“همه به دنبال قهرمانی هستند؛ اما باید بلد باشید که چگونه پیروز شوید و چگونه ببازید. من از شیوهی برخوردمان با پیروزی و شکستها احساس غرور میکنم.” (پپ گوآردیولا؛ اینجا)
بدون شرح از پپ بزرگ!
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۱
“همه به دنبال قهرمانی هستند؛ اما باید بلد باشید که چگونه پیروز شوید و چگونه ببازید. من از شیوهی برخوردمان با پیروزی و شکستها احساس غرور میکنم.” (پپ گوآردیولا؛ اینجا)
بدون شرح از پپ بزرگ!
“همه به دنبال قهرمانی هستند؛ اما باید بلد باشید که چگونه پیروز شوید و چگونه ببازید. من از شیوهی برخوردمان با پیروزی و شکستها احساس غرور میکنم.” (پپ گوآردیولا؛ اینجا) بدون شرح از پپ بزرگ! دوست داشتم!۱
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۱
“دخهآ در طول فصل قبل با انتقادات زیادی مواجه شد؛ ولی من هم وقتی جوان بودم و در آژاکس بازی میکردم، مرتکب اشتباهاتی میشدم و در یووه و یونایتد هم اشتباه میکردم. مهمترین نکته این است که باید اشتباهاتت را در همان بازی و یا در بازی بعدی فراموش کنی. دخهآ این کار را کرد. (ادوین فاندرسار دربارهی دروازهبان جوان اسپانیایی منچستر یونایتد؛ اینجا)
درس این شماره این است: تلاش کنید خیلی زود اشتباهاتتان را فراموش کنید؛ البته بعد از بهخاطر سپردن درسی که از آنها گرفتهاید!
“دخهآ در طول فصل قبل با انتقادات زیادی مواجه شد؛ ولی من هم وقتی جوان بودم و در آژاکس بازی میکردم، مرتکب اشتباهاتی میشدم و در یووه و یونایتد هم اشتباه میکردم. مهمترین نکته این است که باید اشتباهاتت را در همان بازی و یا در بازی بعدی فراموش کنی. دخهآ این کار را کرد. (ادوین فاندرسار دربارهی دروازهبان جوان
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۱
“فصل فوقالعادهای را سپری کردیم ولی راز خاصی نداشتیم. در بارسلونا تلاش زیادی میکنیم و همه ما به احتمال موفقیتمان باور داریم. من فرهنگ کاری دارم. همه این را میدانند. سعی میکنم که در دقایق خوب و بد آرامشم را حفظ کنم.” (لئو مسی دوستداشتنی؛ اینجا)
بدون شرح! 🙂
پ.ن. شمارهی سوم ماهنامهی مدیریتی گزارهها همراه با مطالب جذاب دو نفر از خوانندگان عزیز گزارهها جمعه شب منتشر میشود.
“فصل فوقالعادهای را سپری کردیم ولی راز خاصی نداشتیم. در بارسلونا تلاش زیادی میکنیم و همه ما به احتمال موفقیتمان باور داریم. من فرهنگ کاری دارم. همه این را میدانند. سعی میکنم که در دقایق خوب و بد آرامشم را حفظ کنم.” (لئو مسی دوستداشتنی؛ اینجا) بدون شرح! 🙂 پ.ن. شمارهی سوم ماهنامهی مدیریتی گزارهها همراه با مطالب جذاب دو نفر
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۱
“گواردیولا مربی متفاوتی درمقایسه با سایر مربیان است. این هم به خاطر دیدگاهی است که او دارد. زمانی که من به اینجا آمدم، ایدهی من نسبت به فوتبال کاملا متفاوت با ایدهی امروزیام بود. گواردیولا به من یاد داد تا چطور به نحو دیگری به فوتبال بنگرم. من چیزهای زیادی از او یاد گرفتم تا چطور یک بازیکن حرفهای بهتری باشم و چطور به فوتبال فراتر از نتایج بنگرم.” (خاویر ماسکرانو در توصیف پپ گوآردیولا؛ اینجا)
یکی از اجزای ـ یعنی تفکر سیستمی است ـ مدیریت نگرشها یا مدلهای ذهنی است. پیتر سنگه در صفحات ابتدایی این کتاب استثنایی نوشته است: “ﻣﺪﻝﻫﺎﻱ ﺫﻫﻨﻲ ﺍﻧﮕﺎﺷﺖﻫﺎﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻋﻤﻴﻖ ﻭ ﻳﺎ ﺣﺘﻲ ﺗﺼﺎﻭﻳﺮ ﻭ ﺍﺷﻜﺎﻟﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻓﻬﻢ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻧﺤـﻮﻩی ﻋﻤﻞ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺁﻥ ﺍﺛﺮ ﻣﻲﮔﺬﺍﺭﻧﺪ. ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺪﻝﻫﺎﻱ ﺫﻫﻨﻲ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺍﺛﺮﻱ ﻛـﻪ ﺁنهـﺎ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻣﺎ ﻣﻲﮔﺬﺍﺭﻧﺪ، ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻛﺎﻣﻞ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ.”
اگر چه هر کسی باید از محدودیتهای نگرش و مدل ذهنی خودش باخبر باشد؛ اما در زندگی با دیگران بهویژه در سازمانها یکی از وظایف مهم مدیران و رهبران سازمانی، تغییر نگرشها یا مدلهای ذهنی نادرست همکارانشان است (و این میتواند در رابطهی ما با بالادستیها و همکارانمان هم معنادار باشد.) خوب است همهی ما ـ اعم از مدیر و کارشناس ـ به این فکر کنیم که آیا در کار و زندگی کردن با دیگران، چقدر توانستهایم نگرشها و مدلهای ذهنی نادرست آنها را اصلاح کنیم؟ آیا عادت نکردهایم به شکایتهای خصوصی و لبخندهای ظاهری؟ بهنظرتان کدام یک بهتر است؟
“گواردیولا مربی متفاوتی درمقایسه با سایر مربیان است. این هم به خاطر دیدگاهی است که او دارد. زمانی که من به اینجا آمدم، ایدهی من نسبت به فوتبال کاملا متفاوت با ایدهی امروزیام بود. گواردیولا به من یاد داد تا چطور به نحو دیگری به فوتبال بنگرم. من چیزهای زیادی از او یاد گرفتم تا چطور یک بازیکن حرفهای بهتری
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۱
“بازیکنان بزرگ در انتظار بازیهای بزرگ نمیمانند. هر چه به پایان فصل نزدیک میشویم، بازیهای بزرگ و بزرگتر میشوند. من شخصا، تنها به این دلیل فوتبالیست شدم که میخواستم در بازیهای بزرگ حضور داشته باشم.” (رایان گیگز؛ اینجا)
من هم شخصا به این دلیل مشاور و وبلاگنویس شدم که دوست داشتم کارهای بزرگ و ماندگار انجام بدهم! 🙂 بهنظرم این همان جوهرهی آگهی تبلیغاتی معروف اپل ـ متفاوت بیاندیش ـ است که قبلا دکتر مجیدی اینجا برایمان در موردش نوشتهاند.
این نوع نگاه به کارها، یکی از مهمترین عوامل رضایت از خود است: اینکه بدانی در محیطی حضور داری که کار بزرگی در حال انجام شدن است و اینکه خودت هم بخشی از آن گروه هستی! میخواهد نتیجهبخش باشد یا نه …
“بازیکنان بزرگ در انتظار بازیهای بزرگ نمیمانند. هر چه به پایان فصل نزدیک میشویم، بازیهای بزرگ و بزرگتر میشوند. من شخصا، تنها به این دلیل فوتبالیست شدم که میخواستم در بازیهای بزرگ حضور داشته باشم.” (رایان گیگز؛ اینجا) من هم شخصا به این دلیل مشاور و وبلاگنویس شدم که دوست داشتم کارهای بزرگ و ماندگار انجام بدهم! 🙂 بهنظرم این همان جوهرهی
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۱
“چه زمانی احساس ناکامی میکنید؟ من هیچ وقت این احساس را لمس نکردهام. از سویی من به خودم اعتماد دارم و از سوی دیگر شکست را بهعنوان بخشی از بازی میدانم، به عنوان یکی از ۴ گزینهای که در یک بازی با آن روبرو میشوی: ممکن است ببری، بازی مساوی شود، ببازی و یا بازی به خاطر برف و باران لغو شود. هرچند که یکی از این ۴ گزینه مد نظر تو است، ولی یکی از آنها اتفاق میافتد!” (رافا بنیتس؛ اینجا)
این هم نگاه جالبی به ماجرای موفقیت و شکست: همهی حالات پیش رویتان (اعم از موفقیت / شکست / بیتفاوتی) را از قبل تحلیل کنید تا وقتی هر کدام رخ داد نه تعجب کنید، نه ناراحت شوید و نه بدتر از همه خشمگین!
“چه زمانی احساس ناکامی میکنید؟ من هیچ وقت این احساس را لمس نکردهام. از سویی من به خودم اعتماد دارم و از سوی دیگر شکست را بهعنوان بخشی از بازی میدانم، به عنوان یکی از ۴ گزینهای که در یک بازی با آن روبرو میشوی: ممکن است ببری، بازی مساوی شود، ببازی و یا بازی به خاطر برف و باران لغو
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱
” همه روی کار مربی تمرکز کردهاند و من دلیل آن را نمیدانم. من بهتنهایی نمیتوانم کاری انجام دهم. فوتبال یک ورزش فردی نیست. موفقیت به کیفیت بازیکنان و ساختار باشگاه بستگی دارد. من تنها از بازیکنانم بهترین بازی را میگیرم. من به آنها فرصت می دهم تا بازی خودشان را انجام دهند. من استعداد آنها را شکوفا میکنم و به آنها اجازه میدهم تا تصمیمات خودشان را بگیرند. هیچ دیکتاتوری وجود ندارد.” (آندره ویلاس بوآس در مورد فلسفهی مربیگریاش؛ اینجا)
بدون شرح: اینجوری مدیریت و رهبری کنید لطفا!
” همه روی کار مربی تمرکز کردهاند و من دلیل آن را نمیدانم. من بهتنهایی نمیتوانم کاری انجام دهم. فوتبال یک ورزش فردی نیست. موفقیت به کیفیت بازیکنان و ساختار باشگاه بستگی دارد. من تنها از بازیکنانم بهترین بازی را میگیرم. من به آنها فرصت می دهم تا بازی خودشان را انجام دهند. من استعداد آنها را شکوفا میکنم و به
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۱
فرگوسن در گفتگو با خبرنگاران گفت:” فکر میکنم نمایشها و آمادگی بارسلونا در ۳-۲ سال اخیر آنها را به بهترین تیم جهان تبدیل کرده است. در حال حاضر، همه آنها را بهترین تیم دنیا میدانند. من هم از اینکه در حال حاضر در جای دوم قرار داریم، خوشحال هستم؛ اما هدف اصلی ما دست یافتن به جایگاه آنهاست.” (اینجا)
سر الکس بزرگ درس عالی به ما داده که درسهای خود بارسا را بهیاد میآورد: همانجایی که الان هستید خوب است؛ چون خودتان با امکانات و قابلیتها و توانمندیهایتان آن را ساختهاید. بنابراین لازم است که از جایگاه امروزیتان لذت ببرید؛ اما در عین حال هم همیشه هدفتان جلو رفتن و پیشرفت و رسیدن به جایگاه بالاتر باشد.
فرگوسن در گفتگو با خبرنگاران گفت:” فکر میکنم نمایشها و آمادگی بارسلونا در ۳-۲ سال اخیر آنها را به بهترین تیم جهان تبدیل کرده است. در حال حاضر، همه آنها را بهترین تیم دنیا میدانند. من هم از اینکه در حال حاضر در جای دوم قرار داریم، خوشحال هستم؛ اما هدف اصلی ما دست یافتن به جایگاه آنهاست.” (اینجا) سر الکس
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۱
“هر سال برای ما دشوارتر است که بهتر از دیگران باشیم. ما باید همیشه بهتر از قبل شویم و برای تیم مهم است که این را بهعنوان چالش در نظر بگیرد. اگر تلاشی که پارسال انجام دادیم را تکرار کنیم نمیتوانیم مطمئن باشیم که این بار هم موفق میشویم. تیم نباید هرگز دست از یادگیری و پیشرفت بردارد. سایر تیمها مقابل ما بازی متفاوتی انجام میدهند. پس چالش دوم این است که به دنبال روشهای متفاوتی از بازی باشیم تا بتوانیم تاکتیکهای رقیبان را خنثی کنیم.” (آندرس اینیستای عزیز؛ اینجا)
چقدر عالی! اینیستا به ما میگوید که در رقابت حواسمان به این باشد که رقبایمان هم هر روز بهتر از دیروز میشوند. خیلی وقتها در رقابت شکست میخوریم چون این نکتهی بدیهی یادمان میرود! بنابراین برای باقی ماندن در کورس رقابت و برای پیروز شدن دوباره یادمان نرود:
۱- ما باید بهتر شویم؛ چون رقبایمان هم هر روز بهتر میشوند.
۲- بهتر شدن یعنی بتوانیم با روش متفاوتی با رقبایمان مواجه شویم و در نتیجه آنها نتوانند با شناخت کافی از استراتژیها، تاکتیکها و روشهای اجرایی ما شکستمان دهند!
پ.ن. مدیران و رهبران سازمانی هم توجه کنند که با داشتن چنین بازیکنان روشنبین و هوشمندی است که تیمی بینظیری مثل بارسای عصر پپ خلق میشود.
“هر سال برای ما دشوارتر است که بهتر از دیگران باشیم. ما باید همیشه بهتر از قبل شویم و برای تیم مهم است که این را بهعنوان چالش در نظر بگیرد. اگر تلاشی که پارسال انجام دادیم را تکرار کنیم نمیتوانیم مطمئن باشیم که این بار هم موفق میشویم. تیم نباید هرگز دست از یادگیری و پیشرفت بردارد. سایر تیمها مقابل ما
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۱
“دنی آلوس ترجیح داد که به ارزیابی کمکها یا اشتباهات داوران نپردازد و گفت:«گریه کردن و حسرت خوردن کار ما نیست. ما میدانیم که آنها سه یا چهار نفر هستند که سعی میکنند به بهترین نحو ممکن کار خودشان را انجام دهند. بعضی روزها موفق هستند و برخی روزها نه. ولی ما نمیخواهیم به ارزیابی این مسائل بپردازیم. اگر ما به پیروزی نرسیدیم و امتیازی کسب نکردهایم، یعنی اینکه یک جای کار ما میلنگد.» (اینجا)
یادمان نرود: پیروز نشدن و شکست خوردن همیشه یعنی یک جای کار خود ما مشکل داشته. نقش عوامل خارجی بسیار ناچیز است. خیلی وقتها شکست میخوریم؛ چون کارمان را درست انجام ندادهایم. بعضی وقتها موفق نمیشویم؛ چون اصلا نباید کاری را شروع میکردیم. و البته قبول دارم گاهی هم ما را میبازونند! اما این “گاهی”ها آنقدر معدودند که اصلا نباید به آنها فکر کرد. اگر درست دقت کنیم حتا در همین “گاهی”ها هم رد ضعفهای خودمان را میبینیم!
پ.ن. این است تفاوت مکتب فوتبال بارسا با فوتبال بعضیها که همیشه داور و میشل پلاتینی و … باعث شکست خوردنشان میشوند!
“دنی آلوس ترجیح داد که به ارزیابی کمکها یا اشتباهات داوران نپردازد و گفت:«گریه کردن و حسرت خوردن کار ما نیست. ما میدانیم که آنها سه یا چهار نفر هستند که سعی میکنند به بهترین نحو ممکن کار خودشان را انجام دهند. بعضی روزها موفق هستند و برخی روزها نه. ولی ما نمیخواهیم به ارزیابی این مسائل بپردازیم. اگر ما