حکمت‌ها (۴۸)

 از آنان مباش که بر بندگان از گناهان‌شان مى‌ترسند، اما خویشتن را از کیفر گناهان خویش ایمن مى‌شمارند؛ زیرا خداوند تبارک و تعالى در [اعطاى] بهشت خود، فریب نمى‌خورد و جز با طاعتِ خداوند به آ‌ن‌چه [از ثواب و بهشت] نزد اوست نتوان رسید. اگر خدا خواهد. (میزان الحکمه ج۳؛ حدیث شماره : ۲۰۰۰۵۴۹۶)

امام حسین (ع)

*****

این محرم، در خلوت خانه‌نشینی، توفیق شد تا «مقتل الحسین (ع) ابومخنف» ـ اولین و معتبرترین روایت تاریخی از قیام امام حسین (ع) است ـ را مطالعه کنم و در این مطالعه بود که بیش از هر زمانی فهمیدم چرا «کل یوم عاشورا و کل یوم کربلا.» کربلا، خلاصه‌ی تاریخ است:

۱. آن‌جا که طمع و حرص دنیا و ترس از ظالم مقتدر، حق و عدالت را وارونه جلوه می‌دهد.

۲. آن‌جا که آدمیان با طیب خاطر، اجازه می‌دهند تا نه‌تنها اندیشه و ایمان را به آن‌ها بفروشند، بلکه حتی خودشان، بیش از آن فروشنده، عَلَم حق و حقیقت بودن مطاعی که خریده‌اند را بالا می‌برند: آدمیانی که لابد خود را در به‌رنگ جماعت درآمدن، متفکر و آزاده هم می‌پنداشتند!

۳. آن‌جا که انتخاب، نه نسبی که مطلق است: یا حسینی (ع) هستی یا یزیدی و اگر ذره‌ای پای‌ت بلرزد، نه‌تنها رستگاری را از کف می‌دهی که رسوای تمام تاریخ می‌شوی.

۴. آن‌جا آدمیان، حق را می‌بینند و می‌شنوند و بر حقانیت‌ش گواهی می‌دهند؛ اما کتمان‌ش می‌کنند.

۵. آن‌جا که ناحق، پوستین «حق» را می‌پوشد و از آن بالاتر، مدعی «حقیقت» و «عدالت» می‌شود.

بارها و بارها در محرم‌های زندگی‌ام به این اندیشیده‌ام که من، در آن روزگار، در کدام سو می‌ایستادم. و پاسخ، دردناک‌تر از آن است که بشود به آن صراحتا اعتراف کرد … با این حال، عاشورای هر سال، تلنگری است بر این‌که زندگی، معنایی به‌طول تاریخ دارد و هر انسانی، در زندگی‌اش باید روزی به این «انتخاب» برسد که چگونه می‌خواهد «با تفکر و اندیشه» از خلاصه‌ی کربلا یعنی «ایمان و حق و حقیقت و آزادگی و انسانیت و شرافت و عزت» راهی را برای رستگاری و چه بسا جاودانگی خود برگزیند.

عاشورای حسینی (ع) بر دل‌دادگان آن یگانه‌ی تاریخ، تسلیت و تعزیت باد. التماس دعا.

دوست داشتم!
۱

Tags:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *