مگر که هرچه بگویم، به گفته میآیی؟
تو از کدامْ جهانِ نهفته میآیی؟
در استعاره و تشبیهها نمیگنجی
تو گویی از دلِ شعری، نگفته میآیی
برای دیدن تو چشمها نمیخوابند
ولی تو خوابی و در چشمِ خفته میآیی
برای فهمِ من و روزگار ما زودی
تو چون گلی که زمستان، شکفته میآیی
نمیشود که تو را گفت آن چنان که تویی
مگر که هرچه بگویم به گفته میآیی؟
جعفر رضاپور
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)
- و اینک چهل سالگی: ای خضر پیخجسته، مدد کن به همتم … - ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
- لینکهای هفته (۶۳۶) - ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
- حکمتها (۸۵) - ۱۳ فروردین ۱۴۰۳