- حکمتها (۸۶) - ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
- و اینک چهل سالگی: ای خضر پیخجسته، مدد کن به همتم … - ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
- لینکهای هفته (۶۳۶) - ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
بعضی آدمها آنقدر از مرگ میترسند که هیچگاه زندگی کردن را آغاز نمیکنند!
هنری فندیک
بعضی آدمها آنقدر از مرگ میترسند که هیچگاه زندگی کردن را آغاز نمیکنند!
هنری فندیک
“… این موضوعی است که من خیلی با آن درگیرم. مثلا تو میروی سرکار و در محیط کار خیلی آدم محترم و معقولی هستی بعد توی تاکسی یک اتفاقی میافتد که اصلا فراموش میکنی کی هستی. درواقع آدمها در موقعیتهایی خاص که برایشان پیش میآید جوهرهشان را نشان میدهند، چون آن موقعیت خاص و نامتعارف عادتهای تو را میشکند. تو طبق عادت آدم خوبی هستی اما به محض اینکه یک موقعیتی پیش میآید و این عادت را میشکند آنوقت معلوم میشود واقعا چهکارهای. آن عادت به نظر من رمز ماشینشدن ماست. عادت، زندگی ما را تبدیل به ماشین کرده و باعث شده قابل پیشبینی بشویم و این قابل پیشبینیبودن خیلی بد است. بدترین اتفاق هستی به نظر من همین است که عادتهای تو، تو را قابل پیشبینی کنند. این فاجعه است و تا جایی که من میبینم ما همه دچار این مسئله عادت هستیم و چقدر خوب است که یکی به هر وسیلهای که شد این عادتها را بشکند.” (از گفتگوی شرق با منیرالدین بیروتی؛ اینجا)
“مردم، از اساس، به دو گونهاند. افراد یک گروه، هنگام اندیشیدن به لحظههای منحصر از گذشته، آن لحظهها را شناسایی میکنند، باز مییابند، و با اراده و تکیه بر تجارب و شناختِ حالِ خویش، آنها را دیگرگون میکنند و مطلوب؛ یعنی به آن صورت در میآورند که «ای کاش به آن صورت واقع شده بود.» در این حال، آنها، هشیارانه و بیخود فریبی، گذشتهها را نوسازی میکنند، و خوب میدانند که گذشته، بهصورتی که اینک آن را بازمیسازند اتفاق نیفتاده است؛ یعنی واقعیتها را واقعبینانه و درست حس میکنند؛ اما به یاری آرزو، آن را دستکاری میکنند. به این ترتیب، در ذهنِ این گروه از انسانها، گذشته، به دو صورت رخ میکند: یکی آنگونه که واقع شده، و دیگر آنگونه که ای کاش واقع میشد.
***
گروه دوم اما برخلاف گروه نخست، به هنگام سفر به گذشتهها، تصویرهای نادلخواه را به کلی حذف میکنند و تصویرهایی یکسره دلخوه بهجای آنها مینشانند. برای آنها فقط یک گذشته وجود دارد، و آن، گونهیی است رؤیایی و عالی اما کذب محض.
***
فرق گروه دوم با گروه اول، در همان «ای کاش» است و میل هشیارانه به جبران، و همین «ای کاش» است که راه بهجانب اصلاح میبَرَد، و رستگاری، و بلوغ اندیشگی؛ و فرق است میان «حسرت» و «میلِ به جبران»، چرا که میل به جبران، قرین توبه است، و توبه بازسازی روح است در محضر حق …”
(مردی در تبعید ابدی: زندگینامهی ملاصدرای شیرازی؛ به قلم اعجابآور: زندهیاد نادر ابراهیمی؛ انتشارات روزبهان؛ صص ۸۲-۸۴)
متضاد عشق، نفرت نیست؛ بلکه بیتفاوتی است. در برابر هنر، زشتی قرار ندارد … و بههمین شکل روی دیگر سکهی زندگی، مرگ نیست. متضاد تمامی اینها بیتفاوتی است.
الی ویسل
هیچ مسافری در سفینهای فضایی که کرهی زمین نام گرفته، وجود ندارد. همهی ما عضوی از خدمهی پرواز هستیم.
مارشال مکلوهان
تلاش مداوم ـ و نه قدرت و هوش ـ کلید شکوفا ساختن توانمندیهای بالقوهی شما است.
وینستون چرچیل
برای موفقیت به دو چیز نیاز داری: نادیده گرفتن و اعتماد بهنفس.
مارک تواین
چیزی که یک صحرا را زیبا میکند این است که جایی در دل آن، چاه آبی نهفته است …
آنتوان دوسنت اگزوپری
بگذارید امیدهایتان ـ و نه زخمهایتان ـ آیندهی شما را بسازند.
رابرت اچ. شولر
توانمندی، کاری است که قابلیت انجام آن را دارید. انگیزش، مشخصکنندهی کاری است که انجام میدهید. نگرش، تعیینکنندهی این است که آن کار را چقدر خوب انجام میدهید.
لو هولتز