رزومه گذشته‌نگری است نه آینده‌‌نگاری!

یکی از مشکلات همیشگی ما در زندگی کاری‌مان این است که کاری که می‌کنیم یا کارهایی که انجام داده‌ایم با آن چیزی که دوست داشته‌ایم متفاوت بوده است. حالا بخشی از این مسئله برمی‌گردد به شانس و پیدا کردن فرصت؛ اما بخش اعظم‌ش به‌نظرم برمی‌گردد به انتخاب‌های نادرست شغلی یا چسبیدن به شغلی که فایده‌ای ندارد! اما بحث امشب من این نیست. شاید زمانی دیگر به‌سراغ این بحث آمدم.

یک راه‌حل مشکل بالا عوض کردن شغل یا سازمان برای کار کردن در حوزه‌ی مورد علاقه است. و هر دوی این‌ها (مخصوصا دومی) نیازمند رزومه نوشتن هستند.  ما باید درخواست‌مان را برای سازمان جدید بفرستیم و به آن‌ها ثابت کنیم که مناسب شغل مورد علاقه‌مان هستیم. اما خوب وقتی که تجربه‌ای در آن شغل ندارم چطور باید این کار را انجام بدهم؟ یا اگر یک فارغ‌التحصیل جوان هستم که سابقه‌ی کاری ندارم، چطور باید وارد حوزه‌ی کاری مورد علاقه‌ام شوم؟ بنابراین اولین راه‌کاری که در این شرایط به ذهن ما می‌رسد در به‌ترین حالت اغراق در رزومه نوشتن است و در بدترین حالت، دروغ گفتن. یادم هست دوست محترمی با چندین سال سابقه‌ی کار برای تغییر حوزه‌ی کاری‌اش از من دقیقا همین را پرسید که اگر کمی دروغ بگویم که اشکالی ندارد!؟ و البته از آن‌جایی که تصمیم‌ش را گرفته بود، هر چقدر من برای‌ش توضیح دادم دروغ‌گویی کار درستی نیست و اگر فردا دستت‌ رو شود چه می‌کنی و … گوش‌ش بده‌کار نبود و ضررش را هم کرد.

اما همین ماجرای ساده زمانی بسیار وحشتناک‌تر می‌شود که فرد قصد دارد از رزومه به‌عنوان ابزاری برای پرسنال برندینگ خود استفاده کند. در این‌جا فرد می‌خواهد خود را طوری معرفی کند که مخاطبین‌اش او را یک “متخصص حرفه‌ای” فرض کنند. حالا مخاطبین این فرد، ممکن است بخواهند سر کلاس درس او در حوزه‌ی آن تخصص بنشینند یا این‌که از او به‌عنوان مشاور استفاده کنند. و همین‌جا است که بسیاری از افراد ظاهر‌الصلاح برای رسیدن به هدف‌های‌شان سراغ دروغ‌گویی می‌روند …

شیوه‌های اغراق و دروغ‌گویی عامی که در هر دو مورد دیده‌ام، این‌ها بوده‌اند:

۱- نوشتن تجربیات کاری بی‌ربط یا بسیار کم‌رنگ به‌عنوان تجربیات کاری فوق‌العاده ارزش‌مند و مرتبط: مثلا دوست من که بالاتر اشاره کردم کارش مدیریت تولید بود و می‌خواست وارد حوزه‌ی مدیریت منابع انسانی شود. بنابراین در رزومه‌اش تمام تجربیات مدیریت تولید را با توجیه این‌که “خب تو کارم مدیریت نیروها هم با من بود” در نرم‌افزار محترم ورد Replace All کرد و بعد البته در مصاحبه‌ با یک شرکت معظم گیر افتاد!

۲- رزومه‌سازی: در همین محیط وب فارسی، فردی را می‌شناسم که بدون داشتن تجربه‌ی یک ثانیه کار در یک سازمان واقعی، مدعی است به‌ترین مشاور مدیریت دنیا است! و البته شما در رزومه‌ی این فرد، نه نشانی از تحصیلات ایشان می‌بینید و نه نشانه‌ای از تجربیات کاری‌شان. چیزی که وجود دارد، صرفا مجموعه‌ای است از ویژگی‌های یک مشاور خوب و باتجربه! حالا این‌که این ویژگی‌ها چگونه به‌دست آمد‌ه‌اند، ظاهرا اهمیتی ندارد!

۳- اغراق در قسمت آموزش‌ها: بارها در همین وبلاگ گفته‌ام که در قسمت آموزش‌‌ها در رزومه‌تان، به‌تر است صرفا دوره‌هایی را بنویسید که برای‌شان مدرک معتبر دارید و تازه آن هم نه همه‌ی دوره‌ها. به‌تر است دوره‌های مهم‌تر را بنویسید: دوره‌هایی که واقعا شما را در یک حوزه‌ی خاص متخصص کرده‌اند! مثلا کسی با گذراندن دوره‌ی مبانی برنامه‌ریزی استراتژیک، استراتژیست حرفه‌ای نمی‌شود. علم تخصصی (که تازه در عمق آن هم حرف بسیار است) یک چیز است و تخصص چیز دیگر.

۴- اغراق در قسمت مهارت‌ها: یادم هست هم‌کار محترمی داشتیم که مطابق رزومه‌اش تمام زبان‌های برنامه‌نویسی دنیا را به‌صورت حرفه‌ای بلد بود. حالا این‌که سهل است؛ ایشان در تمامی حوزه‌های علم مدیریت هم دانش و تخصص داشتند. اما در عمل … بگذریم. معمولا فاجعه‌ترین بخش رزومه‌های ما همین بخش است. جایی که فکر می‌کنیم مهم‌ترین بخش رزومه است و بنابراین به هر شکلی که شده، تلاش می‌کنیم خودمان را این‌قدر آدم خفنی (!) جا بزنیم که کارفرما چاره‌ای جز استخدام ما نداشته باشد. چه کسی به‌دنبال یک آدم چند تخصصی نیست که از استراتژی، منابع انسانی، مدیریت تولید، مدیریت کیفیت، آی‌تی و هزار تا مهارت دیگر هم‌زمان سر در می‌آورد!؟

خوب متأسفانه باید به عرض‌تان برسانم که برای کارفرماهای حرفه‌ای، مثل روز مشخص است که چنین فردی در هیچ حوزه‌ای متخصص نیست. این‌جور کارفرماها به‌جای نگاه کردن بخش مهارت‌های رزومه‌ی شما، به سایر بخش‌های رزومه‌ی شما (به‌خصوص بخش تجربیات کاری‌تان) توچه بیش‌تری می‌کنند. این را مخصوصا به دوستان جوان‌ترم توصیه می‌کنم که تازه قصد دارند وارد بازار کار شوند. نوشتن ده‌ها مهارت مختلف و متناقض، به استخدام شدن هیچ کمکی نمی‌کند. به‌تر است به‌جای این کار، روی چند مهارت خاص متمرکز شوید و حتی اگر تجربه‌ی کاری مشخصی در آن حوزه ندارید، سعی کنید از راه‌های دیگری که می‌شود، به کارفرما نشان دهید که در راه کسب یک تخصص، دانش‌جو هستید! مثلا برای یک فارغ‌التحصیل جوان، نوشتن پروژه‌های درسی دانشگاهی مهم‌اش یا تجربیات دوران کارآموزی‌اش مهم است. یا اگر مقاله‌ی تخصصی را در جای معتبری چاپ کرده‌اید، خوب است که در رزومه‌تان به آن اشاره کنید. ضمنا فراموش نکنید که برخی مهارت‌ها در دل مهارت‌های دیگر مستتر هستند؛ مثلا یک تحلیل‌گر کسب و کار خوب، طبیعتا باید مصاحبه‌کننده‌ی خوبی باشد یا در مستندسازی عالی باشد!

بنابراین برای هزارمین بار: در رزومه نوشتن خالی‌بندی و اغراق نکنید. حواس‌تان باشد که آرزوها و رؤیاها در رزومه جایی ندارند. رزومه، چیزی نیست جز خلاصه‌ای از آن کارهایی که تا به‌امروز به‌شکل موفق انجام داده‌اید و دستاوردهایی که به آن‌ها رسیده‌اید. 

(منبع عکس)

دوست داشتم!
۲

یکی از مشکلات همیشگی ما در زندگی کاری‌مان این است که کاری که می‌کنیم یا کارهایی که انجام داده‌ایم با آن چیزی که دوست داشته‌ایم متفاوت بوده است. حالا بخشی از این مسئله برمی‌گردد به شانس و پیدا کردن فرصت؛ اما بخش اعظم‌ش به‌نظرم برمی‌گردد به انتخاب‌های نادرست شغلی یا چسبیدن به شغلی که فایده‌ای ندارد! اما بحث امشب من این

۱۳ قانون طلایی رزومه‌نویسی برای فارغ‌التحصیلان جوان

نویسنده: دبورا فدریکو؛ ترجمه‌: علی نعمتی شهاب

فقط ۶۰ ثانیه! کارفرماها برای مرور رزومه‌ی شما کم‌تر از یک دقیقه وقت صرف می‌کنند. با داشتن تعداد زیادی رزومه‌ که باید مرور شوند، کارفرماها به صورت طبیعی حجم کار خود را کم و رزومه‌های بد را از قایق نجات به بیرون پرت می‌کنند. دلایلی که باعث می‌شوند رزومه‌ی شما سریعا به گلدان “نه” پرتاب شود، عبارتند از: اشتباهات تایپی، غلط‌های املایی، فونت‌های نامناسب و ظاهر نامرتب. رزومه‌ای هم که مملو از متن‌های طولانی باشد یا به دو صفحه و بیش‌تر برسد، مستقیما به سطل زباله پرتاب خواهد شد.

هر وقت در کلاس رزومه‌نویسی‌ام تدریس می‌کنم، معمولا حرف‌های‌ام را با این سؤال آغاز می‌کنم: “هدف از رزومه نوشتن چیست؟” آیا آن‌ چنان‌که اغلب دانش‌جویان پاسخ می‌دهند، هدف، “گرفتن یک شغل است؟” من به‌ آن‌ها پاسخ می‌دهم: “خیر. این‌طور نیست.” خیلی اتفاقی ممکن است یک نفر هدف از رزومه نوشتن را درست حدس بزند: دعوت به مصاحبه! من رزومه‌ نوشتن را با نقش تبلیغات در بازاریابی مقایسه می‌کنم: رزومه نوشتن تبلیغات شما است در مورد خودتان و شما باید از آن تکه کاغذ ۲۱ در ۲۹٫۷ سانتی‌متر استفاده‌ی بهینه را بکنید. خودتان را به کارفرما با متقاعد کردن او در مورد این‌که شما به‌ترین کاندیدا برای دعوت به مصاحبه هستید، بفروشید.

خوب، چه کار می‌توانید انجام دهید تا رزومه‌ی شما توسط کارفرما خوانده شود؟ از “۱۳ قانون طلایی” من که در ادامه آن‌ها را خواهید خواند پی‌روی کنید تا رزومه‌ای بنویسید که نه تنها توجه کارفرما را به شما جلب کند؛ بلکه تحسین او را هم برانگیزد. خیلی زود تلفن‌تان زنگ خواهد خورد و از آن سوی خط، صدای کارفرمایی را خواهید شنید که شما را به مصاحبه دعوت می‌کند …

آماده‌اید؟ ۱۳ قانون طلایی رزومه‌نویسی برای فارغ التحصیلان جوان:

۱٫ طول رزومه: فقط یک صفحه. استثنایی وجود ندارد.

۲٫ قالب‌بندی: رزومه‌ی شما باید در عین داشتن فضای خالی بسیار که آن را جذاب می‌کند، تمیز و خوانا باشد. اندازه‌ی فونت‌ها را در بخش‌های مختلف یکسان نگه دارید و از بولد یا ایتالیک کردن متن برای افکت دادن به فونت‌ها بهره بگیرید. از فونت‌های زیبا و گرافیکی بپرهیزید. برخی دانش‌جویان ممکن است بگویند: “خوب من باید توجه کارفرما را یه جوری جلب کنم دیگه.”  من در جواب این افراد می‌گویم: با این کار تنها توجه منفی آن‌ها را جلب خواهید کرد. انرژی‌تان را روی محتوا صرف کنید؛ نه ظاهر!

۳٫ اطلاعات تماس: مطمئن شوید که آدرس ای‌میلی که نوشته‌اید، حرفه‌ای باشد. استفاده از نام خودتان به‌ترین شرط‌بندی است. مجددا حواس‌تان باشد که این‌جا جای خلاقیت به خرج دادن با استفاده از آی‌دی‌هایی مثل “mamaadgentleman” یا “farzanehjoon” نیست!

آدرس محل زندگی دایمی و هم‌چنین دانشگاه‌تان را در رزومه‌تان بنویسید. اگر فقط باید یک آدرس را بنویسید، آدرسی را بنویسید که به محل کار نزدیک‌تر است. من با دانش‌جویی کار می‌کردم که با وجود رزومه‌ی بی‌نظیری که داشت،  هیچ دعوت‌نامه‌ای برای مصاحبه دریافت نکرده بود. مشکل او چه بود؟ آن دختر خانم آدرس منزل‌شان را که در اهواز بود می‌نوشت و برای کاری تمام وقت در مشهد اقدام می‌کرد!

۴٫ از متن‌های گلوله‌بندی شده (Bullet Points) استفاده کنید: من به شدت استفاده از از متن‌های گلوله‌بندی شده را توصیه می‌کنم. از یک نوع استاندارد از آن‌ها استفاده کنید. اگر تصمیم گرفتید که از پاراگراف‌ها در متن رزومه‌تان استفاده کنید از نثری قابل فهمیدن و مختصر و مفید بهره بگیرید.

(می‌دانم؛ احتمالا الان دارید فکر می‌کنید: “خوب همه که باید همین کارها را بکنم. چطوری رزومه‌ی من بین بقیه به چشم بیاد؟” لطفا به خواندن این راه‌نما ادامه بدید …)

۵٫ از عبارت‌های کنشی استفاده کنید: منظور این است که هر یک از متن‌های گلوله‌بندی شده را با یک فعل کنشی آغاز کنید (از واژه‌هایی مثل: “دست‌یاری”، “کمک کردن به” یا “کار کردن با” خودداری کنید.) از افعالی استفاده کنید که به صنعت مورد نظر شما مربوط‌اند؛ مثل: “طراحی” یا “خلق کردن” برای صنعت پوشاک یا “محاسبه” یا “حسابرسی” برای حسابداری.

۶٫ از فهرست‌های طولانی استفاده نکنید: از نوشتن عبارت‌هایی مثل “مسئولیت‌ها یا وظایف شامل:” و بعد فهرست کردن هر کاری که در یک شغل خاص انجام داده‌اید در یک بخش از متن گلوله‌بندی شده پرهیز کنید. اول از همه این کار باعث کسل‌کننده‌ شدن خواندن رزومه‌ی شما می‌شود و ثانیا این‌طوری خودتان را بد معرفی می‌کنید. وقتی من با دانش‌جویان برای کالبدشکافی این عبارت‌های طولانی کار می‌کنم، اغلب آن‌ها را پررنگ کردن دستاورها، نتایج و اهداف به دو یا سه عبارت کنشی تقسیم می‌کنیم.

۷٫ هر جا ممکن است از کمیّت استفاده کنید. اعداد همیشه تقویت‌کننده‌ی موضع شما هستند. مثلا به جای گفتن “خدمت‌دهی به مشتریان با پاسخ‌گویی به سؤالات آن‌ها، انتخاب کالای مناسب آن ها و انجام عملیات فروش و ثبت آن در جهت دست‌یابی به اهداف فروش” این را امتحان کنید: “خدمت‌دهی به ۵۰ مشتری در هر شیفت کاری با پاسخ‌گویی به سؤالات آن‌ها، انتخاب کالای مناسب و انجام عملیات فروش و ثبت آن در جهت دست‌یابی به هدف فروش ۵۰۰ دلار یا بیش‌تر.”

۸٫ دستاوردها و نتایج را برجسته سازید: در مثال بالا دستاورد این دانشجو، دست‌یابی به هدف فروش ۵۰۰ دلار است. وقتی متن گلوله‌بندی شده‌تان را می‌نویسید درباره‌ی دستاوردها و موفقیت‌های‌تان بیاندیشید. اگر مثلا در دانشگاه حل تمرین درسی بوده‌اید، آیا به سایر دانش‌جویان کمک کرده‌اید نمره‌های‌شان را به‌تر کنند؟ اگر پیش‌خدمت یک رستوران بوده‌اید، آیا روش‌های فروشی که استفاده کرده‌اید موجب افزایش درآمدهای رستوران شده است؟ برای این‌که شرح کارتان را مؤثرتر کنید با دستاوردهای‌تان شروع کنید: “بالاترین فروش ماهانه در میان ۱۰ فروشنده‌ی …”

۹٫ هدف کارهایی که کرده‌اید را بنویسید: هر وقت به دانش‌جویان این را می‌گویم، اغلب عبارت‌های آن‌ها با قدرت بیش‌تری تمام می‌شود. درباره‌ی هدف کاری که انجام داده‌اید بیاندیشید و آن را در پایان عبارت‌های رزومه‌تان بیاورید. بعضی وقت‌ها دانش‌جویان فکر می‌کنند کاری که انجام داده‌اند اهمیتی نداشته؛ اما با افزودن هدف از انجام کار برای آن‌ها مشخص می‌شود که این طور نبوده است. کدام یک از این دو عبارت به‌تر است: “پژوهش در متغیرهای جمعیت‌شناختی و عوامل محیطی در بازار اسباب‌بازی کودکان” در برابر: “پژوهش در متغیرهای جمعیت‌شناختی و عوامل محیطی در بازار اسباب‌بازی کودکان با هدف استفاده‌ در توسعه‌ی محصولات جدید.”

۱۰٫ متن‌های گلوله‌بندی‌ شده‌تان را اولویت‌بندی کنید: وقتی متن‌های گلوله‌بندی‌ شده‌تان را مرتب می‌کنید، همیشه فکر کنید “اگر کارفرما فقط وقت خواندن اولین یا احتمالا دومین گلوله‌ را داشته باشد؛ من می‌خواهم او چه چیز را بخواند؟” اغلب دانش‌جویان فکر می‌کنند که باید توان‌مندی‌های‌شان را براساس کارهایی که بیش‌تر انجام داده‌اند، فهرست‌بندی کنند. اگر ۷۵٪ شغل‌شان درگیر تلفن کردن به مشتریان  سرد ـ مزاج احتمالی بوده است؛ باید اول این را بنویسند. و اگر آن‌ها روی پروژه‌‌ای کار کرده‌اند که به مدیرعامل شرکت ارایه شده است، باید اول آن را بنویسند!

۱۱٫ بخش تجربیات شغلی را دسته‌بندی کنید: با توجه به این‌که تجربیات شما در رزومه باید از آخر به اول ذکر شوند، مشکل بسیاری از دانش‌جویان قرار گرفتن شغل کنونی‌شان (که احتمالا یک شغل پاره‌وقت غیرمرتبط به کاری است که می‌خواهند انجام دهند) در اول فهرست است؛ در حالی که تابستان گذشته کارآموزی بسیار عالی داشته‌اند. به نظر آن‌ها، کارآموزی‌شان مهم‌تر بوده و باید این را نشان بدهند. چه بکنیم؟ این مشکل به سادگی قابل حل است: بخش تجربیات شغلی را به دو بخش تجربیات مرتبط و سایر تجربیات تقسیم‌بندی کنید.

۱۲٫ برای رزومه‌تان هدف‌گذاری کنید: بسیاری از دانش‌جویان یک رزومه‌ی اصلی دارند که از آن رزومه، برحسب نیاز رزومه‌های خاص‌تر را برای حوزه‌های مختلف کاری که می‌خواهند در آن‌ها مشغول به کار شوند، می‌سازند. اگر دانش‌جویی به‌صورت هم‌زمان کارآموزی در بازاریابی و فاینانس را دنبال می‌کند، باید یک رزومه‌ی بازاریابی داشته باشد که در آن به پروژه‌های گروهی مرتبط با بازاریابی خودش (در دوران دانش‌جویی) اشاره کند و از واژگان تخصصی بازاریابی استفاده کند و همین کارها را برای رزومه‌ی فاینانس‌ خودش هم انجام دهد.

نکته: برای یافتن واژگان کلیدی که باید در رزومه‌تان بنویسید، به شرح شغل ذکر شده در آگهی استخدام توجه کنید.

۱۳٫ چه چیزهایی را باید در رزومه‌تان بنویسید: علاوه بر تحصیلات و دوره‌های آموزشی، تجربیات شغلی مرتبط و غیرمرتبط‌تان، تجربیات مربوط به فعالیت‌های داوطلبانه‌تان، کارهای دوران دانش‌جویی‌تان، نقش‌های ره‌بری‌تان در این کارها، پروژه‌های گروهی، مهار‌ت‌ها و علایق‌تان را در رزومه بنویسید. خلاصه این‌که رزومه‌ی شما باید تصویر یک دانش‌جوی باتجربه را از شما ترسیم کند. در مورد معدل یک قانون سرانگشتی این است که اگر معدل‌تان از ۱۵ بالاتر است، آن را در رزومه‌تان ذکر کنید.

منبع: این پست ترجمه‌ی آزادی است از این‌جا

پ.ن.۱٫ پیشنهاد می‌کنم مجموعه مطالب قبلی مربوط به اصول رزومه‌نویسی در گزاره‌ها را هم در کنار این راه‌نمای از نظر من عالی بخوانید.

پ.ن.۲٫ بدیهی است که این ۱۳ نکته‌ برای نوشتن رزومه با هر سطحی از تجربه‌ و سابقه‌کار مهم‌اند.

دوست داشتم!
۹

نویسنده: دبورا فدریکو؛ ترجمه‌: علی نعمتی شهاب فقط ۶۰ ثانیه! کارفرماها برای مرور رزومه‌ی شما کم‌تر از یک دقیقه وقت صرف می‌کنند. با داشتن تعداد زیادی رزومه‌ که باید مرور شوند، کارفرماها به صورت طبیعی حجم کار خود را کم و رزومه‌های بد را از قایق نجات به بیرون پرت می‌کنند. دلایلی که باعث می‌شوند رزومه‌ی شما سریعا به گلدان

چگونه رزومه ننویسیم!؟

هفته‌ی پیش من یک آگهی برای فرصت شغلی که در شرکت‌ ما وجود دارد در گودر نوشتم و تا الان چیزی حدود ۲۰ رزومه یا درخواست کار دریافت کرده‌ام. اغلب این رزومه‌ها دارای اشکالاتی هستند که تقریبا برای من از قبل، قابل پیش‌بینی بود. اشکالاتی که از توجه نکردن به چند اصل ساده در نگارش رزومه به وجود می‌آیند. بنابراین بد نیست که با هم مروری داشته باشیم بر چند اشتباه اساسی در رزومه نوشتن یا ارایه‌ی درخواست کار با توجه به شرایط ایران:

۱٫ قبل از رزومه دادن سؤال بپرسید / بدون رزومه درخواست کار بدهید: راست‌اش من فقط وقتی سؤال کردن قبل از رزومه دادن را می‌پذیرم که فرد مقابل، آدم شناخته شده و معتبری باشد. فلسفه‌ی وجود رزومه در این است که فرد استخدام‌کننده سوابق مختصری از شما بداند؛ حالا هم برای این‌که ارزیابی کلی از شخصیت حرفه‌ای شما داشته باشد و هم برای این‌که ببیند تخصص شما به درد کاری که او می‌خواهد می‌خورد یا خیر؟ بنابراین وقتی از شما رزومه درخواست کردند، لطفا همان رزومه را بفرستید!

۲٫ هر طور که دوست داشتید رزومه‌ را بنویسید: رزومه یک تمپلیت مشخص دارد (منظورم از نظر عناوینی است که باید داخل‌اش وجود داشته باشد.) این حداقل‌ها به نظر من این‌ها هستند:

  • اطلاعات عمومی در مورد خودتان شامل: نام و نام خانوادگی، سال تولد، وضعیت تأهل، در مورد آقایان وضعیت نظام وظیفه، نشانی و تلفن منزل و شماره‌ی تلفن همراه‌تان و البته ای‌میل (یک آدرس ای‌میل درست و حسابی مثلا براساس اسم‌تان نه همان آی‌دی که شب‌ها با دوستان‌تان باهاش چت می‌کنید!)
  • سوابق آموزشی: مقاطع تحصیلی ـ ترجیحا دانشگاهی البته اگر دبیرستان جایی مثل سمپاد درس خواندید حتما بنویسید ـ (و لطفا پایین‌تر از دبیرستان را نروید. کسی برای من رزومه فرستاده که فقط به کودکستان‌اش اشاره نکرده!) در این بخش به صورت دقیق به این موارد اشاره کنید: رشته‌ی تحصیلی و گرایش، نام دانشگاه (اگر بدترین دانشگاه دنیا هم درس خوانده‌اید حتما اسم‌اش را بنویسید. من اگر واقعا آدم حرفه‌ای باشم به دانشگاه شما تا تجربه‌ی کاری‌تان را نبینم خیلی توجه نمی‌کنم. اگر هم تازه می‌خواهید وارد بازار کار بشوید و سابقه‌ی کار هم ندارید، باز هم دانشگاه‌تان را بنویسید. اگر ننویسید ممکن است من تصور کنم خدای نکرده با یک عدد برادر کردان جدید مواجهم!)، سال ورود ـ و اگر فارغ‌التحصیل شده‌اید سال فراغت از تحصیل. معدل‌تان را هم بنویسید بد نیست ولی ضروری محسوب نمی‌شود.
  • تجربیات / پروژه‌های تحصیلی: وقتی تازه می‌خواهید وارد بازار کار بشوید چاره‌ای ندارید جز این‌که پروژه‌های تحصیلی‌تان را به‌عنوان تجربه در رزومه بیاورید. اما بعدتر که تجربه‌دار (!) شدید، لطفا این بخش را یا پاک کنید یا این‌که فقط پروژه‌های درست و حسابی‌تان را نگه دارید (مثلا من در رزومه‌ام فقط پروژه‌ی پایان‌نامه‌ام را آورده‌ام.) این اشتباه را خیلی از ما در نوشتن رزومه مرتکب می‌شویم که اولا پروژه‌های‌ تحصیلی‌مان را از تجربیات کاری‌مان جدا نمی‌کنیم و ثانیا اگر ۳۰ سال سابقه‌ی کار هم داشته باشیم هنوز می‌شود عنوان پروژه‌ی مثلا زمان‌سنجی خط تولید باک در شرکت X را در رزومه‌مان پیدا کرد! (این یکی مال خودم بود که الان دیگر در رزومه‌ام نیست.)
  • سوابق شغلی: این یکی حساس‌ترین بخش رزومه است. جایی که شما دقیقا باید به کارفرمای احتمالی نشان بدهید که چه کاره‌اید و تخصص شما چیست؟ و همین جا است که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اشتباهات ما رخ می‌دهد. پایین‌تر درباره‌ی این بخش صحبت خواهم کرد.
  • مقالات و تألیف‌ها و افتخارات: لطفا این‌جا هم مقاله‌های سر کلاسی‌تان را ننویسید. اگر واقعا در کنفرانسی یا مجله‌ی معتبری مقاله داشتید یا کتابی چاپ کرده بودید یا جایزه‌ی خفنی گرفته بودید بنویسید.
  • مهارت‌ها: این بخش هم بعد از سوابق شغلی از بقیه‌ی بخش‌های رزومه اهمیت بیش‌تری دارد که در مورد آن هم پایین‌تر توضیح خواهم داد.
  • علاقه‌‌مندی‌ها، معرف و …: راست‌اش در ایران این بخش از رزومه را معمولا کسی نگاه نمی‌کند و اصلا به‌تر است که در رزومه‌تان نباشد. از ما گفتن بود! علت‌اش خیلی راحت قابل حدس است: برای کارفرما هیچ اهمیتی ندارد که شما عاشق مطالعه یا موسیقی هستید، ورزش‌کارید و کوه می‌روید و … در صورتی که این‌ها اتفاقا می‌توانند به طرف نشان بدهند که شما آدم خلاقی هستید یا از نظر بدنی سالم هستید! در مورد معرف‌ها هم در ایران همه می‌دانیم اگر کسی معرف باشد، معمولا همان پارتی محترم شماست! از طرف دیگر می‌دانید که ما ایرانی‌ها چه عادت‌های قشنگی در زدن برای هم‌دیگر داریم؛ کاری که حتی خیلی وقت‌ها به صورت ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. اگر هم معرف‌تان استاد دانشگاه باشد که معمولا پیدا کردن‌اش کار ساده‌ای نیست!

۳٫ خودتان ندانید که چه کاره‌‌اید: پارسال در یک مصاحبه‌ی استخدامی، مصاحبه‌کننده از من پرسید که تخصص‌ات را در یک جمله برای من تعریف کن. شرح این ماجرا را این‌جا نوشته‌ام. قبل از رزومه نوشتن هدف‌گذاری کنید که چه کاره هستید و چه کاره می‌خواهید بشوید.

۴٫ ندانید که برای چه کاری دارید رزومه می‌دهید: این یکی دیگر فاجعه است. چند باری که برای پروژه‌های شرکت درگیر رزومه گرفتن بوده‌ایم، به وضوح این را دیده‌ام. چند نکته در این زمینه:

  • لطفا برای خودتان و شخصیت حرفه‌ای‌تان احترام قائل باشید. این طور رفتار نکنید که (حتی در اوج نیاز) برای هر جایی و هر کاری رزومه بفرستید. باور کنید این کار شأن شما را پایین می‌آورد. برای چند جای محدود اما متناسب با شرایط خودتان رزومه بفرستید.
  • برای کاری که بلد نیستید یا نمی‌دانید چیست رزومه نفرستید. وقتی من برای پروژه‌ی آی‌تی آگهی می‌دهم و روزمه‌ی مهندس کشاورزی را دریافت می‌کنم که هیچ سابقه‌ای در حوزه‌ی ‌آی‌تی ندارد واقعا درمی‌مانم که طرف چه فکری کرده!
  • در رزومه فرستادن به تناسب سن و سال‌ و تجربه‌ی کاری‌تان و هم‌چنین رده‌ی سازمانی شغل مورد نظر توجه کنید. من برای یک رده‌ی کارشناسی رزومه‌ی یک آدم با سی سال سابقه‌ی مدیریت را گرفته‌ام!!!

۵٫ اغراق یا خالی‌بندی کنید: هر چقدر از این اشتباه بد بگویم کم گفته‌ام. خیلی از ما در رزومه نوشتن هدف اصلی‌مان را گرفتن شغل مورد نظر تحت هر شرایطی تعریف می‌کنیم و در نتیجه … این کار چند مشکل بنیادین دارد:

  • یا طرف مقابل می‌فهمد یا نمی‌فهمد. اگر بفهمد که وای به حال‌تان و اگر نفهمد هم که بعدا می‌فهمد و این دفعه بیش‌تر وای به حال‌تان!
  • اصولا دروغ‌گویی کار خوبی نیست؛ قبول دارید؟
  • با دروغ گفتن اعتبارتان را به خطر می‌اندازید.

باز هم دلیل بیاورم!؟ بنابراین لطفا همانی را بنویسید که هستید؛ نه بیش‌تر و نه کم‌تر!

۶٫ تجربیات شغلی‌تان را به شکل مناسبی ننویسید: هیچ کاری بدتر از لیست کردن نام هزار تا پروژه‌ای که انجام داده‌اید یا دویست تا مسئولیتی که داشته‌اید، بدون هیچ گونه توضیح اضافی نیست. یا حتی بدتر از آن نوشتن تجربیاتی که نداشته‌اید و به زور می‌خواهید طرف مقابل را متقاعد کنید که داشته‌اید! چند تا نکته برای نوشتن بخش تجربیات شغلی رزومه‌تان:

  • از آخرین شغل‌ یا تجربه‌تان شروع کنید و به ترتیب تا پایین پیش بروید و تجربیات‌تان را بنویسید. لطفا سازمان‌هایی که در آن‌ها کار کرده‌اید تفکیک کنید. سال / تاریخ ورود و سال / تاریخ خروج‌تان را بنویسید. علت خروج از آن شغل را هم به نظر من ننویسید به‌تر است (چون خیلی وقت‌ها ما به علت دعوا کردن یا دلایل صرفا مالی کارمان را عوض می‌کنیم که نوشتن این علت واقعی در رزومه  باعث می‌شود تصویر نامناسبی از ما در ذهن طرف مقابل پدید بیاید؛ این‌که مثلا آدم دعوایی هستیم یا فقط به دنبال پول بیش‌تر. اگر هم کارفرما به هر علتی عذرتان را خواسته باشد، دیگر بدتر.)
  • برای هر سازمان تجربیاتی را که داشته‌اید از آخر به اول به تفکیک بنویسید (یعنی آخرین تجربه را اول بنویسید؛ زیر آن تجربه‌ی یکی مانده به آخر و همین طور ادامه بدهید.) این‌که در چه سالی یا در چه بازه‌ی زمانی درگیر چه کاری بوده‌اید، مسئولیت شما چه بوده و نتیجه‌ی کارتان به کجا انجامیده است. مثلا من در سال ۸۹ درگیر پروژه‌ی مهندسی مجدد فرایندهای شرکت X بوده‌ام، پست من در پروژه مدیر فنی پروژه بوده و خروجی کارم، مستندسازی فرایندهای شرکت، تحلیل وضعیت موجود فرایندها و ساختار سازمانی، شناسایی نقاط شکست سازمان در به‌کارگیری ابزارهای سیستمی مدیریت و نهایتا طراحی و استقرار وضع مطلوب فرایندها بوده است.
  • لزومی ندارد همه‌ی تجربیات‌تان را بنویسید. لطفا فقط مهم‌ترین‌های‌شان را بنویسید. این طوری رزومه‌تان هم مختصر و مفید می‌شود!
  • تجربیات کوتاه مدت و ناموفق‌تان را در رزومه نیاورید؛ حتی اگر باعث شود که در رزومه‌ی شما یک دوره‌ی زمانی خالی ایجاد شود (من اوایل ام‌سال حدود یک ماهی در یک شرکت معروف مشاوره کار کردم؛ ولی به دلایلی که بیش‌تر به دلیل اشتباه در انتخاب محیط کارم بود، آن‌جا را ادامه ندادم. سابقه‌ی کارم در آن‌جا در رزومه‌ی من نیست؛ چون باعث می‌شود کارفرمای احتمالی تصور کند من همیشه در وفق دادن خودم با یک محیط جدید مشکل دارم.)

۷٫ بخش مهارت‌های رزومه‌تان زیاده از حد پر و پیمان باشد: راست‌اش ترجیح من همیشه خالی گذاشتن بخش مهارت‌ها و حداقل اکتفا کردن به نوشتن مهارت‌های مربوط به زبان انگلیسی و نرم‌افزارهای رایانه‌ای است. مهارت‌های فنی که بلد هستید از تجربیات‌تان در پروژه‌ها (به‌ویژه وقتی به صورت عینی بنویسید چه کرده‌اید) قابل استخراج است. من حتی با نوشتن درس‌های گذرانده شده در دانشگاه و اساتیدی که با آن‌ها درس داشته‌اید (هر چقدر هم معروف باشند) هم کاملا مخالفم؛ چه برسد به ردیف کردن انواع و اقسام مثلا دانش‌ها و مهارت‌هایی که خودتان با مطالعه (؟) به دست آورده‌اید. تنها استثنا در این‌جا دوره‌های آموزشی رسمی است که برای آن‌ها مدرک دارید. البته باز هم هر چقدر خلاصه‌تر و هر چقدر مدرک معتبرتر را بنویسید، به‌تر است!

من براساس تجربه‌ی خودم در حوزه‌ی مدیریت و آی‌تی در این‌جا صحبت می‌کنم. هیچ وقت آدمی را که همه کار (از استراتژی و فرایند گرفته تا منابع انسانی و مالی و حسابداری) بلد است یا آدمی که هزاران ابزار و نرم‌افزار و … بلد است (مثلا شونصد تا زبان برنامه‌نویسی می‌داند!) را جدی نگرفته‌ام و نخواهم گرفت. این کار به نظر من دقیق‌ترین مصداق همان اشتباه شماره‌‌ی ۵ است؛ هر چقدر هم که بقیه باور کنند، من باور نمی‌کنم!

۸٫ و چند توصیه‌ی کلی برای به‌تر شدن رزومه‌تان:

  • مختصر و مفید بنویسید: رزومه‌ی ۱۰ صفحه‌ای برای آدمی که سی سال سابقه‌ی کار دارد هم زیاد است چه برسد به بنده‌ای که ۵-۴ سال سابقه‌ی کار بیش‌تر ندارم. چند نفر از دوستان بسیار حرفه‌ای و کار درست من با سابقه‌ی کار بالای ده سال رزومه‌شان دو صفحه بیش‌تر نیست و همین دو صفحه هم دقیقا اندازه‌ی یک رزومه‌ی ۱۰ صفحه‌ای تأثیرگذار است.
  • در انتخاب واژه‌ها بسیار دقت کنید: بار معنایی واژه‌ها در نوشتن رزومه بسیار مهم است؛ مخصوصا در بخش‌هایی مثل تجربیات کاری یا مهارت‌ها. لطفا دقیق باشید.
  • تمپلیت رزومه‌تان را ساده نگه دارید: گذاشتن عکس‌تان و کشیدن انواع و اقسام گل و بلبل‌ها، استفاده‌ از رنگ‌های متفاوت و … همه اشتباهات بزرگی هستند. منِ‌ کارفرما می‌خواهم تخصص شما را بسنجم؛ با شکل و قیافه‌ی شما یا رزومه‌تان کاری ندارم! این البته به این معنا نیست که اصلا هم به سر و شکل رزومه‌تان نرسید و از فونت‌های بسیار بد و ناخوانا، جدول‌بندی‌های نامناسب و … استفاده کنید. به نظرم فرستادن رزومه به صورت PDF هم برای جلوگیری از احتمالاتی مثل متفاوت بودن ورژن نرم‌افزار ورد کارفرما یا فونت‌های روی سیستم‌ها، مناسب‌تر است؛ مگر این‌که درخواست کارفرما فرمت دیگری باشد (لطفا هیچ وقت رزومه‌تان را در قالب فایل اکسل یا حتی پاورپوینت نفرستید!)
  • حواس‌تان باشد رزومه‌تان را به چه کسانی می‌دهید! این در راستای همان نکته‌ی احترام قائل شدن برای شخصیت حرفه‌ای خود است. هر چقدر کم‌تر در دسترس باشید به‌تر است!

خوب فعلا همینا به نظرم می‌رسد. امیدوارم تجربیات من برای شما هم مفید بوده باشد.

پ.ن. یک راه‌نمای بسیار عالی در مورد بایدها و نبایدهای رزومه‌نویسی را قبل‌تر یکی از دوستان عزیز در این‌جا نوشته که پیشنهاد می‌کنم حتما بخوانیدش. ضمنا نوشته‌ی امیر مهرانی دوست بسیار عزیزم را در مورد کارهایی که نباید در مصاحبه‌ی استخدامی انجام داد را هم از دست ندهید.

دوست داشتم!
۳

هفته‌ی پیش من یک آگهی برای فرصت شغلی که در شرکت‌ ما وجود دارد در گودر نوشتم و تا الان چیزی حدود ۲۰ رزومه یا درخواست کار دریافت کرده‌ام. اغلب این رزومه‌ها دارای اشکالاتی هستند که تقریبا برای من از قبل، قابل پیش‌بینی بود. اشکالاتی که از توجه نکردن به چند اصل ساده در نگارش رزومه به وجود می‌آیند. بنابراین