“در مورد هر چیزی محدودیتهایی وجود دارد. هر بازیکن تنها دنیای محدود خود را میبیند و احساس میکند همه چیز باید همانطور که خودش میخواهد پیش برود.” (یورگن کلینزمن در جواب اتهام فیلیپ لام به او در زمینهی ضعف تاکتیکی؛ اینجا)
خطابام به مدیران است: این طبیعت کارشناسان زیر دست شماست که دنیا را محدود ببینند. دو سؤال:
۱- آیا خود شما بهعنوان مدیر همین اشکال را ندارید؟ آیا آن دید جامعنگر سیستماتیکی را که لازمهی کار یک مدیر است، دارید؟
۲- برای مدیریت این نوع نگاه کارشناسانتان چه برنامهای دارید؟ حواستان هست که بیتوجهی به این موضوع باعث میشود تا در بلندمدت چه نارضایتی در میان کارکنانتان ایجاد شود؟
دقیقن
روی نکته مهمی دست گذاشتی. اینکه مدیران در چه سطحی باشند (عملیاتی، میانی یا ارشد) روی داشتن دید کلان تأثیر مهمی دارد. البته مدیران معمولاً کارشناسان ارتقا یافته هستند. پس احتمال اینکه همچنان دچار محدودیت دید باشند هست حتی در سطح مدیران ارشد. مثلاً مدیر عاملی که رشته تخصصی اش مالی است و سالها سابقه کار کارشناسی و مدیریتی در آن زمینه داشته ممکن است وقتی مدیر عامل میشود اصلاً توجهی به بازاریابی و فروش نشان ندهد. عکس این قضیه در مورد مدیر فروش هم صادق است. معمولاً انتظار می رود تجربه و آموزش از این محدودیت کم کند. من نمی دانم راه حل علمی رفع چنین مشکلاتی چیست ولی در مورد کارشناسان چیزی که به نظرم میرسد این است که مثلاً وقتی کارشناسی با یک پیشنهاد که به نظرش خیلی مهم است نزد مدیر می رود می شود از او خواست درباره جنبه های مالی، فنی، بازار ، و منابع انسانی آن پیشنهاد یا مستقل تحقیق کند یا با همکاران سایر حوزه ها مشورت کند. اینجور مواقع معمولاً از شدت واکنش منفی در صورت رد شدن پیشنهاد کاسته می شود.