حرفه‌ای‌ها (۱۹): علی‌رضا خمسه

علی‌رضا خمسه از آن دست بازی‌گرانی است که از او خاطرات شیرینی به‌خاطر داریم. از “هشیار و بیدار” تا “پایتخت” بر ما هم همانند این کمدین مونقره‌ای این روزها هم عمری گذشته است … حرف‌های علی‌رضا خمسه در مصاحبه با روزنامه‌ی “بهار” بسیار خواندنی‌ هستند:

ـ چطور این روحیه کودکانه و شادمانی را در خودتان زنده نگه داشته‌اید؟ آیا راهکار خاصی وجود دارد؟
زنده نگه داشتن این حس نیاز به یک جهان‌بینی و نگرش دارد و آن چیزی جز امید به تغییر و اصلاح، امید به حاکمیت خیر و خیرخواهی و امید به آینده نیست. 

ـ کدام عامل باعث شد تا بتوانید دنیای کودک و نوجوانان را درک کنید؟ حرفه بازیگری‌تان به شما کمک کرد یا تحصیلات‌تان در زمینه روانشناسی؟
این مسئله به شناخت بازمی‌گردد. شما می‌توانید یک پزشک باشید، اما از جهان کودکان شناخت درستی داشته باشید و اگر یک رفتگر یا آهنگر هم باشید، همین شناخت را داشته باشید. درعین‌حال می‌توانید یک روانشناس یا بازیگر باشید، اما شناختی از دنیای کودکان نداشته باشید. از طرفی این درک از امید به آینده و سازندگی شکل می‌گیرد و کسانی که به ساختن روزهای بهتر رسیده‌اند به‌این شناخت رسیده‌اند. این شناخت یعنی درک ضرورت آینده. 

ـ چطور در اجرای نقش‌های‌تان خلاقانه و ایده‌پردازانه عمل می‌کنید و به آن‌ها بعد می‌دهید؟
ارائه ایده متناسب با هر نقش یعنی حضور شش دانگ داشتن سر کار. وقتی شما سر کار حضور تام و تمام دارید، جسم و روح و خلاقیت‌تان هم دراختیارکار قرار می‌گیرد. خیلی از همکارهای ما فقط چند دانگ از حضورشان را با خود سر کار می‌آورند. نسل جدید به‌دلیل غیبت آموزش این‌گونه عمل می‌کنند و متاسفانه انضباط در کار به نسل بعد منتقل نشده است. آن چیزی که ما قدیمی‌ترها به‌عنوان یک اصل در تئاتر آموختیم. 

ـ خود شما کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید و در ذهن‌تان باقی مانده است؟
من خیلی در گذشته یا آینده سیر نمی‌کنم. من مثل بچه‌ها درحال به سر می‌برم و بر این اساس، آن کاری را که درحال‌حاضر انجام می‌دهم بیشتر دوست دارم. 

دوست داشتم!
۳

نامه‌ای به یک دوست نادیده: تا دل به چنین شب نزنی نیست سحر نیست!

در طول سالیانی که از عمر گزاره‌ها می‌گذرد، ایمیل‌های بسیاری از دوستان جوان‌ترم دریافت کرده‌ام که از من برای هدف‌گذاری و حرکت در مسیر رسیدن به رؤیاهای‌شان کمک خواسته‌ بودند. البته من کم‌تجربه‌تر و بی‌مایه‌تر از آن هستم که بتوانم در این زمینه برای دیگران نسخه‌ای بپیچم؛ اما در حدی که توانسته‌ام پاسخ‌هایی به این دوستان داده‌ام. از این به‌بعد هر از گاهی از میان این پاسخ‌ها یکی را برای انتشار در گزاره‌ها برمی‌گزینم. امیدوارم ایده‌های مطرح شده در این متن‌ها برای خوانندگان عزیز مفید باشد.

این متن در پاسخ دوست جوانی نوشته شد که دوست داشت از هنرش در زمینه‌ی عکاسی و گرافیک برای خلق شغل رؤیایی‌اش استفاده کند و حالا با اندکی حک و اصلاح در گزاره‌ها منتشر می‌شود:

سلام 🙂

من خیلی از هنر سررشته‌ای ندارم؛ اما نکاتی که به‌نظرم می‌رسد را خدمت‌تان عرض می‌کنم:

۱- اولین و مهم‌ترین نکته: موفق‌ترین آدم‌هایی که من می‌شناسم، کسانی هستند که جایی از زندگی یک ریسک بزرگ کرده‌اند، سختی‌های‌ش را تحمل کرده‌اند و به یک موفقیت بزرگ رسیده‌اند. خود من چند سال پیش شرکتی را که در آن می‌توانستم معاون مدیرعامل شوم رها کردم و یکی دو ماهی بی‌کار بودم. اما مدتی بعد ریسکی که کردم جواب داد و به هدفی که داشتم رسیدم: من شغل‌م مشاوره به مدیران است. می‌خواستم بتوانم توان کارشناسی‌ام را مستقیم به مدیران بفروشم و برای خودم کار کنم. خیلی زودتر از چیزی که خودم فکر می‌کردم به هدفم رسیدم. 🙂

۲- در نکاتی که نوشته‌اید یک نکته‌ی مهم وجود داشت: این‌که نگران تأثیر نیازهای مالی روی زندگی‌تان هستید. من می‌خواهم بگویم که اگر چه نیازهای مالی قطعا جزو اولویت‌های زندگی هر فردی در کار کردن هستند؛ اما نباید از ترس آن‌ها تصمیم به رها کردن رؤیاهای‌مان بگیریم. ممکن است به‌صورت مقطعی فشارهایی را تحمل کنیم؛ اما اگر واقعا به موفقیت امیدوار باشیم و اگر در حوزه‌ای کار بکنیم که هم تخصص‌ش را داریم و هم علاقه‌اش را؛ آن وقت موفقیت خیلی زود از راه می‌رسد.

۳- شما در گذشته در رشته‌ی خودتان موفقیت‌های بسیاری داشته‌اید. در دانشگاه‌ خوبی درس خوانده‌اید. هنرمندید! از همه مهم‌تر این‌که هنوز بسیار جوانید. خیلی چیزها را می‌توانید تجربه کنید. همه‌ی ما نقاط قوتی داریم که خاص خود ما است. بنابارین داشته‌های‌تان را مرور کنید! همه‌ی این‌ها می‌توانند خمیرمایه‌های ظهور یک هنرمند بسیار موفق باشند که برای خودش کار می‌کند و کاری را هم انجام می‌دهد که دوست‌ش دارد.

۴- جمع‌بندی نکات یک و دو و سه: من از وضعیت زندگی شما بی‌خبرم؛ اما احتمالا ارزش‌ش را دارد که ریسک کنید و مدتی را آن‌طوری که دوست دارید زندگی و کار کنید (به اولویت زندگی بر کار هم توجه کنید.) من خودم در آن یک ماه و اندی بی‌کاری بعد از سال‌ها تلاش شبانه‌روزی واقعا همان‌طوری که دوست داشتم زندگی و کار کردم. از زندگی‌ام حسابی لذت بردم. فشار عصبی ناشی از کار از دوشم برداشته شد و به این ترتیب بسیاری از مشکلات جسمی‌ام نیز حل شدند! در این دوره‌ی بی‌کاری، گزینه‌های بسیاری را برای آینده‌ی زندگی‌ام کشف کردم که قبلا ـ چون زندگی‌ام و تفکرم کارمندی بود ـ آن‌ها را نمی‌دیدم. طبیعتا در آن دوره درآمدی نداشتم (و واقعا اواخرش دیگر احساس خطر می‌کردم!)؛ اما آن دوره مثل کلاس درسی بود که من را برای یک سال سرشار از موفقیت آماده کرد.

۵- البته نباید فراموش کنید که ریسک‌پذیری تمام ماجرا نیست و تنها تصمیمی سخت برای شروع یک مسیر طولانی است! وقتی که در جهت دلخواه‌تان در زندگی به‌راه افتادید باید بتوانید هم فرصت‌سازی بکنید و هم از فرصت‌ها استفاده کنید. مثلا مدت کوتاهی با یک آژانس عکاسی یا تبلیغاتی به‌صورت مجانی کار کنید تا کیفیت عکس‌های‌تان را ببینند و بعد با شما قرارداد همکاری امضا کنند. یا در چند مسابقه‌ی عکاسی شرکت کنید و برنده شوید تا اسم‌تان به گوش آدم‌ها آشنا بشود. حتی می‌توانید یک سایت اینترنتی (به‌سادگی یک وبلاگ) تأسیس کنید و در آن در مورد تخصص‌تان بنویسید یا عکس‌های‌تان را بگذارید (این‌طوری هم به علائق تئوریک‌تان می‌رسید و هم به علائق عملی‌تان!)

۶- ریسک‌‌پذیری همراه با فرصت‌سازی و فرصت‌جویی اگر چه شرط لازم موفقیت هستند؛ اما شرط کافی نیستند. شرط کافی خیلی خیلی ساده‌تر از این حرف‌هاست: همین امروز شروع کنید و دست به‌عمل بزنید. حالا این شروع کردن می‌تواند خیلی ساده صرفا از “فکر کردن” و “تحلیل شرایط” شروع شود. اما نباید در همین مرحله توقف کنید. کم‌کم سعی کنید روزانه بخشی از زمان‌تان را به کارهایی که دوست دارید انجام دهید، تخصیص بدهید. می‌توانید کارتان را کم‌کم از تمام‌وقت به نیمه‌وقت یا ساعتی تقلیل دهید و به جای آن، روی کارهای مورد علاقه‌تان تمرکز کنید. مطمئنم خیلی زود راه پول درآوردن از کارهای مورد علاقه‌تان را هم پیدا خواهید کرد …

۷- همین اواخر جایی خواندم که فرمول زندگی موفق این‌گونه است:

زندگی موفق = قطعیت + رؤیا + واقعیت

اگر چه واقعیت در اختیار ما نیست و بسیار مهم است؛ اما پذیرش واقعیت‌های تلخ و شیرین زندگی، هنوز می‌توان رؤیاها را به قطعیت رساند!

برای‌تان در رؤیابینی و رؤیاسازی در مسیر آینده‌ی زندگی‌تان آرزوی موفقیت دارم.

دوست داشتم!
۱۱

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۱۹۴): راز ساده‌ی آرامش …

” ـ چطور با لحظات مشکل مواجه می‌شوی؟
ـ با آرامش. همیشه سعی می‌کنم که تعادل داشته باشم. دوست ندارم که در لحظات خوب در اوج باشم و در لحظات مشکل در قعر. سعی می‌کنم که از لحظاتی که دارم لذت ببرم.” (کیلور ناواس؛ این‌جا)

کیلور ناواس در مصاحبه‌اش از لحظات پراضطرابی گفته که در شب آخر پنجره‌ی نقل و انتقالات تابستانی فوتبال منتظر جابه‌جایی با داوید دخیا دروازه‌بان منچستر یونایتد بود. این انتقال البته سرانجام صورت نگرفت؛ اما می‌شود حدس زد ناواس ـ ستاره‌ی درخشان این فصل رئال ـ چه لجظات سختی را پشت سر گذاشته است. او حالا گفته که چطور آن شب سخت را گذراند:

واقعیت این است که همان‌طور که کیلور گفته غلبه بر اضطراب و لحظات سخت زندگی راز عجیبی ندارد: در زندگی لحظه کن! همه‌ی ما در زندگی‌مان بارها با لحظات پرتنش مواجه شده‌ایم؛ لحظاتی که در آن‌ها نامشخص بودن آینده‌ و انتظار کشیدن، استرس عجیبی را بر ما تحمیل کرده است (خود من شخصا ذهن ناآرامی دارم که همواره در این لحظات، ناخودآگاه به بدترین اتفاقات ممکن فکر می‌کند و خدا را شکر همیشه هم به‌ترین اتفاق ممکن رخ داده است!) اما وقتی کاری از ما برنمی‌آید فکر کردن به آن اتفاقات احتمالی و پیامد‌های‌شان، نتیجه‌ای جز سخت‌تر کردن زندگی ندارد! به‌تر است برای رسیدن به آرامش این لحظات را با مشغول شدن به کارهایی که از آن‌ها لذت می‌بریم بگذرانیم تا حواس‌مان هم از آن موضوع استرس‌زا پرت شود؛ مثل: کتاب خواندن، گوش دادن به موسیقی، فیلم دیدن و حتی خواب!

دوست داشتم!
۴

لینک‌های هفته (۲۶۳)

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

فواید لذت بردن از تنهایی!

کسب و کار و مهارت (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

هشت فرمان برای مقابله با اضطراب

۱۰ عادت مدیران موفق که باید سرلوحه کارهای خود قرار دهید ـ فارنت

۱۰ توصیه برای شروع یک روز کاری فوق‌العاده

مدیریت کسب‌وکار:

سه دلیل برای بازگشت دوباره‌ی شرکت‌های مادر متنوع

راهنمای گوگل برای شناسایی ویژگی‌های مدیریت موفق در سازمان شما ـ دیجیاتو

متخصصان فردگرا؛ موانع افسارگسیخته

گام‌های اجرایی مدیریت بحران در سازمان

تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

طبقه‌بندی روش‌های قیمت‌گذاری محصولات ـ دیتاپارتنرز

چگونه ایده بزرگ خود را به محصول تبدیل کنیم؟

چگونه کسب و کار کوچک خود را در اوج مشکلات به سوی رشد سوق دهیم؟ ـ دیجیاتو

قوانین شش گانه شرکت ۱٫۷ میلیارد دلاری سازنده کلش آو کلنز ـ دیجیاتو

۱۰ عادت کاری نامناسب که پیش از اقدام به کارآفرینی باید کنار گذاشته شوند ـ دیجیاتو

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

پنج اشتباه صاحبان تجارت‌های کوچک در جریان مالی ـ ایکامیت

اقتصاد آنلاین – سهم‌ بهره‌وری از رشد‌ اقتصادی  ۲٫۲درصد‌ شد

ایرانیان روزانه ۲ ساعت و ۴۶ دقیقه فعالیت شغلی دارند ـ ارانیکو

بسته ایران برای بازار نفت – ارانیکو

اقتصاد آنلاین – نقدینگی ۸۷۲ هزار میلیارد تومان شد

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

بازاریابی دیجیتال چه چیزی هست و چه چیزی نیست؟ ـ مصطفی لامعی

برندسازی اینترنتی برای کالاها ـ وب‌برندینگ

جعلی یا واقعی ۵ نکته بازاریابی موثر برای پخش کردن ویدئوها ـ فرصت امروز

عمر دسکتاپ رو به پایان است

دوست داشتم!
۳

پنج باور نادرست در مورد بهره‌وری فردی

بهره‌وری از واژه‌های زیبا و دوست‌داشتنی و پرکاربرد این روزها است. بهره‌وری حلال بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی و کسب و کاری و حتی اجتماعی و فردی کشور دانسته می‌شود. همه‌جا سخن از پایین بودن بهره‌وری است. مدیران از بهره‌وری پایین نیروی انسانی خود شکایت دارند. در مقابل کارشناسان و کارمندان نیز همه‌ی مشکلات را بر گردن نظام‌های ضعیف سازمانی، در دسترس نبودن منابع مورد نیاز، تصمیمات اشتباه مدیران و چیزهایی شبیه این‌ها می‌اندازند. اما این بهره‌وری چیست که همه به دنبالش هستند و هیچ‌وقت نیست یا اگر هست کم است؟

بهره‌وری را می‌توان “انجام درستِ کارهای درست” تعریف کرد. در واقع بهره‌وری مساوی است با اثربخشی (انجام کار درست) به‌علاوه‌ی کارایی (انجام درست کار.) با چنین تعریفی می‌توان ایده‌هایی در مورد جلوه‌های بهره‌وری در دنیای واقعی کشف کرد. یک نکته‌ی بسیار مهم که نباید فراموش کنیم این است که بهره‌وری با همین تعریف در حوزه‌ی زندگی شخصی هم مثل دنیای کسب و کار معنادار است. ما در زندگی‌ شغلی و شخصی‌مان نیازمند این هستیم که کارهای درست را به‌شیوه‌ای درست انجام دهیم. با چنین برداشتی از بهره‌وری است که مشخص می‌شود بهره‌وری در واقع یک سبک زندگی است که باید خودمان در پیش بگیریم و در واقع خیلی هم به سازمان و مدیران‌اش ارتباطی ندارد!

اما شاید برای بهتر درک کردن مفهوم بهره‌وری در زندگی شخصی و شغلی بد نباشد چند باور نادرست در مورد بهره‌وری فردی را با هم مرور کنیم:

۱- بهره‌وری به‌معنی زیاد کار کردن نیست؛ اگر چه زیاد کار کردن در دوره‌ی زمانی کوتاهی شما را بهره‌ورتر خواهد کرد!

۲- شلوغ بودن‌ سر شما به‌معنی بهره‌وری نیست!

۳- این‌که حس می‌کنید بهره‌وری دارید، به‌معنی این نیست که بهره‌ور هستید!

۴- بهره‌وری به‌معنی حذف زمان استراحت و زندگی شخصی نیست!

۵- بهره‌وری به‌معنی این نیست که همیشه در حال برنامه‌ریزی کردن باشیم: کار کردن مهم‌تر است!

منبع

پ.ن.۱٫ این مطلب پیش از این در خبرنامه‌ی ایمیلی کار حرفه‌ای راه‌کاو منتشر شده است. برای ثبت‌نام و دریافت مطالب این خبرنامه به سایت راه‌کاو مراجعه فرمایید.

پ.ن.۲٫ رونوشت به خودم در همین روزها. 🙂

دوست داشتم!
۵

گزاره‌ها (۱۸۴)

وقتی برای زندگی تصمیم بگیری، برای مرگ هم تصمیم گرفته‌ای …

یوستاین گرودر؛ دختر پرتغالی

دوست داشتم!
۲

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۱۹۳): چه کسی بود صدا زد کاپیتان؟

نیمار فقط برای لذت بردن فوتبال بازی می‌کند. او کاپیتان به دنیا نیامده است و نمی‌تواند وظیفه یک کاپیتان را در زمین به‌عهده گیرد. به‌نظر من بهتر است که کسی دیگری را به عنوان کاپیتان برزیل انتخاب کرد. باید به نیمار اجازه داد تا تنها به فوتبال کردن فکر کند. بسیاری از ستاره‌های بزرگ فوتبال بوده‌اند که هیچ‌گاه بازوبند کاپیتانی را بر بازو نبسته‌اند. نباید نیمار را هم درگیر بازوبند کرد. بازوبند کاپیتانی برای او بسیار زود است. نباید او را کاپیتان می‌کردند.” (کافو کاپیتان سابق تیم ملی برزیل؛ این‌جا)

کافو را با بازوبند کاپیتانی برزیل در جام جهانی ۲۰۰۲ به‌یاد می‌آوریم؛ جایی که با بالا بردن جام جهانی جاودانه شد. حالا با گذر سال‌ها از آن روزها او درباره‌ی فشاری که کاپیتانی برزیل به نیمار وارد کرده سخن گفته و معتقد است که دلیل عکس‌العمل‌های عصبی و بی‌انضباطی‌های نیمار این است که او ویژگی‌های لازم را برای کاپیتانی ندارد.

فارغ از این‌که عقیده‌ی کافو در مورد نیمار درست است یا نه، انتخاب نیمار توسط دونگا سرمربی و کاپیتان سابق تیم ملی برزیل به کاپیتانی، من را به‌یاد سازمان‌های بسیاری انداخت که در این سال‌ها در آن‌ها کار کرده یا مشاوره داده‌ام؛ جایی که به‌دلیل کوچکی اندازه‌ی سازمان برای جلب رضایت کارشناسان ستاره‌ی سازمان، تنها راه‌حل پیش رو ارتقای آن فرد به جایگاه مدیریت بود؛ حتی اگر این ارتقا صوری باشد. اما پیچیدگی ماجرا در این‌جا است که همه‌ی داستان به ارتقای شغلی افراد با عملکرد بالا برای جلب رضایت شغلی آن‌ها باز نمی‌گردد. یک علت دیگر اتخاذ چنین تصمیماتی توسط مدیران ارشد این پیش‌فرض ساده و در عین حال بسیار خطرناک است: هر فردی که عملکرد تخصصی قابل توجهی دارد، حتما عملکرد مدیریتی قابل توجه هم خواهد داشت! این در حالی است که امروزه آوازه‌ی “لزوم تناسب شاغل با شغل” بیش از هر زمان دیگری در دنیای مدیریت پیچیده است.

هدفم از این نوشته یادآوری این نکته‌ی مهم بود که “هر کسی را بهر کاری ساختند.” به‌تر است به‌عنوان یک مدیر ارشد زمانی که قصد تغییر شغل یا جایگاه افراد در سازمان را داریم، پیش از هر تصمیمی از تناسب شخصیت، توان‌مندی و مهارت و تجربه‌ی فرد با مسئولیت و وظایفی که قرار است به او محول شود، اطمینان حاصل کنیم.

پیشنهاد می‌کنم برای کسب اطلاعات بیش‌تر در این زمینه نوشته‌های استاد وفا کمالیان عزیز را در وبلاگ ارزشمند رفتار سازمانی حتما دنبال کنید.

دوست داشتم!
۱

لینک‌های هفته (۲۶۲)

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

آیا زمان خود را به بهترین نحو مدیریت می‌کنید؟

۳ سؤال که باید پرسیدن آنها از خودتان را متوقف کنید! ـ فارنت

برای موفقیت در کار به غیر از تخصص، این ۱۰ مهارت را نیاز دارید! ـ شبکه

چه‌وقت باید شغل‌تان را ترک کنید؟

می‌خواهید موفق شوید؟ به توصیه‌های سم مندز کارگردان جیمز باند گوش کنید

مدیریت کسب‌وکار:

دو تکنیک تحلیلی برای قیمت‌گذاری مستقیم ‌ـ دیتا پارتنرز

پنج کاری که مدیران تراز اول در زمان بروز مشکل انجام می‌دهند ـ زومیت

مریسا مایر: سبک مدیریتی من گوش دادن است

مدیران ماندگار: جورجیو آرمانی و برندی که نامش را جهانی کرد

اثر برند بر نیروی کار بیشتر از مشتریان است

تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

چقدر آماده دریافت فناوری های خارجی هستیم؟ افت تعداد اختراعات ثبت شده در ایران

۱۱ مورد از بزرگ‌ترین اشتباهات «استارتاپ اولی»ها ـ دیجیاتو

۸ ویژگی کارآفرینان جوان که آن‌ها را به انتخابی ایده‌آل برای سرمایه‌گذاران بدل می‌کند ـ دیجیاتو

داستان رشد واتس اپ؛ اپلیکیشنی با ۵۰ کارمند و ۹۰۰ میلیون کاربر ـ دیجیاتو

۶ شخصیتی که هر استارتاپی به آن‌ها نیاز دارد ـ دیجیاتو

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

اطلاعیه آغاز طرح خرید کالای ایرانی

۱۲ نکته‌ی اساسی در مورد سرمایه‌گذاری که هر کسی باید بداند ـ دیجیاتو

اقتصاد آنلاین – از بورس به فرابورس بروید

اقتصاد آنلاین – کدام‌ بخش‌ها‌ بیشترین‌ تسهیلات‌ بانکی را گرفتند؟

اقتصاد آنلاین – متوسط درآمد – هزینه ایرانیان اعلام شد

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

پرونده‌ای بر مشکلات توئیتر: آیا «جک دورسی» می‌تواند در نقش ناجی ظاهر شود؟ ـ دیجیاتو

گوگل برای نخستین بار تکنولوژی DoubleClick را در تبلیغات بیلبوردی خود به خدمت می‌گیرد – دیجیاتو

بنیان‌گذاران اسکایپ درصدد راه اندازی سرویس ارسال کالا با استفاده از روبات‌ها هستند ـ زومیت

با کرونوس، ساعت خود را به ساعت هوشمند تبدیل کنید ـ زومیت

یوتیوب پشتیبانی از ویدیو‌های واقعیت مجازی را اضافه کرد ـ زومیت

دوست داشتم!
۲

حرفه‌ای‌ها (۱۸): بهروز شعیبی

“سلمان” آژانس شیشه‌ای حالا با گذر سال‌ها امروز برای خودش یک کارگردان و بازیگر حرفه‌ای است. حرف‌های خواندنی بهروز شعیبی در مصاحبه با روزنامه‌ی اعتماد ایده‌های جذابی در زمینه‌ی کار حرفه‌ای دارد:

من خودم تلاشم این بوده است که اینها هیچ‌وقت شبیه هم نباشند اما هرکدام از این فیلم‌ها را بگویید یا کارگردانش، کارگردان خوبی است یا تهیه‌کننده‌اش، تهیه‌کننده خوبی است یا فیلمنامه خوبش است در نتیجه من بعد از این مرحله خیلی به این فکر نکردم که حالا من دارم تکرار می‌شوم یا نمی‌شوم به این فکر کردم که فرصت کار کردن با یک مجموعه خوب را از دست ندهم.

بازیگر کسی است که پشت بازی‌هایش قایم می‌شود، دیده نمی‌شود اما کارگردان نمی‌تواند خودش را پنهان کند. یعنی خودش هرکاری کند از فیلمش بیرون می‌زند. یعنی به هر حال آن تفکر اصلی که دارد، اعتقاداتی که دارد آن فکر اصلی که دارد عیان می‌شود. یک بخشی تکنیکی است و یک بخشی محتوایی، اما مرتب نقد می‌کنند که مثلا چرا این را در فیلمت قرار دادی؟ متاسفانه این مساله در ماجرای نقد ما بسیار زیاد شده است.”

واقعیتش این است هیچ‌وقت مسئله‌ی سینما برای من تفریح نبوده است. یعنی حتی به عنوان بازیگر سر یک فیلمی نرفتم که مثلا حالا از فضایش لذت ببرم و یک آرامشی داشته باشم. چون نمی‌توانم. به هر حال بازیگری کارش کمتر است به نسبت کارگردانی. در کارگردانی قبل و بعد از همه با گروه درگیر هستی و تا زمان نمایش فیلم به لحاظ ذهنی هم درگیر هستی. به‌خاطر همین بازیگری هم هیچ‌وقت تفریح برایم نشده است.”

من فکر می‌کنم مهم‌ترین مشکل ما برای حرف‌های محتوایی‌مان نشناختن ابزار است. اگر ابزارمان را با تمام ابعاد و مختصاتش بشناسیم دیگر می‌دانیم حرف‌مان را در فیلمنامه باید چگونه تغییر دهیم، با چه جنسی و با چه ریتمی اجرا شود، آن اجرا با چه بازیگرانی و در چه نوع ساختاری در چگونه سینمایی باید باشد و …”

دوست داشتم!
۲

گزاره‌ها (۱۸۳)

اگر نمی‌توانی درست‌ش کنی، حداقل تلاش کن تا خوب به‌نظر برسد.

بیل گیتس

دوست داشتم!
۲
خروج از نسخه موبایل