هیچ کاری مثل تعهد ایجاد کردن، برای این‌که آدم مجبور شود آن کاری را که باید بکند انجام دهد، نتیجه‌بخش نیست. حقیقت این است که تنبلی، دست‌اندازهای زندگی و البته بی‌حوصلگی باعث شده بود که مدت‌ها مطالبی را که می‌دانستم باید بخوانم را نخوانم. هر چند شرایط زندگی‌ام این روزها بدتر شده که به‌تر نشده‌؛ اما خوب حداقل فایده‌ی مجموعه پست‌های لینک‌های هفته برای من این بوده که مجبورم کرده به صورت مستمردر طول هفته بخوانم و بخوانم و بخوانم. همین نتیجه‌ی نسبتا خوب، باعث شده تا مدتی در ذهنم به این فکر کنم که چند تا کار دیگر هم باید انجام بدهم که نمی‌دهم و شاید به‌وسیله‌ی این‌جا بشود تعهد انجام آن‌ها را هم در خودم ایجاد کنم. بنابراین از هفته‌ی آینده، علاوه بر انتشار هفتگی پست لینک‌های هفته در پنج‌شنبه شب‌ها، سه پست ثابت هفتگی دیگر هم خواهیم داشت:

  1. شنبه شب‌ها ـ مقاله‌ی هفته: چه مشاور، چه دانشجوی مدیریت، چه هر کار دیگری داشته باشید، باید هر هفته کتاب و مقاله به‌اندازه‌ی کافی بخوانید. کتاب را که من نمی‌توانم یک هفته‌ای بخوانم‌ (!)، اما سعی می‌کنم هر هفته یک مقاله یا پرزنتیشن خوب و عالی (طبیعتا به زبان انگلیسی) را بگذارم. این مقالات یا پرزنت‌ها می‌توانند در مورد موضوعات پایه‌ی علم مدیریت یا IT باشند و ممکن است مباحث جدیدی را در این حوزه مطرح کنند. هر چند تمرکز اصلی‌ام را روی مقالات کلاسیک و اساسی علم مدیریت (به‌ویژه مقالات HBR) می‌گذارم.
  2. دوشنبه‌ شب‌ها ـ ایده‌های هفته: خیلی وقت‌ها از این طرف و آن طرف ایده‌های جالبی را یادداشت می‌کنم که نمی‌شود در قالب یک پست کامل بنویسم‌شان؛ هر چند که وقتی دفترچه‌ی یادداشت‌ام را ورق می‌زنم، هی به من چشمک می‌زنند که: منو بنویس! 😉 برای حل این مشکل، دوشنبه‌ شب‌ها، سه ایده‌ی جالب را این‌جا یادداشت خواهم کرد.
  3. سه‌شنبه شب‌ها ـ پست مربوط به مشاوره‌ی مدیریت و IT: واقعیت این است که من به شدت به حوزه‌ی مشاوره علاقه‌مندم. نوشته‌های پراکنده‌ام تا به امروز این را نشان داده؛ اما فکر می‌کنم در این فضای بی‌در و پیکر مشاوره‌ی مدیریت و IT در ایران لازم است که حتما به صورت هفتگی در این مورد بنویسم. ادعایی ندارم که مشاور خیلی درست و حسابی هستم؛ این کار را برای این می‌کنم که خودم را به خواندن در مورد مشاوره در طول هفته مجبور کنم!

طبیعی است که پست‌های ثابت شبانه‌ی (!) فوق باعث نمی‌شود که رویه‌ی قبلی گزاره‌ها تغییر کند. این‌جا همان جای قبلی است با اندکی افزودنی‌های امیدوارم خوش‌مزه‌تر!

دوست داشتم!
۰

هیچ کاری مثل تعهد ایجاد کردن، برای این‌که آدم مجبور شود آن کاری را که باید بکند انجام دهد، نتیجه‌بخش نیست. حقیقت این است که تنبلی، دست‌اندازهای زندگی و البته بی‌حوصلگی باعث شده بود که مدت‌ها مطالبی را که می‌دانستم باید بخوانم را نخوانم. هر چند شرایط زندگی‌ام این روزها بدتر شده که به‌تر نشده‌؛ اما خوب حداقل فایده‌ی مجموعه

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

احسان اردستانی این هفته پستی نوشت تحت عنوان آداب ایمیل درباره‌ی چگونه ای‌میل زدن در محل کار. این پست منجر به پست آیا “عصر ایمیل” به آخر خط رسیده است؟ آیدین کسایی و پست چگونه یک Email را طوری بازنگری کنیم که دیگران آن را بخوانند در گزاره‌ها شد.

هم‌چنین روایت احسان را از کنفرانس مدیریت امسال در کنفرانس مدیریت و پست های کنفرانس (۱) – سرچ در اینترنت بخوانید.

آقای زاکربرگ ۲۶ ساله (ایرانی‌اش را می‌توانیم داشته باشیم!؟) و کار مورد علاقه بعد از ۳۰ سال (امیر مهرانی)

مدیریت پروژه با طعم هدفمندی یارانه ها (پیشنهاداتی برای کاهش هزینه‌های پروژه‌ها) و فعالیتهای پس از جلسه (مهدی عرب عامری)

جوجه ی برتراند راسل (در تحقیق فقط حواس‌تان به متغیرهای اصلی نباشد. گاهی اوقات متغیرهای فرعی و تعدیل‌کننده مهم‌ترند!) (نیام یراقی)

ارتقای تصادفی یا هردنبیلی*؟ و تصمیماتی که احساسی نبود (آیدین کسایی)

چگونه در شرایط بحرانی تصمیم بگیریم؟ (وبلاگ همینا)

حضور زنان در سمت‌های مدیریتی (” تحقیقات داخلی در شرکت HP نشان داد که زنان تنها زمانی که فکر می‌کنند ۱۰۰ درصد معیارهای لازم را دارند، درخواست شغل می‌دهند؛ در حالی که مردان اگر احساس کنند ۶۰ درصد شرایط لازم را دارند، تقاضای کار می‌دهند.”)

به بهانه حذف دوباره دایی از فوتبال ایران (علی دایی که برگشت؛ اما یک جمله‌ی شاه‌کار داشت مازیار ناظمی عزیز در این متن: “من روزگاری دایی را یک نخبه می دانستم و دلم می خواست با افق فکری بلندش حداقل نیم قرن ! جلوتر از این فوتبال ایرانی حرکت کند و نقشی تعیین کننده برای توسعه این فوتبال داشته باشد ولی افسوس که او هم مثل من و تو ، فقط خودش را دید.“)

مورد کاوی نرم‌افزار کد باز: راه نجات یا خودکشی؟ (“در همه صنایع، سازمان‌هایی هستند که رویکردشان به مشتریانشان بیشتر از همه به تعریفشان از موفقیت برمی‌گردد.
برای مثال، صنعت تلفن همراه را در نظر بگیرید. برای Apple موفقیت در قدم اول توانایی تعریف کردن یک تلفن عالی است و آیفون یک قطعه زیبا از تکنولوژی است که با قیمت زیادی در دسترس عموم است. ولی این سازمان در سال ۲۰۰۷ تنها ۴ میلیون از این گوشی‌ها را فروخت. در حالی که نوکیا در سال ۴۰۰ میلیون تلفن می‌فروشد. چرا که تعریف نوکیا از موفقیت بزرگ‌ترین تولیدکننده تلفن همراه بودن در دنیا است. سازمانی با این تعریف مسلما می‌خواهد محصولاتش را به هر چقدر بازار بزرگ‌تری که امکان دارد بفروشد.”)

بازاریابی ۵ عامل مهم بازاریابی (به ترتیب چرا، چه کسی، چی و چه موقع و کجا!)

مشاوره‌ی مدیریت:

مهارت‌های برنامه‌نویسی (“ناگفته پیدا است که یک مشاور هم باید چنین قابلیت‌هایی را داشته باشد؛ البته با تعریفی دیگر!”)

ادغام بخش مشاوره‌ی IT زیمنس و شرکت مشاوره‌ی Atos و ایجاد بزرگ‌ترین شرکت مشاوره‌ی IT اروپا

فناوری اطلاعات:

۱۰ پیش‌بینی؛ صنعت آی‌تی در سال ۲۰۱۱

بهترین مدارک بین الملی آی تی در سال ۲۰۱۰ و ده گجت خوش اقبال که در سال آینده میلادی می درخشند و (مهرداد نایب)

چند پست عالی دکتر مجیدی عزیز در یک پزشک: بررسی آماری واژه‌های پنج میلیون کتاب با محصول جدید گوگل، تبلت چگونه زندگی مجازی شما را متحول می‌کند؟! تجربه شخصی من از کار با «گلکسی تب» (الان جو گرفت برم بخرم!) و ۱۰ پیشبینی در مورد رسانه‌ها در سال ۲۰۱۱

فاینشنال تایمز منتشر کرد ارزشمندترین شرکت‌های تکنولوژی جهان

۱۵ شکست بزرگ فناوری ۲۰۱۰

پیش بینی جدال فیس بوک و گوگل در سال ۲۰۱۱

دورکاری؟ اینجا ایران است! (افشین دبیری در این پست از عدم بلوغ کافی نیروی کاری ادارات دولتی برای دورکاری می‌گوید.)

اقتصاد:

اقتصاد برای همه چرا تبعیض قیمتی آنقدرها هم بد نیست؟ و مالکیت: سنگ بنای نظام اقتصادی

پاسخ‌هایی به یک منتقد رادیکال: پول دانش‌کده‌های اقتصاد از کجا می‌آید؟ (من به سهم خودم از حامد قدوسی عزیز برای دادن پاسخ‌های منطقی به این حضرات چپ تشکر می‌کنم!)

جدولی برای قیمت ها (جدول مقایسه‌ای قیمت‌های با یارانه و بی‌یارانه که زحمت‌اش را خانم سمیه توحیدلو کشیده‌اند.)

۹۰ شاخص موثر بر قیمت مسکن (در تهران به روایت شهرداری)

نگاه مصائب اقتصادی سوسیالیسم (نوشته‌ی میزس: “مصرف‌کننده، هم خریدار است هم نوعی کارفرما. وقتی از فروشگاهی بیرون می‌آیید ممکن است این یادداشت را روی در ببینید که: «از خرید و حمایت شما متشکریم. به امید دیدار مجدد.» اما اگر در کشوری تمامیت خواه به فروشگاه بروید فروشنده می‌گوید: «یادت باشد حزب کمونیست را به خاطر وجود این کالا شکر کنی.» در کشورهای سوسیالیستی به جای فروشنده این خریدار است که سپاسگزاری می‌کند. شهروند رییس نیست، رییس، کمیته مرکزی است. کمیته‌های سوسیالیستی و رهبرانشان ارباب اند و مردم کاری جز اطاعت ندارند.”)

گفت‌وگو با ریچارد ایسترلین درباره‌ی اقتصاد خوش‌بختی (“با افزایش درآمد، تغییراتی در سایر قلمروهای زندگی به وجود می‌آید که برای خوشبختی مهم هستند و اثر افزایش امکانات و کالاها را خنثی می‌کنند. نه فقط آرزوها تمایل به پرواز دارند بلکه مردم اضطراب بیشتری درباره کار، روابط خانوادگی، همسایه‌ها و غیره پیدا می‌کنند.”)

رئیس کل بانک مرکزی: بانک‌ها با محدودیت شدید منابع مواجه‌اند

معاون بانک مرکزی: روند تورم تا آبان ۱۳۹۰ افزایشی خواهد بود

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

۱۱ درس زندگی که بچه ها به ما می آموزند

خُلق مثبت، مغز را خلاق می‌کند (“افرادی که دارای خلق مثبت هستند می‌توانند نگاه روشن‌تری نسبت به وقایعی که در اطرافشان می‌گذرد داشته باشند، اطلاعات حاصل را بهتر در ذهن خود سازمان‌دهی کنند و به نوآوری در تفکر دست یابند.”)

شیوه‌های پیشگیری از درگیری

ذهن انسان و مشکل چندوظیفه‌ای

درمان ۹ مرحله‌ای مدیران سرسخت (اصول علمی پاچه‌خواری!!!)

بررسی رفتار مدیران موفق مدیران موفق همیشه افراد برون‌گرایی نیستند (“به طور جالب توجهی‌، هیچ یک از مدیران درون‌گرا و برون‌گرا نسبت به گروه دیگر بهره‌وری یا سوددهی بیشتری از خود نشان ندادند‌. تفاوتی که گرانت و محققانش در‌این رابطه یافتند در نحوه کنار هم قرارگرفتن مدیران و کارمندان بود. او می‌گوید‌: «با وجود همکاری با گروه‌های مختلفی از کارمندان، هر دو روش مدیریت درون گرا و برون گرا به یک اندازه موثر هستند. به عنوان یک دانشمند علوم اجتماعی ‌این مسا‌له برایم جالب است که شخصیت کارمندان در سازمان‌ها به اندازه کافی پیچیده هستند و به ندرت می‌توان نتیجه‌گیری کرد که کدام روش نسبت به دیگری مفیدتر است‌. طبق تحقیقات انجام شده به ‌این نتیجه رسیدیم که به جای مطرح کردن‌ این سوال که کدام روش کارآمدتر است‌، بهتر است بپرسیم در چه زمانی روشی مفید است.»”)

آیا زنان از مردان قابل اعتمادترند؟ (“در تحقیقی که در نشریه روانشناسی کاربردی به چاپ رسیده است محققان متوجه شدند طی یک مکالمه ۱۰ دقیقه نزدیک به ۶۰ درصد مردم حداقل یک بار دروغ می‌گویند. در حالی که متوسط تعداد دروغ‌هایی که یک فرد در این مدت می‌گوید ۲٫۹۲ دروغ است. نوع دروغ‌هایی که مردان و زنان می‌گویند کاملا متفاوت است. مردان معمولا از دروغ گفتن برای بهبود چهره خود در نظر دیگران استفاده می‌کنند. این در حالی است که زنان برای آن‌که طرف مقابلشان حس بهتری داشته باشد دروغ می‌گویند.”)

مغز تنها در مدت ۱۵ دقیقه یک واژه خارجی را یاد می گیرد

گوش کردن به آواز پرندگان راهی برای مقابله با افسردگی (البته در زمستان!)

نوشیدن قهوه شیرین شما را باهوش‌تر می‌کند

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم

مدیریت تماما درباره‌ی تصمیم‌گیری است. همین. بعضی وقت‌ها تصمیمات شما مثبت و خوب‌اند. بعضی وقت‌ها هم احساس می‌کنید که تصمیم نادرستی گرفته‌اید و باید به آن مسئله به شکل دیگری حمله کرد!”

مصاحبه‌ی سر الکس فرگوسن با سایت گل بین‌المللی

دوست داشتم!
۰

“مدیریت تماما درباره‌ی تصمیم‌گیری است. همین. بعضی وقت‌ها تصمیمات شما مثبت و خوب‌اند. بعضی وقت‌ها هم احساس می‌کنید که تصمیم نادرستی گرفته‌اید و باید به آن مسئله به شکل دیگری حمله کرد!” مصاحبه‌ی سر الکس فرگوسن با سایت گل بین‌المللی دوست داشتم!۰

ضمن تسلیت ایام سوگواری سید الشهدا امام حسین (ع)، برویم سر کار خودمون! فقط چند تا توضیح:

  1. از این هفته لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. پیام هدایت یکی از خوانندگان خوب و محترم این وبلاگ هم از این هفته به جمع‌ مدیریتی‌نویس‌های وب پیوست. ضمن تبریک به پیام، امیدوارم که زود به زود بنویسه!
  3. امیر مهرانی این هفته به رکورد ۱۰۰۰ مشترک ثابت در فید وبلاگ‌اش رسید. به امیر هم تبریک می‌گویم و امیدوارم یک روزی خودم هم به همچین جایی برسم!

این هم شما و لینک‌های منتخب این هفته:

این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیح لینک‌های هفته را در قالب دسته‌بندی موضوعی مرور می‌کنیم:

مدیریت:

بستر پیشرفت شما کجاست؟ (آیا کارتان را بستر پیشرفت می‌دانید؟) و سیگنال در مقابل نویز (از امیر مهرانی)

گام نخست اجرای مدیریت پروژه در سازمان (جمع‌آوری اطلاعات، اولین گام مدیریت پروژه است) و اهداف هوشمند (کاربرد مدل SMART در تحلیل فرایند) (از مهدی عرب عامری)

قانون، محدودیت نیست (بخش اول) (نوشته‌ی آقای مجید آواژ در مورد لزوم محدودیت اینترنت در شرکت‌های آی‌تی. من با نظر ایشان مخالفم و می‌توانید در این مورد کامنت من و پاسخ متین و سنجیده‌‌ی ایشان را پای همین پست مشاهده کنید.)

گزارشی درباره‌ی مدیریت منابع انسانی در گوگل (این گزارش به دغدغه‌های مدیریت منابع انسانی در گوگل پرداخته. کسی حوصله داشت ترجمه‌اش کند. سه تا نکته‌ی بسیار مهم‌اش این‌ها هستند: ۱٫ گوگل الگوریتمی را برای تعیین ریسک شرکت توسط تک تک ۲۰۰۰۰ کارمندش در قالب برنام‌ای به نام Googlegeist توسعه داده. ۲٫ در گوگل روی ایجاد سیستم تصمیم‌گیری که در آن اشتباهات شناختی یا همون Cognitive Biases خودمون حذف شده باشند!!! ۳٫ در گوگل همه چیز باید از نو ابداع شود؛ حتی در حوزه‌ی منابع انسانی. این‌که یک طرح منابع انسانی مثلا در GE یا IBM به خوبی کار کرده دلیل نمی‌شود که در گوگل هم به کار گرفته شود!)

تأسیس سایت “دفتر ارتباط با دانشگاه” (برای اطلاع‌رسانی و ترویج فعالیت‌های آکادمیک بازاریابی )

۱۰ عامل مهم شکست نوآوری

مدیریت ریسک راه حلی جهت غلبه بر رکود اقتصادی

فناوری اطلاعات:

مایکروسافت تبلت های جدید خودش را برای رقابت با آی پد معرفی می کند (کلا کپی پیست‌کار خوبی است این مایکروسافت!) (مهرداد نایب)

خروجی کارآ در Agile (تفاوت روش Agile با متدولوژی‌های موجود توسعه‌ی نرم‌افزار)

فعالیت گروهی برای گسترش کتاب الکترونیک فارسی (پیشنهاد قابل تأمل دکتر مزیدی عزیز برای گسترش محتوای فارسی)

برتری آماری اندروید بر آیفون، در میدان گوشی‌های همراه و نقشه روابط فیس‌بوکی (از یک پزشک؛ دکتر علی رضا مجیدی عزیز)

گزارش صریح مرکز پژوهش‌های مجلس چالش‌های اصلی صنعت نرم‌افزار ایران

تحقیقی درباره گرایش‌های مختلف وبلاگ‌های ایرانی (گزارش‌ مربوطه را در قالب فایل PDF از این‌جا دریافت کنید.)

جدول میزان تحقق برنامه چهارم در فناوری اطلاعات

نتیجه‌ی نظرسنجی والت: آیا کارکنان باید براساس اظهارنظرهای‌شان در فیس‌بوک اخراج شوند!؟

روزانه ۳۰۰.۰۰۰ گوشی آندروید فعال می‌شود! (دم گوگل گرم!)

۱۰ موضوع مورد علاقه کاربران توئیتر در سال ۲۰۱۰

دانلود اولین کتاب گوگل: ۲۰ نکته‌ای که در مورد وب و مرورگرها یاد گرفتم (فارسی) | مجله اینترنتی گویاآی‌تی

افشای پیشنهاد ۱۵ میلیارد دلاری مایکروسافت برای خرید فیس‌بوک (دم مارک زوکربرگ گرم که نفروخت!)

بیشترین کلمه بکار رفته در ویکی لیکس

اقتصاد:

دوستان لطفن کمی هوای تازه یا چه‌گونه در ۱۲ ساعت یک منتقد رادیکال شده و باعث کسالت و خواب‌آلودگی بقیه شویم؟ (مطلب بسیار بسیار عالی حامد قدوسی عزیز در نقد ناقدان هوچی‌گر چپ‌گرای حوزه‌ی اقتصاد) و پست مکمل آن پاسخ‌هایی به یک منتقد رادیکال: کشاورزی آمریکایی یا دهقان هندی؟ (اگر به اقتصاد علاقه دارید هر دو تا را بخوانید حتما)

درسهای اقتصادی آلودگی هوای تهران (علی دادپی)

مروری بر گزارش ۲۰۱۰ موسسه فریزر آزادی اقتصادی در جهان کمتر شده است

۹ اصل علم اقتصاد

۲۸ ماه است که نرخ رشد اقتصادی کشور اعلام نشده است (فاجعه!!!)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

یک روانشناس از منطق اقتصادی می‌گوید: چرا شاد بودن همیشه خوب نیست؟ (“اگر احساس خوب داشتن اولویت اصلی نباشد، اولویت اصلی چیست؟ به نظر من، آرامش داشتن. منظور من از آرامش هیچ چیز فراطبیعی نیست. منظورم نادیده گرفتن خودآگاه برای رسیدن به شور و آرامش نیست؛ موادمخدر هم اثر مشابهی ایجاد می‌کند. منظور من از آرامش وضعیتی است که شما در کنترل کامل ذهن و زندگی‌تان هستید، از اراده آزادتان در سازگارترین شکل ممکن استفاده می‌کنید؛ و در عین حال، نسبت به اموری که اداره شان از دست شما خارج است بی‌تفاوت هستید.”)

چرا موفق نیستم؟

مدیریت باهوش‌ترین‌‌ها (رونوشت به مدیران من! :دی)

کارآفرینی کار آفرینی ، روانشناسی موفقیت (کارآفرینان با سایر انسان‌ها فرقی ندارند؛ فقط درک نمی‌کنند که چرا می‌شود شکست خورد!!!)

کیفیت زندگی در جزئیات کوچک نهفته است

مهارت‌های مدیریتی اصول کنار آمدن با کارهای خصمانه (“بسیاری از مشاجرات تنها به این دلیل روی می‌دهند که یکی از دو طرف مجادله یا هر دو، از جملات تحریک کننده استفاده می‌کنند. معمولا مشاجراتی که به این شیوه روی می‌دهند، برای روابط بسیار مضر هستند. یاد گرفتن کلماتی که می‌توانند منجر به دعوا شوند و جایگزین کردن آنها با کلمات دیگر، کار چندان دشواری نیست.”)

چرا باید مدیران درد را احساس کنند؟ (“هرچه بیشتر تلاش کنم تا دیگران را تحت تاثیر قرار بدهم به همان‌ اندازه کمتر خود را باور می‌کنم و هیچ دوره آموزشی ارتباطات برای بهبود‌این شرایط به من کمک نخواهد کرد مگر در صورتی که قادر باشم درد هیچ گاه به ‌اندازه کافی خوب نبودن را احساس کنم و قبول کنم تنها راهی که ما بتوانیم به سمت جلو حرکت کنیم، از زندگی لذت ببریم و با جرات رهبری کنیم ‌این است که جلوی احساسات خودمان را نگیریم و آنها را کاملا تجربه کنیم تا بتوانیم تبدیل به یک انسان کاملا بالغ و به کمال رسیده شویم.”)

۱۰ شغل افسرده‌کننده در آمریکا

قسمت‌های قبل:

برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

ضمن تسلیت ایام سوگواری سید الشهدا امام حسین (ع)، برویم سر کار خودمون! فقط چند تا توضیح: از این هفته لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. پیام هدایت یکی از خوانندگان خوب و محترم این وبلاگ هم از این هفته به جمع‌ مدیریتی‌نویس‌های وب پیوست.

این هفته نوشتن در این پست کمی تأخیر شد و در واقع به هفته‌ی بعد منتقل شد! امیدوارم دیگر این اتفاق رخ ندهد. با این توضیح بریم سر کار خودمون!

این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این دو توضیح لینک‌های هفته را در قالب دسته‌بندی موضوعی مرور می‌کنیم:

مدیریت:

نایابی در تخصص (شعار من همیشه اینه که تخصص خود را بشناسید! در این پست شهرام کریمی معیار خوبی برای سنجش متخصص بودن / نبودن ارایه کرده.)

ارزش های سازمانی (اصطلاح ارزش‌های سازمانی این روزها خیلی این طرف و آن طرف شنیده می‌شود؛ از برنامه‌ریزی استراتژیک گرفته تا رفتار سازمانی. این مطلب خوب احسان اردستانی نگاهی نسبتا جامعی داشته به این‌که کلا این مفهوم یعنی چه!)

حل مسئله به روش شرلوک هولمز (من هم یک چیزی تو همین مایه‌ها ترجمه کردم که البته با این مطلب امیر مهرانی متفاوته. یک مدت بگذره از مطلب بسیار عالی امیر، منتشرش می‌کنم.) و جمع بندی: تاخیر پرداخت حقوق و استرس شغلی (امیر این هفته یک نظرسنجی داشت در مورد نتایج تأخیر در پرداخت حقوق. این پست جمع‌بندی نظرات ارایه شده و توصیه‌هایی در این مورد است که حتما توصیه می‌کنم اگر شاغل هستید بخوانیدش.)

اگر مشتری گزاره‌ها بوده باشید، من دور و بر زمان ال کلاسیکو چند تا پست در مورد درس‌های مدیریتی بارسا نوشتم. حالا بعد از فاجعه‌ی ال کلاسیکو مهدی عرب عامری آمده و در پست مورینیو، مدیری برای تمام پروژه ها همه‌ی ما طرف‌داران بارسا را با خاک ورزش‌گاه سانتیاگو برنابئو یکسان کرده! من اگر چیزی در جواب این پست ننوشتم به خاطر پاسخ منطقی و جالب آیدین کسایی در پست مدیری خاص، نه برای پروژه‌های خاص بود. طبعا نظر من به نظر آیدین نزدیک‌تره! مدیران پروژه راه‌نمای مهدی را هم تحت عنوان مدیریت ریسک آسان مطالعه کنند.

چه می‌کنه این نیام یراقی! چند تا پست عالی داشت این هفته که نتوانستم از بین‌شان انتخاب کنم: پرسشنامه (حضرات محققین چطور پرسش‌نامه طراحی می‌کنید‍؟ این پست را بخونید و یاد بگیرید!)، چگونه بنویسیم؟ (رفرنس‌دهی در مقاله و تحقیق این طوری است!)، به یک ایده جهت رسیدن به ذهن نیازمندیم (این همه من می‌گم ایده مهمه؛ هیشکی گوش نمی‌کنه. کیس بانمکی را که نیام در این مورد نوشته بخونید!) و ارائه های آسانسوری

تفکیک مسائل شخصی از محیط کار- خلاصه نظرات و نتیجه گیری (نکاتی که مجید آواژ در این یادداشت در مورد محدودیت‌های تکنولوژیک در محیط کار گفته‌اند و دلایل این کار جالب‌اند؛ اما من شخصا جز در مورد موبایل با بقیه به‌ویژه محدودیت اینترنت مخالفم. مخالفت‌ام دلایل خاص خودش را دارد که شاید در آینده‌ی نزدیک نوشتم.)

تهران: پنجمین کنفرانس بین‌المللی برند- ۱۱ آذرماه ۱۳۸۹ (خلاصه‌ی جذابی از سخنرانی دیوید آکر از بزرگان بازاریابی) و معرفی کتاب هنر ایجاد انگیزه (هر دو از استاد پرویز درگی. دومی را بدهید از بچه‌ی ۵ ساله تا آدم‌های ۵۰۰ ساله بخونند!)

آقای خرمی‌راد هم چند تا پست بسیار عالی داشتند طبق معمول: برنامه ریزی پروژه چیه؟ و ارائه یا تکمیل طراحی؟

توسعه نرم افزار Agile (توسعه‌ی چابک یعنی چی؟)

برنامه مدیریت ریسک پروژه (وبلاگ درس‌های آموخته پس از مدت‌ها به‌روز شد. تعریف و اجزای برنامه‌ی مدیریت ریسک پروژه را در این پست بخوانید.)

مدیران خودشیفته: مزایا و معایب

چگونه به کارکنان بی‌تفاوت خود انگیزه بدهیم

تاثیر تصمیمات روزانه مدیران بر استراتژی سازمان (در هر سطحی از سازمان که مدیریت می‌کنید، این مطلب را لازم است بخوانید.)

فناوری اطلاعات:

گوگل با شبکه اجتماعی Google +1 می آید (خبر بسیار جالب؛ به امید پیروزی گوگل بر رقبای‌‌اش یعنی فیس‌بوک و اپل! مایکروسافت را هم اصلا جزو رقبا محسوب نکردم … :دی) و مقایسه ای بین گوشی جدید گوگل و Galaxy S (از مهرداد نایب)

۳۰ زن برتر کارآفرین اینترنتی (خواهران آن‌لاین به جای این همه گودربازی بیایید بروید ببینید چه کارها نمی‌شود در این فضای مجازی کرد! مطلب بسیار عالی مایا؛ کسب و کار اینترنتی)

گوگل در برابر فیس بوک: دوران طلایی شرکت‌های اینترنتی چقدر طول می‌‌کشد؟ (گوگل پیروز است! من مطمئنم …)

«فوربس» معرفی کرد: مردان قدرتمند جهان تکنولوژی

اتمام آدرس‌های اینترنتی در ماه‌ژانویه (سیستم IPv4 به پایان راه رسید …)

برترینهای جستجو در موتور گوگل

برترین جستجوها و سئوالات در یاهو / نشت نفت بریتیش پترولیوم در صدر

ارائه نسل چهارم شبکه‌ بی‌سیم در آمریکا دانلود فیلم ویدئویی در یک دقیقه (نخورید این سرعت‌ها رو …)

رونمایی نسخه فارسی سیستم عامل آندروئید/ “فارسی تل” در گوشی گوگل (خبر مهم)

معرفی بزرگترین حملات سایبری جهان/ استاکس نت پیچیده ترین کرم رایانه‌ای

“فیس بوک” عامل یک پنجم طلاقها درآمریکا

اقتصاد:

درس‌هایی که برای بازی زندگی باید یاد گرفت (گریگوری منکیو استاد معروف افتصاد هاروارد در این مطلب به دانش‌هایی پرداخته که یک دانش‌جوی تازه وارد به دانشگاه حتما یاد بگیرد. این مطلب یکی از جذاب‌ترین مطالبی بوده که این هفته خواندم. حتما مطالعه کنید.)

خلع سلاح (به کدام منبع اطلاعاتی دقیق در مورد اقتصاد ایران اشاره می‌کنید حضرات مثلا محقق و روزنامه‌نگاران دنبال مشتری؟) و احتکار پیاز (اقتصاد سیاسی احتکار) (هر دو از حامد قدوسی عزیز)

وبینارهای آی‌ایم (وبینارهای انجمن بین‌المللی مدیران ایرانی آغاز شد. تشریف ببرید این‌جا برای ثبت‌نام در اولی‌اش با سخنرانی دکتر هژیر رحمان‌داد)

دکتر رنانی: تحقیقات دانشگاهی درباره طرح هدفمندی، سانسور می‌شود (خواندن این سخنرانی طبق معمول عالی دکتر رنانی توصیه اکید می شود.)

ماندگاری در آمریکا بعد از دریافت دکترا (ایرانی‌ها در میان تمام ملل بیش‌ترین ماندگاری را پس از دریافت دکترا در ایالات متحده دارند. جای تأسف است … از پویان مشایخ)

اقتصاد برای همه معنی اقتصادی قیمت چیست؟

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

چرا می نویسم ؟ (کمی بی‌ربطه به این‌جا ولی جالبه! یک نقل قول جالب در مورد چراییِ نوشتن توسط مازار ناظمی عزیز)

فصل تولد شخصیت ما را می‌سازد

چرا سر رایانه خود داد می زنیم؛ کشف علت تمایل انسان به دوستی با دستگاههای الکترونیکی!

تمام مغز خاستگاه خلاقیت است (چپ مغزی و راست مغزی افسانه است!)

مغز خاطرات را مدیریت می کند/ تصمیم گیری برای خاطراتی که باید فراموش شوند (این کشف فو‌ق‌العاده است!)

درس “خوشبختی” در مدرسه آلمانی (مسئولان مدرسه‌ای در آلمان به فکر راه‌انداختن درس جدیدی برای دانش‌آموزان افتاده‌اند. عنوان این درس “خوشبختی” است. قرار است دانش‌آموزان از طریق این درس برای ورود به دنیای بزرگ‌سالان آماده شوند، البته خوشبخت!)

امکان خواندن افکار در آینده‌ای نزدیک!!! (این آلمانی‌ها خطرناک‌اند ها!)

قسمت‌های قبل:

برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

این هفته نوشتن در این پست کمی تأخیر شد و در واقع به هفته‌ی بعد منتقل شد! امیدوارم دیگر این اتفاق رخ ندهد. با این توضیح بریم سر کار خودمون! این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط

کارلو آنچلوتی در مصاحبه‌ای که سایت گل فارسی منتشر کرده حرف بسیار جالبی زده: “حریف‌ها دیگر از ما نمی‌ترسند!” به نظرم این حرف کارلتو می‌تواند بنیان یک استراتژی رقابتی جالب باشد: “در رقابت، برای پیروزی مهم است که حریف فکر کند نمی‌تواند با ما رقابت کند!” این طوری رقیب یا وارد رقابت با ما نمی‌شود، یا اگر رقابت می‌کند احتمالا خیلی در آن حوزه سرمایه‌گذاری نخواهد کرد یا حتی اصلا دنباله‌رو (Follower) ما خواهد شد. در واقع این احتمالا باید یکی از استراتژی‌های اصلی ره‌بران بازار (Market Leaders) باشد؛ کاری که به نظر می‌رسد گوگل عزیز و اپل مثال‌های خوبی برای آن باشند!

پ.ن. به دلایلی در این آخر هفته امکان تدوین پست لینک‌های هفته برای من حاصل نشد. در نتیجه هر چند استثنا کردن اشتباه است و من هم با آن مخالف‌ام؛ اما خوب این بار چاره‌ای نیست. با این اوصاف قسمت ۱۷ پست لینک‌های هفته فردا منتشر خواهد شد.

دوست داشتم!
۰

کارلو آنچلوتی در مصاحبه‌ای که سایت گل فارسی منتشر کرده حرف بسیار جالبی زده: “حریف‌ها دیگر از ما نمی‌ترسند!” به نظرم این حرف کارلتو می‌تواند بنیان یک استراتژی رقابتی جالب باشد: “در رقابت، برای پیروزی مهم است که حریف فکر کند نمی‌تواند با ما رقابت کند!” این طوری رقیب یا وارد رقابت با ما نمی‌شود، یا اگر رقابت می‌کند احتمالا

سایت هاروارد بیزینس ریویو یک بخش ویدئوی بسیار جالب دارد که در آن در گفتگو با نویسندگان این مجله و اساتید مدرسه‌ی مدیریت هاروارد تلاش می‌شود برخی مفاهیم مدیریتی به شکلی ساده و کاربردی تشریح شوند. به همه‌ی دانشجویان و علاقه‌مندان مدیریت توصیه می‌کنم که این ویدئوها را از دست ندهند. این کار اگر برای بقیه واجب کفایی باشد، برای دانشجویان MBA واجب عینی است! در هر حال تلاش می‌کنم که هر از چند گاهی خلاصه‌ای از ویدئوهایی از این بخش که دیده‌ام این‌جا بگذارم. این هم اولین‌اش:

ران اشکناس در این‌جا از منابع ایجاد پیچیدگی در سازمان‌ها می‌گوید. به عقیده‌ی او وجود پیچیدگی در سازمان‌ها غیرقابل اجتناب است و به همین دلیل است که ساده‌سازی یک سفر تمام نشدنی است. بر همین اساس وی معتقد است که توانایی ساده‌سای پیچیدگی‌ها، یک شایستگی مدیریتی است.

خوب برای ساده‌سازی باید اول ببینیم پیچیدگی در سازمان‌ها از کجا  نشأت می‌گیرد؟ آقای اشکناس ۴ منبع ایجاد پیچیدگی را در سازمان‌ها شناسایی کرده است:

  1. وزن بالای ساختار سازمانی: وجود لایه‌های متعدد مدیریتی، پراکندگی جغرافیایی زیاد سازمان، وجود واحدهای متعدد در ساختار سازمانی و موارد مشابه همه باعث پیچیدگی ساختار سازمانی می‌شوند.
  2. پیچیدگی در مدیریت محصول: وجود تعداد زیادی محصول، فرایند تولید پیچیده، سفارشی‌سازی بیش از حد محصول (مثلا ۴ میلیون ورژن از یک صندلی!) و … همه نشانه‌های پیچیدگی در این حوزه هستند.
  3. عدم هم‌خوانی فرایندها با فناوری‌های جدید و محیط متغیر بیرونی: هر روز فناوری‌های جدیدی پدید می‌آیند و فناوری‌های موجود هم ارتقا پیدا می‌کنند. هنر مدیریت سازمان ایجاد یک سبد مناسب از فناوری‌ها است که طیفرایند تدوین برنامه‌ی استراتژیک تکنولوژی ایجاد می‌شود.
  4. رفتار مدیران (و کارشناسان): این رفتارها به‌ویژه در حالت ناخودآگاه‌شان مهم‌ترین عامل ایجاد پیچیدگی در سازمان هستند. اشکناس دو مثال در این زمینه می‌زند که بسیار گویا هستند: یکی داشتن ورژن‌های مختلف از یک فایل خاص و دیگری دادن اطلاعات غیرضروری به افرادی که به آن‌ها نیازی ندارند!

راه‌کار پیشنهادی آقای اشکناس هم خیلی ساده است: کشف پیچیدگی و رفع آن با ساده‌سازی. اشکناس برای اولی احتمالا مهم‌تر و سخت‌تر است پیشنهاد می‌کند که در درجه‌ی اول باید هر کس در هر نقشی در سازمان کشف کند که چه پیچیدگی‌های ایجاد کرده و در مرحله‌ی بعد از دیگران برای کشف آن‌ها کمک بگیریم!

پ.ن.۱٫ از میان این چهار منبع، چهارمی به نظرم جا برای فکر کردن و کشف کردن ـ به‌ویژه در زندگی شخصی‌مان ـ زیاد دارد.

پ.ن.۲٫ در همین زمینه قبلا مطلبی نوشته بودم تحت عنوان در ستایش سادگی که پیشنهاد می‌کنم آن را هم بخوانید.

دوست داشتم!
۷

سایت هاروارد بیزینس ریویو یک بخش ویدئوی بسیار جالب دارد که در آن در گفتگو با نویسندگان این مجله و اساتید مدرسه‌ی مدیریت هاروارد تلاش می‌شود برخی مفاهیم مدیریتی به شکلی ساده و کاربردی تشریح شوند. به همه‌ی دانشجویان و علاقه‌مندان مدیریت توصیه می‌کنم که این ویدئوها را از دست ندهند. این کار اگر برای بقیه واجب کفایی باشد، برای

در این دو سه هفته‌ی اخیر پست‌های فوتبالی کم نداشته‌ام! چند وقتی است که دارم به نوشتن یک مجموعه پست در مورد درس‌هایی که می‌شود از فوتبال به‌عنوان یک صنعت عظیم در دنیای امروز گرفت، فکر می‌کنم. این اولین پست در این زمینه است:

درس اول: وقتی قدرت زیادی دارید، سعی کنید در پایدار ماندن قدرت رقابتی‌تان دچار تردید شوید

سایت گل فارسی مصاحبه‌ی جالبی چاپ کرده از یک روزنامه‌نگار طرف‌دار بارسا در مورد ال‌کلاسیکوی این هفته. خوان کروز، معاون سردبیر روزنامه ال پاییس اسپانیا یک جای مصاحبه جملات جالبی دارد: “رئال شیفته قدرت است، ولی تردید را کم دارد. در زندگی هم کسی که تردید نکند مرتکب اشتباه می شود. دوشنبه بارسا به هوش تکیه داشت و رئال به قدرت.”

وقتی سازمانی قدرت زیادی دارد، حسابی حریفان‌اش را شکست می‌دهد و با موفقیت پیش می‌رود، معمولا بزرگ‌ترین اشتباهی که مدیران آن سازمان ممکن است بکنند، دل بستن به پایدار بودن آن موفقیت بدون تغییر در سازمان خود است. این اشتباهی بود که مورینیو انجام داد و نتیجه‌اش شکست تحقیرآمیز این هفته‌ی رئال بود. رئال در تمام طول این فصل تیم‌های رقیب را با ۴-۵ گل بدرقه می‌کرد و در مقابل از ضعیف‌ترین رقبا هم گل می‌خورد. در مقابل بارسا شاید نتایج درخشانی نمی‌گرفت (البته برد ۸-۰ آلمریا نشان داد بارسای واقعی یعنی چی) ولی خط دفاعی‌اش از وضعیت مناسبی برخوردار بود. و این دقیقا اشتباه “آقای خاص” بود: دفاع ضعیف رئال در برابر خط حمله‌ی قوی بارسا زانو زد و از آن طرف خط حمله‌ی قدرت‌مند رئال در برابر خط دفاعی بدون اشتباه بارسا نمایش پرفروغی نداشت. در واقع پاشنه‌ی آشیل رئال این‌جا معلوم شد: وقتی خط حمله‌اش نتواند کاری بکند، دفاع ضعیف این تیم، نابودش می‌کند!

این قضیه مسبوق به سابقه است. اگر یادتان باشد پارسال هم بارسا و اینتر در دور گروهی لیگ قهرمانان با هم، هم‌گروه بودند که بارسا اینتر را برد. اما مورینیو از آن باخت درس گرفت و با ایجاد تغییرات تاکتیکی در تیم‌اش در نیمه نهایی بارسای محبوب ما را حذف کرد (امیدوارم بازی برگشت ال‌کلاسیکو این طوری نشود!)

به‌ترین مثال این اشتباه در حوزه‌ی کسب و کار، جنرال موتورز است که سقوط عجیب و غریب‌ و ورشکستگی‌اش در سال ۲۰۰۹ جزو اخبار عجیب صنعت خودرو بود. این‌جا در مقاله‌ای به تفصیل در این مورد توضیح داده شده است که توصیه می‌کنم مطالعه بفرمایید.

دوست داشتم!
۰

در این دو سه هفته‌ی اخیر پست‌های فوتبالی کم نداشته‌ام! چند وقتی است که دارم به نوشتن یک مجموعه پست در مورد درس‌هایی که می‌شود از فوتبال به‌عنوان یک صنعت عظیم در دنیای امروز گرفت، فکر می‌کنم. این اولین پست در این زمینه است: درس اول: وقتی قدرت زیادی دارید، سعی کنید در پایدار ماندن قدرت رقابتی‌تان دچار تردید شوید

چهار ماه به همین سرعت گذشت … بریم سر لینک‌های این هفته.

این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیح لینک‌های هفته را در قالب دسته‌بندی موضوعی مرور می‌کنیم:

مدیریت:

مدال طلای سجاد مرادی، نتیجه همکاری تیمی یا…؟ (این مدال طلای سجاد مرادی هم کیس جالبی است برای فکر کردن! این پست امیر مهرانی، که من هم باهاش موافقم نگاهی دارد به این‌که آیا اسم این جور نتیجه گرفتن، کار گروهی است یا … بخوانید!)، پرسنال برندینگ: ال گراند کلاسیکو (امیر مهرانی در این پست به مناسبت ال‌کلاسیکوی این هفته به این موضوع پرداخته که پپ گواردیولا و خوزه مورینیو چه نمونه‌های خوبی برای یاد گرفتن پرسنال برندینگ هستند! از همین تریبون ضمن اعلام هم‌بستگی با امیر در مورد آقامون پپ از مهدی عامری می‌خواهم که کمی در وبلاگ‌اش در مورد آقاشون خوزه بنویسد که ما هم یاد بگیریم!) و نتیجه نظر سنجی سفر بی بازگشت به مریخ (همه از امیر مهرانی)

برآورد مدت زمان فعالیت‌ها(۲) (از احمد شریفی)

کیست که فداکاری کند (تغییر دردآور است؛ کسی حاضر است دردش را تحمل کند؟) و مراقب باش پیچانده نشوی (چند نکته‌ی مهم در مورد مصاحبه کردن در پروژه‌های مشاوره!) (از مهدی عرب عامری)

The Rat Race و پذیرش دکتری مدیریت آمریکا (از نیام یراقی؛ که دومی اگر چنین هدفی دارید حتما باید خوانده شود. من که خوندم به این نتیجه رسیدم که دکترای مدیریت در آمریکا را بی‌خیال شم!)

نمودارهای سه بعدی و روش مناسب برای ارزیابی پیشرفت طراحی (کارشناسان کنترل پروژه و مدیران پروژه‌هایی که توشون طراحی دارند، واجب است این مطلب دومی آقای خرمی راد را بخونند!)

مدیریت در گوگل (از آقای افشین دبیری)

پاریتو در ورزش (اثبات قانون پارتو براساس نتایج بازی‌های آسیایی گوانگژو توسط آیدین کسایی عزیز)

روانشناسی ارتباط با مشتریان در بازار خدمات (این مطلب استاد درگی را لازم است همه‌ی ما بخوانیم!)

روشی نوین برای یادگیری از وبلاگ دنیای چابک: Shu-Ha-Ri روشی برای Agile شدن

آنچه هر رهبر سازمانی باید در مورد پیروان خود بداند

نوآوری درس‌هایی در زمینه نوآوری از دهه ۱۹۳۰ (هر چند در رکود منابع برای سرمایه‌گذاری کم است؛ ولی هر کس روی R&D در این اوضاع احوال سرمایه‌گذاری کند وقتی اقتصاد از رکود خارج شد برنده‌ی واقعی است!)

دانلود چند کتاب عالی در مورد مدیریت تکنولوژی (ترجمه‌ی چند کتاب بسیار عالی در زمینه‌ی مدیریت تکنولوژی و آینده‌نگاری را از این سایت دانلود کنید. کتاب کیزا که یکی از معروف‌ترین کتاب‌های مدیریت تکنولوژی هست هم این‌جا موجوده.)

فناوری اطلاعات:

هشت پیش بینی درباره آینده آی تی در جهان توسط گارتنر (مهرداد نایب عزیز باز هم می‌گم عالی! ITکارها این را واجب است بخونند.)

آیا وب فارسی مرده است؟ (مایای عزیز در کسب و کار اینترنتی به نکته‌ی بسیار جالبی پرداخته: به جای غر زدن در مورد این‌که وبلاگ‌ستان وضع‌اش خربه بیایید تک تک ما با تولید محتوا این فضا را گرم کنیم!)

شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های هوشمند کارایی کارمندان را افزایش می‌دهند (نقش مهم و مثبت و سازنده‌ی گودربازان در سازمان‌ها!)

فهرست ۱۰۰ شرکت برتر IT برای اشتغال اعلام شد (جالبه که خیلی‌هاشون شرکت ITکار نیستند؛ واحد فناوری اطلاعات‌شون خفنه!)

پیش‌بینی رشد ۴ درصدی صنعت جهانی IT در سال ۲۰۱۱

حکم نهایی دادگاه دو غول نرم‌افزاری جهان صادر شد SAP در برابر اوراکل تعظیم می‌کند؟ (دعوای این دو غول بالاخره با رأی نهایی داداگاه تمام شد و SAP باید بالاترین جریمه‌ی تعیین شده در تاریخ را برای نقض کپی‌رایت به اوراکل بپردازد: ۱٫۳ میلیارد دلار! حقیقتا به نظر من این کار استراتژی کثیفی است که لری الیسون از مایکروسافت و اپل یاد گرفته و معنایی جز انحصار ندارد! نخطه!)

گوگل با ارزش ترین برند تجاری دنیاست! (صلواط اصلا!)

اتحاد مایکروسافت و فیس بوک در مبارزه با گوگل (عمرا!)

فرانسه «مالیات بر گوگل» می‌گیرد (مملکته دارند!)

پایان تأسف بار برای Novell (چه کسی باور می‌کرد ناول عزیز بیفتد دست مایکروسافت تا نابودش کند؟ تأسف‌بار …)

۲۵ درصد سازمان‌های بزرگ از سرورهای مجازی استفاده می‌کنند

جابه‌جایی مبالغ زیر ۵۰ میلیون تومان با امضای الکترونیکی امکان‌پذیر شد

اینترنت ملی سال ۹۲ راه اندازی می شود

اقتصاد:

پارادکس زندانبان (بازی جالب مطرح شده در وبلاگ علی سرزعیم)

راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله فقر نگاهی متفاوت به مساله جهانی فقر (مقدمه و فصل اول کتاب بازاریابی اجتماعی نوشته‌ی فیلیپ کاتلر بزرگ که از این هفته چهارشنبه‌ها فصل‌های مختلف‌اش در روزنامه‌ی دنیای اقتصاد منتشر می‌شود.)

کسل کننده‌ترین روز قرن بیستم مشخص شد! / روز بی‌خبری در دنیا (روز ۱۱ آوریل ۱۹۵۴!)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

راست مغز هستید یا چپ مغز؟ (مطلبی بسیار عالی از مایای عزیز در وبلاگ کسب و کار اینترنتی که حتما بخونیدش!)

خرد جمعی در مغز فردی (موقع تصمیم‌گیری خودتان را گول بزنید: اول با یک شخصیت‌تان تصمیم بگیرید و بعد با یک شخصیت دیگر! از شوخی گذشته این مطلب نوید غفارزادگان را به شدت برای خواندن توصیه می‌کنم.)

هفت عادت انسان‌های بسیار موثر

هفت علت مهمی که همیشه مانع خلاقیت شماست (اگر فکر می‌کنید خلاقیت‌تون مشکل داره؛ این مطلب را بخوانید!)

کشف نوع پردازش چهره افراد در مغز توسط پژوهشگر ایرانی “ام. آی. تی” (کشف بسیار جالبی است. ما در مغزمان در مناطق مختلفی مرد بودن یا زن بودن یک چهره را پردازش می‌کنیم. عموما ویژگی‌های کمکی مثل لباس‌های طرف مقابل به ما در تشخیص جنسیت او کمک می‌کنند. اما چه می‌شود اگر ساختار چهره‌ی یک فرد را روبروی ما بگذارند؟ فیلم فیس‌‌آف را یادتان هست؟)

قسمت‌های قبل:

برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

چهار ماه به همین سرعت گذشت … بریم سر لینک‌های این هفته. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند،

درس‌های بارسای گواردیولا تمام شدنی نیست و این نشان از پویایی بالای این تیم دارد. قبلا هم درباره‌ی درس‌های مکتب فوتبال بارسلونا و به‌ویژه بارسای پپ گواردیولا نوشته‌ام. و این هم یک درس جدید:

مصاحبه‌ی سایت گل را با ژاوی هرناندز در مورد ال کلاسیکوهایی که در آن‌ها حضور داشته می‌خواندم که یک جای‌اش این سؤال و جواب نوشته شده بود:

بهترین نصیحت تو پیش از کلاسیکو؟ حرف گواردیولا: «از بازی خود لذت ببرید اما فلسفه‌مان را فراموش نکنید».

تا به حال فکر کرده‌اید که اصلی‌ترین نقش یک ره‌بر سازمانی چیست؟ تعیین چارچوب و جهت‌گیری‌های حرکت زیردستان‌اش در راستای رسیدن به اهداف سازمان. اما تعریف ره‌بری یک بخش دوم هم دارد: این‌که ره‌بر باید کاری بکند که آدم‌ها با میل و رغبت درونی آن کارهایی که باید را انجام بدهند. و این‌جا است که زیبایی نصیحت گواردیولا بیش از پیش معلوم می‌شود:

  1. فلسفه‌ی فوتبال بارسای گواردیولا، فوتبال تهاجمی و زیبا با حفظ توپ بسیار زیاد و حملات برق‌آسا است (یعنی استراتژی سازمان!)
  2. در این چهارچوب هر بازی‌کنی آزاد است که بدون بهم زدن نظم تیمی از فوتبال‌اش و توانا بودن‌اش لذت ببرد و این دو در کنار یکدیگر موجب می‌شوند که بازی‌کنان (کارکنان سازمان) با میل و رغبت درونی برای تحقق هدف سازمان (پیروزی!) در چارچوب استراتژی سازمان حداکثر تلاش خود را انجام دهند!

همیشه گفته می‌شود که این تیم، فراتر از یک تیم فوتبال ساده است و یک فلسفه‌ی فوتبال کامل (Total Football که مکتب فوتبال هلند جادویی دهه‌ی ۷۰ و یوهان کرویف است) را عرضه می‌کند؛ اما این روزها باید این تیم را به‌عنوان یک کلاس درس مدیریت و ره‌بری هم در نظر گرفت! باز هم از این بارسای جادویی و درس‌های‌اش خواهم نوشت.

در آستانه‌ی ال‌کلاسیکو (که فردا شب است) برای تیم محبوب‌ام بارسلونای کاتالونیا آرزوی موفقیتی در حد همان نتیجه‌ی ۶-۲ معروف برنابئو و فراتر از آن را دارم!

دوست داشتم!
۱

درس‌های بارسای گواردیولا تمام شدنی نیست و این نشان از پویایی بالای این تیم دارد. قبلا هم درباره‌ی درس‌های مکتب فوتبال بارسلونا و به‌ویژه بارسای پپ گواردیولا نوشته‌ام. و این هم یک درس جدید: مصاحبه‌ی سایت گل را با ژاوی هرناندز در مورد ال کلاسیکوهایی که در آن‌ها حضور داشته می‌خواندم که یک جای‌اش این سؤال و جواب نوشته شده بود: