اگر چه قالب مشخص و استانداردی برای پروپوزال وجود ندارد و این سند باید براساس درخواست و نیاز مشتری و تجربیات قبلی مشاور تهیه شود، برخی اجزای عمومی وجود دارند که باید در هر پروپوزالی وجود داشته باشند. این اجزا عبارتند از:
الف ـ بخش فنی
در این بخش رویکرد اجرایی پروژه شامل مجموعه فعالیتها و ابزارهای مورد نیاز برای حل مسئلهی مشتری تشریح میشود. بهصورت کلی بخش فنی شامل موارد زیر است:
تشریح مسئلهی مشتری و یافتههای مشاور در مورد آن؛
اهداف و نتایج مورد انتظار از پروژه؛
برنامهی اجرایی پیشنهادی (شامل چارچوبها، متدولوژیها، فعالیتها و ابزارهای مورد استفاده) برای حل مسئلهی مشتری؛
منافع حاصل از اجرای پروژه با رویکرد پیشنهادی توسط مشاور.
ب ـ بخش نیروی انسانی
در این بخش نیروی انسانی درگیر در پروژه و نقش آنها در پروژه (بهعنوان مثال مدیر پروژه، کارشناس بخش الف در پروژه و …) بهصورت کامل معرفی میشوند.
ج ـ بخش سوابق بنگاه مشاوره
در این بخش برای اثبات صلاحیت بنگاه مشاور برای اجرای پروژهی مورد نظر مشتری، تجربیات قبلی و شایستگیهای انحصاری بنگاه تهیهکنندهی پروپوزال تشریح میشوند. اگر چه این بخش بهصورت استاندارد توسط مشاوران از قبل تهیه میشود و برای همهی پروپوزالها از آن استفاده میشود؛ اما لازم است که مشاور این بخش را برای تهیهی هر پروپوزال ویرایش مجدد کند تا سوابق مشابه با پروژهی مورد انتظار در این پروپوزال پررنگ شوند.
د ـ بخش مالی
این بخش شامل پیشنهاد مالی مشاور برای انجام پروژه و شامل زیربخشهای زیر است:
هزینهی کلی انجام پروژه برای مشتری؛
منابعی که باید توسط مشتری ارایه شوند همراه با برآورد هزینههای آنها؛
روش پرداخت؛
شرایط مالی خاص بنگاه مشاور.
این اجزا بهصورت استاندارد باید در یک پروپوزال مشاورهی مدیریت وجود داشته باشند؛ اما بسته به مرحلهی دریافت پیشنهاد از مشاور در فرایند مناقصه یا شرایط خاص مشتری و پروژه ممکن است این اجزا کم یا زیاد شوند.
در آینده دربارهی تکنیکها و روشهای نگارش یک پروپوزال برنده براساس تجربیاتم در طول نزدیک به ده سال سابقهی فعالیت در بازار مشاورهی مدیریت کشور خواهم نوشت.
۹ سال از روزی که مشغول بهکار شدم میگذرد. بخش عمدهای از سابقهی کاری من در شرکت مهندسی مشاور حاسبسیستم بوده است. حاسبسیستم یکی از قدیمیترین و معتبرترین شرکتهای مشاورهی مدیریت (و به صورت خاص مشاورهی مدیریت فاوا) در ایران است که ۱۸ سال از تأسیس آن میگذرد. جدا از تجربهی همکاری در برخی از بزرگترین پروژههای مشاورهی مدیریت و سیاستگذاری دولتی در ایران در طول سالیان همکاریام با حاسب، خیلی از آموختهها و تجربههایم در حوزهی مشاورهی مدیریت را بهلطف کارکردن در حاسب بهدست آوردهام.
صادقانه باید بگویم کار کردن در شرکت حاسبسیستم فرصت خوبی مخصوصا برای دوستان جوانتر من است تا بتوانند ضمن تجربهی پروژههای جذابی که هر کدام شامل موضوعات متنوعی برای یاد گرفتن و تجربه کردن هستند، رزومهی خوبی هم برای خودشان بسازند (چیزی که الان متوجه میشوم چقدر در روند کاری من تأثیرگذار بوده است.) بارها و بارها با افتخار گفتهام که افتخار شاگردی آقای مهندس مؤمنی ـ مدیرعامل سابق و مشاور ارشد شرکت ـ یکی از بزرگترین شانسهای دوران کاری من بوده است.
اینها را گفتم تا بگویم شرکت حاسبسیستم برای پروژههای جدید خود نیازمند جذب نیروی انسانی در حوزههای زیر است :
مهندس نرمافزار
مهندس آیتی
مهندس کامپیوتر ـ سختافزار
مهندس صنایع
متخصص GIS
MBA
گرافیست
کارشناس تولید محتوا برای وبسایت
برای مشاهدهی جزئیات (شامل: تخصص و مهارتهای مورد نیاز و شیوهی همکاری) و ارسال رزومه میتوانید به اینجا روی سایت شرکت مهندسی مشاور حاسبسیستم مراجعه کنید.
پ.ن. گزارهها برای داشتن سهمی کوچک در حل مشکلات استخدامی شرکتها و نیروی انسانی متخصص، از انتشار رایگان آگهیهای دعوت بههمکاری در حوزههای تخصصی استقبال میکند.
کسبوکارهای کوچک یکی از زیربناهای اصلی رشد و توسعهی اقتصادی کشورها محسوب میشوند. بنابراین بررسی رویکردها و مفاهیم رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط در جامعه یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید مورد نظر سیاستگذاران از یک سو و صاحبان کسبوکارهای کوچک از سوی دیگر قرار بگیرد.
محققان، مبحث مربوط به رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط را از زاویههای دید گوناگونی مورد بحث و ارزیابی قرار دادهاند. در این مقاله به بررسی برخی از رویکردهای ارائه شده برای تحلیل موضوع رشد کسبوکارها خواهیم پرداخت.
۱- رشد و توسعهی کسبوکار
مهمترین هدف یا انگیزه از ایجاد هر کسبوکاری سودآوری و رشد و توسعهی کسبوکار است. رشد کسبوکار یک فرایند تکاملی است که بر اساس انباشته شدن “دانش جمع آوری شده در زمینهی یک کسبوکار هدفمند” است. رشد میتواند از دو زاویه مختلف تعریف شود:
افزایش اندازه و سایر معیارهای کمی قابل اندازهگیری؛
فرآیند تغییرات و بهبود.
اندازهی کسبوکار نتیجه رشد آن در طول زمان است. لازم است به این نکته توجه شود که رشد کسبوکار یک فرآیند در طول زمان است؛ در حالی که اندازهی آن یک “وضعیت” است که در هر نقطهی زمانی قابل اندازهگیری و مقایسه با دورهی زمانی قبلی است.
ریشهی نظریات مختلف موجود در مورد رشد کسبوکار به دههی ۵۰ میلادی باز میگردد. در حالی که نظریات اولیه بر ذاتی بودن رشد خطی کسبوکار تأکید داشتند و معتقد بودند که رشد کسبوکارها مستقل از اندازهی آنها هستند؛ تئوری تکاملی غیرخطی بودن، رشد کسبوکار را با توجه به شباهت آن به ایدهی تکامل در زیستشناختی به تصویر کشید. براساس این نگاه دوم، تئوریهای چرخهی عمر، غیرخطی بودن را برای تعریف مسیر توسعهی سازمانی در نظر میگیرند.
در بدنهی ادبیات علمی، فرآیندهای رشد کسبوکارها اغلب در قالب بررسی چرخهی عمر یا مدلهای مرحلهای مطرح میشوند که دربرگیرنده کل طول عمر یک سازمان است. در این مدلها تلاش بر این است که یک دیدگاه پویاتر نسبت به موضوع توسعهی کسبوکارها و رشدشان ایجاد شود. معمولا مدلهای چرخهی عمر بهشکل مختصر یک چرخه را طی مراحل ظهور، رشد، بلوغ و انحطاط ارائه میدهند؛ در حالی که مدلهای مرحلهای غالبا بر مشکلات عمومی که کسبوکارها در وضعیتهای مختلف در طی مسیر رشدشان با آنها مواجه میشوند، متمرکز هستند. فرض بر این است که کسبوکارها در مراحل مجزایی رشد میکنند و هر مرحله شامل مجموعهای از مشکلات عمومی و عکسالعملهای سازمانی است.
۲- مدلهای مرحلهای رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط
همانطور که اشاره شد بسیاری از محققان، موضوع رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط را از دیدگاه مجموعهای از فازها یا مراحل توسعه که سازمان در چرخه عمر خود طی میکند، مورد بررسی قرار میدهند. چنین دیدگاهی در ابتدا در علم اقتصاد مطرح و سپس از آن در پژوهشهای مرتبط با کسبوکارهای کوچک و متوسط استفاده شد. در کتابهای مرتبط با چرخهی عمر سازمانها معمولا اشاره میشود که سازمانها متولد میشوند، رشد میکنند و سپس رو به زوال میروند تا اینکه سرانجام به نقطهای برسند که در آن برخی از کسبوکارها دوباره به پا میخیزند و بسیاری دیگر هم نابود میشوند. چنین تعبیری در واقع یک استعارهی زیستشناختی (مبتنی بر نظریهی تکامل) برای سازمانها و کسبوکارها است.
۳- مدلهای چرخه عمر
نظریهی چرخهی عمر در میان محققان حوزهی کسبوکارهای کوچک، طرفداران زیادی دارد. تمام این محققان، به شکلهای مختلف عنوان کردهاند که کسبوکارهای کوچک و متوسط الگوهای ساختار سازمانی را در پاسخ به رشد طبیعی و چالشهای بازار توسعه میدهند. ناتوانی در پذیرش مناسب سیستمها و فرآیندهای سازمانی منجر به بحرانهای رشد میشود که میتواند فرآیند رشد را به تأخیر بیاندازد و یا متوقف سازد. متعاقبا هریک از این محققان تأکیدهای مشخصی بر روی این موضوع دارند. تفاوت اصلی آنها عموماً در تعداد مراحلی است که کسبوکار در طول عمر خود طی میکند؛ اما همگی دربارهی ساختار و محتوای سازمانی بحث میکنند.
اگرچه مدلهای زیادی با مراحل چندگانه وجود دارد که از مشخصات متنوعی برای تشریح پدیده رشد سازمانی استفاده میکنند، اجماع نظر این است که تغییرات یک سازمان از یک الگوی قابل پیشبینی پیروی میکنند که با مراحل مختلفی از پیشرفت مشخص می شود. این مراحل اینگونه تعریف شدهاند:
یک پیشرفت سلسله مراتبی که بهراحتی قابل بازگشت نیست؛
مجموعهای از اتفاقات که تغییرات را در طول زمان شرح میدهد؛
مجموعهای از ساختارها و فعالیتهای سازمانی بسیار زیاد.
بنابراین میتوان چنین جمعبندی کرد که مراحل چرخهی عمر، در هویت ذاتی خود شکلی پی در پی و متوالی دارند و در یک مسیر پیشرفت سلسله مراتبی رخ میدهند که بهآسانی بازگشتپذیر نیست و شامل گسترهی وسیعی از فعالیتهای درونی و ساختارهای سازمانی هستند.
پ.ن. مقالهی این هفته بخشی از مقالهای است که در شمارهی اسفند ۱۳۹۱ در ماهنامهی تدبیر به چاپ رسیده است.
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
در نوشتهی قبلی به بررسی تعریف و کاربردهای پروپوزال در صنعت مشاوره پرداختیم. در این پست در ادامهی مطلب قبلی انواع پروپوزالهای پروژههای مشاوره را معرفی میکنم.
پیش از هر چیزی باید توجه کنید که بسته به محدودهی کاربرد و نوع نیازی که باعث تعریف کارهای مشاورهای میشود، پروپوزالها ممکن است بهشکلهای مختلفی تهیه شود. بهصورت کلی ۴ نوع پروپوزال وجود دارد که عبارتند از:
۱- پروپوزالهای داخلی
پروپوزالهایی که در داخل یک شرکت و توسط یک واحد، بخش یا گروه خاص یا حتی فرد مشخصی تهیه میشوند و ممکن است برای توجیه مدیریت ارشد در مورد یک درخواست یا یک ایده یا بهصورت کلی تهیه شوند. مثلا مدیر تولید ممکن است برای خودکارسازی یک فرایند تولیدی خاص، پروپوزال تهیه کند.
مزیت این پروپوزالها تهیهی آنها توسط کسانی است که با نیازهای سازمان و ساختار مدیریتی آن آشنایی کامل دارند و میتوانند آسانتر ارتباطات لازم را برقرار کنند. در این حال تصمیمات لازم سریعتر اتخاذ میشوند. در عین حال این پروپوزالها باید برای جلب منابع محدود سازمان با دیگران رقابت کنند و اگر مدیر پشتیبانشان را از دست بدهند، ممکن است کل پروژه لغو شود.
۲- پروپوزالهای توجیهی
پروپوزالهایی که در پاسخ به درخواست برای پیشنهاد (RFP) یا درخواست برای ارزیابی کیفی (RFQ) یا استعلام یک مشتری احتمالی تهیه میشوند. در این حالت مشتری دارای یک مسئلهی خاص یا پروژهای است که جهت حل آن نیازمند استفاده از خدمات مشاوران بیرونی است. در این حالت درخواست مشتری محدودهی مسئله و نیازمندیها مشتری را مشخص میسازد و مشاور براساس آن پیشنهاد خود را تهیه میکند. مشتری براساس الزامات سازمانی خود، کیفیت و قیمت مشاور خود را انتخاب میکند.
در این حالت با توجه به ارسال درخواست از سوی مشتری، بنگاه مشاور میتواند براساس میزان منابع در دسترس، تخصصها، تجربیات پیشین و محاسبات زمانی و هزینهای در مورد انتخاب پروژهها برای ارایهی پروپوزال تصمیم بگیرد. در عین حال ریسک از دست رفتن منابع صرف شده بهدلیل شکست در فرایند انتخاب مشاور نیز وجود دارد.
۳- پروپوزالهای عمومی
پروپوزالهایی که بدون دریافت درخواست مشتری توسط خود بنگاه مشاور تهیه و برای مشتریان احتمالی ارسال میشوند تا مشتری در صورت موافقت با آنها، پروژهای را در اختیار بنگاه مشاور قرار دهد. ریسک این نوع پروپوزالها از همه بیشتر است. بنابراین لازم است زمان و دقت زیادی در تهیهی آنها صرف شود. مثلا ممکن است بنگاه مشاوره یک رویکرد جدید در حل مسائل عمومی سازمانی ـ مثلا یک روش جدید حسابداری هزینهها ـ را ابداع کرده باشد و بخواهد مشتریان را از این روش باخبر سازد. این پروپوزالها میتوانند حوزهی کسب و کار جدیدی را برای بنگاههای مشاور ایجاد کنند.
با توجه به اینکه مشتری خود برای دریافت پروپوزال به بنگاه مشاور درخواستی نداده است، بنگاه مشاور باید با عملیات درونی سازمان و رقبای خود برای جلب توجه و موافقت مشتری رقابت کند. بنابراین عموما بنگاههای مشتری تا زمانی که دلایل قابل قبولی برای تهیهی پروپوزالهای عمومی نداشته باشند و احتمال پذیرش این پروپزوالها از سوی مشتریان هم بالا نباشد سراغ این نوع پروپوزالها نمیروند.
مزیت این پروپوزالها امکان ارسال دریافت تعداد زیادی پروپوزال برای تعداد زیادی مشتریان مختلف است که باعث صرفهجویی در منابع سازمانی بنگاه مشاور میشود. نقطهی ضعف این نوع پروپزالها عدم تطابق کامل آنها با نیازهای خاص بنگاه مشتری است.
۴- پروپوزالهای ترک تشریفات مناقصه
در حالتی که یک بنگاه مشاوره دارای خدمات انحصاری یا کیفیت خدمات، قابلیت اطمینان سوابق عملکرد بیرقیب باشد، ممکن است دستگاههای دولتی یا بخش خصوصی تصمیم به عقد قرارداد ترک تشریفات مناقصه با این بنگاه بگیرند. در این حالت هم بنگاه مشاور باید پیشنهاد خود را برای پروژه تهیه و به مشتری ارایه کند. در این حالت هدف از تهیهی پروپوزال رقابت با دیگران نیست؛ بلکه برای هماهنگی و رعایت قوانین و مقررات انجام میشود. در این حالت لازم است جزئیات کامل محصول یا خدمت ارایه شده همراه با زمانبندی و هزینههای پروژه بهصورت دقیق در پروپوزال ذکر شوند.
مزیت این نوع پروپزالها مشخص بودن دقیق جزئیات کار از قبل و عدم صرف منابع سازمان برای شرکت در فرایند مناقصه است. در عین حال ریسک این نوع پروپوزالها محدودیت مشاور در برابر قوانین و مقررات و انتظارات معمولا بالای مشتریان است.
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
بعد از تماس اولیه و توافق با مشتری در مورد نیازها و خواستههایاش، مشاور باید پیشنهاد خود برای حل مسئله را جهت ارزیابی مشتری تهیه و به وی ارایه کند. این پیشنهاد در عرف صنعت مشاوره “پروپوزال” نامیده میشود. پروپوزال سندی رسمی است که بهکمک آن مشاور پیشنهاد فنی و اجرایی خود را برای انجام پروژهی مشاوره (شامل: پیشنهاد فنی، پیشنهاد اجرایی و فهرست هزینهها و شرایط مشاور برای اجرای پروژه) به مشتری ارایه میدهد. پروپوزال معمولا در پاسخ به درخواست رسمی مشتری برای دریافت پروپوزال (RFP که مخفف Request For Proposal است و در فارسی به آن درخواست برای پیشنهاد میگوییم) تهیه و به مشتری ارایه میشود. دریافت پروپوزال در پروژههای بخش عمومی و دولتی بسیار معمول است؛ اما در پروژههای بخش خصوصی ـ بهویژه وقتی که اندازهی پروژه بسیار بزرگ باشد ـ نیز کاربرد خاص خود را دارد.
همانطور که گفته شد پروپوزال نشاندهندهی این موضوع است که چگونه مشاور کار مورد نظر مشتری را انجام خواهد داد. بنابراین معمولا یک پروپوزال شامل مواردی چون: فعالیتهایی که باید انجام شوند، زمانبندی فعالیتها، هزینهها، شایستگیها و مزیتهای خاص مشاور برای کارفرما و هر اطلاعات دیگری که مشتری درخواست کند، است. این اطلاعات ممکن است بسته به نیاز یا درخواست مشتری بهشکلهای گوناگونی ارایه شوند ـ از یک نامهی کوتاه گرفته تا مستندات رسمی بسیار حجیم.
در بهترین حالت پروپوزال مشاور توسط مشتری بررسی و پذیرفته میشود. اما عموما اینگونه نیست و مشاور مجبور است پروپوزال خود را براساس تغییرات درخواستی مشتری اصلاح کند یا تغییر دهد.
برای اینکه ماهیت وجودی پروپوزال روشنتر شود لازم است محدودهی آن مشخص شود. یک پروپوزال یا پیشنهاد پروژهی مشاوره موارد زیر را بیان میکند:
جمعبندی توافقات پیشین میان مشتری و مشاور؛
تشریح انتظارات و وظایف طرفین پروژه؛
شرح مختصر پروژه و فعالیتهای اجرایی آن؛
تمپلیتهای فرمها و ابزارهای مورد استفاده در پروژه؛
گزینههای خدمات که مشتری میتواند انتخاب کند؛
معیارهای کلیدی ارزیابی پروژه؛
چگونگی اتمام پروژه و تأیید خروجیهای مشاور توسط مشتری؛
مسئولیتهای طرفین در شرایط خاص؛
ابزارهای لازم برای ایجاد پاسخگویی در طرفین.
در عین حال پروپوزال موارد زیر را در بر نمیگیرد:
اهداف و گزینههای مختلف جدید اجرای پروژه (خارج از محدودهی درخواست قبلی مشتری)؛
فرمهای تکمیل شدهای که بعدا در پروژه استفاده نخواهند شد؛
رویکرد “یا بپذیر یا ترک کن” در قبال مشتری؛
سوگیری یکجانبه بهنفع مشتری یا مشاور؛
عدم شفافیت و در نتیجه مشخص نبودن مسئولیتهای طرفین؛
شرایط مذاکره؛
نکات پنهان برای آزمایش مشتری؛
رویکردهای عمومی و کتابخانهای.
عموما توصیه میشود که هیچ پروژهی مشاورهای بدون یک پروپوزال مکتوب و تأیید شده از سوی طرفین آغاز نشود. البته معمولا مشتریان از مشاوران داخلی هم انتظار ارایهی این سند را دارند. بنابراین لازم است مشاوران اولا به اهمیت این ابزار مهم بازریابی و فروش خدمات خود پی ببرند و ثانیا با اصول تهیهی پروپوزالهای برنده آشنایی پیدا کنند.
در پست هفتهی آینده انواع پروپوزالهای پروژههای مشاورهی مدیریت را بررسی خواهیم کرد.
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
در پست قبلی دربارهی اهمیت توسعهی فردی مشاوران مدیریت سخن گفتیم. در این پست میخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که توسعهی فردی مشاوران مدیریت در عمل چطور باید اتفاق بیفتد؟ نکاتی که در ادامه ذکر میشود برای ورود به این حوزه و موفقیت در آن مفید هستند:
مهارتهای خود را توسعه دهید: مشاوران مدیریت باید در زمینه حل مسئله، ارتباط برقرار کردن و مهارتهای مدیریتی (مانند: برنامهریزی و تفویض اختیار) با مهارت باشند. سایر مهارتها و ویژگیهایی که میتواند به شما در به دست آوردن شغلی در این حوزه کمک کند عبارتند از: مهارتهای پایهای کار با رایانه، رهبری و توانایی کار کردن زیر استرس شدید.
خودتان را آموزش دهید: برخلاف باور عمومی برای ورود به این حوزه شما نیازمند داشتن یک مدرک مدیریت، MBA و یا حتی هیچ مدرک دانشگاهی ندارید! (البته داشتن چنین مدرکی بد نیست و شما را در رقابت به دست آوردن شغل از دیگران جلو میاندازد.) اگر چه شما باید خود را در زمینه مسائل روز علم مدیریت از طریق ادامه تحصیل یا خواندن مطالب منتشر شده در زمینه مدیریت (مثل کتابها، مجلات و مقالات) بهروز نگاه دارید.
بدانید که از این شغل چه میخواهید: خودتان را با عناوین شغلی موجود، حوزههای تخصصی (از فناوری اطلاعات تا توسعه سازمانی) و چرخه عمومی حرفه مشاوره (تدوین پروپوزال، توفان مغزی، جمعآوری اطلاعات، تحلیل و ارایه) آشنا کنید. حتی بهتر است که چگونه نوشتن پروپوزال برای گرفتن کار مشاوره را یاد بگیرید.
تجربه کسب کنید: روشهای کسب تجربه مشاوره مدیریت عبارتند از: مجانی کار کردن (داوطلب شدن برای ارایه مشاوره به یک سازمان غیرانتفاعی)، کارآموزی یا همکاری نیمه وقت با یک شرکت مشاوره.
تصمیم بگیرید کجا میخواهید کار کنید: اگر هدف کاری شما کار کردن برای یک شرکت مشاوره است، تصمیم بگیرید که در کجا میخواهید تلاشهای خود را در جستجوی کار متمرکز کنید. شرکتهای مشاورهی مدیریتی که بهصورت تخصصی در حوزههای کاری مرتبط با علائق شما فعالیت میکنند را شناسایی و با آنها ارتباط برقرار کنید.
خودتان را با فرایند به دست آوردن شغل مشاوره آشنا کنید: عموما مراحل مصاحبه برای یک پست سازمانی مشاوره شامل: پرسشهای مربوط به شخصیت و رزومه فرد، پرسشهای مربوط به قابلیتهای ارتباطی فرد و پرسشهای مربوط به مسائل واقعی کسب و کار و تجربیات شما در این زمینه است. حتی ممکن است از شما خواسته شود یک “ارایه ” درست کنید.
اگر راهاندازی شرکت خودتان را در نظر دارید: اگر یک میل ذاتی به کارآفرینی دارید، گامهای اساسی برای آغاز یک کسب و کار مشاوره شامل: بازارشناسی، تصمیمگیری برای ورود به بازار و راهاندازی دفتر کارتان است. شما همچنین به قیمتگذاری خدماتتان (و اینکه کارفرما را به صورت ساعتی، روزانه، براساس پروژه یا قراردادی شارژ کنید) و جذب مشتری از طریق شبکهسازی، تبلیغات یا استفاده از شهرتتان نیازمندید.
در ادبیات مدیریت استراتژیک، یکی از الگوهای اصلی استراتژی رقابتی “رهبری بازار” است. برخی شرکتها بهدلایل مختلف ـ از دسترسی به فناوری پیشرفتهی انحصاری گرفته تا شخصیت مدیران شرکت ـ تصمیم میگیرند که در جایگاه رهبری بازار قرار بگیرند. رهبران بازار طبیعتا با ریسک بالاتری مواجهاند؛ چرا که پای به فضاهای تجربه نشده میگذارند و با مشکلات فراوانی مواجهاند که قانع کردن مشتری برای خریداری کردن محصول یا خدمتشان، سادهترینِ آنها است. اما همانطور که از عنوان کتاب بسیار خواندنی اندرو گروو مدیرعامل اسبق اینتل برمیآید “تنها بیپروایان پایدارند.” برای باقی ماندن و رشد کسبوکار، خیلی وقتها چارهای جز پیشگامی نیست!
اما چطور میتوانیم تبدیل به یک پیشگام و رهبر بازار شویم؟ زک کاتلر در مقالهی این هفته پنج گام ساده را به ما پیشنهاد میدهد:
۱- روی یک گوشهی کوچک بازار تمرکز کنید: رقابت با بازیگران بزرگ بازار، معمولا کار راحتی نیست. اما اگر بتوانید گوشهی مناسبی از بازار را پیدا کنید و محصول / خدمت ویژهای را برای آن طراحی کنید، میتوانید بهتر از رقبای بزرگتر به نیازهای مشتریان پاسخ بدهید. تبدیل شدن به رهبر در یک بازار کوچک احتمالا کار سادهتری است!
۲- گاو بنفش حوزهی کاری خود باشید! “گاو بنفش” مفهومی در بازاریابی و عنوان کتابی از آنِ “ست گادین” است. بهصورت خلاصه میتوان گفت منظور از “گاو بنفش” بودن، ایجاد یک مزیت رقابتی انحصاری و تصویری متمایز از خودتان در اذهان مشتریان و مخاطبانتان است. چه کار میتوانید بکنید که رقبایتان نمیتوانند؟ چرا مشتری از شما باید بخرد و نه رقبایتان؟ پاسخ به این سؤالها کلید برنده شدن شما است. فراموش نکنید که اپل همانند آیبیام رایانهی شخصی ساخت؛ اما روی طراحی و تجربهی کاربری تمرکز کرد. یا اینکه گوگل اولین موتور جستجوی اینترنتی نبود؛ اما این حوزه را کاملا دگرگون ساخت و تبدیل به نماد جستجوی اینترنتی شد!
۳- سریع حرکت کنید: برای ساختن یک محصول کامل صبر نکنید. هیج محصولی نمیتواند هیچوقت کامل باشد. بنابراین یک حداقل محصول که کار کند و مشتری حاضر باشد برای آن پول پرداخت کند بسازید، وارد بازار شوید و با بازخورد گرفتن از مشتری و تحلیل نیازها، خواستهها و نگرانیهای او بهصورت دائمی محصولتان را بهبود دهید. نوآوری و همخوانی با روندهای بازار فراموش نشود!
۴- مشتری را راضی کنید و راضی نگه دارید: این روزها هر مشتری با دسترسی به ابزارهای آنلاین تبدیل به یک رسانه شده است. در یک پیمایش مشخص شده که برای ۹۰ درصد از مشتریان، نقدهای مثبت یک محصول عاملی کلیدی در خریدن آن است. همچنین ۸۶ درصد افراد هم به نقدهای منفی برای نخریدن یک محصول توجه میکنند. بنابراین مشتریانتان را آنقدر راضی کنید که تبدیل به سفیران برند شما شوند!
۵- در بازاریابی سرمایهگذاری کنید: البته منظور لزوما بازاریابی و تبلیغات سنتی نیست. از روشهای خلاقانهی بازاریابی مثل بازاریابی محتوا و مزایای ناشی از حضور اثربخش در رسانههای اجتماعی غافل نشوید!