با زیستن در رؤیاهای دیروز، خودمان را به دیدنِ خوابِ موفقیتهای رؤیایی آینده مشغول میکنیم!
چارلز لیندبرگ
با زیستن در رؤیاهای دیروز، خودمان را به دیدنِ خوابِ موفقیتهای رؤیایی آینده مشغول میکنیم!
چارلز لیندبرگ
با زیستن در رؤیاهای دیروز، خودمان را به دیدنِ خوابِ موفقیتهای رؤیایی آینده مشغول میکنیم! چارلز لیندبرگ دوست داشتم!۰
“من این فشار بازی کردن برای منچستریونایتد را دوست دارم. فوق العاده است که در دیدارهای بزرگ حضور داشته باشید. شما نمی دانید چه اتفاقی رقم خواهد خورد زیرا مرز باریکی بین پیروزی و شکست وجود دارد. من این گوش به زنگ بودن و هیجان را دوست دارم. نمیتوانم روزی که باید از فوتبال کنار بروم را تصور کنم. میدانم که دلم برای این هیجان و هیاهو تنگ خواهد شد.” (رابین فنپرسی؛ اینجا)
راستش تا حالا به این شاخص رضایت شغلی فکر نکرده بودم: هیجانانگیز بودن شغل! بسیار جالب است؛ چه مدیر باشید و از زاویهی دید سازمان به ماجرا نگاه کنید و چه از زاویهی دید شغل خودتان بهدنبال انگیزهای برای ادامه دادن یا ندادن و انتخاب کردن باشید.
“من این فشار بازی کردن برای منچستریونایتد را دوست دارم. فوق العاده است که در دیدارهای بزرگ حضور داشته باشید. شما نمی دانید چه اتفاقی رقم خواهد خورد زیرا مرز باریکی بین پیروزی و شکست وجود دارد. من این گوش به زنگ بودن و هیجان را دوست دارم. نمیتوانم روزی که باید از فوتبال کنار بروم را تصور کنم. میدانم
در طول این سالهای اخیر که دانشجو و دانشآموختهی مدیریت بودهام، همیشه یکی از بهترین منابع در دسترسم برای یادگیری نشریات مدیریتی داخل و خارج از کشور بودهاند. در مورد نشریات داخلی اگر چه از آنها بسیار آموختهام؛ اما همواره نقاط ضعف آنها برای من آزاردهنده بوده است. اینکه میشود چقدر آنها را بهتر و کاربردیتر و جذابتر ارائه داد، یکی از دغدغههای همیشگی من بوده است.
اوایل امسال بود که دوست خوبم احسان اردستانی از من خواست تا اگر ایدهای برای بهتر کردن مجلهی تدبیر سازمان مدیریت صنعتی (قدیمیترین نشریهی مدیریتی ایران) دارم ارائه کنم. من هم مجموعهای از ایدههایام را نوشتم و برای احسان فرستادم. حدود دو ماه پیش بود که احسان مجددا تماس گرفت و گفت که پروژهی تحول مجلهی “تدبیر” در سازمان کلید خورده و اگر هنوز علاقه دارم میتوانم به تیم نشریه بپیوندم. و اینگونه شد که من بهعضویت شورای سردبیری نشریهی تدبیر درآمدم.
در این فاصلهی دو ماهه، جلسات متعددی در مورد چگونگی تحول تدبیر داشتهایم و به نتایج خوبی هم رسیدیم. بخشهای جدیدی به مجله افزوده شدند که بخشی از آنها ایدههای گزارهها در این چند سال اخیر بودند. مشخصا بخش وبلاگستان مدیریتی ـ که قرار است به انتشار بهترین پستهای وبلاگهای فارسی در ماه گذشته بپردازد (یعنی بهترینهای لینکهای هفته) ـ و مشاهدهگر جزو بخشهای تدبیر جدید خواهند بود. بخشهای جذاب دیگری هم به تدبیر افزوده شدهاند:
ـ رصد: که هر ماه به بررسی فضای کسب و کار در محیط عمومی کشور و یک صنعت خاص خواهد پرداخت.
ـ مقالهی منتخب ماه: که قرار است ترجمهی یک مقالهی منتخب از نشریات معتبری مانند: HBR، مککنزی کوآرترلی، اکونومیست و … در آن چاپ شود.
ـ مصاحبهی ماه: هر ماه با یک استاد برجستهی مدیریت و یک مدیر باتجربه و شناخته شده مصاحبه انجام خواهد شد.
ـ اقتراح (نظرخواهی): در این بخش هر ماه یک سؤال مبتلا به بنگاههای کشور و مدیران آنها مطرح میشود و از چند نفر صاحبنظر آن حوزه در این زمینه راهکار خواسته میشود.
ـ کسب و کارهای کوچک: این بخش بر آن است تا راهنماییهای کاربردی را در اختیار مدیران این کسب و کارها قرار دهد.
ـ مشاورهی مدیریت: موضوع مورد علاقهی من! در این بخش قرار است به بررسی مسائل صنعت مشاوره در ایران و جهان و ارائهی راهنماییهای کاربردی به مشاوران مدیریت بپردازیم.
ـ طنز و کاریکاتور: در این بخش فعلا هر ماه تعدادی کاریکاتور مدیریتی منتخب چاپ خواهند شد تا بعدها که به تولید در این حوزه برسیم!
مسئولیت بخشهای وبلاگستان مدیریتی، مشاهدهگر، کسب و کارهای کوچک، مشاورهی مدیریت و طنز و کاریکاتور هم با من است و در مصاحبهها هم حضور خواهم داشت. 🙂
نتیجهی اولین تلاش جمعی ما در این زمینه، تدبیر بهمن ماه است که حدود یک هفته است منتشر شده است که طرح جلدش را در زیر میبینید:
مطالب جذاب این شماره از نظر من اینهاست:
ـ مصاحبه با آقای دکتر منطقی مدیرعامل سابق ایران خودرو و مدیرعامل فعلی سازمان صنایع هوایی ایران (حرفهای جذابی زدند که بخشی از آنها را هفتهی آینده در یک پست منتشر میکنم.)
ـ افتراح با موضوع: بنگاهها در برابر نوسانات شدید نرخ ارز باید چه کار کنند؟
مقالهی ماه با موضوع: تولید آینده.
این روزها که در حال آمادهسازی تدبیر اسفند ماه هستیم، امیدوارم زحمت بکشید و تدبیر بهمن را ببینید و ما را هم از نظرات خوبتان محروم نفرمایید. 🙂
پ.ن. ماهنامهی مدیریتی گزارهها هم بعد از چند ماه وقفه که بهعلت مشکلات سایت ایجاد شد، انشالله بهعنوان هدیهی نوروزی هفتهی آینده منتشر خواهد شد.
در طول این سالهای اخیر که دانشجو و دانشآموختهی مدیریت بودهام، همیشه یکی از بهترین منابع در دسترسم برای یادگیری نشریات مدیریتی داخل و خارج از کشور بودهاند. در مورد نشریات داخلی اگر چه از آنها بسیار آموختهام؛ اما همواره نقاط ضعف آنها برای من آزاردهنده بوده است. اینکه میشود چقدر آنها را بهتر و کاربردیتر و جذابتر ارائه داد،
نویسنده: نادیا گودمن / مترجم: علی نعمتی شهاب
ایده امپراتوری شگفتانگیز دیسنیلند در یک مسافرت خانوادگی متولد شد. والتدیسنی در حال بازدید از “باغهای تیوولی” ـ یکی از قدیمترین پارکهای سرگرمی اروپا ـ بود که متوجه شد میتواند نمونه بهتر و بزرگتری از آن را در کالیفرنیا بسازد. روش او چندان هم غیرمعمول نبود: کارآفرینان بزرگ ایدههای جدید کسب و کار را با تمرکز بر روی فرصتهای قابل مشاهده در زندگی روزمره مییابند.
اندی بوینتون نویسنده مشترک کتاب “شکارچی ایده” در این زمینه میگوید: “دنیای اطراف شما مملو است از ایدههایی که میتوانند مفید باشند.”
هیچ یک از این ایدهها با زیاد فکر کردن در خلأ بهسراغ شما نخواهند آمد. لازم است به جهان بیرون بپیوندید و رفتارهایی را تمرین کنید که شما را به سوی ایدههای نو راهنمایی میکنند. بوینتون میگوید: “نوآوری بهمعنای اینکه چقدر باهوشید نیست؛ بلکه معنای آن شکار ایدهها است. رفتار شما بر هوشتان غلبه دارد.“
با فرا گرفتن روش درست فکر کردن و اقدام برای کشاندن فرصتها به زیر نور درخشان خورشید ذهنتان، جریان بیپایانی از ایدههای جدید کسب و کار را در زندگی روزمرهتان شاهد خواهید بود. سه نکته که در اینجا ارائه میشوند به شما برای کشف الهامات جهان پیرامونتان کمک خواهند کرد:
۱- فهرستی از فرصتهای موجود را ثبت کنید: بوینتون پیشنهاد میکند: “در هر زمانی، کاری هست که باید انجام شود” که بدین معناست: دنیا پر است از مسائلی که باید حل شوند. بنابراین در حین پیش رفتن با جریان زندگی روزمره، فهرستی از کارهایی که دیگران از انجام آنها شانه خالی میکنند، آنها را نادیده میگیرند یا در انجام اثربخش آنها شکست میخورند، تهیه کنید. هر کدام از اینها، یک فرصت بالقوه است. بوینتون میگوید: “با تجربیات خودتان شروع کنید.” از خودتان سؤال کنید چه چیزی مرا دچار خطا میکند؟ چه چیزی میتواند سادهتر شود؟ چطور لذت بیشتری ایجاد کنم؟ چطور آسایش بیشتری فراهم آورم؟ دغدغههای خودتان، شما را به سوی مسائل واقعی میکشاند که خود، میتوانند به ایدههای نوین کسب و کار بدل شوند.
۲- بهدنبال شکار ایدهها در موقعیتهای گوناگون باشید: ایدههای نو نیازمند خلاقیتاند و خلاقیت، نیازمند دستیابی به تازگی و تنوع. ممکن است شما یک ایده بزرگ را زمانی که در تعطیلات هستید ببابید یا به یک الهام غیرمنتظره در یک موزهی هنر تجربی دست یابید. بوینتون میگوید: “اگر چشمان خود را بگشایید، پاسخ، همینجا پیش روی شماست. اما دنیای شما باید بهاندازه کافی گسترده و متنوع باشد تا بتواند ایدههایی را که بهدنبال آنها هستید به شما بدهد.”
جستجوی شما باید هدفمند باشد. بوینتون میگوید: “شکارچیانِ ماهرِ ایدهها زمانی که با مردم سخن میگویند، تنها نمیخواهند یک رابطه اجتماعی برقرار کنند؛ بلکه آنها بهدنبال یاد گرفتن از دانستهها و کشف معادن کارهای قابل انجام در دنیای اطراف خود هستند تا به ایدههای مفید دست یابند.”
۳- ببینید دیگران چطور مسائل کسب و کاری را حل میکنند: در هر موقعیتی، با مجموعهای از مسائل مواجهید که قبلا کسی تلاش کرده است تا آنها را حل کند. هر یک از این تلاشها، خود فرصتی برای یادگیری هستند. با بررسی اینکه چگونه فروشگاههای موفق موجودیشان را مدیریت میکنند، چگونه بستهبندی محصولات توجه شما را به خود جلب میکند یا اینکه چطور آمازون، خریدهای ناگهانی را جرقه میزند، شروع کنید. احتمالا میتوانید روش بهتری برای حل یک مسئله مشابه بیابید یا برای حل یک مسئله متفاوت الهام بگیرید.
بوینتون میگوید: “شما واقعا میتوانید ایدهها را قرض بگیرید و از آنها دوباره استفاده کنید و بهکارشان ببرید. با ایجاد عادت ذهنی کشف راهحلهای دیگران، چشمان شما به روی آنچه آن بیرون در حال رخ دادن است، باز خواهد شد.”
نویسنده: نادیا گودمن / مترجم: علی نعمتی شهاب ایده امپراتوری شگفتانگیز دیسنیلند در یک مسافرت خانوادگی متولد شد. والتدیسنی در حال بازدید از “باغهای تیوولی” ـ یکی از قدیمترین پارکهای سرگرمی اروپا ـ بود که متوجه شد میتواند نمونه بهتر و بزرگتری از آن را در کالیفرنیا بسازد. روش او چندان هم غیرمعمول نبود: کارآفرینان بزرگ ایدههای جدید کسب و
این آگهی مربوط به یکی از شرکتهایی است که من با آن همکاری دارم و به درخواست دوستان همکار منتشر میشود:
شرکت مهندسی مشاور حاسب سیستم برای همکاری در دفتر مدیریت پروژه (PMO) نیازمند مهندس صنایع مسلط به مباحث کنترل پروژه و نرمافزار MSP است. گفتنی است برای این فرصت شغلی سابقه کار ضروری نبوده ولی نظم و مسئولیتپذیری مزیت محسوب میشود.
لطفا رزومههایتان را به نشانی ایمیل info@hasebsystem.com ارسال فرمایید.
پ.ن. ضمن تشکر از دوستانی که برای آگهیهای اخیر رزومه فرستادهاند، لازم است بگویم که بهدلیل نیاز به حل پارهای مسائل اولیهی فیمابین با کارفرماهای پروژهها (مسائل مربوط به آغاز پروژه بعد از عقد قرارداد)، در دعوت از دوستان برای مصاحبه تأخیر بهوجود آمد. إنشالله بهزودی دوستان به مصاحبه دعوت خواهند شد.
این آگهی مربوط به یکی از شرکتهایی است که من با آن همکاری دارم و به درخواست دوستان همکار منتشر میشود: شرکت مهندسی مشاور حاسب سیستم برای همکاری در دفتر مدیریت پروژه (PMO) نیازمند مهندس صنایع مسلط به مباحث کنترل پروژه و نرمافزار MSP است. گفتنی است برای این فرصت شغلی سابقه کار ضروری نبوده ولی نظم و مسئولیتپذیری مزیت محسوب میشود.
یادم هست اولین مطلبم که در مطبوعات چاپ شد چقدر سر و صدا کردم. 🙂 خیلی خیلی خوشحال بودم و دیگر فکر میکردم من دیگر همان علی شهاب دیروزی نیستم. مسئله فقط هیجانزدگی از دیدن اسمم بالای یک مطلب چاپی نبود: کلاس کاری من بالاتر رفته بود! تا مدتها عادت داشتم هر مقالهای که از من چاپ میشد، با شادی تمام نشانی مقاله را در جاهای مختلف مینوشتم و برای هر کسی هم که میرسیدم، با آب و تاب تعریف میکردم: ببینید چقدر من آدم موفقی هستم؟
اما … بهتدریج دامنهی همکاریام با مطبوعات گستردهتر شد و مقالاتم بهصورت ماهانه و این اواخر هفتگی در نشریات مختلفی به چاپ رسیدند. و با کم شدن فاصلهی زمان انتشار مقالات، از آن شادی درونی دیگر خبری نبود. دیگر دیدن نوشتهی چاپیام برایام تبدیل به یک اتفاق عادی شده است. ماجرا البته فقط این نبود. در واقع قصهی اصلی این بود که من احساس میکردم که لازم است شادی رسیدن به هر موفقیتی را در محیط اجتماعی دور و برم فریاد بزنم. اسم این را هم گذاشته بودم برندسازی شخصی! اینکه دیگران ببینند من چقدر کارهای بزرگی میکنم و به کجاها دارم میرسم، از نظر منِ آن روزها برای ارتقای جایگاهم در زندگی شغلی و حتا شخصیام بسیار مهم بود.
اما یک اتفاق مهمتر در همین گیر و دار برای من افتاد و آن هم تلنگرهایی بود که چند نفر از دوستان عزیزم به من زدند:
و چیزهای دیگری شبیه اینها.
راستش را بخواهید باید اعتراف کنم که از یک جایی بهبعد واقعا تحسین شدن بابت بزرگترین موفقیتها هم لذت زیادی ندارد! همانطور که خودت احتمالا شانهای بالا میاندازی، دیگران هم همینگونه به تو و زندگیات نگاه میکنند. از آن مهمتر اینکه من امروز متوجه شدم آن روزها دو اتفاق بسیار بد دیگر هم افتاده بود که من از آنها بیخبر بودهام:
یک ـ بهتدریج تعریف موفقیت برای من عوض شد و دیگر نمیدانستم موفقیت یعنی چی؟
دو ـ خودم هم دیگر نمیتوانستم تشخیص بدهم، خودِ واقعیام کدام است؟ آن کسی که خودم میشناسمش یا آن کسی که تلاش دارد پشت یک مشت موفقیتهایی نسبی خودش را پنهان کند؟
و همینجا بود که با حقیقتی عریان روبرو شدم: من همان کسی نیستم که دیگران فکر میکنند. و از آن بدتر اینکه خودم هم دارم فراموش میکنم آن جملهی معروف بیهقی را: “و من، این همه نیستم …“
*******
“من، این همه نیستم.” این یکی از کلیدیترین جملههای زندگی من بوده است که برای سالها فراموشش کرده بودم. و با بهیاد آوردن این جمله، یکی از بزرگترین کشفهای امسال زندگی من اتفاق افتاد: اینکه نمایش دادن، کوچکترین رابطهای با برندسازی شخصی که ندارد، هیچ؛ از جایی بهبعد تبدیل میشود به بزرگترین حجاب پیش روی خود آدمی: اینکه دیگران، از یاد ببرند تو هم آدمی هستی شکننده با نقاطی ضعف بسیار. آدمی که همیشه نباید سرحال و پرانرژی و سرشار از ایده باشد. آدمی که حق دارد گاهی وقتها کم بیاورد و بخواهد برود در گوشهی تنهاییاش به آسمان زل بزند و اشک بریزد. آدمی که اشتباهاتش از انتخابهای درستش همیشه بیشتر است … و بدتر وقتی است که همین آدم خاکستری، خودش هم یادش برود کیست، از کجا آمده و به کجا خواهد رفت!
*******
قصهی بالا میتواند کاملا واقعی باشد یا نباشد. میشود بخشی از آن واقعیت باشد و بخشی از آن هم داستانپردازی و خیال. اما هر کدام از اینها هم که باشد، نتیجهاش یکی از درسهای بزرگ زندگی برای من است: بگذارید عملکرد شما در انجام کارهای بزرگ از شما سخن بگوید؛ نه اینکه خودتان موفقیتهای خیالیتان را روایت کنید. برندسازی شخصی یک نمایش نیست: پرترهای است که از خودتان کشیدهاید و زندگی، آن را روی دیوارش بهنمایش گذاشته است تا دیگران ببینندش و از روی علاقه و میل و اشتیاق، کشفاش کنند.
یادم هست اولین مطلبم که در مطبوعات چاپ شد چقدر سر و صدا کردم. 🙂 خیلی خیلی خوشحال بودم و دیگر فکر میکردم من دیگر همان علی شهاب دیروزی نیستم. مسئله فقط هیجانزدگی از دیدن اسمم بالای یک مطلب چاپی نبود: کلاس کاری من بالاتر رفته بود! تا مدتها عادت داشتم هر مقالهای که از من چاپ میشد، با شادی
پیش از شروع:
جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای:
تنها بر کارآیی خود تمرکز نکنید بلکه از تجربه زندگی لذت ببرید (بینظیر …)
آیا زمان ترک شغل فعلیتان فرا رسیده است؟ (عالی عالی عالی!)
سلامت نیوز: وقتی از زندگی خسته شدید چه بکنید (عاااااااااااااااالی!)
آداب ارسال ایمیل (نیام یراقی؛ یادداشتهای مدیریت ریسک)
فرآیند تعامل یا ارتباط (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
درباره افسردگی از زبان مصطفی ملکیان (فاطمه شمس)
سلامت نیوز: ایرانیها؛ مردمانی که الگویی برای شادی ندارند
مراحل تعامل (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
چرا اینقدر از تغییر و تحول میهراسیم؟ (و چاره کار چیست؟) (علی ارغوان؛ یک پزشک)
۷ کلید طلایی برای مدیریت زمان (پندار)
مدیریت و کارآفرینی:
چگونه بدون گرفتن تبلیغات مستقیم در اپلیکیشنهایی که نوشتهایم، پول به جیب بزنیم؟ معرفی ۷ راه خلاقانه (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عاااااااااااالی! بهترین مطلب هفته.)
نکاتی در باب آداب گفتگو (مجید آواژ؛ روزنوشتهای بهساد)
ما به یک قصه خوب نیاز داریم! (منصور شیرزاد؛ سراپاگوش)
سر حد بهرهوری (استاد پرویز درگی) (معرفی یکی از تئوریهای مایکل پورتر)
هفت نشانه از اینکه اکنون میتوانید رییس خود باشید و مهمترین فاکتور در کارآفرینی: شناخت پتانسیلهایتان (این دو تا مطلب را با هم بخوانید!)
تجربه مدیر عامل شرکت بایر: با تمرکز بر استراتژی رشد به جای کاهش هزینهها، شرکت خود را نجات دهید
درسهایی از زوکربرگ برای تشکیل تیم
اثر مدیچی و چهارراههای خلق ایده (استاد پرویز درگی)
دانلود بی دردسر پریماورا (نادر خرمی راد)
حرفه: آیندهنگری – معرفی کتاب فیزیک آینده (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
فاصله هر دو صفحه دلخواه در وب: حداکثر ۱۹ کلیک! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
با سرویس جدید SoShare بیتتورنت فایلهای بزرگ را بدون محدودیت به اشتراک بگذارید (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
اوبونتو برای رایانههای لوحی (Tablet) (آیکلاب)
خبرآنلاین – حرکت به سوی کلود یعنی محو Shelfware
جایگاه بیت در کد گذاریهای نخستین : یک نفر
اپل پولدارترین شرکت فناوری دنیا شد
پروژههای ساختگی اپل برای تعیین وفاداری کارمندان جدید؛ راست یا دروغ؟ | نارنجی
شنیدهها: احتمال تأسیس فروشگاههای خردهفروشی گوگل تا پایان سال جاری میلادی
فناوری همراه:
خبرآنلاین – بیل گیتس: استراتژی ویندوز فون اشتباه بوده است
فروش ۳ میلیارد دلار بازی مخصوص رایانههای لوحی تا سال ۲۰۱۶
شنیدن موسیقی؛ کاربرد اول گوشیهای هوشمند
رسانههای اجتماعی:
۵ دلیل برای دوست نداشتن رسانههای اجتماعی (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
بررسی توییتر نشان میدهد: مردم هاوایی شادترین و ساکنان لوییزیانا غمگینترین شهروندان آمریکایی هستند (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
صنعت فاوا در ایران:
توضیح متولی درباره نام و آخرین وضعیت شبکه ملی اطلاعات
الزام اخذ مجوز توسط اپراتورهای موبایل از رگولاتور محتوا
نخستین دیتاسنتر استانی کشور راهاندازی شد
ایران ۱۵ هزار و کره ۱۰۰ میلیون سایت فعال دارد
مخابرات، همراه اول و ۱۵ شرکت ICT در لیست ۴۰۰ شرکت برتر ایران
ارسال ۳۸۰ میلیون پیامک ایرانی در روز
اقتصاد:
غولهای اقتصادی براساس اطلاعات سال ۹۰ معرفی شدند: فهرست ۴۰۰ شرکت برتر ایران
در نکوهش آزادی نیز (سهیل پورصادقی؛ کافه اقتصاد) (عاااااالی!)
توان تصحیح سیاسی (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)
عقبماندگی ما در سرمایهگذاری بر روی آموزش عالی با کیفیت (حجت قندی؛ اقتصادانه)
نوسانات نرخ ارز و نحوه برخورد بنگاههای اقتصادی (پاسخ حامد قدوسی به نظرخواهی مجلهی تدبیر بهمن ماه؛ یک لیوان چای داغ)
مصرف بنزین قبل و بعد از برنامهی یارانهها (حسین عباسی؛ IRPD ONLINE)
آیا ماشین نوآوری متوقف شده است؟ ( بخش چهارم) و آیا ماشین نوآوری متوقف شده است؟ (بخش آخر) (نیام یراقی؛ یادداشتهای مدیریت ریسک)
خلاصهای از تاریخ اقتصاد کلان (عالی!)
جنگ جهانی اول و ویرانی اقتصاد ایران (…)
اقتصاد آنلاین – رتبه رشد اقتصادی ایران در منطقه: بیست و سوم
گزارش Ecological Footprint Atlas 2010 : جایگاه جهانی ایران در شاخص «جای پای اکولوژیک»
سخنرانی مدیرعامل صندوق بینالمللی پول در نشست داووس: اقتصاد جهان نیازمند تکیه بیشتر بر جوانان است
کشورهای حوزه اسکاندیناوی برای رسیدن به رفاه چه اقداماتی انجام دادهاند؟ و راز موفقیت کشورهای شمالی (در مورد موفقیتهای اقتصادی دولتهای اسکاندیناوی)
مالیات علی الرأس حذف میشود – ( Tala.ir ) سایت طلا
میلیونر شدن چقدر زمان میبرد؟ – Tabnak.IR | تابناک
خبرآنلاین – ارزش صادرات خدمات فنی ومهندسی/ طی ماه سال جاری ایران از چند کشور کالا وارد کرده است؟
پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. برای مرور سریعتر مطالب، لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم. جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای: تنها