درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۵۶): مفهوم واقعی ارزیابی عملکرد

“در هفته‌های اخیر بارها در مورد آخرین شانس من صحبت شده که حساب آن از ‏دستم در رفته است. یک رئیس فوق العاده تنها براساس جام‌هایی که به دست می‌آورید، [شما را] قضاوت نمی‌کند؛ ‏بلکه در زمان مناسب آن‌چه را که باید بگوید، به زبان می‌آورد. او به ما آرامش و اعتماد به نفس داد و با ‏این شرایط، شما بهتر کار می‌کنید.” (سینیشا میهایلوویچ؛ این‌جا)

بگذریم از این‌که سینیشا میهایلوویچ (قاتل آن تیم درخشان ما در بازی ایران ـ یووگوسلاوی در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه) دست آخر هم آخرین شانس‌ش را از دست داد و اخراج شد و البته از این هم بگذریم که تعاریف‌ش چقدر با سبک مدیریتی برلوسکونی در میلان تطابق دارد؛ اما آن قسمتی که پررنگ کرده‌ام بدون هیچ توضیح اضافی یکی از مهم‌ترین اصول مدیریتی است که معمولا در بازی‌های سیاسی (Organizational Politics) مرتبط با نظارت و ارزیابی عملکرد در سازمان‌ها نادیده گرفته می‌شود. 🙂 شاید بد نباشد این گفته را چاپ کنیم و روی میزمان بگذاریم و هر روز یک بار به خودمان یادآوری کنیم که ارزیابی عملکرد به‌معنای زیر سؤال بردن همکاران و مچگیری نیست؛ بلکه ابزاری است که به‌کمک آن ذهن‌ها هم‌سو و دل‌ها هم‌دل می‌شوند تا مسیرِ پیش‌رفت سازمان به‌سوی اهداف‌ش در کنار حرکتِ تک‌تک اعضای سازمان به‌سوی اهداف شغلی‌شان ساخته شود و تسهیل شود.

دوست داشتم!
۲

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۱۵۳): تکرار، همیشه هم بد نیست!

 

تکرار عملکرد من و تیم در سال گذشته آسان نیست؛ اما اگر مثل پارسال باشیم نشان می‌دهد که خوب کار کرده‌ایم. هدف‌م کسب جوایز تیمی و فردی است. سخت تلاش می‌کنم تا این جوایز را به‌دست بیاورم. به‌همین خاطر این که سال بعد دوباره برای کسب جوایز این جا باشم نشانه‌ی خوبی است. وی هر کسی سبک فکر و کار خاص خود را دارد. فوتبال بازی کردن را دوست دارم و سعی می‌کنم بهترین عمل‌کردم را داشته باشم. از موفقیت و پیروزی خسته نمی‌شوم. خوب است که در بهترین روزهای‌م هستم و سعی می‌کنم که بهتر از سال قبل باشم. امیدوارم بهترین سطح‌م را داشته باشم.” (کریس رونالدو؛ این‌جا)

حرف‌های کریس رونالدو جالب هستند: تکرار عمل‌کرد مطلوب و دست‌یابی دوباره به موفقیت، نشان آن است که برنامه‌ریزی، فرایندهای اجرایی و شایستگی‌های فردی و سازمانی درستی انتخاب و اجرا شده‌اند.

انگار تکرار همیشه هم بد نیست!

دوست داشتم!
۶

مقاله‌ی هفته (۳): ۱۰ معیار خلاقانه‌ی ارزیابی عملکرد سازمان

سنجش عملکرد سازمان با معیارهای معمولی که همه می‌شناسند که کاری ندارد! البته منظورم این نیست که کاری ندارد! منظورم این است که پرداختن به سنجش چیزهایی که همه می سنجند که برای شما مزیتی در رقابت به همراه نمی‌آورد. بنابراین مهم است که سازمان در سیستم ارزیابی عملکردش هم خلاقانه عمل کند؛ یعنی معیارهایی را بسنجد و به‌بود بدهد که حتا به فکر بقیه هم نمی‌رسند! مارک گراهام برون در مقاله‌ی این هفته از ۱۰ معیار ارزیابی خلاقانه‌ی ارزیابی عملکرد سازمان که در سازمان‌های دولتی و خصوصی مشاهده کرده است سخن می‌گوید. این ۱۰ معیار ارزیابی عملکرد برای سازمان‌های نوین عبارتند از:

  1. اثربخشی ارتباطات؛
  2. روابط با مشتری؛
  3. رضایت کارکنان؛
  4. تصویر برند؛
  5. شاخص انحراف (این عالیه: چقدر کارکنان اون کاری را که براش استخدام شدند انجام می‌دهند!)
  6. شاخص اعتماد (ذی‌نفعان درونی و بیرونی) به ره‌بران
  7. اذیت کردن مشتری! (مثلا مشتری چقدر برای پیدا کردن اطلاعات لازم روی وب سایت ما سر کار می‌رود!؟)
  8. شاخص عملکرد تأمین‌کنندگان / شرکا (مثلا کار کردن باهاشون چقدر راحته)
  9. شاخص مدیریت پروژه (شامل ۴ زیرشاخص: عملکرد بودجه‌ای/  هزینه‌ای، زمان‌بندی، کیفیت / عملکرد، نوآوری)
  10. سرمایه‌ی نامشهود

جزییات را در این مقاله که می‌توانید از این‌جا دانلود کنید مطالعه بفرمایید.

دوست داشتم!
۱۳
خروج از نسخه موبایل