هر ساله نمایشگاه‌های بسیاری در سطح منطقه‌ای، شهری، کشوری و بین‌المللی برگزار می‌شود. حضور در این نمایشگاه‌ها برای بسیاری از کسب‌وکارها فرصتی است تا بتوانند در ارتباط مستقیم با همکاران تجاری و مشتریان بالقوه و بالفعل خود قرار بگیرند و بتوانند در تعامل مستقیم با مخاطبان خود، بخشی از اهداف بازاریابی و تبلیغات خود را محقق کنند. حضور در نمایشگاه‌ها معمولا هزینه‌های بسیار زیادی را به‌همراه دارد و در نتیجه تصمیم‌گیری برای حضور در نمایشگاه برای بسیاری از کسب‌وکارها تصمیمی استراتژیک می‌شود. کسب‌وکارها ممکن است برای کاهش هزینه‌های خود تصمیم به عدم حضور در نمایشگاه بگیرند. در عین حال ممکن است برای بسیاری از کسب‌وکارها حضور در نمایشگاه‌ها تبدیل به “عادت” شود و این رویکرد یعنی “حضور در نمایشگاه چون باید در نمایشگاه حاضر باشیم” هم می‌تواند تنها باعث تحمیل هزینه‌های بالای حضور کسب‌وکار در نمایشگاه به آن شود و در نهایت دستاورد خاصی برای کسب‌وکار به‌همراه نداشته باشد.

این دو رویکرد تفریطی و افراطی این روزها در بین مدیران کسب‌وکارها طرفداران و مخالفان خاص خودشان را دارند. در این میان آن‌چه فراموش می‌شود این است که نمایشگاه یکی از اجزای طرح بازاریابی کسب‌وکارها است و در نتیجه باید با آن هماهنگی کامل داشته باشد. اما کم‌تر مدیری است که برای شرکت در یک نمایشگاه به این موضوع حیاتی فکر کند. برای اغلب مدیران کسب‌وکارها و افراد متخصص، نمایشگاه تنها فرصتی برای سرگرمی و حضور در یک فضای بزرگ تجاری است و نه بیش از آن. اما آیا واقعا کاربرد نمایشگاه‌های تجاری همین است؟

فرقی ندارد که شما یک کسب‌وکار شرکتی باشید یا یک فرد متخصص که قصد دارید با فروش تخصص خود به کسب‌وکارها کسب درآمد کنید. در هر حال شما با مشتری مواجهید که لازم است برای خرید از شما اقناع شود. چه فرصتی بهتر از یک نمایشگاه بزرگ تجاری برای آشنایی رو در رو، مذاکره و اقناع مشتری وجود دارد؟

حضور موفق یک برند شخصی در نمایشگاه

گفتم که هر فرد متخصصی می‌تواند از فرصت حضور در نمایشگاه‌ها برای ایجاد و ارتقای برند شخصی خود بهترین استفاده را به‌عمل بیاورد. اما چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟ براساس تجربیاتم پاسخ به این سؤال را در دو بخش به شما ارائه می‌کنم:

اول ـ قبل از حضور در نمایشگاه: هدف خود را از حضور در نمایشگاه مشخص کنید. آیا هدف‌تان تنها مشاهده‌ی جدیدترین روندهای کاری حوزه‌ی تخصص‌تان است؟ آیا هدف‌تان ارتباط برقرار کردن با یک یا چند شرکت مشخص است؟ اگر بله، آیا می‌دانید که با آن‌ها چه نوع همکاری می‌توانید داشته باشید؟ آیا می‌دانید چه نوع خدمتی را می‌خواهید به آن‌ها ارائه دهید؟ شاید هم به‌دنبال بازدید از نمایشگاه برای کشف فرصت‌های بالقوه باشید. شما لازم است برای حضور در نمایشگاه کارت ویزیت‌تان را نیز به‌تعداد کافی تهیه و آماده کنید. هم‌چنین خوب است متنی را برای معرفی خودتان، تخصص‌تان و کمکی که می‌توانید به یک کارفرمای حاضر در نمایشگاه بکنید، بنویسید و آن را این‌قدر تمرین کنید که بتوانید به‌خوبی ارائه دهید. شما باید بتوانید ظرف مدت حداکثر دو دقیقه تمامی اطلاعات لازم را به مخاطب‌تان ارائه دهید. حتما قبل از مراجعه به نمایشگاه از وب‌سایت آن بازدید کنید تا اطلاعات کافی را در مورد محل نمایشگاه، ساعات بازدید، بخش‌های نمایشگاه و شرکت‌کنندگان (و در واقع مشتریان بالقوه‌ی تخصص‌تان!) در آن را به‌دست بیاورید. بسیاری از نمایشگاه‌های تخصصی دارای برنامه‌ها، نشست‌ها، کارگاه‌های آموزشی و رویدادهای ویژه‌ی جانبی هستند که شرکت در آن‌ها می‌تواند برای شما هم آموزنده باشد و هم به گسترش ارتباطات حرفه‌ای‌تان کمک کند. بنابراین حتما از برنامه‌ی زمان‌بندی آن‌ها نیز باخبر شوید.

دوم ـ حضور در نمایشگاه: سعی کنید زمان کافی را برای حضور در نمایشگاه در نظر بگیرید. معمولا نمایشگاه‌های تخصصی آن‌قدر بزرگ هستند که زمان یکی دو ساعته حتی برای گردش در آن‌ها هم کفاف نمی‌دهد؛ چه برسد به برقراری ارتباطات حرفه‌ای! توصیه می‌شود یک روز مشخص ـ و ترجیحا خارج از روز اول و آخر نمایشگاه ـ را برای حضور در نمایشگاه انتخاب کنید. فراموش نکنید که برای یک حرفه‌ای، داشتن پوشش مناسب ـ و ترجیحا رسمی مطابق عرف اداری کشور ـ حتما الزامی است. سعی کنید زمانی مابین یک ساعت اول تا یک ساعت آخر زمان‌ بازدید از نمایشگاه را در آن‌جا حضور داشته باشید. هم‌چنین پیشنهاد می‌کنم که با سایر دوستان متخصص‌تان در نمایشگاه شرکت کنید تا بتوانید از ارتباطات و توانمندی‌های همدیگر برای برقراری ارتباطات حرفه‌ای استفاده کنید. وقتی به محل نمایشگاه رسیدید، سعی کنید ابتدا نقشه‌ی نمایشگاه را تهیه کنید و سعی کنید از جانمایی بخش‌های مختلف و غرفه‌های مورد نظرتان در آن باخبر شوید. حالا وقت مراجعه به غرفه‌های مورد نظرتان است. در زمانی که به‌سوی غرفه‌های مورد نظرتان می‌روید، مسیر را با هوشمندی تمام طی کنید: شاید فرد آشنایی را دیدید و شاید غرفه‌ای توجه شما را به خودش جلب کرد که برای شما دانش و آگاهی بیش‌تر یا برقراری یک ارتباط حرفه‌ای ارزشمند و اثربخش را به‌دنبال داشت. به هر غرفه‌ای که مراجعه کردید، حتما با همان ترتیبی که تمرین کرده‌اید خودتان را سریع و اثرگذار معرفی کنید، به آن‌ها بگویید که چه کمکی می‌توانید به آن‌ها بکنید و چرا آن‌ها باید شما را انتخاب کنند. اگر آن‌ها هم می‌توانند کمکی به شما بکنند هم حتما موضوع را شفاف با آن‌ها در میان بگذارید. بخش پایانی گفتگو نیز تبادل کارت ویزیت یا اطلاعات تماس است.

هفته‌ی بعد از زمان برگزاری نمایشگاه هفته‌ی بسیار شلوغی برای کسب‌وکارها است. بنابراین پیگیری مذاکرات انجام شده را به هفته‌ی بعد از آن موکول نمایید.

نمایشگاه‌های تجاری، بهترین فرصت برای رشد سریع‌تر برند شخصی شما است. آن را از دست ندهید!

پ.ن. این مقاله پیش از این به‌صورتی مفصل‌تر در روزنامه‌ی همشهری به‌چاپ رسیده است. در بازنشر مقاله برخی تعاریف پایه‌ای بازاریابی را برای جلوگیری از طولانی شدن متن، حذف کرده‌ام.

دوست داشتم!
۶

هر ساله نمایشگاه‌های بسیاری در سطح منطقه‌ای، شهری، کشوری و بین‌المللی برگزار می‌شود. حضور در این نمایشگاه‌ها برای بسیاری از کسب‌وکارها فرصتی است تا بتوانند در ارتباط مستقیم با همکاران تجاری و مشتریان بالقوه و بالفعل خود قرار بگیرند و بتوانند در تعامل مستقیم با مخاطبان خود، بخشی از اهداف بازاریابی و تبلیغات خود را محقق کنند. حضور در نمایشگاه‌ها

رسانه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر گسترش بسیار زیادی را در دنیا یافته‌اند. رسانه‌های اجتماعی به‌دلیل ویژگی‌ ذاتی‌شان ـ برقراری ارتباط میان افراد ـ تبدیل به محلی مجازی برای جمع شدن افراد و گذراندن وقت شده‌اند. در این میان کاربرد رسانه‌های اجتماعی در حالت عادی به‌عنوان ابزاری جدید و جذاب برای سرگرمی در نظر گرفته‌ می‌شوند. اما کم‌کم کاربردهای جدی‌تر این رسانه‌ها ـ به‌ویژه کاربرد آن‌ها در کسب و کار و مدیریت سازمان‌ها ـ نیز در حال گسترش در ایران و سراسر جهان است.

یکی از مهم‌ترین کاربردهای رسانه‌های اجتماعی شبکه‌سازی حرفه‌ای است: یعنی نمایش و اثبات تخصص خود به افرادی که به آن نیاز دارند. حالا هم می‌شود از نگاه زاویه‌ی دید کارفرما و کارکن به ماجرا نگاه کرد و هم از زاویه‌ی دید کارفرما و مشاور (یا فرد طرف قرارداد یا چیزی شبیه این‌ها.) این کاربرد رسانه‌های اجتماعی عمر چندانی ندارد و در ایران هم ـ جز در حوزه‌های همیشه پیش‌رویی مثل فاوا آن هم بیش‌تر در میان کسب و کارهای جوانان حاضر در این شبکه‌ها ـ توجه نشده است. البته شاید مشکل جدی‌تر این باشد که هیچ داده و اطلاعاتی هم در این‌باره وجود ندارد: چه در زمینه‌ی میزان استفاده و نرخ موفقیت کسب و کارها در زمینه‌ی استخدام و چه در زمینه‌ی رفتارشناسی کاربران برای بهره‌گیری از فرصت‌های کاریابی موجود در شبکه‌های اجتماعی.

مدتی پیش خوشحال شدم که شنیدم یکی از دوستانم خانم روشنک دستینه در این زمینه پژوهشی را در قالب پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشدشان آغاز کرده‌اند. هدف پژوهش ایشان “مطالعه‌‌ی ارتباطات حرفه‌ای در بستر شبکه‌های اجتماعی” است. موضوع مورد مطالعه این پژوهش ـ که در رشته‌ی علوم ارتباطات اجتماعی انجام می‌شود ـ بررسی فرآیند کاریابی و جذب نیروی انسانی از طریق شبکه‌های اجتماعی است. شما می‌توانید در این پژوهش از طریق تکمیل پرسشنامه آن مشارکت کنید. هم‌چنین می‌توانید در صورت ثبت ایمیل خود از نتایج نهایی این تحقیق نیز مطلع شوید.

بنابر تجربه‌ی موفق چند سال اخیرم از حضور با هویت تخصصی و حرفه‌ای در رسانه‌های اجتماعی و فرصت‌های شغلی و پروژه‌های جذابی که از این طریق به من پیشنهاد شده‌اند، توصیه‌ی جدی می‌کنم که به استفاده‌های جدی‌تر و تخصصی‌تر از رسانه‌های اجتماعی کمی بیش‌تر بیاندیشید.

دوست داشتم!
۳

رسانه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر گسترش بسیار زیادی را در دنیا یافته‌اند. رسانه‌های اجتماعی به‌دلیل ویژگی‌ ذاتی‌شان ـ برقراری ارتباط میان افراد ـ تبدیل به محلی مجازی برای جمع شدن افراد و گذراندن وقت شده‌اند. در این میان کاربرد رسانه‌های اجتماعی در حالت عادی به‌عنوان ابزاری جدید و جذاب برای سرگرمی در نظر گرفته‌ می‌شوند. اما کم‌کم کاربردهای جدی‌تر این

معمولا وقتی سخن از “شبکه‌” پیش می‌آید به‌یاد شبکه‌های اجتماعی می‌افتیم. فیس‌بوک، توییتر، گوگل پلاس و دیگر شبکه‌های اجتماعی امروزه به محلی برای ارتباطات گسترده‌ی انسانی تبدیل شده‌اند. ما در شبکه‌های اجتماعی با دوستان مان ارتباط برقرار می‌کنیم و از رویدادهای زندگی و افکار و دیدگاه‌های‌شان باخبر می‌شویم. اما تا به حال فکر کرده‌اید که در دنیای واقعی هم شبکه‌های اجتماعی معنادارند و به‌ویژه در دنیای حرفه‌ای‌ها از اهمیت بسیاری برخوردارند؟ حرفه‌ای‌ها به‌کمک شبکه‌ی افراد حرفه‌ای اطراف‌شان به گسترش کسب و کارشان، برندسازی شخصی برای معرفی هر چه بیش‌تر خود و تخصص‌شان و البته به‌دست آوردن فرصت‌های جدید کاری و اطلاعات مورد نیاز می‌پردازند.

اما چطور شبکه‌ی حرفه‌ای بسازیم؟ در این‌جا به چند راه‌کار در این زمینه می‌پردازیم:

۱- هم‌دل و مشتاق باشید و انرژی درونی‌تان را به‌ دیگران منتقل کنید!

۲- قابل اعتماد باشید!

۳- مهارت خوب شنیدن را یاد بگیرید!

۴- همیشه در حال شبکه‌سازی باشید. با هر کسی آشنا شدید ببینید با او چه همکاری یا دوستی می‌توانید داشته باشید!

۵- همیشه سپاس‌گزار مردم باشید!

۶- از کمک کردن به دیگران لذت ببرید!

۷- همیشه صادق باشید!

پ.ن. فراموش نکنید که این هفت اصل در شبکه‌های اجتماعی مجازی هم برای موفقیت شما در جذب مخاطبان هر چه بیش‌تر کاربرد دارند. این را کاملا تجربی می‌گویم!

دوست داشتم!
۱۱

معمولا وقتی سخن از “شبکه‌” پیش می‌آید به‌یاد شبکه‌های اجتماعی می‌افتیم. فیس‌بوک، توییتر، گوگل پلاس و دیگر شبکه‌های اجتماعی امروزه به محلی برای ارتباطات گسترده‌ی انسانی تبدیل شده‌اند. ما در شبکه‌های اجتماعی با دوستان مان ارتباط برقرار می‌کنیم و از رویدادهای زندگی و افکار و دیدگاه‌های‌شان باخبر می‌شویم. اما تا به حال فکر کرده‌اید که در دنیای واقعی هم شبکه‌های

عنوان این پست را چند ماهی است در دفتر ایده‌های‌ام یادداشت کرده‌ام. یادم نیست کجا خواندم‌اش. فقط یادم هست که برای‌ام چقدر جالب و عجیب بود. در این چند ماهه روی چگونگی فرایند یادگیری با عضویت در شبکه‌های اجتماعی فکر کردم. اول‌اش به نظرم رسید احتمالا شناخت همکاران حرفه‌ای می‌تواند یک جنبه‌اش باشد. بعد فکر کردم احتمالا کاربردی که گودر برای ما دارد هم یک جنبه‌ی دیگرش است: به‌اشتراک‌گذاری مطالب و ایده‌های مرتبط با کار و تخصص‌مان. خوب خیلی هم بی‌ربط نیست البته!

چند وقتی است که سعی کرده‌ام وقت بیش‌تری روی لینک‌داین بگذارم و با آن آشنا شوم. در همین گشت و گذارها بود که چند هفته‌ پیش به‌صورت اتفاقی تصمیم گرفتم در یک گروه حرفه‌ای مربوط به تخصص‌ام ـ تحلیل سیستم و کسب و کار ـ عضو شوم. و خوب در این مدت با دیدن آن‌چه در این گروه می‌گذرد جواب‌ سؤال‌ام را در مورد این‌که یک شبکه‌ی اجتماعی ـ البته تخصصی ـ چگونه می‌تواند چگونه باعث یادگیری شود، به‌دست آوردم.

من در این مدت متوجه سه نوع یادگیری شدم:

  1. مطلع شدن از آخرین روندها و مباحث مطرح در زمینه‌ی تخصص‌ام؛
  2. آشنایی با مهارت‌ها، رویکردها، ابزارها و خلاصه هر چیزی که در کارم نیاز دارم از خلال مباحث مطرح شده در گروه؛
  3. یاد گرفتن از سؤالات دیگران و البته پاسخ‌های سایرین به آن سؤالات.

در کنارش خوب امکان مشورت گرفتن در مورد مشکلات هم وجود دارد.

به نظرم این یادگیری‌ها هم می‌تواند در حوزه‌ی تخصصی و حرفه‌ای‌مان باشد و هم در حوزه‌ی کار حرفه‌ای!

در مورد خودم متوجه شدم که فکر کردن به سؤالات مطرح شده در این گروه‌ها، چقدر باعث شده‌اند تا کشف‌های جدیدی در مورد کارم و تخصص‌ام بکنم و این کلیدی‌ترین نکته برای من بوده است.

این شبکه‌های حرفه‌ای به دلیل تنوع بسیار زیاد آدم‌هایی که در آن‌ها عضویت دارند (از نظر سطح دانش، مهارت، سابقه و از همه جالب‌تر کشورشان!) می‌توانند محلی باشند برای یاد گرفتن نکاتی که توی هیچ کتاب و مجله و وبلاگ و سایتی یافت نمی‌شوند.

لینک‌داین نمونه‌ای از شبکه‌های اجتماعی تخصصی است. تا جایی که من خبر دارم، برای خیلی از حرفه‌ها شبکه‌های اجتماعی خاص وجود دارد که با کمی گوگل کردن پیدا‌ی‌شان می‌کنید. بنابراین شبکه‌های اجتماعی حرفه‌ای مربوط به تخصص‌تان را پیدا کنید و تا آن زمان، گروه‌های حرفه‌ای لینک‌داین‌تان را دریابید!

دوست داشتم!
۲

عنوان این پست را چند ماهی است در دفتر ایده‌های‌ام یادداشت کرده‌ام. یادم نیست کجا خواندم‌اش. فقط یادم هست که برای‌ام چقدر جالب و عجیب بود. در این چند ماهه روی چگونگی فرایند یادگیری با عضویت در شبکه‌های اجتماعی فکر کردم. اول‌اش به نظرم رسید احتمالا شناخت همکاران حرفه‌ای می‌تواند یک جنبه‌اش باشد. بعد فکر کردم احتمالا کاربردی که گودر