ما آدمها احتمالا یک ترس ذاتی نسبت به نقطهی پایان داریم و در نتیجه معمولا بیشتر در راه بهسر میبریم تا در نقطهی پایان مسیر. برای همین معمولا بهانهی در راه ماندن را پیدا میکنیم، به آن میچسبیم و هدف را هم فراموش میکنیم!
اریک هافر
ما آدمها احتمالا یک ترس ذاتی نسبت به نقطهی پایان داریم و در نتیجه معمولا بیشتر در راه بهسر میبریم تا در نقطهی پایان مسیر. برای همین معمولا بهانهی در راه ماندن را پیدا میکنیم، به آن میچسبیم و هدف را هم فراموش میکنیم!
اریک هافر
ما بدون رؤیاهایمان نمیتوانیم واقعیت را تحمل کنیم. آدم با حقیقت هم میتواند برای خودش خواب و خیال بسازد. البته این بازی […]
هیچ مسافری در سفینهای فضایی که کرهی زمین نام گرفته، وجود ندارد. همهی ما عضوی از خدمهی پرواز هستیم. مارشال مکلوهان دوست […]
اگر همهی وقت خودت را صرف سعی کردن بکنی، پس کاری به جز سعی کردن انجام ندادهای. بنابراین کاری را که باید، […]
در زمان دانه کاشتن، بیاموز؛ در زمان کشت و زرع، یاد بده و سپس در زمستانْ لذت ببر. ویلیام بلیک دوست داشتم!۰
۲ دیدگاه برای “گزارهها (۱۲۱)”
سپاسگزارم. 🙂
واقعاً درست است. شاید علتش این است که وقتی به پایان میرسیم، باید نسبت به عملکردمان جوابگو باشیم، ولی وقتی در راهیم، خوب همیشه در راهیم دیگه….
اما بعید میدانم High D های مدل دیسک،بتوانند خیلی در راه بمانند. مگر اینک مسیر رابه چند قسمت تقسیم کنند.
استفاده کردم. سربلند باشید