کسبوکارهای کوچک یکی از زیربناهای اصلی رشد و توسعهی اقتصادی کشورها محسوب میشوند. بنابراین بررسی رویکردها و مفاهیم رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط در جامعه یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید مورد نظر سیاستگذاران از یک سو و صاحبان کسبوکارهای کوچک از سوی دیگر قرار بگیرد.
محققان، مبحث مربوط به رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط را از زاویههای دید گوناگونی مورد بحث و ارزیابی قرار دادهاند. در این مقاله به بررسی برخی از رویکردهای ارائه شده برای تحلیل موضوع رشد کسبوکارها خواهیم پرداخت.
۱- رشد و توسعهی کسبوکار
مهمترین هدف یا انگیزه از ایجاد هر کسبوکاری سودآوری و رشد و توسعهی کسبوکار است. رشد کسبوکار یک فرایند تکاملی است که بر اساس انباشته شدن “دانش جمع آوری شده در زمینهی یک کسبوکار هدفمند” است. رشد میتواند از دو زاویه مختلف تعریف شود:
- افزایش اندازه و سایر معیارهای کمی قابل اندازهگیری؛
- فرآیند تغییرات و بهبود.
اندازهی کسبوکار نتیجه رشد آن در طول زمان است. لازم است به این نکته توجه شود که رشد کسبوکار یک فرآیند در طول زمان است؛ در حالی که اندازهی آن یک “وضعیت” است که در هر نقطهی زمانی قابل اندازهگیری و مقایسه با دورهی زمانی قبلی است.
ریشهی نظریات مختلف موجود در مورد رشد کسبوکار به دههی ۵۰ میلادی باز میگردد. در حالی که نظریات اولیه بر ذاتی بودن رشد خطی کسبوکار تأکید داشتند و معتقد بودند که رشد کسبوکارها مستقل از اندازهی آنها هستند؛ تئوری تکاملی غیرخطی بودن، رشد کسبوکار را با توجه به شباهت آن به ایدهی تکامل در زیستشناختی به تصویر کشید. براساس این نگاه دوم، تئوریهای چرخهی عمر، غیرخطی بودن را برای تعریف مسیر توسعهی سازمانی در نظر میگیرند.
در بدنهی ادبیات علمی، فرآیندهای رشد کسبوکارها اغلب در قالب بررسی چرخهی عمر یا مدلهای مرحلهای مطرح میشوند که دربرگیرنده کل طول عمر یک سازمان است. در این مدلها تلاش بر این است که یک دیدگاه پویاتر نسبت به موضوع توسعهی کسبوکارها و رشدشان ایجاد شود. معمولا مدلهای چرخهی عمر بهشکل مختصر یک چرخه را طی مراحل ظهور، رشد، بلوغ و انحطاط ارائه میدهند؛ در حالی که مدلهای مرحلهای غالبا بر مشکلات عمومی که کسبوکارها در وضعیتهای مختلف در طی مسیر رشدشان با آنها مواجه میشوند، متمرکز هستند. فرض بر این است که کسبوکارها در مراحل مجزایی رشد میکنند و هر مرحله شامل مجموعهای از مشکلات عمومی و عکسالعملهای سازمانی است.
۲- مدلهای مرحلهای رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط
همانطور که اشاره شد بسیاری از محققان، موضوع رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط را از دیدگاه مجموعهای از فازها یا مراحل توسعه که سازمان در چرخه عمر خود طی میکند، مورد بررسی قرار میدهند. چنین دیدگاهی در ابتدا در علم اقتصاد مطرح و سپس از آن در پژوهشهای مرتبط با کسبوکارهای کوچک و متوسط استفاده شد. در کتابهای مرتبط با چرخهی عمر سازمانها معمولا اشاره میشود که سازمانها متولد میشوند، رشد میکنند و سپس رو به زوال میروند تا اینکه سرانجام به نقطهای برسند که در آن برخی از کسبوکارها دوباره به پا میخیزند و بسیاری دیگر هم نابود میشوند. چنین تعبیری در واقع یک استعارهی زیستشناختی (مبتنی بر نظریهی تکامل) برای سازمانها و کسبوکارها است.
۳- مدلهای چرخه عمر
نظریهی چرخهی عمر در میان محققان حوزهی کسبوکارهای کوچک، طرفداران زیادی دارد. تمام این محققان، به شکلهای مختلف عنوان کردهاند که کسبوکارهای کوچک و متوسط الگوهای ساختار سازمانی را در پاسخ به رشد طبیعی و چالشهای بازار توسعه میدهند. ناتوانی در پذیرش مناسب سیستمها و فرآیندهای سازمانی منجر به بحرانهای رشد میشود که میتواند فرآیند رشد را به تأخیر بیاندازد و یا متوقف سازد. متعاقبا هریک از این محققان تأکیدهای مشخصی بر روی این موضوع دارند. تفاوت اصلی آنها عموماً در تعداد مراحلی است که کسبوکار در طول عمر خود طی میکند؛ اما همگی دربارهی ساختار و محتوای سازمانی بحث میکنند.
اگرچه مدلهای زیادی با مراحل چندگانه وجود دارد که از مشخصات متنوعی برای تشریح پدیده رشد سازمانی استفاده میکنند، اجماع نظر این است که تغییرات یک سازمان از یک الگوی قابل پیشبینی پیروی میکنند که با مراحل مختلفی از پیشرفت مشخص می شود. این مراحل اینگونه تعریف شدهاند:
- یک پیشرفت سلسله مراتبی که بهراحتی قابل بازگشت نیست؛
- مجموعهای از اتفاقات که تغییرات را در طول زمان شرح میدهد؛
- مجموعهای از ساختارها و فعالیتهای سازمانی بسیار زیاد.
بنابراین میتوان چنین جمعبندی کرد که مراحل چرخهی عمر، در هویت ذاتی خود شکلی پی در پی و متوالی دارند و در یک مسیر پیشرفت سلسله مراتبی رخ میدهند که بهآسانی بازگشتپذیر نیست و شامل گسترهی وسیعی از فعالیتهای درونی و ساختارهای سازمانی هستند.
پ.ن. مقالهی این هفته بخشی از مقالهای است که در شمارهی اسفند ۱۳۹۱ در ماهنامهی تدبیر به چاپ رسیده است.