- لینکهای هفته (۶۳۴) - ۲۳ اسفند ۱۴۰۲
- لینکهای هفته (۶۳۳) - ۲۳ بهمن ۱۴۰۲
- لینکهای هفته (۶۳۲) - ۲۰ دی ۱۴۰۲
تکرار
تکرار
تکرار
شوق را چه بیرنگ میکنی …
محمد علی بهمنی
تکرار
تکرار
تکرار
شوق را چه بیرنگ میکنی …
محمد علی بهمنی
“هر چقدر تلاش میکنی که آن شکست را فراموش کنی، بیفایده است و تمام وقتها آن مسابقه را به یاد خواهی آورد. بسیار دشوار است که مسائلی شبیه به این را فراموش کنی؛ اما وقتی چالش جدیدی داشته باشی میتوانی روی آن تمرکز کنی و همه چیز آسانتر میشود. یورو ۲۰۱۲ فرصت مناسبی برای شروع دوباره است.” (باستین شوآیناشتایگر در مورد تبعات شکست در فینال لیگ قهرمانان اروپا؛ اینجا)
اینجوری بر احساس منفی ناشی از شکست خوردن غلبه کنید: چالش جدیدی پیدا کنید، روی آن تمرکز کنید و پیش بروید!
کوین اوکانر مؤسس دابلکلیک اینجا روی بیزینساینسایدر ۱۰ توصیهی کلیدی خودش را به کارآفرینان جوان ارائه داده است:
۱- بهدنبال یک مسئلهی بزرگ بگردید: از مُدهای روز و مسائل کوتاهمدت دوری کنید. مسئلهی مورد نظر باید در یک بازار بزرگ و بین تعداد زیادی از آدمها مشابه باشد. بعد از کشف مسئله بهترین راهحل آن را کشف و به بازار عرضه کنید.
۲- تفاوت میان مسائل زودگذر و مُدِ روز با روندهای تغییرات بلندمدت درک کنید: روند تغییری است که در آینده دائمی میشود. مُدِ روز یک تغییر با سرعت بالا اما بسیار کوتاه مدت است.
۳- بهدنبال شکافها بگردید: همیشه فضاهای خالی برای نوآوری وجود دارند. فناوری جدید این فضاها را گسترش داده است. بهیاد بیاورید که فیسبوک چه فضایی را پوشش داد؟
۴- بهصورت دائمی دست به نوآوری بزنید: یک ایدهی عالی نتیجهی دهها ایدهی خوب است. بنابراین به یک محصول جذاب اکتفا نکنید. هنوز مسائل بزرگ بسیاری منتظر حل شدن هستند …
۵- محصول را قبل از عرضه آزمایش و صرفه به مقیاس آن را بررسی کنید: محصول باید قبل از عرضه شدن بارها آزمایش شود. ضمنا محصولی که تولید انبوه آن صرف نداشته باشد، بهتر است کنار گذاشته شود.
۶- به ایدهی خودتان باور راسخ داشته باشید: تا بتوانید بر نیروی قدرتمند بدبینی دیگران و البته خودتان پیروز شوید!
۷- بدانید چه زمانی باید تغییر جهت بدهید: بهعنوان یک کارآفرین، باید آرزوی شکست خوردن داشته باشید. اما زود شکست بخورید تا بهموقع بفهمید که باید چه ایدهای را کنار بگذارید!
۸- بر مشتریانتان تمرکز کنید نه رقبایتان! این کار دو اشکال اساسی دارد: الف ـ باعث میشود یک پله از رقبا عقب بیافتید؛ ب ـ تمرکزتان از مسائل واقعا مهم منحرف شود.
۹- همواره دربارهی روش نابود کردن کسب و کارتان فکر کنید: بهتر است خودتان نقاط ضعفتان را کشف کنید تا دیگران کشفشان کنند و شما را نابود کنند!
۱۰- بجنبید: صرفا داشتن یک ایدهی چندمیلیون دلاری کفایت نمیکند. همین الان شروع به کار کنید!
پ.ن. واقعا عالیاند! مخصوصا نکات شمارهی ۱، ۸ و ۹ برای برنامهریزی استراتژیک در بزرگترین شرکتها واقعا ضروریاند. کلی ایده گرفتم …
سایت مجلهی لایف (زیرمجموعهی گروه مجلات تایم) بهتازگی عکسهایی منتشر نشده از زمینلرزهی چهل سال پیش آذربایجان ایران (سپتامبر ۱۹۶۲) منتشر کرده است (اینجا.) عکسها را که نگاه میکردم به عکس زیر برخورد کردم و کاملا شگفتزده شدم:
علت شگفتیام چه بود؟ در میان عکسهای زمینلرزهی دردناک چهل روز پیش آذربایجان شرقی به عکسی برخورد کرده بودم که کاملا مشابه همین عکس بود:
تنها تفاوتهای عکس شاید زاویهی دید عکسها و سیاه و سفید و رنگی بودن عکسها باشد. به آن در عکس دوم توجه کنید. انگار همان در چهل سال پیش است!
فقط میتوانم بگویم بهگمانم اینکه تفاوتی میان عکس چهل سال پیش و امروز یک فاجعهی طبیعی نیست، خودش یک فاجعهی طبیعی است. هزاران درس مدیریتی در مقایسهی همین دو عکس نهفته است.
نویسنده: لورن گری / مترجم: علی نعمتی شهاب
خلاقیت در تصور عامهی مردم رابطهی نزدیکی با هوش بالا دارد. اما در واقعیت بعضی وقتها متوجه میشویم که این تصور درست نیست. چنانکه دی. ان. پرکینز در سال ۱۹۸۱ در کتاب بینظیرش “بهترین کار ذهن” نوشت، وقتی آستانهی مشخصی از چیرهدستی بهدست آید، رابطهی میان دستاوردهای خلاقانه و امتیاز IQ بسیار سست خواهد شد. بهاعتقاد پرکینز مفیدتر این است که خلاقیت را همانند یک “ویژگی” انسانی فرض کنیم که از ۵ عنصر زیر تشکیل شده است (نقلقولهای داخل گیومه از کتاب پرکینز است):
۱- تواناییها: اغلب تفکرات موجود در مورد خلاقیت ریشه در یک پارادایم “خالصگرا” دارند که در آن خلاقیت از یک توانایی خاص (و نه حتا چند توانایی) مانند: آسان پیدا کردن ارتباطاتِ میان چیزهای ناجور، توانایی نیمهی راست مغز، یک وجود بیقرار و یک شخصیت خلاقیت نشأت میگیرد. با جمعبندی نتایج دههها تحقیق، پرکینز به این نتیجه میرسد که هیچ توانایی خلاقانهی خاصی حتا نمیتواند بهصورت کامل رفتار خلاقانه را توضیح دهد؛ چه برسد به بینش و روشنبینی (توانایی رسیدنِ سریع به هدف پیش از دیگران یا توانایی تشخیص الگوهای پنهان با اطلاعاتی کمتر از دیگران.) بینش و دیگران تواناییها با رفتار خلاقانه در ارتباطاند؛ اما آیا واقعا اینها تواناییهای مرتبط با خلاقیت محسوب میشوند؟ هیأت داوران هنوز در حال شور است.
۲-سبک: پرکینز مینویسد نشان داده شده که آنچه روانشناسان سبک تشخیصی مینامند ـ “الگوهای قابل بازگشتی که فرد با آنها با اطلاعات روبرو میشود و اطلاعات را براساس آنها تحلیل میکند ” ـ باعث افزایش خلاقیت میشوند. یکی از مثالهای مطرح در این زمینه رویکرد مسئلهیابی است که شامل کاهش فرضیهها و گزینههای مرتبط با مسئله در فازهای اولِ اکتشاف خلاقانه در عین داشتن آغوش باز برای بازنگری برخی از این تصمیمات در آینده است. بهعلاوه “بسیاری از افراد خلاق در قضاوت در مورد آنچه با آن روبرو میشوند مردد هستند.” بهجای آن، افراد خلاق تمایل فراوانی به دست زدن به آزمایشهای هدفمند برای درک چیزها یا موقعیتها و نفوذ به درون و ماهیت آنها دارند. بهصورت نسبی افراد خلاق کمتری وجود دارند که به ارزیابی سریع و کنار گذاشتن سایر جنبههای موضوع متمایلاند.
مثال سوم سبک تشخیصی که باعث افزایش خلاقیت میشود همان چیزی است که تفکر جانسونی نامیده میشود: “افراد خلاق تمایل دارند تا در مورد چیزهای متضاد یا معکوس هم فکر کنند و سپس آنها را از طریق روشهای ابداعی یکپارچه سازند.
در عین حال محصولات سبک خلاقیت نیز مهماند. “حتا وقتی که فرد خلاق هر بار از روشی جدید برای تولید محصول استفاده نکند؛ یک سبک غیرمعمول، اصالتی پایدار را بههمراه میآورد.” مثلا نقاشیهای جکسون پولاک در مقایسه با هم نوآوری چندانی ندارند؛ اما هر یک از آنها ویژگیهای خاص خود را دارند و سبک کاری او بهعنوان یک روند یکسان همواره با تازهگی همراه است. البته برخی اوقات هر محصول با ابداعاتی آشکار همراه است. مثلا نقاشیهای ماگریت “قالیچهی خشنودی ما از چیزهای روزمرهی جهان را از زیر پای ما میکشد.” در چنین مواردی، نوآوری جزئی از سبک است.
۳- ارزشها: طبق مشاهدات پرکینز افراد خلاق “بهصورت کاملا مستقیم اصالت را ارزشمند میدانند، بر قضاوت شخصی خود ارج مینهند، به اصالت در کارهای دیگران واکنش نشان میدهند و آرزوی داشتن اصالت در کار خود را دارند.” بسیاری از افراد خلاق این دسته، آنهایی هستند که تیپهای شخصیتی بهشدت خودانگیز نامیده میشوند. چنین افرادی بیشتر براساس شور درونی خود پیش میروند؛ برخلاف بسیاری از همکاران همترازشان که براساس عوامل بیرونی مثل نُرمهای جامعه هدایت میشوند. اما همین افرادِ بهشدت خودانگیز در عین حال بیشتر هم نقدپذیرند. آنها “اگر چه بر یک چشمانداز درونی تکیه دارند؛ اما راهنماییهای مفید دیگران را هم میپذیرند.” بهعلاوه افراد خلاق ارزش بالایی بر مسائل اساسی عام مینهند: آنها چیزها را “بهشکلی کلی و کاملا سمبولیک و نه از زاویهی دیدی انعطافناپذیر و عملگرا و نکتهسنج” مشاهده میکنند؛ اگر چه در این نگریستن بهدنبال معانی شخصی هم میگردند. خودشناسی ارزش دیگری است که نقش مهمی در رفتار خلاقانه ایفا میکند: “افرادی که دوست دارند خلاق باشند، کسانی که برای وجود چنین ویژگی در خود ارزش قائلاند، احتمال بیشتری میرود که خود را تبدیل به فردی خلاق کنند و این ویژگی را در خود حفظ نمایند.”
۴- باورها: “آیا خود را خلاق میدانید؟ چه قلههایی را در رشته کوههای خلاقیت قابل فتح کردن میدانید؟ آنچه تلاش میکنید انجام دهید شما را بهجلو هدایت میکند و حداقل بخشی از آن ریشه در “واقعیتها و پتانسیلهای شخصیتان” دارد. بهشکل مشابه دیدگاه شما نسبت به فضای مسئله ـ “فضای مفهومی که در آن گزینههای کشفشدنی منتظر کاشف هستند و راههای رسیدن به آنها نیز در آنجا نهفته است” نیز در دستیابی به هدف اثرگذار است. اگر چه تصور شما در مورد این فضا و چگونگی پویش آن به حوزهی کاریتان وابسته است؛ اما برخی باورهای شما در مورد فضای مسئله چند ـ حوزهای است و رویکرد عام شما را نسبت به ابداع شکل میدهند. بنابراین احتمال اینکه افراد خلاق به وجود رویکردها و راهحلهای بسیار برای حل مسئله باور داشته باشند، بیشتر است.
۵- تاکتیکها: این شامل “معرفت آگاهانهی شما نسبت به کارهای خلاقانه است.” در اینجا هم این آگاهی هم میتواند بسته به حوزهی کاریتان خاص باشد و هم میتواند شامل میانبرهای (هیوریستیکهای) عامی باشد که بین حوزههای مختلف پل میزنند و به ابداع در هر حوزهای کمک میکنند؛ مثلا کنار گذاشتن کار و خوابیدن برای فکر کردن روی یک مسئله!
نتیجهگیری: توانایی یا استعداد مطمئنا در رفتار خلاقانه نقش ایفا میکنند؛ اما نه تا آنقدر که باور عامهی مردم است. “اگر چه دستاوردهای هر فرد با تواناییهای او محدود میشود؛ اما با استفاده از همین تواناییهای محدود هم میتوان به نتایج خلاقانهی دوستداشتنی رسید.”
خب بالاخره بعد از نزدیک یک سال تلاش، اولین کارگاه آموزشی من بهزودی برگزار میشود. در این پست به معرفی مختصر این دوره میپردازم:
همهی ما از روزی که وارد بازار کار میشویم، اولین هدفمان موفقیت و پیشرفت شغلی است. اما چند سالی که از دوران کار کردنمان گذشت با این حقیقت مواجه میشویم که آنقدرها هم پیشرفت نکردهایم: هنوز همان کارشناس جزء باقی ماندهایم، حقوقمان آنقدرها افزایش پیدا نکرده و از همه مهمتر با وجود سختکوشی و صرف انرژی بسیار زیاد، به نتیجهی چندان قابل توجهی نمیرسیم. حالا اینها از مشکلات مربوط به نارضایتی ما از شغل و سازمان محل کارمان جدا هستند.
من در طول سالهای اخیر در نوشتههایم روی گزارهها تلاش کردهام راهحلهایی برای این مشکلات پیدا کنم و ارائه کنم: از تجربیات خودم و مطالعاتم استفاده کردم تا در مورد الگوهای رفتاری آدمهای متخصص و حرفهای چیزهایی را بنویسم. در طی این سالها متوجه شدهام که مهمترین مشکلات ما در مواجهه با موضوع “موفقیت شغلی و حرفهای” را میتوان در این سؤالها خلاصه کرد:
۱- موفقیت و پیشرفت شغلی و حرفهای یعنی چه؟
۲- افراد موفق در شغل و حرفهشان چه ویژگیهایی دارند؟ آیا آنها موفق به دنیا آمدهاند؟
۳- چطور به موفقیت شغلی و حرفهای دست پیدا کنیم؟
۴- از همه مهمتر: چطور بهتر و اثربخشتر کار کنیم؟
اگر خوانندهی پیگیر گزارهها بوده باشید، احتمالا پاسخهای سؤالهای بالا را در میان نوشتهها و ترجمههای من دیدهاید. مشکل اصلی اینجاست که بهدلیل پراکندگی نوشتههای موضوعات گزارهها بین روزها و ماهها و سالهای مختلف، ایجاد ارتباط سیستماتیک میان نوشتهها و دست یافتن به یک چارچوب و روش کلی برای موفقیت شغلی و حرفهای آسان نیست. بههمین دلیل و برای پاسخگویی به نیاز موجود در زمینهی “یادگیری اصول موفقیت شغلی و حرفهای و کار اثربخش”، اولین کارگاه آموزشی من براساس پستهای گزارهها و برخی تحقیقات دیگری که انجام دادهام (و نتایجشان را در خود گزارهها هم خواهید دید) با هدف “آموزش اصول کاری متخصصان حرفهای” طراحی شده است.
این کارگاه دارای ۵ بخش زیر است که هر کدام در یک جلسهی ۳ ساعته تدریس میشوند:
۱- تخصص شما چیست؟
۲- حرفهای بودن یعنی چه و چطور حرفهای کار کنیم؟
۳- اصول رزومهنویسی، کاریابی و شرکت در مصاحبهی شغلی.
۴- اصول تفکر سیستمی و حل مسئله در زندگی شغلی و شخصی.
۵- یک روز کاری اثربخش.
میتوانید فایل معرفی این دوره را همراه با جزئیات سرفصلهای آموزشی هر یک از جلسات از اینجا دریافت کنید.
اگر دوست داشتید در این دوره شرکت کنید، برای ثبتنام میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
پیش از شروع:
جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای:
فرآیند کارمند شدن (شهرام کریمی؛ یادداشتهای صنایعی) (فوقالعاده عااااااااااااالی!)
رازگشایی از شعبده اپل: چرا آیفون پنج -همان گوشی «دراز و بیقواره»- این همه پرفروش شده است؟ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (بهنظرم ماهیت مطلب به این بخش بیشتر میخورد. عاااااااااالی!)
افرادی که به شانس معتقدند زندگی ناسالمی دارند (حتما بخونید. نکات عجیب و جالی داره این خبر!)
خفاشها روز را نمیبینند (زهرا جم؛ تراوشهای ذهن یک مشاور)
چرخه نیاز (محسن صحراگرد؛ تجربه)
۲۳ گواهی فناوری اطلاعات که درآمد شما را افزایش میدهند (نوید امامی؛ iClub)
۲۳ راه برای اینکه هر روز ۲۳ دقیقه در وقت خود صرفهجویی کنید (نارنجی)
مقصر اصلی استرس شغلی چیست (DNA خود شما!)
مدیریت و کارآفرینی:
نمیخواهم پولدار شوم! (مجید آواژ؛ روزنوشتهای بهساد) (با اعلام همدلی کامل با آقای آواژ؛ بهترین مطلب هفته!)
تجربه کاربری، حلقه مفقوده برای خلق یک محصول جذاب (اسما کروبی؛ iCulb) (عااااااااالی! عاالی!)
گری همل در تازهترین کتابش چه میگوید؟ (استاد پرویز درگی)
نماهای مختلف از کار ما (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)
شروع کار تیمی با واگذاری (اسد صفری؛ دنیای چابک)
کاربرد مصاحبه در استخدام (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)
نکات لازم برای شروع یک همکاری (زینب جم؛ همینا)
یک مدیر رسانه موفق چه ویژگیهایی دارد؟ (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)
بازاریابی رو به درون (استاد پرویز درگی)
اول تا آخر Agile (اسد صفری؛ دنیای چابک)
زیراکس و IBM (مدیریت منابع انسانی) (عاااالی!)
یادداشتِ ویژه: فوتبالِ زبانی، فوتبالِ بیعدد / گمراهی از اینجا می آید – Goal.com (حتما بخوانید که یکی از گرفتاریهای اساسی مدیریت در ایران را هدف گرفته!)
کتاب استیو جابز نامزد دریافت بهترین کتاب تجاری سال شد
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
مصاحبه با سلمان جریری، اولین وبلاگنویس وب ایران (وبلاگینا)
آیا وبلاگنویسی مرده؟ نگاهی به گراف پستهای وبلاگهای بلاگفا (علی رضا شیرازی)
کدام کشورها موثرتر از اینترنت استفاده میکنند؟ (مهران نصر؛ رسانههای امروز)
مهندسان اینتل تکان دادن دست را جایگزین رمز عبور میکنند
نبرد تنگاتنگ کتابهای کاغذی با الکترونیکی/ افزایش فروش کتب دیجیتال
اسمارتفونهای آینده چگونه خواهند بود؟ (علی ارغوان؛ یک پزشک)
۱۰۰ میلیون عضو خانواده گوگل پلاس ۴۰۰ میلیونی ، فعال هستند (سعید امیرلو؛ وببلاگ فارسی)
پژوهشگران: مردان بیشتر از طریق فناوریهای همراه خرید میکنند تا زنان
صورتکهای اینترنتی ۳۰ ساله شدند
شبکههای اجتماعی:
توسعه استارتاپها در رسانههای اجتماعی (آمنه رضا؛ رسانههای اجتماعی)
آداب شهروندان ساکن فیسبوک (وحید ابوالحسنینژاد؛ رسانههای اجتماعی) (خیلی عاالی!)
محتوای فارسی رسانههای اجتماعی زردی دارد! (جواد افتاده؛ رسانههای اجتماعی)
مدیریت شبکههای اجتماعی (شایان شلیله)
گزارش کامل هشتمین نشست «پژوهشگران رسانههای اجتماعی ایران» (جواد افتاده؛ رسانههای اجتماعی)
صنعت فاوا در ایران:
زمان برگزاری پنجمین جشنواره وب ایران مشخص شد
استفاده از اینترنت ملی از هفته آینده و تجمیع اطلاعات در فاز بعدی شبکه ملی اطلاعات
دلایل اعمال محدودیت دسترسی به گوگل (نمیدونم باید خندید یا گریید!)
اقتصاد:
از تورم تحصیلاتی تا مدرکگرایی در میان ایرانیان (سهیل پورصادقی؛ کافه اقتصاد) (تحلیل عالی!)
تخصیص دولتی همیشه یک جای کارش میلنگد (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)
آیا دلار میتوانست هفت تومان بماند؟ (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)
یک بازدید و دو مؤسسه (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (بخوانید به یاد مؤسسهی مرحوم موسسه پژوهش در برنامهریزی و توسعه)
دولت مردد،سقوط سرمایه های اجتماعی و گسترش جرایم سفید (سخنرانی دکتر محسن رنانی)
صندوق بینالمللی پول پیش بینی خود نسبت به رشد اقتصادی جهان را کاهش میدهد