سوزان کرام یکی از جدیترین نویسندهگان و متفکران دنیای مدیریت IT است که وبلاگ معروف او روی سایت مجلهی هاروارد بیزینس یکی ریویو یکی از مفیدترین و جدیترین پیشنهادات ممکن برای علاقهمندان به موضوعات مربوط به کاربردهای IT در حوزهی کسب و کار است. هفتهی پیش سایت مجلهی هاروارد بیزینس ریویو با خانم کرام مصاحبهی ویدئویی مفصلی داشت در مورد
Search Results for: مدل کسب و کار
خوب دیشب کمی تنبلی کردم و به جایاش امروز لینکهای هفته را مرور میکنیم: ۶ کلید برای موفقیت در هر کاری منتخبی از جملات استیو جابز کارگاههای پاییزهی فانتازیو در مجتمع فنی تهران بحث و گفتگو: آیا خانمها در بحثها و فعالیتهای تخصصی کمرنگ هستند؟ بازی وبلاگی (احسان اردستانی سه نوشتهی خوب خودش را انتخاب کرده) BPMN استاندارد مدل کردن
نوشتهی: اندرو مکآفی در این مقاله قصد دارم به این پرسش پاسخ بدهم که چرا هر ساله حدود یک سوم از هزینههای داراییهای ثابت به IT تخصیص مییابد؟ کسب و کارها با آن نرمافزارها و سختافزارها چه میکنند؟ من شرکتهایی را در همهی صنایع میبینم که از رایانه برای ایجاد سه تغییر گسترده و عمیق بهرهبرداری میکنند: آنها علمیتر، موزونتر
مدتها بود که داشتم دنبال سندی، مدلی یا هر چیزی شبیه این که تقسیمبندی مناسبی از خدمات قابل ارایه در صنعت آیتی را ارایه کند میگشتم و تقریبا از پیدا کردناش هم ناامید شده بودم. تا اینکه موقع مطالعهی کتاب رقص فیلها (که قبلا چند پستی براساساش نوشتم و بعد از خواندن کامل این کتاب حتما در یک پست مستقل
در کامنتهای پستی که چند وقت پیش به صورت مهمان از من در وبلاگ دوست خوبم امیر مهرانی منتشر شد، گفتگوهای بسیار جالبی در مورد وضعیت صنعت آیتی در ایران در گرفت. من آنجا به چند نکته در مورد صنعت نرمافزار ایران اشاره کردم که بعد از دیدن این خبر عجیب به نظرم رسید شاید بد نباشد در قالب یک
رابرت لواندوفسکی گفت: «چنین اتفاقی [نبردن توپ طلا] برای من مهم نیست، زیرا این عناوین دیگر چیزی ورای عناوین اصلی هستند. اگر من موفق به فتح عنوانی شوم، خوشحال شده و احساس غرور میکنم؛ اما امسال شانسی دریافت توپ طلا وجود ندارد. چنین تصمیمی دیگر گرفته شده و زندگی ادامه دارد.» (اینجا) شاید لواندوفسکی بدشانسترین ستارهی طلایی چند دههی اخیر
امروز بهصورت کاملا اتفاقی یادم افتاد که روز ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۸۵ وارد دنیای کاری حرفهای شدم؛ یعنی شنبهی همین هفته وارد پانزدهمین سال دوران کاری حرفهایام شدم. اولین نکته پس از یادآوری این سالگرد، تعجب از این بود که چه زود گذشت و البته چقدر غواصی دشوار و پرعمقی در اقیانوس دنیای کاری حرفهای بود! بعد با مرور سریع
تاریخ و تجربهی زندگی این را ثابت کرده که سختی و مشکلات بخشی جداییناپذیر از زندگی هر انسان هستند. شاید کمتر انسانی پیدا شود که در یک شبانهروز لحظاتی (هر چند اندک) را در ترس و اضطراب و نگرانی بهسر نبرد. زندگی اجتماعی امروزی خود به این سختیها دامن زده است: مشکلات و سختیهای دیگر انسانها، اتفاقات ناگوار و حوادث طبیعی، وضعیت نابهسامان
“نمیخواهیم نتیجه را به سرنوشت واگذار کنیم. ما میخواهیم نتیجه بگیریم. باید با سر بالا به زمین برویم و تلاش کنیم تا به پیروزی برسیم؛ نه اینکه منتظر باشیم که آنها پشت محوطه جریمهی ما جمع شوند و منتظر گل زدن باشیم. اگر نتوانیم با ترس، خطر و ریسک کنار بیاییم، به این معناست که آنگاه با موفقیت کنار نیامدهایم. اگر بازیکنان
سالها پیش از این یکی از چالشهای پیش روی نویسندگان مطالب تخصصی نداشتن خواننده و گرفتن بازخورد مناسب بود! (اینجا را بخوانید.) اغلب افراد باید برای دل مبارک خودشان مینوشتند و الا انگیزهی مادی و معنوی خیلی زیادی وجود نداشت. در جریان بیش از ۵٫۵ سال پایش وب فارسی برای انتخاب پستهای منتخب لینکهای هفتهی گزارهها چه بسیار وبلاگها و