«ما در مورد یک باشگاه فوقالعاده و با تاریخی بزرگ صحبت میکنیم که در این مقطع مانند من جاهطلبیهایی برای برنده شدن و تلاش برای ساخت دستاوردی مهم دارد و به همین دلیل من تصمیم گرفتم به اینتر ملحق شوم. من فکر میکنم این یک چالش جدید و یک فصل تازه در زندگی من است. من در گذشته سرمربی یوونتوس بودم و با آنها فاتح عناوین زیادی شدم و حالا میخواهم همین کار را در اینتر هم انجام دهم. تاریخ این باشگاه بسیار مهم است و ما باید احترام زیادی برای آن قائل بوده و اینتر را به همان سطح در گذشته برسانیم.» +
«مسئله جاهطلبی چیزی نیست که من به آن پاسخ دهم، این چیزی است که باشگاه باید جوابش را بدهد و نه من. باشگاه است که باید جاهطلبیاش را نشان دهد و نه مربی. مربی باید هر روز سخت تلاش کند ولی این باشگاه است که باید جاهطلبی خود را نشان دهد.» +
«خانواده من اگر من را اینطور با شور و انگیزه نبینند نگران میشوند. وقتی شور و انگیزه نداشته باشم یعنی خوشحال نیستم و این موضوع آنها را نگران میکند. من را دیگر نمیشناسند. » +
«دوست دارم جام ببرم، دوست دارم برنده باشم. ولی در عین حال، فکر میکنم باید سخت تلاش کنید و همواره بکوشید تا به موفقیت برسید. معجزات اتفاق نمیافتند، گاهی رخ میدهند و گاهی نه. ما کار بزرگی انجام داده ایم.» +
«نمیدانم آیا جذب یک بازیکن بزرگ راهحل است یا نه. اگر فصل قبل را به خاطر بیاورید که ما قهرمان شدیم و نقل و انتقالاتمان را نگاه کنید، فکر میکنم نشان میدهد که مهمترین چیز خرید بازیکن نیست.» +
«ما باید غرور، علاقه و اراده خود را تا پایان فصل جاری نشان دهیم. فوتبال فرق میکند، شما باید با علاقه برای آن بجنگید. فوتبال یعنی این، نه اینکه اعتماد بهنفس بالا باشد یا نه، یا اینکه بازیکنی خوشحال باشد یا نه.» +
«یک مربی میتواند برنامه دقیقی داشته باشد ولی اگر بازیکنان به آن برنامه اعتماد نداشته باشند، کار تمام است.» +
«همه ما بارسلونا را میشناسیم و میدانیم که این تیم، حفظ توپ و کنترل بازی را بسیار دوست دارد. میدانم که زمانی که توپ را در اختیار نداریم، کارمان دشوار خواهد بود و عذاب خواهیم کشید ولی وقتی توپ به ما میرسد، باید نشان دهیم که چه تواناییهایی در ما نهفته است. باید جاهطلب باشیم و فوتبال خوبی بازی کنیم. برابر بارسا ما شانس اول صعود نیستیم ولی انگیزه ما برای این بازی بسیار بالاست و این فاکتور تعیینکنندهای است.» +
«از عملکرد چلسی در نیمه دوم راضی هستم. مهم نیست که شما پیروز شده، به تساوی میرسید یا حتی شکست بخورید، مهم این است که با تلاش زیاد بازی کرده و از ابتدا تا انتها مبارزه کنید. آن چیزی که ما در نیمه دوم تغییر دادیم، تفاوت در رویکرد مبارزه کردن ما بود و این تفاوت بزرگ بین ۲ تیم در نیمه دوم شد.» +
«من دریافتهام زمانی که بازی را درست آغاز نمیکنید شما خوشحال نخواهید بود. وظیفه مربی انتخاب ترکیب و بعدا تغییر دادن آن در طول بازی است.» +
«وقتی بر بازی مسلط هستید، امیدوارید که با آرامش بیشتری بازی را به پایان برسانید. در این لیگ، باید در سراسر بازی تمرکزتان را حفظ کنید.» +
«موضوع جام بردن یا نبردن نیست. فکر میکنم عملکرد یک مربی نه براساس پیروزیها بلکه براساس پیشرفت تیم و ارزشهای باشگاه باید بررسی شود. فکر میکنم این تیم میتواند از جهت کیفیت و تجربه پیشرفت کند. میتوانیم از هر جهت بهتر کار کنیم. من به دنبال پیروزی نیستم، من به تلاشم در جهت پیشرفت تیم ادامه خواهم داد.» +
بعد از بردن دو لیگ معتبر اروپا یعنی سری آ ایتالیا و لیگ برتر انگلیس، آن هم با تیمهایی که پیش از ورود «آنتونیو کونته» سایهای از خود و تاریخ درخشانشان بودند، حالا مأموریت جدید کونته در «اینتر میلان» (تیم محبوب من در ایتالیا) آغاز شده تا شاید او یکبار دیگر تیمی را که پس از ژوزه مورینیو روزهایی خوش بهخود ندیده است را نجات بخشد. فصل جدید سری آ میتواند سرشار از هیجان باشد؛ آن هم با تجمع مربیان بزرگ و جذابی مثل کونته، کارلتو آنچلوتی و ساری و امید به بازگشت تیمهای بزرگی مثل میلان و رم به کورس قهرمانی. اما موضوع بحث من در این پست سبک مربیگری کونته است. او چگونه فوتبال را میشناسد و به آن شکل میدهد تا تیمش تبدیل به یک پای ثابت رقابت برای قهرمانی شود؟
جملاتی که در بالا از قول کونته نقل کردم، تلاشی است برای ترسیم آنچه در ذهن و وجود استاد دون آنتونیو میگذرد و او را تبدیل به یکی از جذابترین و موفقترین مربیان روزگار ما کرده است.
در ادامه کلیدواژههای فلسفهی مربیگری کونته براساس حرفهای خودش مرور میکنیم:
- جاهطلبی فردی: کونته صراحتا هر جایی رفته هدف خودش را جام گرفتن بیان کرده. و البته موفق هم بوده است! کونته فقط و فقط میخواهد بجنگد تا ببرد! او به هیچ گزینهی دیگری فکر نمیکند.
- جاهطلبی سازمانی همراه با داشتن حداقلهایی از منابع مورد نیاز: یک فرد جاهطلب مثل کونته برای برنده شدن باید در سازمانی باشد که همانند خود او سرشار از جاهطلبی برای موفقیت باشد. تیمی که هدف بزرگی ندارد، برای کونته جای مناسبی نیست. اما باشگاهی جاهطلبی را همراه با حداقلهایی از سرمایهی انسانی و امکانات داشته باشد، کونته نیازی به سرمایهگذاری عظیم برای موفق شدن نمیبیند! هنر او نتیجهگیری با بهکارگیری مؤثر منابع سازمان است.
- نبرد تا پای جان و تابآوری با شور و انگیزه و عشق: گیف(جیف)های فراوانی از واکنشهای احساسی و شورانگیز کونته در کنار زمین فوتبال را میشود در اینترنت دید که بعضی از آنها هم بسیار مشهورند! آیا بدون این شور و انگیزه میشود یک مدیر موفق بود؟ تیم او مثل خودش با غرور و تعصب تا آخرین نفس میجنگد! تیمی با این قدرت تمرکزِ مبتنی بر شور و شوق، میتواند در تمامی مسیر حرکت ـ حتی در سختترین زمانها ـ تاب بیاورد و میدانیم که تابآوری تا چه اندازه در موفقیتهای بزرگ تأثیرگذار است.
- روشن بودن فرایندهای اجرایی: کونته میداند که در میدان نبرد فوتبال از گلادیاتورهایش دقیقا چه میخواهد. او اعتماد بازیکنانش را به برنامههایش جلب میکند، میداند در برابر هر حریفی باید با نقشهای متناسب با نقاط قوت و ضعف او روبرو شد و با فرصتطلبی و زمانسنجی در بهترین و کوتاهترین زمان، مؤثرترین ضربه را وارد کرد!
- موفقیت یعنی پیشرفت براساس ارزشها: کونته در روزهای آخر همکاریاش با چلسی ثابت کرد که برخلاف بسیاری از مربیان (بهویژه استاد ژوزه مورینیو) اعتقادی به موفقیت به هر قیمتی ندارد! برای او موفقیت یعنی پیشرفت تیم در چارچوب حفظ اصول و ارزشهایی که به آنها اعتقاد دارد و هویتی ارزشی که باشگاه محل کارش به آن شناخته میشود.
راستش را بخواهید من فکر میکنم اصول پنج گانهی فلسفهی مربیگری آنتونیو کونته، راهنمایی است برای هر مدیری که میخواهد یک سازمان در معرض بحران را از نو بسازد و به موفقیت برساند. شاید این فلسفهی مربیگری در سازمانی که وضعیتی عادی دارد یا به داشتههایش راضی است و نمیخواهد فراتر از جایی که هست برود، جواب ندهد. در واقع کونته یک مدیر و استراتژیست مقابله با بحران بینظیر و باهوش است که میداند چطور و در چه زمانی از کوچکترین فرصتها باید بهره بگیرد.
با این حال نباید فراموش کنیم که روحیهی رقابتی کونته که دنیا را جایی برای رقابت و برنده شدن میبیند و سلاح اصلی او در این نبرد که همانا شور و عشق است، گمشدهی این روزهای بسیاری از مدیران و سازمانهای ما است.
همانطور که گفتم سری آ این فصل احتمالا هیجانانگیزترین لیگ دنیا خواهد بود. بیصبرانه منتظرم تا دستپخت «جنگجوی عشق» را در تیم جدیدش ببینم. 🙂