راه خاص موفقیت در حل مسئله‌تان را بیابید!

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

“لینکلن الکتریک شرکتی است که موفقیت زیادی را در استفاده از پرداخت به ازای هر قطعه تولید‌شده (به جای پرداخت به ازای هر ساعت کار) جهت تحریک کار‌گرانی که دستگاه‌های جوش قوس الکتریکی می‌ساختند، تجربه کرده بود. پرداخت انگیزشی به کارگران خط تولید حقیقتا آن قدر خوب جواب داد که بنگاه دامنه این سیاست را با پرداخت به منشی‌ها بر پایه تعداد دفعات فشار دادن صفحه کلید کامپیوتر گسترده‌تر کرد. دست آخر مدیران بنگاه متوجه شدند که یکی از منشی‌ها ساعت ناهار خود را به فشار دادن پیوسته یک کلید می‌گذرانده است!!!” این‌جا

متأسفانه نه می‌شود موفقیت را کپی پیست کرد و نه راه‌ رسیدن به آن را! اما خوب اغلب ما چه در زندگی شخصی‌مان و چه در محل کارمان به‌ویژه وقتی در جایگاه مدیریت قرار می‌گیریم، این اصل ساده را فراموش می‌کنیم.

این خودش هنری است: پیدا کردن راه خاص موفقیت در هر موقعیت!

دوست داشتم!
۰

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۱۱)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

“ما نگران تکرار اتفاقات دیدار با پرتغال هستیم. می‌خواهیم بازیکنان به دعوت شدنشان احترام بگذارند. این روتین نیست. ما باید عالی بازی کنیم، پیروز شویم و بهترین تصویر ممکن را بسازیم.” (اسپانیا چهار هیچ به پرتغال باخت!) این‌جا

این‌ جملات پاسخ ویسنته دل‌بوسکه سرمربی موفق تیم ملی اسپانیا به همتای مادریدی‌اش یعنی خوزه مورینیو هستند که از او خواسته بود به بازیکنان اصلی تیم در بازی‌های دوستانه استراحت بدهد. دل‌بوسکه به درستی دست روی نقطه‌ی حساسی برای یک تیم (بخوانید سازمان) موفق گذاشته است: “تصویر (Image).” موضوع تصویرسازی در مباحث مختلفی از علم مدیریت مطرح شده است؛ از جمله در برنامه‌ریزی استراتژیک که تصویر بخشی از رسالت (Mission) سازمان محسوب می‌شود (دیگران ما را به‌عنوان یک سازمان چه کاره ببینند!؟)، در بحث مدیریت استراتژیک برای رقابت به‌عنوان یک مزیت رقابتی (موفقیت‌های قبلی ما و شناخته شدن‌مان به‌عنوان یک سازمان موفق می‌تواند روی دیگران چه رقبا و مشتریان تأثیراتی به نفع ما بگذارد) یا در بازاریابی و برندسازی (از جمله پرسنال برندینگ) که در آن می‌خواهیم خودمان کاری کنیم که دیگران آن طوری که ما می‌خواهیم و با آن تصویر مطلوبی که در ذهن ما هست، بشناسندمان.

اما فقط ساخت تصویر نیست که مهم است. حرف دل‌بوسکه از جهت دیگری نیز بسیار جالب است: او می‌گوید ما به‌عنوان قهرمان جهان نباید بگذاریم که تصویر باشکوهی که از ما در ذهن دیگران ایجاد شده، مخدوش شود. ما باید همان تیم بزرگ و برنده‌ای که به آن شهره شده‌ایم، باقی بمانیم.

بنابراین درس این شماره این است: ساختن یک تصویر مناسب و متناسب از خودتان در ذهن دیگران بسیار مهم است؛ اما حفظ آن تصویر و مراقبت برای مخدوش نشدن آن اهمیت بسیار بیش‌تری دارد!

پ.ن. فعلا دارم با نصب وردپرس روی هاست کلنجار می‌روم (یا شاید هم وردپرس با من کلنجار می‌رود!) بنابراین فعلا گزاره‌ها همین‌جا به روز می‌شود و لطفا از گودر بخوانیدش تا من و سرور هاست‌ام با هم دوست شویم! فید گزاره‌ها

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۲۷)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینک‌های هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

افسار نقاط ضعف خود را در دست بگیرید! و انتخاب رشته پیشرفته (امیر مهرانی)

طرح یک پرسش:آیا می شود وضعیت IT را در ایران پیش بینی کرد؟ (آقای علی واحد در وبلاگ رادمان؛ در رابطه با پست چند پیش‌بینی در مورد وضعیت IT در سال ۲۰۱۱ گزاره‌ها)

مطلبی درباره رزومه نویسی (نادر خرمی‌راد)

جلسات ارائه سیستم (آقای مجید آواژ؛ ما هم در کار مشاوره از این مشکلات کم نداریم …)

هفت راز تحول سازمانی در عصر نوین و چرا برای موفقیت در فروش، فقط داشتن مهارت کافی نیست. (استاد پرویز درگی)

آیا می‌توان از درگیری در محیط کار سود برد؟ مزایا و معایب درگیری کارکنان (دو نوع درگیری داریم: ۱- درگیری ساختاری که قابل حل است؛ ۲- درگیری شخصی که باید به نوع اول تبدیل شود تا حل شود.)

تاثیر هیجان‌ها بر موفقیت‌های تجاری (بسیار جالب!)

سه راهکار برای ایجاد تیم‌های رده بالای بهتر

مشتری‌مداری رضایت مشتری = صرف زمان یا پول‌؟ (در بازاریابی تأکید بر زمان مهم‌تر از پول است!)

آیا واقعا می‌توان در هنگام خواب درآمد کسب کرد؟ (درباره‌ی راه‌اندازی و کسب درآمد از یک وب‌سایت)

پولدارترین مردان جهان در سال ۲۰۱۱ (بیل گیتس بالاخره دوم شد!)

فهرست ۱۰۰ شرکت برتر جهان در سال ۲۰۱۰ (به انتخاب فوربس)

آموزش دروس رشته مدیریت (معرفی منابعی برای طراحی دوره‌های آموزشی مدیریت)

Social Media for Your Job Search: 12 Key Takeaways (خیلی از کارفرماهای احتمالی، اول به صفحات ما در شبکه‌های اجتماعی مراجعه می‌کنند و بعد به خودمان!)

۵ طرح راهبردی در حوزه انرژی تدوین می‌شود (پروژه‌ی عظیمی است. کی داره انجامش می‌ده!؟ چرا فراخوان مناقصه نداشته؟)

فناوری اطلاعات:

اچ تی سی هم وارد دنیای تبلت‌ها شد! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

آیا استیو جابز فقط شش هفته تا مرگ فاصله دارد؟ (امیدوارم جواب‌اش خیر باشد …)

پنجره‌های مایکروسافت به سوی نوکیا باز شدند (جزییات اتحاد استراتژیک نوکیا و مایکروسافت که احتمال شکست‌اش به نظرم بالاست و نوکیا ریسک بزرگی کرد؛ آن هم فقط به این دلیل که استفان الاپ مدیرعامل جدید نوکیا قبلا کارمند استیو بالمر بوده است!)

نوکیا پایان عمر سیستم عامل سیمبین را رقم زد (مرتبط با خبر بالایی)

گزارش تصویری/ ۷ سالی که بر فیس‌بوک گذشت! (تاریخ‌چه‌ی مخصر فیس‌بوک)

تحلیل‌های IDC از عملکرد سال ۲۰۱۰ اوج سرمایه گذاری در صنعت IT

تغییر رفتار هکرها حمله به افراد به جای شبکه (پس مواظب باشید!)

دیتا سنتر چیست؟

روند تصدیق دو مرحله ای گوگل برای همه حسابها فعال شد

بزرگان سرعت در اینترنت (استونی پنجمین سرعت بالای اینترنت را در دنیا دارد!!!)

آمار کاربران اینترنت در ایران/ اینترنت پرسرعت تنها برای ۷۰۰ هزار نفر! (فاجعه هم بالاتر …)

نیم‌نگاه اپل به خرید سامسونگ!!! (اعلام مخالفت می‌کنم با هر گونه انحصار! نکنید آقا جان!)

پیش بینی غلبه گوشی های آندروئیدی بر آیفون (إن‌شاءالله :))

سهم مشارکت زنان در نوشتن مطالب ویکی پدیا ۱۳ درصد است

“آی- فن ۴” بهترین تلفن همراه هوشمند سال شد

رقابت انسان و هوش مصنوعی/ مسابقه اطلاعات عمومی میان رایانه و انسان (رقابت واتسون ابررایانه‌ی IBM با دو شرکت‌کننده‌ی برتر یک مسابقه‌ی معلومات عمومی تلویزیونی)

تبیین استراتژی دراز مدت توییتردر سال ۲۰۱۱

فروش اینترنتی در ایران، به لوازم آرایشی و بدلیجات محدود شده است

با راه‌اندازی یک سامانه خرید الکترونیکی خرید تجهیزات نفتی کنترل می‌شود

درآمد ۵۰۰ میلیارد دلاری از موبایل تا ۲۰۱۵

راه اندازی فاز اول شبکه ملی دیتا/ افزایش پهنای باند اینترنت

در کشور ۲۰هزار کیلومتر توسعه فیبر نوری خواهیم داشت

۵۰ گیگا بایت پهنای باند اینترنت کشور

۴۰ درصد مردم سر رایانه خود داد می زنند! (D:)

وقتی در اینترنت زلزله می آید/ پخش اخبار وبلاگی مانند امواج زمین لرزه (الگوی پخش امواج وبلاگی با زمین‌لرزه یکسان است!!!)

سهم ۲۳ درصدی شبکه‌های اجتماعی از وقت‌گذرانی‌های اینترنتی

اقتصاد:

۳۰۰ شرکت برتر سال ۱۳۸۸ معرفی شد غول‌های اقتصاد ایران

باورهای نادرست اقتصادی:کاهش ارزش پول (نرخ مبادله ارز) باعث تورم می‌شود (دولت ایران به این بهانه با افزایش نرخ ارز مخالفت می‌کند و صادرکنندگان کشور را بدبخت کرده!)

معرفی کتاب «قیمت‌ها همه جا حضور دارند» (هر چیزی قیمتی دارد و قیمت، نشان‌گر حرکت بازار است. ادوارد پورتر نویسنده‌ی این کتاب به خوبی این را نشان داده. به شدت توصیه می‌کنم خواندن‌اش را.)

چرا مردم از تورم بدشان می‌آید؟ (جالب)

پیش‌بینی رییس‌کل از نرخ تورم امسال و سال ۹۰ (نکته‌ی جالب این‌که در همین یک هفته سه خبر مختلف در مورد نرخ بهره‌ی سال آینده اعلام شده است! علما می‌دانند که نرخ بهره مهم‌ترین شاخص تصمیم‌گیری اقتصادی برای کسب و کارداران است.)

فرمول جدید تعیین اجاره‌بها (قانون معروف صدی سه در اجاره شد صدی دو)

قیمتی سنگین برای ورود به داووس (هزینه‌های شرکت در اجلاس داووس! خوب شد میلیاردر نشدیما!)

چند حقیقت در مورد رشد اقتصادی

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

به نظر خودت تو می‌تونی موفق بشی؟ (محمد نصیری عزیز)

چگونه از چشم‌ها در مقابل رایانه محافظت کنیم؟

منطقه اصلی اضطراب در مغز شناسایی شد

ایجاد کلاه متفکری که صاحب خود را خلاق می کند! (استرالیائه دارند؟)

دوست داشتم!
۰

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۱۰)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

مورینیو: امیدوار بودم که در فینال به بارسا بخوریم!

این همه از پپ درس مدیریتی گرفتیم؛ یک بار هم از خوزه مورینیو بگیریم! مختصر و مفید: وقتی می‌خواهید برای خودتان و سازمان‌تان چشم‌انداز تعیین کنید و هدف بگذارید، اصلا به مسیری که باید طی کنید فکر نکنید. چشم‌انداز به سادگی جایی است که قرار است در پایان مسیر آن‌جا باشید؛ مسیر رسیدن به چشم‌انداز را بعدا باید خودتان بسازید! فقط یادتان نرود که دستورالعمل پپ گواردیولا را برای هدف‌گذاری یادتان نرود: چشم‌انداز و هدف‌تان باید قابل دست‌یابی باشند.

 

دوست داشتم!
۰

۴ پیشنهاد برای افزایش بهره‌وری کارهای مبتنی بر اطلاعات

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

این روزها در عصری زندگی می‌کنیم که “کار دانشی” یا “کار مبتنی بر اطلاعات” دارد به شکل غالب کار برای آدم‌ها تبدیل می‌شود. کار بسیاری از ما بدون دسترسی به اطلاعات لازم یا گردش اطلاعات درون سازمان عملا اثربخشی و حتی بهره‌وری لازم را نخواهد داشت. از آن طرف یک اشکال عمده هم در این عصر حجم عظیم اطلاعاتی است که باید توسط هر یک از ما مدیریت شوند و مدیریت آن‌ها چندان آسان نیست. در هر حال وجود ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات هم خبر خوشی است تا بتوانیم هم به “مزیت اطلاعات” دست یابیم و هم مشکل “بمباران اطلاعاتی” را حل کنیم! چگونه؟ این، یکی از پاسخ‌ها به این سؤال است:

سه پژوهش‌گر مدرسه‌ی مدیریت اسلوان دانشگاه MIT، که چند سالی است در زمینه‌ی راه‌های افزایش بهره‌وری با کمک IT کار می‌کنند، براساس تحقیقات‌شان ۴ راه برای افزایش کارهای مبتنی بر اطلاعات ارایه کرده‌اند:

  1. در شبکه‌ی کاری خود یک “مرکز جمع‌آوری و انتشار اطلاعات” باشید و فهرست ارتباطی خود را متنوع سازید: زیاد ای‌میل زدن به دوستان و همکاران‌ و دریافت ای‌میل از آ‌ن‌ها یکی از نشانه‌های بهره‌وری بالاست. اما در این‌جا ارتباط با دیگران و داد و ستد اطلاعات با آن‌ها است که بهره‌وری را بالا می‌برد؛ نه ارتباط داشتن صرف!
  2. ای‌میل‌های‌تان را مختصر و مفید بنویسید: ای‌میل‌های ساده و کوتاه و متمرکز بر موضوع اصلی جواب‌های سریع‌تری نسبت به ای‌میل‌های طولانی و پرحاشیه دریافت می‌کنند و این سرعت بالاتر در دریافت جواب، رمزی دیگر برای افزایش بهره‌وری است. (قبل‌تر هم نوشته بودم: رزومه‌ نوشتن مهم است؛ به شرط شبکه‌سازی!)
  3. از فناوری برای انجام چند کار به صورت هم‌زمان (Multitasking) استفاده کنید: البته باید حواس‌تان باشد که چند کاره بودن حتی با کمک فناوری هم یک سطح بهینه دارد که از آن بالاتر، بهره‌وری پایین می‌آید.
  4. کارهای ساده‌ی اطلاعاتی را به زیردستان واگذار کنید و از سیستم‌های پشتیبان تصمیم استفاده کنید: بگذارید کارهایی که وقت ارزش‌مند شما را تلف می‌کنند زیردستان‌تان یا ابزارهای IT انجام دهند. به جای این کارها دنبال منابع جدید اطلاعات تخصصی بگردید؛ چیزی که مزیت رقابتی اصلی یک دانش‌کار (Knowledge Worker) است.

پ.ن. ناگفته پیداست که یک تا سه در زندگی شخصی‌مان هم کاربرد دارند.

منبع

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۲۶)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

آخر هفته‌ی بسیار بسیار شلوغی از نظر کاری داشتم؛ بنابراین پست لینک‌های هفته متأسفانه به شنبه شب منتقل شد!

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینک‌های هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

گردشگری (منظور صنعت‌اش است البته!) و پاداش بهره وری (احسان اردستانی)

اعتبار استاد بودن (حامد قدوسی عزیز که بالاخره از آپلود کردن نوشته‌های قدیمی‌اش فارغ شد و پست جدید نوشت!)

معرفی کتاب:‌رمز موفقیت ایرانیان در آمریکا و ۵۰ سال تا اولین نقاشی (امیر مهرانی)

بازیگر، چگونه با تحریم ها بر ایران از گوگل کسب درآمد کنم؟، زندگی یک بوم نقاشی سفید است،بخش اول و زندگی یک بوم نقاشی سفید است، داستان دو مرید (مایا؛ کسب و کار اینترنتی)

شکست بخورید، اما دست از مبارزه نکشید! (وبلاگ همینا)

مسیر حرفه‌ای شانسی (آیدین کسائی)

صحبت خودمونی، درباره رزومه فرستادن… (نادر خرمی‌راد)

کنترل وسوسه‌های فردی در راستای ایجاد تیم قوی برای داشتن سازمان تندآموز و امنیت شغلی در سازمان‌های پیشرو وجود ندارد! (خواندن دومی واجب عینی است!) (استاد پرویز درگی)

مقاله به مثابه کامنت (نوید غفارزادگان)

تحقیق و توسعه و مسئولیت اجتماعی و این عطش لعنتی دانلود (رضا قربانی)

مشکل کجاست؟ و مشکل کجاست ؟ ۲ (دومی جالب‌تره؛ مخصوصا مثالی که از اپل می‌زنه در مورد این‌که آدم‌ها را به این باور می‌رساند که مشکلی وجود داشته که با محصولات اپل حل شده!!!) (علی مرجائی)

سحرخیز واقعا کامرواست (البته در تحقیقی که در این مطلب در موردش توضیح داده شده به این نتیجه رسیدند که بعضی‌ها ذاتا مغزشون شب‌کاره!!!)

به مدیران توصیه می‌شود مانند مهندسان بیاندیشید

۷ راه براى کسب پول در سال ۲۰۱۱

چرا مدیران عامل به ندرت اخراج می‌شوند؟ (نکات جالبی داره این مقاله)

Trustworthy Brands: Technology Companies Gain Ground; Banks Hit Rock Bottom on Vault’s CSR Blog (برند مورد اعتماد یعنی چی؟ چطور ایجاد می‌شه؟ چه نتایجی خواهد داشت؟ گزارشی بسیار جذاب و خواندنی. شدیدا توصیه می‌کنم خواندن‌اش را.)

How Much Does an MBA Impact Earning Power? (جالبه!)

Future of the MBA: Will Harvard Business School’s New Curriculum Lead Change on Wall Street?

فناوری اطلاعات:

«زوم»:‌ تبلتی که به ۱۹۸۴ اپل پایان خواهد داد! و با کمک مایکروسافت دنیا را پر از برچسب‌های رنگی اطلاعاتی کنید! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

بهترین ایده‌های الهام بخش اپل (مهرداد نایب)

۴ امکان جدید در جی میل

انسان در هر روز به اندازه ۱۷۴ روزنامه اطلاعات کسب می‌کند

رشد چشمگیر بازار نرم‌افزارهای مدیریت رایانش ابری تا سال ۲۰۱۵

شرکت‌ها از نرم افزارهای متن باز استقبال می‌کنند

آی پی‌های نسخه ۴ تمام شد

دامنه‌های جدید به زودی می‌آیند

۵۰ درصد از کاربران از طریق وای فای به شبکه متصل می شوند

با رشد بازار موبایل‌های هوشمند معرفی شدند برترین تولیدکنندگان موبایل

امپراتوری کامپیوترهای شخصی به پایان رسید

یک چهارم درآمدهای مایکروسافت از فروش آفیس ۲۰۱۰ تامین می‌شود (گاو شیرده BCG یعنی این!!!)

فوربس معرفی کرد ماندنی‌ترین شرکت‌­های تکنولوژی دنیا

با پیشنهاد ۱۰ بیلیون دلار سرویس میکروبلاگ تویتر هم فروشنده شد!

احتمال رویگردانی نوکیا از سیمبیان (مدیرعامل جدیدشون را از مایکروسافت آوردند؛ چرا نروند سراغ ویندوز فون!؟)

ارسال ۷۵ هزار تقاضای شغل به گوگل ظرف مدت یک هفته

بزرگ‌ترین اپراتورهای دنیا را بشناسید

هر روز ۳۰۰هزار گوشی با سیستم‌عامل آندروید فعال می‌شوند

چطور می‌شود اینترنت را خاموش کرد؟

ابلاغ سند جامع دولت الکترونیک به همه دستگاهها/ اجرای سند تا پایان سال

صدور بیش از ۱۴ میلیون کارت برای مشتریان بانک ها در یک سال

لایحه تشکیل سازمان پست ازسوی رییس‌جمهور تقدیم مجلس شد (رگولاتور پست)

اقتصاد:

تحلیلی جالب از مشارکت زنان در بازار کار در خاورمیانه (عالی!!!) (علی سرزعیم)

تبعات مثبت آزادسازی سود بانکی (پویان مشایخ)

کتاب یوبل چه می‌گوید؟ زیاد آزاد بودن به صلاح ما نیست (در دفاع از محدودیت در آزادی! البته حرف‌اش معقوله و من می‌پذیرم.)

واردات کشور در ۵ سال گذشته ۵۳ درصد افزایش یافته است

دستورالعمل ضد دامپینگ اجرایی می‌شود (در ایران!!!)

۱۰۰ شرکت برتر ایران به انتخاب سازمان مدیریت صنعتی روز ۲۴ بهمن معرفی می‌شوند

اقتصاد مصر: بدون تحلیل و اهمیت ماشین در سبد مصرفی خانوار (محمد رضا فرهادی‌پور)

کتاب نظریه‌ اقتصاد کلان به بازار می‌آید (ترجمه‌ی کتاب معروف اقتصاد کلان گریگوری منکیو)

نسل جدید قراردادهای نفتی؛ به زودی (EPCF!)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

“کارمندان بوفالویی” – “کارمندان غازی”

چرا شمردن بیشتر از ۴ سخت است؟

طول واژگان به بار اطلاعاتی آنها وابسته است

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۹)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

“آیا حس مشابهی با آن فصل که توانستید سه جام قهرمانی کسب کنید دارید؟

نه. اولا به این خاطر که در صد سال اخیر این اتفاق تنها یک بار رخ داد و نمی توان پس از دو سال بخواهیم که این افتخار تکرار شود. به بازیکنان  هم گفته‌ام که صحبت‌های احمقانه‌ای که در مورد جام‌های سه گانه و این مسائل می‌شود را فراموش کنند. وقتی که در ذهن‌ات اهداف بلند بالایی داری، خیلی بد است. باید به اهداف قابل دسترس بیاندیشی!” (این‌جا)

باز هم پپ گواردیولای بزرگ. من شخصا فکر می‌کنم این گواردیولا می‌تواند برای خودش جک ولشی از آب در بیاید و چند سال دیگر، بنشیند به نوشتن کتاب و سخنرانی در مورد اصول مدیریت و ره‌بری و حسابی پول دربیاورد. حالا تا آن موقع ما هم از ایده‌های مدیریتی پپ استفاده می‌کنیم!

دو درس دیگر از این جملات گهربار استاد پپ:

  1. پیروزی گذشته ربطی به پیروزی فردا (و حتا امروز) ندارد!
  2. برای موفق شدن، هدف‌های در دسترس برای خودتان تعیین کنید (یعنی همان حرف A یا معیار Attainable مدل هدف‌گذاری SMART)
دوست داشتم!
۰

۱۰ پیامد احتمالی خروج استیو جابز از اپل

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

یکی دو هفته پیش بود که استیو جابز اعلام کرد برای مدت نامشخصی به مرخصی استعلاجی می‌رود. چه کسی است که نداند اپل یعنی استیو جابز و بدون او حتا تصور داشتن اپل جذاب و پیش‌روی امروز هم مشکل به نظر می‌رسد. بنابراین این نگرانی اساسی وجود دارد که اگر مرخصی جابز دایمی شود و او دیگر مدیرعامل اپل نباشد، چه اتفاقی روی خواهد داد؟ با هم نگاهی بیاندازیم به ۱۰ پیامد احتمالی خروج استیو جابز از اپل:

۱٫ سقوط قیمت سهام اپل: در وال استریت همه استیو جابز را به‌عنوان به‌ترین کسی که می‌تواند اپل را هدایت کند، قبول دارند. اما اگر جابز برود چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ آیا بازار صبر می‌کند تا جانشین او نشان دهد که مردِ این کار هست یا نه؟ به هر حال ممکن است به مدیرعامل جدید این فرصت از جانب بازار سهام داده نشود!

۲٫ از دست دادن چشم‌انداز (Vision): چشم‌انداز اپل، داشتن نوآوری و کیفیت در کنار هم است؛ چشم‌اندازی که جابز آن را شکل داده و کم‌تر شرکتی در آمریکا می‌تواند به گرد آن برسد. جابز همیشه می‌داند که از اپل چه می‌خواهد و هیچ وقت تمرکزش را از دست نمی‌دهد. آیا مدیرعامل بعدی خواهد توانست این چشم‌انداز سودآور اپل را حفظ کند؟

۳٫ از دست دادن فرهنگ سازمانی: برای دست یابی به چشم‌انداز تعریف شده، باید فرهنگ سازمانی خاصی هم ایجاد شود؛ چیزی که جابز آن را هم در اپل به خوبی جا انداخته است:  نوآوری در طراحی با قیمت بالا! همیشه تغییر در مدیریت ارشد با وارد شدن گروهی از ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی جدید برای سازمان همراه است: آیا اپل فرهنگ متمایزش را از دست خواهد داد؟

۴٫ چالش در پیدا کردن مدیرعامل جدید: هدایت اپل به‌عنوان یکی از شناخته‌ شدن‌ترین و مورد احترام‌ترین شرکت‌های دنیا، کار ساده‌ای نیست. آیا اتفاقی که در بار اول خروج جابز از اپل رخ داد (یعنی سقوط آزاد اپل تا زمان بازگشت جابز) دوباره به وقوع خواهد پیوست؟ آیا هیأت مدیره می‌تواند فرد شایسته‌ای را برای پست مدیرعاملی بیابد؟

۵٫ یافتن ره‌بر آینده‌ی شرکت: جابز فقط مدیرعامل نیست؛ او ره‌بر و منبع الهام شرکت به‌ویژه در مباحث مربوط به طراحی و توسعه ی محصولات جدید محسوب می‌شود. استیو جابز بعدی اپل چه کسی خواهد بود؟ تیم کوک جانشین فعلی جابز یا کسی دیگر؟ آیا این فرد الان دارد در اپل کار می‌کند؟

۶٫ از دست رفتن سهم بازار مکینتاش: اگر چه جابز استراتژی اصلی‌اش را بر توسعه و فروش محصولات مبتنی بر iOS گذاشته، اما از حفظ و ارتقای جایگاه مکینتاش در بازار فروش رایانه‌های شخصی هم غافل نبوده و به خوبی این کار را هم انجام داده است. اگر مدیرعامل بعدی توانایی‌های جابز را نداشته باشد؛ ممکن است تمام زحمات جابز در این زمینه بر باد برود!

۷٫ گم کردن مسیر توسعه‌ی iPhone: این احتمالا بدترین نتیجه برای طرف‌داران اپل خواهد بود! جابز مفهوم آی‌فون را به‌عنوان تلفن هوش‌مند نسل جدید تعریف کرد و این‌که مسیر توسعه‌ی آینده‌ی آی‌فون چه خواهد بود و این محصول به چه چیزی نیاز دارد و به چیزی نه، داخل مغز او است! با رقابت شدیدی که این روزها در بازار تلفن‌های هوش‌مند به‌وجود آمده و رشد خزنده‌ و عجیب و غریب اندروید در این بازار، آیا آی‌فون می‌تواند در برابر رقبا دوام بیاورد؟ آیا مدیرعامل بعدی هم خواهد توانست آی‌فون را در جایگاه کنونی‌اش حفظ کند؟

۸٫ تغییرات مدیریتی شدید: همیشه تغییر مدیریت ارشد با تغییرات مدیریتی در سطوح پایین‌تر همراه خواهد بود. بعضی‌ها می‌روند و کسان دیگری می‌آیند. سؤال: آیا تیم مدیریتی جدید و این آدم‌های تازه وارد به اپل، می‌توانند این شرکت را به‌خوبی تیم مدیریتی اسیتو جابز اداره کنند؟

۹٫ پایان عصر پنهان‌کاری: یکی از عناصر اصلی موفقیت استیو جابز، پنهان‌کاری کامل اوست. معمولا سایر شرکت‌ها در دوره‌ی طراحی، از اعلام ویژگی‌های محصولات جدید خودشان به بازار به‌عنوان یک ابزار بازاریابی برای آماده کردن بازار جهت پذیرش محصول جدید استفاده می‌کنند. اما جابز با پنهان کردن چیزهای جدیدی که قرار است به بازار عرضه کند، توانسته است جذابیت عجیب و غریب محصولات جدید اپل را برای آدم‌ها ایجاد کند. در واقع، جابز آدم‌ها را تشنه نگه می‌دارد تا سرِ چشمه و در راه حتا یک کلمه هم در مورد میزان فاصله با چشمه و میزان گوارایی و خنکی آب چشمه حرف نمی‌زند! این موضوع هم البته جزو توانایی‌های خاص جابز است که ممکن است جانشین او، آن‌ را نداشته باشد!

۱۰٫ هیچ تغییری رخ ندهد! به هر حال این حالت هم ممکن است رخ بدهد! شاید جابز توانسته باشد الگوی مدیریت و ره‌بری خود را در اپل نهادینه کرده باشد. تیم مدیریتی کنونی هم که مدت‌ها با وی کار کرده‌اند. اگر این اتفاقات افتاده باشد؛ خوش به حال مدیرعامل آینده‌ی اپل!

این مطلب ترجمه‌ی آزادی است از این مقاله.

دوست داشتم!
۰

از شکست سیستم تا «نبوغ سیستم»!

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

این ترم آخری در دانشگاه درس مدیریت ریسک داشتیم. یکی از مباحث درس، تئوری‌های ریسک بود که در این بخش ۱۲ تئوری مطرح شده در این زمینه (که اغلب‌شان هم صبغه‌ی فلسفی داشتند) بررسی شدند. یکی از این تئوری‌ها اما برای من به‌عنوان یک تحلیل‌گر سیستم جذاب بود: تئوری شکست سیستمی. طبق این تئوری، هیچ سیستمی کامل نیست و در نتیجه سیستم‌ها به صورت بالقوه در خطر شکست قرار دارند. و خوب این متصدیان سیستم‌ها هستند که باید ضمن آگاهی از زمینه‌های بالقوه‌ی شکست سیستم‌شان، ارزیابی دقیقی از میزان ریسک موجود داشته باشند. یک مثال جذاب ولی ناراحت‌کننده در این زمینه هم هم مطرح است: فاجعه‌ی انفجار شاتل چلنجر روی سکوی پرتاب در سال ۱۹۸۶٫ فاجعه‌ی چلنجر محصول دست کم گرفته شدن خوردگی موجود در اتصالات نگه‌دارنده‌ی سپرهای محافظ حرارتی شاتل چلنجر بود. مهندسان می‌دانستند که این اتصالات دچار خوردگی شده‌اند؛ اما خوب شاید این طوری فکر می‌کردند: “این دفعه را هم جواب می‌ده. وقتی برگشت درست‌اش می‌کنیم …” اما خوب متأسفانه حتا رفتنی هم در کار نبود! تأسف بیش‌تر تکرار این حادثه برای شاتل کلمبیا بود که در سال ۲۰۰۳ رخ داد. بنابراین سیستم به صورت ذاتی متضمن مقداری ریسک است و چگونگی محاسبه و کاهش این ریسک است که مهم است! خوب آیا راهی هست برای مقابله با این ریسک‌های بالقوه؟ شاید.

چند روز پیش داشتم ویژه‌نامه‌ی مجله‌ی فیلم برای روز ملی سینما (شهریور امسال) را می‌خواندم که بخشی از آن در مورد نظام استودیویی در روزهای ابتدایی هالیوود بود. یک جایی از مقاله این جملات جالب آمده: “آندره بازن [منتقد معروف فرانسوی و از پایه‌گذاران مجله‌ی مشهور کایه‌دو سینما] نظام استودیویی را به رودی آرام تشبیه کرد که همیشه جاری است. او این نظام را نه نتیجه‌ی خلاقیت این شخص یا آن فیلم‌ساز، بلکه حاصل «نبوغ سیستم» می‌دانست.” نبوغ سیستم؛ چقدر جذاب! خوب این “سیستم نابغه” چطور سامان یافته بود؟ نویسنده‌ی مقاله‌ی مجله‌ی فیلم آقای احسان خوش‌بخت این مسئله را مدیون ایجاد گروهی از ساختارها دانسته‌اند: مدیریتی دیکتاتورمآب اما خلاق (احتمالا چیزی شبیه همین استیو جابز محبوب این روزها) و نگاه به فیلم به‌عنوان یک محصول و تلاش برای استانداردسازی ساخت و ارایه‌ی آن. این دومی بحث مفصلی دارد؛ اما این ساختارها در نظام استودیویی به‌عنوان چارچوب‌های انجام کار تثبیت شده بودند:

  • تقسیم کار شدید و کاملا تخصصی
  • تعریف و تثبیت قوانین ژانر
  • تقسیم‌بندی دقیق بازار از نظر ژانرها و جغرافیای آمریکا
  • تقسیم‌بندی فیلم‌ها براساس دو معیار ژانر و هزینه‌های تولید و تدوین پورتفولیوی سالانه براساس این دو معیار در کنار توجه به وضعیت تقاضای بازار و البته بودجه‌ی در دسترس!
  • متنوع‌سازی پورتفولیوی محصولات در عین تمرکز بر مزیت رقابتی (یعنی هر استودیو هر ساله تعداد مشخصی فیلم درام و ملودرام و ترسناک و جنگی و … می‌ساخت؛ اما در عین حال هر استودیو در یک یا دو ژانر تخصص ویژه داشت. مثلا تخصص مترو گلدوین میر فیلم‌های موزیکال بود.)
  • تیم‌های ثابت فیلم‌سازی (یعنی از کارگردان تا آبدارچی ثابت!)
  • بهره‌گیری از مصالح و مواد ثابت (از جمله دکورها، لباس‌ها و …)
  • برنامه‌ریزی و کنترل پروژه‌ی دقیق (حالا نه به مفهوم علمی امروزی)
  • داشتن یک طراح هنری برای طراحی دقیق فیلم قبل از آغاز تولید (بسیار جالب‌ این‌که قبل از ساخت فیلم دکوپاژ یعنی ساختار اجزای صحنه و نسبت آن‌ها با دوربین هم مشخص می‌شد!) تا هزینه‌های کار تا حد امکان کنترل شوند!
  • پرورش ستاره‌ها و عقد قراردادهای طولانی مدت با آن‌ها (مدیریت استعدادهای این روزها!)
  • متمرکز شدن در هالیوود برای کاهش هزینه‌ها و ایجاد برند منطقه‌ای (سیلیکون‌ولی بوده برای خودش هالیوود آن زمان)
  • و …

تردیدی نیست که این سیستم هم بارها و بارها شکست را تجربه کرد؛ اما نبوغ سیستم که بر این اصل اساسی متکی بود که «هر چیزی تا زمانی که می‌شود ازش پول درآورد ارزشمند است» (کاری با اخلاقی بودن یا نبودن‌اش ندارم؛ اما اگر دقت کنید به خوبی اساس مدل ماتریس BCG را در این گزاره می‌بینید!) باعث موفقیت‌های هر روز بیش‌تر از دیروز شد. نشانه‌اش ادامه یافتن همین ساختار تا امروز در هالیوود است. در واقع می‌خواهم بگویم: اگر در سطح بهینه‌ای یک سیستم را ساختاربندی و استاندارد بکنید، خطاها و زمینه‌های شکست تا حدود زیادی مجال بروز نخواهند یافت (مگر در شرایط خاص که اشتباهات انسانی یا تغییرات محیطی یا رخ‌دادهای پیش‌بینی نشده باعث پدید آمدن شکست شوند!)

شاید مثال جالب دیگری در زمینه‌ی مقایسه‌ی شکست سیستم با نبوغ سیستم، غرق شدن کشتی تایتانیک به دلیل اشتباه سیستمی در طراحی و ساخت‌اش در برابر فیلم معروف جیمز کامرون باشد که تا همین پارسال و قبل از آواتار پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما بود!

حالا احتمالا مهم‌ترین سؤال پیدا کردن سطح بهینه‌ی ساختارسازی و استاندارد کردن است. چیزی که حدس می‌زنم برای‌اش راه‌حل سیستمی وجود نداشته باشد و تنها به تجربه تکیه داشته باشد.

دوست داشتم!
۵

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۸)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

افشین قطبی قبل از بازی با کره‌ی جنوبی یکی از دلایل خوش‌بینی خودش را به پیروزی ایران، داشتن به‌ترین درازه‌بان آسیا دانسته بود. اما در محاسبات‌اش احتمالا این را در نظر نگرفته بود که به‌ترین هم حتما در طول یک بازی اشتباه می‌کند و وای از این‌که این اشتباه، در بدترین زمان ممکن اتفاق بیفتد و حریف هم از آن بتواند استفاده کند! من دو نتیجه از این ماجرا می‌گیرم:

  • در محاسبات‌تان برای رقابت با دیگران، ریسک اشتباه به‌ترین اعضای سازمان (یا تیم) را در نظر بگیرید.
  • با در نظر گرفتن این ریسک، تلاش کنید تا حد امکان یا از اتکا به ویژگی‌های فردی آن ستاره بکاهید یا سیستم جای‌گزینی برای جبران اشتباه ستاره‌ها طراحی کنید.

شاید بیمه‌ی فعالیت‌های مهندسی در پروژه‌های طراحی و ساخت، مثال خوبی برای این موضوع باشد.

دوست داشتم!
۰