خدایا اینقدر درگیر غر زدن بر سر ندادههایات هستیم که شکر دادههایات را فراموش کردهایم. با این حال … تو ما را دریاب!
AUTHOR
علی نعمتی شهاب
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) ۳۰ و اندی ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
2521 پست
مطالب مرتبط
عید است و دلم خانهی ویرانه بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا یک ماه تمام میهمانت بودیم یک روز به مهمانی […]
آقا بیا که بیتو پریشان شدن بس است از دوری تو پارهگریبان شدن بس است کنعان دل، بدون تو شادیپذیر نیست یوسف! […]
امام حسین (ع): «بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد». (مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ ) *** اربعین […]
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست بر زخم دلِ سوختهام، هیچ دوایی جز لذت […]
۲ دیدگاه برای “نیایش (۱۳)”
بله …
جمله خیلی توپی بود، واقعا تاحالا چند نفر شده اند که بگن خدایا شکرت که به ما زندگی داده ای؟