کلاهقرمزی ۹۲ جمعه شب مثل نوروز تمام سالهای اخیر خداحافظی باشکوهی داشت. ایرج طهماسب و حمید جبلی عزیز باز هم لحظات شاد، زیبا و فراموشنشدنی را برای ما رقم زدند. نشاندن لبخند بر لبان مردم خستهدل این روزهای ایران با یک ابزار تکراری ـ هر چقدر هم که این ابزار یعنی عروسکهای این مجموعه نماد نوستالژی روزهای خوش گذشته باشند ـ هنری است که هر کسی ندارد. همین است که زبان، در ستایش کاری که این دو مرد بزرگ سالهاست دارند بهخوبی از عهدهاش برمیآیند، در میماند …
امسال کلاهقرمزی را که میدیدم، علاوه بر سرخوشی ناشی از دیدن خود این مجموعه، از طراحی بینظیر کلاهقرمزی بهعنوان یک محصول هنری لذت بردم. کلاهقرمزی امسال تفاوتهای بسیاری با مجموعههای نوروز سالهای اخیر داشت و از نظر من، نقطهی اوج کار طهماسب و جبلی در مجموعهی کلاهقرمزی بود. مثل همیشه که وقتی یک محصول فوقالعاده را میبینم، بهدنبال علت موفقیت آن هستم، برایام جالب بود تا بفهمم کلاهقرمزی ۹۲ چرا تا به این حد موفق شده است. در نهایت به پنج اصل سادهی زیر رسیدم که برای طراحی هر محصول موفقی مورد نیاز است:
۱- خودتان باشید؛ اما متفاوت: کلاهقرمزی امسال در ظاهر با سالهای گذشته هیچ تفاوتی نداشت. دکور که همان بود. شخصیتها هم تقریبا همانها بودند. تم برنامه هم هنوز همان ماجرای شیطنتهای بچهگانه و آموزشهای پدرانهی آقای مجری است. اما … در تکتک شخصیتها امسال تحولات ظریفی ایجاد شده بود که با کمی دقت، مخاطب را شگفتزده میکردند. به چند مورد زیر توجه کنید:
- ایرج طهماسب امسال بههیچ عنوان عصبانی نشد! 🙂
- ببعی از یک شخصیت حاشیهای به متن آمد و بر جنبههای روشنفکرانهی او تأکید بیشتری شد. ببعی همان چیزهایی را دوست داشت که علاقهمندیهای نسل جوان امروزند: فیلمهای نوستالژیک و رومانتیک کلاسیک (کازابلانکایاش را که یادتان هست!؟) و ترانهها و موسیقیهای مجبوب این روزها (ترانههای سلن دیون و بهویژه ترانهی معروف تایتانیک فقط یک نمونهاش بود!)
- فامیل دور شخصیت محوری امسال بود با دغدغههای یک مرد جوان امروزی. 🙂
- پسر عمه زا با دیدن دختر همسایه عاقلتر شد! 🙂
- حضور پسرخاله بسیار محدود شد؛ اما بسیار تأثیرگذار (مثلا خانهی سالمندان رفتن پسرخاله را بهیاد بیاورید!)
۲- منبع خلق ایده برای دیگران باشید: محصولی موفق است که بتواند علاوه بر فروش مستقیم خودش، منبعی باشد برای خلق ایدههای جذاب و بترکان (!) توسط دیگران. اگر کمی دقت کنید در دنیای فناوری امروز نمونهاش را بسیار میبینید (مثلا آیفون را که پدر تلفنهای هوشمند امروزی است ببینید!) کلاهقرمزی هم همین ویژگی را دارد. فقط بهعنوان نمونه لطیفههای ساخته شده از روی شخصیت “آقوی همساده” را به یاد بیاورید! 🙂 این هم نوعی بازاریابی ویروسی است دیگر!
۳- مشتریتان را درست انتخاب کنید؛ سایر مشتریان خودشان بهسراغ شما میآیند: کلاهقرمزی ۹۲ یک ویژگی بسیار مهم دیگر هم داشت. بالاخره بعد از چند سال، این برنامه فقط و فقط روی بچههای دههی ۶۰ متمرکز بود. ایدهی محوری کلاهقرمزی امسال “ارائهی لذتها و علاقهمندیهای نسل متولد دههی ۶۰ در قالبی جدید” به آنها بود: تمهای آشنا برای این بچهها، گنجاندن علاقهمندیهای این نسل (از ترانهها و فیلمهای مورد علاقه گرفته تا تئاترهای کلاسیک و شوخی با برنامهی محبوب ۹۰!) و البته داشتن مابهازاهای شخصیتی برای این نسل مثل “ببعی” باعث شده بود تا بچههای دههی ۶۰، شیفتهتر از هر سال بهتماشای کلاهقرمزی بنشینند (در این زمینه فقط و فقط ارجاعتان میدهم به وضعیت تایملاین توییتر در زمان پخش کلاهقرمزی!) اما این همهی ماجرا نبود. پدربزرگها و مادربزرگها، پدرها و مادرها و فرزندان بچههای دههی ۶۰ هم کلاهقرمزی را دیدند و لذت بردند.
۴- تنوع اجزای محصول را کم کنید و خلاقیت را زیاد: آشنا نیست؟ استراتژی استیو جابز در اپل همین بود! در کلاهقرمزی امسال بهدرستی از تنوع موقعیتهای نمایشی کم شده بود و در عین حال، خلاقیت موقعیتهای نمایشی بسیار بالا رفته بود. مثلا یک تم اصلی حضور جمعی بچهها در یک موقعیت تخیلی بود که در سینما، پشت چراغ راهنمایی و … تکرار شد. اما بیتردید، شاهکارترین تم کلاهقرمزی امسال، تئاترهای کلاسیکی بود که با روایت عروسکها به درخشانترین شکل ممکن اجرا شدند: از اتلو گرفته تا رومئو و ژولیت. فکر میکنم فقط و فقط به دلیل همین یک ایده میتوان به کلاهقرمزی ۹۲ نمرهی ۲۰ داد!
۵- دوستداشتنی و جذاب، غافلگیر کنید: از همان قسمت اول، من شخصا منتظر حضور گیگیلی بودم. ورود گیگیلی در برنامهی آخر و رسیدناش به خداحافظی ـ که کنایه از کند بودن ذاتی گیگیلی و خانواده بود ـ غافلگیری بینظیری بود! خداحافظی تکتک عروسکها با آن جملات بینظیرشان (مثلا شعر جیگر را یادتان هست؟) آنقدر لذتبخش بود که هنوز طعم خوش لحظههایاش را در اعماق قلبام احساس میکنم …
سال گذشته نقدی نوشته بودم بر کلاهقرمزی ۹۱ که امسال به بهترین شکل ممکن تمامی نقدهای من توسط آقایان طهماسب و جبلی برطرف شدند. به سهم خودم و با تمام وجود، سپاسگزارم از این دو مرد نازنین برای تمامی لحظات زیبا و خوشی که برای ما در زندگیمان بهیادگار گذاشتند. حالا دیگر وقت لحظهشماری است تا نوروز ۹۳ و کلاهقرمزی بعدی. بهامید آن روز. 🙂
نمیدانم منظورتون از تعریف متفاوت چیست؟
اما کاربرد اصطلاحاتی مثل “اومدم دخترتون رو بگیرم” و “وای بر من که دختری دارم که فلان کار رو بلد نیست و رو دستم باد میکنه” و …. (و البته زمان نگارش این کامنت کذایی خیلیهای دیگر هم یادم بود که الان به دلیل مشغله فراموش کردهام) را اگر معیاری فقط برای خندیدن میدانید نه تحقیر جنس زن؛ بنابراین نه تنها در مورد تعریف با هم تفاوت داریم که در تعریف از موجودی به نام “انسان” هم متفاوت میاندیشیم.
با توجه به شناختی که از هم داریم، اساسا تعریف شما از حقوق زنان با تعریف بقیهی مردم دنیا متفاوته. بنابراین من در مورد نظر شما سکوت میکنم. 🙂
به نظر من ببعی و فامیل دور فوق العاده بودن و خیلی دوست داشتنی ان بطوریکه دیالوگ های اونا رو از حفظم …
تا زمانی که انسان هایی مثل شما هست(داود) ملت ایران نیاز به دشمن خارجی نداره چون از داخل شرو می کنه به خراب تر شدن
به نظر من تنها برنامه نورز ۹۲ که از صدا و سیما پخش شد و ارزش دیدن داشت همین کلاه قرمزی بود
البته قسمت هایی که تئاتر بازی می کردن اصلاً جالب نبود
سلام . من با وجود علاقه خیلی خیلی زیادی که به مجموعه کلاه قرمزی دارم ولی امسال متأسفانه نتونستم ببینم چون شبا سر کار بودم و روزاهم میخابیدم . کشیک بودم و خیلی ناراحت شدم هر جا هم که میرفتیم عیددیدنی اونقدر سروصدا میکردن که متوج نمیشدم ولی واقعا از شخصیت فامیل دور و ببعی و مخصوصاً جیگر جیگر جیگر لذت میبرم . واقعاً برنامتون آموزنده و سرگرم کنندست من ۳۲سالمه . امیدوارم این پیام دلگرمی باشه برای ادامه کارتون . طول عمر و سلامت و شادی روز افزون برای شما از خداوند خواهانم .
عزیز دل، مردمی رو که از کلاه قرمزی تعریف کردن رو جو زده میدونی، ولی خودت رو که شروع کردی با ربط و بی ربط از همه چی حرف زدی غیر از حرفی که مربوط به نقد یک برنامه تلویزیونی باشه؟
کلاه قرمزی چه ربطی به گرونی پسته و گرفتار شدن هموطن توی ماشین و .. داره؟ جو گیر نشو برادر من.. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. شما که خودت رو روشنفکر و متفاوت از این جمعیت عوام میدونی، دوتا از محبوب ترین و مردمی ترین هنرمندان این کشور رو “این دوتا کچل” خطاب میکنی.. من با آدمای مثل شما زیاد برخورد داشتم، کسانی که وقتی توی جمع هستن و همه دارن به یه جوک میخندن، سعی میکنن جلوی خنده شون رو بگیرن و حتی اخم هم بکنن تا متفاوت جلوه کنن. جوگیر نشو عزیزم، مبارزه هم راه هایی داره که یکیش طنز هستش. همون کاری که آقای طهماسب و جبلی دارن میکنن. اگه شما این برنامه رو قابل میدونستی و چند قسمتش رو نگاه میکردی، میدیدی که به طرز هنرمندانه ای از خیلی چیزا از جمله همین مشکل گرانی که شما می فرمایین، انتقاد کرده (توی آیتمی که عروسک ها حراجی راه انداخته بودند)
خلاصه اینکه متفاوت بودن همیشه خوب نیست برادر، درست اندیش باش.. موفق باشی..
عزیز دل، مردمی رو که از کلاه قرمزی تعریف کردن رو جو زده میدونی، ولی خودت رو که شروع کردی با ربط و بی ربط از همه چی حرف زدی غیر از حرفی که مربوط به نقد یک برنامه تلویزیونی باشه؟
کلاه قرمزی چه ربطی به گرونی پسته و گرفتار شدن هموطن توی ماشین و .. داره؟ جو گیر نشو برادر من.. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. شما که خودت رو روشنفکر و متفاوت از این جمعیت عوام میدونی، دوتا از محبوب ترین و مردمی ترین هنرمندان این کشور رو “این دوتا کچل” خطاب میکنی.. من با آدمای مثل شما زیاد برخورد داشتم، کسانی که وقتی توی جمع هستن و همه دارن به یه جوک میخندن، سعی میکنن جلوی خنده شون رو بگیرن و حتی اخم هم بکنن تا متفاوت جلوه کنن. جوگیر نشو عزیزم، مبارزه هم راه هایی داره که یکیش طنز هستش. همون کاری که آقای طهماسب و جبلی دارن میکنن. اگه شما این برنامه رو قابل میدونستی و چند قسمتش رو نگاه میکردی، میدیدی که به طرز هنرمندانه ای از خیلی چیزا از جمله همین مشکل گرانی که شما می فرمایین، انتقاد کرده (توی آیتمی که عروسک ها حراجی راه انداخته بودند)
خلاصه اینکه متفاوت بودن همیشه خوب نیست برادر، درست اندیش باش.. موفق باشی..
برادر اصلاً متن رو خوندی؟
بسیار نقد خوبی بود ، اببته این هنرمند بزرگ هدفشان خلق لحظات خوش برای ماست ولی تفاوتشان با دیگر برنامه ها در این بود که شما این نکته را اشاره کردید که از این ریز بینی آقاین طهماسب و جبلی برای دنای بازاریابی هم می توان استفاده کرد . البته من هم روی مطالب شما نظریه ای را دارم که به محض آماده شدن ارایه می نمایم … با تشکر از شما …
آقای داوود!شما برو همون اخبار تکراری و حرفای صدمن یه غاز سیاسی رو گوش کن
سلام.بار اوله میام تو سایتتون.معم.لا هم نظر نمیدم تو هیچ سایتی.فقط اقد از دست این آقا داوود با این نیهیلیست بازیش!!!حرسم گرفت خواستم کامنت دادم.از نوشته عالی شما هم ممنون.از اینکه حتی کوچکترین زیباییهای این مملکتو به دلیل وجود هزاران هزار پلیدی نادیده بگیریم حرس میخورم.امیدوام حداقل خوبیای این زندگی و این مملکتو با گفتن این جملات نابود نکنیم……
سلام
تحلیل جالب و قابل تاملی نوشتید.
وای بر شما که این ۲ هنرمند محترم کشور رو به سخره میگیرید مگه قصد ابن ۲ هنرمند چیزی غیر از شاد کردن دل مردمی هست که شما چند تاشونو در نظر خودت بیان نمودی؟ @داود
برای من خیلی جالبه !
یعنی واقعاً جالبه …
اینکه بعضی آیتم ها مثلاً به نظر من خیلی بامزه میومدن و برای یکی دیگه چندان جالب نبودن . یا برکس ، با بعضی آیتم ها چندان حال نمی کردم ، در عوض دوستام غش غش میخندیدن در موردش حرف میزدن !
این نشون میده که همه ی مخاطب ها با همه ی سلیقه ها در نظر گرفته شدن .
اما نمیدونم چقدر با من موافقید . اینکه هر چیزی برای جلوگیری از تکرار نیاز داره که کمی تغییر کنه . هدفم تیتراژ اول و آخر و دکورایسیونه
یکی از شیرین ترین دکوراسیون مجموعه ی کلاه قرمزی ، همون سری بود که تو عید یکی از نوروز های دهه ی ۷۰ پخش میشد …
برا تجدید خاطرات : میخواستن برن ۱۳بدر ، کلاه قرمزی لنگه کفش پیدا کرده بود : ” لنگه کفش کهنه در بیابان غنیمت اســـت ! ”
طهماسب هم گفت : مگه میخوایم بریم بیابوون ؟!!
شاد باشید 🙂
سلام
کلاه قرمزی و فامیل دور اولن. متاسفانه هر سال پسرخاله کمتر دیده میشه. بنظرم شخصیتهای جدید رو باید در فرمی غیر از کلاه قرمزی بسازند و جایگاه کلاه قرمزی و پسرخاله رو بالاتر ببرند.
من عاشق بعبعی و جیگرم… جیگرم ….جیگرم…..!
آقای همساده خیلی عالی بود. بهترین شخصیت امسال و پارسالش بود. نقش کلاهقرمزی کمرنگتر از همیشه شده و به نظرم کاراکتر گاوی به هیچ عنوان جذابیت خاصی نداشت.
سلام.
۱) هم نقد امسال رو خوندم هم مال پارسال رو. با کلیت حرفات موافقم ولی یه خورده تعجب کردم!
به نظر من شخصیت های “جیگر” و “همساده” که پارسال اضافه شدن خیلی خیلی بهتر از “گابی” و “دختر همسایه”ی امسال بود. واقعا این گاوه امسال افتضاح بود و نه تنها منو نمی خوند و بی نهایت لوس بود حتی بعضی مواقع باعث میشد قید ادامه ی برنامه رو بزنم.
۲) اما “ببعی” و “پسر عمه زا” نسبت به قبل پیشرفت چشمگیری داشتند و عالی بودند. “فامیل دور” مثل همیشه فوق العاده بود. “همساده” با وجود این که یه مقدار از جذابیتش کاسته شده بود ولی منو بیشتر از همه می خندوند. از اون جایی که حس نوستالژی این مجموعه عامل جذب من به این برنامه نبوده، “کلاه قرمزی” از نظر من جالب ترین شخصیت نیست.
۳)همچنین نمی دونم چرا نتونستم با تئاتر های کلاسیک امسال به جز چند تا مورد خاص ارتباط برقرار کنم.
۴)یه بار دیگه بر شخصیت و صدای افتضاح “گابی” تاکید می کنم و خیلی دوست دارم نظرت رو در این مورد بدونم.
با تشکر!
و البته یادتان رفت از تکههای ضد زن و نمایشهای ضد زن و مسخره کردن زنان به نازلترین لغات و سبکی که میشد و استفاده از باورهای مردسالارانه در نمایشهای دستهجمعی این گروه با شعور و بادقت هم یادی بکنید.
واقعا میلیونها سال تا قبول زن به عنوان یک انسان در این مملکت فاصله داریم. میلیونها سال.
قطعا با شما موافقم که وای بر ما. من چشمام را بر اینها نمیبندم. خیلی دردهای دیگر هم هست که شما ازشون اطلاعی ندارید و باید جاهایی که من رفت و آمد دارم باشید تا باخبر باشید. اما … من عمیقا معتقدم به مهمترین جملهی اون پیر در حصر: “بزرگترین مبارزه، زندگی کردنه.” همین.
باز هم ملت جو زده از دیدن این برنامه چیپ سرخوش شدن و قشر روشنفکرش که شما باشین شروع کردین به درس گرفتن و تئوری درست کردن. متأسفم برای خودمون که وقت عزیز رو صرف کارهای کودکانه می کنیم. اون ملت که به قول شما لبخند ازشون دوره رفتن بیش از یه میلیارد پول رو خرج رسوایی دهنمکی کردن با شریفی نیا ذوق مرگ شدن. اون وقت بهره وری در این مملکت رو به مرگه. مادر بی نوای ستار بهشتی داره دق می کنه. جیب محتکران از پسته و موز و گوجه و کوفت و زهر مار سرشار شده و ما داریم برای این دلقک ها تئوری مشتری مداری می نویسیم. هموطن ما در داخل خودروی آتش گرفته گرفتار میشه و همه فقط تماشا می کنن و با موبایل فیلم می گیرن و کسی نیست به دادش برسه و ما میخوش از شعبده اون دو تا کچل بال بال می زنیم. اخلاق رو کشتیم و داریم باهاش عکس یادگاری می گیریم و اون وقت شما داری دم از خلاقیت می زنی.
وای بر ما آقا شهاب. ای وای بر ما.
سلام.
من به ندرت تلویزیون تماشا میکنم اما عید امسال حتی یک قسمت از کلاه قرمزی رو هم از دست نداد. میچسبیدم به تلویزیون و از لحظه لحظه اش لذت میبردم 😀
هزار آفرین به خالقان این مجموعه.
یعنی علی جان قدری با کلاه قرمزی امسال حال کردوم که یعنی داغونم هه هه هه هه اصن له له له لهما
بی شوخی نبود ۹۰ رو کلاه قرمزی جبران کرد، همچی یه نمه به صدا و سیمای بی آبرو! آبرو داد