدم! و یارانه و رسانه ها و انتظارات از اصلاح یارانه ها (پویان مشایخ)

اثر اصلاح قیمت‌ها بر تورم (محاسبه‌ی میزان تغییر نرخ تورم بر اثر آزادسازی قیمت‌ها)

با واریز یارانه‌های نقدی، حجم نقدینگی از مرز ۳۰۰ هزار میلیارد تومان فراتر رفت

اظهارنظر مدیران بانکی برای تدوین بسته سال آینده نرخ سود بانکی سال آینده افزایش یابد (پیشنهاد کرده‌اند نرخ بهره‌ی شناور بین ۱۸ تا ۲۰ درصد و رقابتی بین بانک‌ها!)

و سایر مطالب اقتصادی:

اقتصاد در یک درس مالیات، مانعی در برابر تولید

پرداخت هزینه پارک کردن بهتر است یا عدم‌پرداخت آن؟ (از محمد رضا فرهادی‌پور درباره‌ی هزینه‌های اقتصادی نظم شهری!)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

ثروت، فقر، ترحم (برخلاف تصور موجود، آدم‌های فقیر دست و دل‌بازتر ازپول‌داران هستند.)

میزان خستگی بر آهنگ و طنین صدای انسان تاثیرگذار است

زندگی اجتماعی به بزرگی فضای بادامه مغز بستگی دارد

کشف دروغ‌یاب ذهنی در مغز انسان!

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

۵ ماه تمام!!! باورم نمی‌شه! پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای

قبلا این‌جا به این موضوع پرداخته‌ام که مهم‌ترین وظیفه‌ی یک مشاور حل مسئله است. شاید بشود یک گام هم پیش‌تر گذاشت و به قول پوپر گفت: “زندگی سراسر حل مسئله است!” خوب این حل مسئله چطوری باید انجام بشود؟ این یکی از دل مشغولی‌های اساسی من هست که قبلا در مورد آن نوشته‌ام و در آینده هم حتما خواهم نوشت.  این اواخر مطلب جالبی خواندم درباره‌ی این‌که چطور به روش شرلوک هلمز مسئله را حل کنیم؟ قبل از من البته امیر مهرانی این‌جا در این مورد از زاویه‌ی دید دیگری نوشته که پیشنهاد می‌کنم حتما آن را هم بخوانید.

خوب این هم ویژگی‌های تفکر هلمزی:

  1. ذهن بازی داشته باشید.
  2. از استدلال استقرایی استفاده کنید.
  3. حواس‌تان باشد پیش‌فرض‌ها یا راه‌حل‌های ارایه شده توسط دیگران (از جمله مشتریان شما به‌عنوان یک مشاور) ممکن است درست نباشد و یا حتی بدتر، بی‌ربط باشد!
  4. همه‌ی احتمالات ممکن را بررسی کنید، به‌ویژه آن‌هایی که دیگران جا انداخته‌اند!
  5. به دقت همه‌ی جزییات را بررسی کنید و آن‌هایی را که ممکن است بعدا به دردتان بخورند را به خوبی ثبت کنید.
  6. به دنبال ارتباطات، روابط، موارد سازگار یا ناسازگار بگردید.
  7. تا می‌توانید سؤال بپرسید!
  8. به شم و غریزه‌ی خود اعتماد داشته باشید؛ ولی لطفا این توانایی را هم داشته باشید که آن را با شواهد و واقعیت‌ها پشتیبانی کنید.
  9. تغییر قیافه بدهید (یا حتی ندهید!)
  10. بی‌رحمانه برای پیدا کردن راه‌حل تلاش کنید!

یک نکته‌‌ی دیگر: کارآگاهان خوب الگوهایی را هم برای آدم‌هایی که از راز مورد نظر کارآگاهان باخبرند و هم برای کارِ کارآگاهی خوب توسعه می‌دهند. بنابراین سعی کنید برای حل مسئله الگوهایی را طراحی و استفاده کنید.

دوست داشتم!
۳

قبلا این‌جا به این موضوع پرداخته‌ام که مهم‌ترین وظیفه‌ی یک مشاور حل مسئله است. شاید بشود یک گام هم پیش‌تر گذاشت و به قول پوپر گفت: “زندگی سراسر حل مسئله است!” خوب این حل مسئله چطوری باید انجام بشود؟ این یکی از دل مشغولی‌های اساسی من هست که قبلا در مورد آن نوشته‌ام و در آینده هم حتما خواهم نوشت.