سادگی در برابر پیچیدگی از مباحث بسیار جذاب علم سیستمها برای من هستند. اولین بار سر کلاس تحلیل سیستمهای دکتر رمضانی خورشید دوست استاد تحلیل سیستم دانشکدهی صنایع پلیتکنیک (که بلاتردید یکی از بهترین کلاسهای درسی عمر من بوده) با این موضوع مواجه شدم. دکتر رمضانی که خودشان استاد ساده کردن مفاهیم پیچیده هستند، تعریف بانمکی در مورد پیچیدگی داشتند. اما برای توضیح پیچیدگی از دیدگاه ایشان ـ هر چند همهی شما از من بهتر میدانید ـ لازم است ابتدا به تعریف سیستم اشاره کنم. “سیستم عبارت است از مجموعهای از عناصر/عوامل که در ارتباط با یکدیگر یک کل را میسازند.”
خوب پس هر سیستم چند عنصر دارد و چند رابطه. حالا تعریف پیچیدگی چیست؟ پیچیدگی دو ریشهی اساسی دارد که هر دو از محدودیتهای مغز انسان در پردازش دادهها نشأت میگیرند: تنوع و تعدد. حالا این تعدد و تنوع را با دو جزو سیستم ـ یعنی عنصر و رابطه ـ ترکیب کنید تا چهار شکل اصلی پیچیدگی را به دست بیاورید:
- تنوع عناصر (مثلا تصمیمگیری مدیر سازمان در مورد پروتفولیوی پروژهها)
- تعدد عناصر (مثلا تصمیمگیری مدیر یک واحد در مورد کارشناسان زیردستاش)
- تنوع روابط (مثلا تصمیمگیری مدیر پروژه در مورد روابط با ذینفعان پروژه)
- تعدد روابط (مثلا تصمیمگیری منِ کارشناس بنده خدا در مورد شیوه و اولویتبندی انجام کارم!)
به عقیدهی دکتر رمضانی برای پردازش دادهها در مغز انسان یک قانون طلایی وجود دارد: قاعدهی هفت! یعنی انسان در بهترین حالت حداکثر میتواند به ۷ موضوع به صورت همزمان فکر کند. فراتر از این محدودیت هفت تایی، پیچیدگی به وجود میآید.
راهکارهای مواجهه با پیچیدگی هم بر رعایت قانون هفت تمرکز دارند. یعنی شما باید تعدد و تنوع موجود در عوامل / روابط را بهگونهای به زیر عدد هفت برسانید تا آن وقت بتوانید تحلیل درستی انجام دهید. به صورت تئوریک سه گام/ راه برای کاهش پیچیدگی وجود دارد:
- مرحلهبندی: اگر میخواهید موضوعی را تحلیل کنید که پویا (دینامیک) است، اول باید موضوع را به چند مرحله مختلف تقسیم کنید. مثلا تقسیم اجرای پروژه به چند فاز دقیقا بر این اساس است.
- سطحبندی: در هر مرحله موضوع را به چند سطح بشکنید. یکی از کاربردهای عمدهی این گام / راه، در بهکارگیری تخصصهای مختلف در اجرای یک پروژه است. مثال جالباش برای من چارچوب معروف معماری سازمانی NIST است که سازمان را به ۵ لایهی مختلف: کسب و کار، اطلاعات، سیستمهای اطلاعاتی و زیرساخت تقسیم میکند.
- دستهبندی: گام / راه آخر، دستهبندی زیرموضوعات مطرح در هر سطح از موضوعِ کلان مورد تحلیل است. مثلا شما بهعنوان یک متخصص کسب و کار، با زیرموضوعات مختلفی مثل: استراتژی، ساختار سازمانی، فرایندهای کسب و کار و موارد دیگری از این دست در سازمان روبرو هستید.
پیچیدگی در علم سیستمها بحث بسیار بسیار جدی و جذابی است که در قالب تئوری پیچیدگی بررسی میشود. در این زمینه باز هم خواهم نوشت. فقط یک نکتهی تکمیلی اینکه در برابر پیچیدگی (Complexity)، سادهگی (Simplicity) مطرح میشود که خودش مبحثی است پر از نکات جالب و جذاب. بهعنوان نمونه توصیه میکنم حتما این پرزنتیشن جذاب را (با حجم حدود ۷ مگابایت) دانلود کنید و نگاهی به آن بیاندازید.
پ.ن. مدتها بود میخواستم در این زمینه بنویسم. انگیزهی نوشتناش بالاخره از این پست امیر مهرانی ایجاد شد.