ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابق و حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند! دوست دارید در مورد من و موضوعات وبلاگام بیشتر بدانید؟ پس لطفا تشریف ببرید اینجا.
ـ من «تحلیلگر کسبوکار / وبلاگنویس / مشاهدهگرِ دنیای کسبوکار، فناوری دیجیتال و رسانه / عاشق فوتبال و ادبیات / کتابخوان و دانشآموز مدرسهی زندگی» هستم (هر چند این آخری یعنی دانشآموزْ ماندن همیشگی را بیشتر از هر چیزی دوست دارم.) هدف از راهاندازی «گزارهها» این بوده که دانش و تجربیات و مطالعاتم در حوزههای مشاورهی مدیریت، تحلیل و توسعهی کسبوکار و موضوعات وابسته از جمله مدیریت آیتی و در اختیار جامعهی بزرگ مخاطبانم بگذارم. ضمنا در اینجا دربارهی موضوعات دیگری چون: توسعهی مهارتهای شغلی و حرفهای و موضوعات و دغدغههای شخصی من در مورد زندگی و دنیا هم چیزهایی میخوانید. اگر فکر میکنید میتوانم کمکتان کنم، برای اطلاع از داستان زندگی حرفهای، تخصص و سوابق و کمکهای احتمالی من و شیوهی ارتباطگیری، میتوانید برگهی دربارهی نویسندهی گزارهها و درخواست مشاوره و همکاری را مشاهده فرمایید.
ـ در نهایت اینکه هیچ انتظاری ندارم که شما با من کاملا موافق باشید. نوشتههای «گزارهها» زاویهی دید من را به مسائل نشان میدهند و همانطور که نام اینجا نشان میدهد «گزاره» هستند، یعنی میتوانند درست باشند یا نه. ناگفته نماند که منطق گزارهای من کاملا فازی است: من جز خدا هیچ چیز را مطلق نمیدانم؛ به ویژه وقتی بحث برداشت انسانی مطرح است.
بله؛ دقیقن. و من بارها وقتی مدیر بالاترم این اشتباه را در ارزیابی عملکرد من مرتکب شده، رنج بردهام …
آقای نعمتی شهاب، این واقعا یک درس مهم در سازمانهاست که همیشه مغفول مانده و متاسفانه برخی دوستان بر این غفلت می افزایند.
خیلی مد شده که همه سازمانها بر اساس مدلها و شیوه های مختلف، مبادرت به ارزیابی عملکرد میکنند، بر اساس یافته های آن، یا حقوق ها را کم و زیاد میکنند (که بیشتری مصرف را این روزها دارد) یا به ندرت نگاهی توسعه ای میکنند.
اما آنچه مغفول است این است که آیا تمام عملکرد فرد، ناشی از خود اوست؟ اینکه ما (سازمان) او را در جای مناسب قرارداده ایم یا خیر، اثری ندارد؟ چطور انتظار داریم هر کس در هر جائی با حداکثر راندمان کار کند؟
این درست مثل این است که مهدوی کیا را بگذاریم داخل دروازه، و مرتب غر بزنیم که این که این قدر از او تعریف میکردند، چرا این قدر گل میخورد؟؟؟
سازمانها باید به گوناگونی افراد باور کنند، و روی آن سرمایه گذاری نمایند. تناسب شغلی حتما باید یکی از پارامترهای ارزیابی عملکرد باشد. وگرنه حاصل جز خود گول زدن و بازی با اعداد نیست.
سربلند باشید
سلام
نظر لطف شماست. متقابلا از آشنایی با شما خوشحالم.
سلام!
نام و چهره شما را در گودر و پلاس برایم آشنا بود ، شاید برخی مطالبتان را هم پیشتر در گودر خوانده بودم ، امروز اتفاقی آمدم اینجا ، برای یک سری مطالبی در مورد mba که نظرم را جلب کرد! پارسال کنکور دادم در این رشته و چون رتبه مورد نظرم را نیاوردم ، اصلا انتخاب رشته نکردم! امروز که مطالب شما را خواندم ، احساس کردم چه بهتر که قبول نشدم فعلن! و البته تعجب بابت اینکه یک آدم کاردرست در این باب در محیط وب ، دقیقا همانجاهیی که منم هستم ، بود اما من ندیده بودمش!
خلاصه روز خوبی بود! از آشنایی با شما خوشوقتم!