مقاله‌ی هفته (۱۷): معیارهای ارزیابی موفقیت مدل کسب و کار یک کسب و کار اینترنتی چیست؟

دیوید چو این‌جا روی سایت تک‌کرانچ به مقایسه‌ی وضعیت سهام فیس‌بوک با گوگل و یاهو پرداخته و چنین نتیجه گرفته که فیس‌بوک این روزها شبیه یاهو است. اما هدف اصلی مقاله‌ تحلیل آینده‌ی فیس‌بوک است. این‌که آیا فیس‌بوک در آینده به گوگل خواهد رسید یا نه؟ آقای چو در این زمینه نمی‌تواند پیش‌بینی خاصی ارائه دهد.

نکته‌ی جالب مقاله برای من روش تحلیل آقای چو در مورد آینده‌ی فیس‌بوک بود. آقای چو مدل کسب و کار فیس‌بوک را با سه معیار می‌سنجد:

۱- تعداد کاربران: یک کسب و کار اینترنتی به تعداد کاربران‌ش زنده است. استقبال یا عدم استقبال از یک سرویس زندگی و مرگ کسب و کار اینترنتی را رقم می‌زند. در این زمینه فیس‌بوک دارد به نقطه‌ی اشباع کاربران بالقوه نزدیک می‌شود و رشد کاربران‌ش کاهش می‌یابد و در نتیجه آینده‌ی خطرناکی دارد!

۲- ترکیب کاربران: عموما کاربران یک کسب و کار اینترنتی مثل مشتریان یک کسب و کار دنیای واقعی، از گروه‌های متفاوتی هستند: زن / مرد، جوان / میان‌سال،  کسانی که بابت استفاده حاضرند پول بدهند / کسانی که فقط صرفا به‌دنبال استفاده‌ی رایگان هستند و … همان‌طور که می‌دانید یکی از اولین مباحث مطرح در آموزش بازاریابی بخش‌بندی بازار و مشتریان (Market and Customer Segmentation) است. برای من جالب بود که آقای چو می‌گوید این صرفا برای بازاریابی و توسعه‌ی فروش نیست؛ بلکه باید مدل کسب و کار را براساس این بخش‌بندی و با در نظر گرفتن این‌که کدام گروه مشتریان سودآورترند، اصلاح کرد. مثلا در مورد فیس‌بوک مشتریان آمریکایی سودآوری بیش‌تری دارند تا منِ ایرانی!

۳- درآمد متوسط به‌ازای هر کاربر یا (Average revenue per user (ARPU): این معیار خلاصه‌ی مدل کسب و کار است! طبیعی است که اگر این عدد از متوسط قیمت تمام شده به‌ازای هر کاربر بالاتر باشد، یعنی کسب و کار سودآور است. این دقیقن چالش اصلی فیس‌بوک پس از سهامی عام شدن است: این‌که چطور با استفاده از حجم عظیم کاربران‌ش و اطلاعاتی که درباره‌ی آن‌ها دارد، بتواند این درآمد را طوری افزایش دهد که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) حداکثر شود!

پیشنهاد می‌کنم کسب و کار اینترنتی ام‌روز یا فردای‌تان را با این سه شاخص ساده اما بسیار مهم و اثربخش بسنجید. شاید وقت اصلاح مدل کسب و کارتان همین حالا باشد.

دوست داشتم!
۱۲

دعوت به همکاری توسعه‌دهندگان اوراکل

این آگهی هم مربوط به یکی از دوستان بسیار عزیز من است:

“یک شرکت معتبر در حوزه تولید نرم‌افزارهای بانکی جهت تکمیل کادر تیم توسعه خود به تعداد ۵ نفر توسعه‌گر مسلط به حوزه‌ی Oracle ADF نیازمند است. از افراد مایل به همکاری خواهشمند است رزومه خود را به پست الکترونیک masoud.mamaghani@gmail.com ارسال نمایند.”

توضیح: پروژه‌ای که برای آن آگهی ارائه شده، از نظر حجم کار و مبلغ قرارداد بزرگ‌ترین پروژه‌ی توسعه‌ی نرم‌افزار در تاریخ صنعت نرم‌افزار در ایران است. بدون هیچ تعارفی، این دوست عزیز و بسیار خوش‌اخلاق بنده ـ که مدیر فنی پروژه هستند ـ یکی از بادانش‌ترین افرادی است که در حوزه‌ی مهندسی نرم‌افزار با آن‌ها افتخار  آشنایی و هم‌کاری داشته‌ام. مطمئن باشید چیزهای بسیار زیادی برای آموختن در این پروژه وجود دارد. شرکت مربوطه یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین شرکت‌های نرم‌افزاری کشور است که به‌صورت تخصصی در حوزه‌ی نرم‌افزارهای بانکی فعالیت می‌کند.

دوست داشتم!
۲

ماه‌نامه‌ی مدیریتی گزاره‌ها ـ شماره‌ی سوم

شماره‌ی سوم ماه‌نامه مدیریتی گزاره‌ها هم اگر چه با اندکی تأخیر؛ اما بالاخره آماده شد! در این شماره از هم‌کاری دو دوست خوب مهندس حشمت سیدی و خانم الهام اعتدالی عزیز بهره‌مند شدم که از زحمات این دو دوست گرامی، بسیار سپاس‌‌گزارم. بسیار خوش‌حال خواهم شد که از همکاری‌ شما هم در تهیه‌ی مطالب شماره‌های آینده‌ی این ماه‌نامه بهره‌مند شوم. 

امیدوارم مجموعه مطالب تهیه شده برای این شماره مورد استفاده‌ی دوستان گرامی قرار بگیرد. منتظر هر گونه انتقاد، پیشنهاد و نظر سازنده‌ی شما نیز هستم. می‌توانید شماره‌ی سوم را از این‌جا با لینک مستقیم دانلود کنید.

اگر از مطالب این ماه‌نامه خوش‌تان آمد و برای‌تان کاربردی بود، سپاس‌گزار خواهم شد که آن را برای دوستان‌تان نیز بفرستید. برای دریافت شماره‌های بعدی این ماه‌نامه، می‌توانید ای‌میل‌تان را این‌جا ثبت کنید.

دوست داشتم!
۵

لینک‌های هفته (۱۰۲)

یک هفته‌ی نسبتا بی‌رمق!

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

ملاقات با کودک درون (امیر مهرانی؛ The Coach)

تجسس یا ترحّم؟ (الهام اعتدالی در مورد این پست من)

با ۷ راه از مشکلات به‌راحتی گذر کنید

مدیریت، تحلیل کسب و کار و کارآفرینی:

درسی از یک چهره مشهور (افشین دبیری؛ مدیریت منابع انسانی) (اخلاق، کلید گم‌شد‌ه‌ی)

مربی‌گری در مدیریت عملکرد؛ رویکرد‌ها و مهارت‌ها (دکتر سید بابک علوی)

خلق مشترک (مسیح کریمیان)

افسانه خلاقیت (اسد صفری؛ دنیای چابک)

چرا شرکت‌های بزرگ نابود می‌شوند؟ (وب‌شهر)

رهبر سطح پنجم (محسن صحراگرد؛ وبلاگ تجربه)

مدل سه عنصری تعهد و وفاداری سازمانی (محمد سالاری)

چرا می‌نویسیم؟ (پریا فرهادی؛ همینا) (پاسخ به فراخوان من)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

اوبونتو، برگ برنده اندروید (آزادراه)

موبایل و اینترنت در حال بلعیدن تلویزیون هستند (حامد همائی‌راد؛ یک پزشک)

بیشترین توییت‌ها از چه شهری ارسال می‌شوند؟ (حامد همائی‌راد؛ یک پزشک)

اپل حالا با ارزش‌ترین شرکت در تاریخ جهان است (وبلاگینا)

کارت‌های هدیه گوگل پلی عرضه شدند (فارنت)

پیش بینی حجم ۱.۳ تریلیون دلاری برای پرداخت‌های همراه 

گوگل از چه شرکتی می‌ترسد؟؛ اپل و فیس‌بوک را فراموش کنید

آیا می‌دانید بدترین شغل در گوگل چه شغلی است؟

شبکه‌های اجتماعی:

اخلاق رسانه‌ای در رسانه‌های اجتماعی (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

درس‌های یک تجربه‌ از رسانه‌های اجتماعی در بحران (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

اقتصاد:

درس‌های زلزله آذربایجان: بلوغ سازمان‌های غیر دولتی (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)

معرفی ثروتمندترین کشورهای مسلمان جهان

انتخاب دوباره آنگلا مرکل به عنوان قدرتمندترین زن جهان

دوست داشتم!
۱

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۸۰)

“فصل فوق‌العاده‌ای را سپری کردیم ولی راز خاصی نداشتیم. در بارسلونا تلاش زیادی می‌کنیم و همه ما به احتمال موفقیت‌مان باور داریم. من فرهنگ کاری دارم. همه این را می‌دانند. سعی می‌کنم که در دقایق خوب و بد آرامش‌م را حفظ کنم.” (لئو مسی دوست‌داشتنی؛ این‌جا)

بدون شرح! 🙂

پ.ن. شماره‌ی سوم ماه‌نامه‌ی مدیریتی گزاره‌ها همراه با مطالب جذاب دو نفر از خوانندگان عزیز گزاره‌ها جمعه شب منتشر می‌شود.

دوست داشتم!
۳

آداب رزومه فرستادن از روی سایت شرکت‌ها

در طول یکی دو سال اخیر مسئولیت سایت شرکت‌ محل کارم را هم برعهده داشته‌ام. یکی از کارهایی که باید در این زمینه انجام شود، مدیریت و پاسخ‌گویی به ای‌میل‌ها و پیام‌های ارسالی به شرکت است. جدا از اسپم‌ها و ای‌میل‌های تبلیغاتی، هر از گاهی ای‌میل‌های درخواست کار دریافت می‌کنیم. و همین‌جا است که من از دیدن رفتارهای اشتباه هم خنده‌ام می‌گیرد و هم حرص‌م درمی‌آید! هفته‌ی گذشته دو آگهی جذب نیروی انسانی را به درخواست  دو دوست عزیز درگزاره‌ها منتشر کردم و باز بخشی از همان رفتارهای اشتباه را مشاهده کردم. بنابراین بد ندیدم در مورد آداب رزومه فرستادن از روی سایت شرکت‌ها نکاتی را یادآوری کنم:

۱- اولین و مهم‌ترین نکته: تا وقتی که شرکت آگهی جذب هم‌کار را در سایت‌ش درج نکرده یا فرم استخدام فعالی ندارد، یعنی در مقطع فعلی نیازی به استخدام ندارد. بنابراین شما نباید در چنین شرایطی رزومه‌تان را برای شرکت ارسال کنید. من استثنائا مدیر پروژه‌ای هستم که مسئولیت سایت شرکت‌های محل کارم را هم برعهده داشته‌ام. در بسیاری از شرکت‌ها اساسا مسئول سایت در سازمان هیچ ارتباطی با واحد منابع انسانی ندارد و از آن بدتر، در بسیاری از شرکت‌ها مسئولیت سایت کلا به خارج سازمان برون‌سپاری می‌شود. بنابراین رزومه فرستادن در این حالت برای شما فایده‌ای ندارد. در برخی شرکت‌ها هم البته ای‌میل‌های سایت مستقیم به پست الکترونیکی مدیرعامل و مدیران ارشد شرکت ارسال می‌شود؛ اما جدا از این‌که با گرفتن وقت مسئولین ارشد شرکت‌ احساس بدی را در مورد حرفه‌ای نبودن‌تان در آن‌ها ایجاد می‌کنید، رزومه شما در میان ای‌میل‌های شرکت گم می‌شود و در آینده و روزی که شرکت نیازمند هم‌کار جدید بود، هیچ کس به‌یاد شما نخواهد افتاد. بنابراین لطفا رزومه نفرستید مگر این‌که شرکت خودش بخواهد!

۲- با فرض این‌که شرکت آگهی جذب همکار یا فرم استخدام فعال دارد: خوب در این حالت شرکت حتما اعلام کرده که برای چه مشاغلی و با چه تخصص‌هایی استخدام می‌کند. لطفا اگر ارتباطی با شغل اعلام شده یا تخصص مربوطه ندارید، وقت ارزش‌مند خودتان و مسئولین شرکت را تلف نکنید. مثلا در مورد همین آگهی اخیر گزاره‌ها (+) فرد محترمی با رتبه‌ی چهار آزمون دکترای مدیریت برای یک پست ناقابل کارشناسی رزومه فرستاده‌اند. من چند روز است دارم فکر می‌کنم چرا و هنوز نفهمیدم!

۳- صرفا به روشی که روی سایت شرکت نوشته شده رزومه بفرستید: ممکن است شرکت آدرس ای‌میل مشخصی را اعلام کرده باشد تا به آن رزومه بفرستید. در این حالت لطفا صرفا به آن نشانی رزومه بفرستید و ارسال ای‌میل به سایر نشانی‌ها ـ به‌ویژه info ات سایت شرکت ـ جدا خودداری کنید. اگر هم فرم استخدام وجود دارد، فقط و فقط اطلاعاتی که در فرم وجود دارد را تکمیل کنید و از فرستادن رزومه یا اطلاعات تکمیلی به نشانی پست الکترونیکی شرکت بپرهیزید. 

۴- فرم استخدام را دقیق پر کنید: یادتان نرود اطلاعات فرم استخدامی را کامل و دقیق تکمیل کنید؛ مخصوصا به تلفن یا ای‌میل‌تان خیلی دقت کنید تا بتوانند با شما تماس بگیرند!

۵- سایت شرکت ابزار اطلاع‌رسانی شرکت است نه شما: اگر به خیال خودتان با فرستادن روزمه دارید برای خودتان شبکه‌سازی می‌کنید، باید به عرض‌تان برسانم در فضای کاری ایران اصلا از این خبرها نیست! در ایران سایت بسیاری از شرکت‌ها در به‌ترین حالت، تنها کاربرد اعلام محصولات و خدمات و نشانی و تلفن شرکت را دارد. بنابراین عملا ارتباط یک سویه و از جانب شرکت است و ارتباط از این سوی سیم اصولا برقرار نمی‌شود که شما بخواهید با آن شبکه‌سازی بکنید.

درک می‌کنم در شرایط رکود اقتصادی این روزها پیدا کردن شغل مناسب چقدر دشوار است. می‌فهمم که بی‌کاری یا داشتن شغل نامناسب چه فشارهای وحشت‌ناکی به آدم وارد می‌کند. اما لطفا برای شخصیت حرفه‌ای‌ خودتان و وقت دیگران ارزش قائل باشید. 

دوست داشتم!
۷

استدلال‌های منطقی ایرانی (۷): “حریم!؟” شخصی یا صمیمیت!؟

چند روز پیش این نوشته‌‌ی یکی از دوستان‌م را خواندم و داغ دل‌م تازه شد! چیزی که خانم مینا رضایی نوشته‌اند مشکل مشترک همه‌ی ما در زندگی این روزهای‌مان است: عدم وجود حریم شخصی. این‌که همه‌ی افراد حق خود می‌دانند که از زندگی ما هر آن‌چه را می‌خواهند بدانند و درباره‌ی هر چیزی هم که دوست دارند، قضاوت کنند. و وجه جالب‌تر ماجرا این است که از نظر این آدم‌ها، تو خودت هم هیچ حقی نداری! بارها و بارها با این سرک کشیدن‌ها و دخالت‌های بی‌جای دیگران مواجه شده‌ام و هر چقدر هم سعی کرده‌ام مقاومت کنم، دست آخر کم‌ترین موفقیتی به‌دست نیاورده‌ام! فقط دو تا مثال بزنم:

اول؛ یک مثال عام: هر از گاهی بحث‌هایی در شبکه‌های اجتماعی ـ به‌ویژه توئیتر که پست‌ها تقریبا عمومی هستند ـ درمی‌گیرد که مربوط به مسائل بین چند نفر خاص هستند. بعضی وقت‌ها این آدم‌ها دارند در مورد موضوعی بین خودشان حرف می‌زنند. خیلی وقت‌ها دیده‌ام که کسانی که کوچک‌ترین ربطی به ماجرا ندارند، وارد بحث میان این آدم‌ها می‌شوند. مثلا: چند نفر با هم رفته‌اند یک پیک‌نیک بیرون شهر و دارند در مورد خاطرات خوب آن روز صحبت می‌کنند که یک نفر از راه می‌رسد و شروع می‌کند به بحث کردن که چرا من را خبر نکردید؟ این نمونه‌ی خیلی ساده‌ی ماجراست.

دوم؛ یک مثال شخصی: یکی از خوانندگان محترم این وبلاگ در یکی از شبکه‌های اجتماعی من را به‌عنوان دوست اضافه کرده است. من در مورد یک مسئله‌ی شخصی چیزکی نوشته‌ام که ایشان کامنت نامربوطی می‌گذارد. وقتی جواب می‌دهم که این نوشته شخصی است و به شما ارتباطی ندارد، شروع می‌کند به توهین کردن و توهین کردن تا جایی که این افتخار نصیب ایشان می‌شود که اولین و آخرین نفری است که من در عمرم در فضای مجازی بلاک‌ش کرده‌ام!

مثال‌های دنیای واقعی‌ش را هم که خودتان به‌تر از من می‌دانید.

اما هدف‌م از نوشتن در این مورد اصلا غر زدن نیست؛ بلکه می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم که مدت‌هاست مرا آزار می‌دهد. به تجربه متوجه شده‌ام که مسئله‌ی روزگار ما تجاوز / دخالت / سرک کشیدن (یا هر فعل منفی دیگری) به حریم خصوصی دیگران نیست. مسئله‌ی اصلی این است که هیچ تعریف مشخصی از “حریم خصوصی” در جامعه‌ی ما وجود ندارد. اصلن جامعه را هم کنار بگذاریم. اگر کمی فکر کنیم می‌بینیم حتا خودمان هم تعریف مشخصی از این‌که “حریم شخصی” برای‌مان یعنی چه نداریم و اطرافیان‌مان هم این را نمی‌دانند. تعریف “حریم شخصی” خیلی وقت‌ها برای ما کاملا دینامیک است و وابسته است به کسی که دارد در مورد مسئله‌ی کنج‌کاوی می‌کند یا نظر می‌دهد. شاید درست‌ش هم همین باشد؛ اما وقتی که مرزها برای خودمان مشخص نیست، آدم‌ها باید براساس چه پایه و اساسی با ما رفتار کنند تا مطمئن شوند به حریم شخصی و خصوصی ما تجاوز نکرده‌اند؟ بنابراین قدم اول برای تکرار نشدن این تجربه‌ی بد در روابط‌مان با دیگران، این است که خودمان کلاه‌مان را قاضی کنیم: کجا حریم شخصی‌مان هست و کجا نه؟ چه کسی حق دخالت در کجای زندگی ما را دارد و کجا نه؟ همین که تعریف‌مان را از “حریم شخصی” کشف کنیم، بخش عمده‌ای از راه را رفته‌ایم. 

بعد از کشف حریم‌ شخصی‌مان، سؤال بعدی این است که چگونه باید مرزها و خطوط قرمز را برای دیگران مشخص کرد؟ چطور باید به دیگران نشان داد که این‌جا حق دخالت دارید و آن‌جا نه؟ 

من دو راه به‌نظرم می‌رسد که هم می‌شود در زندگی دنیای واقعی از آن‌ها استفاده کرد و هم در دنیای مجازی:

اول: این‌که بیاییم و آدم‌ها را با منطق “حلقه‌های” گوگل پلاس دسته‌بندی کنیم. خیلی صریح به آدم‌ها بگوییم که کجا حریم شخصی ما است و کجا نه. و به این مرزبندی‌های‌مان هم خودمان بیش و پیش از هر کسی متعهد باشیم. هر کسی هم که از مرزهای خودش تجاوز کرد، باید هزینه‌ی این عبور از خط قرمز را بپردازد؛ حتا به قیمت ناراحتی. یک بار ناراحتی طرف مقابل به بارها ناراحتی خود ما می‌ارزد! وقتی مدتی به این روش و چارچوب متعهد باشیم ـ یعنی ثبات رفتار ـ آن‌وقت آدم‌ها هم می‌فهمند که چطور باید رفتار کنند.

دوم: خیلی وقت‌ها این خود ما هستیم که خودمان را در موقعیتی قرار می‌دهیم که به حریم خصوصی‌مان تجاوز شود. بنابراین مهم‌تر از این‌که به دیگران نشان بدهیم “حریم شخصی” ما کجاست، اصلاح رفتار خود ماست: این‌که بدانیم چه چیزی را باید کجا مطرح کنیم، این‌که بدانیم کجا باید در فضای عمومی حرف بزنیم و کجا در جمع خصوصی خودمان، این‌که بدانیم در مورد چه چیزهایی حرف بزنیم و چه چیزهایی نه؟ این‌که درک کنیم اصلا کجا باید حرف بزنیم و کجا نه و چیزهایی دیگر مثل همین‌ها. 

کار بسیار بسیار سختی است. خیلی سخت‌تر از آن‌چه که فکرش را بشود کرد. اما این کار احتمالا یکی از ضروری‌ترین کارهایی است که برای زندگی باآرامش در دنیای پرتنش امروزی باید انجام‌ش دهیم.

دوست داشتم!
۱۰

لینک‌های هفته (۱۰۱): دو سال گذشت!

با پست این هفته از نظر تقویمی، مجموعه پست‌های لینک‌های هفته در گزاره‌ها دو ساله شد. اولین پست لینک‌های هفته، روز چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ منتشر شد. خوش‌حال‌ام و برای‌ام باورکردنی نیست که موفق شده‌ام این کار مفید را هر هفته در هر شرایط کاری و روحی و روانی ادامه بدهم. یک بررسی کلی کردم؛ دیدم مطالب لینک‌های هفته از بین حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ لینک در هفته انتخاب می‌شوند. واقعا کار بزرگی است!

تشکر می‌کنم از همه‌ی دوستانی که در این دو سال به‌واسطه‌ی این مجموعه پست‌ها با آن‌ها و اندیشه‌های‌شان آشنا شدم و بسیار از حاصل زحمات‌شان آموختم. بد نیست حالا در این مراسم سالگرد، شما هم نظرتان را در مورد این پست‌ها بفرمایید. منتظرم …

این هفته هم چقدر پرمحتوا بود!

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

به پیچیده فکر کردن عادت نکنیم (تراوش‌های ذهن یک مشاور؛ زهرا جم) (من شخصا دارم فکر می‌کنم چرا خانم جم زودتر شروع نکردند آخه؟ عاااالی! به‌ترین مطلب هفته.)

مقاله هفته (۱) پنج سؤال که هر روز باید از خود بپرسید (میلاد اسلامی‌زاد؛ افاضات و اضافات)

با پیشنهادهای متنوع کاری چه کنیم (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

چگونه تغییر می‌کنیم؟ (مسیح کریمیان) (تبریک به این دوست عزیزم که بالاخره شروع کرد!)

هدف‌گذاری سنجیده (زینب جم؛ وبلاگ همینا)

جینا تراپانی چطور کار می‌کند؟ (نارنجی)

۷ راه برای رسیدن به اهداف زندگی (نارنجی)

ده شخصیت تهوع آور در محیط کار (وب‌شهر)

افسردگی و استرس مغز را کوچک می‌کنند (مواظب خودتون باشید پس …)

هوش انسان با قدرت ارتباط بخش‌های مغز مرتبط است

نحوه پاک شدن ضایعات در مغز/ چگونه ضایعات در مغز انباشته می‌شوند

ورزش‌های مورد علاقه مغز

مدیریت، تحلیل کسب و کار و کارآفرینی:

رفتار سازمانی و عوامل محیطی (دکتر بابک علوی)

چشم‌ها را باید شست … (محسن صحراگرد؛ وبلاگ تجربه)

غذا دادن به کودک-۵- مهارت‌های انسانی (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

لیست درخواست‌های بابانوئل (اسد صفری؛ دنیای چابک) 

مدیریت تغییر استراتژیک (۲) و مدیریت تغییر استراتژیک (۳) (ابراهیم حیدری)

مطالعات بازار صادراتی (هادی نیلی)

مدیریت منابع انسانی – به یاد آذری‌های غریب (افشین دبیری؛ مدیریت منابع انسانی)

سایتی برای درد دل کردن با رئیس خود! 😉

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

دانلود مستقیم از Google Play با سرویس سافت گت (تورتک)

آیا کپی نکردن فناوری ممکن است؟ (وب‌شهر)

گوگل امکان ورود از طریق حساب‌های مختلف به سرویس‌های خود را فراهم کرد (وبلاگینا)

گوگل ترنسلیت برای اندروئید: از متن عکس بگیرید تا ترجمه شود (سعید امیرلو؛ وب‌بلاگ فارسی)

مایکروسافت در حال کار بر روی نسخه بعدی ویندوز: Blue (نارنجی)

هشت ترفند جالب و مفید مرورگر گوگل کروم (فارنت)

اولویت‌های خانم مدیر (ماریسا میر؛ مدیرعامل جدید یاهو)

اینفوگرافیک: چطور در تکنولوژی کار پیدا کنیم؟

کدام شرکت‌های تکنولوژی چابک‌ترند؟ (اطلاق چابک به‌نظرم این‌جا درست نیست؛ ولی به هر جالب است.)

کسب و کارهای کوچک؛ کاهش خوش‌بینی از آینده مالی، افزایش سرمایه‌گذاری بر روی فناوری‌های همراه

افزایش سرمایه گذاری اپراتورها روی LTE

فروش سرویس‌های موسیقی از لوح‌های فشرده بیشتر شد

شبکه‌های اجتماعی:

رسانه‌های اجتماعی و توییتر فارسی؛ اولین خبرها و نگاه‌ها درباره زلزله (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی) (مهم!)

وقتی کاربران توییتر به داد زلزله‌زدگان رسیدند (وبلاگینا)

چگونه رسانه‌ها به کمک موبایل و نقشه‌های بحران می‌توانند به زلزله‌زدگان کمک کنند (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

مشارکت خلاقانه ی CNN و Facebook درپوشش خبری انتخابات آمریکا (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک)

تغییرات توییتر برنامه‌نویسان را خشمگین کرد

صنعت فاوا در ایران:

به خاطر یک شورا ICT کشور را تضعیف نمی‌کنیم (مصاحبه با رئیس مرکز تحقیقات مخابرات)

ترکیه جای خالی ایران را در آیکن پر کرد (فاجعه!!!)

امیدواری به ایجاد هاب در شرایط سخت سیاسی;ظرفیت ایجاد شده در زیرساخت در انتظار مشتری

اعلام برنامه‌های جدید دبیر شورای عالی فضای مجازی کشور

دولت الکترونیکی‌؛ گمشده در نقشه‌های راه

گردش مالی حوزه فناوری اطلاعات دو برابر شد (واقعن!؟)

شورای اقتصاد مجوز صدور پروانه اپراتور چهارم را صادر کرد

اقتصاد:

حکایت جمعیت و برنامه‌های تغییر آن (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL) (بسیار بسیار خواندنی)

درباره توزیع اندازه بنگاه‌های تولیدی (کافه اقتصاد) (بسیار جالب!)

آسیب‌شناسی اقتصاد ورزش ایران: بعد از المپیک چه می‌شود؟ (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)

یک پاراداکس (یا پازل) اقتصادی چه طور شکل می‌گیرد؟ (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

درباره تفکیک جنسیتی: عدد غم‌انگیز ۷۷ (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (تأمل‌برانگیز …)

تعزیرات حکومتی غیراخلاقی است (حجت قندی؛ اقتصادانه)

حجم نقدینگی از مرز ۳۷۴ هزار میلیارد تومان گذشت

پیشنهاد معافیت مالیاتی حقوق‌بگیران در اصلاحیه قانون مالیات

اقتصاد یورو کوچک‌تر شد

ارزش یورو در برابر دلار و ین افزایش یافت

مصوبه جدید ارزی دولت برای صادرکنندگان (من خواهش می‌کنم یکی به اینا حالی کنه با این کارها رانت از بین نمی‌ره!)

دوست داشتم!
۳

گزاره‌ها (۱۳۵)

برای تغییر آن کسی که هستی، تفکرت را در مورد این‌که چه کسی هستی تغییر بده.

جاناتان لاکوود هوئی

دوست داشتم!
۳

دعوت به همکاری در معاونت طرح و توسعه یک مؤسسه‌ی مالی و اعتباری نوپا

این آگهی هم مربوط به یکی از دوستان خوب و عزیز من است:

معاونت طرح و توسعه‌ی یک مؤسسه‌ی مالی و اعتباری نوپا با شبکه شعبی در حدود ۲۰۰ شعبه در سراسر کشور برای توسعه‌ی فعالیت‌های خود نیازمند جذب همکاران دارای سوابق علمی و تجربی مرتبط است. متقاضیان در حوزه‌های زیر مشغول به کار خواهند شد:

۱- تدوین، اجرا و کنترل راه‌بردها و برنامه‌های کلان و عملیاتی سازمان؛

۲- امور تشکیلات و روش‌ها؛ به‌ویژه: بهبود و بازمهندسی فرایندهای سازمان و اصلاح و بهبود ساختار سازمانی؛

۳- ارزیابی عملکرد سازمانی.

خانم‌ها و آقایان متقاضی لازم است دارای شرایط زیر باشند:

۱- فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد در یکی از رشته‌‌های مهندسی صنایع، MBA و مدیریت.

۲- آقایان باید حتما دارای کارت پایان خدمت وظیفه یا معافیت دائم باشند.

۳- ترجیحا زیر سی سال.

۴- دارای حداقل یک سال سابقه‌ی کار در یکی از زمینه‌های: برنامه‌ریزی استراتژیک / مهندسی مجدد و بهبود فرایندهای سازمانی / طراحی و بهبود ساختار سازمانی / امور تشکیلات و روش‌ها و سایر زمینه‌های مرتبط.

۵- متقاضیان دارای سابقه‌ی بانکی در اولویت قرار دارند.

شرایط یک تا چهار برای دعوت به مصاحبه الزامی‌اند. بنابراین خواهش‌مندم در صورتی که حتی یکی از این شرایط را ندارید، به وقت خودتان و ما احترام بگذارید و از ارسال رزومه خودداری کنید. ارزیابی رزومه‌ها به‌صورت مشترک توسط معاون طرح و توسعه‌ی مؤسسه‌ی مورد نظر و من انجام خواهد شد.

لطفا رزومه‌های‌تان را به نشانی ای‌میل من ارسال کنید: Gozareha@outlook.com

از این‌که این آگهی را به‌اشتراک می‌گذارید تا به دست علاقه‌مندان‌ش برسد هم سپاس‌گزارم.

دوست داشتم!
۲
خروج از نسخه موبایل