آن تیم زیبای ایتالیای سال ۲۰۰۰ که در فینال یورو قربانی قانون تراژیک گل طلایی شد با تیمی که سال ۲۰۰۶ جامجهانی را بالای سر برد، یک چهرهی ویژهی مشترک داشتند که همچون یک کارگردان، “زیبایی ایتالیایی” را از آغاز تا پایان رهبری میکرد. گلادیاتور رمی که بیست و چند سال یکی از مظاهر اصلی زیبایی فوتبال و تعصب بود. یکی از آخرینهای نسلی که ماندگاری را به بردن انواع و اقسام جامها ترجیح دادند … فرانچسکو توتی این هفته گام آخر فوتبالش را با رم برمیدارد و بعد، او هم به خیل ستارگانی میپیوندد که سالها فراتر از زمین خیس فوتبال، درون قلب و جانِ ما برای رسیدن به آمال و آرزوهایشان جنگیدند …
بیایید با هم چندین نقلقول از زبان گلادیاتور کهنهکاری بخوانیم که دیگر او را با آن پیراهن مسیرنگ نخواهیم دید:
“فوتبال برای من جایگاهی بیشتر از یک ورزش دارد. فوتبال همهچیز من است. بالاتر از آن اما عشق من به رم است، به طوری که هیچ چیزی بالاتر از آن برایم وجود ندارد. هنوز از بازی کردن لذت میبرم و برای همین ادامه میدهم. تا زمانی هم که این علاقه و لذت ادامه داشته باشد، به بازی کردن ادامه خواهم داد. وقتی بازنشست شوم، دلتنگ حضور در کنار تیم خواهم بود. بازی کردن در کنار آنها، شوخی کردن باهم و هر چیز کوچک دیگری مثل این. به زندگی پس از فوتبالم فکر نمیکنم، اما میدانم که مسیری کاملا متفاوت خواهد بود.” +
“رم برایم چه معنایی دارد؟ همه چیز، همه چیز! این شهر! نه صرفا بهخاطر اینکه من اهل رم هستم. رم از دید من، زیباترین شهر جهان است؛ دریا، کوه، بناهای قدیمی، خورشید زیبا و شور و شوق مردم شهر بیهمتا است. رم برای من هممعنی فوتبال است، همیشه طرفدار باشگاه بودم و رنگهای لباس رم در خواب من و اتاق من در کودکی نقش بسته بود. این پیراهن برای ۲۵ سال بر تن من بوده است، اولین و تنها پیراهن در عمرم؛ بازوبند کاپیتانی را نیز به بازویم بستم. چه چیز دیگری میتوانستم بخواهم؟” +
“۲۵ سال پر از پیروزی، شکست، گل، لذت و ناراحتی. من در این سالها احساسات متفاوتی را تجربه کردهام و واقعا سخت است که بخواهم آنها را براساس شدتشان ردهبندی کنم. با این حال چیزی که با قاطعیت میتوانم بگویم این است که هنوز هم برای پوشیدن پیراهن رم انگیزه دارم و میخواهم با تمام توانم برای این تیم کار کنم و احساسات و تجاربی جدید داشته باشم. برای من شرایط طوری است که انگار اصلاً این همه سال از حضورم در رم نگذشته است. در بیستوپنجمین فصل حضورم در رم همان انگیزه و تمایلی را برای بازی کردن دارم که در سال اول داشتم …” +
“خوشحال میشوم که با خداحافظی من، پیراهن شماره ۱۰ رم هم بازنشسته شود؛ ولی از سوی دیگر این به معنای پایان رؤیای جوانانی است که دوست دارند پیراهن شماره ۱۰یی که توسط توتی پوشیده میشد را بپوشند. بر تن کردن این پیراهن، قدرت شخصیتی بالایی میخواهد. پیراهن شماره ۱۰، پیراهن پرابهتی است و همیشه با کسی که این پیراهن را برتن میکند، برخورد متفاوتی نسبت به سایر بازیکنان میشود.” +
“قطعا اگر من به تیم دیگری میرفتم، میتوانستم جامهای قهرمانی بیشتری کسب کنم؛ ولی هیچوقت نسبت به تصمیمم برای ماندن در رم حسرت نمیخورم؛ حتی برای یک ثانیه. من به حرف قلبم گوش دادم.” +
عشق، پشتکار و تدوام و شجاعت گوش دادن به ندای قلب. خلاصهی آن چیزی که توتی را در قلب همهی هواداران فوتبال ماندگار کرد. توتی ـ همانند همتیمی سابقش باتی گل ـ راه ماندگاری در قلبها را بهجای ماندگاری با جامها انتخاب کرد. حسابی دلتنگت خواهیم شد. خداحافظ کاپیتان!