- و اینک چهل سالگی: ای خضر پیخجسته، مدد کن به همتم … - ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
- لینکهای هفته (۶۳۶) - ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
- حکمتها (۸۵) - ۱۳ فروردین ۱۴۰۳
میلیونها نفر افتادن سیب از درخت را دیده بودند؛ اما نیوتون اولین کسی بود که از خودش پرسید چرا؟
برناد باروک
میلیونها نفر افتادن سیب از درخت را دیده بودند؛ اما نیوتون اولین کسی بود که از خودش پرسید چرا؟
برناد باروک
تنها حسرت من در زندگی این است که چرا فرد دیگری نیستم!
وودی آلن
امام حسن عسکری (ع): تواضع، نعمتی است که کسی بر آن رشک نمی ورزد. (تحف العقول، ص ۳۶۳)
***
شهادت یازدهمین ستارهی درخشان خاندان اهل بیت (ع) تسلیت عرض میکنم. التماس دعا.
پیام اکرم (ص): نزدیکترین شما به من در قیامت، راستگوترین، امانتدارترین، وفادارترین بهعهد، خوشاخلاقترین و نزدیکترین شما به مردم است. (بحارالأنوار، ج۷۵، ص ۹۴، ح ۱۲)
***
امام حسن مجتبی (ع): نابودی مردم در سه چیز است: ۱- بزرگنمائی؛ ۲- افزونخواهی بسیار؛ ۳- حسد و رشک بردن. (از هر معصوم چهل حدیث، ص ۱۱۳)
***
امام رضا (ع): چه نیکو است آن سکوتی که از روی درماندگی (در سخن گفتن) نباشد، و پرگویی را لغزشها است. (الاختصاص، ص ۲۳۲)
***
ایام سوگواری ماه صفر را خدمت دوستداران اهل بیت (ع) تسلیت عرض میکنم. التماس دعا.
احمقترین موش، میرود و در داخل گوش گربه پنهان میشود. اما این تنها باهوشترین گربه است که حتی به فکر این میافتد که درون گوشش را بگردد!
اسکات لاو
امید، رؤیای آنهایی است که هنوز بیدارند …
متیو پریور
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
چرا ریاکار میشویم و نقش بازی میکنیم؟
هر آنچه لازم است تا در مورد «اضطراب» و «بدبینی» بدانید (روزیاتو) (با خواندن این مطلب فهمیدم که چیزی که فکر میکنم اضطراب است، در واقع بدبینی است!)
زنگ خطرهای یک پیشنهاد شغلی بد کدامند؟ (سؤالی که مطرح شده چند سال قبل برای من هم پیش آمد. تصمیم من همین پاسخی است که مشاور به سؤال داده و خوشبختانه درست بود.)
انگیزه دادن به دیگران با روشهای ساده
برای داشتن مغزی شبیه به انشتین به این ۵ عامل مهم توجه کنید (شبکه)
برای رسیدن به سبک مدیریتی مطلوب این ۵ سؤال را از خود بپرسید (دیجیاتو)
رازهای بهرهوری بالا از زبان ۹ مدیر عامل بزرگ دنیا (زومیت)
موجودیت شرکت را کارکنان آن میسازند
رمز موفقیت کارآفرینان برتر از زبان پدر علم مدیریت نوین
۷ تکنیک استیو جابز برای کار با رسانهها
نوآوری، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
اقتصاد، تأمین مالی و سرمایهگذاری:
با بازیکنان ۲۰۰ میلیونی و گردش مالی ۱ میلیاردی، آینده فوتبال به کجا میرود؟ و ۲۲۲ میلیون یورو برای نیمار توجیه اقتصادی دارد؟ (بازار ورزش)
هماهنگی سه نهاد کلیدی (تیم اقتصادی دولت چگونه موفق خواهد شد؟)
١ درصد رشد اقتصادی چندمیلیارد دلار آب خورد؟
این وبسایت مخصوص سهامداران است
فنآوری، رسانههای اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:
مدیریت الگوریتمی/ اعتراضات الگوریتمی؛ آیا الگوریتمهای هوشمند جای مدیران را میگیرند (شبکه) (سؤال فلسفی جالبی را مطرح کرده مقاله)
چرا باید تماس سرد (Cold Call) را با بازاریابی دیجیتال جایگزین کنید؟ (فرنیان)
از تلویزیون به موبایل کوچ کنید!
امام رضا (ع): ایمان چهار رکن دارد: ۱٫ توکّل بر خدا؛ ۲٫ رضا به قضاى خدا؛ ۳٫ تسلیم به امر خدا؛ ۴٫ واگذاشتن کار به خدا. (تحف العقول, ص ۴۴۵)
میلاد نور هشتم (ع) با دلی تنگ برای عطر خوش معنوی بارگاهش بر عاشقان اهل بیت (ع) مبارکباد. التماس دعا.
این پندی است که براساس آن زیستهام: برای بدترین حالت آماده شو، انتظار بهترین اتفاقات را داشته باش و هر آنچه که پیش آمد را بپذیر.
هانا آرنت
نویسندهها و منتقدان، وقتی شما سخن از کلاژ به میان میآورید، دچار اشکال ادبی میشوند؛ یکی از آنها به این سبک، «تصاویر شعری» و دیگری «داستانهای خیلی کوتاه» میگوید. کدامیک از این توصیفها را بیشتر میپسندید؟
برای من، کلاژ فقط روشی برای نوشتن است و نه چیز دیگری؛ من از سالها پیش شروع کردم به فرستادن کارتپستالهایی برای دوستانم که در آنها کلمات را بههم میچسباندم. من همیشه برای این کار از یک قیچی کوچک تاشو استفاده میکردم و وقتی در هواپیما مجله میخواندم و کلمهای میدیدم که از آن خوشم میآمد، میبریدمش. بعد متوجه شدم که چقدر ترکیب کلمات زیادی وجود دارد. من به این کارم در خانه حتی هنگام کار با تختهگوشت در آشپزخانه هم ادامه دادم. اینطوری میتوانستم هنگام غذاخوردن کلمات اضافی را بیرون بیندازم. اما کلمات خیلی گسترده هستند و همیشه بیشتر و بیشتر میشوند. بعد من یک میز لغات برای خودم درست کردم اما کلمات خاکی و چرب میشدند و من به ناچار آنها را دور میانداختم و خیلی حیفم میآمد ـ هزاران کلمه! اکنون آنها را بر اساس حروف الفبا در جعبه میگذارم.
هنگامی که جایزه نوبل به شما اهدا شد، شما گفتید که نوشتن، مایه درونی من است. چطور چنین چیزی ممکن است وقتی به زبان اعتماد ندارید؟
نوشتن که زبان نیست، بلکه قریحه کارکردن با زبان است که در من وجود دارد. آدم فقط کار نمیکند که نان خودش را به دست آورد. زمانی که ما کار میکنیم دیگر نسبت به خودمان آگاه نیستم. و این مساله ما را آرام میکند. آدم همیشه نمیتواند دائما حواسش به خودش باشد، هنگام کار آدم از خودش رها است. نوشتن یکی از راههای رهایی از خود است. هر کاری یک تسخیرشدگی دارد و اینگونه زبان من را تسخیر میکند. اما این مساله مشخصا با زبان سروکار ندارد، بلکه سروکارش با زندگی است. من میخواهم در کتابهایم بگویم که چه در زندگی اتفاق میافتد. زبان فقط یک ابزار است.
کتابهایتان خیلی با شخص خودتان سروکار دارد، چگونه میگویید که نوشتن شما را از خود رها میکند؟
این به آن معناست که در آن لحظه نوشتن، خودت را احساس نمیکنی؛ وقتی مینویسم متوجه گذر زمان نمیشوم.
(از گفتگو با هرتا مولر؛ برندهی نوبل ادبیات؛ اینجا)