کی شود یا رب، امام منتظر مهدی بیاید
آن ولیالله غایب از نظر مهدی بیاید
در دل ما آرزویش، بر لب ما گفتگویش
چشم محرومان بهسویش، کی ز در مهدیبیاید …
این شعر از استاد حبیبالله چایچیان (حسان)، از دوران کودکی سالها است گوشهی ذهنم جا خوش کرده است و این روزها، در این دنیای پر از ظلم و ناخوشی، بیش از هر زمان دیگری در ذهنم تکرار میشود. بهامید دیدار روی ماهش، با قلبهایی شکستهتر از همیشه، دست به دعا برمیداریم که: اللّهم عجل لولیک الفرج …
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینهی مهارتهای کار حرفهای و همچنین لینکهای منتخب کار حرفهای در ایمیلتان هستید، در راهکاو عضو شوید!
میتوانید گزیدهی بهترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه شدهی من را در تمام روزهای هفته در صفحهی پاکت من دنبال کنید!
من مسئولیتی در مورد کپیکاری محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
“من با او صحبت کردم و او به من گفت خوشحال است که با باشگاه موناکو در تماس است. او در مورد چند چیز با من صحبت کرد. نمیدانم او در نهایت چه تصمیمی خواهد گرفت اما من خوشحال خواهم شد اگر او به موناکو بپیوندد. ویکتور به دنبال بازی در تیمی است که فشاری کمتر از بازی در بارسا داشته باشد. او از زمانی که بچه بود، برای بارسا بازی میکند و نیاز به یک هدف تازه دارد.” (لودویک ژولی دربارهی ویکتور والدس؛ اینجا)
هر چند والدس در تمامی انتخابهایش بعد از بارسا اشتباه کرد؛ اما نکتهای که ژولی در مورد والدس گفته، راهکار جذابی است برای زمانی که تمامی درها به روی ما قفل شده است. خیلی وقتها بهتر است بهجای تمرکز روی باز کردن قفلهای پیچیدهی زندگی، کار و کسبوکار، بهدنبال قفل جدیدی برای باز کردن بگردیم!
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینهی مهارتهای کار حرفهای و همچنین لینکهای منتخب کار حرفهای در ایمیلتان هستید، در راهکاو عضو شوید!
میتوانید گزیدهی بهترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه شدهی من را در تمام روزهای هفته در صفحهی پاکت من دنبال کنید!
من مسئولیتی در مورد کپیکاری محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
“از بازیکنانم میخواهم که با هم تیمیهایشان بازی کنند. تیم کوچکی هستیم و به همین دلیل باید با قلب و روح خود بجنگیم. نام حریف برایم اهمیتی ندارد. تنها میخواهم بجنگند. اگر از ما (تیمهای حریف) بهتر هستند به آنان تبریک میگویم؛ اما باید نشان بدهند که بهتر هستیم.” (حرفهای رانیری در آغاز فصل؛ اینجا)
“تمام دنیا ما را تماشا کردند و من تماسهایی از گوشه کنار دنیا دریافت کردم. لستر مانند سیندرلا بود که در ثروتمندترین لیگ دنیا به دنبال قهرمانی میگشت؛ بههمین دلیل خیلیها دوستش داشتند. من هیچوقت افسانهها را باور نداشتم؛ اما هرگز امیدم را از دست ندادم. تنها با شنیدن سوت پایان دیدار چلسی با تاتنهام بود که باور کردم واقعا قهرمان شدیم. بعد از بازی به هیدینگ زنگ زدم و شش هفت هزار بار از او تشکر کردم.” (اولین واکنش به قهرمانی؛ اینجا)
“من ۶۴ سال دارم، سالهاست که در تلاش و جنگ هستم؛ ولی همیشه مثبت و خوشبین بودهام.همیشه فکر میکردم یک جا بالاخره جام بزرگی خواهم برد. من همان کسی هستم که یونان اخراجش کرد، شاید بعضیها کارنامهی من را فراموش کرده بودند. شاید کسی فراموش نکرده باشد ولی دوست دارم تأکید کنم که من همانم که روی نیمکت یونان بود. تغییری نکردم. من در لستر خواهم ماند. امسال را نمیتوانیم تکرار کنیم، سال بعد برای حضور در جمع ۱۰ تیم برتر میجنگیم. باید به رشد و پیشرفت ادامه دهیم.” (حرفهای رانیری بعد از قهرمانی؛ اینجا)
“ما به فوقستاره نیازی نداریم، ما بازیکن میخواهیم. میخواهم تیم را بدون جذب ستاره بزرگ تقویت کنم.” (رانیری دربارهی فصل بعد؛ اینجا)
همه چیز مثل افسانهها پیش رفت. همهی هواداران فوتبال و حتی تیمهای بزرگ لیگ برتر هم در این هفتههای پایانی دوست داشتند همین اتفاق بیفتد. در فصلی که بزرگان فوتبال جزیره یکی از یکی فاجعهبارتر بودند و حتی دو تیم از قدرتهای سنتی فوتبال انگلیس (یعنی چلسی و لیورپول) مربیشان را در میانهی فصل عوض کردند؛ تیمی که شانس قهرمانیش ۵۰۰۰ به ۱ بود توانست در پایان فصل جام قهرمانی ثروتمندترین لیگ دنیا را بالای سر ببرد. شاید حس استاد رانیری بیش از هر فرد دیگری در آن شب رؤیایی خریدنی بود؛ پیرمرد دوستداشتنی که با صبر و امیدش بعد از سالها به همه ثابت کرد که چقدر مربی بزرگی است. شاید طعنهآورترین بخش داستان این فصل، جایی بود که مورینیو ـ که بیش از یک دهه هر جا نشست رانیری را تحقیر کرد ـ برای اولین بار در عمر مربیگریش در فصلی اخراج شد که رانیری تیم کوچک و بیستارهاش را قهرمان لیگ برتر جزیره کرد.
استاد رانیری جایی در مورد قهرمانی تیمش گفته است که: “به همه میگویم که همیشه تلاش کنید و بدانید که میتوانید باور داشته باشید.” و من اضافه میکنم که قهرمانی عجیب و هیجانانگیز لستر سیتی ثابت کرد که هنوز میشود رؤیای بزرگ داشت و با سختکوشی، منتظر معجزهی روزگار بود. 🙂
به جملاتی که از سخنان رانیری در بالا پررنگ کردهام دقت کنید. راز استاد رانیری و شاگردانش ساده است و معمولی و امتحان پسداده؛ تنها امید میخواهد و سختکوشی. فرمول قهرمانی لستر سیتی = تمرکز روی شور و شوق درونی + امیدواری و خوشبینی تا آخرین لحظه + سختکوشی تا پایِ جان + تعهد به رشد و پیشرفت همیشگی + ستاره بودن در میدان عمل (و نه در دنیای رسانهها و ذهن آدمیان.)
بهاحترام کلودیو رانیری و ستارههای بینام و نشان تیمش و بهاحترام فوتبال که در عصر صنعتی و تجاری شدن، یک بار دیگر با یک ماکت کوچک از “معجزهی برن” نشانمان داد که چرا عاشقش شدیم و عاشقش ماندیم و عاشقش میمانیم.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینهی مهارتهای کار حرفهای و همچنین لینکهای منتخب کار حرفهای در ایمیلتان هستید، در راهکاو عضو شوید!
میتوانید گزیدهی بهترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه شدهی من را در تمام روزهای هفته در صفحهی پاکت من دنبال کنید!
من مسئولیتی در مورد کپیکاری محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.