نوشتهی: جف استیبل / ترجمهی: علی نعمتی شهاب
چرا شاد نیستیم؟ از نظر لغوی ریشه کلمه شادی در زبان انگلیسی، کلمه ایسلندی happ است که به معنی خوششانسی یا شانس است. اما آیا ریشهی شاد نبودن ما نیز در تصادفی بودن شادی است؟
دالایی لاما ـ بهعنوان مردی شاد و زیرک ـ در کتاب خود “هنر شاد بودن: مرجعی برای زندگی” میگوید که شادی تنها با تمرین دادن ذهن حاصل میشود. خوب پس این هم یک فهرستِ تمرینِ پیشنهادی برای شاد بودن:
- لبخند بزنید: لبخند زدن مستقیما با شاد بودن در ارتباط است. در بلندمدت مغز میان لبخند زدن و شاد بودن رابطه برقرار میکند. باور نمیکنید؟ این را امتحان کنید: لبخند بزنید (یک لبخند بزرگ!) و تلاش کنید در مورد یک موضوع ناراحتکننده فکر کنید: در این حالت یا لبخند را کنار میگذارید یا آن فکر ناراحتکننده را!
- نگرانی را متوقف کنید: نگرانی یکی از بهترین ویژگیهای بشر است. نگرانی احساسی است که پشتِ سرِ آیندهنگری، برنامهریزی و پیشبینی قرار دارد. ما نگران میشویم؛ چون برخی پیشامدهای آینده نامشخص هستند و این احساس، راهنمایی است برای ما تا شروع به فکر کردن دربارهی شیوه برخورد با آن پیشامدها کنیم. مشکل اینجا است که ما دربارهی چیزهایی که خارج از کنترل ما هستند زیاد فکر میکنیم (مثلا اوضاع اقتصادی کشور.) نگرانی یکی از علل اصلی بیماریهای روانی است. بنابراین یک نفس عمیق بکشید و نگرانی را از خودتان دور کنید!
- یک زنگ تفریح به خودتان بدهید: زنگ تفریحها فرصت مناسبی را برای تأمل کردن فراهم میآورند . اغلب، در چنین زمانهایی است که ایدههای برتر و عمیقترین ادراکات بشری پدیدار میشوند.
- کارها را از روش متفاوتی انجام دهید: بخشی از مشکلات کاری برای بسیاری از افراد ملال و خستگی است. ما به یک روش انجام کار که از ابتدای انجام یک کار یاد گرفتهایم میچسبیم و آن را بارها و بارها انجام میدهیم. اشتیاق خود را به کار، با انجام دادن آن از یک روش متفاوت بازگردانید. همهی تلاش خود را برای یاد گرفتن، برای رشد کردن و برای به چالش کشیدن خود به کار بگیرید. مسئولیت بیشتری بپذیرید یا تلاش کنید کارهایی را انجام دهید که روزی فکر میکردید هرگز موفق به انجام آنها نخواهید شد. حتی اگر مسئولیتپذیریتان خیلی به شما اجازه انعطافپذیری را نمیدهد، دیدگاه متفاوتی را نسبت به مسئولیتهای کنونیتان اختیار کنید.
- مدیریت را متوقف کنید و رهبری را آغاز کنید: اگر شما مدیر هستید، به یافتن راههایی برای انگیزش و تهییج کارکنانتان نیازمندید. چگونه؟ ذهن آنها را گسترش دهید. تیم خودتان را با دادن مسئولیتهای بیشتر، قدرت بیشتر تصمیمگیری و خودگردانی بیشتر تقویت کنید. یک نکتهی به همان اندازه مهم، جامعنگری است: آنچه در شرکت بهعنوان یک موجودیت کلان رخ میدهد را بیان کنید و در کارکنانتان دیدگاه گستردهتری نسبت به اینکه چگونه کارهای آنها کل کسب و کار را تحت تأثیر قرار میدهد ایجاد کنید.
- تفویض اختیار کنید: یکی از مخربترین و ضد بهرهورترین محصولات فرعی عصر کوچکسازی، ترس است ـ بسیاری از مدیران از این میترسند که انجام چنین کاری آنها را در سازمان کهنه و بهدردنخور سازد! من خبرهای بدی برای شما دارم: اگر این طور فکر میکنید، واقعا کهنه و بهدردنخور هستید! کنترل دایمی برای کسب و کار شما و البته سلامت جسمی و روحی شما مضر است. بهترین رهبران معمولا برای کارکنانشان بهتر، زیرکتر و باظرفیتتر از واقعیت وجودیشان به نظر میآیند.
- از کارتان لذت ببرید: خوب این هم چند تا توصیه در این زمینه: اگر کاری را که انجام میدهید دوست ندارید، انجاماش را متوقف کنید. زندگی کوتاهتر از آن است که آدم در آن سرگرمی نداشته باشد. من به کاری که انجام میدهم عشق میورزم و وقتی عشقم ته کشید، دیگر آن کار را نمیکنم. حتی در این دوران سخت اقتصادی، شما هواخواهان زیادی را در میان کافرمایان خواهید داشت اگر در کارتان واقعا خوب باشید ـ و البته بتوانید آن را با لبخندی بر لبانتان انجام دهید!