اگر نمیدانید دکمهی خاموش کردن کجاست، هیچ وقت دکمهی روشن کردن را نزنید!
سالومون شورت
اگر نمیدانید دکمهی خاموش کردن کجاست، هیچ وقت دکمهی روشن کردن را نزنید!
سالومون شورت
پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک […]
سال نو مبارک! تعطیلات که امسال بسیار طولانیتر از همیشه هم بهنظر میرسید بهسرعت بهپایان رسید. حالا وقت شروع دوباره است. پرانرژی […]
رفتم ز پیات در همه دنیا تو نبودی از شهر گرفتم ره صحرا تو نبودی دنبال تو گشتم چه بسا باغ جهان […]
در این روزهای سخت که حال خودمان، حال کشورمان و حال اینترنت خوب نیست، هوای یکدیگر را بیشتر داشته باشیم … فعلا […]
۷ دیدگاه برای “گزارهها (۱۴۵)”
وقتی که کمی بزرگتر شدی و مخصوصا مشغول به کار در سازمانها و البته باتجربهتر، میبینی که رعایت همین یک اصل ساده، معجزه میکند. این، اساسا ربطی به ریسکپذیری نداره پسر خوب. 🙂
یادم رفت اینم بگم که با این ذهنیت دیگه ریسک کردن معنا نداره!! خیلی وقتا آدما باید ریسک کنن!! با تشکر! توفیق از خداوند باشد ان شاالله! 😉
اصلا باهاش موافق نیستم! شاید وقتی روشنش کردیم بعدش متوجه شیم دکمه خاموش کدومه! 🙂
:))
من که از استراتژی مستراتژی و این چیزا سر در نمیارم. من اگر هم ندونم دکمه خاموش کجاست، دکمه روشن را می زنم.. آخرش اینه که مجبوریم از برق بکشیمش دیگه!!
روشن کردن، با دیدگاه کارآفرین ایرانی!
سلام. این استراتژی خروج نیست؛ استراتژی عدم ورود است. 🙂
سلام
مرسی اینم یک تاکید بر “استراتژی خروج” است