“متوجه شدم که ناکامی در این دیدار، به اندازهای که ابتدا تصور میکردم، سخت نبود. در فصلی که در فینال چمپیونزلیگ بازی کردیم، اصلا این احساس را ندارم که چیزی را از دست دادهام. شاید قهرمانی در چمپیونزلیگ کمی هم برایمان زود بود. اگر این اتفاق میافتاد، همهی آنچه در کودکی رؤیایش را در سر داشتم، خیلی زود به حقیقت تبدیل میشد. پس فکر می کنم این جالب است که هنوز میتوانیم کمی بیشتر به دنبال آن باشیم.” (مت هوملز در مورد باخت بروسیا دورتموند در فینال فصل قبل لیگ قهرمانان اروپا؛ اینجا)
مت هوملز به نکتهی بسیار جالبی اشاره میکند: اگر قرار بود رؤیا خیلی زود و همان لحظهای که من دوست دارم محقق شود، شاید دیگر آنچنان لذتی نداشت: لذت بیکران در کمیابی و جستجوی رؤیاها است …
پ.ن. یک ماه و اندی جز با “لینکهای هفته”، در خدمتتان نبودم و حالا از امشب و همین لحظه با این جملات انرژیبخش، بازگشتم. برایتان از نتایج این دوران سکوت و دغدغهها و فکرها و تجربیاتام در این فاصلهی نسبتا طولانی خواهم نوشت. گزارهها هم تغییراتی خواهد کرد که بهتدریج شاهد خواهید بود. 🙂
پس: “سلام جهان!” باز آمدم …