“تری میتواند مربی خوبی شود. او شخصیت مناسبی برای این کار دارد و پس از بازی زیر نظر چند مربی از تجربه خوبی هم برخوردار است. ضمن اینکه جامهای زیادی هم برده است. مهم است که مربیگری را با این مشخصات آغاز کنید. تری از کار کردن با مربیانی فوقالعاده توانسته تجربه زیادی پیدا کند و میتواند آن را با دانشی که در طی این سالها کسب کرده ترکیب کند. البته مهم است که در شروع کار ایدههای مشخص خود را داشته باشید. بازیکن پس از بازنشستگی باید بداند بهترین کار برای آیندهاش چه چیزی است؛ اما تری از نظر من مشخصات لازم برای تبدیل شدن به یک مربی خوب را دارد.” (آنتونیو کونته؛ اینجا)
داستان جان تری و چلسی هم بعد از دو دهه بهپایان خود رسید. حالا دیگر کاپیتانِ مقتدر و دوستنداشتنی چلسی (البته برای ما عاشقان یونایتد) هم مانند دیگر کاپیتانهای بزرگِ این سالهای فوتبال بهپایان راه رسیده و احتمالا پس از یکی دو سال پول پارو کردن در آستونویلا بهسراغ مربیگری خواهد رفت و بهنظر، سابقهی درخشان او در زمینهی کاپیتانی و رهبری تیمش نشان از آن دارد که بعد از سالها انگلستان مربی بزرگی را هم بهخود ببیند (فکر میکنم که تری و استیون جرارد که حالا مربی تیم پایهای لیورپول است میتوانند راهی میان مربیان خارجی پرشمار لیگ برتر برای مربیان انگلیسی بگشایند.)
اما حرفهای بسیار بسیار جذاب آنتونیو کونته ـ مربی پرشور و جذاب ایتالیایی چلسی ـ در مورد اینکه تری چه دارد که او را تبدیل به یک مربی موفق خواهد کرد، بسیار الهامبخش هستند. کونته به این اشاره میکند که شما برای شروع و پیشروی موفق در مسیر شغلیتان به چه چیزهایی نیاز دارید. کونته بهخوبی ۵ کلید موفقیت در ساختن یک کارراههی شغلی موفق را مشخص کرده است:
- تناسب شخصیت با شغل: آزمون MBTI این روزها معروفتر از آن است که لازم باشد اشاره کرد که “هر کسی را بهر کاری ساختند.” پس ابتدا لازم است کشف کنید برای چه کاری مناسب هستید تا در آن زمینه مسیر شغلی موفقی را برای خود خلق کنید.
- کسب دانش: هر شغلی دانش تخصصی ویژهی خود را دارد (مهارتهای سخت)؛ اما در کنار آن نباید از مهارتهای عمومی شغلی یا همان چیزی که من به آن مهارتهای کار حرفهای میگویم (مهارتهای نرم) غافل شوید. یک مسیر شغلی موفق به هر دو مهارت نیاز دارد.
- تجربه کردن: احتمالا لازم نیست یادآوری کنیم که برای دستیابی به استادی در هر زمینهای دانش تئوری کفایت نمیکند و باید آستینها را بالا زد و وارد گود شد. قانون معروف ۱۰ هزار ساعت را بهیاد بیاورید!
- شاگردی کردن: هر چقدر هم که دانش بالا و تجربهی فراوانی داشته باشید، همچنان برای موفقیت در مسیر شغلیتان نیازمند شاگردی کردن خواهید بود. چرا؟ چون اساتید بزرگ و مدیران برجستهی حوزهی کاری شما با تجربه کردن یاد گرفتهاند که چگونه باید علم و عمل را با هم ممزوج کرد. اما مهمتر از آن، این بزرگان یاد گرفتهاند که راههای شکست کداماند و در نتیجه با شاگردی کردن آنها از هزار راه به بنبسترسیدهی آنها عبور خواهید کرد!
- ایدهپردازی نوآورانه: آن دانش و تجربهای که اندوختهاید لزوما شما را تبدیل به فردی خاص نمیکنند. برای دستیابی به بالاترین مدارج شغلی در هر حوزهای شما باید خود یک رهبر فکری و یک ایدهپرداز نوآور باشید. بنابراین ایدههای خود را دستِ کم نگیرید و آنها را به آزمون علم و تجربه و بازخوردهای دیگر افراد بگذارید. پس از مدتی ایدههای غربال شدهای خواهید داشت که شما را تبدیل به یک متخصص حرفهای شناخته شده در حوزهی کاری خودتان خواهند کرد.
لازم است به این نکته توجه کنیم که فرقی نمیکند مسیر شغلی ما کار برای سازمانها یا آزادکاری (فریلنسینگ) باشد. در هر دو حوزه به این ۵ کلید موفقیت نیاز خواهیم داشت.