سرمشقهایت را نوشتم خط به خط اینک
ای عشق از من دفتری تکثیر خواهد شد؟
گفتی” «در این ره پیر باید شد» شدم حالا
از آن همه رؤیا یکی تعبیر خواهد شد؟
محمد علی بهمنی
سرمشقهایت را نوشتم خط به خط اینک
ای عشق از من دفتری تکثیر خواهد شد؟
گفتی” «در این ره پیر باید شد» شدم حالا
از آن همه رؤیا یکی تعبیر خواهد شد؟
محمد علی بهمنی
تا دقایقی دیگر پنجمین الکلاسیکوی فصل برگزار میشود و باز ما شاهد هنرنمایی بالرینهای بارسا در ورزشگاه رؤیایی نیوکمپ در برابر رقیب دیرینه خواهیم بود. الان که این مطلب را مینویسم نمیدانم امشب در بازی چه اتفاقی خواهد افتاد؛ اما این را میدانم که الگویی که در این پست در موردش مینویسم را حتما امشب هم در بازی بارسا خواهیم دید. امشب میخواهم در مورد یک ویژگی جادویی دیگر بارسا بنویسم که در بازی رفت الکلاسیکوی جام حذفی نمود بسیار زیادی پیدا کرد.
حفظ توپ وحشتناک، پرس شدید و ضربهی سریع. این شاید خلاصهای باشد از سبک بازی بارسای پپ. همه این را میدانند و همان همه هم تا بهحال روشهای گوناگونی را برای در هم شکستن این سبک بازی انجام دادهاند؛ اما جز در بعضی بازیها و بهصورت مقطعی هنوز تیم و مربی پیدا نشده که بتواند در برابر این سبک بازی دوام بیاورد. مثال بارزش هم مورینیو است که در تمامی الکلاسیکوهای بسیار زیاد این دو سال اخیر (از همان بازی ۵ هیچ معروف تا همین بازی هفتهی پیش) در تمام بازیها سبک متفاوتی را امتحان کرده و جز در یک بازی ـ فینال جام حذفی قبل ـ موفق نبوده است. جالب اینجاست که در تمامی این الکلاسیکوها اغلب گلهای بارسا از الگوی یکسانی پیروی کرده است: یک پاس توی عمق و … گل! مثلا همان الکلاسیکوی ۵ هیچ را یادتان بیاید یا بازی رفت لیگ امسال که مسی آن پاس جادویی را به الکسیس داد. خوب همه این را میدانند که بارسا چطور بازی میکند و چطور گل میزند. چرا کسی نمیتواند در برابرش مقاومت کند؟
بهنظرم این مسئله دو وجه دارد:
۱- اجرای عالی کارهای تکراری: بازیکنان بارسا این کارهای تکراری را آنقدر عالی انجام میدهند که هر چقدر هم تیمهای حریف در بازی دفاعی پیشرفت کنند دست آخر پیشرفتهترین تاکتیکشان برای متوقف کردن بازیکنان بارسا میشود خشونت! (مراجعه کنید به حرکات وحشیانهی پپه در تمامی الکلاسیکوهای دو سال اخیر!)
۲- خلاقیت در انجام کارهای تکراری: بازیکنان بارسا در انجام کارهای تکراری خلاقیت دارند! از جمله آنها دقیقا در انجام همین تاکتیک پاس توی عمق و گل زدن، بازیکنان متفاوتی نقش ایفا میکنند. مثلا اگر همیشه در ذهن بازیکنان حریف این الگو ثبت شده که باید ژاوی یا اینیستا پاس بدهند و مسی و الکسیس و ویا گل بزنند، بهیکباره در یک بازی مشکل که کار گرهخورده شاهد این هستیم که مسی پاس میدهد و ژاوی گل میزند. یا از آن هم جالبتر، مسی پاس میدهد و اریک آبیدال در سن ۳۲ سالگی دومین گل تاریخ دوران بازیگریاش را در الکلاسیکو بهثمر میرساند!
ماجرا وقتی جالبتر میشود که بارسا بهیکباره حتا روش گل زدنش را عوض میکند و حریف را با تاکتیک خودش غافلگیر میکند. گل اول الکلاسیکوی جام حذفی همینطوری بهثمر رسید: اولین گل بارسا از روی ضربهی کرنر در کل فصل جاری!
راستش من هنوز در این مورد به نتیجه نرسیدهام که آیا این پویایی و توان بالای ذهنی برای بروز خلاقیت در سختترین شرایط ممکن، وابسته به نبوغ بازیکنان بارسلونا است و یا نتیجهی آموزشهایی که در مکتب لاماسیا دیدهاند. این خیلی شاید مهم نباشد؛ مهم درس دیگری است که ما از این بارسای جادویی میگیریم: سادهترین الگوی موفقیت اجرای عالی و خلاقیت در انجام کارهایی است که نه فقط برای دیگران که برای خودمان هم تکراری شدهاند!
پ.ن.۱. عکس بالا مربوط است به الکلاسیکوی رفت لیگ امسال؛ همان بازی ۳-۱ معروف. میتوانید در چهرهی تکتک بازیکنان بارسا لذت و غرور ناشی از بهترین بودن را ببینید! این عکس واقعا جادویی است.
پ.ن.۲. کانال رسمی یوتیوب باشگاه بارسلونا انیمیشن بسیار جالبی در مورد بازی امشب منتشر کرده که هرگز نباید از دستش بدهید: اینجا روی یوتیوب و دانلود از اینجا.
پ.ن.۳. امروز ۲۵ ژانویه روز تولد دوستداشتنیترین بازیکن دنیا برای من و یکی از بهترین بازیکنان تاریخ است: تولدت مبارک ژاوی هرناندز عزیز!
“من احساس میکنم بشر امروز از چیزی رنج میبرد که نمیداند چیست؟ کسی که نابیناست بالاخره می داند از چه رنج میبرد. چون یکی از ابزارهای شناخت و ادراک حسیاش را از دست داده اما بشر امروز نمیداند کدام ابزار معرفتیاش را از دست داده است. هگل میگوید: شکاکیت دیروز بشر که در دورهی سوفسطاییان و یونانیها بود، «شکاکیت وجودی (انتولوژیک)» بود. بشر در عالم بیرون دچار شک شده بود. اما شکاکیت دوران معاصر معرفتشناسانه (اپیستمولوژیک) است. یعنی در حوزهی معرفت ما نقصان ایجاد شده و دچار شک و تردید هستیم و نمیدانیم منشأ بحران چیست و کجاست؟” (از گفتگوی طهماسب صلحجو با احمد رضا معتمدی در مورد فیلم آلزایمر؛ مجلهی فیلم؛ شمارهی ۴۲۲؛ مهر ۱۳۹۰)
گم شدن ابزار کسب معرفت بشر! نگاه جالبی است. هر چند که بهنظرم مشکل اصلی گم شدن ابزار نیست. علم شناخت به ما آموخته که ابزارهای حصول معرفتمان دارای چه محدودیتهایی هستند و چه کاربردهای محدودی دارند. سردرگمی ما از همینجا شروع شده. ما به ناگاه فهمیدهایم که دیگر “ابزار جستجویمان” بهکار نمیآید. بنابراین به سراغ “جستجوی ابزار” رفتهایم. اما ناگهان با این حقیقت تلخ و سهمناک روبرو شدهایم که “جستجو” بدون “ابزار” ممکن نیست! این دور باطل است که این روزها اذیتم میکند …
بهتر است یک روز شیر باشیم تا عمری گوسفند!
الیزابت کنی
“حجازی را تا آنجا که میشناسم و از سایرین شنیدهام عاشق حرفهاش بود و زندگی وی در حرفهی او خلاصه میشد. بسیاری از افراد در حرفه و ورزش فوتبال حضور دارند اما در کنار آن به کارها و حرفههای دیگر فکر میکنند که حجازی اینچنین نبود. حجازی فوتبالیست آمد و فوتبالیست رفت و همین باعث شد تا شخصیت ممتاز گردد.” (اکبر زنجانپور در مورد ناصر حجازی؛ اینجا)
تازه از ناهار برگشته بودم که ایمیل احسان را دیدم با موضوع: دکتر وفا غفاریان. قبل از اینکه بازش کنم هر فکری را میکردم جز این خبر بسیار بد؛ هر چند مدتها بود که آقای غفاریان دچار بیماری سختی شده بودند.
احتمالا کمتر کسی از علاقهمندان مباحث مدیریت استراتژیک در ایران هست که نام دو کتاب معروف ایشان “استراتژی اثربخش” و “معانی نوظهور در مفهوم استراتژی” را نشنیده باشد. با بودن مدیرانی مثل آقای غفاریان در میان مدیران دولتی ایران، کمی میشد به آینده امیدوار بود. به قول شهرام، آقای غفاریان یکی از الگوهای مدیریتی برای جوانان نسل ما و نسلهای قبلی ما بودند. کسانی که به دانش تئوریک بسنده نکردند و وارد عرصهی عمل شدند و از آن طرف هم نیفتادند؛ یعنی به کار اجرایی بدون دانش تئوریک نپرداختند. آقای غفاریان از معدود مدیران رده بالای دولتی در این چند سال اخیر بودند که در هر دو عرصهی علم و عمل، واقعا حرفی برای گفتن داشتند. کسانی که در بدترین حالت، مقابل بسیاری از خرابیهای ناشی از اهمال و نادانی ایستادند. هنوز کارهای بسیار دیگری مانده بود که ایشان میتوانستند انجام بدهند و رفتنشان با این سن کم، واقعا تأسفبار است.
بسیار متأسفم و درگذشت ایشان را به جامعهی مدیریت ایران تسلیت میگویم. روحش شاد.
پیش از شروع:
جامعهشناسی، روانشناسی و کار حرفهای:
کارهایی که به جای غر زدن میتوانیم انجام دهیم! (استثناییییی!)
تست خودشناسی فروید (جالبه!)
مدیریت و کارآفرینی:
انتخاب نوع رابطه در زمانبندی (این نوشتهی نادر خرمیراد خیلی خوب بود)
درسهایی که میشود از ورشکستگی “کداک” گرفت (مهران نصر؛ رسانههای امروز)
لری پیج:گوگل باید مانند یک خانواده باشد (آیکلاب) (ویژگیهای یک محیط کاری ایدهآل از زبان پیج. مدیرای ایرانی، واقعا همهشون هم راهکارهای فوقالعاده و غیرقابل دسترسی نیستند!)
مصاحبه مطبوعاتی اینجانب درباره مرسدس بنز با مجله خلاقیت (استاد پرویز درگی)
حرف و عملتان یکی باشد (دستنوشتهای یک مدیر)
یادگیری در بازاریابی و فروش (احسان نصیری)
موازیکاری بهسبک ایرانی (سینا انصاری؛ دلتنگیهای آخر هفته)
سه پنجم سایتهای تجاری در ایران شکست میخورند (آمارهای خوبی داره داخلش)
The Value of a BA: Building the Bridge (این هم یک توصیف خوب از ماهیت کار تحلیلگران کسب و کار)
Interbrand – Best Global Brands 2011 – Top 100 brands (این یکی هم ردهبندی باارزشترین برندهای جهان توسط بلومبرگ)
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
افزایش نقشآفرینی IT در سازمانها؛ نتایج نظرسنجی سالانه موسسه مککینزی (یک گزارش بسیار بسیار خواندنی و مهمترین لینک این هفته از نظر من!)
جاکوبجکگلدمن، بنیانگذار زیراکس پارک درگذشت (خبر بسیار بسیار مهمیه. این آدم یکی از مهمترین و ناشناختهترین آدمهای تأثیرگذار بر پیشرفت صنعت آیتی در دنیا است.)
پوشش همایش اپل با موضوع آموزش، در «یک پزشک» (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
بسته شدن مگاآپلود و دستگیری صاحب عجیبش (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
جری یانگ، موسس یاهو از این شرکت استعفا داد (وبلاگینا)
آمار و ارقامی از اینترنت در سال ۲۰۱۱ (وبلاگینا)
دبیان حالا اولین توزیع روی وبسرورهای جهان است (آزادراه)
وضعیت درآمد صنعت آیتی؛ افت بازار سختافزار، رشد درآمد شرکتهای نرمافزاری
متن کامل گزارش اینفورما در خصوص پیشبینی بازار تلفن همراه خاورمیانه و آفریقا تا سال ۲۰۱۵
رشد سریع سیستمهای رایانش ابری
آمار استفاده ایرانیها از بازیهای رایانهای/ مصرف روزانه ۴۰ میلیون ساعت “گیم”
تلفنهای هوشمند نسل چهارم ۵ درصد بازار را در دست دارند
مایکروسافت نگران از کاهش فروش ویندوز
صدور مجوز برای بیش از هزار نرمافزار در ایران در سال ۹۰
معاون وزیر ارتباطات: دلیل محدویتهای ایجاد شده در اینترنت شناسایی دو ویروس جدید است (من یکی شخصا قانع شدم آقای معاون!)
اقتصاد:
تبیینی از رکود حال حاضر اقتصاد آمریکا (کافهی اقتصاد) (عاااااااالی!)
نیروی کار دلسرد میشود (تحلیل آمار بیکاری در ایران توسط علی دادپی در “اقتصاد، خرد، بازار و خانوار”)
اگر تنها ابزار در دست شما یک چکش باشد، عادت میکنید هر مسئلهای را یک میخ ببینید!
آبراهام مازلو
“من هرگز نگران داشتن یک تیم کوچک (از نظر تعداد بازیکن) نیستم. در واقع این میتواند برای ما بهتر باشد. من به بازیکنانم اطمینان کامل دارم و فلسفهی من این است که برای هر مشکلی یک راه حل وجود دارد.” (پپ گوآردیولا؛ اینجا)
با تبریک تولدش و با آرزوی یک برد استثنایی دیگر در الکلاسیکوی امشب. 🙂
حل مسئله همیشه از راههای شناخته شده و معمولی قابل انجام نیست. خیلی وقتها مشاوران ناگزیر از استفاده از روشهای جدید و غیرسنتی برای حل مسائل سازمانی هستند. استفاده از روشهای جدید میتواند دو وجه داشته باشد: یادگیری روشهای جدیدی که دیگران ابداع کردهاند و ابداع روشهای جدید توسط خود فرد یا تیم. دومی نیازمند خلاق بودن است. خلاقیت اگر چه میتواند یک ویژگی ذاتی آدمها باشد (بعضی آدم ها همیشه خلاقاند)؛ اما اینطور هم نیست که خلاقیت صرفا ذاتی باشد. بههمین دلیل روشهای زیادی برای خلاقتر شدن ارایه شده است. در عین حال تمریناتی هم برای افزایش توان خلاقیت ذهن وجود دارند که در این پست ۱۲ تمرین ساده در این زمینه را مرور میکنیم:
پ.ن. خداوکیلی خیلی تمرینهای خلاقانهای هستند! 🙂