برای لذت بردن از خاک، بسا مشتی از آن و برای آرمیدن در زیر آن، چیزی حتی کم‌تر از یک مشت کفایت می‌کند.

یوهان ولفگانگ فون گوته

دوست داشتم!
۳

برای لذت بردن از خاک، بسا مشتی از آن و برای آرمیدن در زیر آن، چیزی حتی کم‌تر از یک مشت کفایت می‌کند. یوهان ولفگانگ فون گوته دوست داشتم!۳

“مقایسه‌ی دو بازیکن که تیم‌ها و لحظه‌های‌شان متفاوت است، دشوار است. نیمار همواره دوست خوبی برای من بوده؛ اما من سعی می‌کنم تاریخ خودم را بسازم.” (لوکاس مورا؛ این‌جا)

برند شخصی همان تاریخ خود شماست. می‌توانید خودتان بنویسیدش و یک تصویر جاودان از خودتان بسازید و می‌توانید همه چیز را به‌دست دیگران و تقدیر بسپارید.

دوست داشتم!
۵

“مقایسه‌ی دو بازیکن که تیم‌ها و لحظه‌های‌شان متفاوت است، دشوار است. نیمار همواره دوست خوبی برای من بوده؛ اما من سعی می‌کنم تاریخ خودم را بسازم.” (لوکاس مورا؛ این‌جا) برند شخصی همان تاریخ خود شماست. می‌توانید خودتان بنویسیدش و یک تصویر جاودان از خودتان بسازید و می‌توانید همه چیز را به‌دست دیگران و تقدیر بسپارید. دوست داشتم!۵

این هفته به سفر نمایشگاه جیتکس گذشت که گزارش مختصری را از آن به‌زودی خواهید خواند.

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

چرا من به استعفا دادن علاقه دارم؟ (سامه گل‌زاده؛ دیجیاتو)

۱۰ عادت درون‌گراهای موفق (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

۶ راه برای اینکه به خودتان انگیزه بدهید تا بهتر کار کنید (استاد پرویز درگی)

۱۰ سؤال عجیب و غریب که در حین مصاحبه کاری در شرکت‌های بزرگ فناوری از داوطلب‌ها می‌پرسند! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

راز قهوه‌خور بودن شما در DNA شما نهفته است

مدیریت کسب‌وکار:

انتقاد از کی‌روش (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

۱۱ جمله قصار از جک ما که موفقیت شرکت علی بابا در آن ها نمایان می شود ـ دیجیاتو

مارک اندرسون زاکربرگ برترین مدیرعامل جهان و توییتر هشتمین عجایب جهان است (زومیت)

تجاری‌سازی و استارت‌آپ:

قوانین دست و پاگیر: چرا شروع یک کسب و کار در ایران دشوار است؟

توصیه‌های مرد ۴ میلیارد دلاری برای راه‌اندازی کسب و کار

بررسی امکان ارائه تسهیلات شرکتهای دانش بنیان در اطراف تهران

اقتصاد، بانکداری و فاینانس:

توقع دیگری هم داشتید؟ (دکتر علی دادپی درباره‌ی پدیده‌ی ریچ‌ کیدز آو تهران)

چرا تیرول برنده نوبل اقتصاد شد؟

امکان پرداخت بدون کارت بانکی و کارت‌خوان در کشور فراهم شد

سیف از کارتخوان‌ها کارمزد می‌گیریم

آمار و اطلاعات کسب‌وکار و اقتصاد:

وزیر کار: نباید با شواهد حسی در خصوص اشتغال قضاوت کرد بیش از ۵۰ میلیون نفر تحت پوشش بیمه قرار دارند

گردش معاملات کارت‌خوان‌ها در ایران چند میلیارد تومان است ؟

گردش مالی بازار غذای حلال چقدر است؟

فاجعه علمی در صنعت کشور مشاور رئیس جمهور ۹۰ درصد کارکنان صنعتی فاقد دانش آکادمیک هستند

هزینه خانوار ۴ نفره ۲٫۲ میلیون شد

فاوا در جهان:

اریک اشمیت: رقیب گوگل در جستجوگرها آمازون است و نه یاهو یا بینگ! (فارنت)

مدیر بازاریابی مایکروسافت از دلایل عدم وجود ویندوز ۹ می‌گوید (دیجیاتو)

گوگل به دنبال جایگزین فیبرنوری است

ویزیت مجازی پزشک در جستجوگر گوگل (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

سبک تایپ کردن، احساسات افراد را نشان می‌دهد! ‌

فاوا در ایران:

تردد قابل ملاحظه‌ی ایرانی‌ها در جیتکس ۲۰۱۴

تاکید جهانگرد بر توسعه پهن باند براساس سیاست های ابلاغی شورای عالی فضای مجازی

توضیحات رگولاتوری درباره اپراتور مجازی

استفاده کودکان و نوجوانان از موبایل ضابطه‌مند شد: تصویب جزئیات پس از رایزنی با اپراتورها

۴ ماه تأخیر در برگزاری جلسه شورای عالی فضای مجازی؛ واعظی: منتظر دستورالعمل مورد نظر رئیس جمهور هستیم و لغو جلسه شورای عالی فضای مجازی

فناوری همراه:

گوگل اندروید ۵ را با نام آب‌نبات چوبی رسماً معرفی کرد (فارنت)

جمع‌بندی هشت مورد مهمی که در مراسم اپل معرفی شدند (دیجیاتو)

گوگل در اندیشه پیشنهاد دوره آزمایشی به خریداران اپلیکیشن‌ها (فارنت)

کمک نیم میلیارد دلاری گوگل به یک استارتاپ واقعیت افزوده

اسکایپ پیام‌رسان ویدئویی Qik را معرفی کرد (فارنت)

رسانه‌های اجتماعی:

توئیتر هم بانکداری می‌کند؟ انتقال پول از طریق این شبکه اجتماعی

آمار و اطلاعات فاوا:

پیش‌بینی بازار ۲.۳ میلیارد دلاری برای بازار راهکارهای همگام‌سازی و اشتراک فایل

درآمد یک میلیارد دلاری جنرال الکتریک از تحلیل داده‌های صنعتی

فروش هر دقیقه ۶ نوت‌بوک و ۱۴ تبلت در بازار ایران

رشد ضریب نفوذ اینترنت مدیون تلفن همراه

مخابرات برای اجرای شبکه ملی اطلاعات نیازمند ۳۶۲۰ گیگابایت پهنای باند هستیم

دوست داشتم!
۳

این هفته به سفر نمایشگاه جیتکس گذشت که گزارش مختصری را از آن به‌زودی خواهید خواند. پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت

این‌جا، ولی هنوز از انبوهِ وهمِ خویش

چشم مرا به حیرت می‌کاوی

و در کویرِ دورِ نگاهم

طرحی به‌جز گریز نمی‌یابی …

زنده‌یاد منوچهر آتشی

دوست داشتم!
۵

این‌جا، ولی هنوز از انبوهِ وهمِ خویش چشم مرا به حیرت می‌کاوی و در کویرِ دورِ نگاهم طرحی به‌جز گریز نمی‌یابی … زنده‌یاد منوچهر آتشی دوست داشتم!۵

“مهم است این را درک کنی که در طول عمر ورزشی‌ات، همیشه نمی‌توانی در اوج باشی. همه ـ حتی خود من ـ لحظات خوب و لحظات بدی داریم. مهم این است که وقتی اتفاق بدی برای‌ات رخ می‌دهد، بتوانی دوباره به زندگی برگردی. گاهی وقت‌ها دچار افت می‌شوی، ولی باید هر روز تلاش کنی تا خیلی سریع به اوج بازگردی. تجربه‌ی من می‌گوید که اگر بتوانی با روحیه‌ای مثبت به تلاش کردن ادامه دهی، بالاخره دیر یا زود به آن روزهای اوج بازمی‌گردی.” (رائول گونزالس؛ این‌جا)

واقعیت داستان همینی است که رائول دوست‌داشتنی گفته است. لحظات بد و حس‌های خوب خاص من و شما نیست. همه حتی بزرگ‌ترین ستاره‌های جهان و موفق‌ترین آدم‌های این دنیای خاکی هم لحظاتی دارند که زندگی‌شان آنی نیست که انتظارش را داشته‌اند یا حق آن‌ها بوده است. اما … واقعیت این است که زندگی در گذر است: چه ما در مسیر همراه آن برویم و با صبر و امید، برای رسیدن روزهای سپید پیش رو تلاش کنیم و چه گوشه‌ای بنشینیم و با زانوی غم‌مان خلوت بگزینیم.

شاید مهم‌ترین چیزی که در زندگی یاد گرفته باشم همین باشد که زندگی، هنوز هم ارزش “رفتن تا رسیدن” را دارد. شاید همین فردا …

دوست داشتم!
۷

“مهم است این را درک کنی که در طول عمر ورزشی‌ات، همیشه نمی‌توانی در اوج باشی. همه ـ حتی خود من ـ لحظات خوب و لحظات بدی داریم. مهم این است که وقتی اتفاق بدی برای‌ات رخ می‌دهد، بتوانی دوباره به زندگی برگردی. گاهی وقت‌ها دچار افت می‌شوی، ولی باید هر روز تلاش کنی تا خیلی سریع به اوج بازگردی.

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

سنگدلی تحمل‌ناپذیر: مقایسه‌ی خود با دیگری! (فرانک مجیدی؛ یک پزشک) (عاااااااااااالی!)

چه چیز از شما می‌تواند جابز، گیتس یا موزارت بسازد؟ استعداد، پشتکار یا رشته‌ای از خوش‌شانسی‌ها!؟ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عااااالی!)

گریز از هدف‌گذاری (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

برای داشتن یک صبح پرانرژی چه کنیم

مدیریت کسب‌وکار:

پست مهمان: آموزش تفکر سیستمی- یک تجربه (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

مهارت‌هایی که از شما یک رهبر درجه یک برای سازمان‌تان می‌سازد (استاد پرویز درگی)

۱۲ کاری که مدیران پروژه‌ها باید در ماه اول حضورشان انجام دهند (دیجیاتو)

اپل اول، گوگل دوم، مایکروسافت و سامسونگ در میان ده برند اول لیست باارزشترین برندهای جهان قرار گرفتند

تازه‌ترین تصمیمات برای رشته‌های MBA و DBA

تجاری‌سازی:

اگر مارک زاکربرگ در استارت‌آپ ویکند شرکت می‌کرد – گودزیلای وب فارسی (پیام صادری)

امکان رشد کشورهای درحال توسعه با گذار از اقتصاد مبتنی بر منابع به اقتصاد دانش‌بنیان

نخستین جلسه هیأت موسس مجمع خیران حامی فناوری برگزار شد

عبور صادرات محصولات دانش‌بنیان از مرز سه هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶

اقتصاد:

کدام بازار برای سرمایه‌گذاری مناسب است؟ طلا باز هم ارزان می‌شود

مصاحبه‌ی دکتر نیلی: انتظار تکرار رشد اقتصادی ۴٫۶ درصدی را نداریم مدعی رونق اقتصادی نیستیم

مصاحبه‌ی وزیر اقتصاد: کاهش ۱۰ درصدی تولید نسبت به سال ۹۰: محاسبه رشد اقتصادی بدون ملاحظات ویژه بوده است

سازمان تولیدکنندگان نفت منحل می‌شود؟

چطور تورم پایین می‌رود قیمت‌ها بالا؟

آمار کسب‌وکار و اقتصاد:

کارگاه‌های صنعتی رونق گرفتند؛ فصل رکود چه زمانی به پایان می رسد؟

رتبه جهانی ایران درکیفیت زیرساخت‌ها؟

کاهش۴٫۹ درصدی پایه پولی

بانک‌ها امسال ۱۱۳ هزار میلیارد تومان وام دادند و شکاف پس‌انداز و سرمایه‌گذاری

گزارش صندوق بین‌المللی پول از ۱۵ شاخص اقتصاد ایران: اقتصاد ۱.۲۸ تریلیون دلاری ایران در ۲۰۱۴

فاوا در جهان:

۱۰ چیز که اگر استیو جابز زنده بود کاملا متفاوت بود! ـ فارنت

فاوا در ایران:

رییس سازمان فن‌آوری اطلاعات ایران: دو گروه ناآگاهان و منفعت‌طلبان مخالف تکنولوژی های روز هستند

نتیجه‌ی چهارمین دوره انتخابات هیأت مدیره نصر تهران

نقاط آماده ارایه خدمت شبکه ملی اطلاعات مشخص می‌شود

افزایش پهن‌باند ثابت بعد از موبایل

۳۰ طرح ملی فضای مجازی در انتظار تصویب رئیس جمهور

فناوری همراه:

توسعه‌دهندگان اپلیکیشن‌های تلفن‌های هوشمند برای افزایش درآمد فبلت‌ها را هدف قرار دهند (دیجیاتو)

بازی‎های موبایل محبوب‎ترین نوع بازی‎ها هستند

پلتفرم Codename One امکان کدنویسی به زبان جاوا برای اندروید، iOS‌ و ویندوزفون را ممکن می‌کند

رسانه‌های اجتماعی:

رویترز فیس‌بوک به جمع کمپانی‌های فعال در زمینه‌ی ارائه خدمات سلامتی می‌پیوندد (زومیت)

ساعتی ۳۰ هزار درخواست عضویت برای ضد فیس‌بوک‌

آمار و اطلاعات فاوا:

آمار جالبی از علاقه خاص ایرانی‌ها به وایبر

در حال حاضر تعداد گجت‌های روی زمین از تعداد انسان‌ها هم بیشتر است (دیجیاتو)

رشد ۸ درصدی سرمایه‌گذاری فاوا در خاورمیانه

دوست داشتم!
۶

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و

کار کردن یک اجبار است یا یک تفریح؟ این سؤالی است که شاید برای اغلب ما یک پاسخ مشخص داشته باشد: کار، کار است و با تفریح میانه‌ای ندارد! برای بسیاری از ما اصولا لذت بردن از شغل‌مان اتفاق غریبی است و دیدن آدم‌های شاد و راضی از شغل‌شان هم عجیب‌تر! شاید تقصیری هم نداشته باشیم: فشارها و استرس‌ها و شرایط بد کاری آن‌قدر زیادند که رمقی برای شاد ماندن و لذت بردن از کار برای انسان نمی‌ماند.

واقعیت زندگی شغلی به‌همان تلخی است که همه‌‌مان می‌دانیم: حجم کارمان وحشت‌ناک زیاد است، مجبوریم کاری را انجام دهیم که دوست‌ش نداریم، مجبوریم آدم‌هایی را تحمل کنیم که از آن‌ها خوش‌مان نمی‌آید، کارمان خشک و مکانیکی است و … و خوب مگر آدم چقدر ظرفیت تحمل دارد؟ بالاخره روزی می‌رسد که طاقت‌ش طاق می‌شود و تصمیم می‌گیرد همه چیز را ول کند و برود دنبال زندگی خودش! اما مشکل این‌جاست که ناگهان یاد این می‌افتد که به درآمد کارش نیاز دارد و این چرخه‌ی نامطلوب ادامه می‌یابد.

می‌شود به کار نگاهی فلسفی هم داشته باشیم. به‌نظر آلن دوباتن فیلسوف سوئیسی ما در زمانه‌ای بی‌مانند و عجیب نسبت به تمام تاریخ کار بشر به‌سر می‌بریم: عصری که در آن تشویق می‌شویم منتظر به‌دست آوردن شادی از طریق کارمان باشیم. دوباتن معتقد است اگر چه کار در همه جوامع موضوعی بسیار بااهمیت است، اما در عین حال امروزه کار چنان با هویت ما رابطه نزدیکی پیدا کرده که اولین سؤالی که از دیگران (مثلا دوستان و آشنایان) می‌پرسیم این است که “چه کار می‌کنی” نه این‌که “از کجا می‌‌آیی!”

دیدگاه‌های افراطی‌تری هم نسبت به ماهیت کار وجود دارد. به‌عنوان مثال استود ترکل که یک داستان‌نویس است کار را یک جور مردن تدریجی از شنبه تا پنجشنبه می‌داند!

اما آیا داستان زندگی شغلی تا این حد کسالت‌آور و خالی از معنا است؟ نه. راه‌هایی هم برای فرار از روزمرگی وجود دارد که آن‌قدرها هم عجیب و غریب پیچیده نیستند. در واقع با انجام کارهای ساده‌ای می‌توانیم روزمرگی‌ها را کنار بزنیم تا چهره‌ی جدید و جذابی از شغل‌مان را ببینیم.

کار کار است اگر چه کار بود!

من موارد متعددی را در میان دوستان و اطرافیان‌ام دیده‌ام که به‌دلیل انتظار بی‌حد از شغل‌شان، پس از مدتی دچار چنان ناامیدی و افسردگی وحشتناکی شده‌اند که چاره را تنها در تغییر محل کار و حتی شغل‌شان دیده‌اند. البته زمان‌هایی وجود دارد که تنها انتخاب موجود “تغییر” است، اما واقعیت تلخ برای آن‌ها این بوده که حتی با ایجاد تغییر هم نتوانسته‌اند حال بهتری در کار کردن پیدا کنند. متأسفانه در اغلب موارد عادت‌ها و دیدگاه‌های آن‌ها نسبت به کار مشکل اصلی را ایجاد کرده بوده است. مشکل در نگاه ما به ماهیت کار است؛ نه خود کار!

متخصصین روان‌شناسی کار معتقدند از آن‌جایی که ما به‌صورت متوسط ۲۵ درصد از زندگی‌مان را به کار کردن می‌گذرانیم، پس باید به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کنیم. بنابراین همین نکته‌ی ساده که سعی کنید کارتان را با تمام سختی‌ها و ناملایمات‌اش بپذیرید و سعی کنید از زمان کارتان به بهترین شکل ممکن بهره‌برداری کنید، مهم‌ترین نکته در رهایی از روزمرگی شغلی است. قرار نیست در کار اتفاق عجیب و غریبی برای ما بیفتد یا از آن لذت عجیب و غریبی به‌دست بیاوریم: کار در هر حال کار است!

آن کار که در جستن آنی، آنی!

اما ماجرا همین‌قدر ساده و غم‌ناک به پایان نمی‌رسد. در واقع یکی از دلایل علاقه‌ی شخصی من به موضوع شکستن تار و پود قفس روزمرگی شغلی این است که بارها آن را تجربه کرده‌ام. آخرین و مهم‌ترین تجربه‌ی من همین سال پیش بود که ناراحتی جدی نسبت به کارم پیدا کردم. بعد از سال‌ها فعالیت به‌عنوان یک مشاور مدیریت و روزنامه‌نگار، ناگهان حس کردم به آخر خط رسیده‌ام. کارهای بسیار زیادی روی هم انباشته شده بود و بدقولی‌های‌ام روز به روز بیش‌تر می‌شد؛ اما هیچ کاری نمی‌کردم. از صبح تا شب می‌نشستم و خودم را سرگرم کارهای بیهوده‌ای می‌کردم که خودم هم می‌دانستم حتی گذاشتن نام روزمرگی بر آن‌ها، کلاه گذاشتن بر سر واژه‌ها است. من باید چیزی را تغییر می‌دادم یا شاید هم چیزی خودش تغییر می‌کرد. اما چه چیزی؟

وقتی شروع به بررسی علت نارضایتی خودم از زندگی شغلی‌ام کردم، متوجه شدم که در واقع ترکیب چند عامل باعث ایجاد حس ناامیدی و نارضایتی من شده‌اند: من نمی‌دانستم در کجای مسیر شغلی‌ام قرار دارم، نمی‌فهمیدم چرا حجم کاری زیاد من به نتیجه‌ی مشخصی نمی‌انجامد، نقش سازمانی‌ام را دوست نداشتم، می‌دیدم که فرصت و امکانی برای به‌روز کردن مهارت‌های‌ام ندارم و مهم‌تر از همه نیاز به استراحت و برقراری ارتباط با دیگران داشتم. مشکل این‌جا بود که شغل‌ من هیچ تناسبی با این نیازها نداشت!

همان‌طور که گفتم ناراحتی من در کج‌خلقی‌ام با همکاران و بی‌انگیزگی در شغل‌ام نمود پیدا کرد. اما من قبل از انجام هر حرکتی بر ادامه دادن به کارم سماجت ورزیدم. گوش دادن به ندای درونی‌ام که به من می‌گفت باید یک شغل بسیار موفق را ترک کنم، کار بسیار مشکلی بود. اما با تکرار شدن الگوهای منفی کاری و فرو رفتن هر چه بیش‌تر در گرداب روزمرگی، بالاخره تصمیم‌ گرفتم که ریسک ایجاد تغییر را بپذیرم. و کار را شروع کردم: من می‌دانستم که دیگر نمی‌خواهم کارمند باشم و برای کسی کار کنم. این روزها کسب و کار شخصی‌ام در حال رسیدن به نتیجه است.

با نگاه به گذشته، متوجه شده‌ام که ۳ توصیه‌ی زیر من را در طی آن دوران سخت یاری دادند:

  • افراد پشتیبان خودتان را مشخص کنید (خانواده، دوستان، مربی یا …)؛
  • آمادگی دور ریختن دوست‌داشتنی‌ترین عادت‌ها، نقشه‌ها و برنامه‌های‌ قبلی‌تان را داشته باشید؛
  • حداقل دو سال به آن نقشه‌ها و برنامه‌ها بچسبید!

بدیهی است که در طول مسیر سخت و طولانی مجبور بودم نقشه‌ام را اصلاح کنم و با تغییرات همراه شوم. اما مهم‌ترین چیز این بود که من حتی در سخت‌ترین لحظات (که کم نبودند!) هم هدف‌ام را کنار نگذاشتم!

روزمرگی را مرور نکن؛ زندگی قشنگ‌تر است!

لئونارد شلزینگر که یک روانشناس کار است برای رهایی از روزمرگی کاری پیشنهادی ساده و عجیب دارد: همین امروز که از سر کارتان به منزل برگشتید، شروع کنید به انجام یک کار جدید. این کار جدید هر چیزی می‌تواند باشد: از راه‌انداختن کسب و کار خودتان گرفته تا نوشتن یک کتاب، تصنیف یک موسیقی یا انجام کاری برای به‌تر کردن جامعه‌ی محل زندگی‌تان (مثلا توسعه‌ی ایده‌ای برای آموزش به‌تر کودکان.)

لزومی ندارد این کار جدید برای شما منفعت مالی به‌همراه داشته باشد. شرط لازم و کافی برای انتخاب این کار “دوست‌ داشتن‌ و لذت بردن از آن” است. البته لازم نیست در زمان شروع کردن آن کار عاشق‌ش باشید؛ فقط دست به کاری بزنید که فکر می‌کنید آن را لازم دارید یا دوست‌ش خواهید داشت. عشق و علاقه خودش بعدا خدمت‌تان خواهند رسید!

اما وقتی شروع کردید یادتان باشد که گام به گام پیش بروید. این کار باعث می‌شود تا هزینه‌ی مالی و غیرمالی (مثلا زمانی) زیادی هم به خودتان تحمیل نکنید.

خوب حالا ربط این به رهایی از روزمرگی کاری چیست؟ خیلی ساده: شما بخشی از شور و اشتیاقی را که برای کار کردن لازم دارید از این کار جدید به‌دست می‌آورید. این شور و اشتیاق تنها به خود آن کار محدود نمی‌شود و به تمام جنبه‌های زندگی شما گسترش خواهد یافت. این شور و اشتیاق با پیش‌رفت کردن در آن کار جانبی بالاتر هم خواهد رفت. حالا صبح‌ها که از خواب بیدار می‌شوید انگیزه‌‌ای دارید که برای آن از تخت‌تان بیرون بیایید!

حس غریب واژه‌ها

یکی از دلایلی که ما دوست نداریم کاری را انجام بدهیم یا نمی‌توانیم آن کار را درست انجام بدهیم عنوان آن فعالیت / وظیفه / کار است. نباید قدرت واژه‌ها را دست کم بگیرید: در ذهن هر کس واژه‌ها اهمیت و وضوح متفاوتی دارند. بنابراین خیلی وقت‌ها مشکل از بلد نبودن یا مهارت نداشتن در انجام کار نیست؛ مشکل درک نکردن واقعیت آن کار توسط ذهن است!

بنابراین وقتی می‌خواهید کاری در محیط کارتان انجام دهید ـ چه خودتان تصمیم گرفته باشید چه به شما ارجاع شده باشد ـ عنوان آن را طوری برای خودتان بیان کنید و بنویسید که با واژه‌های ملموس برای شما نوشته شوند. مثلا: روزهایی که از بی‌کاری مجبورید مگس بپرانید، می‌توانم مگس پراندن را به بازی شکار مگس تغییر دهید و به این ترتیب کار جذابی را برای سرگرمی و شادی خود خلق کنید.

توضیح ـ این مطلب پیش از این در روزنامه‌ی همشهری دو منتشر شده است.

دوست داشتم!
۳

کار کردن یک اجبار است یا یک تفریح؟ این سؤالی است که شاید برای اغلب ما یک پاسخ مشخص داشته باشد: کار، کار است و با تفریح میانه‌ای ندارد! برای بسیاری از ما اصولا لذت بردن از شغل‌مان اتفاق غریبی است و دیدن آدم‌های شاد و راضی از شغل‌شان هم عجیب‌تر! شاید تقصیری هم نداشته باشیم: فشارها و استرس‌ها و

صنعت مشاوره هم مثل دیگر حوزه‌های کسب و کار و به‌ویژه کسب و کارهای خدماتی، بدون مشتری بی‌معنا است. در واقع فلسفه‌ی وجودی مشاوران مدیریت ارائه‌ی خدمات تخصصی مدیریتی به سازمان‌هایی با ابعاد مختلف و در رسته‌های فعالیت گوناگون و کمک به آن‌ها برای حل مسائل سازمانی خود است.

اما رابطه‌ی مشاوران مدیریت با مشتریان خود چگونه باید برقرار شود؟ مشاوران مدیریت نیز همانند تمامی کسب و کارهای دیگر نیاز به بازاریابی خدمات خود دارند. اولین قدم در فرایند بازاریابی پاسخ‌گویی به این سؤال کلیدی است که مشتری کیست و چه نیازها و خواسته‌‌هایی دارد؟ پاسخ این سؤال اگر چه بدیهی به‌نظر می‌رسد؛ اما آن‌قدرها هم که تصور می‌شود روشن نیست. در عمل به‌دلیل گستردگی و تنوع مشتریان صنعت مشاوره نمی‌توان پاسخ کاملی به این سؤال داد؛ چرا که تمامی سازمان‌ها و حتی کارآفرینان، به‌صورت بالقوه مشتری خدمات مشاوران مدیریت محسوب می‌شوند. با این حال مانند تمامی کارهایی که مشاوران مدیریت انجام می‌دهند، می‌توان برای شناخت مشتریان هم یک روش‌شناسی کلی ارائه کرد.

برای شروع بیایید سؤال “مشتری کیست” را به چند سؤال کوچک‌تر بشکنیم:

  • آیا مشتری همان کسی که است ابتدا با شما تماس می‌گیرد؟
  • آیا مشتری، ذی‌نفع پروژه‌ی مشاوره است؟ (یعنی به نتایج آن علاقه‌مند است؟)
  • آیا مشتری پشتیبان اجرایی یا مالی پروژه است؟
  • آیا مشتری مدیریت ارشد، میانی یا رده‌ی پایین سازمان است؟

برای پاسخ‌گویی به این سؤالات باید کشف کنیم در سازمان مشتری چه کسی است که می‌داند هدف از انجام پروژه‌ی مشاوره چیست، چه کسی به این پروژه اهمیت می‌دهد و از همه مهم‌تر چه کسی می‌تواند بر این پروژه تأثیر بگذارد. با کشف این سه نقش است که می‌توان مشتری واقعی پروژه را کشف کرد و فعالیت‌ها و نتایج و توصیه‌ها را بر این اساس توسعه و به مشتری ارایه داد. البته این نکته بدان معنا نیست که مشاور باید تسلیم خواسته‌ها و نیازهای شخصی افراد در سازمان مشتری شود؛ بلکه بر این مسئله تأکید می‌کند که “مدیریت ذی‌نفعان” در پروژه‌های مشاوره‌ی مدیریت امری ضروری و برای موفقیت پروژه کاملا حیاتی است. بنابراین لازم است مشاور پیش از هر اقدامی برای خودش روشن کند که مشتری این پروژه کیست. مشاور باید با برگزاری جلسات آشنایی اولیه با سازمان مشتری و با در نظر داشتن مبانی رفتارشناسی و شخصیت‌شناسی و البته با توجه به دانش تخصصی خود در مورد سازمان‌ها، تلاش کند تا به این سؤال حیاتی به‌صورت نسبی پاسخ کاملی بدهد.

دوست داشتم!
۸

صنعت مشاوره هم مثل دیگر حوزه‌های کسب و کار و به‌ویژه کسب و کارهای خدماتی، بدون مشتری بی‌معنا است. در واقع فلسفه‌ی وجودی مشاوران مدیریت ارائه‌ی خدمات تخصصی مدیریتی به سازمان‌هایی با ابعاد مختلف و در رسته‌های فعالیت گوناگون و کمک به آن‌ها برای حل مسائل سازمانی خود است. اما رابطه‌ی مشاوران مدیریت با مشتریان خود چگونه باید برقرار شود؟