به عقیدهی اندرو هیل ستوننویس روزنامهی فاینشنال تایمز، مشاوران هیچ فرقی با ویروس ندارند! او برای اثبات نظرش ۵ شباهت میان ویروسها و مشاوران را هم پیدا کرده است:
- ویروسها نمیتوانند به تنهایی وجود داشته باشند: مشاوران هم مثل ویروسها نیازمند “میزبانی شدن” هستند! بدون وجود مشتری، یک شرکت مشاوره مجموعهای است از آدمهای باهوش که با هم بر سر اینکه استراتژی یعنی چه، دعوا میکنند!
- ویروسها میتوانند دردهای مختلفی را ایجاد کنند: هر شرکت مشاورهای برای یک مشکل مشخص در سازمان، اسم متفاوتی میگذارد: مشکل شما در استراتژی / بازاریابی / عملیات / خدمات مشتری / فناوری اطلاعات است. هیل میگوید من میتوانم حداقل ۱۵ تا درد دیگر را هم اسم ببرم!
- ویروسها تکثیر میشوند: خبر فوری: مشاوران هم مثل سایر شرکتها رشد میکنند؛ البته کاملا شبیه یک ویروس. مثلا دیلویت این اواخر تصمیم گرفت تا با استخدام چند صد مشاور جدید خود را قدرتمندتر کند.
- همهی موجودات میتوانند مستعد پذیرش ویروس باشند: شرکتهای خصوصی تنها قربانیان مشاوران نیستند. مؤسسات عمومی و خیریه و حتی بازیگران بزرگ بازارهای جدید همه از مشکلاتی که مشاوران برایشان ایجاد میکنند، رنج میبرند. این مشکل دیگر تنها گریبانگیر غرب نیست، چینیها و هندیها هم گرفتارش شدهاند!
- ویروسها صبر و تحمل بالایی دارند: مشاوران دوست دارند کارفرما تنها تا کشیدن چک دستمزدشان زنده بماند. بعدش؟ به ما چه!
این هم دیدگاهی است! البته من فکر میکنم اینها هیچ کدام منفی نیستند؛ مخصوصا آخری یعنی گرفتن پول که این روزها واقعا برای مشاوران خودش بیماری بزرگی شده است!
سلام. از لطفتان سپاسگزارم. در مورد نکتهی دوم هم کاملا موافقم.
دوست من.سلام.
کوتاه بگم و صریح.بنویس که انصافا وبلاگ مفیدی داری و به شخصه مدتی است که هر روز وبلاگت رو می خونم.و اما در مورد مشاور.شخصا احساس می کنم مشاوره نیازمند سطح بالایی از دانش + تجربه است.اما در کشور ما اساسا دو نوع مشاور وجود دارد:
۱٫مشاورانی که موفقیت خود را مدیون موفقیت خود هستند!
۲٫ مشاورانی که اساسا بازاریاب های خوبی هستند.
به مورد آخر این رو هم باید اضافه کرد که بسیاری از مشاوران اساسا در جهت نیل به اهداف ریالی خود گام بر می دارند و نه اهداف ریالی خود + کارفرما.
ارادت