درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۶۵): در ستایش ژاوی یا ۵ قابلیت کلیدی برای موفقیت

اگر خواننده‌ی پست‌های فوتبالی گزاره‌ها بوده‌اید از میزان علاقه‌ی من به ژاوی هرناندز ـ هافبک میانی باشگاه بارسلونا و تیم ملی اسپانیا ـ باخبرید. ژاوی هنرمندی تکرارنشدنی است؛ ره‌بر ارکستر موزون و زیبای توتال فوتبال بارسا. بازی بارسا بدون ژاوی چیزی کم دارد؛ حتا اگر لیوی مسی نازنین ۵ تا ۵ تا گل بزند و اینیستا با دریبل‌های جادویی‌ش چشم‌های‌مان را بنوازد. به قول پپ: “ژاوی تاکتیک خالص است!”

اما این ژاوی دوست‌داشتنی چه دارد که او را از بقیه این‌قدر متمایز می‌کند؟ کارلو گارگانیزه نویسنده‌ی سایت گل اینترنشال این‌جا به ۵ ویژگی کلیدی ژاوی اشاره کرده که به‌نظرم همه‌ی ما می‌توانیم آن‌ها را از ژاوی یاد بگیریم و برای موفقیت‌ حرفه‌ای‌مان به‌کار ببریم. این ۵ ویژگی با تفسیر من (!) این‌ها هستند:

۱- چشم‌انداز و آگاهی: ژاوی در هر لحظه برآورد دقیقی از محلی که هست دارد. هم‌واره می‌داند کجاست، کجا باید باشد و به‌کجا باید برسد. همیشه در همان‌جایی هست که باید. می‌داند باید از این‌ نقطه به کدام نقطه‌ی زمین برود. شما چطور؟ می‌دانید کجایید و قرار است به کجا بروید؟

۲- تخصص: تخصص ژاوی پاس دادن است. این را همه می‌دانند و خودش به‌تر از همه. فرقی نمی‌کند: پاس بلند، متوسط و کوتاه. هر جور پاسی را که لازم باشد به‌ به‌ترین شکل ارسال می‌کند. تخصص شما چیست؟

۳- درک درست از وضعیت دیگران: هیچ آدمی در یک تیم یا سازمان، تنها نیست. به‌همین دلیل ژاوی فقط حواس‌ش به خودش نیست. او حواس‌ش هست که دیگران الان کجا هستند. چند لحظه بعد هم که جای‌شان تغییر کرد، دقیقن می‌داند چه کسی کجاست! دقت کنید که با بازی شدیدا پویای بارسا که در آن هم‌واره بازی‌کنان در حال عوض کردن جای‌شان هستند، این کار ژاوی چقدر بی‌نظیر است. شما چطور؟ از همکاران‌تان باخبرید؟ می‌دانید چه کار می‌کنند؟ خبر دارید چه کیفیت و مهارت‌هایی دارند؟

۴- مرد بازی‌های بزرگ: ژاوی همیشه وقتی چالش‌های بزرگ و سخت پیش می‌آیند، از راه می‌رسد و نتیجه را به‌کلی تغییر می‌دهد. خیلی وقت‌ها تفاوت بارسا با رقیبان‌ش نه داشتن لیو مسی، که داشتن ژاوی است. آیا واقعن در گروه یا سازمان‌تان تأثیرگذار هستید؟

۵- بازی‌گر تیمی: ژاوی مهارت کار تیمی را هم بلد است. ژاوی همیشه جایی هست که بازی‌کن هم‌تیمی‌ش توپ را به او پاس بدهد. ژاوی در زمین درست در همان لحظه‌ای که باید و به‌همان کسی که باید پاس می‌دهد. این‌ پست قبلی‌م را بخوانید تا بفهمید بازی‌گر تیمی یعنی چه!

(عکس استاد از این‌جا)

دوست داشتم!
۵

اگر خواننده‌ی پست‌های فوتبالی گزاره‌ها بوده‌اید از میزان علاقه‌ی من به ژاوی هرناندز ـ هافبک میانی باشگاه بارسلونا و تیم ملی اسپانیا ـ باخبرید. ژاوی هنرمندی تکرارنشدنی است؛ ره‌بر ارکستر موزون و زیبای توتال فوتبال بارسا. بازی بارسا بدون ژاوی چیزی کم دارد؛ حتا اگر لیوی مسی نازنین ۵ تا ۵ تا گل بزند و اینیستا با دریبل‌های جادویی‌ش چشم‌های‌مان

۳ کلمه برای شکست خوردن!

جفری جیمز این‌جا به نکته‌ی جالبی اشاره کرده است. او می‌گوید آدم‌های مستعدِ شکست خوردن، معمولا وقتی می‌خواهند کاری را شروع کنند می‌گویند: “من تلاش‌م‌ را می‌کنم … (I will Try)” (حالا در فارسی شد چهار کلمه برای این حرف ربط؛ به بزرگ‌واری خودتان ببخشید!) آقای جیمز معتقد است که این آدم‌ها با گفتن این جمله مجوز شکست خوردن‌شان را صادر می‌کنند: “اونا وقتی شکست خوردن به خودشون می‌گن: «خوبی‌ش اینه که من حداقل، تلاش خودم را کردم.»” آیا این چیزی جز یک بهانه است؟

بنابراین به‌جای گفتن “من تلاش‌م‌ را می‌کنم!” بگویید: “من این کار را انجام خواهم داد” یا از آن به‌تر: “من باید این کار را انجام بدهم!”

دوست داشتم!
۲۰

جفری جیمز این‌جا به نکته‌ی جالبی اشاره کرده است. او می‌گوید آدم‌های مستعدِ شکست خوردن، معمولا وقتی می‌خواهند کاری را شروع کنند می‌گویند: “من تلاش‌م‌ را می‌کنم … (I will Try)” (حالا در فارسی شد چهار کلمه برای این حرف ربط؛ به بزرگ‌واری خودتان ببخشید!) آقای جیمز معتقد است که این آدم‌ها با گفتن این جمله مجوز شکست خوردن‌شان را

مقاله‌ی هفته (۱۶): چگونه دره‌ی سیلیکون بعدی را بسازیم؟

دره‌ی سیلیکون، بهشت کارآفرینان و معروف‌ترین مکان برای گیک‌هاست؛ جایی که بسیاری از محبوب‌ترین شرکت‌های عصر فناوری اطلاعات در آن به‌وجود آمدند و رشد کردند. البته فراموش نکنید که برخلاف دیدگاه رایج دره‌ی سیلیکون فقط محل رشد و توسعه‌ی استارت‌آپ‌های صنعت ICT نیست؛ بلکه تمامی صنایع های‌تک در این منطقه حضور و فعالیت دارند.

(نقشه‌ی دره‌ی سیلیکون از این‌جا)

به‌دلیل موفقیت عظیم مدل دره‌ی سیلیکون، بسیاری از کشورها تلاش کرده‌اند تا کپی خود را از دره‌ی سیلیکون بسازند؛ اما نتیجه فاصله‌‌ای در حد سال نوری با دره‌ی سیلیکون واقعی دارد. بنابراین هم‌چنان این سؤال مطرح است که چگونه دره‌ی سیلیکون بعدی را بسازیم؟

ویکتور هوآنگ یک سرمایه‌گذاری خطرپذیر (Venture Capitalist) پس از سال‌ها تلاش تصور می‌کند که پاسخ این موضوع را یافته است. او می‌گوید راز دره‌ی سیلیکون به‌سادگی این است: “چگونه افراد با هم کار می‌کنند.”+

“به‌جای تصور دره‌ی سیلیکون به‌عنوان یک مکانی استثنایی، به این فکر کنید که این‌جا دستاورد بزرگ‌ترین تجربه‌ی بشری ـ پدید آمدن آمریکای غربی ـ است: محل اجتماع افرادی که از مناطق گوناگون دنیا فرار کرده‌اند، بیگانه‌هایی با تجربیات و استعدادهای مختلف. و بعد چه رخ می‌دهد؟ نتیجه، پدید آمدن یک ساختار فرهنگی و قوانین نانوشته و مکانیسمی برای اعتماد کردن به این بیگانه‌ها است.” هوآنگ می‌گوید ما غرب وحشی را یک مکان بی‌قانون می‌دانیم؛ اما در واقع اصلا این‌طور نیست. همین اتفاق در دره‌ی سیلیکون هم افتاده است. افراد مختلف با زمینه‌های مختلف از مناطق مختلف به این منطقه می‌آیند در حالی که اشتیاق‌شان آن‌ها را پیش می‌برد و در کنار هم محیطی را می‌سازند که در آن اعتماد عجیب و پشتیبانی متقابل میان افراد مختلف وجود دارد.

بنابراین برای ساختن دره‌ی سیلیکون بعدی در هر جایی از جهان باید دو کار انجام داد:

۱- جمع‌آوری افرادی با تخصص‌ها، تجربیات و اندیشه‌های متفاوت و البته با روحیه‌ی ساختن و کارآفرینی.

۲- ایجاد مکانیسمی برای برقراری ارتباط درست و اعتمادسازی میان این افراد.

اما سؤال این‌جاست که آیا مسئله به همین سادگی است؟ در مطالعاتی که برای یک پروژه‌‌ی تحقیقاتی در زمینه‌ی کسب و کارهای کوچک داشتیم چند نکته در زمینه‌ی موفقیت مدل دره‌ی سیلیکون جلب توجه می‌کند:

۱- نقش دانشگاه‌های مستقر در این منطقه و به‌ویژه دانشگاه استنفورد در جمع‌آوری و پرورش آدم‌هایی که آقای هوآنگ به آن‌ها اشاره کرده است؛ چه در مورد خود کارآفرینان و چه در مورد نیروی انسانی ماهر شاغل در استارت‌آپ‌ها.

۲- سرمایه‌گذاری عظیم پنتاگون و راه‌اندازی مراکز تحقیقاتی و پژوهشی متعدد در این منطقه (در زندگی‌نامه‌ی استیو جابز می‌توانید این موضوع را به‌وضوح ببینید.)

۳- ارتباط نهادی اثربخش میان صنایع و مراکز دانشگاهی و پژوهشی.

۴- دسترسی سهل و آسان به سرمایه‌گذاری خطرپذیر (Venture Capital) در این منطقه و کلا در آمریکا (چیزی که در ایران عملا اصلا وجود ندارد!)

۵- کیفیت بالای زندگی در ایالت کالیفرنیا.

۶- فرهنگ باز و به‌شدت مشوق کارآفرینی (این یکی را هم در زندگی‌نامه‌ی استیو جابز به‌خوبی می‌توانید ببینید.)

۷- عدم وجود پیمان ممنوعیت رقابت و در نتیجه امکان همکاری هم‌زمان با چند شرکت مختلف.

به‌نظرم دو قانون ساده‌ی آقای هوآنگ به‌خوبی تمامی ۷ عامل فوق را پوشش می‌دهند و به‌همین دلیل برای من بسیار جالب بوده‌اند. در عمل اگر بخواهیم براساس شرایط کشور خودمان به ماجرا نگاه کنیم، در میان عوامل ۷ گانه‌ی فوق باید روی عوامل ۱، ۴ و ۶ تأکید بسیار زیادی داشت. من معتقدم که برای به‌بود وضعیت کارآفرینی در ایران ـ به‌ویژه کارآفرینی در حوزه‌ی ICT ـ به‌بود در این سه حوزه ـ یعنی ایجاد فرهنگ کارآفرینی، پرورش و آموزش کارآفرینان و تسهیل دسترسی به سرمایه ـ مورد نیاز است. هر چند در عمل تقریبا این کار بدون حمایت دولت غیرممکن است؛ اما من تصور می‌کنم که حداقل کاری که می‌توانیم انجام دهیم، پرداختن به آموزش جوانان و افراد صاحب‌ایده برای راه‌اندازی درست و اثربخش و اداره‌ی موفق کسب و کارهای کوچک خود است. به‌همین دلیل است که امسال درس‌های توسعه‌ی کسب و کارهای کوچک را آغاز کرده‌ام که فردا شب قسمت سوم‌ش را خواهید خواند.

دوست داشتم!
۲

دره‌ی سیلیکون، بهشت کارآفرینان و معروف‌ترین مکان برای گیک‌هاست؛ جایی که بسیاری از محبوب‌ترین شرکت‌های عصر فناوری اطلاعات در آن به‌وجود آمدند و رشد کردند. البته فراموش نکنید که برخلاف دیدگاه رایج دره‌ی سیلیکون فقط محل رشد و توسعه‌ی استارت‌آپ‌های صنعت ICT نیست؛ بلکه تمامی صنایع های‌تک در این منطقه حضور و فعالیت دارند. (نقشه‌ی دره‌ی سیلیکون از این‌جا) به‌دلیل

لینک‌های هفته (۸۶)

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

قانون ده‌ هزار ساعت (مهدی تیموری؛ دنیای GIS) (خیلی عاااالی! به‌ترین مطلب این هفته :))

رویایت را نکش! (سمانه سلطانی؛ وبلاگ همینا) (عااالی!)

انتشار آنلاین کتاب خلاقیت و اندیشه متفاوت یک پزشک (اولین کتاب الکترونیک دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عااالی!)

چرا بعضی‌ها در نقاشی مهارت دارند و بعضی‌ها ندارند؟ (وبلاگ یک نفر)

مقابله با ۱۰ عاملی که تمرکز شما را بر هم می‌زنند

از استرس‌های‌تان حرف بزنید

Simple but great Tricks to Get Your Inbox to Zero

Believe to Achieve | Tim Elmore

Have You Stepped Outside of the Box Today?

مدیریت و کارآفرینی:

مصائب یک مستأجر (میلاد اسلامی‌زاد؛ افاضاتـ و اضافاتـ) (این هم درسی برای شرکت‌داران!)

می‌خواهم یک کسب و کار اینترنتی راه بیاندازم، از کجا شروع کنم؟ (سید رضا علوی؛ فارسی‌بیز)

استارتاپ چیست! (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

اجایل برای مدیریت پروژه‌های غیر نرم‌افزاری (نادر خرمی‌راد)

مراقب سندرم آپولو در استخدام کارکنان‌تان باشید (استاد پرویز درگی) (جالب!)

جزییات همایش مدیریت کارآفرینی در ICT

Work “on” your Biz; not work “in” Your Biz!

How to Reach Your Enemy – Management Tip of the Day

Global top 20 | Best Companies for Leadership | Hay Group

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

وب ایران، جدال برای هیچ (حرف خیلی حساب پرهام باغستانی)

چطور فایل‌های ضمیمه شده به جی‌میل را در گوگل درایو ذخیره کنیم؟ (سعید امیرلو؛ وب‌بلاگ فارسی)

چطور به‌صورت همزمان با چند اکانت در Google Talk لاگین کنیم (زومیت)

تالار افتخارات اینترنت (مصطفی لامعی؛ آی‌کلاب)

برترین وب‌سایت‌های جهان معرفی شدند (جایزه‌ی جهانی وب‌لی)

رشد ۸۱ درصد حملات سایبری

سیستم‌عامل جدید مایکروسافت برای خانه های هوشمند

LinkedIn Is Buying SlideShare

شبکه‌های اجتماعی:

شکست مایکروسافت برای فروش موتور جستجوی بینگ به فیس‌بوک (!)

فیسبوک، شرکتی با ارزش ۹۰ میلیارد دلار

تهدید ۲۳ میلیارد دلاری خدمات پیام دهی اجتماعی در سال ۲۰۱۲

صنعت فاوا در ایران:

ایران در رتبه‌بندی جهانی دولت الکترونیک از مالدیو هم عقب‌تر است (خسته نباشیم!)

سازمان فناوری اطلاعات، رگولاتور حوزه فناوری اطلاعات است

آمریکا صدور تجهیزات IT به ایران را ممنوع کرد

رگولاتوری بانک جامع سرمایه‌گذاری در بخش ICT را ایجاد می‌کند

اقتصاد:

اقتصاد آنلاین – رکورد تاریخی کاهش نابرابری در ایران (تحلیل جالب صادق الحسینی)

درباره‌ی افزایش بیکاری در کشور (علی دادپی؛ اقتصاد، خرد، بازار و خانوار)

آیا واردات وابستگی است؟ (کافه‌ی اقتصاد)

به تشخیص هیات انتظامی بانک مرکزی؛ مجوز برخی بانک‌های خصوصی لغو می‌شود (چه خبره!؟)

The Economical Meaning of Murphy LAW!

U.S. economy adds 115,000 jobs in April, unemployment rate falls to 8.1%

A Mom’s Work Is Worth $113K Annually. Or Maybe About Half That

دوست داشتم!
۱

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: قانون ده‌ هزار ساعت (مهدی

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۶۴)

«یورگن کلوپ ناکامی دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا را نتیجه بی‌تجربگی تیم‌ش می‌داند:«تجربه نکته‌ای است که نمی‌توان با گوش دادن آموخت و باید در طول زندگی آن را کسب کرد.» (این‌جا)

بدون شرح. نقل قولی از ورژن آلمانی موفق و دوست‌داشتنی پپ گوآردیولا. 🙂

دوست داشتم!
۴

«یورگن کلوپ ناکامی دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا را نتیجه بی‌تجربگی تیم‌ش می‌داند:«تجربه نکته‌ای است که نمی‌توان با گوش دادن آموخت و باید در طول زندگی آن را کسب کرد.» (این‌جا) بدون شرح. نقل قولی از ورژن آلمانی موفق و دوست‌داشتنی پپ گوآردیولا. 🙂 دوست داشتم!۴

چابک می‌شویم!

“چابکی” یا همان روش‌های “اجایل” مفهومی است که در سال‌های اخیر در برابر روش‌های سنتی مهندسی نرم‌افزار قد علم کرده است. روش‌های سنتی که در آن‌ها تولید محصول نهایی در قالب گام‌های بزرگ و پیاپی (به‌صورت خطی) طی می‌شد و در نتیجه محصول پروژه در به‌ترین حالت دچار نقص بود و در بدترین حالت کاملا به‌درد نخور. در مقابل در رویکرد “چابک” برای تولید محصولات نرم‌افزاری، با ساختن یک نمونه (پروتوتایپ) از محصول نهایی یک بار به‌سرعت کل فرایند تولید از اول تا آخر طی می‌شود. بدین ترتیب دیدی کلی نسبت به محصول نهایی و فرایند تولید آن و اشکالات و چالش‌های احتمالی و نیازمندی‌های موجود برای تولید نرم‌افزار ایجاد می‌شود. سپس طی چند بار تکرار همین حلقه‌ی اولیه، هر بار جزئیات بیش‌تری از محصول و فرایند تولید مشخص می‌شوند تا سرانجام در تکرارِ آخر به محصول نهایی دست پیدا کنیم.

اما “چابکی” آن‌قدر مفهوم عام و اثربخشی است که کاربرد آن به پروژه‌های نرم‌افزاری منحصر نمانده است. امروز در هر پروژه‌ای ردی از روش‌های چابک را می‌بینیم؛ حتا در پروژه‌های عمرانی! بنابراین عجیب نیست که استفاده از روش‌های چابک را در پروژه‌های مشاوره‌ی مدیریت هم ببینیم. قبلا این‌جا اشاره کرده‌ام که استفاده از روش‌های چابک، یکی از روندهای مهم تغییر حرفه‌‌ی تحلیل کسب و کار در سال ۲۰۱۲ خواهد بود. اهمیت ماجرا تا حدی است که انجمن بین‌المللی تحلیل کسب و کار (IIBA) ضمیمه‌ی چابک را برای استاندارد بسیار معروف‌ش BABOK منتشر کرده است. +

چابکی حتا در سازمان‌های اجرایی و شغل‌های غیرپروژه‌ای و از آن جالب‌تر در زندگی روزمره هم دارای کاربردهای بسیار جذابی است که باید خودتان کشف‌شان کنید! 😉

اما حواس‌مان باشد که “چابکی” یک مفهوم است و نه یک روش و چارچوب عملی. بنابراین برای عملی شدن‌ش رویکردهای اجرایی مختلفی ایجاد شده که یکی از به‌ترین‌‌ها در میان آن‌ها اسکرام است. برای اطلاعات بیش‌تر این‌جا و این‌جا را ببینید. اسکرام مثل PMBOK یک استاندارد بین‌المللی است و مثل PMI مدارک حرفه‌ای معتبر خاص خودش را دارد.

دوستان ما در وبلاگ دنیای چابک چند سالی است که زحمت معرفی این رویکرد را در ایران برعهده گرفته‌‌اند و دوره‌های آموزشی مربوط به آن را هم برگزار کرده و می‌کنند. جدیدترین دوره‌های آن‌ها در مورد اسکرام تیر ماه سال جاری برگزار خواهد شد. اطلاعات بیش‌تر را این‌جاببینید. با توجه به اهمیت و کاربردهای چابکی و اسکرام، شرکت در این دوره‌ها و به‌ویژه دوره‌ی آموزش عمومی اسکرام (با عنوان Professional Scrum Master یا PSM) برای همه‌ی مدیران پروژه ـ اعم از نرم‌افزاری و غیرنرم‌افزاری ـ ، مشاوران مدیریت و تحلیل‌گران کسب و کار و سایر افرادی که به‌نوعی با این پروژه‌ها درگیرند بسیار مفید خواهد بود. خوبی‌ ماجرا این است که می‌توانید با دادن آن‌لاین امتحان مربوطه در خود ایران، مدرک بین‌المللی PSM را هم دریافت کنید!

به دلایل بالا من در دوره‌ی PSM شرکت خواهم کرد. هزینه‌ی دوره البته در نگاه اول بسیار سنگین است؛ اما به‌نظرم با توجه این‌که چابکی و اسکرام کم‌کم در بازار ایران در حال شناخته شدن است به هزینه کردن‌ش می‌ارزد. حداقل‌ش این است که یک مدرک بین‌المللی در این زمینه دریافت کرده‌اید و حداکثرش این است که با روش‌های و رویکردهای نوین و روز دنیا آشنا می‌شوید که به شما در افزایش اثربخشی و کارایی‌ و در نتیجه موفقیت‌تان کمک‌های بسیاری خواهد کرد.

روز کلاس منتظر دیدن‌تان هستم!

دوست داشتم!
۱

“چابکی” یا همان روش‌های “اجایل” مفهومی است که در سال‌های اخیر در برابر روش‌های سنتی مهندسی نرم‌افزار قد علم کرده است. روش‌های سنتی که در آن‌ها تولید محصول نهایی در قالب گام‌های بزرگ و پیاپی (به‌صورت خطی) طی می‌شد و در نتیجه محصول پروژه در به‌ترین حالت دچار نقص بود و در بدترین حالت کاملا به‌درد نخور. در مقابل در

مقاله‌ی هفته (۱۵): به‌ترین مدل فروش روی اینترنت چیست؟

ماجرای تعقیب قضایی توافق اپل با ۵ ناشر بزرگ آمریکایی برای افزایش قیمت کتاب‌های الکترونیک را حتمن شنیده‌اید. جان ژانگ استاد مدرسه‌ی مدیریت وارتون دانشگاه کلمبیا در این مقاله‌ی جذاب به بررسی این ماجرا پرداخته است. نکات اصلی این مقاله را با هم مرور می‌کنیم:

ـ تا پیش از ظهور پلت‌فرم آی‌تونز اپل، مدل فروش در تجارت الکترونیک مدل “عمد‌ه‌فروشی” بود. در این مدل بین تولیدکننده و خریدار، زنجیره‌ای از بنگاه‌های واسطه قرار می‌گیرد. آمازون دقیقن این نقش را بازی می‌کند: از ناشران به‌صورت عمده‌ می‌خرد و خرده‌فروشی می‌کند. نکته‌ی کلیدی ماجرا که باعث شد تا ناشران بزرگ علیه آمازون متحد شوند این بود که در این مدل هر دو طرف ناشر و واسطه می‌خواهند منافع خود را بیشینه کنند و این دو با هم در تناقض‌اند. استراتژی آمازون این است که با فروش همه‌ی کتاب‌های الکترونیک با قیمت ۹٫۹۹ دلار، مردم را به خرید کیندل و در نتیجه فروش بیش‌تر کتاب الکترونیک و افزایش سود در بلندمدت ترغیب کند؛ اما این مدل دست ناشران را می‌بندد و منافع آن‌ها را کاهش می‌دهد.

ـ در مقابل مدل عمده‌فروشی، مدل دیگری با نام “مدل حق امتیاز” (Agency Model) در دنیای امروز بر بستر اینترنت ایجاد شده است. در این مدل که نماد آن آی‌تونز است، تولیدکننده یا ناشر، محصول خود را مستقیمن به خریدار می‌فروشد: در این‌جا با پلت‌فرمی مواجهیم که به هر کس اجازه می‌دهد در برابر تنها ۳۰ درصد از هر فروش، فروش‌گاه شخصی خودش را راه بیاندازد. بنابراین هر کس حق دارد هر چقدر که دوست دارد روی محصول‌ش قیمت بگذارد. به‌همین علت این ناشران بعد از توافق پنهانی با اپل، آمازون را به در پیش گرفتن این مدل فروش ترغیب کردند و در نتیجه آمازون تحت فشار ناشران بزرگ مجبور شد قیمت خرده‌فروشی‌ش را افزایش دهد.

ـ حالا سؤال این‌جاست که کدام مدل برای مصرف‌کنندگان مناسب‌تر است؟ آیا وزارت دادگستری در تعقیب قضایی اپل و شرکای ناشرش حق داشته است؟ ژانگ می‌گوید که براساس تحلیل‌های اقتصادی که انجام داده این مشخص شده که مدل عمده‌فروشی از نظر اقتصادی مدل بهینه‌ای نیست. مشکل همان ویژگی اصلی این مدل است: هر یک از حلقه‌های زنجیره قصد دارد حاشیه‌ی سودش را بیشینه کند و این باعث می‌شود که قیمت نهایی افزایش یابد. ژانگ این مشکل را “حاشیه‌‌ی سود مضاعف” می‌نامد.

ـ اما راه‌حل مشکل “حاشیه‌ی سود مضاعف” چیست؟ مشخص‌ترین راه‌حل استراتژی یکپارچه‌سازی افقی رو به جلو است: تأسیس فروش‌گاه‌هایی برای فروش محصولات به‌صورت مستقیم به مصرف‌کننده‌ی نهایی. همان کاری که اپل با فروشگاه‌های‌ش انجام داد. اما این کار برای همه مقدور نیست: هم منابع زیادی می‌طلبد و هم تنوع محصول فراوانی. این‌جاست که “مدل حق امتیاز” وارد می‌شود و براساس آن پلت‌فرمی مانند آی‌تونز، این امکان را به همه می‌دهد تا فروش‌گاه خود را تأسیس کنند و با قیمت مورد نظر خودش محصول را بفروشند. نکته‌ی مهم ماجرا این‌جاست که در این‌جا هدف هر دو طرف ناشر و صاحب پلت‌فرم بزرگ‌تر کردن کیک است و نه افزایش سهم خودشان از کیک. بنابراین آن‌ها نمی‌توانند از یک قیمت بهینه‌ی مشخص بالاتر بفروشند؛ چون مشتری نمی‌خرد و در نتیجه همه ضرر می‌کنند.

ـ در دنیای اینترنت به‌دلیل ماهیت ذاتی این محیط، هر تولیدکننده‌ای که یک سطح حداقلی از تنوع در محصولات را داشته باشد می‌تواند فروشگاه خود را تأسیس کند و محصولات‌ش را با قیمت رقابتی به‌صورت مستقیم به مصرف‌کننده‌ی نهایی بفروشد. در این‌جا مشکلات دنیای واقعی وجود ندارد: نه به منابع بسیار زیادی نیاز است و نه به تنوع محصول بسیار زیاد. ژانگ می‌گوید در بلندمدت این مدل در برابر مدل عمده‌فروشی برنده خواهد بود و برای مصرف‌کننده هم بهینه این است که این اتفاق بیافتد.

ـ در مورد خاص ماجرای اپل و ناشران و آمازون باید به چند نکته توجه کرد:

۱- در بلندمدت با گسترش کاربرد مدل حق امتیاز و افزایش قیمت کتاب‌ها، تولیدکنندگان کتاب‌خوان‌ها مثل آمازون، مجبورند قیمت کتاب‌خوان‌ خود را کاهش دهند تا از صرفه به‌مقیاس مشتریان بیش‌تر برای خرید کتاب‌های الکترونیک استفاده کنند.

۲- برعکس اتهام تلاش برای ایجاد انحصار به اپل و ناشران اگر مدل عمده‌فروشی آمازون برنده شود، آمازون در تحمیل قیمت خود به ناشران انحصار ایجاد می‌کند. در این حالت جدا از کاهش انگیزه‌ی ناشران، سرمایه‌‌ی در دسترس آن‌ها برای سرمایه‌گذاری روی فناوری‌های پیش‌رفته و ایجاد کتاب‌های الکترونیکی که با عکس، ویدئو و محتوای تعاملی روی شبکه‌ی اینترنت هم‌راه باشند، کاهش می‌یابد. ضمنا وزارت دادگستری توجه نکرده که آمازون هم دقیقن برای افزایش حداکثری سهم بازار خود و ایجاد انحصار در بلندمدت، قیمت کتاب‌ها را در یک رابطه‌ی باخت ـ باخت با ناشرین پایین نگه داشته است.

۳- مدل حق امتیاز باعث می‌شود تا ناشرین مجبور باشند کتاب‌ها را روی تمام پلت‌فرم‌های موجود عرضه کنند و در نتیجه انحصار روی عرضه‌ی کتاب‌خوان‌ها هم شکسته می‌شود.

۴- جالب‌تر از همه: در مدل حق امتیاز ناشرین مجبور به رقابت با هم در عناوین مشابه هستند! دیگر قیمت ثابت نیست و در نتیجه هر کس تمایل دارد کتاب خودش را با کم‌ترین قیمت به مصرف‌کننده بفروشد.

ـ چه عاملی باعث می‌شود که یک واسطه مدل نمایندگی را در برابر مدل عمده‌فروشی انتخاب کند؟ در تحقیق آقای ژانگ و همکاران‌شان این نتیجه به‌دست آمده: “اگر فروش الکترونیکی باعث کاهش فروش در حالت سنتی شود، واسطه‌ها مدل حق امتیاز و ایجاد پلت‌فرم را انتخاب می‌کنند؛ اما اگر فروش الکترونیکی به افزایش فروش به‌شکل سنتی منجر شود، مدل عمده‌فروشی و قرارداد مستقیم با تولیدکننده را بر می‌گزینند. ضمنا افزایش رقابت بین واسطه‌ها باعث افزایش تمایل به ایجاد پلت‌فرم می‌شود.”

تحلیل بسیار جالبی بود!

پ.ن. برای Agency Model معادل به‌تری دارید؟

دوست داشتم!
۲

ماجرای تعقیب قضایی توافق اپل با ۵ ناشر بزرگ آمریکایی برای افزایش قیمت کتاب‌های الکترونیک را حتمن شنیده‌اید. جان ژانگ استاد مدرسه‌ی مدیریت وارتون دانشگاه کلمبیا در این مقاله‌ی جذاب به بررسی این ماجرا پرداخته است. نکات اصلی این مقاله را با هم مرور می‌کنیم: ـ تا پیش از ظهور پلت‌فرم آی‌تونز اپل، مدل فروش در تجارت الکترونیک مدل “عمد‌ه‌فروشی”

موفقیت چیست!؟

همه‌ی ما دوست داریم در زندگی‌مان “موفق” باشیم؛ اما کم‌تر پیش می‌آید که فکر کنیم موفقیت یعنی چه!؟ جفری جیمز این‌جا تعریف جالبی از موفقیت ارائه کرده است:

ماتریس زیر را در نظر بگیرید:

برای بیش‌تر مردم تعریف موفقیت به‌شکل زیر است:

اما تعریف واقعی موفقیت این‌طوری است:

بنابراین: “موفقیت در زندگی یعنی هر چه بیش‌تر شاد بودن!”

دوست داشتم!
۸

همه‌ی ما دوست داریم در زندگی‌مان “موفق” باشیم؛ اما کم‌تر پیش می‌آید که فکر کنیم موفقیت یعنی چه!؟ جفری جیمز این‌جا تعریف جالبی از موفقیت ارائه کرده است: ماتریس زیر را در نظر بگیرید: برای بیش‌تر مردم تعریف موفقیت به‌شکل زیر است: اما تعریف واقعی موفقیت این‌طوری است: بنابراین: “موفقیت در زندگی یعنی هر چه بیش‌تر شاد بودن!” دوست داشتم!۸

لینک‌های هفته (۸۵)

باز هم کمی تأخیر … 🙂

یش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

مدیریت آشفتگی فکری (امیر مهرانی؛ The Coach) (عاااالی! یکی از به‌ترین مطالب هفته)

چگونه عادت های خوب را در خودمان نهادینه کنیم؟ (نارنجی) (عاااااالی!)

۱۰ راه برای افزایش تمرکز و کارایی محیط کار (نارنجی)

پنج نکتۀ زیرکانه برای ابراز مخالفت با رئیس (محمد سالاری)

شوخی با مدل‌های یکپارچه! (افشین دبیری؛ وبلاگ مدیریت منابع انسانی) 😀

 مدیریت و کارآفرینی:

بومی سازی: درست یا غلط؟ (بهاره حسینی) (سؤال خوبی است!)

تکنیک MECE (ابراهیم حیدری)

مدیریت پروژه چابک (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

چگونه یک مربی و مرشد خوب برای خودمان پیدا کنیم؟! (مصطفی مهدی‌زاده؛ نویسنده‌ی مهمان وبلاگ یک پزشک)

گرومینگ بک لاگ محصول (اسد صفری؛ دنیای چابک)

کارآفرینی نیازی به تجربه ندارد

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

راه‌های «عملی» برای تقویت وبلاگستان (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (خیلی حرف حساب!)

گوگل برای مالکیت فایل‌های کاربران تا کجا به پیش می‌رود؟! (آزادراه)

مایکروسافت، نام نسخه‌های مختلف ویندوز ۸ را اعلام کرد (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

چه بر سر اندروید می‌‌آید؟ (تحریریه‌ی آن‌لاین عصر ارتباط)

آزادراه تقدیم می‌کند: اوبونتو برای تازه‌واردها (آزادراه) (کتاب آموزشی اوبونتو)

چهار مطلب در راستای معرفی گوگل‌درایو توسط گوگل در این هفته: رونمایی رسمی گوگل از سرویس گوگل‌درایو (فارنت) و فضای جیمیل به ۱۰ گیگابایت افزایش یافت  و سرویس SkyDrive مایکروسافت با ۷ گیگابایت فضای رایگان (دو خبر دوم از وبلاگینا) و اینفوگرافی: مقایسه سه سرویس دراپ‌باکس، گوگل‌درایو و اسکای درایو (فارنت)

۱۰ امکان جالبی که جستجوگر گوگل دارد و کمتر از آن‌ها استفاده می‌شود

پیش‌بینی سهم ۶ میلیارد مشترکی بازار تلفن همراه دنیا تا پایان ۲۰۱۲

شبکه‌های اجتماعی:

فیس‌بوک بیش از ۹۰۰ میلیون کاربر فعال ماهانه دارد 

صنعت فاوا در ایران:

اساسنامه شرکت زیرساخت تأیید شد 

گواهی مدیریت امنیت اطلاعات خارجی منتفی شد (ISMS ایرانی! چه شود …)

اختصاص بودجه ۴۰ میلیارد تومانی به پژوهش‌های فناوری اطلاعات

الزامی شدن تأیید هویت در پرداخت‌های الکترونیکی

آغاز رده‌بندی ملی آثار نرم‌افزاری

اقتصاد:

اقتصاد آنلاین آمد (سایت خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان که با همت گروهی از دوستان روزنامه‌نگار حرفه‌ای ما که با جریان اصلی اقتصاد جهان همراه‌اند راه افتاده است. معرفی این سایت توسط صادق الحسینی در کاتالاکسی)

سایت شخصی دکتر محمد طبیبیان عزیز هم این هفته شروع به کار کرد!

اقتصاد ایران در گزارش صندوق بین المللی پول (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL) (بسیار خواندنی!)

گیک‌ها و اقتصاد تجربه‌محور (نارنجی)

بدهی خارجی ایران ۶٫۳ میلیارد دلار کاهش یافت/ امارات بدهکارترین در خاورمیانه

نرخ بهره ی بانکی در آمریکا تا پایان سال ۲۰۱۴ ثابت ماند

دوست داشتم!
۰

باز هم کمی تأخیر … 🙂 یش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی

لینک‌های هفته (۸۴)

خوب این آخر هفته سر من وحشت‌ناک شلوغ شد. موعد تحویل چند تا پروژه که قرار بود با هم نباشد، روی هم افتاد و نتیجه‌ش هم این‌که پست “لینک‌های هفته” افتاد به‌امروز. بعد از پست جمعه شب، قصد داشتم هر وقت شد مطالب نخوانده را بخوانم و پست لینک‌های هفته را بنویسم که واقعن فرصت نشد. از لطف دوستانی که نگران غیبت من شده بودند، متشکرم. 😀 این هم از مزایای زیادی فعال بودن است دیگر …

از این هفته لینک‌های مربوط به صنعت فاوا در ایران را جدا می‌کنم و تعداد لینک‌های کلی بخش فاوا را هم به ده لینک کاهش می‌دهم. البته طبیعتا اگر لینک‌های صنعت فاوا در ایران زیاد نباشد، آن‌وقت فضا برای سایر لینک‌های فاوا باز می‌شود.

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها  را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

برداشت از خود (باید یک مطلب به‌زودی در باب “توهم در مورد خود” بنویسم! علی‌الحساب این نوشته‌ی کوتاه شهرام خان کریمی را در یادداشت‌های صنایعی ببینید.)

استراتژی لبخند (علی م.) (بسیار دوست‌ش داشتم.)

Live at Your Own Speed (بهاره حسینی؛ The Notes) (عاااالی! روش‌هایی برای یافتن آرامش در زندگی. البته عنوان‌ش را نگاه نکنید؛ مطلب فارسی است. یکی از به‌ترین نوشته‌های این هفته برای من.)

چالش‌های فراروی تغییر موفق (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

تغییر و مشکلات آن (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

تغییر و مقاومت (وبلاگ تجربه؛ محسن صحراگرد)

آرتیست فراموش شده (امیر مهرانی؛ The Coach)

آنچه برای برقراری ارتباط مؤثر نیاز داریم (نیاز مبرم مدیران) (محمد سالاری)

۴ روش برای بهبود کارایی مغز (نارنجی)

بهترین شغل جهان در سال ۲۰۱۲: مهندس نرم‌‌افزار (نارنجی) (بقیه را هم بد نیست ببینید.)

مدیریت و کارآفرینی:

مدیر پروژه خوب (خلاصه‌ی یک کتاب عالی مدیریت پروژه به‌روایت علی واحد در وبلاگ رادمان؛بسیار مهم و خواندنی!)

گفت‌و‌گوبا مدیرعامل شرکت پوینده دهکده جهانی : منابع انسانی؛ اصلی‌ترین منبع تحقق برنامه‌های راهبردی (این هم یک گفتگوی جالب با وفا کمالیان عزیز که مال قدیم‌ترهاست اما من این هفته‌ تازه دیدم‌ش!)

زندگی مشترک مسالمت‌آمیز با یک کارآفرین (امیر مهرانی؛ The Coach)

برای پول درآوردن وبلاگ نزنید! (وبلاگ خواندنی آقای سید رضا علوی با عنوان “کارآفرینی اینترنتی و کسب و کار اینترنتی به زبان فارسی” که کشف این هفته بود!)

تخفیف یا تخریب؟! (پریا فرهادی؛ وبلاگ همینا)

سادگی، نهایت پیچیدگی است (این هم معرفی طراح اصلی اپل توسط جواد افتاده در “رسانه‌های اجتماعی”)

 پرداخت های متغیر (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) (نوشته‌ی شهرام در مورد سبک‌های پرداخت ثابت و متغیر در طول چرخه‌ی عمر سازمان)

همکاری و نه دلالی (شایان شلیله)

چگونه با تازه‌واردها رفتار کنیم؟ (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

آموزش وب‌مسترها ; راه‌هایی ساده برای ایجاد محتوایی قوی (دنیای فناوری اطلاعات) (بسیار خواندنی!)

ارتباط کامپیوترهای آلوده با اینترنت قطع می‌شود (حتمن این مطلب را در مورد یک ویروس بسیار خطرناک بخونید و رایانه‌تان را هم چک کنید.)

دانلود همه‌ی اطلاعات ویکیپدیا و استفاده از دانشنامه‌ی ویکیپدیا به صورت آفلاین (شاهوار) (به‌به!)

راه‌حل کاربردی ادوبی برای جایگزینی امضای دستی با امضای الکترونیکی اسناد (زومیت)

گوگل می‌گوید در ساخت اندروید از حمایت کامل Sun برخوردار بوده است (این هم بخشی از ماجرای شکایت اوراکل از گوگل) (زومیت)

Gmail خود را آنالیز کنید (عصر ارتباط)

نگرانی مخترع اینترنت از خطرات گوگل و فیسبوک

آیا شرکت‌های Apple و Valve در تلاش برای ساخت کنسول بازی جدیدی هستند؟ 

شبکه‌های اجتماعی:

عصر محتوای کوانتم (رسانه‌های امروز؛ مهران نصر) (عااالی!)

چرا فیس‌بوک برای گوگل خطرناک است؟ (زومیت)

صنعت فاوا در ایران:

گفت وگو با حمید شهریاری عضو شورای عالی مجازی (یک گفتگوی بسیار مهم در مورد مشکلات سیاست‌گذاری فاوا در کشور که منجر به تأسیس شورای عالی مجازی شد. آقای شهریاری را اول بار در هم‌اندیشی راهبردهای جامعه‌ی اطلاعاتی ایران از نزدیک دیدم. بسیار انسان روشن‌ و در حوزه‌ی فاوا بادانشی است و به‌دلیل جامعه‌ی روحانیت‌ش احتمالن یکی از تأثیرگذارترین آدم‌ها صنعت فاوا در سطح نظام حاکمیتی کشور.)

اساسنامه شرکت IT تصویب شد 

شبکه ملی اطلاعات هزار میلیارد تومان خرج برمی‌دارد (بررسی بودجه‌ی فاوا در سال ۱۳۹۰)

سایت‌های وزارت نفت همچنان قطع است

حجم تجارت الکترونیکی کشور به ۶۷ میلیارد تومان رسید 

اقتصاد:

۱۰ چیز که در مورد افشای اطلاعات کارت‌های بانکی مردم نمی‌دانید (دوستان ما در راه‌پرداخت نکات بسیار مهمی را در فضای غبارآلود و غیرکارشناسی که پس از این اتفاق به‌وجود آمد، نوشته‌اند.)

فقرا در جست‌و‌جوی گذشته، ثروتمندان به دنبال آینده (در جستجو در گوگل!)

مذاکره بهمنی با رئیس صندوق بین‌المللی پول برسر تحریم 

در جلسه‌ی سه روزه‌ی صندوق بین‌المللی پول چه گذشت؟

دوست داشتم!
۱

خوب این آخر هفته سر من وحشت‌ناک شلوغ شد. موعد تحویل چند تا پروژه که قرار بود با هم نباشد، روی هم افتاد و نتیجه‌ش هم این‌که پست “لینک‌های هفته” افتاد به‌امروز. بعد از پست جمعه شب، قصد داشتم هر وقت شد مطالب نخوانده را بخوانم و پست لینک‌های هفته را بنویسم که واقعن فرصت نشد. از لطف دوستانی که