باز هم باختیم؛ آن جایی که نباید. حقیقتا هر چقدر تیم ملی فوتبال در بازی‌های مرحله‌ی مقدماتی خوب بود و ما را به پایان انتظار ۳۵ ساله‌مان امیدوار کرد؛ در بازی دیشب دوباره همانی شدیم که می‌باید می‌بودیم (ببینید یادداشت طنز من را با عنوان با دل شیر؛ چرا که نه؟ در سایت گل‌آقا؛ به‌ویژه بندهای دو و سه و چهارش را.) و این شکست باعث شد تا یاد این بیفتم که سال‌هاست داریم در این فوتبال در سطح بین‌المللی شکست می‌خوریم و دیگر برای‌مان عادی شده: در همین دو روز دوباره همه‌ی اتفاقاتی که همیشه افتاده دارد می‌افتد: متهم کردن سرمربی به بی‌کفایتی، متهم کردن بازی‌کنان به بی‌غیرتی، تأکید بر شناسایی علل حذف تیم ملی با کار کارشناسی و … کارهای بی‌نتیجه و کاملا تخریب‌گرانه‌‌ای که سال‌هاست دارند تکرار می‌شوند و خوب اثربخشی‌شان کاملا از این شکست‌های پیاپی فوتبال‌مان مشخص است! راست‌اش من از این دو ماجراها می‌خواهم دو تا درس فوتبالی جدید برای کسب و کار بگیرم:

  • شکست خوردن پلی است به سوی موفقیت تا وقتی که شکست خوردن برای‌تان عادی نشده باشد! (این بار هم باختیم، مثل دفعات قبل … نهایت‌اش این است که بگیم: ایشالا دفعات بعد!!! این‌که نشد برخورد سیستمی با شکست.)
  • این شیوه‌ی برخورد شما با شکست است که سازنده‌ی راه موفقیت آینده است (چیزی که ما هرگز بلد نبودیم و نیستیم و در بند قبل به آن اشاره کردم: برخورد سیستمی و البته خلاقانه با شکست. چرایی‌ این موضوع، دلایل خاص خودش را دارد که شاید یک روزی در موردش نوشتم.)

دوست داشتم!
۰

باز هم باختیم؛ آن جایی که نباید. حقیقتا هر چقدر تیم ملی فوتبال در بازی‌های مرحله‌ی مقدماتی خوب بود و ما را به پایان انتظار ۳۵ ساله‌مان امیدوار کرد؛ در بازی دیشب دوباره همانی شدیم که می‌باید می‌بودیم (ببینید یادداشت طنز من را با عنوان با دل شیر؛ چرا که نه؟ در سایت گل‌آقا؛ به‌ویژه بندهای دو و سه و

سنجش عملکرد سازمان با معیارهای معمولی که همه می‌شناسند که کاری ندارد! البته منظورم این نیست که کاری ندارد! منظورم این است که پرداختن به سنجش چیزهایی که همه می سنجند که برای شما مزیتی در رقابت به همراه نمی‌آورد. بنابراین مهم است که سازمان در سیستم ارزیابی عملکردش هم خلاقانه عمل کند؛ یعنی معیارهایی را بسنجد و به‌بود بدهد که حتا به فکر بقیه هم نمی‌رسند! مارک گراهام برون در مقاله‌ی این هفته از ۱۰ معیار ارزیابی خلاقانه‌ی ارزیابی عملکرد سازمان که در سازمان‌های دولتی و خصوصی مشاهده کرده است سخن می‌گوید. این ۱۰ معیار ارزیابی عملکرد برای سازمان‌های نوین عبارتند از:

  1. اثربخشی ارتباطات؛
  2. روابط با مشتری؛
  3. رضایت کارکنان؛
  4. تصویر برند؛
  5. شاخص انحراف (این عالیه: چقدر کارکنان اون کاری را که براش استخدام شدند انجام می‌دهند!)
  6. شاخص اعتماد (ذی‌نفعان درونی و بیرونی) به ره‌بران
  7. اذیت کردن مشتری! (مثلا مشتری چقدر برای پیدا کردن اطلاعات لازم روی وب سایت ما سر کار می‌رود!؟)
  8. شاخص عملکرد تأمین‌کنندگان / شرکا (مثلا کار کردن باهاشون چقدر راحته)
  9. شاخص مدیریت پروژه (شامل ۴ زیرشاخص: عملکرد بودجه‌ای/  هزینه‌ای، زمان‌بندی، کیفیت / عملکرد، نوآوری)
  10. سرمایه‌ی نامشهود

جزییات را در این مقاله که می‌توانید از این‌جا دانلود کنید مطالعه بفرمایید.

دوست داشتم!
۱۳

سنجش عملکرد سازمان با معیارهای معمولی که همه می‌شناسند که کاری ندارد! البته منظورم این نیست که کاری ندارد! منظورم این است که پرداختن به سنجش چیزهایی که همه می سنجند که برای شما مزیتی در رقابت به همراه نمی‌آورد. بنابراین مهم است که سازمان در سیستم ارزیابی عملکردش هم خلاقانه عمل کند؛ یعنی معیارهایی را بسنجد و به‌بود بدهد

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

میزان حقوق یک فرد تازه کار (من هم بارها با جماعت متوهمی که امیر در این یادداشت گفته روبرو شده‌ام. بخوانیدش!) و ۴ نکته برای کسب درآمد بهتر در اولین تجربه کاری (جواناتن تازه‌کار واجب است این را بخوانند!) (امیر مهرانی)

اگر واقعا دنبال مشتری هستید، فرق نمی‌کند پیتزا بپزید یا مغازه‌دار باشید (آیدین کسایی)

راهنمایی برای تهیه منشور پروژه و شناسایی ذینفعان پروژه چرا و چگونه

تأثیر حرف اول نام خانوادگی بر شوق خرید! (نکته‌ی بانمک بازاریابی در یک پزشک: دکتر علی رضا مجیدی)

پیاده‌سازی و کنترل عملیات بازاریابی و دکتر محجوب، چهارراه علم، و سمینارهای بازاریابی شرکت TMBA در دانشگاه صنعتی شریف (از استاد پرویز درگی؛ این مطلب مربوط به سخنرانی دکتر محجوب را حتما بخوانید!)

چگونه یک سخنران مصنوعی نباشیم؟

آغاز یک کسب‌وکار (بخش اول) و آغاز یک کسب‌وکار

آشنایی با مشاغل آمریکا و آشنایی با مشاغل مدیریتی در آمریکا (کار هم‌کلاسی خوب ما خانم ابوالحسن‌لو)

راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله‌ فقر (قسمت ششم) ارزیابی و انتخاب اولویت‌های بازار هدف و راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله فقر (قسمت هفتم) ارزیابی و انتخاب اولویت‌های بازار هدف

اخلاق در سازمان‌ها (نکته‌ی حساسی که اغلب بهش توجه نمی‌کنیم: بنیان اداره‌ی اخلاقی سازمان.)

فناوری اطلاعات:

دسترسی به اندروید مارکت بدون دردسر و محدودیت (من تازه گوشی اندرویدی خریدم؛ برم از این پست عالی مهرداد نایب استفاده کنم! شمام بیایین …)

اینترنت در سال ۲۰۱۰ (مطلب بسیار خواندنی آقای جواد افتاده)

گفت وگوی خودمانی با یک مهندس ارشد مایکروسافت: همیشه مطمئنم که مدیرم بیشتر از من می داند (بسیار بسیار عالی و خواندنی!)

بنیانگذار ویکی پدیا: قدرت ماورایی من خوابیدن است / پیش بینی آینده ویکی پدیا

میلیاردرها جوان‌ترین میلیاردر جهان، اعجوبه ای که مردم دنیا را به هم پیوند داد (بله؛ مارک زوکربرگ را می‌گوید!)

۸ ژوئن IPv6 رسما آزمایش می شود

درآمد ۱٫۸۶ میلیارد دلاری فیس بوک از تبلیغات

شخصیت شناسی از طریق توییتر (بگو چی توئیت می‌کنی تا بگویم کیستی؟ :))

مدیرعامل شرکت مخابرات ایران خبر داد تعرفه مخابرات افزایش پیدا می‌کند

گوگل سه سرویس خود را روی آی‌پی‌های ایران گشود (مرورگر کروم، نرم‌افزار نقشه گوگل ارث و نرم افزار پیکاسا)

جنگ مایکروسافت با اپل بر سر نام«App Store»! (دعوای دو انحصارگر خیلی بانمکه!)

A fresh wind for offshoring infrastructure management (افزایش برون‌سپاری سرویس‌های زیرساختی IT سازمان‌ها به لطف فناوری مجازی‌سازی)

IT Heads Admit They Are Not Spending Enough on Innovation CIO.com (آینده‌ی IT، سرمایه‌گذاری بر روی استفاده از آن برای نوآوری است به جای به‌کارگیری صرف آن در عملیات روزمره.)

ERP Investments to Slow in 2011 CIO.com (خرید ERP جدید کاهش می‌یابد؛ اما بازار خدمات پشتیبانی‌اش حالا حالاها داغ است. اوراکل هم قرار است یک سولوشن جدید و جامع را به زودی ارایه کند.)

No IT Budget? Workers Bring Their Own Tech CIO.com (پول خرید تجهیزات جدید را ندارید؟ بگذارید ملت خودشان تجهیزات‌شان را بخرند؛ یعنی اجازه بدهید از آی‌فون‌ها، بلک‌بری‌ها، آی‌پدها و نت‌بوک‌های شخصی‌شان سر کار استفاده کنند!)

اقتصاد:

در تونس چه می گذرد؟ (مقاله‌ی عالی صادق الحسینی عزیز که امیدوارم زود به زود بنویسه!)

اقتصاد در زندگی واقعی: ارتباط فرهنگ و اقتصاد و اقتصاد در زندگی واقعی بررسی‌های اقتصادی به کمک وزنه و خط‌کش (دومی خواندنی و بی‌نظیر؛ دوستان تپل و قد بلند وز یبا حتما بخونند تا اعتماد به نفس‌شون بیش‌تر بشه …)

کسب‌وکارهای بزرگ در خدمت مردم سرمایه‌داری و پیشرفت انسان (“آزادی رقابت به این معنا نیست که شما با صرف تقلید یا کپی‌برداری از دیگران می‌توانید موفق شوید. همان طور که آزادی مطبوعات هم به این معنا نیست که می‌توانید مطالبی که دیگران نوشته‌اند را بردارید و به نام خودتان چاپ کنید. این آزادی یعنی که شما حق نوشتن مطالب متفاوت را دارید. آزادی رقابت درباره خطوط آهن، به این معناست که شما آزادید چیزی اختراع کنید یا کاری انجام دهید که حمل‌و‌نقل ریلی را به چالش کشیده و حاشیه انتفاع آنها را محدود سازد. در ایالات متحده رقابت با خط آهن – در قالب اتوبوس، اتومبیل، کامیون، هواپیما و غیره – باعث شده که شرکت‌های حمل‌و‌نقلی ریلی در زمینه جابه‌جایی مسافران به شدت در مضیقه قرار گرفته و حتی کاملا شکست بخورند.پیشرفت سرمایه‌داری یعنی اینکه هر کس آزاد است تا به دیگران بهتر و ارزان‌تر خدمت کند.”) (عالی از میزس بزرگ!)

آیا اقتصاد علم است؟ (“با وجود احتمال خلط میان علم اقتصاد و علم طبیعی ما از واژه «علم» استفاده می‌کنیم تا بر این نکته مهم تاکید کنیم که قواعد اقتصاد، عینی است. وقتی سیاستمداران آموزه‌های علم اقتصاد را نادیده می‌گیرند، برنامه‌های آنها ره به تباهی می‌برد (تصور کنید که ناسا قواعد فیزیک را نادیده بگیرد!)”)

آزادی و برنامه‌ریزی (باز هم از میزس: اشتباه بودن برنامه‌ریزی مرکزی به این معنا نیست که در اقتصاد آزاد، برنامه‌ریزی فردی برای خود هم غلط باشد!)

جنگ راه رهایی از رکود نیست؟ (“مشکل اقتصاد در واقع سخت بودن ایجاد هماهنگی بین تولید‌کننده و مصرف‌کننده است. این هماهنگی زمانی محقق می‌شود که تولید‌کننده با استفاده از ارزشمندترین منابع موجود، کالای مورد تقاضای مصرف‌کننده را تولید کند. به همین دلیل است که ساخت یک کانال با استفاده از یک بولدوزر و چند راننده ثروت سازتر از ساخت همان کانال با استفاده از میلیون‌ها انسان به کمک قاشق است؛ اگرچه روش دوم اشتغال بیشتری ایجاد می‌کند.”)

در گزارش «بانک جهانی» منعکس شد: روایت خارجی از اقتصاد ایران

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

اصل صد به صفر در روابط انسانی

چرا ثروتمند نمی‌شوید ؟

حالا زمان رسیدن به هدف است!

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم

ژاوی هرناندز، محبوب‌ترین بازی‌کن جهان برای من و یکی از جادوگران بارسای رؤیایی امروز، چند هفته پیش رکورد بیش‌ترین تعداد بازی برای بارسلونا را شکست. یوهان کرویف بزرگ، اسطوره‌ی باشگاه کاتالان در مطلبی در ستایش ژاوی به همین مناسبت که این‌جا در سایت گل فارسی ترجمه شده، درس دیگری را به همه‌ی ما در زندگی‌ سازمانی‌مان داده است:

راز ستاره‌ شدن در سازمان‌تان این است: داشتن ثبات و داشتن قدرت ره‌بری!

دوست داشتم!
۱

ژاوی هرناندز، محبوب‌ترین بازی‌کن جهان برای من و یکی از جادوگران بارسای رؤیایی امروز، چند هفته پیش رکورد بیش‌ترین تعداد بازی برای بارسلونا را شکست. یوهان کرویف بزرگ، اسطوره‌ی باشگاه کاتالان در مطلبی در ستایش ژاوی به همین مناسبت که این‌جا در سایت گل فارسی ترجمه شده، درس دیگری را به همه‌ی ما در زندگی‌ سازمانی‌مان داده است: راز ستاره‌

از این به بعد هر از چند گاهی ابزارهای به درد بخوری را که برای کار مشاوره به ذهنم می‌رسد و استفاده می‌کنم، معرفی خواهم کرد. اولین ابزار، نرم‌افزاری است برای کار جالبی به نام ترسیم نقشه‌های ذهنی که امیر مهرانی کامل در موردش توضیح داده. به صورت خلاصه، نقشه‌ی ابزاری است سیستمی که به شما اجازه می‌دهد به افکار و ایده‌های خود نظم بدهید. نقشه‌ی ذهنی حول یک ایده‌ی مرکزی شکل می‌گیرد. مثال بارزش فرایند حل مسئله در حوزه‌ی مشاوره است. شما مسئله‌ای دارید که می‌خواهید حل‌اش کنید؛ ایده‌ها یا سناریوهای حل مسئله در اطراف این ایده‌ی مرکزی قرار می‌گیرند. یک کاربرد دیگرش در ثبت ایده‌ها در هنگام برگزاری جلسات توفان مغزی است. در هر حال ترسیم نقشه‌های ذهنی برای نظم‌دهی به افکارتان و تولید ایده‌ی جدید بسیار مجرب است!

برای ترسیم نقشه‌های ذهنی ابزارهای مختلفی وجود دارد؛ از ابزارهای آن‌لاین تا آف‌لاین. در سطح جهان و در ایران، شناخته شده‌ترین ابزار برای این کار نرم‌افزار Mindjet Mind Manager است. مایند منیجر نرم‌افزار بسیار خوبی است؛ اما یک ایراد اساسی دارد و آن هم عدم پتشیبانی از زبان فارسی است.

مدت‌ها دنبال راه‌حل این مشکل می‌گشتم تا این‌که این نرم‌افزار جایگزین را پیدا کردم. Mind Mapper حتا از مایند منیجر نرم‌افزار به‌تری است؛ کتابخانه‌ی بسیار کاملی از آیکون‌ها و نمودارهای مربوطه داره. از نظر گرافیکی به‌تر از مایند منیجره. می‌تونه خروجی به ورد و اکسل و پاورپوینت و … براتون درست کنه. مثلا یک کاربرد جالب‌اش اینه که شما در جلسه‌ی توفان فکری، ایده‌ها را ثبت کنید و بعد بلافاصله خروجی پاورپوینت‌اش را بگیرید و برای همه پرزنت کنید و باعث شوید دهان همه‌ی آن‌ها از تعجب باز شود! 🙂

نسخه‌ی کرک شده‌ی این نرم‌افزار عالی را از این‌جا با حجم حدود ۴۰ مگابایت به صورت مستقیم دانلود کنید.

دوست داشتم!
۲۶

از این به بعد هر از چند گاهی ابزارهای به درد بخوری را که برای کار مشاوره به ذهنم می‌رسد و استفاده می‌کنم، معرفی خواهم کرد. اولین ابزار، نرم‌افزاری است برای کار جالبی به نام ترسیم نقشه‌های ذهنی که امیر مهرانی کامل در موردش توضیح داده. به صورت خلاصه، نقشه‌ی ابزاری است سیستمی که به شما اجازه می‌دهد به افکار

این هم ایده‌های این هفته:

  • انواع شکست‌ها در سازمان‌ها: آزمایش‌های ناموفق، شکست‌های سیستمی، انحراف از فرایندها، استانداردها و چارچوب‌ها.
  • صحت یک موضوع با داشتن سه ویژگی حاصل می‌شود: صدق، قابلیت اعتماد یا پایایی (Reliability) و اعتبار یا روایی (Validity).
  • استراتژی فقط به بهره‌گیری از نقاط قوت سازمان برای دست‌یابی به پیروزی نمی‌پردازد؛ یادمان نرود که بخشی از کار استراتژی‌ها پوشش نقاط ضعف سازمان است!

پ.ن. پست مقاله‌ی هفته احتمالا فردا صبح منتشر می‌شود.

دوست داشتم!
۰

این هم ایده‌های این هفته: انواع شکست‌ها در سازمان‌ها: آزمایش‌های ناموفق، شکست‌های سیستمی، انحراف از فرایندها، استانداردها و چارچوب‌ها. صحت یک موضوع با داشتن سه ویژگی حاصل می‌شود: صدق، قابلیت اعتماد یا پایایی (Reliability) و اعتبار یا روایی (Validity). استراتژی فقط به بهره‌گیری از نقاط قوت سازمان برای دست‌یابی به پیروزی نمی‌پردازد؛ یادمان نرود که بخشی از کار استراتژی‌ها پوشش

مدت زیادی این هفته این مثنوی تأخیر شد! اینترنت من آخر هفته قطع شد و دیروز و دیشب هم درگیر کارهایی بودم که نشد. فقط اول از همه دو تا کشف این هفته را اطلاع‌رسانی بکنم: یکی این‌که دوست عزیزی به نام یک رامین از این هفته شروع کرده‌اند و مشابه پست‌‌های لینک‌های هفته‌ی گزاره‌ها را در حوزه‌ی اقتصاد تدوین می‌کنند. اولین پست این مجموعه را این‌جا ببینید. دوم هم این‌که این هفته یک سایت خبری خاص مدیریت کشف کردم به نام ام بی ای نیوز که بسیار کامل و جذاب است؛ هر چند ضعف بسیار جدی دارد که خروجی فید برای استفاده در گوگل ریدر ندارد! از این‌جا این سایت را هم ببینید.

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

پست های کنفرانس (۲) – تنوع و مدیریت آن (احسان اردستانی)

۷ نکته که به شما کمک می‌کند کارمند نباشید و کار مستقل یا کارمندی؟ مسئله این‌است! و پست مهمان:‌از زبان یک کارشناس دولتی(امیر مهرانی بحث جالبی شروع کرده درباره‌ی این‌که بیزینس خودمان را داشته باشیم یا برویم دنبال کار کردن برای دیگران.) و این یکی را هم از امیر بخوانید درباره‌ی لذت بردن از کاری که می‌کنیم: برج غرور و خاطره ها

جلوگیری از اتلاف سوخت با طراحی صحیح (آیدین کسایی مثال جالبی می‌زند از این‌که چقدر طراحی نادرست خیابان‌های تهران در اتلاف سوخت مؤثر است!)

درست از مشاهده استفاده کن (مهدی عرب عامری نقل قول‌هایی کرده از کامنتی که من برای مطلب قبلی‌اش در زمینه‌ی کاربرد روش مشاهده در مستندسازی فرایندها گذاشته بودم که البته بخش اعظم‌اش را خودش اضافه کرده!)

کیفیت از من شروع می‌شود (روزنوشت‌های بهساد؛ آقای مجید آواژ)

جدول فعالیت های پراجکت بدون نمودار گانت (راه‌حلی برای ترسیم نقشه‌ی ذهنی کاری که دارید انجام می‌دهید از طریق پراجکت. من پیشنهاد به‌تری دارم؛ امشب همراه با دانلود نرم‌افزارش در گزاره‌ها.) (نادر خرمی‌راد)

مشتری‌مداری و مشتری‌نوازی در خدمات بانکی (باز هم طبق معمول مطلبی عالی از استاد پرویز درگی؛ به‌ویژه بخش سه تیپ شخصیتی الف- حرکتی ب- احساسی ج- ذهنی)

زمانی که برنده شدن همه چیز است (روش‌های برای افزایش اثربخشی تصمیم‌گیری‌های جمعی مدیران در سازمان)

شما همیشه انقدر زود به زود جابه‌جا می‌شوید؟ (اندر مصائب عوض کردن مکان شرکت! از امیر نام‌آور وبلاگ سازمانی شرکت ایده)

خدمات پشتیبانی در دو پرده + مقایسه+ عکس! (مقایسه‌ی انتظارات نسبت به خدمات پشتیبانی در حوزه‌ی نرم‌افزار با عمل‌کرد شرکت‌های معظم خودروسازی ایرانی!)

زمان‌تان را تلف نکنید (پیشنهاداتی برای مدیریت زمان)

تصویر یک مدیر (ارزش‌های مدیران در انجام وظایف‌شان چیستند!؟ این مطلب جذاب را بخوانید تا بفهمید.)

مشتری‌مداری این واژگان را از ادبیات خدمات مشتری حذف کنید

۳ قانون موفقیت در فروش برای شرکت های نوپا

نتایج رتبه بندی ۱۰۰شرکت برتر ایران بهمن ماه اعلام می شود (این‌جا سایت‌اش است. بومی‌سازی فورچون ۵۰۰ توسط سازمان مدیریت صنعتی که کار جالبی هم هست!)

Will 2011 Be the Start of Widespread MBA Program Reform? (در مورد برنامه‌های MBA دانشگاه‌های آمریکای شمالی که آیا در سال جدید میلادی تغییر بنیادین خواهند داشت یا خیر؟)

انگیزه برای کارگروهی کاهش یافته است (از سال ۸۵ تاکنون در ایران میزان علاقه به کار گروهی در میان مردم از ۵۵ درصد به ۵۳ درصد در سال گذشته کاهش یافته است.)

بزرگ‌ترین اشتباهات حوزه تجارت در سال ۲۰۱۰

فناوری اطلاعات:

ارزیابی اساتید ایرانی : WEB2.0 (پیشنهادی جالب برای درست کردن سایتی مثل بالاترین! برای ارزیابی اساتید دانشگاه‌های ایران) و MIS و لایک خور (مقایسه‌ی جالبی از ادبیات علمی MIS و شواهدی که لایک‌خور در مورد وبلاگ‌های ایرانی ارایه می‌دهد) (نیام یراقی)

پیش‌بینی خوش‌بینانه گارتنر رشد سرمایه‌گذاری IT در سال ۲۰۱۱ (البته پیش‌بینی‌های فارستر هم در این گزارش هست!)

شبکه های اجتماعی به روایت آمار و ارقام

بررسی و نگاهی به ۲۴ تبلت معرفی شده در CES 2011 (ببینید و حسرت بخورید …) (مهرداد نایب)

گزارش ICT در قانون برنامه پنجم از سوی مجلس منتشر شد (از این‌جا به صورت فایل PDF دانلود کنید.)

گزارش خواندنی ازنظرات مردم درباره موبایل/ کاربرد موبایل درایران چیست

انتقال وجه به حساب دیگران بیشترین کاربرد بانکداری اینترنتی

رشد ۱۵۳ درصدی استفاده از پیامک در پرداخت قبوض

رشد ۲۰ درصدی تجارت الکترونیکی در سال جاری

اشتراک اینترنت پرسرعت تا پایان سال ۲۰۱۱ دو برابر می‌شود

جدول وضعیت دامنه های اینترنتی کشور/ پردامنه ترین استانها و شهرهای کشور

سیستم عامل‌های موبایل را بشناسید/ ضعف‌ها و نقاط قوت سیستم‌های عامل

فراز و فرودهای سومین شرکت با ارزش جهان راز و رمز اپل بودن (تاریخ‌چه‌ی اپل)

آن سوی آب پیش‌بینی‌های نوکیا از آینده موبایل در سال ۲۰۱۱

با بهره گیری از ۱۰۰ خبرنگار حرفه‌ای استیو جابز و رابرت مرداک روزنامه آی‌پد منتشر می‌کنند

پرفروش‌ترین گوشی‌های سال ۲۰۱۰ در آمریکا

ایجاد رشته «علوم و فناوری شبکه‌‌های اجتماعی» در مقطع دکتری (بریم!؟)

مزایای استفاده از BCC در ایمیل (خواهش می‌شود یاد بگیرید!)

فیلم ۳۰ دقیقه ای که با آی-فن تصویربرداری شد

اقتصاد:

ستم انتخاب (“چندین مطالعه نشان داده‌اند که دو عامل موجب افسوس خوردن می‌شود: اول داشتن مسوولیت در نتیجه نهایی و دوم تصور اینکه گزینه بهتر دیگری نیز وجود داشته است. افزایش انتخاب‌ها هر دو این عوامل را قوی‌تر می‌کند. اگر هیچ گزینه دیگری وجود نداشته باشد، فرد خود را مقصر نمی‌داند و افسوس نمی‌خورد که چرا چنین کالایی را خریده است. از سوی دیگر هرچه گزینه‌ها بیشتر باشد تصور اینکه کالای بهتری در میان این گزینه‌ها وجود داشته است بیشتر شده و فرد افسوس می‌خورد که چرا آن را نیافته است.”)

افزایش نرخ بیکاری در ایران (پیش‌بینی اکونومیست درباره‌ی نرخ بی‌کاری در سال‌ جدید میلادی و سال‌های آینده در ایران)

مبحث تلخ یارانه ها درایران (دکتر احمد سیف)

نمودار‌های سال ۲۰۱۰: ۲۰۱۰ در نه قاب (بسیار جالب!)

قائم‌مقام بانک مرکزی خبر داد: عقود جدید بانکی در راه است (سه نوع عقد بانکی جدید.)

معاون وزیر کار‌: رشد ۸ درصدی شرط کاهش بیکاری است (بگذریم از این‌که سه سال است نرخ رشد اقتصادی اعلام نشده …)

درباره چشم‌انداز اقتصادی ۲۰۱۱ مصاحبه IMF با الیور بلانچارد (بلانچارد یکی از به‌ترین تکست‌بوک‌های اقتصاد کلان دنیا را نوشته.)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

در مصاحبه شغلی گوگل چه پرسش‌های مطرح می‌شود؟ (عالی!!!)

هفت علت مهمی که همیشه مانع خلاقیت شماست (عالی!!!)

بی‌خانمان دیروز، میلیاردر امروز (بخوانید و انگیزه بگیرید برای زندگی …)

سایکوسایبرنتیک (در سایکو سایبرنتیک اعتقاد بر این است که انسان‌ها مجهز به دو مکانیسم خودکار و سرویس‌دهنده‌ای در مغز هستند که بنا به دستوری که خود فرد به مغزش می‌دهد فعال می‌شوند. این دو مکانیسم عبارتند از: مکانیسم موفقیت و مکانیسم شکست.)

صدای قلب قدرت تصمیم گیری را بالا می برد (مطالعه ای جدید نشان می دهد گوش دادن به صدای ضربان قلب می تواند توانایی های ناخودآگاهی به انسان ببخشد، در این صورت تمامی شعرهایی که در آنها گفته می شود به ندای قلب خود گوش دهید، از همیشه درست تر خواهند بود.)

مغز از موسیقی لذت می برد (می‌گم چرا موسیقی گوش کردن باعث افزایش بهره‌وری و تمرکز من در کار می‌شه!)

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

مدت زیادی این هفته این مثنوی تأخیر شد! اینترنت من آخر هفته قطع شد و دیروز و دیشب هم درگیر کارهایی بودم که نشد. فقط اول از همه دو تا کشف این هفته را اطلاع‌رسانی بکنم: یکی این‌که دوست عزیزی به نام یک رامین از این هفته شروع کرده‌اند و مشابه پست‌‌های لینک‌های هفته‌ی گزاره‌ها را در حوزه‌ی اقتصاد تدوین

مدیران پیش ما می‌آیند تا به ما نشان بدهند:

  1. چه کار بزرگی داریم انجام می‌دهیم.
  2. چقدر به ما احترام می‌گذارند.
  3. چگونه باید به بردن‌مان (Winning) در بازار ادامه دهیم.

از خلال گفتگو با یک کارمند بانک آمریکا

پ.ن.۱٫ اعتراف می‌کنم تا به حال از این تعریف، قشنگ‌تر در مورد وظایف مدیران ندیده بودم!

پ.ن.۲٫ قطع شدن اینترنت در آخر هفته و انجام دادن یکی دو کار ناتمام از قبل، باعث شد که پست‌های هفتگی هفته‌ی پیش و این هفته کمی بهم بریزند. فردا صبح ایشالا هم لینک‌های هفته‌ی پیش را خواهیم دید و هم مقاله‌ی هفته را! اسمایلی وعده‌ی سر خرمن!

دوست داشتم!
۰

مدیران پیش ما می‌آیند تا به ما نشان بدهند: چه کار بزرگی داریم انجام می‌دهیم. چقدر به ما احترام می‌گذارند. چگونه باید به بردن‌مان (Winning) در بازار ادامه دهیم. از خلال گفتگو با یک کارمند بانک آمریکا پ.ن.۱٫ اعتراف می‌کنم تا به حال از این تعریف، قشنگ‌تر در مورد وظایف مدیران ندیده بودم! پ.ن.۲٫ قطع شدن اینترنت در آخر هفته و

استقبالی که از پست ایده‌ی یک وبلاگ گروهی مدیریت فراتر از انتظار من بود که از همه‌ی دوستانی که با کامنت گذاشتن در وبلاگ و گودر و هم‌چنین ارسال ای‌میل یا به روش‌های دیگر نظرات‌شان را به من انتقال دادند، تشکر می‌کنم.

با جمع‌بندی نظراتی که داده شده لازم است به چند نکته اشاره کنم. ایده‌ی من تنها ایجاد یک وبلاگ کوچولوی مشترک بود که پست‌های آن بخش‌های منتخبی از کتاب‌ها و مقالات فارسی و انگلیسی در حوزه‌های مختلف علم مدیریت باشند. براساس کامنت‌های داده شده لازم دیدم به این نکته تأکید کنم. اما در کامنت‌ها و ای‌میل‌هایی که دریافت کردم دیدم خیلی‌ از دوستان به ایجاد یک فوروم یا سایت مدیریتی فکر می‌کنند. ایده‌ای که اگر چه جذاب به نظر می‌رسد؛ اما با توجه به این‌که تجربیات قبلی در این زمینه از نظر من شکست خورده محسوب می‌شوند، چندان عملی نیست.

چرا تجربیات قبلی شکست خورده‌اند؟ باید دید هدف اصلی این فوروم‌ها چه بوده است. شاید دو هدف اصلی بتوان برای آن‌ها در نظر گرفت: اشتراک دانش و تولید محتوا. از منظر هدف اول، این فوروم‌ها بسیار هم موفق هستند؛ به‌ویژه در امر شریف کپی پیست! (بسیاری از مطالب من بدون اجازه و بدون حتا دادن رفرنس در این به اصطلاح فوروم‌های علمی کپی و پیست شده‌اند.) فوروم‌ها دنیایی پیچیده و تو در تو ایجاد می‌کنند که در حوزه‌ی علم مدیریت، از نظر من اثربخشی چندانی ندارد. بنابراین من از ایده‌ی یک فوروم مدیریتی استقبال نمی‌کنم.

اما اگر قرار باشد با مشارکت عده‌ای یک کار جدی انجام شود، پیشنهاد من چیست؟ چند وقت پیش حامد در چای داغ‌اش درباره‌ی گروهی از دانش‌جویان دانشکده‌ی مدیریت و اقتصاد شریف نوشت که قصد دارند یک ویکی اقتصادی فارسی راه بیاندازند (این‌جا.) من از همان زمان این ایده در ذهن‌ام شکل گرفته که باید در حوزه‌ی مدیریت هم چنین کاری انجام شود؛ جایی که فقر مطلب استاندارد بسیار زیاد است. اگر ویکی‌پدیای فارسی را در نظر بگیریم، اشکالات بسیار زیاد و عجیب و غریبی در حوزه‌ی مدیریت آن به چشم می‌خورد:

  1. به شدت ناقص است.
  2. برخلاف ویکی‌پدیای انگلیسی، اصلا رده‌بندی متمرکز مقالات در حوزه‌ی مدیریت ندارد.
  3. کیفیت مطالب نوشته شده بسیار پایین است (چرا که خیلی از این مطالب یک جمع‌آوری مطلب ساده یا بدتر از آن کپی پیست از مطالب دیگران است.)
  4. جای تأسف است که بسیاری از این مقالات با انگیزه‌ی تبلیغ فعالیت‌های شرکت‌های فعال در زمینه‌ی مشاوره نوشته‌ شده‌اند (که حالا بماند اغلب این شرکت‌ها هم جزو شرکت‌های شناخته شده و مطرح بازار هم نیستند و همین قضیه را پیچیده‌تر می‌کند.)

بر همین اساس پیشنهاد من تشکیل یک تیم مجازی برای کار بر روی بخش مدیریتی ویکی‌‌پدیای فارسی یا راه‌اندازی یک ویکی جداگانه است. این ویکی به شکل کامل مبتنی بر مشارکت داوطلبانه‌ی اعضا خواهد بود و برای هر موضوع خاص دارای یک یا چند سرویراستار است که مطالب نوشته شده را پیش از انتشار نهایی کنترل کیفی، ویرایش و تأیید خواهند کرد. هدف از این ویکی تولید محتوا است. این تولید محتوا می‌تواند حتا در ساده‌ترین شکل‌اش تنها شامل ترجمه‌ی مدخل‌های متناظر ویکی‌پدیای انگلیسی باشد و در حالت گسترده‌تر، تحقیق و نوشتن مقالات کوتاه از جنس ویکی را در بر بگیرد. این، کاری است که هر چند بسیار دشوار است؛ اما ارزش افزوده‌ی بسیار زیادی می‌تواند برای جامعه‌ی مدیریت ایران به همراه داشته باشد.

هدف از این پست ثبت این ایده بود؛ تا ببینم نظر دوستان در این مورد چیست. با توجه به این‌که تشکیل تیمی که به صورت داوطلبانه حاضر باشد به تولید محتوا بپردازد در شرایط کنونی بیش‌تر به رؤیا شبیه است تا واقعیت؛ من هم‌جنان بر روی ایده‌ی اول‌ام تأکید دارم: راه‌انداختن وبلاگی برای انتخاب بخش‌هایی منتخب از کتاب‌ها و مقالات مدیریتی فارس یو انگلیسی. این یکی راحت‌تر و عملی‌تر است.

در مورد ویکی فارسی مدیریت، امیدوارم کسی که توانایی تشکیل یک تیم حرفه‌ای و پشتیبانی از آن را داشته باشد (از جمله مثلا دوستان انجمن بین‌المللی مدیران ایرانی) این‌جا را بخواند و در این زمینه دست به کار شود. آرزویی هر چند دور و دراز و دست‌نیافتنی!

دوست داشتم!
۰

استقبالی که از پست ایده‌ی یک وبلاگ گروهی مدیریت فراتر از انتظار من بود که از همه‌ی دوستانی که با کامنت گذاشتن در وبلاگ و گودر و هم‌چنین ارسال ای‌میل یا به روش‌های دیگر نظرات‌شان را به من انتقال دادند، تشکر می‌کنم. با جمع‌بندی نظراتی که داده شده لازم است به چند نکته اشاره کنم. ایده‌ی من تنها ایجاد یک وبلاگ کوچولوی

این هم ایده‌های این هفته:

  • بین به‌تر شدن و سرعت پایین بدتر شدن، تفاوت وجود دارد!
  • این‌که چقدر پیش‌رفت کرده‌ایم مهم نیست: چقدر باید پیش‌رفت می‌کردیم!؟
  • تحمل خسارت نسبت به از دست دادن منفعت برای انسان‌ها سخت‌تر است!!!

سعی می‌کنم تا حدودی ایده‌های مربوط به موضوعات مشابه را یک‌جا منتشر کنم.

پ.ن. در مورد این قضیه‌ی وبلاگ گروهی مدیریت، استقبال، بیش از حد انتظار من بوده و برخی از دوستان هم نکاتی را یادآوری کرده‌اند که همه در کنار هم باعث شد یاد یک ایده‌ی قدیمی‌تر در این زمینه بیفتم. فردا صبح در این زمینه خواهم نوشت.

دوست داشتم!
۰

این هم ایده‌های این هفته: بین به‌تر شدن و سرعت پایین بدتر شدن، تفاوت وجود دارد! این‌که چقدر پیش‌رفت کرده‌ایم مهم نیست: چقدر باید پیش‌رفت می‌کردیم!؟ تحمل خسارت نسبت به از دست دادن منفعت برای انسان‌ها سخت‌تر است!!! سعی می‌کنم تا حدودی ایده‌های مربوط به موضوعات مشابه را یک‌جا منتشر کنم. پ.ن. در مورد این قضیه‌ی وبلاگ گروهی مدیریت، استقبال،