میلیونها نفر افتادن سیب از درخت را دیده بودند؛ اما نیوتون اولین کسی بود که از خودش پرسید چرا؟
برناد باروک
میلیونها نفر افتادن سیب از درخت را دیده بودند؛ اما نیوتون اولین کسی بود که از خودش پرسید چرا؟
برناد باروک
میلیونها نفر افتادن سیب از درخت را دیده بودند؛ اما نیوتون اولین کسی بود که از خودش پرسید چرا؟ برناد باروک دوست داشتم!۱
امام حسین (ع): «بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد». (مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ )
***
اربعین حسینی بر عاشقان سیدالشهدا (ع) تعزیت و تسلیت باد. التماس دعا.
امام حسین (ع): «بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد». (مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ ) *** اربعین حسینی بر عاشقان سیدالشهدا (ع) تعزیت و تسلیت باد. التماس دعا. دوست داشتم!۰
“هواداران باید بهخوبی این مسئله را درک کنند که ما همیشه برای بردن و پیروز شدن به میدان نمیرویم؛ بلکه گاهی اوقات هم ممکن است بازی را واگذار کنیم. مطمئن باشید که باختن هم برای پیشرفت کردن لازم است. تا تیم شما شکست نخورد، نمیتوانید بهتر شوید. تصور من بر این بود که زودتر از اینها تیم من متحمل شکست شود، اما ما همچنان بدون شکست بازیها را سپری میکنیم. در ماه سپتامبر شش بازی داریم؛ شش بازی یعنی ۱۸ امتیاز سخت و دشواری که باید برای آنها بجنگیم. در فوتبال هیچگاه خط پایانی برای شما وجود ندارد و میتوانید بهتر از قبل باشید. عملکرد انفرادی بازیکنان، عملکرد گروهی، نحوهی بازی شما و حریفان همگی از جمله عواملی هستند که هر مسابقه متفاوت از یک بازی دیگر میشود.” (پپ گواردیولا؛ اینجا)
این روزها درگیر سر و سامان دادن به آخرین مشکلات بازمانده از مرحلهی قبلی زندگی هستم ـ مرحلهای سرشار از شکستهای بزرگ و کوچک که حتما روزی در موردشان خواهم نوشت. یکی از سؤالات این روزهایم وقتی از دور به آن دوران پرچالش مینگرم این است که چطور دوام آوردم. با بازخوانی این گفتههای پپ حالا میتوانم بگویم که دلیلش بهصورت خلاصه همانی است که در عنوان این پست اشاره کردهام. اما قبل از اینکه در اینباره توضیح بدهم بیایید کمی به حرفهای پپ دقیقتر نگاه کنیم.
سخنان پپ را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
اما یک نکتهی دیگر در ابهام مانده: اگر زندگی مثل فوتبال است، پس جایگاه ما در رتبهبندی زندگی کجاست؟ مگر در آخر مسابقات فوتبال به برندهها جام و مدال نمیدهند؟ پاسخ به این سؤال را در یکی از پستهای اول مجموعهی درسهایی از فوتبال دادهام: “ازیکنان بارسا بازیکنان توانمندی هستند و این را باور کردهاند. اما فقط باور کافی نیست! علاوه بر آن بازیکنان بارسا از توانمند بودنشان لذت میبرند!” نکته این است که رسیدن به جام و موفقیت بزرگ، نتیجهی مجموعهای از عوامل است. اما اینکه من جامی نگرفتهام دلیلی نمیشود که توانمند نباشم و دلیل نمیشود که دست از تلاش بکشم. من باید از آنی که هستم راضی باشم، چرا که در مسیر “بِه شدن” در حال حرکت بهسوی تعالی هستم.
“زندگی، بدون خط پایان.” چه زندگی شگفتانگیزی! زندگی که دچار هیچ محدودیتی نیست. زندگی که وابسته به هیچ کسی نیست. زندگی که سرشار است از تلاش و امیدواری. زندگی که معطوف به سفر است و نه نتیجه! زندگی که در آن، شکست، راهی است برای کشف بهتر خود و معنای زندگی. زندگی که در آن، پیروزی، تنها یک مرحلهی گذار است و گامی رو به جلو که ثابت میکند راه را تا الان اشتباه نرفتی. زندگی که ارزش جنگیدن را دارد. زندگی که رو به آینده است؛ اما گذشته را فراموش نمیکند. زندگی که هر روز از ابتدا آغاز میشود. و بهصورت خلاصه “زندگی که سراسر حل مسئله است!”
چیزی که میخواستم در مورد مسیر چند سال اخیر زندگیام بگویم همین پاراگراف بالا بود. نتیجهی تمام زمین خوردنها و باختنها و نبردنهای این ۴ سال را میتوانم در کشف همین حقایق بهظاهر بدیهی خلاصه کنم. 🙂
لازم به یادآوری نیست که تمامی آنچه در این پست اشاره شد، نهفقط در زندگی شخصی که در زندگی کاری و حتی برای سازمانها هم معنادارند. اتفاقا حرفهای پپ معطوف به سازمانها است و من آنها را مصادره به مطلوب در مورد زندگی شخصی کردهام! اگر بخواهم کوتاه در این زمینه هم بنویسم باید بگویم که برای سازمانها، تعالی بهمعنای دست یافتن به فلسفهی وجودی و چشماندازشان است. در این مسیر، آنها باید روی “بهبود مستمر” برای حرکت از “خوب به عالی” متمرکز باشند. طبیعی است که هیچ سازمانی نمیتواند از شکست اجتناب کند؛ اما میتواند کوچک و زود شکست بخورد. این همان چیزی است که بزرگترین شرکتهای فناوری دنیا آن را دنبال میکنند: رویکرد مبتنی بر آزمایش که بهدنبال شکستها و موفقیتهای کوچک است تا در نهایت، مجموعهی آنها به یک پیروزی بزرگ بیانجامد؛ پیروزی که میتواند در قالب یک محصول/خدمت جدید و یا خلق یک مزیت رقابتی جلوه پیدا کند (مثلا آمازون را ببینید که استاد این کار است و حرفهای جف بزوس را در زمینهی رابطهی آزمونگرایی و موفقیت بخوانید) و یا اینکه تبدیل به یک اسلحهی رقابتی و حوزهی کسبوکاری جدید برای آیندهی میانمدت و بلندمدت شود (در این زمینه کمپانی ایکس آلفابت و مونشاتهایش نمونهی بسیار جذابی هستند.)
“هواداران باید بهخوبی این مسئله را درک کنند که ما همیشه برای بردن و پیروز شدن به میدان نمیرویم؛ بلکه گاهی اوقات هم ممکن است بازی را واگذار کنیم. مطمئن باشید که باختن هم برای پیشرفت کردن لازم است. تا تیم شما شکست نخورد، نمیتوانید بهتر شوید. تصور من بر این بود که زودتر از اینها تیم من متحمل شکست
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
الگویی برای فهم ناکامیهای مکرر در برآورده شدن انتظارات در ایران (تحلیل عواطف اجتماعی)
فروش آینده به مردم (تحلیل خواندنی دکتر محمد فاضلی دربارهی مهمترین چالش این روزهای جامعهی ما)
هوش هیجانی یک مزیت رقابتی ثابتشده
روش های کاربردی جف بزوس برای ایجاد توازن میان کار و زندگی
مدیریت کسبوکار، تحول دیجیتال سازمانی و کارآفرینی:
چند نکتهی کلیدی در ایجاد تغییرات سیستماتیک سازمانی (امیر مهرانی؛ مربی)
کمتر مدیریت کردن افراد و بیشتر مدیریت کردن رفتار (قدرت در دنیای امروز، تسلط هر چه بیشتر بر ابهامات آینده است.)
چطور به کارمندم نشان دهم که اینجا رئیس منم؟
نقطه آغاز چابکی سازمانی: چگونه یک سازمان چابک خلق کنیم؟ (راه پرداخت)
۵ نکته مهم در طراحی و طراحی مجدد ساختار سازمانی
نوآوری، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
نوآوری تخصصی! (نوآوری فقط عرضهی محصول جدید در صنعت اصلی حوزه کاریمان نیست!)
خبرگی در هنر شناسایی شرایط بحرانی (استراتژیهای مدیریت ابهام)
دو حرکت استراتژیک مهم در موفقیت نتفلیکس
پوشش ریسک نوسانات قیمتی و ابهامات در فرآیند تسویه (دو تحلیل دربارهی چیستی و کاربرد ابزارهای مشتقهی بازار مالی)
اقتصاد، مدیریت مالی و سرمایهگذاری:
نمره تابستانی محیط کار و دو عامل مرگ کسبوکارها
۱۰ عادت بد مالی که قبل از ۲۰ سالگی باید کنار بگذارید (و البته در هر زمانی از زندگی!)
سه سناریوی روشنگر (درباره دخالت دولت در اقتصاد)
چرا فریلنسرها بحران اقتصادی را کمتر حس میکنند؟
چشم انداز تیره رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۹
فناوری، ارتباطات و رسانه:
فیسبوک و NSA از نظر گفتمان و هدف شبیه به هم هستند (زومیت)
یادگیری عمیق چیست و چه کاربردهایی دارد؟ (زومیت)
بلاکچینها دیدگاه ساتوشی ناکاموتو را انعکاس میدهند نه توکنها (کوین ایران)
مقالهی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت هاروارد بیزینس اسکول است با عنوان: استارتآپ یا شرکت سنتی؟ کدام یک برای شما بهتر است؟ پیش از شروع: میتوانید فید وبسایت گزارهها و همچنین فید لینکدونی گزارهها (که مطالب این پست از میان آنها انتخاب میشوند) را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. میتوانید گزیدهی
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
ذهن آگاهی؛ رهایی از استرس و زندگی در لحظه (دیجیکالا مگ)
چرا حالا فقط به فکر خودمان هستیم؟ (مصاحبه با سعید معیدفر؛ جامعهشناس)
علائمی که نشان میدهد درونگرا و مضطربید
برای کنترل احساسات و افکار منفی بهصورت سوم شخص با خودتان حرف بزنید (شبکه)
انتخاب از بین گزینههای زیاد برای مغز انسان مشکلتر است (زومیت)
مدیریت کسبوکار، تحول دیجیتال سازمانی و کارآفرینی:
انواع منابع قدرت در رهبری کسبوکار (زومیت)
سادهترین و موثرترین تکنیک مصاحبه چیست؟
چگونه مهارتهای شنیداری کارمندان را بهبود ببخشیم
نوآوری، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
چرا استارتاپها [در ایران] شکست میخوردند؟ (میلاد اسلامیزاد) و تعطیلی استارتاپها: شکست یا آموختن (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی) (دو مطلب تحلیلی مرتبط با هم. خواندنی.)
برند به عنوان دارایی استراتژیک (هورموند)
راهکارهایی برای ارائه خدمات عالی به مشتریان
موفقیت با فروش محصولات کمقابلیت!
اقتصاد، مدیریت مالی و سرمایهگذاری:
ده فرمان کلیدی (مدیریت مالی کسبوکارهای کوچک در زمان بحران)
ورود اژدهای چینی (چین با افزایش مصرف مردم بهسمت توسعهی اقتصادی حرکت کرد!)
تنزل یک پلهای ایران در شاخص رقابتپذیری جهانی
انتخاب اول سرمایهگذاران در ثلث اول
آیا دولتها قادر به دور زدن تحریمها از طریق تکنولوژی بلاکچین خواهند بود؟ (راه پرداخت)
فناوری، ارتباطات و رسانه:
مدیریت تغییرات تکنولوژیک (مقالهای از کلیتون کریستنسن)
۱۰ روند فناوری استراتژیک در سال ۲۰۱۸ از منظر گارتنر (راه پرداخت) و چرخه هایپ گارتنر سال ۲۰۱۸ / با ۱۷ فناوری نوظهور جهان آشنا شوید (راه پرداخت) (دنیا دارد با این فناوریها به استقبال آینده میرود. ما کجای این مسیر هستیم؟)
چین با جاده ابریشم دیجیتال، سیلیکون ولی را نشانه گرفته است
مقالهی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت دیلدرز است با عنوان: افراد موفق این ۷ چیز را هر روز به خودشان میگویند. پیش از شروع: میتوانید فید وبسایت گزارهها و همچنین فید لینکدونی گزارهها (که مطالب این پست از میان آنها انتخاب میشوند) را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. میتوانید گزیدهی بهترین
“با شاد بودن فضا میتوانید هازارد را برای بهتر بودن تحریک کنید. هازارد به استراتژیهای من نیازی ندارد، او تحت تأثیر رسانهها و آنچه در اطراف او اتفاق میافتد قرار نمیگیرد و عاشق فوتبال بازی کردن است. اما بازیکنان بزرگ به اهداف مهم نیاز دارند. اگر هازارد کمی هجومیتر بازی کرده و بهترین عملکردش را ارائه دهد از این هم بهتر خواهد شد.” (مائوریتسیو ساری؛ اینجا)
برای پرداختن به آن تکجملهی درخشان استاد مائوریتسیو ساری ـ که الحق پدیدهی فصل جدید لیگ برتر انگلیس او و “چلسی”اش هستند ـ ناگزیرم گریزی بزنم به موضوعی که این روزها یکی از مهمترین چالشهای فضای کاری کشور است. در سالهای اخیر یکی از مشکلات بسیاری از سازمانهای کشور که من با آنها در ارتباط بودهام، در دسترس نبودن نیروی انسانی باکیفیت و باانگیزه است. بهنظر میرسد در سالهای اخیر با مهاجرت بسیاری از نیروهای متخصص در حوزههای مختلف دسترسی به “استعدادها” سختتر از قبل شده است. اما همهی داستان این نیست. حداقل تا جایی که من دیدهام، مشکل اصلی در عدم توازن میان مدل ذهنی افراد در مورد جایگاه شغلی، درآمد و مزایایشان با آن چیزی است که سازمانها میتوانند در اختیارشان بگذارند. این جمله نیاز به توضیح بیشتر دارد. به چند نکتهی زیر توجه کنید:
حال میتونیم به موضوع اصلی بحث بپردازیم. استاد ساری معتقد است که یک استعداد ناب مانند هازارد نیازی به مدیریت شدن توسط او ندارد. پس نقش مربی (یا مدیر) چیست؟ اگر بخواهیم به حرفهای استاد ساری استناد کنیم، یک اصل اساسی در مدیریت استعدادها در سازمانها وجود دارد (البته با این پیشفرض که دیگر شرایط از جمله مسائل مربوط به حقوق و مزایا فراهم شده باشند): استعدادها را مدیریت نکنید، برای آنها هدفهای بزرگ تعیین کنید. توضیح اینکه فرد بااستعداد فردی متکی بهخود و باانگیزه است؛ اما اینکه آیا آنچه او دنبال میکند با اهداف کلان سازمان و مدیرش هم همسویی دارد یا خیر، سؤالی است که مدیر او باید به آن پاسخ بدهد. چه هدفی برای فرد بااستعداد هدفی بزرگ و بلندپروازانه است که با اهداف سازمانی هم همخوانی دارد؟ پاسخ به این سؤال، بزرگترین خدمتی است که یک مدیر میتواند به خودش، سازمانش و نیروهایش داشته باشد.
“با شاد بودن فضا میتوانید هازارد را برای بهتر بودن تحریک کنید. هازارد به استراتژیهای من نیازی ندارد، او تحت تأثیر رسانهها و آنچه در اطراف او اتفاق میافتد قرار نمیگیرد و عاشق فوتبال بازی کردن است. اما بازیکنان بزرگ به اهداف مهم نیاز دارند. اگر هازارد کمی هجومیتر بازی کرده و بهترین عملکردش را ارائه دهد از این هم بهتر
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
تنهایی: واقعیت یا توهم؟ (سخنرانی فوقالعاده خواندنی استاد مصطفی ملکیان)
سادگی رمز موفقیت (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
توهم ناشایستگی چگونه شکل میگیرد (زومیت)
چگونه به یک شخصیت کاریزماتیک تبدیل شویم؟
چگونه فعالیتهای فوق برنامه شما باعث موفقیتتان در کار خواهد شد؟ (دیجیاتو)
مدیریت کسبوکار، تحول دیجیتال سازمانی و کارآفرینی:
خداحافظی با ارزیابی عملکرد (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی) (عالی. بهترین مطلب هفته.)
هزینهی عدم تقابل (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی) (بهدقت بخوانید.)
نکاتی برای دستیابی به اثربخشی در بازطراحی ساختار سازمانی (سید حسین جلالی)
یک دروغ بزرگ: محیط کار جای خوش گذراندن نیست
نوآوری، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
چگونه شرکتهایی مانند اپل به این جایگاه خاص رسیدند؟
استراتژی منحصربه فرد گوگل و اینتل برای موفقیت / هر استارتاپی میتواند آن را به کار بندد
جلوگیری از اصلیترین دلیل شکست تجارتها
چرا برخی مدیران استراتژیهای شکستخورده را ادامه میدهند؟
پیادهسازی مفاهیم استارتاپ ناب نکات منفی نیز دارد (زومیت)
اقتصاد، مدیریت مالی و سرمایهگذاری:
طعام بهشتی توسعه (معرفی ایدههای برندگان جایزهی نوبل اقتصاد امسال)
معمای افزایش بهرهوری (نگاهی دیگر به ایدههای برندگان جایزهی نوبل اقتصاد امسال)
جبهه جدید مقابل نقدینگی (عملیات بازار باز چیست؟)
بازارهای پررونق برای ایران (به کجا صادرات بیشتری داریم؟)
فناوری، ارتباطات و رسانه:
اطلاعات؛ آینده رقابت در بازارها
استارتآپها چه زمانی به روابط عمومی نیاز دارند؟
آنچه هر مدیری باید در مورد هوش مصنوعی بداند
مسیر آینده رایانش ابری (دربارهی محاسبات ماه)
مقالهی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت اینک است با عنوان: ۱۲ عامل برونی که شما بهعنوان مدیر برای خلق یک استراتژی کسبوکاری اثربخش به آنها نیاز دارید. پیش از شروع: میتوانید فید وبسایت گزارهها و همچنین فید لینکدونی گزارهها (که مطالب این پست از میان آنها انتخاب میشوند) را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
روزی که میلیونر شدم (دیوید هانسن)
۲۰ فیلتر ذهنی که باعث تخریب شما میشوند (چقدر زیاد دارمشان. :|)
۱۵ راه که از فکر کردن به یک شخص یا موضوعی دست برداریم (بازده)
چگونه به درخواستهای کار رایگان پاسخ دهیم (زومیت)
۶ روش برای اینکه به مردم نشان دهید واقعا به حرفهایشان گوش میدهید
مدیریت کسبوکار، تحول دیجیتال سازمانی و کارآفرینی:
لطفا روش کار اسپاتیفای و گوگل را کپی نکنیم (اسد صفری؛ دنیای چابک)
تابوشکنی یک کارآفرین (مصاحبهای جذاب با خانم سیده فاطمه مقیمی؛ کارآفرین زن صنعت لجستیک ایران.)
بررسی نکات مدیریتی کتاب رهبری / مدیریت به سبک سرالکس فرگوسن
نشانههایی که ثابت میکند در مدیریت شکست خوردهاید
نوآوری، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
درآمد یا رشد؟ روی کدام یک باید تمرکز کرد؟ (رضا قربانی؛ راه پرداخت)
نوآوری فقط انقلابی! (نقدی بر رویکرد رؤیاپردازانهی مدیران شرکتهای ایران به نوآوری. از دکتر کامران باقری.)
متمایز کردن محصول در کسب و کار | آژانس مارکتینگ هورموند (از نظر شاخصهای تمایز محصول)
شرکتهای تبلیغاتی و رکود؛ آیا در دوران رکود قرار داریم؟ (دکتر مسعود سعیدی؛ ایرانادز)
چشماندازتان جهت کسبوکارتان در سالهای آینده را نشان میدهد
اقتصاد، مدیریت مالی و سرمایهگذاری:
طول مدت ماندگاری شما در یک شغل چقدر است؟ (در واقع این مطلب، گزارشی است از وضعیت ماندگاری افراد در مشاغل در ایران.)
سند آمایش مراکز لجستیک؛ حلقه سوم از زنجیره اقدامات استراتژیک
کشورهای اروپایی و موانع آنها برای تبدیل شدن به غولهای فناوری (زومیت)
اپل و نیمه پنهان تبدیل شدن به شرکت یک تریلیون دلاری (زومیت)
اینترنت ۵G از رؤیا تا واقعیت (دیجیاتو)
انواع الگوریتم اجماع (consensus algorithm) در دنیای رمزارزها (کوین ایران)
مقالهی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت دیلدرز است با عنوان: ۱۰ حقیقت بنیادین که زندگی شما را تغییر خواهند داد. پیش از شروع: میتوانید فید وبسایت گزارهها و همچنین فید لینکدونی گزارهها (که مطالب این پست از میان آنها انتخاب میشوند) را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. میتوانید گزیدهی بهترین
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
شکار فضای خالی! (ساناز صدوقی؛ آواز سکوت)
در ستایش تداوم (میثم زرگرپور؛ ویرگول)
روش توسعه مهارت (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
آیا مسیر کاری واضحی برای شما در شرکتتان وجود ندارد؟
درسهای موفقیت از ثروتمندترین فرد جهان (زومیت)
مدیریت کسبوکار، تحول دیجیتال سازمانی و کارآفرینی:
مالکیت سازمان (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
چه زمانی باید برترین کارمندانتان را کنار بگذارید
۶ اصل برگرفته از ارتش برای رهبری فوقالعاده
آیا کارکنانتان احساس احترام میکنند؟
رهبرانی که آینده کسب و کار را شکل میدهند
نوآوری، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
راهنمای تفکر طراحی (زومیت)
تکنولوژی چگونه بر شبکه ارزشی سازمانها تاثیر میگذارد؟ (از کلیتون کریستنسن)
داستانهایی الهامبخش در رابطه با استارتآپهای موفق (مجلهی شبکه)
اقتصاد، مدیریت مالی و سرمایهگذاری:
چگونه یک اقتصاد قویتر بسازیم؟ (مصاحبه با مدیرعامل مؤسسهی گالوپ)
تعهد سیاستگذار (تحلیل دکتر هادی صالحی اصفهانی دربارهی رویکرد دولت به مدیریت تورم)
چرا مردم کالاهایی را میخرند که به آن نیاز ندارند؟ (از دکتر احمد روستا)
درسهای کاهش ریال برای سیاستگذاران (البته فکر کنم کاهش ارزش ریال درستتر باشه.)
فناوری، ارتباطات و رسانه:
۷ نیرویی که روش کار ما را متحول خواهند کرد
کلان داده و یادگیری ماشین، مانع از وقوع بحران مالی جهانی نمیشوند (زومیت)
بلاکچین و اینترنت اشیا / دو روح در یک بدن برای بهبود امنیت، درآمد و مدیریت اطلاعات (راه پرداخت)
هوش مصنوعی چطور فینتک را تغییر میدهد / خداحافظی با خطاهای انسانی (راه پرداخت)
اسپاتیفای قابلیت بهاشتراکگذاری موسیقی را به هنرمندان مستقل و ناشناخته میدهد (زومیت)
مقالهی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت اینک است با عنوان: ۷ عادت کاری که در کارمندان کاملا با ارزش یافت میشوند. پیش از شروع: میتوانید فید وبسایت گزارهها و همچنین فید لینکدونی گزارهها (که مطالب این پست از میان آنها انتخاب میشوند) را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. میتوانید گزیدهی بهترین
“در بازی مقابل تاتنهام مسئله شخصیت تیمی بود؛ زیرا زمانی که ما از حریف عقب بودیم هم هجومی بازی کردیم و بعد از گل تساوی همچنان باور داشتیم که میتوانیم به پیروزی برسیم و من این روحیه را خیلی دوست داشتم. نمیدانم زمان کافی برای ریکاوری داشتیم یا نه زیرا دیدار مقابل تاتنهام بیش از یک بازی معمولی از بازیکنان اینتر انرژی گرفت. بازی و پیروزی مقابل سمپدوریا همانند دیدار برابر تاتنهام است. ورسالیکو هنوز آماده بازی کردن نیست و باید تمرینات اختصاصی داشته باشد. نتایج اینتر در سری آ هنوز خوب نیست اما من روحیه حرفهای تیمم را ستایش میکنم و معتقدم نباید اجازه دهیم از نظر روحی دچار افت شویم زیرا پیروزی در دیدار مقابل سمپدوریا ارزشی فراتر از پیروزی در ۲ دیدار متوالی دارد. درخشش ایکاردی؟ برای اینکه یک بازیکن بزرگ باشید به مقداری استعداد نیاز دارید؛ اما برای ۹۵ دقیقه تلاش شما باید یک شخصیت بزرگ داشته باشید.” (لوچیانو اسپالتی؛ اینجا)
اینتر این فصل با وجود خریدهای عالی که داشته اصلا خوب نتیجه نگرفته و بههمین دلیل، بردن تاتنهام در اولین بازی لیگ قهرمانان برای بازگشت تیم به شرایط مناسب یک اتفاق کلیدی بود. اما اینتر در همین بازی مهم نیز از حریف در خانه عقب افتاد و نزدیک بود که باز هم یک شاهکار دیگر در کارنامهی اسپالتی و اینتر ثبت شود. اما تیم در ۸ دقیقه نتیجه را برگرداند و پس از بهثمر رساندن گل تساوی در دقیقهی ۸۵، کار را در دقیقهی ۹۳ تمام کرد و بازی را برد! از نظر فنی این برد را نمیتوان چندان براساس تاکتیک و برنامه تحلیل کرد؛ اما براساس ذهنیت بازیکنان و تیم میتوان اتفاقا به تحلیل خوبی رسید. اسپالتی تلاش کرده تا دربارهی همین موضوع تحلیلی ارائه کند.
به گفتهی استاد اسپالتی، عامل اصلی برنده شدن اینتر این بود که تا آخرین لحظه به برنده شدن نهتنها اعتقاد داشت بلکه برای آن تلاش کرد. بعد از بهثمر رسیدن گل تساوی، شاید خیلی ادامهی بازی هجومی آن هم در برابر تیمی مثل تاتنهام با آن خط حملهی ترسناک و ضدحملههای ویرانگر کار عاقلانهای بهنظر نرسد. اما وقتی با تمام وجودت برنده شدن را بخواهی، آنوقت تا آخرین لحظه برای رسیدن به آن تلاش میکنی، حتی وقتی ریسک باخت خیلی هم کمرنگ نیست (کافی بود تاتنهام در ضدحمله گل بزند!) شخصیت برنده که تقریبا تمام قهرمانان بزرگ تاریخ ـ از جمله قهرمانان ورزشی ـ از آن بهرهمند بودهاند، چیزی فراتر از این نیست که در تمام لحظات هم انتظار برنده شدن را بکشی و هم برای آن بکوشی! یکی از بهترین مثالهای این موضوع در ورزش بهنظرم راجر فدرر است که بارها و بارها باخت را با بردی شیرین عوض کرده و در زمانی که کسی امیدی به پیروزی او نداشته، توانسته بردی دراماتیک را رقم بزند. در دنیای کسبوکار هم شاید استیو جابز در زمانی که به اپل بازگشت تا آن را از شکست نجات دهد، مثال خوبی باشد.
اما اسپالتی تلویحا به نکتهای اشاره کرده که در واقع مهمترین تفاوت تیمهای بزرگتر فوتبال دنیای امروز ـ مثل بارسلونا و رئال مادرید ـ با تیمهای سابقا بزرگی مثل اینتر در آن نهفته است. اول بیایید یک تقسیمبندی ساده از افراد حاضر در هر رقابتی داشته باشیم: برندهها، بازندهها و متوسطها. تکلیف بازندهها که مشخص است؛ اما تفاوت اصلی برندهها با متوسطها بیش از آنکه در امکانات باشد، در ذهنیتی است که همیشه و در هر بازی بهدنبال برنده شدن است. در واقع “استمرار ذهنیت برنده بودن” است که “شخصیت برنده” را میسازد. برندهها همواره و همیشه بهدنبال برنده شدن هستند و دستاندازها و مشکلات مسیر و باختهای مقطعی آنها را از هدف والایی که بهدنبال آن هستند باز نمیدارد.
نکتهی کلیدی این است که با چنین تعریفی شخصیت برنده یک ویژگی ذاتی نیست که افراد با آن به دنیا بیایند. بناراین میتوانیم با تمرین و استمرار در تمرین شخصیت برنده را بهتدریج در وجودمان شکل دهیم. تا آن زمان نباید فراموش کنیم که بازیهای بزرگ و کوچک زندگی، هیچوقت از قبل باخته نیستند و حتی تا آخرین لحظهی بازی هم احتمال برنده شدن وجود دارد. البته اینکه بخواهی به هر دلیلی از بازی بیرون بروی، بحث دیگری است که لزوما ارتباطی با ذات بازی و ذهنیت برنده ندارد. برندهها با پذیرش قواعد بازی میخواهند که برنده شوند و آنقدر میکوشند تا برنده شوند. اما هر بردی هم تنها آغاز راه است …
“در بازی مقابل تاتنهام مسئله شخصیت تیمی بود؛ زیرا زمانی که ما از حریف عقب بودیم هم هجومی بازی کردیم و بعد از گل تساوی همچنان باور داشتیم که میتوانیم به پیروزی برسیم و من این روحیه را خیلی دوست داشتم. نمیدانم زمان کافی برای ریکاوری داشتیم یا نه زیرا دیدار مقابل تاتنهام بیش از یک بازی معمولی از بازیکنان