نیاز مشتریان به مشاوران همیشه روشن بوده است: ارایهی ایدههای جدیدی که براساس شواهد مستند و مرتبط، بینش جدیدی را در آنها نسبت به کسب و کارشان پدید آورد. بنابراین سؤال مهم این است که بهعنوان مشاور چگونه این کار را انجام بدهیم!؟ از سوی دیگر یک مشاور دارد در دنیایی کار میکند که وجود تغییر، تنها اصل ثابت آن است. بنابراین با تغییر شرایط بیرونی، موضوعات مهم برای سازمانها و در نتیجه مشاوران هم تغییر میکنند.
بر همین اساس خانم فیونا چرنیاوسکا در اینجا ۵ زمینهی فکری مهم مشاوران در سال ۲۰۱۱ را که براساس مطالعات مؤسسهشان به دست آمدهاند، نوشتهاند که با هم آنها را مرور میکنیم:
- با کار کمتر، بیشتر انجام دهید: اغلب مشاوران به یک ایدهی درجه دو میچسبند و همیشه هم بر آن تکیه دارند. اما یک ایدهی خوب شاید نگاه کردن به مسئله بهعنوان یک کوه یخ باشد: اگر شما نمیبیندش دلیل نمیشود که وجود نداشته باشد!
- روی آدمها تمرکز کنید: مشاوران تا به امروز روی سازمانها تمرکز داشتهاند. اما پدید آمدن ابزارهای نوین ارتباطی بهویژه رسانههای اجتماعی، امکان ارتباط با افراد را بهخوبی فراهم کردهاند. بعضی وقتها تمرکز روی گروه کوچکی از آدمها نتایج بزرگتری را به دنبال دارد!
- روی “چگونه” تمرکز کنید: مشاوران در گفتن اینکه چه چیزی و چرا باید تغییر کند، عالی هستند؛ اما اگر به آنها بگویید: “خوب! قبول کردم؛ اما چطور؟” جوابی ندارند! این مشکل از آنجا پدید میآید که آنها فکر میکنند اگر این چطور را به مشتری بگویند، دیگر نیازی به وجودشان نیست و باید در شرکتشان را تخته کنند. اما امروز دیگر قانع کردن مشتریان برای تغییر کافی نیست؛ اینکه چگونه باید تغییر کرد خیلی مهمتر است.
- بیشتر فکر کردن خیلی مهم است: اغلب ما مشاوران فکر میکنیم کیفیت همان ویرایش اول گزارش ما از سر کارفرما هم زیادی است و از بهترین کارِ رقبا هم بالاتر! بنابراین اغلب خروجیهای ما بدون فکر کردن کافی تولید میشوند و همینجا است که اگر طرفمان آدم باهوش و پختهای باشد گیر میافتیم. پس لطفا امسال بیشتر فکر کنید!
- کارفرما را به جلو هل بدهید، دنبال خودتان نکشیدش: شما میخواهید مسئلهی کارفرما را حل کنید، نه مسئلهی خودتان را. پس چه بهتر که به او کمک کنید خودش مسئلهاش را حل کند؛ به جای اینکه شما حلاش کنید.
پس سؤال اصلی در آغاز یک سال جدید برای مشاوران این است: این کارهای ۵ گانه را چگونه انجام دهیم؟